پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

سرمایه گذاران راست افراطی با انحصار رسانه ها، دموکراسی فرانسه را مسموم می کنند

وینسنت بولوره از گروه بولوره برای جلسه توضیحی در کمیته سنا در مورد انحصار رسانه ها در ژانویه. (توماس سامسون/ خبرگزاری فرانسه از طریق گتی ایماژ)

نامزدهای ریاست جمهوری فرانسه باید دسترسی برابر به امواج رادیویی داشته باشند. اما انتخابات این ماه نشان می‌دهد که چگونه صاحبان میلیارد رسانه‌های غیرپاسخگو می‌توانند فضای سیاسی را تنظیم و نامزدهای راست افراطی را به صورت گسترده ای تبلیغ کنند

شبح انحصار رسانه‌ها به یک موضوع اصلی در فرانسه تبدیل شده است، بحث‌های عمومی تحت سلطه جنگ تبلیغاتی جناح راست در آستانه دور اول انتخابات ریاست‌جمهوری این یکشنبه قرار دارد. با توجه به آخرین اخبار اریک زمور، نامزد ضد مهاجر، که در ماه‌های اخیر بر تبلیغات خود افزوده است، از قدرت عظیم شرکت‌های بزرگ مطبوعاتی کشور استفاده می کند.

تنها در سال گذشته، فرانسه شاهد تثبیت دو قطب رسانه ای جدید بوده است.

یکی گسترش امپراتوری تازه رسانه ای سرمایه دار میلیاردر وینسنت بولوره است. در اواسط دهه ۲۰۱۰، او گروه Canal+ را خریداری کرد که شامل CNEWS آینده، کانالی شبیه به فاکس بود که به دلیل میزبانی از زمور به عنوان یک کارشناس در ساعات پربیننده، بدنام است. او گسترش شدید امپراتوری رسانه ای خود را آغاز کرده است و در حال حاضر در حال جذب گروه رسانه ای لاگاردر در مدار کانال + است. این حرکت منادی ظهور یک حوزه رسانه ای کاملاً یکپارچه راست افراطی است که شامل انتشارات، تبلیغات، اخبار تلویزیون، رادیو و نشریات چاپی می شود.

مورد دیگر حول محور TF1، پرچمدار ایستگاه تلویزیونی خصوصی فرانسه شکل گرفته است. TF1 متعلق به غول مشهور مخابرات، ساخت و ساز و املاک و مستغلات مارتین بویگ است. این شبکه در حال ادغام با گروه M6 است. سنای فرانسه در ماه‌های اخیر که با فشار فزاینده عمومی برای مقابله با خطرات انحصار رسانه ای مواجه است، مجموعه‌ای از جلسات توضیحی عمومی برگزار کرده است و چهره‌هایی مانند بولور و بویگ را برای یک دور پاسخگویی بی‌جنگ و جدال احضار کرده است.

جولیا کیج اقتصاددان در Sciences Po در پاریس است. تحقیقات او بر تامین مالی مبارزات انتخاباتی و احزاب سیاسی و همچنین صنعت رسانه متمرکز است. در اوایل فوریه، کیج کتابی به نام Pour un télé libre: Contre Bolloré (برای یک تلویزیون رایگان: علیه بولوره)را منتشر کرد، کتابی درباره ظهور بولوره به عنوان یک غول رسانه ای و آنچه می توان برای محافظت از کثرت گرایی در رسانه های جمعی انجام داد. از دیگر کتاب‌های او می‌توان به «بهای دموکراسی» و «اطلاعات عمومی:بازیابی مالکیت رسانه ها» با همکاری Benoît Huet اشاره کرد.

کیج با هریسون استتلر از ژاکوبین درباره انحصار رسانه ها در فرانسه و تأثیر آن بر فضای عمومی گفتگو کرده است.

