سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

همه یا هیچ (همه دعواها به آزادی سکسی می‌رسد) – اکبر کرمی

آزادی از قانون همه یا هیچ ‌پیروی می‌کند؛ یا باید همه ی آن را خواست یا به هیچ رضایت داد. راه میانه و حد وسط وجود ندارد. ایستاده‌گی واقعی و کارآمد در برابر جمهوری وحشت اسلامی با بیرون آمدن از این توهم کلید می‌خورد. سکس و دمکراسی در ایران به هم گره‌ خورده‌اند، اگر دمکراسی می‌خواهیم باید با شجاعت...

آزادی از قانون همه یا هیچ ‌پیروی می‌کند؛ یا باید همه ی آن را خواست یا به هیچ رضایت داد. راه میانه و حد وسط وجود ندارد. ایستاده‌گی واقعی و کارآمد در برابر جمهوری وحشت اسلامی با بیرون آمدن از این توهم کلید می‌خورد. سکس و دمکراسی در ایران به هم گره‌ خورده‌اند، اگر دمکراسی می‌خواهیم باید با شجاعت و حوصله و به سرپنجه ی تدبیر گره‌های سکسی را در ایران باز کنیم. شفاف‌تر و پوست‌کننده‌تر از این نمی‌توان گفت: در ایران همه چیز به رم آزادی سکسی و حق داشتن سکس آزاد در قم می‌رسد

آن‌چه در مشهد بر سر فوتبال و زنان آمده است، نه تازه است و نه حتا بدترین! این داستان راستان جمهوری وحشت اسلامی است که بیش از چهاردهه است افتان ‌و خیزان در بلاهتی که تنها کارگزاران جدید و قدیم نظام به عمق آن ناآگاه هستند ادامه دارد؛ شوربختانه اما این داستان در جایی به ما و خانواده ی ما هم می‌رسد. (و این بخش بد داستان است که هیچ‌کس نمی‌خواهد بشنود؛ و از این‌جاست که صنعت سانسور و سرکوب آب می‌خورد، و می‌بالد.)

با همه ی پلشتی رخ‌داد حذف زنان، باید از دردی که در عمق جان و جهان خود دریافت می‌کنیم، بهره ببریم و راهی به رهایی بگشاییم! این که کارگزاران جدید و قدیم را به فحش بکشیم یا به زمین و زمان مشکوک باشیم دردی را دعوا نمی‌کند. باید این نکبت را تبارشناسی کرد و به ریشه‌ها ی آن رسید. باید از تکرار درد و مردم و چس‌ناله‌ها ی شبانه فرارتر رفت؛ باید این فاجعه را تا نهانی‌ترین و نهایی‌ترین سنگر پی‌گرفت و آسیب‌شناسی کرد.

یکم. آن‌دیوانه یا دیوانه‌گی‌ای که به جا ی احترام و مهربانی و توزیع حقوق شهروندی اسپری فلفل و محرومیت و ستم میان زنان جامعه پخش می‌کند از زیر بته نیامده است! او در خانه و خانواده‌ای که برای همه ی ما آشنا است آمده است؛ او در سنت ایرانی اسلامی که لبریز هراس از آزادی است، بالیده است. هم گرفتار هراس از آزادی است  و هم از این هراس (که شوربختانه در میان توده‌ها ی مردم هم کم نیست) بهره می‌برد تا ریشه‌ها ی استبداد را تحکیم کند. اگر مخالف این جریان تاریک تاریخ هستیم باید به توده‌ها کمک کنیم که در ریشه‌ها خود را و مطالبات خود را از این سپاه تاریکی جدا کنند. باید به ریشه‌ها نور پاشید تا این پیشه ی ننگین ریشه‌کن شود.

هراس از آزادی به هراس از آزادی جنسی و سکسی در ایران می‌رسد. هراس از آزادی روی دیگر هراس از ایستادن بر فراز پاهای خود است. هراس از زاده شدنی دیگر.

