جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

فداییان خلق ایران (اکثریت): در سال‌گرد کشتار بنیان‌گذاران سازمان در ۲۹ فروردین ۱۳۵۴؛ «بخوان به نام گلِ سرخ در صحاری شب»

۴۷ سال از روزی می‌گذرد که شکنجه‌گران ساواک محمدرضاشاهی، زبونانه هفت تن از بنیان‌گذاران سازمان ما و دو تن از مجاهدین خلق ایران را بر فراز تپه‌های اوین کشتار کردند. یاران ما، فداییان خلق احمد جلیلی افشار، بیژن جزنی، حسن ضیاء ظریفی، سعید (مشعوف) کلانتری، عباس سورکی، عزیز سرمدی و محمد چوپان‌زاده، و رزمندگان مجاهد کاظم ذوالانواری و مصطفی جوان خوشدل را بزدلانه از میان یاران‌شان، از میان ما، ربودند و به گلوله‌های سربی به خون نشاندند. فردای آن روز به امرشان روزنامه‌ها قصّه‌ای حکومتی، ساخته و پرداختهٔ ذهن جنایت‌کار آنان را بافتند و منتشر کردند، مبنی بر کشته شدن ۹ زندانی در حال فرار. هرگز کسی این خدعه را باور نکرد و هنگامی نیز که پس از سرنگونی شاهِ کودتا در بهمن ۱۳۵۷ شکنجه‌گری از جانیانِ آن روز تپه‌های اوین در دادگاه حاکمان بیدادگر تازه به قدرت رسیده شرح ماجرای آن کشتار شنیع را بازگفت، این اعتراف موجب شگفتی هیچ کس نشد.

۹ آزادهٔ جان‌باخته در روز ۲۹ فروردین ۱۳۵۴ بر فراز تپه‌های اوین تنها  مبارزانی نبودند که در دوران ۲۵سالهٔ پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به دست و دستور حکومت کودتایی محمدرضا شاه پهلوی در راه آزادی و سرفرازی ایران و ایرانی جان باختند. با این حال این واقعیت که نظام شاه برای سر به نیست کردن آنان که از بیدادگاه‌های خود آن نظام حکم زندان داشتند و در حال گذراندن دوران «محکومیت» خود بودند، دست به دسیسه‌چینی یازید، خودویژگی این کشتار است.

آن چه موجب طرّاحی این جنایت از سوی نظام حاکم شد، جای‌گاه این ۹ تن در مبارزه علیه حکومت محمدرضاشاه پهلوی بود. این جای‌گاه در طرح این واقعه و نیز در ماندگاری پژواک آن تأثیرگذار بوده است.

تا جایی که به سازمان ما برمی‌گردد، هر هفت رفیق جان‌باخته در ۲۹ فروردین ۱۳۵۴ بنیان‌گذاران گروه موسوم به «گروه یک» بنیان‌گذار سازمان بودند، که برخی از آنان از کورهٔ مبارزات پساکودتای آمریکایی – انگلیسی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ برآمده و دارای تجربه، دانش و توان مدیریتی شایان توجه و بسیار برجسته‌ای بودند که به آنان نقشی ممتاز در مبارزه با نظام شاه بخشیده بود. در این میان فدایی خلق، رفیق بیژن جزنی دارای نقشی بی‌بدیل و یگانه در سازمان و جنبش ما بود. رفیق بیژن در سازمان‌دهی شبکهٔ مخفی فداییان خلق درون زندان، در ارزیابی و تبیین کاربردها و راه‌بردهای سیاسی جنبش فداییان خلق، در تدوین تاریخ جنبش جوان ما و در آموزش و فرارویاندن زندانیان فدایی به چهره‌هایی توانا جایگاهی منحصر به فرد داشت. بسیاری از رفقایی که از آموزش‌های رفیق بیژن بهره‌مند بودند، پس از آزادی از زندان در سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران نقشی تأثیرگذار در مبارزه در راه آرمان‌های ما ایفاء کردند.

