«راه حل، تنها شکست کامل نظامی اوکراین است»
پرسش و پاسخ با رهبر کمونیست روسیه در بارهی اوکراین، روسیه، چین و موارد دیگر[۱]
فرگی چمبرز[۲]
برگردان: مسعود امیدی

ِفرگی چِمبرز، همکار نشریهی «به سوی آزادی»[۳]، در ۱۵ آوریل این فرصت را یافت تا در شهر سن پترزبورگ روسیه با رومن کونوننکو [۴]، یکی از اعضای هیئت رئیسهی کمیتهی مرکزی حزب کمونیست فدراسیون روسیه (KPRF) و دبیر اول کمیتهی شهر سنپترزبورگ حزب کمونیست روسیه، مصاحبهای حضوری انجام دهد. این مصاحبه شامل موضوعاتی از جمله «عملیات نظامی ویژه» روسیه، ماهیت دولت اوکراین، جایگاه حزب کمونیست فدراسیون روسیه در داخل روسیه، محبوبیت ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه و چین بود. این مصاحبه عمدتاً به زبان انگلیسی و اندکی هم به زبان روسی انجام شده است.
فرگی چمبرز: خب، در ابتدا، میتوانید موضع حزب کمونیست فدراسیون روسیه در مورد درگیری در اوکراین را برای من توصیف کنید؟
رومن کونوننکو: ما از همان روز اول بیانیهای در حمایت از عملیات ویژه صادر کردیم و از همین عبارت «عملیات ویژه» نیز استفاده میکنیم.
فرگی چمبرز: برخلاف جنگ، تهاجم یا مداخله …
رومن کونوننکو: بله، ما نه از جنگ، نه تهاجم و نه مداخله استفاده نمیکنیم. به محض اینکه «عملیات ویژه» در اسناد رسمی روسیه قرار گرفت، ما آن را به همین عبارت نامیدیم. بنابراین ما عمیقاً معتقدیم که دولت فعلی اوکراین خودگردان نیست، مستقل نیست. این به طور کامل توسط به اصطلاح «جامعهی غرب» کنترل میشود. منظورم اتحادیهی اروپا، آمریکا و ناتو است. بنابراین ما معتقدیم که دولت اوکراین یک دولت دستنشانده و عروسک خیمه شب بازی است، برای اینکه آنها در واقع در کاری که انجام میدهند، به دنبال منافع ملی خود نیستند. و البته دلیل دیگر این باور ما (مستقل نبودن اوکراین)، رشد باورنکردنی نازیسم و فاشیسم است. میتوانیم در این مورد بحث کنیم که آیا باید آن را فاشیسم یا نازیسم بنامیم، اما قطعاَ نازیهای اوکراینی وجود دارند و در طول هشت سال گذشته تلاشهای بسیاری از سوی غرب برای حمایت از آن ها صورت گرفته است. آن ها از طریق سازمانهای غیردولتی (NGOهای) غربی به بهانهی ایجاد هویت ملی، رسماً برای این کار سرمایهگذاری میکردند. اما در واقع، این نازیسم بود. و حتی در حال حاضر، به عنوان مثال، در شهر ملیتوپل [۵] یا در بردیانسک [۶]، ارتش روسیه کتابها و جزوههایی را پیدا کرده است که توسط مقامات اتحادیهی اروپا و همچنین سایر سازمانهای غیردولتی کشورهای اروپایی منتشر و هزینههای آنها تأمین شده است. اگر همه چیز را به دقت مطالعه کنیم، آشکار است که آنها سعی داشتند این تصور را ایجاد کنند که روسیه یک دشمن (دشمن اوکراین) است.

فرگی چمبرز: پس وقتی میگویید روسیه، به طور خاص، آیا ما در واقع داریم در بارهی خلق روس صحبت میکنیم، در مقابل دولت روسیه؟
رومن کونوننکو: بله، خلق روس. هر کسی که روسی صحبت میکند و از روسیه میآید، دشمن است. او ممکن است ملیت روسی داشته باشد یا مثلاً از جمهوری بوریاتیا [۷] یا داغستان [۸] یا چچن [۹] باشد، اما روسی صحبت میکند. و برای آنها، او یک دشمن است.
فرگی چمبرز: ممممم- هوم!
رومن کونوننکو: که البته وضعیت خطرناکی است. بنابراین دیر یا زود، وضعیت به وضوح میترکید.
فرگی چمبرز: جالب بود، زیرا من با مردی در کیشینف [مولداوی][۱۰] که رئیس انجمن اوکراینی مولداوی، یک سازمان غیردولتی در آنجا بود، مصاحبه کردم. و از او در مورد نازیسم پرسیدم و او گفت، همانطور که شما گفتید، «ما نازی نیستیم.» وی گفت: ما به ایجاد هویت ملی علاقهمندیم. و جملهی بعدی این بود: «آیا میدانستید که در سال ۲۰۱۶ آزمایشهای خونی انجام شد که نشان داد روسها خون مغول دارند و اوکراینیها خون اروپایی دارند؟» گفتن «ما نازی نیستیم» و بلافاصله اظهار نظر در مورد خون و اصلاح نژاد، دیوانگی است. و اینها «معتدلهای» آنها هستند.
