پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

ژان لوک ملانشون مأموریت دارد که چپ فرانسه را بازسازی کند

ژان لوک ملانشون در یک جلسه عمومی در مارسی، فرانسه. (جرارد بوتینو / SOPA Images / LightRocket از طریق Getty Images)

در انتخابات روز یکشنبه، حزب سوسیالیست نئولیبرالیزه شده فرانسه به وضعیت اسفبار ۲ درصد آرا سقوط کرد. با این حال، رای کلی جناح چپ افزایش یافت – همه اینها به لطف فرانسه نافرمان ِ ژان لوک ملانشون بود که برنامه تحول آفرین آن الهام بخش میلیون ها نفر است

تلاش سوم، شکست سوم. ژان لوک ملانشون پس از نامزدی در انتخابات ۲۰۱۲ و ۲۰۱۷، در انتخابات اخیر این کشور مجدداً از رسیدن به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری فرانسه بازماند. اما این بار نتیجه چیزی شبیه به پیروزی بود. در حالی که مطابق نظرسنجی ها تا روز انتخابات حدود ۱۵ تا ۱۷ درصد از او حمایت می کردند، نتیجه نهایی آرای ۲۲ درصدی بود. ملانشون با ۴۰۰۰۰۰ رای کمتر پشت سر مارین لوپن (۲۳.۱ درصد) قرار گرفت. در سال ۲۰۱۷ اختلاف آن ها ۶۰۰۰۰۰ رای بود.

ملانشون نتوانست مانع دوئل مورد انتظار امانوئل مکرون و لوپن در دور بعد بشود. با این حال دلایلی برای رضایت وجود دارد. ۷,۷۱۴,۰۰۰ رای او افزایش ۷۰۰,۰۰۰ رای نسبت به سال ۲۰۱۷ داشت – اگرچه دفعه قبل او سه رقیب در چپ داشت و این بار پنج نفر بودند. آرای او بالاترین آرای هر نامزد چپ رادیکال در تاریخ جمهوری پنجم که در سال ۱۹۵۸ تأسیس شد، بود.

مثل سال ۲۰۱۷، ملانشون در بین جوانان مقام اول را کسب کرد. او توسط یک سوم افراد هجده تا سی و چهار ساله پشتیبانی شد، اما تنها ۹ درصد از رای دهندگان بالای هفتاد سال به او رای دادند. این رای دهندگانِ بالای شصت و پنج سال بودند که ماکرون را به دور دوم بردند – نامزدی که می خواهد سن بازنشستگی را برای همه افراد زیر شصت و پنج سال افزایش دهد.

جغرافیای رأی نیز گویا بود: ملانشون در شهرهای بزرگ از جمله نانت (۳۳ درصد)، لیون (۳۱ درصد)، مارسی (۳۱ درصد) و پاریس (۳۰ درصد) آرای زیادی کسب کرد. او در پایتخت بیشترین رای را به دست آورد. و در منطقه ۱۱، پرولتری ترین منطقه در حومه شرقی پاریس، که جمعیت زیادی از کارگران با پیشینه مهاجر دارد، به موفقیت دست یافت. او در چندین شهر با وضعیت مشابه و همچنین در سرزمین های ماوراء بحری فرانسه بیش از ۵۰ درصد آرا را به خود اختصاص داد.این را می توان به عنوان موفقیتی برای دفاع از «تکرار» فرهنگی، مبارزه صریح او با اسلام هراسی و تقبیح خشونت پلیس دانست…

ملانشون اکنون رهبر بلامنازع چپ فرانسه است و رقبای او در وضعیت بدی قرار دارند. حزب سوسیالیست (PS) – از سال ۱۹۸۱ تا ۲۰۱۷ یکی از دو حزب حاضر در قدرت و دارای دو رئیس جمهور بوده است، اما تنها ۱.۷ درصد آرا را به خود اختصاص داد. پیش از این در سال ۲۰۱۷ آرای او به ۶.۴ درصد کاهش یافته بود، نتیجه پنج سال ویرانگری که این حزب تحت رهبری فرانسوا اولاند، رئیس حزب، همراه با مکرون به عنوان وزیر اقتصاد خود سیاست نئولیبرالی را دنبال می کرد. بسیاری تصور می کردند که آن هیدالگو، نامزد حزب سوسیالیست در سال ۲۰۲۲ به سختی می توانست بدتر از این کار کند، اما او این کار را کرد. سبزها (۴.۶ درصد) همچنین از آستانه ۵ درصدی برای بازپرداخت عمومی هزینه های مبارزات انتخاباتی خود باز ماندند.

