ایوان نیکیچوک [۱]: به هموطنانم [۲]
۱۱ مارس ۲۰۲۲
من اوکراینی هستم، در غرب اوکراین، در روستای Triskino در منطقهی Rovno متولد شدم. من در نزدیکی شهر قهرمان اودسا بزرگ شدم. از آنجا که در غرب اوکراین، جایی که اجدادم در آنجا زندگی میکردند، به دنیا آمدم، از کارنامهی باندرا آگاهی مستقیم دارم. خانوادهی ما به طور مستقیم نفرت ذاتی اراذل و اوباش باندرا از قدرت شوروی و از همهی کسانی که از آن قدرت حمایت میکردند، را تجربه کردند. عموی من، کهنه سرباز جنگ و رئیس شورای روستایی، نیکیچوک رومن ایوانوویچ[۳]، و همسرش به صورتی خیانتکارانه از طریق پنجره مورد اصابت گلوله قرار گرفتند. این اراذل و اوباش به خانه ما هم آمدند و پدرم را برای دفن برادر مقتولش تهدید کردند . در خانهی همسایگی ما که یک معلم روس زبان در آن سکونت داشت، اراذل و اوباش باندرا همهی اعضای خانواده را با تبر تکه پاره کردند و حتی به نوزادی که او را هم قطعه قطعه کردند، رحم نکردند.
و امروز وقتی با دوستان و آشنایان اوکراینیام صحبت میکنم که فریب تبلیغات باندرا را خوردهاند، اغلب فریادهای هیستریک دربارهی سربازان روسی میشنوم که برای کشتن آنها به اوکراین آمدهاند، و روسیه میخواهد اوکراین را تصرف کند، آن را به زانو درآورد و به سرسپردگی مجبورش کند.
اکنون میخواهم بگویم که روسیه با مردم اوکراین جنگ نمیکند و در حال برنامهریزی برای استعمار اوکراین یا تحقیر مردم آن نیست. روسیه در حال مبارزه با ناسیونالیستهای نازی باندرا است که نه تنها برای مردم اوکراین و روسیه، بلکه برای کل جهان خطر ایجاد میکنند، زیرا سلاحی مرگبار در دست اربابان ماورای آتلانتیک هستند. من از هموطنان اوکراینی خود و بالاتر از همه کسانی که از کلمهی «تسلیم» وحشت دارند، درخواست میکنم خودتان را آرام کنید، به هر جهت من متنفرم از اینکه مجبورم بگویم که شما مدتها پیش تسلیم شدهاید. شما در سال ۲۰۱۴ با حمایت از ساحرههای سباث[۴] (Sabbath) در میدان (Maidan) تسلیم نازیها شدید. هنگامی که مردم در خانهی اتحادیهی کارگری در اودسا زنده زنده سوزانده شدند، سکوت کردید. وقتی اولس بوزینا[۵] را کشتند، سکوت کردید. هنگامی که نازیها بناهای یادبود ژوکوف، سووروف و دیگر فرماندهان و قهرمانان جنگ و پیش از آن بناهای یادبود لنین را که دولت اوکراین را ایجاد کرده بود، پایین کشیدند، سکوت کردید. هنگامی که بنای یادبود افتخار[۶] در لووف به پایین کشیده شد، سکوت کردید.
وقتی نازیها تنها با این هدف به مدارس اوکراین آمدند که به شما و فرزندانتان بیاموزند از روسها متنفر باشید، ساکت بودید. شما فرزندان خود را به اردوگاههای ملیگرایان آزوف باندرا فرستادید و در آنجا کشتن روسها را به آنها آموزش دادید. علاوه بر این، شما که به مدت هشت سال فرزندان، برادران و شوهران خود را – آری، حتی زنان نیز در آن شرکت داشتند – برای کسب درآمد به منطقهی عملیات ضد تروریستی میفرستادید، بهخوبی میدانستید که در آنجا، در دونباس، برای پول مردم روس همجنس خودتان را ، کودکان و افراد مسن را میکشند. وقتی در حضور شما شهروندان دونتسک و لوگانسک بهعنوان درجه دو و مادون انسان نامیده شده و مورد اهانت قرار میگرفتند، سکوت کردید.
وقتی زبان روسی، نمادهای شوروی و حزب کمونیست اوکراین ممنوع شد، وقتی روسها از فهرست مردمان بومی اوکراین حذف شدند، سکوت کردید.
