برنامهی حزب کمونیست فدراسیون روسیه : برنامهای برای احیا: «ده قدم به سوی زندگی با عزت» [۱]
یادداشت مترجم:
پیرو عملیات ویژهی نظامی فدراسیون روسیه در اوکراین، تحلیلها و موضعگیریهای متفاوت و متناقضی در ارتباط با این رویداد مشاهده شد. رسانههای جریان اصلی، توپخانهی دروغپردازیهای شبانهروزی خود را با جعل گستردهی اخبار و اطلاعات و پخش پیدرپی تصاویر کارگردانی شده از بمباران زایشگاه و مناطق مسکونی و … (مانند موارد کارگردانی شدهی مربوط به بمباران شیمیایی سوریه) برای فریب مردم جهان به کار گرفتند، از رسانههای خبری روسی گرفته تا ورزش و گربهی روسی و کتاب داستایفسکی و … مورد تحریم قرار گرفت! فیسبوک خشونت ضدروسی را مجاز اعلام کرد! جنایتکارترین و مهاجمترین نیروهای سیاسی و نظامی در جهان چون ناتو پرچمدار صلح شدند! در میان احزاب کمونیست نیز برخوردهای متفاوتی با این رویداد صورت گرفت. برخی بهدرستی آن را پاسخ اجتنابناپذیر روسیه به جنگ تحمیل شده از سوی آمریکا، اتحادیهی اروپا، ناتو، نازیسم مستقر در کییف دانسته و بر ضرورت برچیدن ناتو و سرکوب فاشیسم متمرکز شدند، برخی با شبیهسازی کلیشهای آن با جنگ جهانی اول، سعی کردند آن را جنگی ناعادلانه معرفی کرده و دو طرف جنگ را محکوم و به زعم خود از منافع کارگران و زحمتکشان و صلح دفاع کنند! برخی هم اساساَ مصلحت ندیدند که موضع خود را در معرض ریسک زیادی زیادی قرار دهند و ضمن تأکید بر نقش آمریکا، اتحادیهی اروپا و ناتو در تحمیل جنگ به روسیه، حاکمیت روسیه را به دلیل تهاجم نظامی به اوکراین محکوم کردند! در اینجا قصد پرداختن به این ارزیابیهای متفاوت و متناقض نیست. فقط لازم است اشاره شود که دستهی اخیر به ویژه برای توجیه نظری تحلیل و موضعگیری خود و بهاصطلاح از منظر پرولتری به فراوانی بر نقش ارتجاعی الیگارشی و ناسیونالیسم روسی انگشت میگذارد و حزب کمونیست فدراسیون روسیه را نیز که اساسا با ارائهی پیشنهاد به رسمیت شناختن جمهوریهای خودمختار خلق دونتسک و لوگانسک به دوما و تصویب آن در دوما، نقش مهمی در تأثیرگذاری بر روند رویدادها در روسیه بازی کرد، به سوسیال ناسیونالیسم راست ارتجاعی و همدست با حاکمیت الیگارشی متهم میکند. معلوم نیست چرا هر وقت نوبت به روسیه میرسد، بازار استفاده از واژهی اولیگارشی داغ میشود، گویا که حاکمیتهای شرکت- دولتی متعلق به سرمایههای فراملیتی در غرب واقعاَ دموکراتیک و غیراولیگارشیکاند! و نکتهی مهم آنکه چیزی که در این میانه اساساَ مورد توجه قرار نمیگیرد، واقعیت بالفعل (نه بالقوه و محتمل) احیای فاشیسم و به عبارت درستتر ظهور نئوفاشیسم در جهان است که تنها یکی از مصادیق آن را میتوان در کودتای سال ۲۰۱۴ در اوکراین با