اخبار روز: به دنبال اعتراضاتی که به امضای متن «اعتراض به امپریالیسم آمریکا» از سوی عده ای از فعالین سیاسی ایران صورت گرفت، خانم آنجلا دیویس در پاسخ به نامه ی خانم « زهره خیام» یکی از فعالین ایرانی اعلام کرد که امضای خود را از ذیل این نامه پس گرفته است.
در این نامه نسبت به محکومیت کشتار بی رحمانه ی صدها تن از معترضین ایرانی در جریان قیام آبان ماه سکوت شده است. در نامه آمده است: «هر نوع حکومتی برسرکار بیاید باتوجه به تمام ستم ها و فشارهایی که بر این کشور طی دهه ها وارد شده است بسیار بیش از گذشته خشونت بار و مخرب خواهد بود». در این نامه همچنین آمده است: « ما در کنار ایشان [مردم ایران] و همراه با خواسته هایشان برای اصلاحات داخلی ایستاده ایم».
خانم آنجلا دیویس در جوابیه ی خود نوشته است:
خانم زهره خیام
از ای میل شما سپاسگزارم. امضای من بدون آنکه من از کل محتوای موضعگیری اطلاع داشته باشم به متن اضافه شد. من از منتشرکنندگان طومار خواسته ام نام مرا از پای آن بردارند.
آنجلا وای دیویس
استاد ممتاز بازنشسته مطالعات تاریخ آگاهی و فمینیسم دانشگاه کالیفرنیا – سانتا کروز
متن خانم زهره خیام خطاب به آنجلا دیویس این است:
خانم دیویس گرامی
من این نامه را در حالی می نویسم که از دیدن امضای شما زیر نامه ای شوکه شده ام که توسط لابی جمهوری اسلامی ایران تدوین شده است. من متن را خواندم و شوکه شدم از این که شما به مثابه نمادی از آگاهی سیاسی، استاد فمینیسم، پیشاهنگ ایده های مترقی، طرفدار حقوق برابر انسانها، باورمند به برابری نوع بشر و مظهر طرفداری از آزادی و عدالت اجتماعی از اقدامات جنایتکارانه جمهوری اسلامی علیه جوانان عاصی و محروم ایران حمایت کرده اید که در حال نبرد علیه گرسنگی، بی خانمانی و بیماری، محرومیت از آموزش درخور و سایر نیازهای مشروع اند.
مقامات جمهوری اسلامی در ایران از بدو تاسیس آن هزاران تن از مخالفان خود را اعدام کرده اند، از جمله نویسندگان، شعرا و کارمندانی که مخالف بوده اند. این مقامات همچنین مرتکب دزدی منابعی شده اند که می بایست برای مردم ایران هزینه می شد.
در جمهوری اسلامی حقوق زنان را به پایین ترین سطح تنزل داده اند. زنان سالهاست قربانی سنگسار، ازدواج اجباری، از جمله ازدواج کودکان از ۹ سالگی قانونی است، خشونت مداوم خانگی و جنسی اند. زنان خرید و فروش شده اند. فساد در میان رهبران جمهوری اسلامی و مقامات دولتی گسترده است. نسلهای جوانان ایران از فقدان فرصتها برای اشتغال محروم اند در حالی که تحصیلات عالی دارند. اگر جوانان به حکام وابسته نباشند فرصتی برای زندگی ندارند.
من به عنوان یک زن فمینیست هم عصر شما همواره مبارزه مداوم شما برای حقوق محرومان را تحسین کرده ام. من نیز برای حقوق همه انسانهای محروم از حقوقشان، برای نیازهای ابتدایی و حق اعتراض مردم هنگامی که صدایشان به گوشهای کر عناصر حاکم نمی رسد مبارزه کرده ام. من به جای خود برای برابری زنان، برابری نژادی و حقوق فقرا و محرومان مبارزه کرده ام. من از درک ناقص شما از وضعیت فقرا و محرومان در کشوری مانند ایران شوکه شده ام، در کشوری که نیروهای ارتجاع و خشونت هزاران نفر از مردان و زنان جوان را طی هفته های گذشته در خیابانهای آن کشته اند. مبارزه عادلانه بی چیزان علیه یک نظام فاسد و عقب مانده حکومتی است که اختیار زندگی مردم ایران را به دست گرفته است، مردمی که به راستی از گرسنگی و آسیبهای اجتماعی ناشی از فقر مطلق رنج می برند. این مردم علیه نظام فاسدی مبارزه می کنند که ترجیح می دهد در کل آن منطقه جغرافیایی بی ثباتی ایجاد کند به جای آن که به گرسنگان کشور خود یاری رساند. این مردم علیه مافیای حکومتی فاسدی مبارزه می کنند که نه تنها ثروت کشور را غارت کرده، بلکه توده های مردم بیکار، گرسنه و فقیرشده را اشرار و افرادی دارای ژن بد می خواند.
