شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

همراه – مسعود نقره کار

خسته ام، خسته.

می روم کُنجی فنجانی قهوه بنوشم. مدتی ست تنهایی راخیلی دوست می دارم، اما تنهایم نمی گذارد.

با من، و درمن است، نمی توانم از آن دل بکَنَم ؟ همراه من است؟ ازجا کَنده شده و آواره .

 عادت همیشگی اش است، روبرویم می نشیند، امروز صدایش شبیه صدای مادرم خورشید خانوم شده است.

با آهنگ آرام صدایش بیدارم می کند.
” پاشو، دیربری نونوائی شلوغ میشه”

دوکف دست آب، زیر نگاه های ماهی های رنگارنگ حوض، به صورتم می زنم، تا خواب ازسر و چشمم بپَرَد.

” اون قابلمه یادت نره، بگو روعدسی گلپر زیاد بریزه، نگی یادم رفتا”
وسط کوچه، مستِ بوی تافتون داغ،  قابلمه را روی پله خانه حاج قرمساق می گذارم، کنار قابلمه می نشینم و تند و تیز لقمه بزرگ نان و عدسی را به سختی توی دهانم می چپانم.

” دک و دهنت نسوخت اینجوری نون داغ و عدسی داغ ترو لمبوندی؟”
” نه، اینجوری لقمه گرفتن و تُو رگ زدن خیلی با حاله مادر”

” الحق که خرِناخنکی هستی”

سفره پهن می شود، کاسه های کوچک را مادر جلوی همه می گذارد، ملاقه ای عدسی و تکه ای نان، صدای غلغل آب سماور آرام می گیرد. پدر رادیو را روشن می کند که به قول خودش ببیند دنیا دست کیست.

مادر با قوری چای سراغ استکان ها می آید.

Would you like some more coffee, Sir?

No, thank you

چقدر شبیه مادراست، چشم هایش. شاید او هم از خطۀ دماوند باشد، شاید.

https://akhbar-rooz.com/?p=152510 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
valli
valli
1 سال قبل

سلام- حس شاعرانه ای از این کوتاه نوشته به من رسید.در دفترچه خود بازیاداشت کردم.
—————————————————————————————————–
کُنج فنجانی قهوه / می نشینم 
مدتی است که تنهاست.
اما تنهاتر منم
با من، و درمن
کنار دل من
 همراه من 
ازجا کَنده شده ای آواره –

تنهایی را دوست می دارم .
‍‍‍‍/
صدای شنیده می شود
زیر نگاه ی ماهی های رنگارنگ حوض، به صورتم می زنم، تا خواب ازسر و چشمم بپَرَد.
صدای مادرم شنیده می شود
 مستِ بوی تافتون داغ
مادر با قوری چای از دماوند به آواردگی من رسیده است.

کنار فنجان قهوه 
کسی می نشیند
چشم های او از نگاه مادر سفر کرده است. 

با من، و درمن است، نمی توانم از آن دل بکَنَم ؟ همراه من است؟ ازجا کَنده شده و آواره .

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x