برنامهریزی و پشتیبانی مالی، سیاسی، آموزشی، تسلیحاتی، فنی و تدارکاتی ایالات متحدهی آمریکا، اتحادیهی اروپا و ناتو مشاهده کرد که طی ۸ سال گذشته نزدیک به ۱۵ هزار قربانی در دونباس بر جای گذاشته است. جهانی که تجربهی وحشتناک فاشیسم را در نیمهی قرن بیستم با آن سطح و توان کشتار سلاحهای مرگبار و آن ابعاد گسترده از تلفات انسانی، اجتماعی و اقتصادی تجربه کرد، حق دارد نگران فاشیسم قرن بیست و یکم و نئوفاشیسم به عنوان نمایندهی سرمایههای فراملیتی و شرکت-دولتها در قالب ایالات متحدهی آمریکا، اتحادیهی اروپا و ناتو برای خروج از بحران افول و در جستجوی فضای جدید برای انباشت در اوراسیا، با این سطح نگرانکنندهی امروزی از فناوریها و تسلیحات و جنگ افزارهای مخرب بیولوژیکی و هستهای باشد. موضع منزهطلبانه، محافظهکارانه و سانتریستی بر این واقعیات تمرکز نمیکند که این نازیسم مسلطشده بر اوکراین با فهرست گستردهای از اقدامات فاشیستی و نژادپرستانه ضد روس طی ۸ سال گذشته از زنده زنده سوزاندن نزدیک به ۵۰ کارگر در محل اتحادیههای کارگری اودسا گرفته تا ممنوع کردن زبان روسی، ترویج روس ستیزی در مدارس، منع فعالیت حزب کمونیست، جمع کردن نازیستها از نقاط مختلف جهان در اوکراین و تشکیل گردانهای فاشیستی که رئیسجمهور و مقامات رسمی این کشور نیز از نمادهای فاشیستی استفاده میکنند، کشتار هزاران نفر در دونباس، عدم پایبندی به توافقنامههای مینسک، تجمیع نزدیک به ۱۵۰هزار نیروی نظامی در مرز دونباس جهت تهاجم به این منطقه و قتل عام روسها قبل از ورود نیروهای روسیه به اوکراین (که هیچگاه رسانههای مسلط به آن اشارهای هم نکردند)، درخواست عضویت در ناتو و نیز درخواست دسترسی به تسلیحات هستهای و بعد هم که روشن شد دایر کردن دهها آزمایشگاه و مراکز جنگ بیولوژیک در نزدیکی مرز روسیه، چه تهدید عظیمی را برای امنیت روسیه ایجاد کرده بود. این دیدگاه سانتریستی ترجیح میدهد که در این شرایط بر ضرورت رعایت مقررات حقوق بینالملل از سوی روسیه تأکیدکند و چنین القا کند که گویا پیامدهای عدم واکنش روسیه و رویدادی چون بالکانیزه شدن روسیه میتوانست کمهزینهتر از وضعیت کنونی باشد! گویا که درکی از پویشهای ژئوپالیتیک و اهداف امپریالیستی برای بالکانیزه کردن روسیه ندارد و نمیداند که تعاریف حقوق بینالملل، اساساَ تابعی از متغیر توازن قوای بینالمللیاند و معقول نیست زمانی که همهی این قوانین به زیان امنیت یک کشور (روسیه) از سوی آمریکا و اتحادیهی اروپا و ناتو زیرپا گذاشته میشوند، از روسیه انتظار داشت که همهی اینها را ببیند و نتیجهی تلاشهای نافرجام خود برای حل دیپلماتیک مسئله را نیز هر روز بیش از پیش شاهد باشد و دست به هیچ اقدامی نزند!
