پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳

پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳

گزارشی از ماریوپل، آن جا که «آزوف» مقر دارد!

الکساندر ارموچنکو، رویترز – روز دوشنبه اینجا در جنوب شهر “ساختمان‌ها را سوزاندند، ویران کردند، همه جا را بمباران کردند.”

اخبار روز: ماریوپل سمبل همه ی بی رحمی، سنگدلی و سبعیتی است که جنگ به همراه دارد. مردمان این شهر روزها و هفته هاست که زیر بمباران های وحشیانه، و گلوله باران قرار دارند، گرسنگی می کشند و کشته می شوند. مطبوعات غربی جنایاتی را که در این شهر روی می دهد، یک طرفه روایت می کنند. غرب و رسانه های حامی جنگ، عامدانه و آگاهانه، چشم بر حضور فاشیست ها و جنایت های آن ها در اوکراین و به ویژه ماریوپل بسته اند، همان طور که چشم بر حضور دستیاران فاشیست زلنسکی در پارلمان یونان بستند. آن ها می کوشند افکار عمومی در اروپا و آمریکا نسبت به حضور فاشیست ها در این جنگ و جنایتشان ناآگاه بماند. گزارشی که در زیر می خوانید توسط گیلرمو کوینترو نویسنده و فیلمساز در اوکراین نوشته شده و در روزنامه ی  Junge Welt در آلمان منتشر شده است. این گزارش سخنان گروهی از مردم ماریوپل در مورد جنایات گردان فاشیستی آزوف را بازتاب داده است.

قبل از اینکه به بندر ماریوپل اوکراین بروم، با یک روزنامه نگار جوان اسپانیایی صحبت می کنم که به تازگی آنجا بوده است. او به من می‌گوید که «با ده‌ها نفر مصاحبه کرده» و «همه تأیید کردند که «آزوف» به‌طور بی‌رویه به سمت غیرنظامیان تیراندازی می‌کند». گردان نئونازی “آزوف” مقر خود را در ماریوپل دارد و بخشی از گارد ملی اوکراین است.

پس از کاغذبازی های زیاد و بعد از اینکه موفق شدیم کلاه ایمنی و جلیقه ضد گلوله به دست بیاوریم، اجازه رفتن به ماریوپل را به ما دادند. اما این مجوز آنقدر ناگهانی بود که ما حتی برای سوخت گیری هم وقت پیدا نکردیم. راهنمای خستگی ناپذیر و مترجم ما می گوید: «ماریوپل شهری بندری با حدود نیم میلیون نفر جمعیت است که برای دونتسک اهمیت زیادی دارد. در اینجا نیز ، در سال ۲۰۱۴، پس از کشتار اودسا [قتل عام کارگران اتحادیه اودسا توسط اوباش فاشیست]، همه پرسی استقلال برگزار شد. «و طرفداران استقلال در آنجا نیز پیروز شدند. در همان سال، رویارویی با اوکراین آغاز شد و نیروهای طرفدار ناتو وارد ماریوپل شدند.» از آن زمان، افراد تحت سیطره ی گردان «آزوف»، در ترس زندگی می کردند.

پس از گذر از ایست بازرسی های زیاد و انحراف از مسیر به دلیل گلوله باران شدید، به شهر می رسیم. اولین چیزی که من می بینم یک فروشگاه بزرگ سابق است. در اینجا اقلام بشردوستانه از روسیه توزیع می شود، هزاران نفر، صف ها، آمبولانس ها و افرادی که به دنبال عزیزان گم شده خود هستند به چشم می خورد. سپس تخریب وحشیانه ماریوپل. همه جا ساختمان های سوخته، ویران و بمباران شده. این تصویر شهری است که زمانی مرفه بود. زباله ها، اسباب بازی ها، اشیاء روزمره در بین انبوه آوارها قرار دارند، همچنین حیوان مرده ای را می بینم که نمی توانم آن را شناسایی کنم.

