جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

ما نیاز به یک جنبش ضدجنگ بین‌المللی داریم، نه یک جوخه مشوّق برای صنعت تسلیحاتی – برگردان: سامان

رون یاکوبس

 آتش‌بس میان طرفین جنگ شامل، خروج روسیه، توقف ارسال محمولات تسلیحاتی، مذاکره صلح و پایان ناتو می‌باشد. این آن چیزی است که چپ جهانی باید در رابطه با جنگ روسیه- اوکراین سازمان دهد. این امر نباید فراخوانی برای افزایش ارسال محمولات تسلیحاتی به ارتش اوکراین یا دفاع از تهاجم مسکو باشد. وقتی همه چیز گفته و انجام شد و این جنگ متوقف گردید، محتمل‌ترین وضعیت برای اکثریت قریب به اتفاق کارگران اوکراینی آن خواهد بود که بزرگ‌ترین دشمن آنها می‌تواند دولت اوکراین باشد. به همین ترتیب، اگر جنگ به اندازه کافی ادامه یابد، بزرگ‌ترین دشمن اکثریت قریب به اتفاق کارگران روسی می‌تواند دولت آنها باشد. الیگارش‌ها در هردو کشور کماکان الیگارش خواهند بود، در حالی که مردم روسیه و اوکراین هزینه‌های انسانی، مالی، و غیره جنگ را متحمل می‌شوند.                                                                                        

اگر خواننده فکر می‌کند که درگیری کنونی به نحوی با نتیجه متفاوتی به پایان می‌رسد، نیاز است که تاریخ جنگ، بویژه نوع جنگ جدید را مرور نماید. شما می‌دانید جایی که جمعیت‌های غیر نظامی بمباران می‌شوند، سربازان وظیفه مجبور به کشتن و مرگ هزاران نفر می‌شوند؛ جایی که بانکداران بین‌المللی تا شروع نبرد به همه طرف‌ها وام می‌دهند.  تمام این مدت ژنرال‌ها و سیاست‌مداران در مورد اصولی که از آنها دفاع می‌شود یاوه سرایی می‌کنند، گویی بیشتر آنها اصولی دارند که قابل فروش نیست.       

برای مردم هرچه بیشتر روشن‌ می‌گردد که این جنگ واقعا یک جنگ نیابتی است و  اوکراینی‌ها دارند توسط واشینگتن و مشتریانش (شامل دولت کیف) قربانی می‌شوند، درحالی که روس‌ها دارند توسط دولت خود قربانی می‌شوند. هیچیک از طرفین-اوکراینی یا روسی- قابل غبطه و حسادت نیستند. همان‌طور که یک آشنا و کهنه سرباز جنگ ویتنام علیه عضو جنگ در فیسبوک اشاره کرد،  این جنگی عالی و کامل برای مجتمع نظامی- صنعتی تحت سلطه ایالات متحده است.  هیچ کیسه و کفن جنازه‌ای به خانه باز نمی‌گردد، هیچ تظاهرات ضد جنگی وجود ندارد، عملا هیچ فشاری برای مذاکره نیست. در واقع،  بخش قابل توجهی از آنچه معمولا جنبش ضد جنگ ایالات متحده را تشکیل می‌دهد تقریبا ارتش اوکراین را در این درگیری تشویق می‌کند. به طور خلاصه، این یک موقعیت رویایی است و واشینگتن و یارانش تا آخرین اوکراینی برای حفظ سودهای در حال جریان صنعت جنگ خواهند جنگید.

وحشت از ادامه تشدید جنگ واقعی است. بار دیگر، حاکمان جهان سرمایه‌داری ثابت می‌کنند که تنها کاری که واقعا می‌توانند به‌طور موثر  انجام دهند راه انداختن جنگ است.  منظورم از به‌طور موثر، آن است که این حاکمان استادان ویرانی، تخریب و مرگ هستند. به علاوه، آنها بار دیگر ثابت می‌کنند که می‌توانند اکثریت جمعیت خود را متقاعد نمایند که این نه تنها امری خوب، بلکه اخلاقی و شرافتمندانه نیز هست. در این روایت، کسانی از ما هستند که از پذیرش جنگ‌‌های آنها و استدلال‌‌هایشان برای جنگ‌هایی که متهم به تقصیر و اشتباه هستند سر باز می‌زنند. از زمان انتشار اولین مقاله من پس از تهاجم روسیه به اوکراین، ایمیل‌ و پیام‌هایی دریافت کردم که اظهار می‌‌داشتند موضع ضد جنگ من جنایت‌کارانه است. پاسخ من ساده است- مخالفت با جنایت جنگی جرم نیست. این اولین جنگی نیست که چنین اتهاماتی متوجه مخالفین جنگ‌ها می‌شود. خود را خوش‌بخت می‌دانم از این که جنگ جهانی اول یا دوم نیست. بسیاری از مخالفان ایالات متحده در آن جنگ‌ها به حبس گرفتار آمدند.

