امروز جنبش معلمان ایران در همه جا چه در بعد داخلی و چه در بعد بینالمللی خود را نشان داده است اما این جنبش در فرماسیون اقتصاد سرمایهداری و ساختار سیاسی استبدادی با مشکلات عدیده روبرو هست. عمدهترین مانع پیشروی جنبش سرکوب مستمر فعالان و تشکلهای صنفی است اما نباید از موانع درونی جنبش غافل شد. گسترش تشکلهای صنفی و عضوگیری گسترده و برگزاری مجامع عمومی اولین گام برای غلبه بر ضعفهای درونی است
در طول تاریخ معاصر ایران معلمان همواره بخشی از حرکت تحولخواهانه ایران بودند از شکلگیری آموزش نوین و نقش معلمان در آگاهسازی جامعه تا حضور در احزاب و جریانات سیاسی نقش معلمان برجسته است. در تحولاتی مانند ملی شدن صنعت نفت و مبارزه با امپریالیسم و استعمار معلمان چپگرا و ملی موثر بودند. حتی معلمان در جنبش چریکی و انقلاب ۵۷ نقش قابل توجهی داشتند.
بعد از تحولات سیاسی و قبضه کردن قدرت توسط اسلامگرایان و طرفداران خمینی، معلمان منتقد از مدارس تصفیه شدند و حتی تعداد زیادی از آنان محاکمه ، اخراج ، زندانی و اعدام شدند. دهه ۶۰ عرصه تاخت و تاز جریانی از معلمان بود که در پاکسازیها نقش اساسی داشتند آنها بودند که به کمک مدرسه پایههای ایدئولوژیک حاکمیت را محکم کردند این نقش سرکوبگرانه را انجمن اسلامی معلمان و نیروهای خط امام بر عهده داشتند همان هایی که بعدا در لباس اصلاح طلبی دوره جدیدی از فریب و سرکوب را شکل دادند. با پیشروی و مقاومت مردم بعد از جنگ، حاکمیت مدعی شد که تن به یک سری اصلاحات از بالا به پایین خواهد داد در این میان تشکلهای صنفی معلمان از دل تضاد باندهای قدرت شکل گرفتند و در مسیر استقلال و مطالبهگری قدم برداشتند.
بیش از دو دهه از فعالیت صنفی معلمان در قالب انجمنها و کانونهای صنفی معلمان میگذرد این تشکلها بنا بر ضرورت شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران را در اوایل دهه هشتاد شکل دادند تا بتوانند مطالبات صنفی معلمان را در ابعاد سراسری پیگیری و ساماندهی کنند. بررسی کارنامه فعالان صنفی در طی دو دهه اخیر قابل دفاع است اگرچه خالی از نقد و ایراد نیست شاید مهمترین نقد به برخی فعالان صنفی و کانونها رویکرد آنان به مقوله اصلاحات بهخصوص در دهه هشتاد بود تا جایی که همراه با اصلاحطلبان کوشیدند به مجلس هشتم راه پیدا کنند و ناکام ماندند و در انتخابات ریاست جمهوری کوشیدند از کاندیدای اصلاحطلبان حمایت کنند. این رویکرد تا انتخابات ۹۲ وجود داشت و حتی برخی از فعالان، فعالیت خود را ذیل ستاد فرهنگیان روحانی تعریف نمودند.
بعد از انتخاب روحانی و مشخص شدن سراب وعده و وعیدها دور جدیدی از مطالبه گری شروع شد در برخی کانونها تغییر رویکرد حاصل شد تاکید بر استقلال کانونها از تمام جناحهای سیاسی داخل و خارج ازجمله اصلاح طلبان از سوی نیروهای جوان و رادیکال با رویکردها چپگرایانه که بیشتر در حاشیه تشکلها فعال بودند کانونها را به سمتی پیش برد که فضا را برای ورود نیروهای جدید فراهم کنند. از اعتراضات پاییز ۹۳ خصلتهای جنبشی حرکت صنفی معلمان بروز و ظهور بیشتری پیدا کرد. حضور نیروهای رادیکال جدید که حاصل کنشگری معلمان در سال ۹۳ و ۹۴ بود طیف پیشرو فعالان صنفی قدیمی را در موقعیت برتر قرار داد.
در دور جدید شورای هماهنگی به همراه تشکلهای عضو که از سرکوب دوران احمدینژاد سر برآورده و روبهجلو حرکت میکردند با این امتیاز که دیگر امیدی به اصلاحطلبان هم نداشتند و صفوف فعالان صنفی مستقل مستحکمتر میشد اگرچه در جریان لیست امید در سال ۹۴ و انتخابات سال ۹۶ برخی چهرههای مطرح صنفی بهصورت فردی سعی کردند معلمان را به سمت اصلاحطلبان سوق دهند اما معلمان وارد فاز جدیدی از جنبش شده بودند و دعوت فردی افراد نمیتوانست بر سمتوسوی استقلال تأثیر منفی بگذرد.
آن چیز که در مطالبه گری معلمان در دهه ۹۰ مشهود است تغییر فاز از حرکت اعتراضی موسمی به اعتراضات جنبشی رو به رشد است. در طی ۷ سال گذشته و بهخصوص در ۷ ماه اخیر، معلمان بیشازپیش اهداف و مطالبات خود را عینی و ملموس و اولویتبندی نمودهاند و این باعث شده است که شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران بهعنوان اصلیترین مرجع فراخوان و نیروی بسیج کننده بتواند تعداد قابلتوجهی از ذینفعان را از معلمان شاغل و بازنشسته تا رسمی و غیررسمی و حتی دانش آموزان را برای دستیابی به اهداف سازماندهی نماید. حالا میشود به جنبشی اشاره نمود که اهدافش مشخص است دارای سازمان بسیج کننده است و از منابع و بدنه اجتماعی حمایتی برخوردار است.
امروز جنبش معلمان ایران در همهجا چه در بعد داخلی و چه در بعد بینالمللی خود را نشان داده است اما این جنبش در فرماسیون اقتصاد سرمایهداری و ساختار سیاسی استبدادی با مشکلات عدیده روبرو هست. عمدهترین مانع پیشروی جنبش سرکوب مستمر فعالان و تشکلهای صنفی است اما نباید از موانع درونی جنبش غافل شد. گسترش تشکلهای صنفی و عضوگیری گسترده و برگزاری مجامع عمومی اولین گام برای غلبه بر ضعفهای درونی است.
اگرچه حرکت صنفی معلمان در قالب تشکلهای صنفی تثبیتشده است اما تا رسیدن به اهداف و مطالبات و ارتقای کمی و کیفی جنبش راه درازی پیش روی کنشگران صنفی است. امروز میتوان گفت جنبش معلمان ایران با عقبه تاریخی مشخص و پایگاه اجتماعی یک جنبش موثر اجتماعی است که فراز و فرودهای فراوانی پشت سر گذاشته و پیش رو دارد. این جنبش از دل شرایط عینی و ملموس و شکاف طبقاتی زاده شده و اینک حامل شعار آزادی و برابری است.
منبع: فراسوی کندو کاو