(امروز هوادار فروغ فرخ‌زاد بودن چندان هنر نیست، آن روزی که “تولدی دیگر” را تجربه می‌کرد؛ همین هراس از آزادی بود که نگذاشت حتا روشن‌فکران ایران به دفاع تمام قد از او بایستند. تصور کنید اگر ایستاده بودند آیا اکنون کسی می‌توانست با زنان ما این گونه به پلشتی و درشتی رفتار کند؟)

بدون پوست‌گیری کردن از این کمپلکس و باز کردن این گره در ایران، هیچ گره دیگری به آسانی باز نمی‌شود. (۱) این که جنبش زنان و جوانان از استانداردهای این اخلاق‌ها و باورها و داوری‌ها ی کژدیسه گذشته‌ است مهم است، اما کافی نیست! باید این گذار نظریه‌پردازی شود. باید حق جست‌جوی شادی و خوشبختی را شخصی و ملی کرد. باید در ریشه‌ها به آن‌جا رسید که هر انسانی‌ حق دارد در حیات شخصی و اجتماعی خود خوش‌بختی را آن‌طور که خود می‌فهمد جستجو کند و بپالد. بدون رسیدن به آن‌جا و بدون تاکید بر این حق که در جایی به “حق خطا کردن” می‌رسد، ایستاده‌گی در برابر جمهوری وحشت اسلامی کامل نیست! ایستاده‌گی در برابر این ننگ تاریخی را باید به ایستاده‌گی در برابر باورها و داوری‌هایی کشاند، که ما را به این فلاکت تاریخی کشانده است. ایستاده‌گی در برابر جمهوری اسلامی باید ایستاده‌گی در برابر برهان لطف و هر انگاره‌ای باشد که تخم یک انگل دیگر به نام برادر‌ بزرگ را با خود حمل می‌کند.(۲)

ممکن است با این گزارش و تحلیل موافق نباشید، حق با شماست (زیرا همیشه حق با مشتری است)، و نظر شما محترم است (زیرا شما محترم هستید حتا اگر نظرتان به باور دیگران نادرست باشد.)! با این همه خدای را لحظه‌ای درنگ کنید و احتمال بدهید ممکن است شما هم با این تاریخ پلشتی در جایی هم‌پوشانی دارید. اگر قرار است این وحشت تاریکی سپری شود، شاید همه چیز به این بازبینی باز می‌گردد. (اثر پروانه‌ای را دست‌کم نگیرید.) اگر شما نمی‌خواهید خود را و باورها و داوری‌های خود را بازبینی کنید، چرا از دیگران این انتظار را دارید؟

دوم. در اجتماع و جامعه‌ای همانند ایران که شهروندان به شهربند تقلیل داده شده‌اند و از امکانات، نهادها و سازوکارهای درک و دفاع از حقوق خود بی‌بهره‌اند، پیوند با جامعه ی جهانی و تن دادن به استانداردها و مناسبات و تعادلات دمکراتیک (نصف‌ونیمه ی موجود) اهمیت بسیاری دارد و می‌تواند راه توسعه و دمکراسی را در ایران هموار کند. (ممکن است زور ما به این‌ دیوانه‌ها نرسد، اما زور فیفا و نهادها ی جهانی می‌رسد.) باید با جامعه ی جهانی پیوند خورد. باید از غریبه‌گریزی و بیگانه‌ستیزی گذشت؛ باید هوشیارانه از امکانات جهانی بهره گرفت تا غیبت نهادی مدنی و سیاسی داخلی و ملی را پر کرد.

لشگر دایی‌‌جان ناپلیون‌ها، قبیله ی قبله ی انگاره‌های رنگارنگ نیرنگ، هواداران اخبار زرد، غرب‌ستیزان، آمریکا‌ستیزان، و همه ی کسانی که در گل تاریخ اندیشه مانده‌اند و سر و سودای شکوه سپری شده را در کله ی خود می‌پزند، ممکن است خود را مخالف جمهوری اسلامی بدانند، اما تا زمانی که وامانده در تاریخ و جامانده‌ در تاریخ اندیشه‌اند و توسعه‌ستیز، آب به آسیاب این مجسمه‌های بلاهت می‌ریزند! و بخشی از فاجعه‌اند.