رومن کونوننکو: و آنها دارای نشانههای قابل مشاهدهای نیز هستند که تصاویری از تعلق به جنبش نازی است. میدانید، این شعار رسمیای هست که آنها استفاده میکنند، “Slava Ukraini”[۱۱] [افتخار بر اوکراین]. این واژهی اسلاوا را در واقع به نوعی از عبارت آلمانی “Heil Hitler” «رستگار هیتلر» نسخهبرداری میکنند. این در واقع همان چیزی است که در اوکراین می گویند. این یعنی «اوکراین ورای همه چیز»[۱۲].
فرگی چمبرز: درست مانند “Deutschland Uber Alles” [آلمان برتر از همه چیز].
رومن کونوننکو: بله. این نسخهبرداری است، آنها دارند از کارهایی که نازیها میکردند، از چیزهایی که میگفتند، نسخهبرداری میکنند. آنها حتی از همین تعبیرها استفاده میکنند تا توضیح دهند که چرا روسها، مردمی از همان خون اروپایی نیستند، میدانید، صلیب شکسته، نمادهای آزوف، و تصاویر هیتلر. عکسهای زیادی داریم. قبل از شروع عملیات ویژه آنها را داشتیم و حتی برخی از آنها توانستند به صفحات رسانههای غربی، بدون هر گونه واکنشی راه پیدا کنند. و همچنین آنچه ما در اوکراین داریم این است که این نازیهای افراطی نه تنها وجود دارند، بلکه به دولت اوکراین خدمت میکنند. آنها بخشی از نیروهای ویژهی اوکراین هستند. آنها بخشی از ارتش اوکراین هستند. همهی آنها دارای درجهی نظامی هستند. بنابراین، گروههای شبه نظامی سابقاَ نازی به بخشی از گارد ملی یا نیروهای مسلح اوکراین تبدیل شدند. و این نمونهی دیگری است از اینکه دولت اوکراین از نازیهای آشکار استفاده میکند: یا از آنها استفاده میکند یا به آنها خدمت میکند. در مورد آن نیز میتوان بحث کرد.
فرگی چمبرز: و در مورد موضع بینالمللی «چپ» یا سایر احزاب «چپ» در روسیه چطور؟
رومن کونوننکو: در مورد موضع چپ. در خصوص این عملیات نظامی البته ما دیدگاههای متفاوتی داریم. من آنچه را که احزاب سوسیالیست میگویند، تجزیه و تحلیل نکردهام. آنچه را که برخی گروههای کوچک چپ میگویند، تجزیه و تحلیل نکردهام.
فرگی چمبرز: منظورتان در روسیه یا جاهای دیگر است؟
رومن کونوننکو: منظورم غرب است. ما فقط آنچه را که احزاب کمونیست اروپایی در این باره، در مورد این عملیات و کل وضعیت می گویند، میخوانیم. همهی آنها «تهاجم روسیه» را محکوم کردهاند و همهی آنها میگویند که این یک جنگ امپریالیستی است. [در چارچوب سرمایهداری، امپریالیسم شامل استفاده از نیروی نظامی برای محافظت از سرمایهی تولید شده از طریق استثمار از زمین، نیروی کار و منابع است که پس از آن سرمایه به خارج از کشورهایی در داخل آنها انباشته شده است، جریان پیدا میکند.] من میتوانم برای شما تنها یک حزب را نام ببرم که بیانیهای در حمایت از آنچه روسیه انجام میدهد، منتشر کرد. این یک حزب صرب است، حزب کمونیست جدید یوگسلاوی. من فکر میکنم آنها فقط از ابزارهای قدیمیتر مارکسیست-لنینیستی برای تجزیه و تحلیل وضعیت استفاده میکنند. [مارکسیسم – لنینیسم ایدئولوژی کمونیستی است که بر ساختن انقلاب از طریق توسعهی گروه کوچکی از مردم که وقت خود را وقف سازماندهی تودهها میکنند، تأکید میکند، بر خلاف حزب تودهمحور، که در آن تصمیمگیریها ممکن است به شیوه ای آگاهانهتر گرفته شود.]