لازم به ذکر است که حزب کمونیست فدراسیون روسیه نه تنها از اقدام نظامی ویژه دولت روسیه حمایت میکند بلکه معتقد است که این اقدام باید زودتر صورت میگرفت. و استدلال این است که حاکمیت ملی روسیه در قالب یک دولت ملت در دفاع از امنیت ملی و تمامیت ارضی و یکپارچگی خود با همین حاکمیت اولیگارشی و ناسیونالیست در برابر فاشیسم احیا شده و نئوفاشیسم میجنگد. حزب کمونیست فدراسیون روسیه در پاسخ به ادعاهایی که مواضع این حزب را غیرطبقاتی و ناسیونالیستی و همدست اولیگارشی حاکم معرفی میکنند، توصیه کرد که به برنامه ده مادهای این حزب مراجعه کنند. در همین رابطه این برنامه ترجمه شده و در اختیار دوستان و رفقای علاقمند قرار داده میشود. خواندن این برنامه نشان میدهد که انتساب برچسبهایی چون ناسیونالیسم، همدستی با اولیگارشی و … به این حزب از چه میزان اعتبار میتواند برخوردار باشد! (اگر چه ناسیونالیسم هم در برابر فاشیسم و نئوفاشیسم میتواند حامل رویکردی مترقی باشد!) (پایان یادداشت مترجم)
****
حزب کمونیست فدراسیون روسیه با برنامهی احیای اقتصادی و معنوی روسیه وارد انتخابات ۲۰۱۶ میشود. امروز رویکردها و اصول خود را به کشور ارائه میکنیم تا فردا به قوانین کشور، کردار دولت اعتماد مردمی و منافع ملی تبدیل شود. برنامهی ده مادهای ما چشماندازی جدید از آیندهی سرزمین مادری ماست.
۱. مردم، صاحب سرزمینشان هستند.
ثروت روسیه باید در خدمت مردم باشد و نه یک مشت الیگارش. ما برای ملی شدن صنایع نفت و گاز آمدهایم. این اقدام به تنهایی درآمد ملی را بیش از سه تریلیون روبل افزایش خواهد داد.
ملیکردن بانکهای کلیدی، صنعت برق، راهآهن، سیستمهای ارتباطی و صنایع دفاعی یک بخش دولتی قوی در اقتصاد ایجاد میکند. این امر، وابستگی روسیه به سرمایهی خارجی را کمتر میکند. امروزه سهم شرکتهای خارجی در استخراج و ذوب فلزات، راه آهن و ساخت ماشینآلات تولید برق از ۷۵ درصد فراتر رفته است. یعنی این سهم علی رغم تحریمها همچنان در حال رشد است. در واقع، ما داریم در مورد وابستگی استعماری صحبت میکنیم.
ملیکردن به توسعهی کشور یک ویژگی برنامهریزیشده خواهد بخشید و فرصتهای رقابتی آن را در جهان گسترش خواهد داد. قانون برنامهریزی استراتژیک ارائه شده از سوی حزب کمونیست فدراسیون روسیه قبلاً تصویب شده است. اما این تنها گام نخست است. اگر قرار است اقتصاد به صورتی آرام و مؤثر پیش برود، برنامهریزی استراتژیک و تاکتیکی باید به یک هنجار تبدیل شود. یک نهاد دولتی مربوطه باید برای این منظور ایجاد شود.
۲. استقلال اقتصادی روسیه
امروزه سیستم مالی روسیه به شدت به مراکز سرمایهداری جهانی وابسته است. کشور از استقلال واقعی برخوردار نیست. زمان آن فرا رسیده است که حاکمیت اقتصادی خود را بازیابیم و از خود در برابر دیکتاتوری دلار محافظت کنیم. بانک مرکزی روسیه باید از نفوذ سیستم فدرال رزرو آمریکا خلاص شود. باید در خدمت توسعهی اقتصاد ملی و حوزهی اجتماعی قرارگیرد.
کنترل دولت بر سیستم بانکی و معاملات ارزی قادر خواهد بود جریان وحشتناک سرمایه به خارج از کشور را متوقف کند. این روند در سالهای اخیر به ابزاری برای ویرانکردن روسیه و غارت شهروندان آن تبدیل شده است. در ده سال گذشته این کشور نزدیک به ۴۰ تریلیون روبل را از دست داده است که برابر با سه بودجهی سالانه است.
ما آمادهی حل مسئلهی خروج روسیه از سازمان تجارت جهانی (WTO) هستیم. در طول چهار سالی که ما عضو آن شدهایم، بودجهی کشور بالغ بر ۸۰۰ میلیارد روبل آب رفته است. زیانهای غیرمستقیم آن تا ۴ تریلیون روبل برآورد شده است. روسیه نیازی به چنین بارسنگینی ندارد.
