پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

“پِنِ آلمان” در آستانه‌ی چندپاره‌شدن – محمدرضا مهجوریان

نشستِ سالانه‌ی “پِنِ – مرکزِ آلمان” [اتّحادیه‌ی نویسنده‌گان (انجمنِ قلمِ) آلمان] از ۱۲ ماهِ مِه ۲۰۲۲ (۲۲ اردیبهشتِ ۱۴۰۱) آغاز شده است و قرار است تا پایانِ روزِ ۱۵ ماهِ مِه (۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱) ادامه داشته باشد. در نشستِ روزِ جمعه، “دِنیز یوچل” ( ۴۸ ساله )، رییسِ “پِنِ – مرکزِ آلمان” از ریاستِ این انجمن و هم‌چنین از خودِ این انجمن کناره‌گیری کرد. هم‌زمان، همه‌ی اعضای هیئتِ رییسه‌ی تاکنونیِ این اتّحادیه هم کنار‌گیری کردند. اعضای این اتّحادیه، پس از کناره گیریِ دِنیز یوچل، در نشستِ روز شنبه‌ی خود، یوزِف هاسلینگِر (Josef Haslinger) 65 ساله – نویسنده‌ی اتریشی، را به عنوانِ رییسِ موقّتِ خود برگزیدند. یوزِف هاسلینگِر، یکی از رؤسای پیشینِ این اتّحادیه و یکی از پنج امضاءکننده‌ی نامه‌ی سرگشاده‌ی ماهِ مارس ۲۰۲۲ (اسفند ۱۴۰۱خ)، برای کناره‌گیری‌کردنِ دِ. یوجل است. انتخابِ او موقّتی است و قرار بر این است که این اتّحادیه تا چند ماهِ دیگر، یک نشستِ ویژه برگزار کند.

دِنیز یوچل” در هنگامِ اعلامِ کناره‌گیریِ خود، “اتّحادیه‌ی نویسنده‌گانِ آلمان” را یک “دکّه‌ی سوسیس‌فروشی” خواند و گفت که “نمی‌خواهد مثلِ مجسّمه‌ی جلوی دماغه‌ی کَشتی” باشد. او این سخنان را در شام‌گاهِ روز جمعه، درست دقایقی پس از آن که با یک اکثریتِ بسیار ناتوان دوباره انتخاب شده بود، بیان کرد. او هم‌چنین گفت که: ” آن اتّحادیه با نامِ بزرگ، به تاریخ پیوسته است“. او اکثریتِ اعضای این اتّحادیه را “خود/نما و  خود/بزرگ/‌بین” خواند و گفت که “آنان این اتّحادیه را به غنیمت گرفته‌اند”. او گفت که “دفاع از نویسنده‌گانِ زیرِ پِی‌گردِ کشورهای دیگر، یک چیزِ زینتی برای این اتّحادیه است“.

آقای “د. یوچل ” دیروز در حالی آن حرف‌ها را زد و کنار‌گیری کرد که دیگر آشکار شده بود که در جریانِ رأگیری، نه تنها اکثریتِ بسیار سُستی او را برگزیده بود (۷۵ رأی در برابرِ ۷۳ رأی) بل‌که افرادی که با او مخالف بودند نیز در جای‌گاهِ دبیرِ کُل و در جای‌گاه‌های دیگر برگزیده شده بودند. آیا این‌ها دلایلِ اصلیِ کناره‌گیریِ او نبودند؟

https://www.tagesspiegel.de/kultur/pen-tagung-in-gotha-buhrufe-fuer-deniz-yuecel/28337884.html

او در ۷ماهِ پیش (۲۷ اکتبر ۲۰۲۱ – ۵ آبان۱۴۰۰خ ) به ریاستِ این اتّحادیه برگزیده شده بود. در آن زمان حتماً او داوری‌های به‌کُلّی دیگری در باره‌ی این “اتّحادیه” داشت؛ وگرنه می‌بایستی در همان هنگام از پذیرشِ اتنخابِ خود و از ایستادن بر “دماغه‌ی کَشتیِ” اتّحادیه‌ی نویسنده‌گان آلمان تن می‌زد. او توضیح نداد که در این ۷ ماهه چه پیش آمده است که آن “کَشتی” اکنون به “دَکّه” بَدَل شده است؟

بحران در “اتّحادیه‌ی نویسنده‌گانِ آلمان” که از دیرباز زمینه‌های آن فراهم شده بود، پس از آغازِ جنگ در “اوکراین” و به‌ویژه پس از سخنانِ علنیِ “دِنیز یوچل” در دفاع از طرحِ ناتو برای برقراریِ”منطقه‌ی پروازْ ممنوع” در اوکراین (در ماهِ مارس ۲۰۲۲ – اسفند ۱۴۰۰) ترکید و علنی شد. از آن تاریخ تاکنون، نه تنها این بحران فروکش نکرد بل‌که، همان‌طور که این “نشستِ سالانه” نشان داد، به اوج رسید. دِنیز یوچل در آخرینِ نشستِ این اتّحادیه در دیروز، شنبه، از موضعِ ماهِ مارس (اسفندِ) خود در باره‌ی ضرورتِ برپاییِ “منطقه‌ی پروازْ ممنوع” در اوکراین دفاع کرد.

