کوروش طاهرنسب: گروه خاصی از خانمها هر روز به ورزشگاه بروند، چه تاثیری در حقوق اولیه زنان نیمی بیشتر از ایران دارد؟ چرا در بازی نظام که ما، در میدان آن ،هر روز پاس می گیریم و پاس می دهیم، شرکت می کنیم. این بازی را، نظام ولایت فقیه می پسندد، چون می داند که حقوق پایه زنان را با چنین موضوع های نه چندان با اهمیت ، بیشتر نقض و زیر پا گذارد و ما هم خوش خوشانمان شود که، اطلاعیه و بیانیه چند ده نفره صادر کنیم و یا فلان خانم، یواشکی نفس مسیحای اش را باد نامه برای فیفا کند و نشان دهد که این اپوزیسیون نظام ولایت ، تا چه اندازه ضعیف و سرگردان است. وقتی به اصل تحقیر زنان و تبعیض های بنیادی و نقض مطالبات حقوق بشری بانوان کشورمان تعمق و تفکر کنیم، بیش روی مان روشن است که ،نه فقط هیچ بهبودی حتی اندک حاصل نشده است ،بلکه بر حجم آنها نیز اضافه شده ! همه تبعیضها و تحقیرهای بانوان سر جای شان محکم اند: لچک و چادر سر جای اش است. تبعیض و قوانین زن ستیزانه سر جای اش است. خودفروشی برای تامین هزینه های زندگی سر جای اش است. محرومیت از آموزش و پرورش سر جای اش است. ازدواج در سنین کودکی سر جای اش است. چند همسری سر جای اش است. شهادت زن موجه نیست و…! زنان فقط در چند زمینه خیلی تغییر کرده اند: فروش کلیه ، حراج رحم و اعضای بدن، صادرات به کشورهای همجوار، زندگی پرستوئی، آلودگی به فساد اجباری و تحمیلی، بی مسئولیتی ناشی از فشارهای اقتصادی و روابط از هم گسسته خانوادگی و اجتماعی، بیکاری و کار رایگان، افزایش بد اخلاقی و بی اخلاقی، تفکیک جنسییتی مضاعف. این زنان کدامند؟ پایگاه اجتماعی و طبقاتی شان کجاست؟ نزدیک به چهل و پنج میلیون زن در ایران، بسیار خوشبینانه شش تا هفت درصدشان از زندگی مرفه و یا متوسط برخوردارند. حداقل ۹۰ درصدشان جزو طبقه زحمتکش و فقیر و بدتر زیر خط فقر جامعه اند! این اکثریت مطلق، فکرشان نان است و مثل ما مردان، به خربزه فکر نمی کنند.
همه ما میدانیم ورزش فوتبال برای لذت، شادمانی، تخلیه هیجان و احساسات در فضای آزاد و محیط با نشاط است. این چه آزادی است که زنان در ورزشگاه آزادی با لچک و روسری و مانتو حاضر شوند و مثل زمینهای فوتبال اسرا در اردوگاههای نازی های آلمان، در محاصره نیروهای بسیجی و سپاه پاسداران هورائی بکشند و شیپوری بزنند!
یک زن در محاصر مردان چند چهره! مردان بازیگر در میدان ورزش و در زمین ایده ئولوژی! تغییر قیافه را می بینیم اما متوجه تغییرنکردن افکار و اهداف نیستیم! یکی با شال حضرت عباسی و آن یکی با سربند یا زهرا و این آخری، با افطاری در زمین مسابقه، به خوش باوری ما می خندند و می دانند که ما چشم بسته برای شان هورا می کشیم! تازه، میخواهیم از حقوق زنان حمایت کنند! چه توهم دلپذیری!
متوجه نیستیم و یا خود را به قول معروف به کوچه علی چپ میزنیم و قبول نمی کنیم که فوتبال در جمهوری اسلامی به طور کامل مردانه است ،و بانوان ایران هویت ورزشی مستقلی ندارند. قید و صفت مردانه را باید در فرهنگ حاکم بر جامعه جستجو کرد که چگونه جامعه کنونی ایران تحت حاکمیت نظام عقیدتی جمهوری اسلامی خصلت فرد گرائی و ماهیت تبعیض نژادی دارد. آنچه که در فرهنگ باستانی ایرانیان و بر گرفته از آموزه های زرتشت ،یعنی پندار نیک، رفتار نیک و کردار نیک، شالوده جمعگرائی فرهنگ ایرانیان بوده، از بین رفته و فرد پرستی، فردگرائی، گریز از جمعگرائی در درون فرهنگی فاسد و جامعه ای روان پریش، جای آنها را گرفته است.
در چنین اوضاعی که گروههای متعدد و ذینفوذ آنهم، با اعتقادات برتری مردان بر زنان، فوتبال را در محاصره خود قرار داده اند، نمیتوان ثبات و یا برنامه ای برای پیشرفت و رعایت عدالت، در مجموع این تشکیلات و شبکه حاکم متصور بود. چون اصول دموکراتیک بر چرخه سیاسی و اداری طیف ها و کل نظام جمهوری اسلامی ایران، حاکم نیست .لذا هر طیفی، برای رسیدن به مقاصد خود، به بدترین شکل ممکن و بسیاربیرحمانه سعی در زدن و حذف طرف های مقابل می کند. بدیهی است که در جریان این جنگ و دعوای کسب قدرت، در قلمرو ورزش، مردم، هواداران و کل ساختار فوتبال کشور، آسیب های جدی می بیند. اینجا است که بانوان به لحاظ قوانین شرعی سخت گیرانه و ارتجاعی، در کنار این بلبشوی مدیریتی و ساختاری، در تمام اشکال ورزشی از تمرین و بازی کردن تا عزم جزم کردن برای تماشای فوتبال در استادیوم، بیشترین آسیب روحی، روانی، شخصیتی و اجتماعی را می بینند و باید به اجبار این صدمات را تحمل کنند.
در جمهوری اسلامی ایران، درک سوگیری جنسیتی نیز، در بسیاری از حوزه های ورزشی مشهود است. توزیع مشاغل در این رشته (مربیان، مدیران، مسئولان، مدیران و روزنامه نگاران ورزشی) به شدت به سمت مردان متمایل شده و بر پیشرفت زنان در ورزش تأثیر نامطلوبی گذاشته است. با وجود اینکه زنان برای دست یابی به آن تلاش می کنند، اما از دستیابی به عدالت و تامین مطالبات شان ناتوان و فاصله زیادی دارند.