دولت جدید همچنین با ترویج کسبوکارهای کوچک و متوسط و اشکال پیشرفتهی مدیریت اقتصادی، حاکمیت اقتصادی کشور را تقویت خواهد کرد. طرح ضد بحران ما، حداکثرِ حمایت از شرکتهای مردمی و جمعی را تضمین میکند. آنها حتی در شرایط فعلی، سطح بالایی از اثربخشی را نشان میدهند و مزایای اجتماعی را برای کارگران خود گسترش میدهند. مورد آنها افسانهی لیبرالی در بارهی مزایای مالکیت خصوصی ابزار تولید با استثمار آن از نیروی کار استخدام شده را رد میکند.
۳. صنعت، علوم پایه، فنآوری
در مورد جایگزینی واردات، صحبتکردن از ایدههای پوچ و بیمعنی کافی است. قرارگرفتن کشور ما در رتبهی ۹۵ از نظر توسعهی اقتصادی مایهی شرمساری است. برخوردار بودن از ۱۶ درصد تولید صنعتی در ساختار تولید ناخالص داخلی، مایهی شرمساری است. سهم آن باید به ۷۰-۸۰ درصد افزایش یابد. در آلمان این سهم ۸۳ درصد است.
روسیه به یک صنعت مدرنِ قدرتمندِ مبتنی بر آخرین اکتشافات و فناوریهای پیشرفته نیاز دارد. بخشهای کلیدی آن باید میکروالکترونیک، رباتیک و ساخت ماشین ابزار باشد. تنها در این صورت است که میتوانیم در جهانی که جهانیسازان درنده آن را کنترل میکنند، زنده بمانیم. قانون سیاست صنعتی با پشتکار حزب کمونیست فدراسیون روسیه تصویب شد. باید بهاجرا گذاشته شود.
صنعتیشدن در قرن بیست و یکم بدون احیای علم غیرممکن است. تخریب آکادمی علوم روسیه جنایتی دربرابر آینده این کشور است. زمان پایان دادن به اصلاحات ساختگی ویرانگر فرا رسیده است. تأمین مالی تحقیقات توسط دانشمندان داخلی باید چندین برابر افزایش یابد. سهم سازمانهایی که نوآوری را توسعه میدهند، باید از ۱۰ درصد به ۳۰ درصد افزایش یابد. این سرمایهگذاری برای فردا خواهد بود.
۴. کشاورزی موفق یعنی روسیهی مرفه
سرزمین روسیه میتواند جمعیت خود به اضافهی ۵۰۰ میلیون نفر دیگر را با محصولات غذایی منتخب تغذیه کند. با این حال نیمی از مواد غذایی ما از خارج وارد میشود و اغلب از کیفیت پایینتری برخوردار است. فقط به روغن پالمی فکر کنید که وزارت دارایی ما واردات آن را منع کرده است. در همین حال، یک سوم زمینهای زراعی روسیه پوشیده از علف های هرز است. بسیاری از بخشهای کشاورزی در بحران عمیقی قرار دارند.
وضعیت غذایی، امنیت ملی را تهدید میکند. زمان آن فرا رسیده است که دولت به کشاورزی توجه کند. اگر تولید محصولات کشاورزی در مقیاس بزرگ و زیرساختهای اجتماعی در حومهی شهرها احیا شود، اگر پرورش بذر و اصلاح دام به حالت اول برگردانده شود، اگر شیکهی تار عنکبوتی واسطههایی که دسترسی کشاورزان به بازارها را مسدود میکنند، شکسته شود، روسیه از مواد غذایی سالم و زیادی برخوردار خواهد شد.
همهی اینها در صورت تأمین دو شرط قابل انجام است: نخست اینکه حداقل ۱۰ درصد از درآمد بودجه باید برای حمایت از کشاورزی تحصیص یابد. دوم، باید از کشاورزان خصوصی و خانوارهای دهقانی حمایت فعال صورت گیرد و در عین حال شرط اصلی باید بر مزارع جمعی و تعاونی گذاشته شود. مدتهاست ثابت شده است که چنین شرکتهایی انعطافپذیرتر هستند. آنها به مراتب بهتر با تغییرات در بازار مواد غذایی سازگار میشوند.