فرگی چمبرز: بیشتر توضیح میدهید؟
رومن کونوننکو: اگر شما امپریالیسم لنین [ولادیمیر لنین رهبر بلشویک]: بالاترین مرحلهی سرمایهداری را بخوانید، و اگر همه چیز را به معنای واقعی کلمه بخوانید و بفهمید، خوب، میتوانید ادعا کنید که این یک جنگ امپریالیستی است. اما لنین همیشه به ما میآموزد که هر وضعیتی را با در نظر گرفتن وضعیت کنونی، موقعیت تاریخی کنونی و موارد دیگر تحلیل کنیم. بنابراین، اگرهمهی جنبه های دیگر را در نظر بگیریم: البته، شاید روسیه برخی از علائق امپریالیستی خود را دارد. برای نمونه میتوان سوریه را مثال زد. من باور نمیکنم که روسیه خواست که از مردم سوریه در برابر آنچه از سوی داعش برای اشغال این کشور در حال اتفاق افتادن بود، محافظت کند. روسیه به دنبال منافع خود در سوریه بود. اما، اگر مداخلهی روسیه در سوریه نبود، فکر میکنم امروز ما هیچ کشور و حاکمیت مستقلی از سوریه نداشتیم. بنابراین میتوان گفت که این نوع دخالتهایی که ما در سوریه با آن مواجه بودیم، دارای خصوصیت مترقی بود. [۱۳]

فرگی چمبرز: من شنیدهام که مردم استدلال میکنند که حتی به تعبیر لنین، به دلیل فقدان سرمایهی مالی و سرمایهی صادراتی نمیتوان روسیه را به عنوان یک «دولت امپریالیستی» با همان ابعاد غرب، توصیف کرد. من از آنچه شما در این مورد فکر میکنید، متعجم؟
رومن کونوننکو: بله، این درست است. درست است. روسیه سرمایهی زیادی صادر نکرد و من فکر میکنم تقریباً بیشترسرمایهی روسیه که صادر شد، به اوکراین بود و مقدار زیادی از آن در سال ۲۰۱۴ از دست رفت.
فرگی چمبرز: دربارهی این اتهاماتی که در مورد ماریوپول، بوچا مطرح میشود، چه فکر میکنید؟ میدانید، هر روز، یک چیز جدید هست: آزوف بیانیهای داده مبنی بر اینکه از سلاح های شیمیایی استفاده شده است …
رومن کونوننکو: میتوانیم ببینیم که این پروندهی بوچا یک فتنهانگیزی است. چیزی که در تلویزیونهای غربی و تلویزیون اوکراین دیدیم، هرگز اتفاق نیفتاد. این به طور کامل توسط نیروهای مسلح اوکراین و فناوران سیاسی [۱۴] صحنهسازی شد، زیرا میدانیم که نیروهای روسی در ۳۰ مارچ بوچا را ترک کردند. ما شاهد جشنهای عمومی در رسانههای اوکراینی بودیم که میگفتند، «خوب، اکنون در اینجا، ‹بوچای آزاد شده› هستیم، و هیچ اشارهای هم به هیچ نوع قتل عامی نشد. سپس نشریاتی در رسانههای اجتماعی اوکراین منتشر شد مبنی بر اینکه آنها در حال شروع «پاکسازی» این خطه هستند. و تنها پس از«پاکسازی» اوکراینی، آنچه را که اکنون در تصاویر میبینیم، دیدیم. بنابراین، من فکر میکنم آنها فقط مردمی صلح جو بودند که توسط نیروهای مسلح اوکراین یا سایر گروههای شبه نظامی ناسیونالیست کشته شدند. زیرا اگر با دقت به تصاویر یا عکسها و فیلمها نگاه کنیم، بازوبندهای سفید رنگی را میبینیم. همانطور که در قلمرو تحت کنترل روسیه در اوکراین اتفاق میافتد، نیروهای مسلح روسیه از مردم صلح جو میخواهند که فقط این بند سفید را روی آرنج خود ببندند. بنابراین روشن است که منظورم این است که من فکر میکنم اوکراینیها این افراد را به خاطر همکاری با روسها و هر چیز دیگری کشتند. در مورد ماریوپل و موارد دیگر، اکنون میتوانیم ببینیم که نیروهای مسلح اوکراین در واقع از تاکتیکهای تروریستی استفاده میکنند. به عنوان مثال، همانطور که در سوریه اتفاق افتاد، آنها از مردم صلح جو به عنوان سپر زنده استفاده میکنند. این منطقی نیست، زیرا اگر مثلاً جنگ علیه آلمان نازی را در نظر بگیریم، واکنش ارتش چگونه بود؟ آنها در مقابل شهر خطوط حفاظتی میساختند و سعی میکردند ارتش دشمن وارد شهر نشود. حالا وارد شهر میشوند، در میان ساختمانها، روی پشت بامها، در آپارتمانها. و آنها اجازه نمیدهند مردم صلح جو شهر را ترک کنند. آنها میخواهند تصویری از ویرانی و تخریب به دست آورند و میخواهند بگویند که بسیاری از مردم صلح جو کشته شدند. اینها تاکتیک های تروریستی است. این جنگ کلاسیک نیست.
فرگی چمبرز: ممممم- هوم
رومن کونوننکو: ارتش از افراد خود برای ایجاد تصویری از جنایاتی که مرتکب میشوند، استفاده میکند.