در حالی که بحران زیست محیطی دومین نگرانی رای دهندگان فرانسوی (پس از هزینه زندگی) است، کاندیدای سبز از این موقعیت سودی نبرد. در عوض، رای «اکولوژیک» عمدتاً به ملانشون رسید، که برنامه‌اش توسط بسیاری از سازمان‌های غیردولتی و انجمن‌های زیست‌محیطی به عنوان قانع‌کننده‌ترین برنامه رده بندی شد. چندین چهره از راهپیمایی های آب و هوایی نیز برنامه ملانشون (فرانسه نافرمان) را تأیید کردند. حزب کمونیست (PCF) که در سال‌های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۷ از ملانشون حمایت کرد، این بار نامزدی با خط «میهن پرستانه» معرفی کرد و ۸۰۰۰۰۰ رای (۲.۳ درصد آرا) را به دست آورد. حتی نیمی از آرای این حزب برای ورود ملانشون به دور دوم کافی بود. در نهایت، دو نامزد چپ افراطی، ناتالی آرتو (۰.۶ درصد) و فیلیپ پوتو (۰.۸ درصد) – مانند ملانشون که هر کدام برای سومین بار در انتخابات شرکت می کردند، به کمترین آرا دست یافتند.

رای مفید؟

در آخرین مرحله مبارزات انتخاباتی، ملانشون از یک «رای عملگرایانه» بهره برد. بسیاری از حامیان کمونیست ها، سوسیالیست ها، سبزها و دو نامزد چپ افراطی، در مواجهه با تهدید راست افراطی (یک برنده بالقوه در دور دوم)، ترجیح دادند به ملانشون رای دهند تا لوپن را حذف کند. اما “رای عملگرا” ابزاری قابل انطباق است که راست افراطی نیز می داند چگونه از آن استفاده کند. بسیاری از حامیان اریک زمور، مجادله گر پتانیست، در نهایت لوپن را انتخاب کردند. زمور که در یک مرحله از نظرسنجی ها ۱۸ درصد رای داشت، در نهایت تنها ۷ درصد آرا را به دست آورد، در حالی که رای لوپن از ۱۲ به ۲۳ درصد افزایش یافت.

«رای عملگرایانه» در راست میانه نیز نقش داشت: جمهوری خواهان محافظه کار و نامزد آنها والری پکرس – وارثان شارل دوگل، ژاک شیراک و نیکولا سارکوزی – تنها ۴.۸ درصد آرا را به خود اختصاص دادند. راست مدافع بازار آزاد بورژوازی به طور گسترده به سوی ماکرون که به مدت پنج سال با دو نخست وزیر از جناح راست، با سیاست مالی و اجتماعی در خدمت منافع بورژوازی بود، تغییر مکان داد.

اما ۲۲ درصد آرا ملانشون تنها نتیجه “رای عملگرا” نیست. پیش از این، در سال ۲۰۱۷، کمپین او توسط فرانسوی ها در کل به عنوان موفق ترین ارزیابی شد . کمپین ۲۰۲۲ نیز از همین سبک بود. ملانشون با عناصری بازگشت که قدرت او را در سال ۲۰۱۷ توضیح می‌داد: یک “راهپیمایی بزرگ برای جمهوری ششم” حدود صد هزار نفر را در ۲۰ مارس گرد هم آورد. در ۵ آوریل، او تجمعی را برگزار کرد که در آن به شکل هولوگرام در دوازده شهر ظاهر شد.

هر هفته، تیم‌های او چهل رالی در سراسر فرانسه و در هفته ی گذشته نود رالی ترتیب دادند. در تظاهراتی که ملانشون در آن حضور داشت، هزاران نفر گرد می آمدند. در پاریس، مارسی و تولوز ده ها هزار نفر گرد آمدند. او بهترین حضور را در میان همه ی ۱۲ نامزد انتخابات داشت. ملانشون همچنین مانند سال ۲۰۱۷ همیشه در شبکه های اجتماعی حاضر بود: در فیس بوک، توییتر و یوتیوب. اما اکنون Twitch و TikTok و نیز #AlloMélenchon نیز به ان ها اضافه شده بود. در بین همه آنها، ویدیوهای ملانشون بیشترین بازدید را داشتند. به همین ترتیب، مناظره های تلویزیونی او با زمور بیشترین بیینده را داشت. اگر به این ها اضافه کنیم که نامزد، برنامه و لوگو همانند سال ۲۰۱۷ بود، می توان گفت ملانشون کمپین موفقی را راه اندازی کرد و این موفقیت مرهون همان عناصر پنج سال پیش است.