خبرها حاکی است طی ده روز اخیر بسیاری از معترضان مسالمت جو در شهرهای کوچک و بزرگ ایران با خشونت شدید و سرکوب بی رحمانه از سوی پاسداران ارتجاع روبرو شده اند که توسط مقامات رژیم فاشیستی بسیج شده بودند. بار دیگر جهان شاهد نمونه دیگری از رفتار غیرانسانی و سرکوبگرانه با شهروندان ایران است.
خواندن نام شما در بین امضاها زیر نامه به اصطلاح ضدامپریالیستی، نمک بر زخم من پاشید. من نه طرفدار تحریمهای اعمال شده از سوی ایالات متحده ام ونه حامی رییس جمهور فعلی آمریکا، اما از شما می پرسم سرنوشت منابع مالی تحویل داده شده به دولت ایران در دوره اوباما چه شد و آیا این منابع برای بهبود شرایط زندگی شهروندان عادی ایران هزینه شد؟ من به شما می گویم چنین نشد.من قطعا امیدوارم شما به عنوان استاد ممتاز دانشگاه که درباره جوهر برابری انسانها تدریس می کند به رنج مردم ایران به طور عام و قتلهای اخیر به طور خاص توجه کنید که به ویژه جوانان قربانی آن شده اند. و اگر چنین کنید و به اشتباه خود پی ببرید انسانهایی مانند من همچنان به انسانهایی باورمند خواهند ماند که راست را از نارست تشخیص می دهند و به اصول همراهی با بی صدایان متعهدند.
بگذارید دوباره به شما افتخار کنیم.
با احترام – زهره خیام
جناب کیا,
لغتنامه دهخدا “چو قرآن مدل”, معانی مختلف “ملانقطی” را بیان میکند که اکثر ما شاید بتوانیم به نحوی صورت خود را در این آیینه ببینیم. نمیدانم سرکار خانم دیویس – که تا معرفی جناب سرکوهی او را نمی شناختم – نیز در این آیینه می گنجد یا خیر. بهر حال ظاهرا ایشان تو زرد در آمده و با یک فوت سرکار خانم خیام از آن طرف دیوار افتادند. ولی ما ملا نقطی های پایین کوهی و پشت کوهی لازم نیست برای حل مسئله ای به واضح “سنگ آسیا”, چشم به دهان دیگران داشته باشیم. بعد از این همه سال کی میخواهیم به سن بلوغ برسیم؟
“ملانقطی
لغتنامه دهخدا
ملانقطی . کسی که با کم و زیاد شدن یک نقطه ٔ نوشته از خواندن آن عاجز آید, آدم کم سواد – آنکه تا تمام نقطه ها و اعراب و حرکات کلمه ای نوشته نباشد نتواند خواند. – آنکه به جزئیات رسوم و آداب قانون یا قاعده یا رسمی پای بند و مقید است و تا رعایت همه نشود امر را ناقص شمارد در صورتی که همه برای صحت امر ضروری نیست – آنکه تا تمام جزئیات امر را نداند شناختن آن نتواند.”.
توضیح,
برای رفع هرگونه سوء تفاهم, چند سال پیش در این سایت یکی دو بزرگوار که از کامنت های من خشنود نبودند به نام مستعار من ایراد گرفتند. گفتن اینکه به آواز گوش کن نه آوازه خوان به جایی نرسید. بنده هم نوشتم که اگر اشکال در کمبود نام فامیلی ست – و گرنه کسی از کجا میداند که من شبح ام – بنا به ریشه کردی, نام فامیلی من پشت کوهی و شناسنامه از سجل احوال قوچان صادر شده است. و علت صدور شناسنامه از قوچان آن بود که اجداد من به قوچان تبعید ولی بهر حال ریشه خود را فراموش نکرده و نام پشت کوهی را برای خود برگزیدند. امید که این توضیح کافی باشد.