فرگی چمبرز: بنابراین، چیز دیگری که به نظر میرسد واقعاً هر روز در رسانههای غربی موج میزند، این است که نبرد واقعی چگونه پیش میرود. یک روز میبینیم که اوکراینیها در حال «تحقیر پوتین» هستند. روز بعد، این است که «ارتش وحشی روسیه» در حال تخریب اوکراین است. چگونه آن را میبینید؟
رومن کونوننکو: ما ضربالمثلی داریم که میگوید یک دشمن تقریباً نابود شده، یورش بزدلانهی خود را آغاز میکند. البته ما اینجا هستیم. ما همه چیز را نمیدانیم. مطمئناً ما سؤالات زیادی را میپرسیم، تصمیمات چگونه گرفته شد و چرا؟ اما من تحصیلات نظامی کامل ندارم. من در دانشگاه در دانشکده نظامی درس خواندم. مثل این است که یک روز در هفته بروید درس بخوانید و بعد ستوان شوید. اما من یک متخصص نظامی نیستم. چه اتفاقی افتاد که آنها تصمیم گرفتند منطقهی کییف و چرنیهیو [۱۵] را ترک کنند؟ من هنوز نمیفهمم ما جان سربازانمان را از دست دادیم. افرادی بودند که از ارتش روسیه استقبال میکردند و ناگهان ما رفتیم و آن افراد را به اوکراینیهایی که آمدند، سپردیم و بعد ماجرای بوچا رخ داد.
فرگی چمبرز: بنابراین، از موضع خود، تصمیم برای رها کردن شمال را درک نمیکنید؟
رومن کونوننکو: من نمیتوانم این را درک کنم.
فرگی چمبرز: میدانید، تنها نظریهای که در این مورد شنیده بودم، این بود که ایده، تمرکززدایی از نیروهای اوکراینی بود که ممکن بود در دونباس متمرکز شده باشند.
رومن کونوننکو: آری. اما برای اینکه آنها را برای مدتی در کییف یا چرنیهیو گیر بیاندازند. اما اکنون آنها آزاد هستند که به دونباس بازگردند. عجیب است.
فرگی چمبرز: بله، عجیب است. بنابراین، شاید به طور گستردهتر، به من بگویید، به نظر شما چه عواملی باعث شد که این موضوع به روش نظامی حل شود، به جای حل دیپلماتیک؟ برای مثال، چرا توافقات مینسک به نتیجه نرسید؟ یا به نظر شما چه نیروهایی در شکست آنها بیشترین نقش را داشتند؟
رومن کونوننکو: فکر میکنم توافقها به نتیجه نرسیدند، زیرا دولت اوکراین هرگز آنها را اجرا نمیکرد. در طول هفت سال، آنها حتی یک قدم هم برای اجرای آن توافقات برنداشته بودند. و گاه به گاه، مقامات بلندپایهی اوکراینی را میشنوید که به طور رسمی و آشکارا در تلویزیون و رسانهها به خود میبالند که آنها قصد ندارند هیچ چیزی را انجام دهند.
فرگی چمبرز: درست است.
رومن کونوننکو: و همچنین، طبق نتایج آنچه که نیروهای مسلح ما پس از شروع عملیات در آنجا یافتند، میتوانیم ببینیم که آنها نقشههایی پیدا کردند: نقشههای نظامی و طرحهای تهاجم به دونباس و کریمه. این اسناد در سراسر رسانهها و شبکههای اجتماعی ما نمایش داده شد. البته من فکر میکنم که دولت ما قبلاً از اطلاعات زیرکانهای برخوردار بوده است، زیرا میدانید که راه حل مسائل نظامی آخرین راهی است که شما باید از آن استفاده کنید. فکر میکنم آنها اطلاعاتی داشتند که باعث شد فکر کنند و باور کنند که تنها راه حل این مسئله نظامی است.
فرگی چمبرز: و اینکه ممکن است تهاجم بزرگتری به شرق در دونباس در راه باشد. و بهترین راه حل ممکن برای درگیری در این لحظه را چگونه میبینید؟
رومن کونوننکو: فکر میکنم در مرحلهی کنونی درگیری، تنها شکست نظامی کامل اوکراین میتواند راهحل این مناقشه باشد، زیرا حتی اگر آنها هر نوع آتشبس یا توافق صلحآمیزی را امضا کنند، هیچ چیز پایان نخواهد یافت. به نظر میرسد که ما یک منطقهی کاملاَ روس با یک جمعیت ضد روس داریم. من فکر میکنم حتی اگر یک توافق صلحآمیز امضا کنیم و همه چیز را همینطور که هست رها کنیم، هیچ چیز تمام نمیشود. گلوله باران سرزمینهای روسی همانطور که برای سالها اتفاق افتاده، ادامه خواهد داشت. و بله، دیروز آن ها به منطقهی بلگورود [۱۶]، منطقهی کورسک [۱۷] و منطقهی بریانسک [۱۸] حمله کردند. ما باید به این موضوع پایان دهیم. متأسفانه در این مرحلهی فعلی، این تنها راه حل است.