آزادی و آزادی‌خواهی یک فرایند است که باید از ضعیف‌ترین حلقه‌های خود تقویت و محافظت شود. آزادی (دست‌کم در ایران و شرق میانه) به آزادی‌ها ی اجتماعی و سکسی گره خورده است. دفاع از حقوق زنان در این منطقه در غیبت دفاع شفاف و بی‌لکنت از حق حاکمیت زنان بر کالبد و بدن خود ناممکن است. (۳)

آزادی از قانون همه یا هیچ ‌پیروی می‌کند؛ یا باید همه ی آن را خواست یا به هیچ رضایت داد. راه میانه و حد وسط وجود ندارد. ایستاده‌گی واقعی و کارآمد در برابر جمهوری وحشت اسلامی با بیرون آمدن از این توهم کلید می‌خورد. سکس و دمکراسی در ایران به هم گره‌ خورده‌اند، اگر دمکراسی می‌خواهیم باید با شجاعت و حوصله و به سرپنجه ی تدبیر گره‌های سکسی را در ایران باز کنیم. شفاف‌تر و پوست‌کننده‌تر از این نمی‌توان گفت: در ایران همه چیز به رم آزادی سکسی و حق داشتن سکس آزاد در قم می‌رسد. اهمیت ندارد شما خود را و جمهوری اسلامی را چگونه توصیف می‌کنید، اگر هنوز گرفتار بدپنداری “آزادی خوب و بد” هستید، در جایی به جمهوری اسلامی و نظام شهربندی گره‌ خورده‌اید. تا این گره باز نشود، گره‌ها ی دیگر هم باز نمی‌شود. 

پانویس‌ها

۱- این ادعا را در سرنام “سندرم استبداد ایرانی و سرطان اضطراب جنسی” کاویده‌ام.

کرمی، اکبر، سکس و دمکراسی، موسسه توانا، بهمن  ۹۶ (مقاله اولین‌بار در تاریخ ۱۳۸۳ منتشر شده است و در وبگاه اخبار روز موجود است.)

۲- این ادعا در سرنام “از برهان لطف تا بحران لطف” کاویده‌ام. وب‌گاه اخبار روز، ۱۳۹۳

۳- این ادعا را در مقاله ای با سرنام “سکس و دمکراسی” کاویده‌ام. کرمی، اکبر، سکس و دمکراسی، موسسه توانا، بهمن  ۹۶ (مقاله اولین بار در وب‌گاه اخبار روز در بهمن ۱۳۹۰ منتشر شده است.)

https://akhbar-rooz.com/?p=148140 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

18 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امیر ایرانی
امیر ایرانی
2 سال قبل

یکی از کارپایه های نوشتار آقا کرمی که او را به اشتباه برده است
اینست
ایشان
گروهی مزدور که بر اساس ماموریتی که به آنها محول می شود وشروع به اسید پاشی یا زدن اسپری فلفل می کنند را بخشی از فرهنگ جامعه قلمداد کرده است
که باید گفت مزدور حقوق بگیر است ربطی به فرهنگ‌جامعه ندارد
شاید کرمی مزدور بودن اینها را می داند اما برای به حاشیه بردن این مزدوران یک کلی گویی را در نوشتارش انجام داده است

محمد
محمد
2 سال قبل
پاسخ به  امیر ایرانی

فرهنگ مثل ماشین نیست که بشه بدنه آن را صافکاری کرد و بعد به فروش رساند.
بهتره که خودمون را گول نزنیم و مسائل را همون‌جوری که هستند برسی کنیم .

امیر ایرانی
امیر ایرانی
2 سال قبل
پاسخ به  محمد

چشم خودمان را گول نمی زنیم
اما اینکه می گویی همانجوری که هست باید مسائل را بررسی کرد
بحث همان همانجوری است
اینکه شما می گویی همینجوری من
همینجوری اصلی است
پرسش برانگیز است

یوسف نوری زاده
2 سال قبل

این دومین مقاله است که از آقای کرمی میخونم و حالم بدجوری خراب میشه؛ اولیش در باره شجریان بود که سراسر گزاره های حاکی از جمع اضداد (آکسیموران ) و خشم و عصبانیت غیرموجه و بیمارگونه بود؛ این دومی هم که تعمیم کمبودهای شخصی به فرهنگ و تمدن یک ملته! تعجب میکنم چرا اخبار روز سطح خودش رو تا این حد پایین میاره با درج نوشته های سخیف!

محمد
محمد
2 سال قبل

همیشه به این صورت است که وقتی میخواهیم درست کنیم شاید احتیاج به این باشه که قبلی را اول خراب کنیم واین اگر این یکدفعه در تصورات ما پدیدار بشود ما را دچار شوک میکند واین حالتی طبیعی‌است .

