از روزِ پنجشنبهی گذشته ۱۴ آوریل ۲۰۲۲ تا امروز دوشنبه ۱۸ آوریل ۲۰۲۲ ( از ۲۵ تا ۲۹ فروردین ۱۴۰۱ )، همزمان با آغازِ ” عیدِ پاک ” ( به آلمانی : اُستِرن Ostern )، در دهها شهر در آلمان، برگزاریِ مراسمِ هر سالهی ” راهپیماییِ صلح ” در جریان است. این مراسم معمولاً به شکلِ گردِهمآییها و راهپیماییها و برنامههای متنوّع برگزار میشود. اوجِ این مراسم در امروز دوشنبه ۲۹ فروردین است.
این مراسم از دههی۶۰م ( دههی۴۰خ) آغاز شده است و از آن زمان، هر ساله در این روزها برگزار میشود. همانطور که از نامِ آن پیدا است، این مراسم از همان آغاز برای پشتیبانی از صلح در جهان، برای مخالفت با جنگ، با تولیدِ سلاح و با فروش آن برگزار میشود. سازماندهندهگانِ اصلیِ این مراسم، همچنان که از آغاز، محافل و انجمنهای اجتماعی/فرهنگیِ هوادارِ صلح، سندیکاها و سازمانهای کارگران و کارکنان، نهادهای هوادارِ حقوق بشر و محیطِ زیست و همانندِ آن، محافلِ وابسته به کلیسای مسیحیتِ پروتِستان،… و احزابِ چپ هستند.
برگزاریِ امسالِ این مراسم، همزمان شده است با لشکرکشیِ روسیه به اوکراین و در پیِ آن، افزایشِ یک جنگطلبیِ – از پس از جنگِ جهانیِ دوّم بینظیر – در آلمان، که بهویژه بر حکومتِ آلمان، بر مجلسِ فدرالِ این کشور و بر بسیاری از نهادهایِ مؤثّرِ آن چیره شده است. از اینرو، از همان نخستین روزهای این مراسم، کارزارِ گستردهای برای اِعمالِ فشارهای بسیار سنگین بر برگزارکنندهگانِ این مراسم آغاز شده است. این کارزار، از سوی حکومتِ آلمان و محافل و رسانهها و نهادهای راست و چپِ هوادارِ جنگطلبی و خواهانِ صدورِ سلاح به حکومتِ اوکراین سازماندهی و انجام میشوند. هدف از این فشارها، وادارکردنِ برگزارکنندهگانِ این مراسم برای دستکشیدن از صلحطلبی و از مخالفت با جنگ و با ” ناتو ” و از فرستادنِ سلاح به اوکراین؛ و کشاندنِ آنها به برافراشتنِ پرچمِ جنگ در این مراسم است.
از جمله: روبِرت هابِک ( ۵۲ ساله )، معاونِ صدرِ اعظمِ آلمان و وزیرِ اقتصاد ( از ” سبزها “، حزبی که در حکومتِ کنونیِ آلمان شرکت دارد )، از راهپیمایان خواسته است موضعِ روشنی در برابرِ جنگِ تهاجمیِ روسیه بر ضدّ اوکراین بگیرند. او گفته است: ” پاسیفیسم، امروزه یک رؤیای دور است … تماشاکردن یک گناهِ بزرگتر است… کاملاً روشن است که در این جنگ، مهاجم کیست، و چه کسی از خود دفاع میکند، و ما باید از چه کسی پشتیبانی کنیم، حتّی با سلاح. “.
لازم به یادآوری است که درست در رَوَندِ همین مراسمِ راهپیماییِ صلحِ امسال، آشکار شده است که ” سبزها “، در برابرِ جنگ در اوکراین، عملاً دو پارچه شدهاند: یعنی همزمان که وزیرِ خارجه و وزیرِ اقتصاد و وزیرِ کشاورزی – هر سه از این حزب – از حکومتِ اوکراین و فرستادنِ اسلحه به آن دفاع میکنند، شاخههایی از این حزب در برخی استانها و شهرهای آلمان، از جمله در استانِ تورینگِن، در این مراسم شرکت دارند و از شعارها و اهدافِ آن پشتیبانی میکنند. https://gruene-thueringen.de/thueringer-ostermarsch-2022/
از سوی دیگر، بسیاری از سیاستمدارانِ حزبِ FDP [ معروف به لیبرالها ]، حزبی که آن هم در حکومتِ کنونیِ آلمان شرکت دارد، از اتّهامهایی که سبزها به برگزارکنندهگانِ مراسمِ صلح میزنند، بسیار فراتر رفتهاند. از جمله، الِکساندِر/ گراف/ لامبسدورف ( ۵۵ ساله ) گفته است: ” کسانی که این مراسم را سازماندهی میکنند در اصل پاسیفیست نیستند بلکه ستونِ پنجمِ پوتین هستند “.