توضیح ات بدون کمنتار است.
من معنی ملا نقطه ای را اینطور یاد گرفتم مانند مته به خشخاش گزاردن ،یعنی سخت نگیر.
مسلما ما خودمان را مرتبا با مسائلی که چندان مهم نیست مشعول میکنیم و قصد من بیسوادی نبود.
با احترام.
جناب کیا,
اما فرمودید “مسلما ما خودمان را مرتبا با مسائلی که چندان مهم نیست مشعول میکنیم و قصد من بیسوادی نبود.”.
چند روز است برای بیانه ای که هر روز ده ها مشابه آن در اینترنت ظاهر شده و کمتر کسی به آنها نظر می افکند این همه سر و صدا راه افتاده است؟ چرا؟ چون گروهی اکثرا خارجی من جمله بانوی محبوبی, تنها امپریالیسم را محکوم کرده و ذکری از جمهوری اسلامی نکرده و آنها به ماموریت از سوی رژیم متهم شده اند. من نمیدانم و اهمیتی هم ندارد که بدانم چون اگر بخواهم وقت خود را صرف خواندن این اعلامیه ها بکنم نه فرصت خواب دارم نه خوراک. من به همان اندازه از سگ زرد متنفرم که از شغال, ولی چون بعضی به عللی امپریالیسم را به رژیم ترجیح میدهند خواسته ام بگویم که این دو برادرند و ما بین این دو گرفتار شد ایم. در نتیجه “روسیاهی برای من ذغال” مانده است. آیا مسئله ای مهمتر از این نداریم که وقت خود را صرف این بیانیه کنیم؟ مثلا میزان ملا نقطی بودن ما؟
نکته آخر آنکه با این اتحاد و اتفاق محلی و جهانی امید که در ” بوجود آوردن یک جبهه متحد علیه این فاشیسم مذهبی” موفق باشید. دنیا هم اگر عرضه دارد خودش از پس دیگری برآید.
جناب کیا,
فرمودید “توضیح ات بدون کمنتار است.”.
این “کمنتار ” همیشه همه را “جناب” و یا “سرکار خانم” خطاب کرده است و کسی را پائین تر از خود ندانسته است که او را با “توضیح ات” خطاب کند. با این طرز رفتار است که ما بعد از چهل سال هنوز نتوانسته ایم ” یک جبهه متحد علیه این فاشیسم مذهبی” به وجود آوریم, ” جبهه متحد علیه” امپریالیسم پیش کش. منظور تذکر بود و گر نه به قول شهریار “ما خراباتیان کرم داریم”.
چرا یک روشنفکر ایرانی میبایست نگاهش به یک توماری باشد که روشنفکران چپ آمریکایی امضا کردهاند
چرا یک روشنفکر ایرانی آنقدر قدرت فکری ندارد که رو در روی حرف و تومار بد ارزش بایستد؟
اگر چه مقولاتی همچون امامت فقاهت و تقلید مشخصه اسلام شیعه است
اما اگر با کامی دقت که بنگریم میبینیم که این مقولات خود را در جامعه ما ,
روشنفکرانش و در اینجا روشنفکرانی که خود را چپ مینامند نهادینه کرده.
متاسفانه این نهادینه شدن در ذهن و رفتار بسیاری از این روشنفکران چپ بتونه شده.
من میدانم که بسیاری از دارد ها و مشگلات جهانی هستند اما اینکه یک روشنفکر چپ
ایرانی همیشه باید فکر کردن را به روشنفکران غربی محول کند البته قبلا روشنفکران روسی
هم این نقش رهبری فکری را در دست داشتند.
خیلی خوب که خانم آنحلا دیویس امضای خود را پس میگرفت اما چی میشد اگر آنرا
پس نمیگرفت یا چه کار کنیم که آنهمه روشنفکر چپ دیگر که پا ی امضای شان ایستاده اند؟
ایا روشنفکر چپ ایرانی میتواند یک با ر هم شده خودش تحلیل گر مشگلات ایران باشند.
