جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

سابقه کانادا در ترویج ناسیونالیسم اوکراینی ضد روسی – ترجمه: پروین اشرفی

از سال 2014 که ایالات متحده و کانادا از برکناری رئیس جمهور ویکتور یانوکوویچ حمایت کردند، کانادا منابع قابل توجهی را به آماده سازی ارتش اوکراین برای پیوستن به ناتو، اختصاص داده است. وزیر دفاع سابق کانادا هارجیت ساجان خاطرنشان کرد که مربیان کانادایی از طریق عملیات متحدکننده 200 برای "مدرن سازی نیروهای مسلح اوکراین" تلاش کرده اند تا این کشور بتواند به ائتلاف ناتو بپیوندد
Kanadische Ausbilder der Joint Task Force – Ukraine bieten ukrainischen Soldaten in Starychi, Ukraine, am 3. März 2017 Anleitung und Sicherheitsunterstützung.
سوم مارس ۲۰۱۷- نیروی ویژه نظامی کانادا در اوکراین در حال آموزش اوکراینی ها

از سال ۲۰۱۴ که ایالات متحده و کانادا از برکناری رئیس جمهور ویکتور یانوکوویچ حمایت کردند، کانادا منابع قابل توجهی را به آماده سازی ارتش اوکراین برای پیوستن به ناتو، اختصاص داده است. وزیر دفاع سابق کانادا هارجیت ساجان خاطرنشان کرد که مربیان کانادایی از طریق عملیات متحدکننده ۲۰۰ برای “مدرن سازی نیروهای مسلح اوکراین” تلاش کرده اند تا این کشور بتواند به ائتلاف ناتو بپیوندد

تهاجم تمام عیار روسیه به اوکراین، نقض آشکار قوانین بین المللی است. این امر منجر به مرگ هزاران نفر، ایجاد میلیون ها پناهنده و ده ها میلیارد دلار خسارت گردیده است. آنگونه که فعالیتهای فراگیر رو به رشد سیاست های کانادا نشان می دهد، این وضعیت می تواند بطور نگران‌کننده ای بدتر هم بشود.

یک ماه پیش، اتاوا تمایلی به ارسال سلاح های مرگبار به ارتش اوکراین نداشت، اما اکنون ملانی جولی، وزیر امور خارجه کانادا اعلام کرده است که “ما باید تضمین کنیم که سلاح های بیشتری در اوکراین وجود داشته باشد.” کانادا از روز ۲۷ فوریه تاکنون، سه فقره تسلیحات جدید به اوکراین هدیه داده است که شامل ۴۵۰۰ راکت انداز  ام ۷۲، ۷۵۰۰ نارنجک دستی، ۱۰۰ توپ ضد تانک کارل-گوستاف ام ۲ و ۲۰۰۰ رشته گلوله مهمات می باشد.

رهبر حزب محافظه کار، رئیس سابق ستاد دفاع و بسیاری از رسانه های جمعی ناراضی هستند. کندیس برگن، رهبر موقت حزب محافظه‌کار، خواستار ایجاد منطقه پرواز ممنوع است، امری که در واقع یک درگیری مستقیم را بین ناتو و روسیه سبب می گردد. ایجاد منطقه پرواز ممنوع مستلزم آن است که نیروهای ناتو هواپیماهای روسی را سرنگون کنند و سیستم موشکی ضد هوایی اس۴۰۰ آن را در داخل روسیه مورد هدف قرار دهند، که احتمالاً منجر به کشتار بیشتر در اوکراین و حتی احتمالاً جنگ هسته‌ای فاجعه‌باری خواهد شد.

سیاستمداران و مفسران کمتر طرفدار جنگ، به خطر تشدید درگیری اشاره کرده اند. اما آنها توانایی محدودی برای به عقب راندن جنگ دارند، زیرا عموماً از ورود به این بحث که چگونه کانادا به تسریع تهاجم روسیه کمک کرده است، می هراسند.

عوامل مختلفی تجاوز روسیه را توضیح می دهند. این کشور دارای یک تاریخ طولانی امپریالیستی است، به شدت نظامی است و دارای یک رهبر ملی گرای راست می باشد. اما کانادا نیز به کمک ترویج گسترش ناتو و ملی‌گرایی بیگانه‌هراس در اوکراین، به پیشی گرفتن بدترین گرایشات روسیه کمک کرده است.