وقتی رئیستان ، آواکوف[۷]، رسماً طرح هایی را برای اردوگاه های کار اجباری، سلب حقوق مخالفان و کسانی که به زبان روسی فکر میکنند، منتشر کرد، سکوت کردید. وقتی شاخص همکاری برای شهروندان کریمه منتشر شد، سکوت کردید.
شما از بمباران دونتسک و لوگانسک خبر داشتید. میدانستید که مردم آنجا مجبور میشوند در زیرزمینها پنهان شوند، که مردم تنها به این دلیل کشته میشوند که از قبول گفتمان باندرا امتناع میکنند. البته شما میدانستید اما هیچ کاری برای جلوگیری از کشتار انجام ندادید. در شهرهای دنپروپتروفسک، کییف، چرنیگوف، لووف و غیره با خوشحالی قهوه یا چای، یا وزوار[۸]، یا شاید حتی مونشاین[۹] می نوشیدید، و (این کشتار) برایتان اهمیتی نداشت.
شما یاد گرفته بودید که با نازیسم زندگی کنید. شما با آرامش در تلویزیون مشاهده کردید که رئیس جمهورتان یک فاشیست تمامعیار را به عنوان قهرمان اوکراین تجلیل میکند، آن را امری طبیعی تلقی کردید. شما کرامت انسانی خود را با رژهی مشعل از دست دادید، با مردمی که شعار میدادند «مسکویی را به شاخه آویزان کنید!»، «باندرا خواهد آمد تا نظم را برقرار کند!» و طنین زنگدار لهستانی«اوکراین هنوز نمرده است».
به نقشه اوکراین نگاه کنید. هشتاد سال پیش سربازان ارتش سرخ، روسیه و اوکراین، تاتار و ازبک، ارمنی و قزاق، نمایندگان تمام ملیت های اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، اوکراین و مردم اوکراین را قهرمانانه از طاعون قهوهای آلمان[۱۰] آزاد کردند. خاک اوکراین به خون آنها آغشته است. در اینجا پارتیزان های کوپاک شجاعانه جنگیدند و گاردهای جوان، کمونیست های جوان، به شهادت رسیدند. این همیشه در خاطر ما بوده است، این را پدران و پدربزرگهایمان به ما وصیت کردهاند، این همان چیزی است که ما در ذهن خود داشتیم ، وقتی میگفتیم: «هیچکس فراموش نشده، هیچ چیز فراموش نشده است». همهی چیزهایی که از کودکی به همهی ما آموختهاند.
فراموش کردن این واژههای مقدس به معنای خیانت به خود، اجداد و دستورات آنهاست. این همان چیزی است که باید از وقوع آن جلوگیری میکردید. شما باید جان خود را برای جلوگیری از آن میگذاشتید.
افسوس که قرار بر این نبود. امروز مردمی که قبل از نازیها در شلوارشان گند میزدند، در حال دریافت اسلحه هستند و در مورد دفاع از کشورشان صحبت میکنند. قرار است از چه کشوری و در برابر چه کسی دفاع کنید؟ شما ترسو هستید. اعتراف به آن برای شما دردناک است، اما این وظیفهی شما توسط جوانان روسی که همزمان با شما بزرگ شدهاند، برای شما در دست انجام است. اما آنها ثابت کردند که وفادارترند، آنها اجداد قهرمان خود را به یاد میآورند و میدانند به کجا و چرا میآیند.
شما زیاد در مورد آزادی صحبت میکنید. اما آیا اگر توسط دولتتان که شما را به زیرزمینهایی هدایت میکند که شما را نجات نمیدهد، شما را از شهرها تخلیه نمیکند، برایتان نان و چیزهای دیگر نمیآورد و از شما به عنوان سپر انسانی استفاده میکند، این آزادیایست که از آن لذت میبرید؟ در همین حال آواکف خوشحال است، زیرا مردم خارکف را به گروگان گرفته و شهر را به ویرانه تبدیل کرده است.
امروز شما میگویید که مردم روسیه دشمن شما شدهاند. آیا وقت آن نرسیده که فکر کنید خودتان به چه تبدیل شدهاید؟ شما میگویید که روسها دیگر برادرتان نیستند. اما آیا میتوان با کسانی که تسلیم نازیسم شدهاند، برادر شد؟ چه کسی به صفوف آنها پیوسته است؟ چه کسی در این مدت سکوت کرده است؟ و کسانی که (در برابر آنها) جنگیدند، در گور هستند. کسانی که جنگیدند، زندانی شدهاند و امروز در زندان هستند.