چرا نمیتوانیم تصور کنیم که یک متفکر ایرانی میتواند در مورد مسائل ایران خیلی بهتر از روشنفکر آمریکایی فکر کند؟
آیا روشنفکران ترک مسائل ترکیه را بهتر تجزیه تحلیل میکنند یا امیکایی ها مسائل ترکیه را ؟
تا به کی دنباله روی کور کورانه و نداشتن فکری که از مغز روشنفکر چپ ایرانی تراوش کند.
متاسفانه عده ا ی از روشنفکران چشم به تحلیل های بولتن , پمپو, برایان هوک ترامپ دوخته اند. عده ا ی
دیگر چشم به تحلیل های روشنفکران چپ دوخته اند .
به امید سرنگوی امامت , فقاهت و تقلید در بین روشنفکران ایرانی
با احترام
هادی شهاب
هادی آقا ،
آرشیو اخبار روز بر حسب توالی زیر میگوید:
۱ـ فرج سرکوهی از اینکه شخصیت سرشناسی چون خانم آنجلا دیویس طومار ی تحت عنوان « نامه علیه امپریالیسم آمریکا» را امضاء کرده بود بشدت اعتراض کرد.( این اعتراض اول در فیس بوک آقای سرکوهی آمد)
۲ ـ کامنت ها ی مختلفی در زیر نوشته ی آقای سرکوهی در صفحه فیس او در اخبار روز نوشته شد. از جمله متن انگلیسی و ترجمه ی آن در کامنت ها آمد.
۳ ـ اخبار روز ترجمه ی مطمئن متن طومار را جدا گانه منتشر کرد. بعدا دو مقاله هم در این مورد منتشر شد.
۴ ـ اخبار روز خبر پس گرفتن امضای خانم آنجلا دیویس در زیر طومار را با ترجمه ی ای میل های رد و بدل شده بین خانم ها زهره خیام و آنجلا دیویس را منتشر کرده که شما در زیر آن یادداشت گذاشتید.
( بعدا در خبرنامه ی گویا نیز این موضوع بدون دکر منبع منتشر شد)
سئوال :
آیا با توجه به آنجه در اخبار روز دیدیم و خواندیم؛ می توان در مورد چپ ها ی ایران و خارج از کشور که در مورد «نامه علیه امپریالیسم آمریکا» یا خبر دار نشدند و یا اهمیت ندادند و یا موضعی نگرفتند قضاوت کنیم؟
آیا شما در سایت دیگری نیز در مورد این طومار بحث و گفتگو دیدید ؟
از خانم آنجلا دیویس می توان یاد گرفت که چه راحت اشتباه خود را اصلاح کرد.
آیا ما می توانیم به این سادگی در مورد اشتباهات خود عذر خواهی کنیم ؟ موضوع اصلی این است.
چراهایت عالی است.
ما از بی عملگی به مسائل جنبی که همچنین مهم هستند بیشتر اهمیت میدهیم تا مشکل اصلی که باید به آن بدون تامل و تاخیر بپردازیم !
تحلیل مشخص از شرایط مشخص!
ما با حکومت بد تر از داعش در گیریم ،امپریالیسم و نئولیبرالیسم مسئله ای جهانی است و اگر ما به بر طرف کردن مشکل اصلی یعنی رهایی از حکومت اسلامی بپردازیم اتوماتیک در خط مبارزه جهانی قرار داریم.
حکومتی که مردم را به رگبار می بندد و خانواده های قربانیان را طبقه بندی میکند و با ثروت همین مردم بخشی را می خرد و تیتل خانواده شهید به آنها اعطاء می کند ،از هر فرم وشکل بد اجتماعی بد تر هست.
حال این سر مایه دار و یا آن سوسیالیست چه گفت و چه کرد نباید ما را از بوجود آوردن یک جبهه متحد علیه این فاشیسم مذهبی منحرف کند.
آقای کیا خواننده ی همیشگی اخبار روز سلام بر شما
اگر بنده اشتباه نکرده باشد مخاطب جنابعالی آاقای هادی شهاب می باشد .