اتاوا برخلاف وعده‌هایی که به میخائیل گورباچف، رهبر شوروی/روسیه در مورد اتحاد مجدد آلمان داده شده بود، توسعه ناتو را ترویج کرده است. ژان کرتین، نخست وزیر کانادا، در سال ۱۹۹۴از ائتلاف ناتو درخواست کرد تا اعضای جدیدی را بپذیرد. بنا برگزارش ادمونتون ژورنال، کرتین شاکی بود که واشنگتن “در گنجاندن لهستان و برخی کشورهای دیگر در ائتلاف نظامی متشکل از ۱۶ عضو ناتو، به اندازه کافی سرعت عمل بخرج نداده است”.

در سال ۱۹۹۷، راه عضویت در ناتو برای لهستان، مجارستان و جمهوری چک گشوده شد. اتاوا برای پذیرش رومانی، اسلوونی و اسلواکی نیز فشار آورد، اما واشنگتن مخالفت کرد. کانادا اولین کشور ناتو بود که بدون هیچ بحثی در پارلمان، گسترش این ائتلاف را در سال ۱۹۹۸ تصویب کرد.

در سال ۱۹۹۶، ژان کرتین از پذیرش اوکراین در ناتو، که به ویژه برای روسیه خطرناک بود، حمایت کرد. با پیوستن اوکراین به شورای همکاری آتلانتیک شمالی و مشارکت ناتو برای صلح در اوایل دهه ۱۹۹۰، کانادا این کشور را به برنامه تعلیم و همکاری نظامی خود (MTCP) اضافه کرد. از آن زمان تاکنون اوکراین “بزرگترین دریافت کننده تعلیمات نظامی و بودجه در تحت برنامه ” MTCP بوده است، برنامه ای که بخشا برای تقویت ظرفیت نظامیان خارجی در عملیات همزمان با نیروهای ناتو، طراحی شده است.

نخست وزیر استفان هارپر نیز پیش از نشست ناتو در آوریل ۲۰۰۸، “حمایت قوی” خود را از پیوستن اوکراین به ناتو ابراز کرد. هارپر گفت: “من از شرکای خود در ناتو می‌خواهم که بر این امر توافق کنند که ما از اوکراین برای سمت گیری به عضویت کامل در ائتلاف، حمایت نماییم.” اما آلمان و فرانسه با پیوستن اوکراین به ناتو مخالفت کردند.

از سال ۲۰۱۴ که ایالات متحده و کانادا از برکناری رئیس جمهور ویکتور یانوکوویچ حمایت کردند، کانادا منابع قابل توجهی را به آماده سازی ارتش اوکراین برای پیوستن به ناتو، اختصاص داده است. وزیر دفاع سابق کانادا هارجیت ساجان خاطرنشان کرد که مربیان کانادایی از طریق عملیات متحدکننده ۲۰۰ برای “مدرن سازی نیروهای مسلح اوکراین” تلاش کرده اند تا این کشور بتواند به ائتلاف ناتو بپیوندد.

در دو دهه پس از استقلال، نظرسنجی ها نشان داد که اوکراینی‌ها با پیوستن به ناتو مخالف بوده و یا تردید داشتند. اما دو بار تلاش برای تغییر رژیم با حمایت آمریکا/کانادا، تمایل مجدد اوکراین به ناتو را رشد داد.

در سال ۲۰۰۴، گروه‌های جامعه مدنی مورد حمایت غرب به انتخابات ریاست‌جمهوری اعتراض کردند که در آن ویکتور یانوکوویچ رسماً ۴۹.۴ درصد آرا را در دور دوم و ویکتور یوشچنکو ۴۶.۷ درصد آرا را به دست آوردند. اعتراضات دو هفته ای علیه نتایج انتخابات، دیوان عالی را بر آن داشت که خواستار تجدید رأی گیری شود. گاردین در مقاله ای تحت عنوان “کارزار ایالات متحده به دنبال آشفتگی در کیف” گزارش داد که “انقلاب نارنجی یک ابداع آمریکایی، و تمرینی پیچیده و درخشان در برندسازی غربی و بازاریابی انبوه” به شمار می رفت که شامل “مشاوران، نظرسنج ‌ها، دیپلمات‌های آمریکایی، دو حزب بزرگ آمریکایی و سازمان‌های غیردولتی آمریکا بود.”