هموطنان! به خودتان بیایید، روسها دشمن شما نیستند. روسها و اوکراینیها مردمی هستند که در قرن هفدهم دور در پریااسلاوسکایا رادا[۱۱] متحد شدند و برای قرنها مشترکاً از آزادی خود در برابر دشمنان دفاع کردند. ما با هم به بهای فداکاری و قهرمانی باورنکردنی، بر نازیسم غلبه کردیم. تاریخ خود را به خاطر بسپارید، به اعماق قرن ها نگاه کنید و خواهید دید که بدبختی همواره زمانی برای مردم اوکراین اتفاق افتاده است که آنها روابط برادرانهی خود را با مردم بزرگ روسیه از دست دادهاند. ما برادران خونی هستیم و صلاح نیست به هم تیراندازی کنیم. به پسران خود بگویید از تیراندازی به پسران روسی دست بردارند، اجازه دهید اسلحه های خود را زمین بگذارند و به آغوش خانوادههای خود بازگردند تا یک اوکراین دموکراتیک جدید در اتحاد با روسیه بسازند.
[۱] IVAN NIKITCHUK سیاستمدار و عضو مجلس دومای دولتی روسیه
[۲] https://cprf.ru/2022/03/ivan-nikitchuk-to-my-fellow-countrymen/
[۳] Nikitchuk Roman Ivanovich
[۴] witches’ Sabbath
گردهمایی ادعایی از کسانی است که اعتقادشان بر این است که جادوگری و سایر مراسم را انجام میدهند. این عبارت در قرن بیستم رایج شد.
[۵] Oles Buzina
روزنامه نگار و نویسندهی اوکرائینی و هوادار ویکتور یانوکوویچ که توسط دو مرد مسلح نقابدار در خیابانی در نزدیکی مرکز شهر کییف به قتل رسید.
[۶] Glory Monument
[۷] Arsen Avakov سرمایهدار و سیاستمدار و وزیر کشور اوکراین از سال ۲۰۱۴(م)
[۸] نوعی معجون مرکب از میوه های خشک، آب ، عسل و …(م)
[۹] نوعی مشروب با درجه الکل بالاست که به صورت غیرقانونی تولید می شود. (م)
[۱۰] منظور حاکمیت رایش سوم است.
[۱۱] Pereyaslavskaya Rada
درود بر نویسنده آگاه و عدالت خواه این نوشته و دست مریزاد به آقای امیدی برای گزینش خوب موضوع و ترجمه زیبای آن.
کسی که جستجوگر و پرسشگر است و خود را در اسارت بی چون و چرا رسانه های امپریالیستی قرار نمی دهد، با اندکی تحقیق در تاریخ ۳۰ سال گذشته، درخواهد یافت که عملیات ویژه روسیه در اوکراین پیشدستانه بوده و سبک منحصر به فرد عملیات ناگزیر ارتش فدراسیون روسیه نیز نشان می دهد که این کشور نه قصد اشغالگری اوکراین را دارد و نه کشتار مردمی که بخش اعظم سرزمین شان برای صدها سال پاره ای از روسیه بوده است. اوکراین وسیله ای برای غرب به رهبری امپریالیسم امریکاست تا با عضویت این کشور در ناتو، محاصره روسیه توسط ناتو را تکمیل و عاقبت اقتصاد این کشور را از طریق درگیر نظامی طولانی نابود سازد. نابود سازی اقتصاد روسیه راه را برای سلطه مطلق سرمایهداری هموار و این کشور را تابع بی چون و چرای امپریالیسم آمریکا خواهد کرد. در واقع این سیاست امپریالیستی تماما تابع نظریه برژینسکی است که تجزیه اتحاد شوروی ی پس از فروپاشی را کافی نمی دانست و بر تجزیه سرزمین بسیار غنی خود روسیه اصرار داشت. سخنان زلنسکی (شوالیه انگلیسی) در کنفرانس مونیخ امسال در خصوص عضویت سریع اوکراین در ناتو و هسته ای شدن سریع این کشور، هشداری صریح به روسیه بود که اگر فرصت از دست برود، اوکراین به چنان قدرت ضد روسی ی خطرناکی مبدل خواهد شد که روسیه را دیگر یارای مقابله با آن نبود. به دلایل گوناگون از جمله همین دلیل بود که ولادیمیر پوتین تاکید داشت که “فرصتی دیگر برای ما نمانده بود”. عوامل گوناگون از جمله همین موضوع عنوان شده، و همچنین نسل کشی روس زبانان و روس تباران در منطقه دنباس از ۲۰۱۴ به این سو، و مضاف بر این نفوذ قدرتمند نئونازیسم بر نیروهای مسلح اوکراین، و کنار گذاشتن روسیه توسط امپریالیسم آمریکا در تصمیم گیری های بین المللی، همه و همه دست به دست هم داد تا روسیه به دخالت نظامی ناخواسته در اوکراین دست بزند.