زنان علاقمند به ورزش و در اساس اکثریت مطلق بانوان ایران، با مشکل نوظهور و تازه ای روبرو اند که نتیجه بحرانهای اقتصادی و تغییر در پایگاه اقشاری است که هویتی از خود ندارند. بلکه از طریق رانت و امتیازات حکومتی به پایگاه طبقاتی جدیدی رسیده اند. این اقشار نوظهور مستقیم و غیرمستقیم ابزار تبلیغاتی معرفی ایده ئولوژی نظام ولایت فقیه هستند. گذشته از زنان ورزشکار و ورزشدوست، فارغ از فقر شدید وسایل و امکانات ورزشی در قلمرو ورزش همگانی و نداشتن فرصت برای چند دقیقه ورزش روزانه، آنهم بخاطر درگیر با مشکلات و مسایل حاد معیشتی، زنان هوادار و علاقمند به تماشای فوتبال، با بحران هزینه تامین بلیط و اذیت و آزار و هتک حرمت روبرو هستند. افزایش نرخ بلیط بازیهای مهم، موجب شده تا قشر خاصی توانائی تامین هزینه بلیط و هزینه های جانبی رفت و برگشت را به استادیوم ها داشته باشند. میتوان گمانه زنی کرد درصدی اندک از بانوان که وجهه غالب آنان متعلق به متوسط ها و لاکچری های رشد کرده در نظام جمهوری اسلامی ایران اند، گرایش بیشتری به رفتن به ورزشگاه ها دارند. هر چند این نیز،از حقوق طبیعی و مدنی آنان است.
در غیاب انجمن، اتحادیه، کانون، سندیکا و احزاب مستقل و کارا و رسانه های مستقل و پیشرو، هیچ تضمینی برای حضور زنان در ورزشگاهها نیست که در صورت بروز حوادثی مثل وقایع تلخ و زن ستیزانه اخیر ورزشگاه مشهد، بتوان اعاده حیثیت و پیگیری قانونی کرد. اجرای قانونی که خود نظام آن را تهیه و تصویب کرده، نیز قابل اتکا نیست. زیرا وجدان و عدالت در آن حاکم نیست. متاسفانه و خیلی هم متاسفانه، مردان فوتبالی و تماشاگران مرد، نه فقط در نظر و عمل از حقوق زنان و تماشاگران اش، دفاع نمی کنند، بلکه اگر هم، مخالف زنان نباشند، علاقه ای به درگیر کردن در موضوع حقوق زنان از خود نشان نمی دهند. این که هشت ده نفر خاص، فقط حامی حقوق زنان باشند، مرثیه ای تلخ و شرمساری بزرگی برای جامعه فوتبال مردانه ایران است. از بازیکن گرفته تا مربی و مدیر و رسانه ورزشی و پیشکسوت های کیلوئی! باید گفت داخل پیش کش، به خارج بچسب! چند نفر لژیونر در خارج هستند، کدام شان پای دفاع از حقوق زنان و تماشاگران زن ایستاده اند! در حالیکه ما را نمیشناسند و از رویاروئی با ما خودداری می کنند، چون اپوزیسیون هستیم، آنوقت از این ها میخواهیم بیآیند و از حقوق زنان حمایت و دفاع کنند. بدیهی است بر اساس آزادی بیان و اندیشه و آزادی چاپ و انتشار در غرب دموکراتیک، میتوان از صبح تا شب اطلاعیه و پیام صادر کرد. اما مهم این است که این قبیل پیام ها و اطلاعیه ها چه تاثیرات حتی اندک میتواند داشته باشد؟
زوال فرهنگ
فرهنگ ضد فرهنگی و ادبیات ضد صلح و دوستی ، در جمهوری اسلامی ایران، با بازتاب های سیاسی و اجتماعی در فوتبال به شعله های سوزانی گرائیده. واژه قهرمان و پهلوان از بین رفته و این حکومت است که همه چیز را وارونه و بزرگ نشان می دهد. تکیه حکومت بر شناخت است و می داند رگ مذهبی در خون اکثریت این جماعت ورزشکار شیعه مسلمان و حتی مسیحی ایرانی اش جاری است و اگر هم نباشد، بلدند چگونه نقش بازی کنند. چگونه می توانند ایده ئولوژی حاکم را مثلا با افطاری در وسط زمین بازی تبلیغ و ترویج کنند. مگر می توان فوتبال را جدا از فرهنگ حاکم بر نظام سیاسی تعریف کرد!
توهین به زنان
موضوع توهین به زنان و ندادن اجازه ورود به آنان برای تماشای بازی ایران و لبنان در ورزشگاه مشهد، همچنان در رسانه ها و شبکه های مجازی پیگیری می شود. طبق معمول پای فیفا هم، به این ماجرا کشانده و باز شده. این فیفا چیست و کیست که بدون استثنا همه ی ما به آن دلبسته ایم و در انتظار مجازات با هر نوع و درجه ای از جانب این تشکیلات جهانی فوتبال، علیه جمهوری اسلامی ایران هستیم! مثلی است که می گوید، چاقو هیچ وقت دسته خودش را نمی برد! هنگامی که فیفا هفتاد و دومین کنگره خود را در ۳۱ مارس ۲۰۲۲ در دوحه قطر تشکیل داد تا برای جام جهانی آماده شود، روزنامه نگاران، انجمن های فوتبال، هواداران و دیگران بر خلاف روزهای قبل از این مراسم مقامات فیفا و هم مقامات قطری را در مورد نقض حقوق بشر در کشور خلیج فارس تحت فشار قرار ندادند. علیرغم هشدارهای مکرر و شواهد ملموس در مورد نقض حقوق بشر در قطر علیه کارگران شاغل در پروژه جام جهانی ۲۰۲۲، فیفا از اهرم یا اختیارات خود برای تحت فشار قرار دادن قطر برای عمل به وعده های اصلاحی خود استفاده نکرده است. دلیل مهم و پشت پرده اش هم مالی و قدرت اقتصادی نئو لیبرالیسم است که فیفا در نظر و در عمل به آنان وابسته است. تا جائی که اقدامات اندک و تبلیغاتی مقامات قطر را پوشانده است و از روایت و اطلاعات کذائی مقامات مبتنی بر رفاه کارگران که به وضوح واقعیت کارگران مهاجر را منعکس نمی کند، دفاع کرده است. فیفا همچنین نتوانسته است به طور موثر سایر قوانین سرکوبگرانه در مورد آزادی مطبوعات، حقوق دگرباشان جنسی و حقوق زنان را پس بزند.