حزب کمونیست فدراسیون روسیه آمادهی تصویب قوانین جدید زمین، جنگلداری و آب است. ما مجموعهای از اقدامات را برای بهبود محیط زیست پیشنهاد میکنیم.
۵. باید از منابع اعتباری برای احیای کشور استفاده کرد.
شکایت دولت از بیپولی یک دروغ ابتدایی است. ذخایر طلا و ارز و رفاه ملی و صندوق ذخیره بالغ بر ۳۳ تریلیون روبل است. سالهاست که روسیه به رقبای خارجی خود اعتبار میدهد و تگزاس و کانزاس را تغذیه میکند. وقت آن است که از این پول برای توسعهی کشور خودمان استفاده کنیم.
امروز روسیه از نظر وضعیت زیرساختهای حمل و نقل در جایگاه ۴۸ قرار دارد. از نظر کیفیت حمل و نقل هوایی و آبی به ترتیب در رتبه های ۸۷ و ۸۲ قرار داریم. این یک فاجعه برای کشور پهناور ماست. اینها همان جاهایی است که سرمایهگذاریها باید در آنها انجام شود.
مناطق ما نیاز فوری به حمایت دارند. از ۸۵ منطقه تنها ده منطقه اهداکننده هستند. بقیه غرق در بدهی هستند. خلاصهی کسری بودجه حدود ۲.۵ تریلیون روبل است. در ۵۵ نهاد تشکیل دهندهی فدراسیون روسیه، بدهی دولت بیش از نیمی از اهداف درآمدی است. آنها قادر به انجام تعهدات اجتماعی خود نیستند. وظیفهی ماست که به این مناطق کمک کنیم تا با اطمینان به آینده بنگرند و توسعه پیدا کنند. حزب کمونیست فدراسیون روسیه از جایگزینی یارانهها و کمکهزینهها از بودجهی فدرال به جای وامهای تجاری دفاع میکند.
۶. کنترل قیمت و تعرفهها، بهمعنای توسعهی شتابان است.
سال گذشته قیمت مواد غذایی بیش از ۲۰ درصد افزایش یافت. درآمد واقعی مردم بهشدت کاهش یافت. از نظر استانداردهای زندگی، روسیه پس از لائوس و گواتمالا به رتبهی ۹۱ در جهان سقوط کرده است. این راه زندگی نیست. ادارهی اقتصاد به این شکل، جرم است.
دولت موظف است قیمت کالاهای ضروری، سوخت و داروها را کنترل کند. مخارج آب و برق و خدمات مسکن نباید از ۱۰ درصد بودجهی خانواده تجاوز کند.
این وظیفهی دولت است که هزینههای برق، سوخت و حملونقل را تنظیم کند. اینها عوامل کلیدی توسعهی اقتصادی و رفاه شهروندان کشور هستند.
۷. مالیاتها باید منصفانه و مؤثر باشد.
روسیه یک سیستم مالیاتی مخدوش ایجاد کرده است. این سیستم ثروتمندان و بوروکراتهای دزد را تغذیه میکند. ما پیشنهاد میکنیم مالیات بر ارزش افزوده به تدریج حذف شود. این مالیات قیمت تمام شدهی محصولات داخلی را افزایش میدهد، آنها را غیررقابتی میکند و تورم را دامن میزند. تصادفی نیست که چنین مالیاتی در اتحاد جماهیر شوروی وجود نداشت و در ایالات متحده آمریکا هم چنین مالیاتی وجود ندارد.
در سالهای اخیر مالیات بر دارایی و مالیات بر ارزش زمین بر اساس کاداستر[۲] چندین برابر شده و سیستم بدنام پلاتون[۳] در حال بابشدن است. این مالیاتها بهشدت به شهروندان، به مشاغل کوچک و کشاورزی ضربه میزنند. این مالیات باید فوراَ لغو شود.