در کنارِ این موضعگیریها بر ضدّ مراسمِ راهپیماییِ صلح، محافلِ معیّنِ پُر قدرتی کوشیدند تا در همین روزها در برابرِ این مراسم، که معمولاً و به طورِ سنّتی در دستِ محافلِ چپ و صلح طلب بوده و هست، یک بدیل و جایگزینِ راست و ضدّ صلح را عَلَم کنند.
حنایی که دیگر مدّت ها است رنگی ندارد.
روز، دوشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۱، در مراسمِ ” راهپیماییِ صلح ” در شهرِ دورتموند ( آلمان ) شرکت کردم. این راهپیمایی، آخرین بخش از یک سلسله مراسم بود که از پنجشنبهی گذشته در منطقهی موسوم به ” راین – روهر ” (Das Rhein–Ruhr-Gebiet ) آغاز شده بود. این منطقه، دربرگیرندهی همهی شهرها و آبادیهایی در استانِ نُورد/راین/وِستفالِن می شود که در حاشیهی دو رودخانهی روهر و راین جای دارند و نزدیک به ۱۱میلیون جمعیت دارد.
نزدیک به ۶۵۰ تا ۷۰۰ نفر در آن شرکت داشتند. خودِ برگزارکنندهگان، شمارِ شرکتکنندهگان را یک هزار نفر و پلیسِ شهر آن را کمی بیش از ۴۰۰ نفر حدس زده است. سازمان دهندهگانِ کشوریِ این مراسم گفتهاند که شمارِ شرکتکنندهگان در سراسرِ کشور کمی بیشتر از سالهای پیش بود.
شرکتِ فقط نزدیک به ۷۰۰ نفر در این مراسم، آن هم پس از چندین روز که این مراسم در نزدیک به ۱۲۰ شهر در آلمان جریان داشت، اگر نگویم هیچ ولی بسیار کم بود. آن هم در این روزهای جنگِ اوکراین و بهویژه در این روزهایی که نظامیگری در آلمان تا به آن اندازه خطرناک بالا گرفت که در پس از جنگِ دوّمِ جهانی، که نظامیگریِ سُلطهگرانِ آلمانی آن بلای عظیمِ باورنکردنی را بر جهان تحمیل کردند، بینظیر است.
ولی آنچه بسیار مهمتر از کمّیتِ ناچیزِ شرکتکنندهگان است، همانا کیفّیتِ پایینِ این کمّیت، ولی از آن هم مهمتر، کیفیّتِ پایین و زنگارخوردهی خودِ این مراسم است. با آن که امسال، این مراسم، به طرزی کمسابقه موردِ هجومِ حکومتِ آلمان و محافلِ جنگطلب و دستِراستی قرار گرفت و مَردُم به پرهیز از شرکت در آن فرا خوانده شدند، ولی – به نظر میرسد -که همانا همین کیفیّتِ پایین است که سببِ اصلیِ این کمشماربودنِ شرکتکنندهگان است :
۱- منظورِ من از پایین بودنِ ” کیفیّتِ کمّیتِ ” شرکتکنندهگان این است که – به نظر میرسد – شمارِ نزدیک به همهی این شرکتکنندهگان، از یکسو، همانهایی هستند که هر ساله در آن شرکت میکنند و در این باره تغییرِ چندان تازهای دیده نمیشود؛ و از سوی دیگر، این افراد – به نظر میرسد – که سالیانِ سال است از چارچوبِ ” اعضا “ی آن گروههایی که این مراسم را برگزار کردهاند، فراتر نرفته است.
۲- منظورِ من از پایینبودنِ ” کیفیّتِ ” خودِ این مراسم این است که – به نظر میآید – این مراسم تبدیل شده است به یک دستگاهی خودکار، که هر سال یکبار آن را روشن میکنند و دستگاه هم مثلِ همیشه به طورِ خودکار به انجامِ آن کارهایی که به او فرمان داده شده است به کار میافتد، و سپس تا سالِ دیگر خاموش کرده میشود.
این مراسم، گویی، جان در بدن ندارد. از هرگونه تجلّیِ احساسات خالی است. نه خود شوقی و شوری دارد و نه شوق و شوری در دیگران بر میانگیزد. انگار که برپاکنندهگانِ این مراسم، خود عامدانه آن را چنین پرداختهاند.
این مراسم، حنایی است که هیچ رنگی ندارد. گُلی است که هیچ بویی ندارد. حتّی آن پارچهنوشتهایی هم که بر دوشها گرفته میشوند نیز فریاد میزنند که الآن چندین سال است که عوض نشدهاند. هم پارچهها رنگِ کهنهگی دارند و هم نوشتهها.
هینطور هستند آن مطالباتِ این مراسم در بارهی صلح و جنگ. مطالباتی که اگرچه همه درست و مهم هستند، ولی بسیار تکراری و زنگارگرفتهاند. جان ندارند. نه حسرتی بر میانگیزند و نه امیدی.