زنان، ما و سرگردانی فیفا
هر جا مصلحت ایجاد کند، فیفا بر اساس اصل “اقناع نظر و اطمینان از موضوع دخالت در امور یک فدراسیون” نسبت به تعلیق فوتبال یکی از اعضای اش اقدام میکند. این پروسه به دو صورت قابل تحقق است:
۱- مسئولان فدراسیون ملی یک کشور یا نهادهای دخالت کننده رسما در بیانیه، گفتوگو یا مکاتبه به گونهای طرح موضوع کنند که معنای مستقیم دخالت در امور فدراسیون فوتبال از آن برداشت شود.
۲. فیفا بر اساس اطلاعات و اخباری که پیرامون اتفاقات فدراسیون ملی یک کشور در حال رخ دادن است به این موضوع واکنش نشان میدهد. مجرای پیگیری فیفا، هیاهوها و جنجالهای انواع و اقسام گروهها و افراد در شبکه های مجازی نیست، بلکه فیفا طی مکاتبهای رسمی با فدراسیون فوتبال و دولت آن کشور، درخواست میکند که نسبت به اتفاقات مطرح شده پیرامون موضوع دخالت احتمالی نهاد سوم در فوتبال روشنگری کند. اینجا یک نکته مهم و ظریف وجوددارد: بطور مثال موضوع آزادی ورود زنان به ورزشگاه در جمهوری اسلامی ایران، با بطور مثال موضوع نقض حقوق بشر کارگران شاغل در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، با اینکه در اساسنامه فیفا در برگیرنده یک موضوع واحد است، اما کوشش و توجه به هر کدام از این دو موضوع مشابه، متفاوت است. در بخش اهداف اساسنامه فیفا آمده است:
اهداف
اهداف فیفا عبارتند از:
الف. ارتقای دائم بازی فوتبال و پیشبرد آن در جهان در پرتو یکپارچگی ، آموزش و تعالی ارزشهای فرهنگی و انسانی آن بخصوص از طریق جوانان و برنامه های توسعه ای آنان؛
ب. سازماندهی مسابقات بین المللی مربوط به خود؛
ت. تنظیم ضوابط و مقررات حاکم بر بازی فوتبال و امور مرتبط و تضمین اجرای آن؛
ث. کنترل بر برگزاری هر گونه مسابقات فوتبال از راه برداشتن گام های مقتضی در جلوگیری از نقض اساسنامه، مقررات یا تصمیمات فیفا یا قوانین بازی،
ج. تلاش نموده تا اطمینان یابد که بازی فوتبال در دسترس تمام کسانی است که مایلند در آن شرکت کنند صرفنظر از جنسیت یا سن آنها؛
د. ترویج و توسعۀ فوتبال زنان و حضور کامل زنان در تمامی سطوح مدیریتی فوتبال
ه. ترویج یکپارچگی، اخلاق و بازی جوانمردانه به منظور ممانعت از همه شیوه ها و روش ها نظیر فساد، دوپینگ یا تغییر نتایج که می تواند تمامیت مسابقات، رقابتها، بازیکنان، مقامات رسمی و فدراسیون های عضو را به مخاطره افکنده یا موجب سوء استفاده از مسابقات فوتبال شود.
۳ : حقوق بشر
فیفا متعهد است که حقوق شناخته شدۀ بین المللی بشر را محترم شمرده و تلاش نماید که حفاظت از اینگونه حقوق را ترویج نماید.
۴: عدم تبعیض نژادی، تساوی جنسیتی و موضع گیری در برابر آن
تبعیض قائل شدن به هر شکلی علیه کشوری ، فردی حقیقی یا گروهی از افراد با در نظر گرفتن اصلیت نژادی، جنسی، معلولیتی،گویشی، مذهبی، سیاسی یا دلایل دیگر به شدت ممنوع می باشد و از طریق اخراج یا تعلیق قابل مجازات است.
۱۰: پذیرش، تعلیق و اخراج
کنگره می تواند نسبت به پذیرش، تعلیق و اخراج تنها بر اساس توصیۀ شورا،تصمیم گیری کند.
۱۱: پذیرش
۱. هر فدراسیونی که مسئول سازماندهی و اداره ورزش فوتبال در کشور متبوع خود می باشد، می تواند به عضویت فیفا در آید. با این سابقه ، اطلاق واژۀ “کشور” به حکومت مستقلی که از سوی مجامع بین المللی به رسمیت شناخته، اشاره دارد. با در نظر گرفتن پاراگراف ۵ و ۶ زیر ، از هر کشور تنها یک فدراسیون فوتبال می تواند برسمیت شناخته شود.
۲. عضویت تنها در صورتی مجاز می باشد که فدراسیون در حال حاضرعضو یک کنفدراسیون باشد. شورا مقرراتی در مورد روند پذیرش وضع خواهد نمود.
۳. هر فدراسیون فوتبال که خواهان عضویت در فیفا می باشد باید درخواست کتبی خود را به دبیرخانه کل فیفا ارسال نماید.
۴. اساسنامۀ معتبر قانونی فدراسیون فوتبال خواهان عضویت باید به پیوست درخواست عضویت ارسال شود و می بایست دربردارنده مقررات الزام آور ذیل باشد:
الف. رعایت کامل اساسنامه ، مقررات و تصمیمات فیفا و کنفدراسیون مربوطه؛
ب. پیروی همه جانبه از قوانین جاری بازی فوتبال؛
ج. برسمیت شناختن دیوان داوری ورزش بنحوی که در همین اساسنامه مشخص شده است.
۵. هر یک از چهار فدراسیون فوتبال بریتانیا به عنوان یک عضو مستقل فیفا به رسمیت شناخته می شوند.