بله، لغو مالیات به معنای کسری بودجه است. اما امکاناتی برای جبران آنها وجود دارد. کشور به مالیات تصاعدی بر درآمد اشخاص واقعی نیاز دارد. این سیستم در ایالات متحدهی آمریکا و چین، آلمان و فرانسه و در بسیاری از کشورهای دیگر به خوبی کار میکند.[۴] وقت آن رسیده است که گربههای چاق روسیه این هزینه را بپردازند. ما آمادهی قطع مالیات بر درآمد برای فقرا و لغو کلیهی مالیاتها برای فقیرترین اقشار هستیم. این نه تنها عادلانه خواهد بود، بلکه ۴ تریلیون روبل به بودجهی کشور خواهد افزود.[۵]
تولید و فروش مشروبات الکلی حوزهی خاصی است. انحصار دولتی در این زمینه ضروری است. این امر بیش از ۳ تریلیون روبل به بودجهی ملی اضافه میکند و از هزاران نفر در برابر مسمومیت (ناشی از الکل) نیز محافظت میکند.
بهطور خلاصه، بدین ترتیب کشور دارای بودجهی عمرانی خواهد شد، نه بودجهای برای بقا.
۸. مردم سرمایهی اصلی کشور هستند.
مقامات با وقاحت قانون اساسی را که اعلام میکند روسیه یک کشور اجتماعی (Social) است، نقض میکنند. در واقع کشور به طرز خطرناکی دچار شکاف شده است. ده درصد از جمعیت تقریباً ۹۰ درصد از ثروت ملی را به چنگ آوردهاند. بهای این همه چیست؟ این است که در حالی که برخی از مردم در ثروت غوطهور هستند، اکثریت به سختی امرار معاش میکنند. حقوق نیرویکار، حقوق بازنشستگی، حق تحصیل و مراقبتهای بهداشتی مردم مورد تهاجم قرار گرفته است.
نیروهای مردمی – میهنی عدالت را احیا خواهند کرد. ما «بهینهسازی» فاجعهبار حوزهی اجتماعی را متوقف خواهیم کرد. سیستم آموزش پیش دبستانی دوباره به کار خواهد افتاد. آموزش متوسطه و عالی در دسترس و با کیفیت بالا تضمین خواهد شد. ما سیستم حرفهآموزی را احیا خواهیم کرد و اعتبار مؤسسات آموزش عالی فنی و تربیت معلم را احیا خواهیم کرد.
قانون «کودکان جنگ» فورا تصویب خواهد شد. افرادی که هیتلر آنها را از دوران کودکی محروم کرده بود، مستحق برخورداری از وضعیت ویژه، مزایای اضافی، استفادهی رایگان از حمل و نقل شهری و مسافربری و معاینات پزشکی ماهانه هستند.
در یک کشور ثروتمند، بزرگ و سرد، حق مسکن حق زندگی عادی است. دولت باید مسئول ساخت مسکن اجتماعی و وضعیت زیرساختهای داخلی باشد. عوارض سرسامآور برای تعمیرات اساسی مسکن و هزینههای تعمیر و نگهداری ساختمان لغو میشود.
ارتقای سطح زندگی در کشور وظیفهی مسئولان است. حزب کمونیست فدراسیون روسیه تصویب قانونی را پیشنهاد میکند که تصمیماتی را که نابرابریهای اجتماعی را تشدید میکند، ممنوع میکند. (حوزههای) علوم، آموزش و بهداشت به نسبت از ۷ درصد تخصیص یافته برخوردار خواهند شد. ما مشاغل اولیه و سایر اشکال حمایت را برای جوانان تضمین میکنیم. کودکان و مادران، معلولان و افراد مسن مورد توجه ویژه قرار خواهند گرفت. ما مجموعهی قوانین مربوطه را آماده کردهایم.
۹. یک کشور قوی به معنی زندگی امن است.
حزب کمونیست فدراسیون روسیه در طول انتخابات پارلمانی قبلی، برای سیاست خارجی جدید مبارزه میکرد. امروز کارهای زیادی برای این منظور انجام شده است. با این حال، حلقهی پایگاههای نظامی NAT0 در اطراف روسیه در حال تنگتر شدن است، تحریمها و آزار و اذیت هموطنان ما شدیدتر میشود.
ما خواستار تقویت دفاعی کشور و پایان دادن به ویرانی ارتش به ریاست سردیوکوف[۶] شدیم. مقامات به برخی نتایج رسیدهاند اما این وزیر خانمانبرانداز را زیر بالوپر خود گرفتهاند.