کانادا از طریق صدور اعلامیه های عمومی، تأمین مالی، تأمین ناظران انتخاباتی و هماهنگی دیپلمات های خارجی، به جنبش مخالفان در اوکراین کمک کرد. مارک مک کینن در مقاله ای تحت عنوان “مأمور نارنجی: نقش پنهانی ما در اوکراین” در روزنامه گلوب اند میل گزارش داد که از اوایل ژانویه ۲۰۰۴ اندرو رابینسون سفیر کانادا، به سازماندهی جلسات مخفیانه ماهانه سفرای غربی پرداخت و ریاست جلسات “هماهنگی اهداءکنندگان” در بین ۲۰ کشوری که علاقه مند به دیدن موفقیت آقای یوشچنکو بودند را بر عهده داشت. او به تدریج به عنوان سخنگوی این گروه عمل کرد و به منتقد برجسته کنترل شدید رسانه ای دولت کوچما تبدیل گردید. کانادا همچنین در یک نظرسنجی بحث برانگیز سرمایه گذاری کرد که در روز انتخابات توسط مرکز رازومکوف اوکراین و سایر گروه ها صورت گرفت. این نظر سنجی، با نتایج رسمی ای که برنده شدن آقای یانوکوویچ را نشان می داد، تناقض داشت.

یوشچنکو که از مدافعان سرسخت ناتو بود، رئیس جمهور شد. با این حال، حزب منطقه ای یانوکوویچ بیشترین آرا را در انتخابات پارلمانی ۲۰۰۶ به دست آورد و ضربه ای به توسعه طلبان ناتو وارد کرد. پس از پیروزی یانوکوویچ در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۰، پارلمان اوکراین قانونی را تصویب کرد که در آن پیوستن این کشور به ناتو رد شد، اما این قانون پس از برکناری وی در سال ۲۰۱۴ لغو گردید.

اتاوا فعالانه به برکناری رئیس جمهور یانوکوویچ که بین اتحادیه اروپا و روسیه در نوسان بود، کمک کرد. دولت فدرال کانادا و کنگره ملی گرای افراطی کانادایی های اوکراینی تبار (UCC)، کمک‌های مالی خود را به گروه‌های غرب گرای جامعه مدنی سرازیر کردند و با اهریمن ‌سازی رئیس‌جمهور ویکتور یانوکوویچ در طول دوران ریاست جمهوری‌اش، به تشویق اعتراضات در منطقه میدان پرداختند. نخست وزیر کانادا ماه‌ها پس از رئیس جمهور شدن یانوکوویچ اعلام کرد که “برای کانادایی های اوکراینی تبار و دولت کانادا مسائل نگران کننده ای در رابطه با حقوق بشر و حاکمیت قانون در اوکراین وجود دارد که من آن‌ها را با رئیس‌جمهور یانوکوویچ در میان خواهم گذاشت.” هارپر در نامه ای در اکتبر ۲۰۱۱ ضمن تهدید به قطع رابطه “ویژه” کانادا با اوکراین، نوشت “من نمی توانم بر تأثیر منفی احتمالی روند قضایی فعلی علیه یولیا تیموشنکو بر روابط آینده اوکراین با کانادا و سایرین تأکید نکنم”. 

کانادا به معترضان اغلب راست افراطی طرفدار اتحادیه اروپا که در میدان مرکزی میدان در کیف، از ۲۱ نوامبر ۲۰۱۳ تا ۲۲ فوریه ۲۰۱۴ تجمع کرده بودند، کمک نمود. اتاوا همچنین دولت پس از کودتا را به سرعت به رسمیت شناخت، علیرغم اینکه ناظر انتخاباتی به انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۰ فرستاده بود، همان انتخاباتی که سازمان امنیت و همکاری اروپا آن را “یک نمایش چشمگیر دموکراسی” خوانده بود.