هریسون استتلر: وینسنت بولوره در سال‌های اخیر در مرکز توجه فرانسه قرار داشته است، اما موضوع علاقه او به مطبوعات حتی پیش از این هم بوده است. آیا می توانید تاریخچه استراتژی رسانه ای بولوره را توضیح دهید؟

جولیا کیج: علاقه او به رسانه های خبری واقعاً جدید است. او در زمان ایجاد تلویزیون دیجیتال زمینی (به اصطلاح TNT در فرانسه) که امکان افتتاح کانال های جدید را فراهم کرد، وارد این بخش شد. او کنترل یک کانال را برای ایجاد Direct 8 در سال ۲۰۰۵ به دست گرفت. این اولین قدم او در بخش رسانه بود، قبل از آن او در رسانه های خبری نبود.

در سال‌های ۲۰۱۴–۲۰۱۵، او کنترل گروه Canal+ را به دست آورد، که در آن زمان حاوی کانال خبری i>Télé بود که اکنون به CNEWS تغییر نام داده است. شایان ذکر است که او قبلاً Direct 8 را به گروه کانال+ فروخته بود که نشان می دهد لزوماً به رسانه های خبری وابسته نبوده است! اما او کنترل پخش CSTAR را که در آن زمان Direct Star [یک کانال موسیقی برتر] نامیده می شد، دوباره پس گرفت. اینگونه بود که او واقعاً وارد تجارت تلویزیون شد.

در تابستان گذشته او شبکه رادیویی اروپا ۱ از گروه لاگاردر را تصاحب کرد. در سال ۲۰۱۹، او اعلام کرد که قصد دارد Prisma Media، گروه مجلات پیشرو در فرانسه را خریداری کند، در نهایت در سال ۲۰۲۰ آن را به تملک خود در آورد. اکنون ژورنال دو دیمانش (JDD) و پاریس مچ نیز به او تعلق دارند.

بنابراین ما واقعاً شاهد تغییر استراتژی در مقاس بزرگ بوده ایم. می توان گفت قبلا او به دلیل مالکیت فرستنده های Vivendi و Universal Music در رسانه ها حضور داشت – اما تولید موسیقی با داشتن رسانه های خبری یکسان نیست. این واقعاً برای وینسنت بولوره چیز جدیدی است.

هریسون استتلر: این همه چگونه با هم تعامل دارند؟ ما از یک سو، قطب بزرگی داریم که قرار است در حوزه نشر ایجاد شود – که دو گروه بزرگ نشر فرانسه را در بر می گیرد. پس از آن، همانطور که اشاره کردید، نشریات؛ مجله ها، رادیو اروپا ۱ و فرستنده های تلویزیون وجود دارند.

جولیا کیج: او آنچه را «هم افزایی» (یک کل از جمع اجزا ساده تر) می نامد ایجاد می کند. شما می توانید این را بین CNEWS و Europe 1 ببینید. برای مثال، اگر صبح شنبه یا یکشنبه به رادیو گوش دهید، CNEWS را می شنوید. برنامه های مشترک پخش می کنند، زمان پخش را به اشتراک می گذارند. این به او اجازه می دهد تا هزینه ها را متعادل کند. بدون شک این وضعیت با گروه مطبوعاتی که او اخیراً به دست آورده رشد و توسعه خواهد یافت – مخصوصاً با Paris Match و JDD . به عنوان مثال، این احتمالا باعث خواهد شد که خبرنگاران بیشتری از Paris Match و JDD در CNEW و Europe 1 ظاهر شوند – زیرا هدف او متعادل کردن هزینه ها و “هم افزایی” است.

سپس کل مسئله انتشار وجود دارد. وقتی کتاب منتشر می کنید، بعدش چه کاری باید انجام دهید؟ تلاش برای فروش آنها. منبع دیگر «هم افزایی» این است که شما رسانه‌هایی دارید که می‌توانند به‌عنوان پلتفرم برای نویسندگان مؤسسات انتشاراتی بولوره تبلیغ کنند بدیهی است که وی از این فرصت ها برای کاهش جدی هزینه ها و کاهش هزینه های اضافی استفاده خواهد کرد.