فرگی چمبرز: وقتی می گویید شکست کامل نظامی، آیا این به معنای جداکردن دونباس نیز هست؟ و آیا این به معنای پایان یورومیدان [۱۹] [جنبش اعتراضی دست راستی] هم هست؟ آیا این به معنای تغییر کامل دولت کییف است؟
رومن کونوننکو: تسلیم کامل دولت کیف، و دولت جدید باید بیاید. من فکر میکنم باید یک دولت موقت شکل بگیرد. البته، دولت جدید باید به صورت دموکراتیک انتخاب شود، اما در شرایط جدید، نه تحت کنترل نیروهای فاشیست.
فرگی چمبرز: فکر میکنید چگونه این نوع درگیریهای ناسیونالیستی پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی به شدت به وجود آمد؟
رومن کونوننکو: من واقعاً نمیدانم زیرا آنجا زندگی نمیکنم. اما فکر میکنم که البته سالها طول کشید تا این هویت به اصطلاح ملی را بسازند. من این «به اصطلاح» را با قدرت میگویم. در این بخش از فرهنگ در اوکراین، در حوزهی «مطالعهی تاریخ» چیزهای زیادی ساخته شد. میدانید، آنها در حال ایجاد یک تاریخ جعلی کامل از یک دولت باستانی اوکراین بودند که هرگز وجود نداشته است.
فرگی چمبرز: جعلی، یعنی چیزی متفاوت از کیف/روسیه؟
رومن کونوننکو: بله. تئوریهای دیوانهوار زیادی در آنجا وجود دارد. حتی برخی گفتند که اوکراینیها دریای سیاه را حفر کردند. این جور چیزها برای چندین سال در همه جا پخش میشد. برای نشان دادن اینکه ملت اوکراین چیزی نفیس است.
فرگی چمبرز: رابطهی شما به عنوان یک حزب با احزاب سوسیالیست یا کمونیست اوکراین چگونه بود؟
رومن کونوننکو: اوه، ما روابط بسیار خوبی داشتیم و هنوز هم با حزب کمونیست اوکراین داریم.
فرگی چمبرز: و وضعیت آنها چگونه است؟ منظورم این است که آنها غیرقانونی هستند، نه؟
رومن کونوننکو: آنها غیرقانونی هستند. طی سالهای گذشته تعداد زیادی از این رفقا دستگیر شدند. آنها همیشه توسط اراذل فاشیست مورد حمله قرار میگرفتند و مرتباً در خیابانها مورد ضرب و شتم قرار میگرفتند. در حال حاضر، ما نمیدانیم رهبر حزب کمونیست اوکراین کجاست.
فرگی چمبرز: به دلیل اینکه بازداشت شده یا به این دلیل که مخفی شده است؟ اسمش چیست؟
رومن کونوننکو: [پترو سیموننکو][۲۰]. ما نمیدانیم کدام، [بازداشت یا مخفی] شده است. از ۲۴ فوریه، ما هیچ خبری در مورد اینکه او کجاست، نداریم. اما به عنوان مثال، رهبر سازمان جوانان حزب کمونیست اوکراین نیز دستگیر شد.
فرگی چمبرز: و موضع سیاسی [حزب کمونیست اوکراین] قبل از میدان چگونه بود؟ چقدر حزب نیرومندی بودند؟
رومن کونوننکو: حزب کاملاً قویای بود، دومین یا سومین فراکسیون پارلمان اوکراین، با تعداد زیادی از نمایندگان. اما بعد از کودتا غیرقانونی شدند. این به نوعی مضحک است، زیرا تصمیمی از وزارت دادگستری برای ممنوعیت این حزب بود. آنها به دادگاه رفتند و دادگاه همچنان ادامه دارد. بنابراین، در واقع، تصمیم برای ممنوعیت حزب کمونیست اوکراین هرگز رسمی نشده است. اما در واقع، همهی مقامات و ارگانهای دولتی اوکراین که در حال حاضر در قدرت هستند، آن را مانند یک تصمیم میدانند.
فرگی چمبرز: پس آنها آن را اجرا میکنند؟
رومن کونوننکو: بله.
فرگی چمبرز: رابطهی بین حزب کمونیست فدراسیون روسیه و احزاب سوسیالیست کوچکتر در روسیه چگونه است؟ آیا رابطهی کاری خوبی با هر یک از این طرفهای دیگر وجود دارد؟ آیا نوعی بلوک چپ وجود دارد یا بیشتر پراکنده است؟
رومن کونوننکو: هیچ بلوکی وجود ندارد. آیا میتوانید برای من احزاب سوسیالیست کوچکتر را نام ببرید؟
فرگی چمبرز: نه
رومن کونوننکو: من هم نمیتوانم. ما این حزب را داریم که به آن لیبرالهای منصف [۲۱] میگویند. آنها میگویند سوسیال دموکرات هستند، اما نه در ایدئولوژی و نه در گامهای عملی خود چنین نیستند. ما هرگز متوجه آنها نشدیم، بنابراین حتی آنها را به عنوان نیروی متعلق به سوسیالیسم شناسایی نمیکنیم. اما آنها از اعضای انترناسیونال سوسیالیست بودند.