هموطنان! به خودتان بیایید، روسها دشمن شما نیستند. روسها و اوکراینیها مردمی هستند که در قرن هفدهم دور در پریااسلاوسکایا رادا[۱۱] متحد شدند و برای قرنها مشترکاً از آزادی خود در برابر دشمنان دفاع کردند.
روس و اوکراین انتزاعی
هرگز وجود نداشته است.
به قول ولادیمیری از روسیه
همیشه و همه جا روس و اوکراین مشخص وجود داشته است.
تفاوت و تضاد ولادیمیر زلنسکی و ولادیمیر پوتین با ولادیمیر لنین
از زمین تا آسمان است.
هر گردی گردو نیست.
رسانه های امپریالیستی از جنگ پوتین دم می زنند.
پوتین اما بسان زلنسکی که نماینده سیاسی اولیگارشیسم اوکراین است،
نماینده سیاسی اولیگارشیسم روس است.
جنگ هم بین اولیگارشیسم روس با اولیگارشیسم اوکراین از سویی
و
با امپریالیسم از سوی دیگر است.
اولیگارشیسم
بسان فوندامنتالیسم
ارتجاعی تر از امپریالیسم است.
فریب داس و چکش را در پرچم ارتش اولیگارشیستی روس نباید خورد.
رنگ پرچم دار و دسته هیتلر صدبار سرختر از رنگ پرچم حزب کمونیست المان بود.
با درود به جناب مسعود امیدی که به خلاف جریان اصلی رسانه جهانی که آشکارا در صدد مهندسی افکارعمومی و در چارچوب سناریوی فراآتلانتیکی و ناتو در حال انتشار اطلاعات گمراه کننده و همزمان سانسور سیستماتیک اطلاعات مخالف منافع خویش هستند، سعی می کند اطلاعات سانسور شده در مدیای جهانی را به گوش هموطنان و فارسی زبان ها برساند. متاسفانه بسیاری همانگونه که مدیای جریان اصلی سعی می کند ترویج دهد فکر می کنند جنگ یک موجودیت انتزاعی و یک هدف است در حالی که بر اساس دانش سیاسی جنگ در واقع پایان روندهای سیاسی است و زمانی گلوله ها شلیک می شوند که اختلافات دیگر از راه های سیاسی، دیپلماتیک و مسالمت آمیز پاسخ نمی دهد. برای درک و تحلیل هر رخداد بین المللی یا جنگ ابتدا باید به استناد واقعیات تاریخی مرتبط و تبیین چرایی آن توجه شود. اگر نتوانیم تابع همین واقعیات تاریخی بسترسازان جنگ و موقعیت میدانی جنگ را تابع منافع طرفین منازعه، رقابت های ژیوپلتیک و مهم تر از همه امنیت ملی و بین المللی درک کنیم دچار گمراهی و به زبان ساده فاقد قدرت تحلیلی شده و رابطه علت و معلولی پدیده ها و از یک جنگ مشخص را متوجه نمی شویم. جنگ در اوکراین از فوریه ۲۰۱۴ و از فردای کودتای موسوم به “میدان” که یک دولت قانونی “ویکتور یانکوویچ” به عنوان رئیس جمهوری منتخب در جریان یک انتخابات آزاد و تحت نظارت تمام های نهادهای ناظر بین المللی و اتحادیه اروپایی، سرنگون گردید در واقع آغاز شد. متاسفانه بسیاری بدون درک همین تاریخ هشت ساله از ۲۰۱۴ تا امروز فقط به این مرحله جنگ استناد می کنند. واقعا چرا بسیاری از دوستان و رفقای ما هشت سال کشتار و سیاست ژنوساید نئوفاشیست های اوکراین تحت رهبری آواکف به عنوان وزیر کشور و رهبر شبه نظامیان گردان های آزوف که حامیان ژنرال فاشیست “استپان باندارا” در دوران جنگ جهانی دوم را نمی بینند و تمام درخواست ها و دعوت به بی طرفی اوکراین در رقابت آمریکا _ ناتو و واقعیت چرایی وقوع این رخداد با روسیه را فراموش می کنند و امروز یک طرفه به موضوع جنگ اوکراین نگاه می کنند؟
درود و صد آفرین به آقای امیدی
دشوار است که بر خلاف جریان آب شنا کنی
اما مطمئن باش که گذشت زمان حقایق را روشن خواهد کرد