ما نباید فراموش کنیم که بولوره استاد کاهش هزینه است. البته جنبه ایدئولوژیک محافظه کارانه ای هم وجود دارد، اما بعد از آن کاهش هزینه هاست. به هر کجا که می رود، هزینه ها را به شدت کاهش می دهد و سیستم کار را به یک مدل کم هزینه تغییر می دهد.

هریسون استتلر: یکی از استدلال‌هایی که بولوره اغلب برای توجیه تصاحب رسانه‌ها مطرح کرده است، نوعی ناسیونالیسم اقتصادی است. او ادعا می کند که این “هم افزایی” و تمرکز زیر یک گروه واحد، تنها راهی است که باعث می شود رسانه ها و صنعت مخابرات فرانسه بتوانند در مقیاس بین المللی رقابتی باقی بمانند. نظر شما در مورد این استدلال ها چیست؟

جولیا کیج: این استدلال به هیچ وجه صادقانه نیست. اگر جلسه توضیحی بولوره را قبل از مجلس سنا تماشا کرده باشید، در واقع یک شوخی بود. «GAFA [گوگل، آمازون، فیسبوک، اپل] و نتفلیکس وجود دارد. با ۲۴ میلیارد یورو فروش، ما کوچک هستیم، کوتوله هستیم.» قسم می خورم پانزده بار کلمه کوچک و بیست و پنج بار کلمه کوتوله را به کار برد! نفس گیر بود. این استدلال نمی تواند واقعی باشد زیرا این بازارها یکسان نیستند. از یک طرف، شما شرکت هایی دارید که بازار بین المللی دارند. از سوی دیگر، شما شرکت هایی دارید که به یک بازار منحصراً فرانسوی خدمات می دهند. بنابراین مقایسه درست با نتفلیکس به این صورت نیست: باید با درآمد حاصل از نتفلیکس در فرانسه مقایسه شود. و در این مورد، شرکت های فرانسوی می توانند کاملا با آن رقابت کنند.

هریسون استتلر: شما به جلسات اخیر در مجلس سنا اشاره کردید. این جلسات بازتابی از افزایش آگاهی عمومی از خطرات ناشی از انحصار رسانه ها در فرانسه بود. قشر بالایی نخبگان تجاری پاریس، صاحبان بزرگترین گروه های رسانه ای را برای چند روز در مجلس سنا دیدیم. این جلسات در رابطه با آنچه که سیاستمداران در فرانسه می توانند یا مایل به انجام آن هستند، چه چیزی را نشان داد؟

جولیا کیج: هیچ چیز را. واقعاً مایه شرمساری است. این کمیسیون تحقیق می توانست ابتکار مفیدی باشد – اما به روشی بسیار بسیار ضعیف عمل کرد. دیدن احترامی که سیاستمداران به میلیاردرهایی که به کمسیون دعوت شده بودند می گذاشتند، شگفت انگیز بود. این یک کمیسیون بود که طبق قانون موظف بود از این میلیاردها پرس و جو کند، اما آنها همه اش از این میلیاردها تشکر می کردند!

من ایالات متحده را به عنوان نمونه ای از یک دموکراسی کاربردی در نظر نمی گیرم – زیرا واقعاً اینطور نیست. اما تضاد بزرگی با کمیته تحقیقاتی متوسط ما در کنگره وجود داشت – وقتی یک میلیاردر وارد جلسه می شود به این معنی نیست که فرش قرمز برای او پهن کنند. با او باید مانند یک شهروند عادی رفتار شود و این طبیعی است. اما در اینجا مانند شهروندان عادی با آنها رفتار نمی شد. این امر مانع از طرح سؤالات واقعی سناتورها شد. بنابراین این جلسات کاملاً بی فایده و حتی به نفع میلیاردرها بود.

هریسون استتلر: امروزه، بولوره حامی اصلی راست افراطی فرانسه، حامی مالی تهدید ِ اصلی دولت کنونی به حساب می آید. اما مرکز (نیروهای سیاسی میانه)، و حزب سوسیالیست و امانوئل ماکرون در این وضعیت که بولوره پیش آورده سهم دارند. در دوران ریاست جمهوری فرانسوا اولاند، زمانی که مکرون وزیر دارایی بود، تصاحب Vivendi و Canal+ توسط بولوره صورت گرفت.