کارگر کمونیست
کارگر کمونیست
2 سال قبل

“درک این نکات ساده در فرهنگ ایرانی اسلامی به آسانی ممکن نیست و از همین نقطه است که ذهر عصبیت قومی در کالبد فرهنگ ما می‌دود و به جا ی هرمنوتیک صلح هرمنوتیک بدخیمی و تهاجم را عادی می‌کند.”
زهر غرب زدگی سرمایه داری هم در کالبد فرهنگ شما می دود و استثمار نیروی کار و سوء استفاده هر روزه از زنان در غرب را عادی میکند.
آزادی جنسی خوب است اما بشرطی که سرمایه داران از آن برای پول درآوردن و سوء استفاده از زنان استفاده نکنند. فرهنگی که شما را جلب کرده از آزادی جنسی برای سوء استفاده از زنان استفاده میکند تا سودهای چند صد میلیاردی بجیب بزند. هرمنوتیک آزادی زن در فرهنگ غرب نشان میدهد که بغایت ضد زن است چون از بدن زن برای سود جوئی استفاده میکند. در این سیستم زن را با قوانین خانواده و بچه در رحم اسیر خانواده و شوهر میکنند و زنی را که در اسارت خانواده قرار میدهد با هزاران تبعیض اجتماعی برای کار و شغل مواجه می سازد. لطفا یکسری به اتاق دادگاههای محل زندگی اتان بزنید ببینید که چه خبر است.
ما کارگران کمونیست به آزادی زن معتقدیم، به آزادی روابط جنسی هم معتقدیم، اما در روابط سرمایه داری این آزادی های جنسی فقط به اسارت زن منجر می شود. هر زنی در غرب میتواند با هر مردی بخوابد، اما هر زنی در غرب بعد از بچه دار شدن تامین اجتماعی ندارد چون با سیستم سرمایه داری جور در نمی آید که هیچ، بلکه در همین سیستم، آن زن باید مزد کمتر قبول کند چون در وضعیت بدتری قرار دارد.

برای تضمین آزادی جنسی باید سیستم استثمارگرانه سرمایه داری را الغا کرد نه تقویت.

زنان زیر فقر بچه دار در آمریکا، از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۰:
https://www.statista.com/statistics/204996/number-of-poor-families-with-a-female–householder-in-the-us/
توجه کنید که این فقط آن بخش از زنان هستند که درآمد زیر فقر دارند، این آمار آن زنان بدون شوهر و بچه داری نیست که درآمد دارند اما مسئولیت بزرگی بر دوش میکشند تا بچه بزرگ کنند. اما زن سرمایه دار میتواند ده تا بچه داشته باشد و خرج همه آنها را بدون هیچ مشکلی بدهد و حتی یک روز هم غذا نپزد، رحت نشوید و قنداق عوض نکند و غیره.

بهمن پارسا
بهمن پارسا
2 سال قبل

آقای کرمی -این نویسنده ی کاسبکار!، نه به قصد کنایه و طعنه میگویم نخیر ، تا وقتی ایشان خواننده را مشتری میداند حیف است تا جنابش را کاسب ندانم! – فقط همین یکبار است را هم سوراخ دعا را خوب یافته و هم ورد خوب آورده و بُن مایه ی سخنش بیراه نیست. امّا چون از بد حادثه مبتلا به کلّی بافی است – هرچند این دفعه کلامش را مطوّل نکرده – نتوانسته سخن به جایی را که دارد و قابل ِ ملاحظه نیز هم می باشد پرورده و تبیّن کند. توصیه ی من اینست ، این متن را چرکنویسی گرفته و پس از دقت در آن پاکنویس کنند . نیاز هم به حاشیه رفتن نیست. اساس سخن متین است. خواهش از همه ی هواداران نشریه ی تر تمیز و پاک “اخبار روز” اینکه به کشمشی دچار گرمی و مویزی مبتلا به سردی نشوند. باشند و اخبار روز را پشتیبانی کنند. فرازمندیهای همگان دراز تر باد.