بنا بر نوار فاش شده از مکالمه ویکتوریا نولند با دستیار وزیر امور خارجه کانادا و جفری پیات سفیر ایالات متحده در اوکراین، مقامات ایالات متحده به جایگزینی غیرقانونی یانوکوویچ کمک کردند. جورج فریدمن، مدیر عامل استراتفور وابسته به سازمان سیا، در توصیف برکناری یانوکوویچ گفت “این واقعاً فاحش ترین کودتای تاریخ بود”.

کمی بیشتر از یک هفته پس از اعتراضات یورومیدان، کانادا بیانیه‌ای در انتقاد از سرکوب دولتی در آنجا منتشر کرد که ایوان کاتچانوفسکی، استاد دانشگاه اتاوا در مورد آن می‌گوید شتابزده و توسط نفوذی‌های راست افراطی صادر شده بود. جان بیرد وزیر امور خارجه کانادا در ۳۰ نوامبر ۲۰۱۳، در بیانیه‌ای با عنوان “کانادا استفاده از زور علیه معترضان در اوکراین را محکوم می‌کند”، اعلام کرد که “کانادا استفاده تاسف‌بار از زور توسط مقامات اوکراینی علیه معترضان مسالمت‌آمیز امروز را شدیدا محکوم می‌کند.” شش روز بعد، جان بیرد به همراه پل گرود، رئیس کنگره ملی‌گرای افراطی کانادایی های اوکراینی تبار، از میدان بازدید کرد. گرود بر روی سن تظاهرات اعتراضی رفت و حضور جان بیرد و حمایت او از معترضان را در تظاهرات اعلام کرد که باعث شد بسیاری شعار بدهند “کانادا متشکریم”. جان بیرد مقامات اوکراینی را به احترام به اعتراضات فرا خواند و از “سایه ای که روسیه بر سر این کشور انداخته است”، ابراز تاسف کرد.

در طول اعتراضات علیه یانوکوویچ، اینا تسارکووا، سخنگوی محلی سفارت کانادا یکی از اعضای برجسته آتومیدان بود که یک گروه ضد دولتی است. فعالان در اوج اعتراضات خود، از سفارت کانادا که در مجاورت میدانی در میدان قرار داشت،”حداقل یک هفته” به عنوان پناهگاه امن استفاده کردند. مطبوعات کانادا در گزارشی که استفاده از سفارت کانادا توسط معترضان را فاش کرد، به نقل از مقامات کشورهای متحد اروپایی، کانادا را به اینکه یک “شرکت کننده فعال در تغییر رژیم” بود، متهم می کنند.

حداقل چندین نفر از کسانی که اجازه استفاده از سفارت کانادا را داشتند، از دسته های راست افراطی بودند. پروفسور کانجانوفسکی در مطلبی تحت عنوان “راست افراطی، یورومیدان و کشتار میدان در اوکراین”، گزارش داد که “رهبر راست افراطی دسته C 14 وابسته به سووبودا اعتراف کرد که بخش دفاع شخصی C 14کمپانی او در روز ۱۸ فوریه و در جریان کشتار میدان، در سفارت کانادا در کیف پناه گرفته بود”.

در روزهای ۱۹ و ۲۰ فوریه، بیش از ۵۰ نفر بر اثر خشونت هایی که به طور گسترده به نیروهای امنیتی دولتی منتسب می شد، کشته شدند. اما پروفسور کاتچانوفسکی نشان می‌دهد که فعالان راست افراطی در واقع مسئول بسیاری از این مرگ‌ها بودند.

این کشتارها باعث فروپاشی دولت شد. پس از برکناری یانوکوویچ، اتاوا به دنبال حمایت از دولت غیرقانونی بود. بلافاصله پس از آن، جان بیرد “از انتصاب دولت جدید استقبال کرد” و گفت “انتصاب یک دولت قانونی، گامی حیاتی در جهت بازگرداندن دموکراسی و حالت عادی به اوکراین می باشد.” اما مقررات قانون اساسی کشور در مورد استیضاح یا جایگزینی رئیس جمهور، به طور آشکاری نقض شد.

این کودتا اوکراین را از نظر سیاسی، جغرافیایی و زبانی تقسیم کرد (روسی زبان مادری ۳۰ درصد از اوکراینی‌ها و ۷۵ درصد از ساکنان شهرهای شرقی است). مردم متمایل به روسیه در شرق و جنوب، به برکناری یانوکوویچ اعتراض کردند. بسیاری با دولت ناسیونالیست راستگرای پس از کودتا، که بلافاصله زبان روسی را از زبان رسمی حذف کرد، مخالفت کردند. این کودتا منجر به یک جنگ هشت ساله در منطقه شرقی دونباس شد که حدود ۱۴۰۰۰ کشته بر جای گذاشت.