به نقطه ای کم و بیش امن می رسیم، در حدود ۷۰۰ متری اینجا صدای توپخانه سنگین به گوش می رسد. ما می توانیم فیلمبرداری کنیم و آزادانه از مردم سوال بپرسیم. خانواده ای در یک کباب پز موقت، چای و چیزی شبیه سوپ می پزند. یک مرد مسن از من غذا می خواهد – خوشبختانه یک ون با کمک های بشردوستانه همراه با ما آمده است. در یک طرف خیابان، زنی دور ویرانه ها را جارو می کند تا شاید شباهتی به حالت عادی شان پیدا کنند. از خانواده‌ای می‌پرسم چرا با وجود حملات توپخانه در این جا مانده اند؟ می گویند: «ما جایی برای رفتن نداریم. خانه ما اینجاست و ما بیرون از اینجا نه پول داریم و نه هیچ چیز.» به من گفتند که آنها همچنین می خواهند به جستجوی اقوام گمشده خود ادامه دهند.

در یک زمین بازی چندین گور تازه را می بینیم، در اینجا انفجارها نزدیک تر به نظر می رسند. حاضران توضیح می‌دهند: «باید مرده‌ها را به سرعت دفن کنیم تا از شیوع بیماری جلوگیری کنیم.» در سر ِ راه نقطه‌ای که قرار است از آنجا برگردیم، با دیدن دهانه‌ای بزرگ و بسیار تازه توقف می‌کنم. به نظر می رسد ناشی از یک انفجار بوده است. وقتی با احتیاط به لبه گودال نزدیک می شوم، متوجه می شوم گور دسته جمعی است. در داخل گودال چندین بدن با پلاستیک و پتو پوشیده شده است. پیرزنی که من ملاقات می کنم می گوید: “آزوف” با ما بسیار بد رفتار کرد، آنها از فاشیست ها بدتر هستند، آنها حیوان هستند.”

در راه بازگشت به دونتسک بنزین ما تمام می شود – در میانه ناکجاآباد، آتش توپخانه از نزدیک شنیده می شود. خوشبختانه بعد از گذر از نیم دوجین پمپ بنزین تخریب شده، یک پمپ بنزین سالم پیدا می کنیم. همه نوشته ها به زبان اوکراینی هستند، اگرچه ما در یک منطقه عمدتا روسی زبان هستیم. موفق شدیم و دوباره از مسیرهای انحرافی طولانی به شهر برسیم.

«آزوف» در کارخانه است (کمباین فولاد «آزوف» در شرق ماریوپول)، مردی به نام آندری توضیح می دهد که در بندر متمرکز شده اند. می گوید وضعیت آن ها ناامیدکننده است،”اما در این میان آن ها می خواهند تا آنجا که ممکن است مردم را بکشند، حتی اگر غیرنظامی باشند.” صدها غیرنظامی موفق به فرار از ماریوپل شده اند در دونتسک پناه گرفته اند. مردم بیرون از یک مرکز پذیرایی به ما می گویند: «بیرون رفتن از خانه ها و وارد شدن به دالان بشردوستانه یک شاهکار است. سرگژ و شریک زندگی اش نمی خواهند از آنها فیلم گرفته شود. آنها به ما می گویند که رزمندگان گردان “آزوف” آنها را متوقف کرده و از ماشین بیرون کشیده اند. ماشین آن ها دزدیده شده، همان طور که چیزهای کمی که برای فرار بسته بندی کرده بودند. این دو نفر عکس ساختمانی که در آن زندگی می کردند را به ما نشان می دهند، طبقات بالایی ویران شده است. سرگئی می گوید سربازان اوکراینی وارد خانه شدند تا در تراس موضع بگیرند. از آنجا به روس هایی که از زیر خانه رد می شدند تیراندازی کردند. آنها در حالی که ساختمان پر از غیرنظامیان بود، از تراس شلیک کردند.