البته، با سانسور دیدگاه‌های ضد جنگ توسط نهادهای دولتی و خصوصی موجود در سراسر غرب و روسیه، چه کسی می‌تواند بگوید که در آینده چنین نخواهد شد؟ در واقع، وزارت امنیت داخلی ایالات متحده (حضور اورولی اکنون) اخیرا اعلام کرد که در حال ایجاد بخش جدیدی به نام هیئت حاکمیت اطلاعات نادرست است. رئیس این هیئت  نینا جانکویکزNina Jankowicz  خواهد بود، که ( و من بیانیه مطبوعاتی  DHS را نقل می‌کنم ) «به دولت اوکراین در مورد ارتباطات راهبردی مشاوره داد». {(https://www.hstoday.us/federal-pages/dhs/dhs-standing-up-disinformation-governance-board-led-by-information-warfare-expert/}

به عبارتی، با آنها پیرامون چگونگی نوشتن و نشر تبلیغات مشورت کرد. وی هم‌اکنون سرگرم فیلم‌نامه نویسی خود را  به عرصه عمومی آمریکا می‌گذارد.  یکی فرض می‌کند که وی با جاعلان گوناگون افکار عمومی در حوزه‌های خبری ، چاپ ورسانه‌های اجتماعی کار خواهد کرد. یکی می‌تواند مطمئن باشد که داستان‌های کیف، مسکو، واشینگتن و ناتو را که اکنون ایالات متحده و بیشتر اروپا را اشباع کرده‌اند حفظ و تشدید خواهد کرد. در روزهای اخیر، من (همراه با آنچه یکی از نویسندگان به اصطلاح سوسیالیست آن را به عنوان جمعیت «صلح و عدالت» رد می‌کند) به حامی جنگ متهم شده‌ام زیرا مخالف افزایش تنش  و درگیری بین روسیه و اوکراین هستم و فکر می‌کنم چپ باید یک جنبش ضد جنگ بین‌المللی غیر متعهد را سازمان دهد، نه این که به جوخه تشویق برای ناتو و محموله‌های تسلیحاتی آن بپیوندد.

پاسخ من به این اتهام ساده است. ادعای این که تشدید جنگ از جنگی طولانی‌تر جلوگیری می‌کند صرفا سخنی بی‌معنی است. پیشاپیش می‌توان استدلال کرد که تشدید درگیری در حال حاضر آن را گسترش داده است. تعداد بسیار کمی از جنگ‌های واقعی وقتی که جنگی تشدید می‌شود به پایان می‌رسند. در واقع، تشدید معمولا درگیری و وحشتی را که دربر دارد گسترش می‌دهد. به نظر من افرادی که واقعا به فکر مردم زیر آتش هستند، کسانی‌اند که خواستار آتش‌بس و مذاکره‌ می‌باشند، نه آنهایی که ارسال محموله‌های تسلیحاتی را تشویق می‌کنند. با رد فراخوانی که این مقاله با آن آغاز می‌‌شود، انسان تنها پاسخ انترناسیونالیستی نسبت به این درگیری را نفی می‌کند. در رد این پاسخ، آنها گزینه‌ای دوگانه را که به معنای جنگ بیشتر است می‌پذیرند، مهم نیست که فرد کدام طرف را انتخاب کند. این انتخاب توسط نظامیانی که در حال جنگند و حاکمانی که پشت صحنه کنترل را در دست دارند تعریف می‌شود. انجام آن انتخاب، انتخابی برای صلح یا حتی در نظر داشتن صلح نیست. ساده و راحت، جنگ بیشتر را انتخاب می‌کند.

ماخذ: کاونتر پانچ سوم ماه مه

سامان – ۵ مه ۲۰۲۲- هلند

https://akhbar-rooz.com/?p=152807 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x