جولیا کیج: بله، اما فقط سوسیالیست ها نیستند. مشکل واقعی در قانون گذاری در فرانسه است. مقررات فعلی رسانه ها مربوط به سال ۱۹۸۶ است. در واقع، قانون سال ۱۹۸۴ وجود داشت که دو سال بعد جناح راست پس از به دست گرفتن کنترل پارلمان، آن را تغییر داد. این قانونی است که قبل از ورود اینترنت وضع شده است و از آن زمان تاکنون فقط به طور جزئی اصلاح شده است. مثل این می ماند که حرکت قطارهای پرسرعت با قوانینی که برای واگن های اسبی طراحی شده است صورت بگیرد. این عملی نیست.

بله، در زمان ریاست جمهوری فرانسوا اولاند بود که این ادغام انجام شد و دولت هیچ کاری نکرد، اما این قانون بود که باید تغییر می کرد. اولاند هیچ کاری نکرد، مانند نیکلا سارکوزی قبل از او، یا مانند امانوئل ماکرون بعد از او. هیچ شهامت سیاسی برای مقابله با این وضعیت وجود ندارد و ما چیزی در این جهت نمی بینیم. می ترسم از کمیسیون تحقیق و تفحص چیزی بیرون نیاید زیرا برای این دولت خیلی دیر شده است.

هریسون استتلر: نقاط ضعف اصلی قانون فعلی رسانه در فرانسه چیست؟ چگونه کانال هایی مانند CNEWS می توانند آنها را دور بزنند؟

جولیا کیج: امکانات در دسترس ما بسیار محدود است… قانون همچنین برنامه ها (گفتارهای) سیاسی را به روشی بسیار محدود تعریف می کند. آن طور که در حال حاضر تعریف شده است، این قانون تنها زمانی اعمال می شود که سیاستمداران یا شخصیت های سیاسی واقعی گفتگو و سخنرانی می کنند. زمانی که زمور به عنوان یک روزنامه‌نگار قبل از اعلام نامزدی ریاست‌جمهوری خود صحبت می‌کرد، سخنرانی ها و تبلغیات او به عنوان سخنرانی سیاسی تلقی نمی‌شد. اگرچه به وضوح فقط همین – اگر نه بیشتر از این – بود.

و سپس مقامات نظارتی اختیاراتی دارند که عملاً از آنها استفاده نمی کنند، به عنوان مثال در مورد تخصیص و تمدید فرکانس و حق پخش.

هریسون استتلر: اما اینها تدابیر یا مقرراتی هستند که باید بعد از موضوع دیگری مطرح شوند – مشکل مالکیت چطور؟

جولیا کیج: من پیشنهادات بسیار دقیقی در این زمینه دارم. اما من فکر می‌کنم امروز قوانین کافی برای ناشری که مجوز پخش تلویزیونی یا رادیویی به او می‌دهند، وضع نمی‌شود. در کوتاه مدت، فکر می‌کنم تغییر مالکیت سرمایه دشوار خواهد بود – زیرا لزوماً افراد زیادی ندارید که سه، چهار یا پنج میلیارد یورو روی میز بگذارند.

اما به جز دموکراتیزه کردن مالکیت سرمایه، ما باید حکومت را دموکراتیک کنیم: باید حقوق سیاسی را از حقوق سرمایه جدا کنیم، و به ویژه، باید اطمینان حاصل کنیم که نیمی از کرسی های هیئت مدیره شرکت های رسانه ای به حقوق بگیران اختصاص یابد. کارمندانی که دو سوم آن باید خبرنگاران باشند. همچنین باید به کارکنان حق مداخله داده شود تا آنها بتوانند در ورود سهامداران جدید که قدرت کنترل رسانه ها را دارند مداخله و یا با آن مخالفت کنند.

این را می توان در قانون قرار داد. یعنی می‌توانیم برای اینکه به یک نفر فرستنده ی سمعی و بصری اختصاصی داده شود، اصولی را در نظر بگیریم که باید رعایت شود.