۶. فدراسیون فوتبال در منطقه ای که هنوز به استقلال نرسیده است با مجوز فدراسیون فوتبال کشوری که بدان وابسته می باشد همچنین می تواند درخواست عضویت در فیفا نماید.
۷. این ماده تاثیری بر وضعیت اعضای فعلی فیفا نخواهد داشت.
۱۲: تقاضا و مراحل درخواست
۱- شورا می تواند پذیرش یا عدم پذیرش یک فدراسیون را از کنگره درخواست نماید. فدراسیون می تواند دلایل خود برای عضویت را به کنگره ذکر نماید.
۲- عضو جدید به محض پذیرش از تمام حقوق و تکالیف عضویت برخوردار میگردد. بمحض پذیرش نمایندگان فدراسیون مذکور حق رأی و انتخاب شدن در نشست های فیفا را دارا می شوند.
ک. ممیزی سالانه مستقل از حساب های مالی.
۱۶: تعلیق
۱. کنگره ممکن است که یک فدراسیون عضو را تنها براساس درخواست شورا تعلیق کند. با این وجود، شورا، بدون رأی کنگره ممکن است یک فدراسیون را در صورت تخطی جدی و مکرر از تعهدات ناشی از عضویتش با اثر فوری تعلیق کند. حکم تعلیق مصوب کنگره، تا کنگرۀ بعدی پا برجا میماند مگر اینکه شورا چنین تعلیقی را قبل از آن را در این فاصله لغو نماید.
۲. تعلیق فدراسیون عضو در کنگره، نیازمندآرای اکثریت سه- چهارم فدراسیون های حاضر دارای حق رأی می باشد. تعلیق فدراسیون عضو توسط کنگره یا شورا، باید در نشست بعدی کنگره با اکثریت سه- چهارم فدراسیون های حاضر دارای حق رأی به تصویب برسد. در صورت عدم تائید، تعلیق خود به خود لغو خواهد شد.
۳. عضو تعلیقی حقوق ناشی از عضویت خود را نمی تواند اعمال کند. سایر اعضا به هیچ عنوان نمیتوانند مراودات ورزشی با عضو تعلیقی برقرار نمایند . کمیته انضباطی می تواند مجازات های بیشتری را وضع نماید.
۴. اعضایی که در یک دوره چهار ساله متوالی در حداقل ۲ رقابت از مسابقات فیفا شرکت ننمایند از حق رأی در کنگره تا زمان ایفای تمام تعهداتشان در این رابطه محروم هستند.
۱۷: اخراج
۱. کنگره ممکن است تنها با درخواست شورا یک فدراسیون عضو را اخراج کند اگر:
الف. قصور در انجام تعهدات مالی خویش به فیفا؛ یا
ب. تخلف جدی از اساسنامه، مقررات، تصمیمات یا مجموعه مقررات اخلاقی فیفا؛ یا
ج. از دست دادن وضعیت فدراسیونی که فدراسیون فوتبال کشور خود را نمایندگی می کند.
۲. برای اعتبار حکم اخراج یک فدراسیون عضو حضوراکثریت مطلق (بیش از ۵۰%) اعضا که داری حق رأی در کنگره هستند، ضروری است و درخواست اخراج باید توسط سه چهارم(۴/۳) اکثریت آرا ماخوذه به تصویب رسد.
۱۸: استعفا
۱. عضو فیفا ممکن است استعفا داده که این استعفا تا پایان سال تقویمی موثر نخواهد بود. اعلام استعفا باید تا شش ماه مانده به پایان سال تقویمی به وسیله پست سفارشی به دبیر کل ارسال شود.
۲. استعفای عضوی که مایل به استعفا است، مادامی که تعهدات مالی خود نسبت به فیفا و دیگر اعضا را انجام نداده، معتبر نیست
۱۹: استقلال اعضا و نهاد های آن ها
۱. هر یک از اعضا باید در ادارۀ امور خود مستقل بوده و تحت تأثیر غیر ضروری هیچ نهاد یا شخص سومی قرار نگیرد.
۲. نهادهای اعضا باید در فدراسیون کشور متبوع خود انتخاب یا منصوب شده باشند. اساسنامه هر فدراسیون فوتبال باید در بردارنده روندی دمکراتیک باشد که استقلال کامل انتخاب یا انتصاب افراد زیر مجموعه عضو را تضمین کند.
۳. هر یک از ارکان عضو که با رعایت کامل شرایط بند ۲ انتخاب یا انتصاب نشدهاند، حتی با سمت موقت از سوی فیفا به رسمیت شناخته نخواهند شد.
۴. تصمیمات اتخاذ شده از سوی ارکان اعضاء که با رعایت بند ۲ انتخاب یا منصوب نشده اند از سوی فیفا فاقد اعتبار و ارزش میباشند .
مطالب در بالا اشاره شده،بخشی از چهارچوب قانونی فیفا است.(در انتهای این مطلب موارد دیگری آورده ام که چون مطلب طولانی شده، اگر خواننده عزیزی وقت و نیاز داشت، آن را مطالعه کند) تفسیر قوانین و مقررات فیفا، کار حقوقدان، وکیل و قاضی است. در علم حقوق، هر کلمه ای وزن و بار حقوقی سنگینی دارد. برای مثال: متهم ، مجرم است. متهم مجرم نیست! مجرم اعدام می شود! مجرم اعدام نمی شود! تفسیر و تعبیر هر کلمه ای که بار حقوقی و قضائی دارد، بر عهده کارشناسان خبره و الیت در حوزه قضائی و حقوقی است. اینکه من روزنامه نگار، روی باد هوا ، به جامعه تزریق و القاء کنم، وای ،فیفا تعلیق می کند و محروم می کند و چه سرنوشت بد و تلخی در انتظار است، فقط بیان کلمات و جملات احساسی است . انتشار اخبار و تحلیل و تفسیر هر خبری، از ضروریات و از حقوق اصلی و اساسی رسانه ای است ، اما ، در جاهائی برای رسیدن به بهترین نتیجه تبلیغات و هیجانات و احساسات، نه فقط مفید نیست بلکه مضر و زیان آور استمتاسفانه و متاسفانه، بخاطر بیگانگی با اصول دموکراتیک ،جهان سومی ها و در راس شان کشور مان، در کار شایعات و پرهیز از حقیقت و واقعیت ، چه از طرف حکومت و چه از سوی اپوزیسیون ، بدون استثنا ئ همه خبره و متخصص اند. این قبیل افکار و کردار، چون احساسی و زودگذر است ، موجب نتایج بد و نامطلوب و در نهایت به شکست و ناامیدی منتهی می شود. در ورزش، هرشکستی در پیروزی طرف و حریف مقابل معنی دارد!