داستان کسانی که می توانیم با آنها صحبت کنیم مشابه است. زنی می گوید: «شوهرم در حال عبور از خیابان مورد اصابت گلوله گردان «آزوف» قرار گرفت. ما از یک پست ارتش اوکراین کمک خواستیم، اما آنها ما را مسخره کردند و دوباره به خیابان برگرداندند.» سه روز بعد، درست زمانی که فکر می کردند او زنده نخواهد ماند، یک پزشک به آنها کمک کرد تا هر دو پای شوهرش را قطع کنند. این زن ادامه داد: با دخترم و همسر مجروحم موفق شدیم خود را به کریدور بشردوستانه برسانیم.

https://akhbar-rooz.com/?p=149342 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

11 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مرجان
مرجان
2 سال قبل

از بی انصافی عده ای اجیر شده ی ماشین جنگی ناتو انسان هاج و واج می ماند. زیر بمباران تبلیغاتی رسانه های وابسته، تحمل تهیه گزارش از یک نشریه کم تیراژ را هم ندارند.

اگر دیروز سرود می‌خواندند که:

“سر کوچه کمینه مجاهد پر کینه،
آمریکایی بیرون رو خونت روی زمینه”

امروز که ارباب عوض کردند، از هیچ خوش خدمتی به ناتو و موساد و سیا ووخیانت به کشور و بشریت ابایی ندارند.

مهرداد
مهرداد
2 سال قبل

وقتی کفگیر یک ارتش فرسوده و بی تجربه در جنگ به ته دیگ میخورد وبه قصد اشغال در تسخیر پایتخت کشور مجاور از پا میماند و ۶ ژنرال بلند پایه اش هدف شکار تک تیر اندازها میشوند دست به هر کاری میزند تا اعلام پیروزی کند. صدام حسین هم همین روش را در قبال غیر نظامیان ایرانی داشت.

اینکه مقر آزوف ماریوپول است یک بهانه است برای توجیه عقب نشینی مفتضحانه از استراتژی اولیه.

Rosa
Rosa
2 سال قبل

من هم داشتم آنلاین این مجله ی استالینیستی/آلمانی را می خواندم (چون شنیدم قرار است تحت نظر باشند از طرف امنیت آلمان) و جالب توجه که یکروز نکشیده اینجا ترجمه شده!
چیزی که برایم عجیب است، فیلمسازی است که به خطرناکترین شهر اوکراین سفر کرده و مصاحبه با مردم، اما از رویترز عکس گذاشته؟!
او دوربینش را در خانه جا گذاشته؟

البته که گردان فاشیستی آزوف در این شهر هستند و ارتش پوتین هم با نهایت بی رحمی این شهر را بمباران کرد و هنوز هم معلوم نیست شهر را پوتینی ها تسخیر کرده اند یا نه؟! این گردان ۲۰۰۰ نفره آزوف، مطمئنن در برابر کیلومتر ها تانک روسی که قرار است مناطق شرقی اوکراین را اشغال کنند و هم اکنون هم در راه اند، هیچگونه شانسی ندارد/نداشت. و نابودی شان نیز تاثری ندارد.
ولی آیا سربازان روسی با مردم منطقه مهربانتر اند؟
چچنی ها و گروه واگنر یا مزدورهای بشار اسد که به اوکراین ورود کرده اند؟
خوشبختانه اغلب مناطق مردم اوکراین مسلح شده اند و شاید اینگونه بتوانند از خودشان در برابر آزوف، واگنر، چچنی ها و… دفاع کنند…

نصرت درویش
نصرت درویش
2 سال قبل
پاسخ به  Rosa

خانم رزا در وبلاگشان خود را آنارشیست معرفی می کنند
نمی دانستیم که آنارشیست ها خطر فاشیست ها را هم دست کم می گیرند
عجب !