انقلاب نارنجی زمینه را برای درگیری ای ایجاد کرد که پس از سرنگونی یانوکوویچ در سال ۲۰۱۴ آغاز شد. رویدادهای سال ۲۰۰۴ تنش های منطقه ای را تشدید نمود و اوضاع ناگوار قابل توجهی را در کریمه و دونباس که پایگاه قدرت یانوکوویچ بود ایجاد کرد.

سرازیر شدن مبالغ هنگفتی از آمریکای شمالی، به انقلاب نارنجی و قیام میدان کمک کرد. در سال ۲۰۱۳، ویکتوریا نولند به خود می بالید که از سال ۱۹۹۱، موقوفه ملی برای دموکراسی (NED)، آژانس توسعه جهانی ایالات متحده (USAID)، و سایر سازمان های دولتی ایالات متحده، ۵ میلیارد دلار برای تقویت نیروهای غرب محور در اوکراین هزینه کرده اند. کانادا همچنین ده ها و شاید هم صدها میلیون دلار به سوی عناصر ناسیونالیست ضد روسی جامعه مدنی اوکراین سرازیر کرد. گروه پورا که گروه اصلی سازماندهی انقلاب نارنجی بود، ۳۰۰۰۰ دلار آمریکا از سفارت کانادا دریافت کرد که اولین کمک مالی سفارت بود.

حمایت کانادا از نیروهای ملی گرا و ضد سوسیالیست در اوکراین سابقه طولانی ای دارد. امور خارجه در سال ۱۹۵۲، بخش اوکراینی رادیوی بین المللی کانادا (RCI) را راه اندازی کرد تا دیدگاه دولت کانادا را در آنجا اشاعه بدهد. سال پیش از آن لستر پیرسون وزیر امور خارجه به پارلمان گفت که RCI “نقش مفیدی در جنگ روانی علیه کمونیسم ایفا می کند.” RCI عناصر ملی گرای ضد شوروی را در میان جامعه مهاجر تقویت کرد.

دولت کانادا همچنین مستقیماً از مهاجران ملی گرای افراطی اوکراینی حمایت کرد. دولت لیبرال مک کنزی کینگ در سال ۱۹۴۰ ایجاد کنگره کانادایی های اوکراینی تبار (UCC) را تسهیل کرد تا عناصر سوسیالیست و انترناسیونالیست بیشتری را در درون جامعه تضعیف کند. ریچارد سندرز در مطلبی تحت عنوان “کنگره کانادایی های اوکراینی تبار و ریشه‌های فاشیستی آن” می‌نویسد: “هدف روشن آن‌ها از سازمان‌دهی برای ایجاد این سازمان اصلی، آن بود که همه اوکراینی‌های ضد کمونیست را در یک گروه جمع کنند تا نفوذ قدرتمند آن زمان چپ اوکراینی را که نیاکانشان در جریان موج‌های اولیه مهاجرت به کانادا آمده بودند، از بین ببرند. پس از جنگ جهانی دوم، کنگره کانادایی های اوکراینی تبار (UCC) از اینکه کانادا درهای خود را به روی ده‌ها هزار ملی‌گرای اوکراینی باز کرد، سود برد. البته بسیاری از آنها به همراه نازی‌ها علیه شوروی جنگیده بودند.

اتاوا سال ها به اشکال مختلف مالی و غیره از UCC حمایت کرده است. آنها با این کارشان به این سازمان کمک کردند تا هژمونی خود بر سیاست کانادایی های اوکراینی تبار و همچنین نفوذ بین المللی قابل توجه خود را حفظ کند. کانادایی ها در طول سیزده سال گذشته، کنگره جهانی اوکراین (UWC)  را که در سال ۱۹۶۷ به مثابه یک سازمان ضد شوروی تأسیس شده بود، رهبری می کردند.