وقوف دشمنان مردم بر همین نقش رفیق جزنی و دیگر رفقای ما بود که موجب طرّاحی نقشهٔ کشتار قانون‌شکنانهٔ آنان از سوی نظام محمدرضاشاهی شد. در زمستان ۱۳۵۳ گروه بزرگی از زندانیان فدایی از زندان‌های گوناگون به زندان اوین منتقل شدند. هدف نظام قطع ارتباط زندان با بیرون به منظور محروم کردن سازمان از توان رهبری رفیق بیژن جزنی و دیگر یاران توانای زندانی ما بود. رفقای ما احمد جلیلی افشار، بیژن جزنی، حسن ضیاء ظریفی، سعید (مشعوف) کلانتری، عباس سورکی، عزیز سرمدی و محمد چوپان‌زاده در کنار رفیق حمید اشرف فرماندهٔ افسانه‌ای فداییان خلق، تنها رهبرانی بودند که از دوران آغازین بنیان‌گذاری سازمان و از نسل بنیان‌گذار سازمان زنده مانده بودند. همهٔ ۷ رفیق در سال ۱۳۴۶ و پیش از آغاز مبارزهٔ مسلحانهٔ فداییان خلق دستگیر و زندانی شده بودند و در هیچ عملیات مسلحانه‌ای نقش نداشتند و از این رو نظام شاه که در اواخر سال ۱۳۵۳ با راه‌اندازی حزب فرمایشی رستاخیز در صدد یک‌دست کردن درونی نظام نیز بود، موجب و دلیلی برای صدور متأخر حکم اعدام برای این مبارزان فدایی نداشت و از این رو دست به این جنایت بزرگ زد.

تلاش برای ممانعت از ارتباط متقابل بخش‌های درون و بیرون از زندان جنبش فداییان خلق، به ویژه به منظور جلوگیری اکید از درز اخبار و اطلاعات به دست آمده از نقشه‌های حکومت در جریان بازجویی‌ها به بیرون از زندان، با حذف ملاقات‌های هفتگی بخش قابل توجهی از مبارزان فدایی تا سال ۱۳۵۵ و پس از کشتار رفیق حمید اشرف و مجموعهٔ مرکزیت سازمان در روز تلخ ۸ تیر ۱۳۵۵ و حتی پس از آن و جان باختن رفقایی از مرکزیت جدید سازمان ادامه یافت و تنها در نیمهٔ دوم سال ۱۳۵۵ و دست‌یابی نظام شاه به این جمع‌بندی توهّم‌آمیز که در نابودی جنبش ما فداییان خلق ایران موفق بوده است، این گروه از رفقای زندانی دوباره پس از دورانی طولانی دوباره از امکان ملاقات‌های هفتگی خود برخوردار شدند.

با وقوع انقلاب بهمن ۱۳۵۷ و در سال‌های پس از آن به وضوح عیان شد که تلاش نظامِ کودتایی محمدرضاشاه پهلوی در نابودی جنبش فداییان خلق تلاشی مذبوحانه و این باور، توهّمی بیش نبوده است. و ما فداییان خلق در آن سال‌های تاریخی و دوران‌ساز جای خالی رفقای عزیز خود احمد جلیلی افشار، بیژن جزنی، حسن ضیاء ظریفی، سعید (مشعوف) کلانتری، عباس سورکی، عزیز سرمدی و محمد چوپان‌زاده را حس کردیم و به باور بسیاری از ما فداییان خلق نبود آنان و درایت و مدیریت و توانایی‌های بی‌بدیل‌شان در پیمودن راه‌ها و اتخاذ راه‌بردها و کاربردهای خطا نقشی تعیین‌کننده داشت.

۴۷ سال از روز تلخ ۲۹ فروردین ۱۳۵۴ می‌گذرد، از وقوع جنایتی که پیچیدن خبر رخ دادن آن اندوهی گسترده و ژرف در قلوب آزادی‌خواهان سترگ ایران آفرید و به جای گذاشت. و هنوز که هنوز است این جنایت حکومتی در هیچ دادگاه صالحه‌ای مورد رسیدگی قرار نگرفته است و جانیان آن کشتار و آمران و عاملان آن متحمّل هیچ مجازاتی نشده‌اند.

در ۴۷ سالی که از آن جنایت برنامه‌ریزی‌شدهٔ هولناک می‌گذرد، هزاران ایرانی آزادی‌خواه و عدالت‌پژوه، هزاران فرزند سربلند این سرزمین کهن به دست نظام شاه و پس از آن به دست نظام ولایی جمهوری اسلامی ایران به انواع و اقسام حیل و شیوه‌ها و روش‌های جنایت‌کارانه جان باخته‌اند، اما این همه هرگز نخواهد توانست لکهٔ ننگی را از دامن نظامی بشوید که با ادعای ره‌سپردن به سوی «تمدن بزرگ» فرزندان ایران را به دلیل خواندن یک کتاب داستان به زندان می‌انداخت و صدها تن از مبارزان را قربانی داغ و درفش و شکنجه و کشتار کرد. جنایات پرشمار جمهوری اسلامی ایران هرگز نباید و نمی‌تواند بر جنایات نظام کودتایی محمدرضاشاهی گرد فراموشی بپراکند.