با این حال، برخی تغییرات کوچکی در برنامه انجام شد. “طرح B” برای خروج از اتحادیه اروپا به نفع موضع توافقی تر “عدم اطاعت” از معاهدات اتحادیه اروپا کنار گذاشته شد و جنبه اکولوژیکی برنامه نیز با توجه خاص به بیماری همه گیر به میزان قابل توجهی تقویت شد.

فرانسه نافرمان به جبهه ی مردمی تبدیل و با ساختار جدیدی همراه شد: ملانشون یک «پارلمان جبهه مردمی» ایجاد کرد که سیصد شخصیت را گرد هم می آورد. نیمی از آنها رزمندگان، کادرها و نمایندگان منتخب «فرانسه نافرمان» هستند. اما نیمی دیگر افرادی هستند که به اتحادیه مردمی تعلق ندارند: سندیکالیست ها و فعالان کارگری، هنرمندان، نویسندگان، رهبران تشکل های مدنی، اتحادیه های کارگری، افرادی از احزاب سیاسی دیگر، فعالان محیط زیست، فمینیست ها و فعالان ضد نژادپرستی. این «پارلمان» گواه توانایی ملانشون برای جمع آوری نیروها و افراد جدید است. اما این عنوان گمراه کننده است – اعضای آن انتخاب نمی شوند، بلکه توسط ملانشون منصوب می شوند.

دور شدن

برای دومین بار متوالی، چپ در دور دوم انتخابات غایب است. این قبلاً اتفاق نیفتاده بود: هر بار چپ در دور دوم غایب بود (در سال‌های ۱۹۶۹ و ۲۰۰۲) پنج سال بعد بازمی‌گشت. این بار، عدم حضور چپ ماندگارتر و نگران کننده تر است. با این حال، در حالی که کل آرای نامزدهای چپ در سال ۲۰۱۷، ۲۷ درصد بود، در روز یکشنبه این رقم ۳۲ درصد (۲ میلیون رای بیشتر) بود.

این ردیه ای برای همه کسانی است که می گویند چپ تمام شده است. سیستمی که مدت ها بین چپ و راست تقسیم شده بود اکنون سه قطبی شده است: یک قطب راست افراطی در پشت لوپن، یک بورژوای لیبرال-اقتدارگرا پشت سر ماکرون، و یک قطب مردمی و چپ هوادار محیط زیست در پشت ملانشون. این نیروی آخری در ۲۴ آوریل غایب خواهد بود، اما به طور متناقضی در مرکز توجه قرار دارد، زیرا ماکرون و لوپن هر دو در تلاش برای جلب نظر رای دهندگان ملانشون هستند.آینده «فرانسه نافرمان» و بیش از آن، آینده چپ فرانسه به انتخاب هایی بستگی دارد که ملانشون در روزهای آینده انجام می دهد.

ماکرون ادعا می کند که “ارزش زندگی ما بیشتر از سود آنهاست” (تکرار یک شعار قدیمی جهانی گرایانه). یکشنبه شب، او – (علیرغم سوابق خودش) ملانشون را تحت فشار گذاشت تا تاکید کند نیاز فوری به بازسازی دولت رفاه، دفاع از «کارگران و افراد ناپایدار» و آغاز «چرخش زیست‌محیطی» وجود دارد. لوپن در همین حال از رای دهندگان چپ خواست تا از او حمایت کنند و از “تخریب اجتماعی” برنامه ریزی شده توسط “رئیس جمهور ثروتمندان” جلوگیری کنند. ملانشون و رای دهندگانش در واقع داور دور دوم خواهند بود.

حالا که ملانشون چپ را رهبری می کند، در چند هفته آینده چگونه رفتار خواهد کرد؟ پنج سال پیش، زمانی که اخبار تلویزیون نتایج را در ساعت ۲۰ شب انتخابات اعلام کرد، او مات و مبهوت ظاهر شد و بیش از دو ساعت صحبت کرد و تا نیمه های شب از پذیرش آمار رسمی خودداری ورزید. دور پیش تردید او و درخواستش برای رایزنی داخلی در مورد حمایت از ماکرون در دور دوم انتخابات با انتقادات گسترده ای مواجه شد. این بار، او به سرعت صحبت کرد و این نکته را مطرح کرد که “حتی یک رای نباید به لوپن داده شود.” با این حال، او به صراحت خواستار رای دادن به ماکرون نشد. او می‌داند که بخشی از رای‌دهندگانش با رأی ممتنع یا رای سفید خالی در دور دوم ظاهر می شوند و معتقد است که ماکرون عمداً جناح راست افراطی را تقویت می‌کند تا در روز انتخابات به‌عنوان «مانعی» در برابر این راست افراطی قرار گیرد.