خسرو
خسرو
2 سال قبل

چه انشاء مزخرفی بسیار ساده تر میتوان منظور را بیان کرد این دیگه اوج روشنفکر بازی قدیمی شده و بی مشتری است که در اوایل طرفدارانی داشت مثل راه کارگری ها

اکبر کرمی
اکبر کرمی
2 سال قبل

یکی از دلایلی که در فرهنگ ایرانی اسلامی درک آزادی به طور عام و درک آزادی جنسی به طور ویژه دش‌وار و‌ حتا ناممکن می‌کند، آن است که در این سنت میان حق داشتن و حق بودن فاصله‌ای نمانده است. به زبان دیگر در سنت اسلامی و ایرانی ما به آسانی حق داشتن را به حق بودن مربوط می‌کنیم و برعکس. در حالی که این دو مفهوم هیچ ارتباط معناداری ندارند.
یک مثال: انسان حق دارد اسکناس ۱۰۰ دلاری خود را آتش بزند.
از این گزاره نمی‌توان به این نتیجه رسید که
یکم. آتش زدن اسکناس خوب و ‌درست است.
دوم. آتش زدن اسکناس اخلاقی است.
سوم. باید اسکناس صد دلاری خود را آتش زد.
چهارم. و …
و نیز اگر بپذیریم که آتش زدن اسکناس صد دلاری
یکم. خوب و درست نیست.
دوم. اخلاقی و دینی و … نیست.
سوم. …
ما را به آن‌جا نمی‌رساند که کسی حق ندارد اسکناس صد دلاری خود را آتش بزند.
به همین ساده‌گی در یک گفت‌وگو ی دقیق می‌توان نشان داد که هم حق‌بودن و هم حق‌داشتن امر پرسونال و شخصی است. و درنتیجه هیچ‌کس در جای‌گاهی نیست که پر هیچ‌کدام از موارد بالا برای دیگران تعیین تکلیف کند. دست بالا ما در به‌ترین حالت می‌توانم به عنوان کارشناس در مورد اظهار نضر کنیم؛ اما این نظر برای دیگران تکلیف ایجاد نمی‌کند.
درک این نکات ساده در فرهنگ ایرانی اسلامی به آسانی ممکن نیست و از همین نقطه است که ذهر عصبیت قومی در کالبد فرهنگ ما می‌دود و به جا ی هرمنوتیک صلح هرمنوتیک بدخیمی و تهاجم را عادی می‌کند.
بر خلاف تصور ناقدان محترم من در این متن در پی خوب، درست، راست، سالم، علمی، اخلاقی و … جلوه دادن آزادی جنسی نیستم! من تنها می‌خواهم بگویم با هر ادعایی در مورد آن مفاهیم در نهایت این افراد هستند که حق دارند و باید آزاد باشند انتخاب کنند.
توسعه امر آسانی نیست و‌ انگار شوربختانه در تقدیر و جبین این ملت نیست.

کارگر کمونیست
کارگر کمونیست
2 سال قبل
پاسخ به  اکبر کرمی

“حق دارند و باید آزاد باشند انتخاب کنند”
درست، ولی کارگر مزدی بودن و تا آخر عمر برده سرمایه دار شدن انتخاب نیست، اجبار حاکم بر جوامع شرق و غرب است. خود شما باید منت سرمایه داران را بکشید که به شما کار بدهند. شما رندانه این حقیقت را برای خوانندگان بیان نمیکنید و از این مسئله حیاتی اجتماعی مقالاتتان حرفی نمی زنید. اگر کسی هم بشما بگوید که چرا چنین میکنید به او میگوئید چپ چپرچلاق.
کارگران حق دارند که برای کار کردن به سرمایه داران مفت خور نیاز نداشته باشند، اما نمیتوانند مگر اینکه انقلاب کنند. حق آزادی انتخاب در شیوه امرار معاش از کارگران گرفته شده است، آنها باید برده مزدی باشند. این را چگونه تفسیر میکنید؟

محمد
محمد
2 سال قبل

ما همیشه یاد گرفته‌ایم که خود را سانسور کنیم .
نمیخواهم نظری بدم که حرف دلم نباشه.
به سیر سالها باید تدارک داد آن لحظه را
پس چه صیغلها که از رنج طلب باید داد جان را .
ما از این حرفها خیلی فاصله داریم .
این آقا هم که چنین مقاله‌ای می‌نویسه ،باعث این میشه که افراد در تنهایی خود وژدان خود را به قاضی بگذارند و بعد تنها راهی که باقی می‌ماند ،فرار از خود است .
ساده‌ترین راه اینه که به گول زدن خود ادامه میدهیم.
نتیجه گیری با خود شماست.