چرا فوتبال ایران تعلیق یا تحریم نمی شود، شوخی بس است!
فیفا در کنگره خود در دوحه درباره مسائل اخیر فوتبال جهان تشکیل جلسه داد. یکی از تصمیمات گرفته شده در این کنگره که تقریبا ۲۴ ساعت قبل از قرعه کشی جام جهانی صورت گرفته، محرومیت ۳ فدراسیون فوتبال زیمبابوه، کنیا و پاکستان به دلیل دخالت دولت های این سه کشور در امور فوتبالی بوده است .اعضای شرکت کننده در کنگره فیفا با رای خود تعلیق این سه کشور را تائید کردند. این تعلیق تنها زمانی برطرف می شود که فیفا از کمیته های عادی سازی تأییدیه دریافت کند که محل، حساب ها، اداره و کانال های ارتباطی دوباره تحت کنترل فدراسیون باشند. خروجی دیگر جلسه بدین معنی بود که: فوتبال ایران نه تعلیق می شود و نه تحریم. چرا فیفا فوتبال ایران را تعلیق و تحریم نمی کند؟ دلایل متقن و مستدل و در جائی مصلحت، برای این موضوع وجود دارد:
۱. فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران، عضو فیفا است، و مثل سایر اعضا از حقوق برابر بر اساس اساسنامه این نهاد جهانی فوتبال برخوردار است. خارج از بحث داخلی و موضع گیری مخالفان و موافقان نظام،یکی از فدراسیون های مهم و قدرتمند کنفدراسیون فوتبال آسیا است.
۲. فوتبال ایران جزو چهار کشور برتر قاره آسیا است. گذشته فوتبال ایران ثابت کرده که از پرافتخارترین تیمها در قاره آسیا است.
۳. در فیفا، مثل همه دولت ها و سازمانهای مهم جهانی، لابی و لابیگری رایج و متداول است. لابیگری می تواند درجه و میزان تفسیر از قوانین و مقررات را کاهش و شدت دهد و یا مسکوت گذارد. جمهوری اسلامی در لابیگری و هر گونه دور زدن قوانین و مقرات، استاد و متخصص به تمام معنا است.
۴. ایران به عنوان صدرنشین گروه اش، به جام جهانی ۲۰۲۲ قطر صعود کرده و در رنگینگ (موافق یا مخالف رنگینگ فیفا) تیم رتبه اول آسیاست.
۵. فیفا و جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، زیر فشار گروه های حقوق بشری و رسانه های دموکراتیک قرار دارد. فیفا در چنین شرایطی ریسک نمی کند و جبهه جدیدی علیه خویش باز نمی کند که جام جهانی قطر بیشتر مورد تهاجم و آسیب پذیری بیشتری قرار گیرد.
۶. حکومت جمهوری اسلامی ایران، استاد و خبره در تخریب، ایجاد وحشت و ناامنی است. قطر، امارات و فیفا تلاش می کنند که بهانه ای را به نظام حاکم بر ایران ندهند، که منجر به بروز مشکلات بزرگ در جریان برگزاری جام جهانی ۲۰۲۲ قطر شود. برای همین است که می خواهند بهر طریقی شده، سهم اندک پذیرائی احتمالی از تماشاگران و توریست ها را در حرف و نه در عمل، بنام جمهوری اسلامی بزنند. فیفا در نظر دارد با انعقاد یک تعهدنامه امنیتی ، جمهوری اسلامی را کنترل کند.
۷. از منظر مالی در شرایط کنونی، تعلیق و تحریم فوتبال ایران به ضرر فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیااست. زیرا تحریم های آمریکا مانع از تبادل حقوق و مطالبات مالی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران از فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا شده. بدین منظور این دو سازمان بین المللی در مناسبات داخلی خود، از این گردش مالی استفاده و سود حاصله را هم برداشت می کنند. هر وقت هم رفع تحریم صورت گیرد، کنفدراسیون فوتبال آسیا و فیفا، به نوع دیگری ذینفع خواهند بود. زیرا فرصت سرمایه گذاری و ایجاد روابط اقتصادی و تجاری را در قلمروهای خارج از ورزش در ایران کسب خواهند کرد.
۸- فیفا، در حد تشریفات به نامه ها و درخواست هائی که محتوی آنها دربرگیرنده منطق، استدلال، شفاف سازی و حاوی سخن تازه ای باشد، توجه کرده و پاسخ می دهد. اما، این که هر فرد و هر گروهی نامه از جنس فدایت شوم و داستانسرائی برای فیفا ارسال کند، فیفا تبدیل به تیمچه های حاجب الدوله، و علاء الدوله بازار تهران می شود، که هرکسی میرود و سری به داخل آنها می کشد!
۹. تاکنون فیفا، با چالش مهم و جدی از طرف مخالفان واقعی و یا مصلحتی نظام جمهوری اسلامی ایران، روبرو نشده که بتواند روی آن تفکر و تعمق کند.آن چه که، مخالفان رسمی، مصلحتی و صادراتی نظام ولایت فقیه، گفته و می گویند، جامعتر و شفاف تر از آنها،در اساسنامه فیفا مندرج است .
متاسفانه، گفتن اش سخت و آزار دهنده است.اما واقعیت دارد. فوتبال جمهوری اسلامی و فدراسیون اش، به اندازه دو برابر تمام اعضای فیفا، در این تشکیلات جهانی فوتبال، پرونده در جریان و باز، و به همین اندازه پرونده بایگانی شده دارد. از این طرف، و از جانب افراد و گروه های متعدد اپوزیسیون،رسمی، غیر رسمی و دلبخواهی، نامه های بدون جواب، ایمیل های نخوانده، نامه های بایگانی شده، آن هم با ادبیات کوچه بازاری، ضعیف، بی ربط و فاقد رعایت اصول نامه نگاری ،در فیفا انباشته شده. رئیس فیفا در جریان مراسم قرعه کشی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، در پاسخ به سئوال یک خانم خبرنگار در باره تعلیق و یا محرومیت تیم فوتبال جمهوری اسلامی ایران، گفت: بیآئید کمی جدی باشیم!! تفسیر این حرف اینگونه است: خیلی شوخی کرده ایم و می کنیم، بس است!