 آینده فرانسه نافرمان، و بیش از آن، آینده چپ فرانسه، به انتخاب های او در روزهای آینده بستگی دارد.

آینده چپ فرانسه

اکنون دو سوال در برابر ملانشون قرار می گیرد: آیا او در راس جنبش خود باقی خواهد ماند؟ آیا او با توجه به انتخابات پارلمانی ژوئن، درب را به روی یک “اتحاد چپ” بزرگ باز خواهد کرد؟

آیا این آخرین مبارزات انتخاباتی ملانشون برای ریاست جمهوری بود؟ اکثر مفسران بر این امر تأکید دارند و خود او نیز گاه چنین گفته است. اما او همچنین در ۲۷ مارس در مارسی خاطرنشان کرد که در صورت لزوم «احتمالاً کمپین های دیگری را در صورتی که لازم باشد انجام خواهد داد». روز دوشنبه، دست راست او، نماینده مجلس آدرین کواتننز، به رسانه ها گفت: «این مرد در چشم انداز سیاسی غیر قابل جایگزین است. این طور مردان، پیاده‌هایی نیستند که بخواهند با هم تعویض شوند.» همراه دیگر او، مانوئل بومپارد، افزود: “هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد.”

مسلما ملانشون هرگز تقسیم قدرت را دوست نداشته است. او در سازمان‌هایی که در سال‌های اخیر تأسیس کرد، همواره توانسته از تکثرگرایی و رقابت‌های داخلی جلوگیری کند. مرد سوم فرانسه با ۲۲ درصد آرا، بعید به نظر می رسد مایل باشد و بتواند کناره گیری کند. او جانشین طبیعی ندارد. ملانشون در انتخابات ریاست جمهوری بعدی ۷۶ ساله خواهد بود. (اگرچه جو بایدن در سن هفتاد و هشت سالگی انتخاب شد). ملانشون هرگز قوی‌تر از موقعیت «پیرمرد خردمند»ی نیست که در طول این مبارزات به دست آورد. بنابراین، نمی‌توانیم احتمال حضور مجدد او را رد کنیم.

آخرین سوال مهم: ملانشون در آستانه انتخابات پارلمانی در ۱۰ و ۱۷ ژوئن (و با توجه به پنج سال آینده) چه خواهد کرد؟ ملانشون در سال ۲۰۱۷، که پیشتاز چپ بود، از هرگونه اتحاد با دیگر نیروهای چپ، از جمله کمونیست‌ها که از او در انتخابات ریاست‌جمهوری حمایت کرده بودند، امتناع کرد. فرانسه نافرمان هفده نماینده (از ۵۷۷ نماینده) به پارلمان فرستاد. بسیاری از چپ‌ها از او انتقاد کردند که چرا به تنهایی این کار را انجام داده و صفوف بقیه چپ‌ها را «در هم می‌کوبد». آیا او این بار راهی در جهت مخالف در پیش خواهد گرفت و به دیگران فرصت خواهد داد در یک خانه سیاسی مشترک به او بپیوندند؟

چنین جبهه ی جدید چپ دارای برنامه مشترکی خواهد بود (که بر اساس برنامه فعلی ملانشون مورد مذاکره قرار می گیرد)، رهبری گروهی خواهد بود و نامزدهای انتخاباتی برای کرسی های پارلمان بر اساس توازن قوا در داخل چپ توزیع می شود. ملانشون فرصتی تاریخی برای رهبری این جبهه دارد و در دو هفته گذشته مذاکراتی را با کمونیست ها و سبزها آغاز کرده است. ماه آینده به ما خواهد گفت که آیا چنین جبهه ای می تواند به وجود بیاید یا خیر.

منبع: ژاکوبن – مانوئل سرورا-مارزال – برگردان: حمید پارسا

https://akhbar-rooz.com/?p=149547 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کارگر کمونیست
کارگر کمونیست
2 سال قبل

با رای دادن به مکرون؟

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x