فرگی چمبرز: برخی از چپهای غربی و رادیکالهای روسی، حزب کمونیست فدراسیون روسیه را متهم میکنند که یک حزب تجدیدنظرطلب است، یا آن را بهعنوان یادگاری از گذشته، حزبی که تنها از سالمندان تشکیل شده است، رد میکنند. در مورد موضع امروز حزب چه میگویید؟ [رویزیونیسم به سیاست ایجاد اصلاحات بدون پایبندی به اصول انقلابی اشاره دارد.]
رومن کونوننکو: ما دومین حزب [بزرگ] مجلس هستیم. ما بزرگترین حزب مخالف هستیم. در مورد اتهامات تجدیدنظرطلبی، ما این را در برنامهی خود قرار دادیم که «توسعهی خلاق مارکسیسم-لنینیسم» را بهکار میگیریم، زیرا مارکسیسم-لنینیسم یک جزم نیست. اما البته که فکر میکنم یک رویزیونیست نیستم. من نمیتوانم اعتراف کنم که رویزیونیست هستم. من هرگز رویزیونیست نخواهم شد. (میخندد) من ۲۱ سال است که عضو حزب هستم و نسبتاً جوان هستم.
فرگی چمبرز: چند سالتان است؟
رومن کونوننکو: من ۴۰ ساله هستم. این حزب فرقهی افراد مسن نیست. البته ما اعضای قدیمی زیادی در حزب داریم که از اعضای حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی (CPSU) بودند. اما آن افرادی که به حزب ما رای میدهند، مردم آن عصر نیستند. ما عمدتاً از سوی افراد [سنین] ۳۰ تا ۵۰ سال حمایت میشویم. و افراد مسن نیز به حزب پوتین رأی میدهند.
فرگی چمبرز: چگونه حزب برای جذب نسل پس از شوروی تلاش کرده است؟
رومن کونوننکو: ما فقط به مسائل مشترک میپردازیم، زیرا مشکلات نسل جوان و سایر نسلها در روسیه بسیار مشترک است. ما در مورد مشکلات اجتماعی صحبت میکنیم و روشها و اقدامات مان خودمان را برای رفع این وضعیت پیشنهاد میکنیم..
فرگی چمبرز: برای مثال، از دیدگاه حزب کمونیست فدراسیون روسیه تضادهای اجتماعی اصلی در روسیه چیست؟
رومن کونوننکو: روسیه یک کشور سرمایهداری است، بله، بسیاری از ثروت آن توسط الیگارشها کنترل میشود. ما بر این باوریم که منابع طبیعی ما باید ملی شود، نه بر روی کاغذ که الان هستند. بلکه در واقع باید ملی شود و در خدمت توسعهی صنعت ما، توسعهی اقتصاد ما، توسعهی ما، (و این یک اصطلاح مد روز است: «سرمایهی انسانی» ) باشد.
فرگی چمبرز: در غرب، ما دربارهی ملی شدن اخیر اقتصاد روسیه شنیدهایم. وقتی میگویید «روی کاغذ است»، منظورتان از آن چیست؟
رومن کونوننکو: مثلاً در قانون اساسی نوشته شده که نفت و گاز مال مردم است. اما در واقع کسانی که از آن بهرهبرداری میکنند، شرکتهای خصوصی هستند. آنها حقیقتاَ مالیات زیادی میپردازند، اما آنها سود میبرند. بهعنوان مثال، گازپروم [۲۲]، بزرگترین شرکت تولید کنندهی گاز، یک شرکت خصوصی است. میدانید، چندین سال پیش، آنها یک کمپین بزرگ در تلویزیون روسیه به راه انداختند و گفتند: «گازپروم یک میراث ملی است.» اما این میراث ملی یک شرکت خصوصی است. البته میزانی از مشارکت دولتی در مالکیت آن وجود دارد، اما حتی سهم کنترلی [۲۳] هم ندارد.
فرگی چمبرز: اما [دولت] منافعی دارد. بنابراین آیا با روشی که در غربِ صرفاً سرمایهداری عمل میکند، متفاوت است؟
رومن کونوننکو: بله، تا حدودی.
فرگی چمبرز: و وقتی به مشکلات اجتماعی اشاره کردید، آیا منظورتان همین است؟
رومن کونوننکو: نه. بله. ما همیشه مشکلات زیادی داشتهایم و این مشکلات از زمان شروع عملیات نظامی از بین نرفته است. شکاف بزرگی بین درآمدهای فقیرترین و ثروتمندترین افراد وجود دارد که گاهی اوقات تا ۳۰ برابر متفاوت است. این یک شکاف بزرگ است. و مورد دیگر بهاصطلاح «اصلاحات بازنشستگی» بود که در سال ۲۰۱۸ اتفاق افتاد، زمانی که آنها سن بازنشستگی را افزایش دادند. دولت این کار را کرد.