و امروز که وارثان و میراث‌داران و هواخواهان پهلوی‌ها می‌کوشند با ادعای کذب باور به آزادی و مردم‌سالاری، گوی سبقت از دیگر ایرانیان و نیز از مبارزان صادق و صدیق و دیرین این راه پرسنگلاخ بربایند، این حقّ آزادگان ایران است که این پرسش را راسخ در برابر آنان قرار دهند که چرا نظام پادشاهی‌تان چنین زبونانه زندانیان حکم‌گرفته از دادگاه‌های خود را کشتار کرد. این حقّ ماست که برای این پرسش خواهان پاسخ باشیم و این حقّ ماست که از حقّ زندگی این سرفرازان تاریخ نگذریم و این حقّ ماست که در اولین فرصت ممکن، حتی پس از گذشت هزار سال از این جنایت بزرگ آمران و عاملان این کشتار را به دادگاه عدل بکشانیم.

و تا آن روز و زمان بر ماست که نام جان‌باختگان سرفراز ۲۹ فروردین ۱۳۵۴ را ارج گذاریم، چنان که شایستهٔ شأن و نام و مقام آنان است و نگذاریم که نام و یاد آن بزرگان به دیار فراموشی بکوچد.

پنج‌شنبه، ۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ (۲۱ آوریل ۲۰۲۲ میلادی)

هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

https://akhbar-rooz.com/?p=150965 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
نسیم
نسیم
1 سال قبل

جنایت تپه های اوین نهایت توحش بود و فراموش شدنی نیست. یاد و نام این رفقا و مجاهدین برای همیشه گرامی و پاینده باد. جنایت تپه های اوین ضمنا” درسی برای آنچه چپ نباید باشد هم هست.
از جنبه تحلیلی باید گفت که بیژن جزنی نقش شاخصی در زدورن سمتگیری رادیکال بنیانگذاران اولیه فدایی و حزب توده ای کردن سازمان داشت که بعدا” در شکل اکثریت نمایان شد.
او همچنین در طرد و منزوی کردن مصطفی شعاعیان (که شنیدن افکارش در سازمان ممکن بود نتایجی در رد دیکتاتوری لنینیسم و پذیرش سوسیالیسم دموکراتیک مارکس داشته باشد) نقش داشت. شاید تمرکز روی مبارزه داخلی، تهی شدن سازمان از ایده ئویوژی رادیکال اخمدزاده پویان علیرضا نابدل و امثالهم بود که راه را برای رشد افرادی مثل بهروز ارمعانی و حتی حمید اشرف باز و منجر به ضربات سال ۵۵ گردید. اگر فردی با توانایی های تئوریک حمید مومنی بطور تمام وقت مسئول کوبیدن شعاعیان نمی شد شاید بسیار زودتر از دیگران به نتایج ارزشمندی در جمع بندی حرکت و دستاوردهای مشی چریکی می پرداخت.
ناتوانی فداییان در تاثیر گذاری ۵۷، انشعاب راست گروه منشعب و ناتوانی درسازماندهی چپ هم بخشا” به تاثیر نظرات توده ای بیژن جزنی برمیگردد.

احمد زمانی
احمد زمانی
1 سال قبل

به فرض که این دوستان شما کشته نمیشدند و میتوانستند حکومت مورد نظرشان را که یک حکومت کمونیستی بود و ایران را به کشوری نظیر یوگوسلاوی و چکسلواکی تبدیل کنند و اطاعت محض از رفقای کرملین را دستور کار خود قرار دهند آیا به مردم ایران اجازه تشکیل احزاب مخالف میدادند؟ یقینا خیر! و اگر گروهی در مخالفت با آنها پافشاری میکرد سرنوشتی غیر از اعدام داشت؟ شماهم اگر موفق شده بودید با مخالفین خود همین کار را میکردید با قساوت قلب بیشتر. مخالفینتان را مزدور اموریالیسم و آرزو مندان بورژوازی کمپرادور مینامیدید و در قساوت قلب اصلا کم نمی آوردید. حالا که سرنوشت کنونیسم معلوم شده دنبال چه هستید؟

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x