افزون بر اینها، خودِ زبانِ سخنرانیهای این مراسم هم، به زبانِ انسانهای نگران از جنگ و بمب شباهتی ندارد. به گفتهی «نیما»: “زبانِ دل/افسردهگان نیست”. بلکه یک زبانِ خشک، محتاط، اداری، و بیروح است. نه تنها دل را با شوری در نمیآمیزد بلکه شعور را هم به تأمّلی بر نمیانگیزد.
بیمِ آن دارم که آنچه در بارهی کیفیّت و کمّیتِ پایینِ این مراسم در شهرِ دورتموند گفتهام، به احتمالِ بالا، در بارهی این مراسم در شهرهای دیگر هم درست است.
امّا فقط حنای این مراسم نیست که در این کشور، دیگر رنگی ندارد؛ بلکه حنای انتقادها و مخالفتهای آن نهادهایی هم در این کشور به کلّی بیرنگ شده است که دیری بود با این مراسم به ظاهر سرِ ستیز داشتند ولی در این روزها که بیشتر و آشکارتر از گذشته بر طبلِ جنگهای سُلطهجویانه میکوبند، به تکرارِ اتّهاماتی نسبت به این مراسم دست زدند که – حتّی اگر رگههایی از واقعیت هم داشته باشند – باز بیشتر به حنای رنگباخته شباهت دارند. گیرم که این نهادها احتمالاً این مراسم را، در همهی طولِ این دههها، نه به لحاظِ احترام به دموکراسی بلکه از این لحاظ تحمّل میکردهاند که آن را – در برابرِ خطرِ جنبشهای قویتر و جذّابترِ صلحخواهی – به سودِ خود میدانستهاند. هیچ دور از واقعیت نیست که این اتّهامزنیها به این مراسم، در حقیقت، کمتر برای فشار بر خودِ این مراسم، و بیشتر برای جلوگیری از شعلهورشدنِ یک جنبشِ فراگیر و جدّیترِ صلحطلبی شود.
مراسم، پایان مییابد ولی به نظرم میآید که پرسشی را میبینم که در بالای سرِ این مراسم در اهتزاز است : کجاست آن نیروی تازه نَفَس، آن انبوهِ انسانها که جانِشان از اینهمه بمب و سلاح و جنگِ آفرینیِ سُلطهجویان و کُشتارِ انسانها در گوشه و کنارِ جهان ما بهراستی آتش گرفته است؟ کجاست این نیرو در این کشور، تا زنگارها را از درون و بیرونِ این مطالباتِ بر حق پاک کند، و این مطالبات را از دستِ این زنگارگرفتهها در آوَرَد، و دفاع از صلح را برای همهگان شورانگیز سازد؟
محمّدرضا مهجوریان ۲۹ فروردین ۱۴۰۱
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- بایگانی مطالب محمدرضا مهجوریان در سایت قدیم اخبار روز
- اشارهای کوتاه در بارهی اعتراضهای خیابانی و غیرِ خیابانیِ مَردُم در پیوند با “کُرونا” – محمدرضا مهجوریان
- تنگناییهایی در گسترهی عظیمِ مَثنَوی مولانا جلالالدین محمّدِ بلخی – محمدرضا مهجوریان
- پیشگفتارِ “هانس مایِر” بر کتابِ «آگاهیِ نگونبخت» – محمدرضا مهجوریان
Ostermarsch همیشه خیلی آرام شروع میشه ، افراد مختلفی در این روز به جمع میپیوندد ،المانی ،ایرانی ،ترک،عرب و غیره ولی بیشتر گروهای چپ .
تا حالا به یاد نمیآورم که کسی را از جناههای راست،راست ،راستمیانه و راستچپ دیده باشم بیشتر چپ چپ و همچنین حزب چپ آلمان امسال هم چند نفر از حزب چپ ایران .
وهم چنین افرادی انفرادی که فقط صلح واقعی میخواهند وهیچ اداعای بهتر بودن از دیگری ندارند.
در این روز هیچکس دو 🔥 ه نیست .
این روز، روز صلح ☮️ است .
این روز کهنه شدنی نیست واگر هم تعداد زیادی در آن شرکت نمیکنند دلیل کیفیت پایین این مراسم نیست.
خیلیها هم که بطور مستقیم در این روز شرکت نمیکنند ولی چشم امیدشان به صلح وپیامیاست که این روز به تمام دنیا صادر میکند .
این روز تنها روزی است که صلح نه به دروغ ، با همان تعداد کم شرکت کننده و شاید نه با فریاد وبیشتر با سکوت و نوشتههای رنگ و رو فته و شعارهای کهنه ☮️ صلح که هیچ موقع قدیمی نمیشوند به نمایش گذاشته میشود .
تا موقعی که این روز Ostermarsch هست ،امید هم هست .
مشکل در تظاهرات کم رمق و غیر میلیونی نیست ، تحلیل و برداشت و انتطار ما در این لحظه عجولانه است ،صبر داشته باش ،آینده به صلح تعلق دارد.