کنگره جهانی اوکراین (UWC) و کنگره کانادایی های اوکراینی تبار (UCC) و بطور کلی جامعه بزرگ دیاسپورای کانادا، در اوکراین، یعنی در کشوری که تا حد زیادی پایین‌ترین تولید ناخالص داخلی سرانه را در اروپا دارد، ذی نفوذ هستند. کانادایی های اوکراینی تبار دارای دیدگاهی عمدتاً غرب محور نسبت به آینده اوکراین می باشند.

کریستیا فریلند، معاون کنونی نخست‌وزیر کانادا، نمونه بارز نفوذ کانادایی‌های اوکراینی تبار ناسیونالیست، ضد سوسیالیست و ضد روسیه است. به گزارش گلوب اند میل فریلند در طی یک بازدید در سال ۱۹۸۹ “پول نقد، تجهیزات ضبط ویدئویی و صوتی و حتی یک کامپیوتر به روابط خود در اوکراین داد.” حمایت فریلند از ناسیونالیست های اوکراینی ضد شوروی باعث شد که او توسط کی جی بی تحت تعقیب قرار گرفته و توسط مطبوعات روسیه به عنوان “بورژوا ناسیونالیست ضد شوروی” برچسب زده شود. فریلند UCC و مؤسسه کانادایی مطالعات اوکراین را، در کنگره جبهه خلق اوکراین در سال ۱۹۸۹ نمایندگی میکرد.

پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، فریلند از اینکه اوکراین زرادخانه تسلیحات هسته‌ای خود را حفظ نماید، پشتیبانی نمود. مادر او نیز به تدوین قانون اساسی ابتدایی اوکراین کمک کرد.

مایکل ایگناتیف در کتاب خود در سال ۱۹۹۴ تحت عنوان “خون و تعلق: سفرهایی به ناسیونالیسم جدید”، گفتگوهای خود با فریلند را که در آن زمان در اوکراین برای فایننشال تایمز کار می کرد، شرح می دهد. او می نویسد “فریلند یکی از هزاران نفر از نسل دوم کانادایی های اوکراینی تبار است که توسط والدین تبعیدی خود با رویای یک اوکراین مستقل، بزرگ شدند و اکنون بازگشته اند تا در واقعیت استقلال، زندگی و کار کنند. فریلند می‌گوید “این رایج است” که کانادایی های اوکراینی‌ تبار، خود را اوکراینی‌های حقیقی بپندارند، یعنی کسانی که ایمان را حفظ کرده‌اند، در حالی که اجبار و جبرگرایی سیستم کمونیستی تا مغز استخوان‌های اوکراینی‌های واقعی راه یافته بود. کانادایی‌های اوکراینی تبار به “خانه” بازمی‌گردند و در انتظار دیدن مردم پرشور ملی‌گرا و مذهبی هستند، ولی در عوض با روح‌های بی تفاوت، خشک، میانه رو و جبر‌گرای شوروی روبرو میشوند. استقلال، به یک نوع انسان جدید نیاز دارد، اما فریلند با همان میزان محبت و خشم میگوید که این امر زمان زیادی می برد.”

خانواده فریلند جزو ملی‌گرایان تندرو می باشد. پدربزرگ او، مایکل چومیاک، یک مبلغ نازی در طول جنگ جهانی دوم بود. چومیاک سردبیر یک روزنامه اوکراینی زبان بود که سخنرانی‌های هیتلر و گوبلز و همچنین نوشته های ضد یهودی/شوروی نازی‌ها را منتشر می‌کرد. چومیاک که پس از شکست نازی ها توسط شوروی از اوکراین گریخت، در دهه ۱۹۸۰ آدم با نفوذی در جامعه آلبرتایی های اوکراینی تبار بود. فریلند بارها از او تمجید کرده است. همین دو هفته پیش، فریلند،معاون نخست وزیر کانادا، عکسی را در توییتر از خود منتشر نمود (که بعداً آنرا حذف کرد). این عکس او را در یک راهپیمایی در همبستگی با اوکراین در تورنتو نشان میدهد. فریلند در این راهپیمایی در پشت شال سیاه و قرمز راست افراطی ایستاده بود.

کانادا همانطوریکه مورد فریلند نشان میدهد، نیروهای ملی گرای افراطی ای را پرورش داده است که به شدت با برقراری روابط بین اوکراین و روسیه مخالف هستند.