فوتبال مردانه
لازم است، توصیفی از طیف های داخل فوتبال جمهوری اسلامی ایران. ذکر کنم. زیرا نمی توان در کنار ایده ئولوژی نظام ولایت فقیه، نقش، مسئولیت و بازی های کثیف سیاسی این طیف ها را نادیده گرفت و بلکه برعکس، بایدبه آنان اهمیت داد و بطور حرفه ای به فکر و عمل شان توجه کرد. طیف منشعب از اصولگرایان به سرکردگی شهاب عزیزی خادم و شرکاء، طیف قالیباف به سرکردگی مصطفی آجرلو که به سردار شهادت هم معروف است. وی در دهه ۶۰ و در اوج جنگ با عراق مسئول آموزش جوانان در لشگر محمد رسول اله برای اعزام جوانان به جبهه های جنگ بود. که منجر به شهادت بسیاری از جوانان رعنای ایران شد. اکنون سردار مصطفی آجرلو مدیر عامل باشگاه استقلال است . طیف منشعبین از اصولگرایان به رهبری کیومرث هاشمی، مرد مورد اعتماد فیفا در زمان سپ بلاتر. طیف حمید سجادی وزیر ورزش و جوانان که توانسته از جبهه اصولگرایان تندرو سنت گرا، وارد میدان سایر طیف ها شود. هر چند وی تاکنون روی ریسمان همه این طیف ها قرار گرفته. ولی چون نقش مذهبی و انقلابی زیادی از خود در فکر و عمل نشان داده، مورد حمایت دولت رئیسی و دفتر رهبر جمهوری اسلامی ایران است. طیف امنیتی ها و سپاهی های که زیر نظر قائم مقام سپاه پاسداران و مرتبط با طیف احسان اصولی، علی کفاشیان روسای سابق فدراسیون فوتبال، هدایت شبکه واسطه گری و کنترل و هدایت فوتبال ایران را در اختیار و زیر نظر دارند. تفکر در ورزش نظام ولایت فقیه و در راس همه رشته های آن، در فوتبال، غارتی و چپاولی است. اصل ورزش، در این مکانیسم حتی فرعی هم به حساب نمی آید. هر یک از این گروه ها به همراه تعدادی دیگر از طیف های مخفی نظام، به جریانات قدرت غارتگری متصل هستند. اثرات اعمال و تصمیم های این گروه ها در ورزش بشدت تاثیرات بد و نامطلوب بسیاری روی محیط زیست و کیفیت زندگی بانوان دارد.
آن چه که بیش از همه اینها مهم است، ساختار کاملا مردانه فوتبال ایران است. در چنین اوضاعی که گروه های متعدد و ذینفوذ آنهم، با اعتقادات برتری مردان بر زنان، فوتبال را در محاصره خود قرار داده اند، نمیتوان ثبات و یا برنامه ای برای پیشرفت و رعایت عدالت ،در مجموع این تشکیلات و شبکه حاکم متصور بود. چون اصول دموکراتیک بر چرخه سیاسی و اداری این طیف ها و کل نظام جمهوری اسلامی ایران، حاکم نیست .لذا هر طیفی، برای رسیدن به مقاصد خود به بدترین شکل ممکن و بسیار بیرحمانه سعی در زدن و حذف طرف های مقابل می کند. بدیهی است که در جریان این جنگ و دعوای کسب قدرت، مردم، هواداران و کل ساختار فوتبال کشور، آسیب های جدی می بیند. اینجا است که بانوان به لحاظ قوانین شرعی سخت گیرانه و ارتجاعی، در کنار این بلبشوی مدیریتی و ساختاری، در تمام اشکال ورزشی از تمرین و بازی کردن تا عزم جزم کردن برای تماشای فوتبال در استادیوم، بیشترین آسیب روحی،روانی، شخصیتی و اجتماعی را می بینند و باید به اجبار این صدمات را تحمل کنند.
آشکار است، موانع، محدودیت ها و عدم فرصت ها، عمدتاً بهعنوان عوامل ایدئولوژیک و نهادی در نظام ولایت فقیه در نظر گرفته میشود، که به شدت در هنجارها، ارزشها و عبارات فرهنگی ریشهدار شده و توسط فلسفه، ساختارها و شیوههای متعصب مردانه پشتیبانی میشود. بدین جهت است که ورزش زنان در جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یک حفاظت مردانه شناخته شده است. از منظر جمهوری اسلامی ایران ،ایدئولوژی جنسیتی مجموعه ای از ایده های مرتبط به هم در مورد مردانگی و زنانگی و روابط بین زن و مرد طبق اصول شرعی و فقهی است. ایدئولوژی جنسیتی از فلسفه و قوانین شرعی و دینی حمایت می کند، تا نشان دهد ورزش یک عامل تثبیت شده توسط مردان است که نقش های جنسیتی سنتی را ترویج می کند تا برتری و سلطه مردان را نشان دهد.
اطلاعات اضافی ،جدیدترین آییننامه انضباطی فیفا
ماده ۱- موضوع
این آییننامه تعدادی از قوانین و مقررات فیفا را توضیح میدهد، مجازاتها را معین میکند، سازمانها و عملکرد دستگاه قضایی فیفا را که مسئول تصمیمگیریها است و رویههایی که باید دنبال شود، نظم میبخشد.
ماده ۲ – محدوده کاربرد: قانون اساسی
۱) این آییننامه اطلاق میشود به تمامی بازیها و رقابتهایی که توسط فیفا سازماندهی میشود و همینطور رقابتها و مسابقاتی که در فدراسیونهای فوتبال سازماندهی میشود اما تحت صلاحیت کنفدراسیونها و یا انجمنها نیستند، مگر اینکه در همین دستورالعملها مشخص شود.