هریسون استتلر: اما به نظر می رسد که استراتژی دولت برای مخالفت یا مهار بولوره، مبارزه با آتش از طریق آتش است. تابستان گذشته، زمانی که بولوره سهامدار اصلی لاگاردر شد، گفته می‌شد دولت برنارد آرنو، از لویی ویتون موئت هنسی، را به پایتخت دعوت کرد تا با سرمایه وینسنت بولوره مقابله کند. یکی دیگر از سؤالات مهم امروز، که دولت کنونی نیز نسبتاً با اغماض به آن نگاه کرده است، ادغام بین TF1 و M6 است که قطب رسانه خصوصی بزرگ و در عین حال معتدل تر دیگری را تشکیل می دهد. در کتاب خود، “سناریوی ایتالیایی” را برای توصیف چشم انداز آینده رسانه ای در فرانسه تداعی می کنید…

جولیا کیج: همه، از جمله مقامات و روسای فرستنده های صوتی و تصویری عمومی در حالی که کاملا حیرت آور است می گویند راه پیش رو تشکیل یک گروه بزرگ رسانه عمومی و یک گروه بزرگ خصوصی است. این وضعیتی است که در ایتالیا وجود دارد و ما می دانیم چگونه کار می کند. ما در فرانسه همان مرکز رسانه ای دولتی را هم به دلیل قوانین سخت تر نداریم. اما در ایتالیا یک مرکز رسانه ای سمعی و بصری دولتی در دست سیاستمداران و یک مرکز رسانه ای خصوصی وجود دارد که در دست یک گرایش سیاسی خاص است [گروه Mediaset متعلق به سیلویو برلوسکونی]. نتیجه نهایی یک اکوسیستم تلویزیونی سیاسی شده و یک شهروند بسیار ناآگاه است.

نسبت به ایتالیا، می توان گفت که سیستم سمعی و بصری عمومی فرانسه به خوبی کار می کند، هر چند بخش عمومی آن عالی نیست. بهتر است چیزی شبیه بی بی سی داشته باشیم، این بهتر است. خبرنگاران در چنین رسانه ای می توانند کار خود را به خوبی انجام دهند.

اما اگر زمور یا مارین لوپن انتخاب شوند فردا چه اتفاقی می‌افتد؟ آنچه من می‌خواهم بگویم این است که تنوع در رسانه‌های خصوصی نیز راهی برای محافظت در برابر حملات به بخش عمومی است. اگر مرکز رسانه ای عمومی تنها بارو باشد، در برابر تغییرات حکومتی آسیب پذیر می شود.

هریسون استتلر: بنابراین استراتژی دولت ایجاد یک گروه خصوصی بزرگ دیگر برای مقابله با رسانه های مطبوعاتی در مدار بولوره است؟

جولیا کیج: نه، حتی این هم نیست. هدف این است که Martin Bouygues [مالک گروه Bouygues، که شامل TF1 نیز می شود] در جیب شما باشد! ظهور بولوره واقعاً برای دولت فعلی چیز بدی نیست. یک موقعیت سیاسی ایده آل برای امانوئل ماکرون، رویارویی دور دوم او (در انتخابات ریاست جمهوری) با مارین لوپن یا اریک زمور است. در واقع، شانس او ​​در برابر زمور حتی بیشتر از لوپن است. آن طور که اوضاع اکنون پیش می رود، ماکرون در برابر لوپن پیروز خواهد شد، اما فاصله در حال کاهش است. او در مقابل زمور از برتری بیشتری برخوردار است.

در واقع ماکرون علاقه زیادی به حضور زمور در دور دوم دارد. بنابراین او علاقه زیادی به این دارد که کانال های بولور همان کاری را که امروز انجام می دهند انجام دهند. این یک کمی بازی خطرناکی است.  مثل این است که بگویید: بعد از من، هر چه بادا باد!

منبع: ژاکوبن – این مقاله توسط سینا بهزادی برای اخبار روز ترجمه و اندکی کوتاه شده است.

https://akhbar-rooz.com/?p=148837 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x