ما از تسریع روابط بین روسیه، بلاروس، اوکراین و قزاقستان حمایت کردیم. اتحادیهی اقتصادی اوراسیا در ژانویهی ۲۰۱۵ شروع به کار کرد. با این حال، کوتاهیهای مقامات روسی باعث شد تا گروه باندرا در کییف دست بالا را به دست آورد.
روسیه نیازمند به یک دولت معتبر و حرفهای در جهت اعتماد عمومی است که امنیت ملی را تقویت کند، موقعیت کشور را در جهان تثبیت و حاکمیت آن را تضمین کند. آمادگی رزمی نیروهای مسلح و اعتبار خدمت ارتش باید بسیار افزایش یابد. باید به امنیت اطلاعات و فناوری توجه ویژهای شود. هر کاری باید انجام شود تا خلقهای برادر اتحاد جماهیر شوروی به یکدیگر نزدیکتر شوند، برنامههای فرهنگی گسترش یابد و از هموطنان خود در خارج از کشور محافظت کنیم.
دولت باید به مردم خود خدمت کند. مؤثرتر کردن شیوهی حکمرانی مهم است از جمله: حمایت از خودسازماندهی مردم، تشدید کنترل بر فعالیتهای مسئولان، فعالکردن مکانیسم فراخوان نمایندگانی که به وعدههای تبلیغاتی خود عمل نمیکنند. قضات، اعضای شورای فدراسیون و رؤسای دولتهای محلی باید انتخاب شوند.
فساد و جنایت امنیت کشور و شهروندان آن را تهدید میکند. حزب کمونیست فدراسیون روسیه از اقدامات قاطع برای مبارزه با آنها حمایت کرد. کسانی که مرتکب جرایم بزرگ اقتصادی شدهاند، نهتنها باید زندانی شوند، بلکه باید نسبت به اموال خود پاسخگو باشند.
۱۰. سرزمینی با فرهنگ متعالی
فرهنگ چند ملیتی مردم روسیه، اساس احیای معنوی، غرور و میراث تاریخی آن است. حکومت واقعی مردم اجازه نخواهد داد که روح مردم توسط شوروی ستیزی، ناسیونالیسم و روسوفوبیا پژمرده شود. در برابر بیاخلاقی، ابتذال و بدبینی، از شهروندان محافظت خواهد کرد.
باید شرایطی ایجاد شود که همه را قادر به حفظ و تکثیر دستاوردهای فرهنگی – نویسندگان و آهنگسازان، فیلمسازان، مؤسسات آموزش عالی و رسانههای دولتی – کند. مقامات باید موزهها، تئاترها، گالریهای عکس، فیلارمونیکها، خانههای فرهنگ، کتابخانهها و بایگانیها را با دقت احاطه کنند. ما هر کاری انجام خواهیم داد تا مطمئن شویم که سرزمین روسیه به یک ایستگاه فرهنگی تبدیل شود.
سلامت معنوی و اخلاقی ملت باید همراه با رشد مادی آن باشد. باید توجه ویژهای به تشویق کودکان و نوجوانان به درگیرشدن در فعالیتهای خلاقانه، فرهنگ جسمانی و ورزش شود. استعداد در روسیه باید از هر نوع حمایتی برخوردار باشد.
چنین است ده نکتهی کلیدی طرح ما برای احیای مجدد روسیه.
آزمون سختی در پیش است.
اما ما کمونیستها در برابر این آزمون مقاومت خواهیم کرد.
زیرا حزب ما به آرمان عادلانهی خود، برنامهای برای تغییر و تیمی متحد از متخصصان اعتماد دارد.
ما آمادهایم تا مسئولیت احیای میهن عزیزمان را بر عهده بگیریم.
هدف و جهت ما درست است، ما (بر موانع) چیره خواهیم شد.