کارگر کمونیست
کارگر کمونیست
2 سال قبل

همه تاروپود استثمارگرنه و استعمارگرانه و سکسیستی و دموکراسی دروغین سرمایه داری یا هیچ.

ara
ara
2 سال قبل

 پس بنظر آقای کرمی کسانی که بدلیلی غرب ستیز یا آمریکا ستیز هستند  لشگر دایی جان ناپلیون  و همان هواداران اخبار زرد هستند و در گل اندیشه تاریخ مانده اند و وامانده در تاریخ و جامانده در تاریخ اندیشه. لابد در بین شیفتگان آمریکا کسی هوادار اخبار زرد نیست و همه در اوج اندیشه ورزی هستند.بسیار خوب خوش به حال شما و امثال شما.بعد هم مشعشعات فرموده اند که بدون آزادی سکسی هیچ نوع آزادی دیگری وجود ندارد. نه برادر جان لازم نیست جنابعالی مروج آزادی سکسی برای جامعه ایران باشید   شما به کار خودتان برسید.
 چو عنقا را بلند است آشیانه     قناعت کن به تخم مرغ خانه
در ضمن جناب مجید آقای نشاط لازم نیست به خاطر این نوع مقالات با اخبار روز قهر کنی .به قول لقمان حکیم   ادب از که آموختی   از بی ادبان     من شخصا با خواندن این مقالات حد اقل متوجه می شوم آدم هایی که از روی اسم به یاد دارم و یا خاطره ای از آن ها دارم حالا در کجای این وادی ایستاده اند.   

کارگر کمونیست
کارگر کمونیست
2 سال قبل

کارگران ایران فقط در الغای روابط سرمایه داری منافع دارند و نوع دولت حقیقت برده بودن آنها را تغییر نمیدهد. متاسفانه آقای کرمی نقدی بر استثمار گری سرمایه داری ندارد و میخواهد بجای سرمایه داران اسلامی حاکم، سرمایه داران دولتهای غربی ما را استثمار کنند. بیگانگان اگر کارگران کمونیست گشورهای جهان باشند، رفیق ما کارگران ایرانی هستند. اما اگر حامی دولتهای کودتاچی دموکرات خود باشند، فریب خورده اند و حمایتشان از دولت هایشان برای ما دردسر آور است. ما باید سعی کنیم کارگران کشورهای جهان را کمونیست کنیم تا همه با هم رفیق و متحد علیه سرمایه داران جهانی شرق و غرب  باشیم. ” جامعه جهانی”  فعلا جامعه استثمارگران امپریالیستهای جهانی غرب و شرق است.

مجید. نشاط
مجید. نشاط
2 سال قبل

جناب کرمی.
من نمی دانم که شما از چه خانواده و بستر اجتماعی برخاسته اید. نمی دانم که بر اساس کدام ارزش های اجتماعی و اخلاقی بزرگ شده اید. حدس هایم را بر اساس نوشته های شما برای خود محفوظ میدارم وگرنه ممکن است به تهمت زدن و بی ادبی متهم شوم.
اما می توانم از ایرانی که من می شناسم برای شما بگویم. در جنوب شهر تهران به دنیا آمدم و بزرگ شدم. مادری داشتم با کمی سواد اکابری و پدری که خواندن و نوشتن نمی توانست. هر دو مسلمان های معتقد و معتدلی بودند. این اعتقاد معتدل مشخصه اصلی اغلب هم محلی ها و اعضای فامیل هم بود. آن ها درکی از دموکراسی و آزادی به مفهوم این زمانی ما نداشتند و سنتی فکر می کردند. دختران شان را به داشتن حجاب تشویق می کردند اما همزمان فشار و اجباری وارد نمی کردند. اهل مدارا بودند و از خشونت پرهیز می کردند. حیای آمیخته به غیرت مذهبی داشتند و حتی از فکر کردن به آزادی جنسی دچار شرم می شدند و احساس گناه کبیره می کردند…..
اما هرگز تصور آزار زنان و دختران جوان و پاشیدن اسید و گاز فلفل را هرگز به ذهن راه نمی دادند. لطفا یک بار به خودت زحمت بده و میزان این هم جرم و جنایت علیه زنان در جمهوری اسلامی را با دوران قبل از انقلاب تان مقایسه کن.