Rosa
Rosa
2 سال قبل
پاسخ به  نصرت درویش

خیلی ممنون برای معرفی من!
اگرچه لینک وبلاگ من ممنوع است:)
من قبل از هر چیز فمینیست هستم و فرقی میان واگنر/آزوف/پارامیلیتر چچنی ها نمی بینم!
آنارشیستهای میلیتانت خود را در گردانهای محلی/منطقه ای خارج از ارتش اوکراین سازماندهی کرده اند. آنارشیستهای بلاروس نیز در جنگ با پوتین در میدانِ اوکراین! بقیه هم در گروههای همیاری و غیر نظامی…
این گردانها چه نظامی چه غیر نظامی با بازوبند زرد مشخص هستند. ارتشِ دفاع مردمی

آنارشیستهای اوکراین تاریخ طولانی در مبارزه با ارتش سرخ و سفید دارند!
برای مطالعه این تاریخ به جنبش دهقانی روسیه و در اوکراین به نستور ماخنو می توان رجوع کرد؟!
آنارشی پاسیفیست هم داریم که به نوعی ریشه های خیابانی ترجمه می شوند.
آنان هم اما تسلیم تجاوز پوتین به اوکراین نشده اند و با حمایت از جامعه ی مدنی فعال هستند.

کسی از فاشیستها دفاع نمی کند حتی لیبرالها نیز صف مبارزاتی شان از فاشیستها سوا است!
جامعه ی اوکراین در انتخابات شان به فاشیستها رای نداند و در پارلامنت هم رای شان نرسید.
فاشیستها را البته به عنوان یک گردان نظامی تلاش کردند تا در ارتش ادغام کنند!
که اکنون آنها در ماریوپول هستند همراه با ملوانان ارتش اوکراین زیر بمبارانِ ارتشِ پوتین…

نوشتید:نمی دانستیم که آنارشیست ها خطر فاشیست ها را هم دست کم می گیرند
رزا: به نظرتان یک گردان ۲۰۰۰ نفری فاشیست خطرناکتر است یا اشغال اوکراین توسط ارتش پوتین؟
کسی برای بر خاک افتادنِ هیچکدام البته اشکی نخواهد ریخت…

نسیم
نسیم
2 سال قبل
پاسخ به  نصرت درویش

از کارهای دهه ۶۰ در شناسایی دیگران پیروی نکنید.

نصرت درویش
نصرت درویش
2 سال قبل
پاسخ به  نسیم

حرف بی اساس نزنید و تهمت نزنید و فضا را مسموم نکنید
اگر شما خانم رزا را نمی شناسید ، دلیلی ندارد که دیگران نشناسند
خانم رزا وبلاگ دارند و بنده هم در سال های گذشته مطالبی از ایشان خوانده ام
فعالیت ایشان علنی است و فعالیت پنهانی نبوده که بنده ایشان را به گفته شما شناسائی کرده باشم
خانم رزا ، خود را آنارکو فمینیست معرفی می کنند.بنده به سخن خود ایشان استناد کردم

Azzet
Azzet
2 سال قبل

ایکاش،ازپوشکین،شچدرین،تورگنیف یک چیزهایی خوانده بودند.داستان بهتری در میامد!!.
یک مقدارتخیل،ذوق،حماسه ،اگر چاشنی میشددلچسپ تر بود.زمان ومکان و هوا،فضا و آسمان وریسمان….
عجب آش شله قلمکاری شد!
قبول باشه.

مجید
مجید
2 سال قبل
پاسخ به  Azzet

سما مناسبتر بود اسم خودت را Azof میگذاشتی.

Rosa
Rosa
2 سال قبل
پاسخ به  مجید

آزوف به خودیِ خود اسم یک منطقه است! و دریای آزوف…

نصرت درویش
نصرت درویش
2 سال قبل

سپاس از مسئولان سایت اخبار روز بابت زحمتی که در جهت روشنگری متحمل می شوند

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


11
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x