[۱] https://cprf.ru/2016/08/cprf-program-2016-eng/
[۲] Cadaster
واژهای فرانسوی که بیانگر مشخصات نقطهیابی زمین در قالب سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) یا سیستمهای اطلاعات زمین (LIS) است که مبنای صدور سند قرار میگیرد. (م-تلخیص و نقل از ویکی پدیا)
[۳] Platon system
پلاتون (به روسی: Платон) یک سیستم الکترونیکی جمعآوری عوارض است که در نوامبر ۲۰۱۵ در روسیه تأسیس شد. این عوارض از کامیونهای بیش از ۱۲ تن جمعآوری میشود و طی روندی برای نگهداری جادهها به صندوق فدرال میرود. یکی از شرکتهای تابعه شرکت دولتی روستک (Rostec) است که ۵۰ درصد از سهام اپراتور سیستم جمعآوری را در اختیار دارد و نیمی دیگر از آن را الیگارشهای روتنبرگ (Rotenberg) مرتبط با پوتین در اختیار دارند.(م-نقل از ویکی پدیا)
[۴] منظور از خوب کارکردن در اینجا نمیتواند این باشد که این سیستمها ضرورتاَ عادلانهاند. بلکه منظور این است که این سیستم مالیاتی در این کشورها اجرایی شده و جا افتاده و نهادینه شده است.
[۵] صرف قطع مالیات از اقشار فقیر عملاَ درآمد مالیاتی را کاهش میدهد. از این رو این افزایش در قالب برنامهی مالیاتی جایگزین میتواند محقق شود. از سوی دیگر نیز احتمالاَ افزایش انگیزه و بهرهوری نیروی کار در نتیجهی حذف مالیات که به بهرهوری کل میافزاید، ممکن است مد نظر نویسندهی برنامه باشد. (م)
[۶] Serdyukov
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- دو بیانیه از حزب کمونیست روسیه خطاب به سایر احزاب کمونیست و جامعه ی جهانی
- حزب کمونیست فدراسیون روسیه: فاشیست های اروپا و تروریستهای خاورمیانه از نازیها و ملیگرایان باندرا حمایت میکنند
- اقتصاد نئولیبرال در آئینهی پژوهشهای اقتصادی: کارایی در بخشهای دولتی و خصوصی – برگردان: مسعود امیدی
- چپ ایتالیا در باره بحران در بلاروس حزب تجدید حیات کمونیستی ایتالیا؛ برگران: مسعود امیدی
پنهان کردن جنگ طلبی مترجم وحزب راستگرای کمونیست روسیه پشت برنامه ده ماده ای حزبی و وسیله قرار دادن آن برای توجیه تفاوت سیاست آن حزب با حکومت جنگ طلب و تجاوز کار روسیه با کاربرد همان ادبیات پوتینی “عملیات ویژه ” از سوی آقای امیدی نشانگر این واقعیت است که این مترجم حتی قادر به درک دیالتیک بین برنامه ی سیاسی یک حزب و سیاست تنشآفرین آن حزب در ادامه جنگ که به خودی خود خصلت ضد برنامه ای توسعه و پیشرفت ادعایی را دارد ؛ نیست . این است تفاوت جدی بین درک احزاب مخالف جنگ با با موافقان و مروجان آنست که حتی از اثرات این چنگ را با ابطال هر گونه برنامه ی توسعه ای کوچکترین درکی ندارند . جنگ طلبی از ویژگی های فاشیسم است حتی اگر یک به اصطلاح معتقد به سوسیالیزم آن را ترویج کند . امپریالیست ها از داشتن چنین دشمنانی تاچه اندازه خوشحال خواهند شد ؛ این تجربه تلخی است که بر صفحات تاریخ نگاشته خواهد شد .
این حزب کمونیست هیچ چیز از یک حزب هوادار استثمار سرمایه داری امپریالیستی کم ندارد.
کدام برنامه اکنون اثر گذار است؟
برنامه های حزب کمونیست روسیه” هر چند هم مترقی به نظر می آید”،که اقلیتی در دوما را در دست دارد و برای آینده تهیه شده است و یا همکاری و تحریک به یک تجاوز و عدم رعایت حق تعیین سرنوشت خلق ها که این حزب دیر بازی “در زمان شوروی قدیم” آنرا به رسمیت شناخته بود؟