۲) این آییننامه همچنین اطلاق میشود به هرگونه شکافی در اهداف قانونی فیفا که قوانینش تحت صلاحیت سایر ارکان فیفا نیست.
ماده ۳ – محدوده کاربرد خصوصی
موارد زیر شامل این دستورالعملها میشوند:
الف – فدراسیونها
ب – اعضای فدراسیونها، بهویژه باشگاهها
پ – مقامات
ت – بازیکنان
ث – مسئولان مسابقه
ج – واسطهها
چ – عاملان رسمی برگزاری مسابقات دوستانه
ح – هر کسی که توسط فیفا انتخاب یا انتصاب شده باشد تا مأموریتی را انجام دهد، بهویژه درباره یک بازی، مسابقات یا سایر رخدادهایی که توسط فیفا سازماندهی میشود.
ماده ۴ – محدوده کاربرد زمانی
۱) این آییننامه در مورد کلیه جرائم انضباطی رخ داده بعد از تاریخ لازمالاجرا، صدق میکند.
۲) این آییننامه همچنین در مورد کلیه تخلفات انضباطی مرتکب شده قبل از تاریخ لازمالاجرا که مشمول مجازاتهای خفیفتر طبق قوانین قبلی بوده هم اعمال میشود.
۳) دادرسی انضباطی علیه کسی که در روز ارتکاب جرم ادعایی بر اساس ماده ۳ تحت صلاحیت فیفا بوده، به این دلیل که دیگر تحت صلاحیت فیفا نیست نمیتواند توسط ارکان قضایی فیفا به تنهایی کنار گذاشته شود.
ماده ۵ – قوانین قابل اجرا
اعضای قضایی فیفا تصمیمات خود را بر این اساس میگیرند:
الف) در درجه اول، بر اساس اساسنامه فیفا و همچنین مقررات فیفا، بخشنامهها، دستورالعملها و قوانین بازی و …
ب) در درجه بعدی، قانون سوییس و هر قانون صالح دیگری که اعضای قضایی آن را مناسب بدانند.
ماده ۶ – اقدامات انضباطی
۱) اقدامات انضباطی زیر میتواند به اشخاص حقیقی و حقوقی تحمیل شود:
الف – اخطار
ب – توبیخ
پ – جریمه
ت – بازگرداندن جوایز
ث – گرفتن مقام
۲) اقدامات انضباطی زیر تنها به اشخاص حقیقی میتواند تحمیل شود:
الف – تعلیق برای تعداد مشخصی از مسابقات یا برای یک دوره زمانی خاص.
ب – محرومیت از (حضور در) رختکن و یا نیمکت ذخیرهها
پ – ممنوعیت از هرگونه فعالیت مرتبط با فوتبال
ت – خدمات اجتماعی فوتبال
۳) اقدامات انضباطی زیر تنها به اشخاص حقوقی میتواند تحمیل شود:
الف – محرومیت از نقلوانتقالات
ب – انجام بازی بدون حضور تماشاگر
پ – انجام بازی با تعداد محدودی از تماشاگران
ت – انجام بازی در زمین بیطرف
ث – محرومیت از بازی در یک ورزشگاه خاص
ج – ابطال نتیجه بازی
چ- کسر امتیازات
ح – سقوط به دسته پایینتر
خ – اخراج از رقابتهای در حال انجام یا رقابتهای آینده
د – بازنده شدن
ذ – تکرار بازی
ر – پیادهسازی برنامه پیشگیری
۴) جریمه نباید کمتر از ۱۰۰ فرانک سوییس یا بیشتر از یک میلیون فرانک سوییس باشد.
۵) فدراسیونها به طور مشترک برای جرائم تعیین شده به بازیکنان تیم نمایندهشان و مقامات آن مسئول هستند. همچنین باشگاهها هم مسئول بازیکنان و مقاماتشان هستند.
۶) اقدامات انضباطی پیشبینی شده در این آییننامه ممکن است تلفیق شود.
ماده ۷ – بخشنامهها
۱) بخشنامهها نیاز به این دارد که افراد تحت تأثیر آن به شیوهای ثابت رفتار کنند.
۲) علاوه بر اقدامات انضباطی، نهادهای قضایی فیفا ممکن است دستورالعملهایی را برای تعیین نحوه اجرای یک اقدام انضباطی از جمله تاریخ و شرایطی که اقدامات نظم و انضباطی در آن اعمال میشود، صادر کنند.
۳) نهادهای قضایی فیفا ممکن است جبران خسارتهایی را برای خسارتهایی که فدراسیونها و باشگاهها مسئول آن هستند بر اساس ماده ۸ یا ۱۶ در نظر بگیرند.
ماده ۸ – مسئولیت
۱) مگر در مواردی که در این آییننامه به طور دیگری تصریح شده باشد، تخلفات بدون توجه به اینکه از روی عمد یا سهلانگاری مرتکب شده باشند، قابل مجازات هستند. به ویژه، فدراسیونها و باشگاهها مسئول هستند در قبال رفتار اعضا، بازیکنان، مقامات یا هواداران و یا هر شخص دیگری که از طرف آنها مسئولیتی دارد، حتی اگر فدراسیونها یا باشگاهها بتوانند ثابت کنند که در آن خطا یا سهلانگاری نقشی نداشتهاند.
۲) تلاش برای انجام کاری هم قابل مجازات است.
۳) هر کسی نقشی در ارتکاب تخلف داشته باشد یا کسی را به این امر وادار کند، خواه به عنوان عامل تحریک یا همدست، ممکن است مجازات شود.
بخش دوم: تخلفات
فصل اول – تخلفات از قوانین بازی
ماده ۱۱ – رفتار توهینآمیز و نقض اصول بازی جوانمردانه
۱) فدراسیونها و باشگاهها، همینطور بازیکنان، مقامات و هر عضو و یا شخص دیگری که از طرف آنها مسئولیتی دارد، باید به قوانین بازی و همچنین اساسنامه فیفا و آییننامهها، دستورالعملها، بخشنامهها احترام بگذارند و از اصول بازی جوانمردانه، وفاداری و صداقت پیروی کنند.