ارتش کانادا نیز مستقیماً به راست افراطی اوکراین کمک کرد. در ژوئن ۲۰۱۸، سرهنگ برایان ایروین وابسته نظامی کانادا در کیف، به طور خصوصی با افسران گردان آزوف ملاقات کرد. گردان آزوف از نماد نازی ها استفاده می کند و به کشتار یهودیان و لهستانی ها در طول جنگ جهانی دوم کمک کرد. مقامات نظامی کانادا به جای ابراز مخالفت عمومی با نظرات آنها، در صدد برآمدند هرگونه پیامد احتمالی روابط عمومی ناشی از برگزاری دو جلسه را مدیریت کنند، از جمله مدیریت پیامد فخرفروشی های نمایندگان آزوف در این جلسات در مورد حمایت کانادایی ها از خود. یک گزارش منتشر شده از سوی موسسه‌ای در دانشگاه جورج واشنگتن در ماه سپتامبر فاش ساخت که اعضاء واحدهای صد نفره راست افراطی در اوکراین نیز به آموزش خود توسط تیم تعلیماتی ۲۰۰ نفره سربازان کانادایی، افتخار می‌کنند. در این گزارش تشریح شد که اعضای این واحدهای صد نفره به شیوه نازی ها ادای احترام کرده، واحدهای اس اس را ستوده و به ترویج برتری سفیدپوستان می پرداختند.

تعلیم ارتش اوکراین و از جمله تعلیم راست افراطی توسط کانادا، به کیف کمک کرد تا تعهدات خود تحت توافقنامه مینسک را، که برای غلبه بر خشونت و تفرقه ناشی از برکناری یانوکوویچ در سال ۲۰۱۴ طراحی شده بود، نادیده بگیرد. مذاکره فرانسه، آلمان، روسیه و اوکراین در مینسک یکم و مینسک دوم، سیاستهای فدرالیستی بیشتری را به اوکراین برای پایان دادن به جنگ در منطقه دونباس پیشنهاد داده بود. ظاهراً دولت کانادا از مینسک دوم که توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد تأیید شده بود، حمایت نمود. اما در عمل، اتاوا به ایجاد یک دستگاه امنیتی اوکراینی کمک نمود که اجرای مینسک دوم را مسدود کرد.

امتناع کانادا از فشار به پیگیری یک راه حل دیپلماتیک برای جنگ در شرق اوکراین، امکان تشدید درگیری را افزایش داد. یکی از دستاویزها/استدلالاتی که ولادیمیر پوتین برای تهاجم خود به اوکراین ارائه داد، پایان بخشیدن به خشونت در دونباس بود که عمدتاً توسط ارتش اوکراین ایجاد شده بود.

در حالی که مسکو خواستار تضمین عدم الحاق اوکراین به ناتو می باشد، ملانی جولی وزیر امور خارجه کانادا در اواسط ژانویه مصممانه تکرار کرد که “موضع کانادا تغییر نکرده است… ما بر این باوریم که اوکراین باید بتواند به ناتو بپیوندد.”

تهاجم روسیه باید به عنوان نقض فاحش قوانین بین المللی محکوم گردد. اما برای دهنه زدن بر فعالیتهای فراگیر رو به رشد سیاست های کانادا نیز ضروری است ما در مورد اینکه چگونه کانادا به تسریع درگیری کمک کرد، بحث و گفتگو کنیم.

منبع : https://yvesengler.com/

https://akhbar-rooz.com/?p=149283 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کاوه
کاوه
2 سال قبل

با سپاس از مترجم
این مقاله بمن آموخت که دولت کانادا چه رذیلانه نازی‌ها را در اوکراین تقویت کرده است.روسیه بموقع جنبید وگرنه آسیب‌های بسیا جدی میدید.ما ایرانیها اطلاع بسیار اندکی از وضعیت اوکراین و ورابطه آمریکا و ناتو با گروهای نازی در این کشور داشته و داریم به اینجهت تحت تاثیر تبلیغات غرب سریع شروع به محکومیت روسیه کردیم.اکنون پرده ها دارد کنار می‌رود ،چهره بی‌رحم و وقیح آمریکا و ناتو در اوکراین را بهتر میبینیم. روسیه حق داشت که عملیات دفاعی را در اوکراین آغاز کند.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x