رسانه‌های آلمانیِ هوادارِ جنگ در اوکراین می‌کوشند تا با تحریفِ موضوع‌های درگیریِ درونیِ این مرکز، از این درگیری‌ها به سودِ خود بهره بگیرند. این محافل هم‌چنین می‌کوشند تا از دِنیز یوچل، همان “مجسُمه‌ی رویِ دماغه‌ی کَشتی” بسازند و آن را بر “دماغه‌ی کَشتیِ جنگ‌طلبی” در درونِ پِن، مرکزِ آلمان نصب کنند.

در سَمتِ دیگر این درگیری هم هنوز ابهام‌های بسیاری وجود دارد. اگرچه به نظر می‌رسد که موضوعِ جنگ و صلح در اوکراین هسته‌ی اصلیِ این درگیری‌ها است ولی مخالفانِ دِنیز یوچل چندان که باید از ابعادِ دیدگاه‌های خود نمی‌گویند. اصلاً این پرسش که این “اتّحادیه‌ی نویسنده‌گان” چه‌گونه و با چه مصلحت‌هایی، در پاییزِ ۲۰۲۱ (۱۴۰۰) دِنیز یوچل را  – که تازه در سالِ ۲۰۱۹ (۱۳۹۸خ) به عضویتِ این اتّحادیه در آمده بود – با رأیِ بالا برای ریاست بر خود برگزید، خود یک پرسشِ بر حق و مهم است. آیا فقط داستانِ دست‌گیرشدن و زندانی‌شدنِ به ناحقّ او در ترکیه به دستِ حکومتِ فاسدِ ترکیه می‌توانست دلیلی رسا برای چنین تصمیمی بوده باشد؟

برخی رسانه‌های آلمان و نیز برخی از نویسنده‌گانِ آلمانیِ عضوِ این اتّحادیه، ریشه‌های این بحران را در دشواری‌های قدیمیِ خودِ این اتّحادیه و سپس در اختلافِ درونیِ آن بر سرِ موضع‌گیری در باره‌ی جنگِ اوکراین می‌بینند؛ ولی به نظر می‌رسد که افزون بر این‌ها، ریشه‌های این بحران را باید در درونِ آن بحرانِ اقتصادی/اجتماعی نیز دید که خودِ  جامعه‌ی آلمان را دیری است در بر گرفته است؛ به‌ویژه ریشه‌ی “ادامه‌دارشدنِ بحرانِ درونِ این اتّحادیه در دو ماهِ گذشته” را قطعاً باید در درونِ آن تغییرات و ابعادِ تازه‌ای جست و جو کرد که اخیراً بحران اقتصادی/اجتماعی جامعه‌ی آلمان را عمیق‌تر کرده‌اند. این تغییرات و ابعادِ تازه، همانا پیامدهای جنگِ اوکراین ولی هم‌چنین پیامدهای تأثیرهای منفیِ غوغای محافلِ جنگ‌طلب در آلمان هستند. عمیق‌ترشدن بحرانِ اقتصادی/اجتماعی جامعه‌ی آلمان در اثرِ جنگِ اوکراین و گسترشِ جنگ‌طلبی در آلمان، یک واقعیتی است انکارناشدنی که می‌توان تأثیرهای نیرومندِ آن را نه‌فقط بر نهادهایی مانندِ “پِنِ مرکزِ آلمان” بل‌که بر سراسرِ جامعه‌ی آلمان دید؛ واقعیتی که سبب شد تا مسئله‌ی “یا ادامه‌ی جنگِ سُلطه‌جویانه در اوکراین و یا صلح”، نه‌تنها به یک مسئله‌ی مهمّ اجتماعیِ بل‌که به یک مسئله‌ی مهمّ سیاسیِ خودِ نیروهای حاکم بر این جامعه نیز بَدَل شود. اگر چه محافلِ قدرت‌مندی در درونِ حوزه‌ی سیاست و جامعه می‌کوشند تا از اعترافِ علنی به این واقعیت خودداری کنند و یا خود آن را بپوشانند.

محمّدرضا مهجوریان. اردیبهشت ۱۴۰۱

https://akhbar-rooz.com/?p=154015 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x