۲) به عنوان مثال، هرکسی که به هر یک از روشهای زیر عمل کند، ممکن است مشمول اقدامات انضباطی باشد:
الف) نقض اصول اولیه رفتار شایسته
ب) توهین به هر روشی به شخص حقوقی یا حقیقی به ویژه با استفاده از حرکات، علائم و یا کلام توهینآمیز.
پ) استفاده از یک رخداد ورزشی به منظور نمایش یک ماهیت غیر ورزشی.
ت) رفتار کردن به روشی که باعث بدنامی ورزش فوتبال و یا فیفا شود.
ث) دستکاری کردن فعالانه سن بازیکنان روی آیدیکارتها در مسابقاتی که محدودیتهای سنی در آن موضوعیت دارد.
ماده ۱۳ – تبعیض
۱) هرکسی که از طریق کلمات یا رفتار (یا هر وسیله دیگری) تحقیرآمیز، تبعیضآمیز یا نفرتانگیز به عزت یا تمامیت یک کشور، یک شخص، یا گروهی از افراد به دلیل نژاد، رنگ پوست، قوم، ریشههای ملی یا اجتماعی، جنسیت، معلولیت، گرایشهای جنسی، زبان، مذهب، عقیده سیاسی، ثروت، تولد یا هر وضعیت شخصی دیگر یا هر چیز دیگری توهین کند، باید حداقل با ۱۰ جلسه یا یک دوره مشخص محرومیت یا هر اقدام انضباطی مناسب دیگری مجازات شود.
۲) اگر یک یا چند نفر از هواداران یک فدراسیون یا هواداران باشگاه درگیر رفتارهایی باشند که در بند ۱ توضیح داده شده است، فدراسیون یا باشگاه مربوطه تحت اقدامات انضباطی زیر قرار خواهند گرفت:
الف) برای بار اول، بازی کردن با تعداد محدودی از تماشاگران و جریمه حداقل ۲۰ هزار فرانک سوییس.
ب) در صورت تکرار یا اگر شرایط مورد لازم داشته باشد، اقدامات انضباطی از قبیل اجرای طرح پیشگیری، جریمه، کسر امتیاز، انجام یک یا چند بازی بدون تماشاگر، محرومیت از بازی در یک ورزشگاه خاص، ممانعت از حضور در یک بازی، اخراج از رقابتها یا سقوط به دسته پایینتر میتواند نسبت به فدراسیون یا باشگاه مربوطه اعمال شود.
۳) افرادی که مخاطب مستقیم رفتارهای تبعیضآمیز بالقوه بودهاند، میتوانند از طرف نهاد قضایی مربوطه دعوت شوند تا اظهارات خود را به صورت شفاهی یا کتبی ارائه دهند.
۴) به جز شرایط استثنایی، اگر یک مسابقه به دلیل رفتارهای نژادپرستانه و یا تبعیضآمیز توسط داور متوقف شود، آن مسابقه باید به عنوان جریمه {با باخت تیم مقصر} تمام شده اعلام شود.
ماده ۱۶ – نظم و امنیت در مسابقات
۱) باشگاهها و فدراسیونهای میزبان، مسئولیت برقراری نظم و امنیت را در داخل و اطراف ورزشگاه قبل، حین و بعد از مسابقات بر عهده دارند. آنها در قبال هر نوع حادثهای مسئول هستند و میتوانند مشمول اقدامات و دستورالعملهای انضباطی شوند مگر اینکه بتوانند ثابت کنند بههیچوجه در سازماندهی مسابقه سهلانگاری نکردهاند. بهطور ویژه فدراسیونها، باشگاهها و ایجنتهای رسمی برگزاری بازیها که مسابقات را سازماندهی میکنند باید:
الف) میزان خطر ناشی از مسابقه را ارزیابی کرده و آنهایی که بهطور خاصی ریسک بالایی دارند را به اطلاع نهادهای فیفا
برسانند.
ب) قوانین ایمنی موجود (مقررات فیفا، قوانین ملی، توافقات بینالمللی) را رعایت کرده و بهکار گیرند و از هرگونه احتیاط ایمنی که شرایط ایجاب میکند در ورزشگاهها و اطراف آن، قبل، حین و بعد از مسابقه استفاده کنند.
پ) از امنیت مسئولان بازی، بازیکنان و مسئولان تیم میهمان مطمئن شوند.
ت) مقامات محلی را آگاه سازند و با آنها بهطور فعال و مؤثر همکاری کنند.
ث) اطمینان حاصل کنند که قانون و نظم در ورزشگاهها و اطراف آن حفظ میشود و مسابقه بهدرستی برگزار خواهد شد.
۲) تمامی فدراسیونها و باشگاهها مسئول رفتار نامناسب یک یا چند نفر از هوادارانشان هستند که رفتارهای زیر را انجام میدهند و ممکن است با اقدامات انضباطی جریمه شوند؛ حتی اگر بتوانند ثابت کنند که هیچ سهلانگاری در رابطه با سازماندهی مسابقه
انجام ندادهاند:
الف) هجوم یا تلاش برای هجوم به زمین بازی
ب) پرتاب اشیا
پ) روشنکردن مواد آتشزا یا هر چیز دیگری
ت) استفاده از لیزر یا چیزهای الکترونیکی شبیه به آن
ث) استفاده از حرکات، کلمات، اشیا یا هر وسیله دیگری برای انتقال پیامی که برای یک رویداد ورزشی مناسب نیست، بهویژه پیامهایی که ماهیت سیاسی، ایدئولوژیکی، مذهبی یا توهینآمیز دارند.
ج) خسارت زدن
چ) ایجاد اختلال در سرودهای ملی
ح) هر بینظمی دیگری که در ورزشگاه یا اطراف آن مشاهده شود.
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- آفتاب همیشه در خاطرم پرسه میزند! – برای اسطوره فوتبال ایران، کاپیتان پرویز قلیچ خانی – کوروش طاهرنسب
- مرگ قاسم سلیمانی و تیره گی فضای ورزش در میدان جنگ
- سالروز درگذشت جهان پهلوان غلامرضا تختی؛ ازنصرالئه چاه کن تا ریشی که تراشیده نشد! – کوروش طاهرنسب
- از جمعه بازار نمایشگاه بین المللی تهران؛ تا نمایشگاه “اتصال ذهن ها و ایجاد آینده”اکسپو ۲۰۲۰ دبی