فرگی چمبرز: آیا در مورد آن موضوع افزایش محبوبیتی را شاهد بودید؟
رومن کونوننکو: در محبوبیت، در حمایت؟ بله، البته. ما در آن سال انتخابات فدرال نداشتیم، اما انتخابات منطقه ای داشتیم و نتایج خود را به طور جدی بهبود بخشیدیم. ما دو فرمانداری جدید استانها را به دست آوردیم.
فرگی چمبرز: در حال حاضر چند فرماندار استان دارید؟
رومن کونوننکو: در حال حاضر سه تا.
فرگی چمبرز: و کرسی های مجلس؟
رومن کونوننکو: دقیقاً یادم نیست. نود و چند تا.
فرگی چمبرز: درصد تقریبی چقدر است؟
رومن کونوننکو: فکر میکنم ۱۹ درصد. اما این دومین سهم پس از روسیهی متحد است، به همین دلیل است که روسیهی متحد دولت را کنترل میکند.
فرگی چمبرز: و از دیدگاه من وقتی در مورد حزب روسیهی متحد صحبت میشود، شاید از نگاه منطقی یک آمریکایی، اگر میتوانستم اینجا در روسیه باشم، نسبت به حزب روسیهی متحد دلسوزتر بودم. شما از درآمد، شکاف درآمدی، از ملی شدن منابع، از الیگارشی صحبت میکنید. به نظر میرسد این فقط نگاه از منظر غرب است، اینکه اینها مشکلاتی هستند که غرب دوست دارد پوتین را سرزنش کند. اما به نظر میرسد همهی آنها چیزهایی هستند که در ۲۰ سال گذشته در مقایسه با آنچه در دههی ۹۰ بودند، به طور قابل توجهی بهبود یافتهاند. آیا شما با آن موافقید؟ نه اینکه آنها خودشان حل و فصل کردهاند، بلکه آیا شرایط مادی تودهها در روسیه در دوران پوتین در مقایسه با دههی ۹۰ بهبود یافته است؟

رومن کونوننکو: البته، اما به دلیل قیمت بالای نفت و گاز در آن سالها، آنها بیشتر بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۱ بهبود یافتند. و ما آنها را «فربه» مینامیم.
فرگی چمبرز: مثل یک حباب؟
رومن کونوننکو: بله، و ما هنوز با مشکلات زیادی روبهرو هستیم که حل نشدهاند و همهی اینها توسط روسیهی متحد ایجاد شدهاند. ما در سیستم بهداشت و درمان مشکلات زیادی داریم، زیرا در تمام این سالها یک خط کلی به اصطلاح «بهینهسازی» را دنبال میکردند. آنها داشتند بیمارستانها و کلینیکها را میبستند تا به جای دوتا از آنها، یکی بسازند، مثلاَ بهینهسازی کنند، نه اینکه پول زیادی خرج کنند. و بستن چند مورد از بیمارستانهای کوچک.
فرگی چمبرز: به نام کارآیی؟
رومن کونوننکو: کارایی، بله. و البته، با ظهور کووید-۱۹ همه چیز ترکید، زیرا ناگهان معلوم شد که در بسیاری از بیمارستانها یا مراکز منطقهای، بخشهای عفونت بسته شدهاند، یا به اصطلاح «بهینهسازی شدهاند». بنابراین آنها حتی فاقد امکانات پزشکی برای در قرنطینه نگهداشتن مردم بودند و مجبور شدند آنها را به مناطق محلی (مسکونی) ببرند. البته باید خیلی سریع کاری انجام میدادند و باید امکانات جدیدی ایجاد میکردند. لیکن آنچه در ابتدای سال ۲۰۲۰ اتفاق افتاد – در ماه مارچ و آوریل – این بود که ما [تخت] کافی در بیمارستانها برای مبتلایان به کووید نداشتیم.
فرگی چمبرز: من در این مورد نمیدانستم. اعتقاد من این است که موضوع «حقوق بشر» اغلب ابزاری برای تبلیغات امپریالیستی است، اما به من بگویید که آیا حزب نگران مسائل حقوق بشری در روسیه – یا حقوق مدنی – در رابطه با روسیهی متحد است؟ آیا احساس میکنید که سرکوب دولتی یک مشکل است؟
رومن کونوننکو: بله، ما نگران هستیم. من فکر میکنم حقوق شهروندی چیز مهمی است.بلکه اهمیت آنها کمتر از حقوق اجتماعی نیست، درسته؟ از حقوق حمایت اجتماعی. از این رو، زمانی که روسیهی متحد، به عنوان مثال، به یک حق دموکراتیک مدنی مردم برای بیرون آمدن در خیابانها جهت اعتراض حمله میکند، ما با این حمله مخالفیم. ما میخواهیم از این حقوق محافظت کنیم.