ولی از دستاوردهای انقلاب دیجیتالی و اینترنت امکان تبادل اندیشه در این رسانه ها علی الخصوص اخبار روز می باشد.
بنظر بنده فرق بزرگی وجود دارد بین ما خارج کشوریها و آنها که در چنگال حکومت خون آشام اسلامی در ایران اسیرند.
در ایران هزار جور موضوع و مسئله مردم را وادار به مبارزه علیه حکومت ضد مردمی می کند. هزار جوذر سوژه و شعار وجود دارد ، کارگران ، معلمان ، زنان ، جوانان ، اقوام ، هنرمندان ، ورزشکاران ، وکلا ، نویسنگان ، شاعران ، کسبه ، بازاریان ، متخصصان ، دانشگاهیان ، پزشکان ، پرستاران ، متدینان غیر شیعی ، بازنشستگان ، فعالان زیست محیطی ، حامیان حیوانات و سایر آحاد اجتماعی هر کدام گرفتاری های خود را دارند و شما نیک میدانید که خواسته های مشخص خود را مطرح می کنند و حکومت ظالم و بدکردار آنها را تعقیب ، بازداشت ، شکنجه و اعدام می کند. در ایران همان سرنوشتی که نصیب حکومت پیشین شد در راه است زیرا حکومتی که زیر بار آزادی های اساسی مثل آزادی بیان و قلم و اجتماعات صنفی و سیاسی نرود محکوم به سرنگونی ست. فقط کشور هائی که آزادی نسبی دارند حکومت ها پابر جا و دولت ها ی منتخب مردم با میزان کم وزیاد دوره ای خدمت می کنند و میروند. نه مثل ایران که کنگر می خورند و لنگر می اندازند تازه بعداز ۴۰ سال از سرنگونی حکومت نالایق گذشته امروز رجز خوانی می کنند.
مطمئن باشید مردم از شّر حکومت «داعش» ایران نجات پیدا خواهند کرد.« البته داعش نماد وحشی گری ست .کسانی که رویای «دولت اسلامی عراق و شام » را در سر می پروراندند )
اما ما خارج از کشوری ها در سراسر جهان پراکنده ایم و نمی توانیم حول موضوعی مشرک در شهر و کشوری که زندگی می کنیم مثل داخل ایران حرکت کنیم. اصلا اکثریت ایرانیان خارج کشور اهل این حرف ها نیستند و در مشکلات شخصی و مهاجرت غرق اند.
اگر منظورتان فعالان سیاسی قدیمی و جوانان بعداز انقلاب می باشد این خودش جمع اضاد است که شما میدانید که آب طرفداران حکومت گذشته با مجاهدین خلق که دو گروه ثروتمند و مخالف حکومت جنایکار اسلامی می باشند با بقیه گروه های چپ و ملی و جمهوریخواه و غیره تو یک جوی نمیرود.
حالا اگر شما راه حلی می شناسید در این باره بفرمائید.
ولی میشود تصور کرد که اول چپ ها با هم کنار بیایند و جمهوریخواهان بجای چند شاخه زیر یک چتر بروند شاید بشود با مجاهدین و شاهپرستان از موضع قدرتمند تری برای فشار آوردن به حکومت ایران همکاری نمود ولی درد این است که شاهپرستان تمام قدرت را میخواهند و پیام های «شاهانه» به سازمان ملل و رهبر کشور های دیگر می فرستند . مجاهدین خلق هم با نمایندگان مجالس و دولت ها و کنگره آمریکا «پالوده » میخورند و خود را از همه بر تر می دانند و بیشتر هم کشته داده اند. خلاصه مشکلی نیست که آسان نشود مرد می خواهد هراسان نشود.
پیروز باشیم
گودرز رودبارکی
“ما از بی عملگی به مسائل جنبی که همچنین مهم هستند بیشتر اهمیت میدهیم تا مشکل اصلی که باید به آن بدون تامل و تاخیر بپردازیم “.
خیر جناب کیا, ما “عمله” زیاد داریم ولی از بی “عملی” ست که ” به مسائل جنبی” و “مشکل اصلی” نمی پردازیم. ملا نقطی.