برادر جان برو این دام در جای دگر نه, و با بازی با کلمات لطفا از کیسه خلیفه نبخش و این همه وحشی گری و ددمنشی که فقط مخصوص مرتجع ترین و لمپن ترین اقشار مذهبی جامعه ایران است را به فرهنگ خانوادگی صلح جوترین مردم خاورمیانه نسبت نده.
صحبت از آزادی مطلق, که حتی در اغلب دموکراسی های زمان ما وجود ندارد, در مملکتی که از آزادی حداقل هم برخوردارنیست, انحراف اذهان است و آدرس عوضی دادن. ما می گوییم که بر صورت دخترانمان اسید نپاش و شما می گویید تا انقلاب سکسی در ایران چاره ای نداریم جز تسلیم.

و ما می گوییم جل الخالق! که اگر کسی از خانواده ای شریف اما هر چند سنتی و امل آمده باشد و با آن قشر عظیم مردم شریف ایران همنفس بوده باشد چطور به خود اجازه می دهد که این همانی کند و فی المثل جنایت لمپن های حزب اللهی را به تربیت های خانوادگی مردمی شریف و صلح جو نسبت دهد.

در بهترین حالت نمی دانید و نمی فهمید که این شیوه استدلال شما تبرئه کردن جانیان الهی تان است.

من نه حق اعتراض به آزادی بیان شما را دارم و نه تمایل هیچ گونه بحثی با شما. تمام حیرت من از این است که چرا اخبار روز این همه سعه صدر نشان می دهد و ستونی در اختیار شما قرار می دهد.

دلمان خوش بود که اخبار روز بعد از سال ها تلاش فضایی ایجاد کرده برای تبادل افکار نیرو های ترقی خواه و چپ های مستقل. می دانیم که در کنار اخبار روز صدها سایت دیگر برای تبادل نظر شما و همفکرانتان وجود دارد. نه سکتاریست هستم و نه خشک مغز و دگم, اما هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.

من فکر می کنم که اخبار روز جای شما نیست. اما می دانم که مسئولین سایت حق صد در صد در انتخاب مقالات دارند و امثال من امکان ترک کردن این سایت در صورت ناراضی بودن از محتویات آن.

با ادامه روند فعلی به احتمال زیاد شما با مغازله تان با مسئولین اخبار روز ادامه خواهید داد و امثال من کم تر و کم تر سرکی به این سایت خواهند زد. و این هم آخر زمان نخواهد بود که به بیان مولانای مان:
مه فشاند نور و …. عوعو کند
هرکسی بر طینت خود می تند

کارگر کمونیست
کارگر کمونیست
2 سال قبل
پاسخ به  مجید. نشاط

لطفا نروید، بمانید و با افکار ضد کارگری مبارزه کنید. این مبارزه طبقاتی است. بدون مبارزه طبقاتی، آزادی کارگران ممکن نیست. همانطور که می بینید برای حاکم شدن بر کارگران ایران با رقیبشان که جمهوری اسلامی است مبارزه ایدئولوژیک میکنند. مبارزه ایدئولوژیک آنها دموکرات بورژوا کردن ماست، یعنی ما را طرفدار خودشان کردن، یعنی ما را طرفدار ارباب مان کردن که خودشان ارباب دموکرات آینده ما باشند. 

peerooz
peerooz
2 سال قبل
پاسخ به  مجید. نشاط

“جانا سخن از زبان ما میگوئی” و بدتر.

کیا
کیا
2 سال قبل

من که متوجه نشدم ،آزادی “سکسی” به حاکمیت می چسبد و یا به مردم!
آزادی سکسی از طرفی حق مسلم مردان مسلمان است و نا محدود است ، از طرف دیگر برای مردم نان اهمیت دارد و سکس در مرحله اول قرار ندارد.
و دمکراسی هم فقط سکس نیست.
آیا نویسنده قصد مزاح دارد؟

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


18
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x