سپاس بر هم میهن گرامی, خانم زهره خیام, که از نومیدی فراتر رفت و با روشن سازی واقعیت ها, مبارز نامدار, خانم آنجلا دیویس, را بر آن داشت تا امضای خود را پس بگیرد. این پیروزی بیمانندی برای انسانیت است و شایسته ی درس آموزی که: بجای گله مند بودن و ترویج داوریهای دل خنک کن, باید برخاست, بخشی از تغییر بود, تا تغییر را پدید آورد…
پهنه ی امید بیکران است و چند نمونه گویای توفان تغییری که اکنون پیش رو داریم:
* صد و شصت حقوقدان هشدارنامه ای به حسن روحانی در باره اعتراضات آبان ماه می نویسند که در بگیر و ببند اسلامی کار ناچیزی نیست.
* نماینده مجلس, خانم پروانه سلحشوری, در اعتراض به کشتار مردم در آخرین نطق خود در مجلس میگوید که در انتخابات آینده کاندیدا نخواهد شد.
* برخی از هنرمندان هر یک بگونه ای در برابر سرکوبهای حکومت می ایستند و بدینسان زندگی خویش را با هم میهنان دادخواه خود گره می زنند.
* کارگران, دانشجویان, فرهنگیان و بازنشستگان به پشتیبانی یکدیگر برخاسته و, با اتحاد رو به گسترش خود, پاشنه آشیل (یا بگفته هم میهن عزیز سپیده قلیان, گرانیگاه) حکومت را نشانه رفته اند.
* مادران پارک لاله, و مادران بی نام و فراوان دگر, پیشاپیش همه, چون همیشه, در برابر حکومت تبهکار اسلامی ایستاده اند.
* دانشجویان دلیرمان نئولیبرالیسم, این سرشت نو پرداخته ی درنده و ویرانگر سرمایه داری, را نشانه رفته اند و میگویند که بنای سکوت در برابر سیاست گذاری هایش را ندارند.
* زنان ایران, که خورشید شهامت اند, در سیمای «دختران خیابان انقلاب» در برابر نئولیبرالیسم, که در کشورمان حجاب اسلامی بسر دارد, قد برافراشته اند که دیگر عهده دار کار پنهان و بی مزد خانگی از یکسو و فرمانبردار شوهر در خانه و کارفرما در اجتماع و کارخانه از سوی دیگر نخواهند بود.
* همیاری از سوی مردم برای مردم در سیل ویرانساز بهار ۹۸ چنان با شکوه و جوشان بود که حکومت ضد ایرانی-اسلامی را هراسان کرد و به رویارویی با مردم کشاند.
اینها تنها چند نمونه از بسیار بودند و چون بانگی بر ما که چرا اینگونه پر افسوس و بیجان و زمینگیرید؟
براه افتید که از اعجاز رفتن, ترس میریزد! و آنگاه می فهمید که “سرنوشت” نه نیروی “خداوند” است, نه وحی است و نه چند افسانه ی موهوم و بی معنا…
آری, با همین رفتن به نیروی عظیمی دست می یابیم و آنگاه “سرنوشت” خویش را خود از سر خواهیم نوشت!
عالی بود
سرکار خانم خیام,
آیا باید “یا زنگی زنگ بود یا رومی روم”؟ پس از توبیخ آنجلا دیویس جهت تنها محکوم کردن امپریالیسم, کافیست بفرمائید”من نه طرفدار تحریمهای اعمال شده از سوی ایالات متحده ام ونه حامی رییس جمهور فعلی آمریکا”؟ یعنی مخالف هم نیستید؟ اگر هستید چرا چنین نفرمودید ؟ مگر همین امپریالیسم نبود که شاه و خمینی را مستقیم و غیر مستقیم بر سر کار آورد و مسئول تمام خرابیها و خونریزی های این دو جنایت است؟ چگونه شما این عملیات را محکوم نمی فرمائید و به خانم دیویس یاد آور جنایات حکومت ایشان در مورد ما نمیشود؟ آیا جنایات رژیم روی امپریالیسم سفید و او را معصوم میکند؟ یعنی به قول آل احمد ما اینقدر غربزده شده ایم؟نمیدانم.
ملا نقطی را فراموش نکن!
خب حالا پس از این همه شل کن سفت کن های امضا کنندگان و نویسندگان و کامنت گذارن و بالا پایین پریدن ها, آیا به این معنی ست که امپریالیسم بی گناه و جزو معصومین است؟ فشار بین دو سنگ آسیا حرف مفت است؟ اگر نه, این کی بود کی بود من نبودم برای چیست؟ میشود بعد این همه سال ها, سر انجام مانند افراد بالغ فکر و صحبت کنیم یا هنوز زود است؟ در قیامت؟
“بود از موی سپید امید بیداری مرا, بالش پر گشت آنهم بهر خواب غفلتم”. خیر؟
قابل توجه هموطنانی که به نوعی از این نامه دفاع میکردند. حالا چی تکلیف میکنید؟
من از نامه دفاع نکردم ولی اشاره ام به تکیه رفیق دیگر است ملا نقطی نباید شد!
دود از کنده بلند شد و روسیاهی ماند برای ذغالهای مدافع جمهوری اسلامی.
.
و نیز قابل توجه کسانی که این و آن جا، از جمله در متنهائی در سایت اخبار روز، در پاسخ نوشته من در انتقاد از این متن با عنوان «کوری ائدیولوژیکی،… . » کوشیدند نامه و امضای انجلا دیویس را توجیه کنند
آفای سرکوهی ،
نگارنده در جای دیگری در همین اخبار روز ـ زیر مقاله ی «موضع گیری بر پایه کدام تحلیل؟ » از آقای سهراب مبشری ـ
از دوستان اخبار روز برای درج متن ترجمه ی فارسی « نامه علیه امپریالیسم آمریکا » سپاسگزاری کردم.
باردیگر خاطر نشان می کند: اگر اخبار روز نسبت به درج مطلب جنابعالی تحت عنوان « کوری ایدئولوژیکی ، حماقت سیاسی ، عقب ماندگی ، دستان آلوده به خون مردمان ـ فرج سرکوهی » مبادرت نمی ورزید که نگارنده همیشه آ« را دنبال کرده است.از عکس العمل جنابعالی نسبت به آن نامه ی را نیز بی خبر می ماند که در پایان نوشته شما کنجکاوی زیادی نیز ایجاد کرد.
«لینک یا خود این متن ننگین را هم همرسان نمیکنم هر کس خواست پیدا کند و در کامنت ها بگذارد.»
آری به همین سادگی !
بار دیگر نگارنده از اخبار روز سپاسگزاری می کند که با باز بودن پیجره کامنت گذاری ، خواننده ای با امصای «حسین» متن انگلیسی و ترجمه ی فارسی آنرا در زیر نوشته آقای سرکوهی گذاشت . بعدا ترجمه ی دیگری را از آقای اقتداری جداگانه منتشر نمود تا خوانندگان دسترسی به متن اصلی که آقای سرکوهی « لینک یا خود این متن ننگین را هم همرسان نمی کنم ..» به آن بدرستی انتقاد کرد داشته باشند . مقاله آقای سهراب مبشری هم در همین مورد منتشر شد و از همه مهم تر ..
اخبار روز با بردباری نظرات ـ کامنت های ـ اشخاص مختلف را نیز منتشر نمود که همه به آنها دسترسی داریم.
اکنون در اخبار روز می خوانم که «آنجلا دیویس امصا ی خود از نامه ی «در اعتراض به امپریالیسم آمریکا» پس گرفت .از متن ای میل خانم زهره خیام به استاد دانشگاه آنجلا دیوس و پاسخ ایشان نیز با خبر شدیم .
نگارنده با شناختی که از دوستان اخبار روز دارد . تردیدی ندارد که تمام این زحمات بی منظور نخواهد ماند و حتی بر کسانی که از متن نامه دفاع کردند یا بینابینی رفتار کردند تاثیر گذاشته و اگر بنا باشد از دیدگاه ژورنالیستی ارزیابی شود کاری موفق بوده است که تحت تاثیر نظر آقای سرکوهی نیز قرار نگرفت که با « لینک یا خود این متن ننگین ..» مثل ایام زندان شاه « کفایت مذاکرات» را اعلام کرد.
خسته نباشید
پیروز باشیم