فرگی چمبرز: پس شما با بازداشت معترضان مخالفید؟
رومن کونوننکو: بله. ما از جمله کسانی هستیم که برای اعتراض به آنها، و همینطور سایر اقدامات ضد مردمی روسیهی متحد به خیابانها میآییم.
فرگی چمبرز: نه اعتراض به عملیات ویژه در این لحظه، اما سایر مسائل؟
رومن کونوننکو: بله. اما ما بسیاری از موارد آزار و اذیت را میدانیم که حتی طبق قوانین آنها قانونی نیست.
فرگی چمبرز: بنابراین این نوع آزار و اذیت برای اعتراضات یا روزنامهنگاری، در مورد عملیات ویژه یا مسائل دیگر، به صورت معمول مانند زندان طولانی مدت واقعیتر به نظر میرسد یا معمولاً مانند جریمه؟
رومن کونوننکو: تقریباً منحصراً جریمه. هیچ یک از اعضای ما به دلیل برخی فعالیتهای سیاسی هرگز [به زندان] فرستاده نشدند. من واقعاَ فکر نمیکنم.
فرگی چمبرز: زیرا در غرب این تصور وجود دارد که اگر در روسیه از خط خارج شوید، پوتین شما را حبس خواهد کرد.
رومن کونوننکو: اساساً نه. به احتمال زیاد، شما دستگیر خواهید شد، شب را در یک ایستگاه پلیس خواهید گذراند. شاید [روز] بعد شما را به دادگاه ببرند و جریمه کنند. این رایجترین پیامد است.
فرگی چمبرز: یک چیز دیگر، ما در غرب هرگز در مورد حزب کمونیست که بزرگترین اپوزیسیون است، نمیشنویم. ما درباره الکسی ناوالنی [رهبر حزب آیندهی روسیه] میشنویم.
رومن کونوننکو: ناوالنی و حامیانش، به تعداد اندکی در سن پترزبورگ، در مسکو و دو شهر ثروتمند و اروپایی هستند. و بعد اینکه، آنها هیچ نوع نیرویی را در جای دیگر روسیه نمایندگی نمیکنند.
فرگی چمبرز: این چیزی است که من متوجه شدهام، و این که یک تمایز بزرگ بین صداهای روسی وجود دارد که غرب میخواهد آن را برجسته کند. مردمی که در غرب از آنها میشنوید، نشان دهندهی باریکهی قشر کوچکی از بورژوازی سن پترزبورگ و مسکو هستند که احتمالاً از تحصیل کردههای غربی هستند و احتمالاً در معاملات تجاری با غرب سرمایهگذاری کردهاند و ممکن است در آنجا زندگی کنند یا مهاجر باشند. آیا این پرست است؟
رومن کونوننکو: کاملاً حق با شماست.
فرگی چمبرز: و به این ترتیب، و آن احتمال، آیا ناوالنی به نوعی نمایندهی این گرایش است؟
رومن کونوننکو: آنها، تنها حامیان ناوالنی هستند و اکثراً جوانانی هستند بین ۱۶ تا شاید ۲۰ سال. چرا؟ در وهلهی اول، نمیدانم چرا، اما آنها میخواهند بگویند که به چیزی تعلق دارند که به آن «طبقهی خلاق» میگویند. من واقعاً نمیدانم چیست، اما آنها میگویند این طبقه وجود دارد.
فرگی چمبرز: بله، ما این را در ایالات متحده هم میبینیم که در واقع به دههی ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ برمیگردد، که چگونه ضد فرهنگِ جوانان به صحنهی بسیار بزرگی برای فعالیت سیا، و حتی گسترش آنارشیسم تبدیل شد. و سپس اینجا، فساد [رسانه] شروع به ورود کرد و گزارشهای زیادی در مورد روسیه ارائه کرد، و پوسی رایت [۲۴] و [گروه فمینیستی روسی] مانند نماد مقاومت روسیه در همه جا ظاهر شد. آیا این درست است؟
رومن کونوننکو: قطعاَ.
فرگی چمبرز: رابطهی حزب با حزب کمونیست چین (CPC) چگونه است؟
رومن کونوننکو: ما ارتباطات بسیار نزدیکی داریم. ما یک توافقنامهی همکاری داریم. ما آن را هر پنج سال یک بار امضا میکنیم تا آن را به مدت پنج سال تمدید کنیم. ما به طور منظم هیئتهای نمایندگی را تبادل میکنیم و در جنبههای علمی مطالعه مارکسیسم-لنینیسم نیز همکاری داریم. بنابراین ما کاملاً به هم مرتبط هستیم.
فرگی چمبرز: پس شاید اکنون بیشتر از آنچه که حزب کمونیست اتحاد شوروی پس از انشعاب [ایدئولوژیک] ۱۹۶۰ با حزب کمونیست چین داشت، ارتباط نزدیکتری با حزب کمونیست چین دارد؟
رومن کونوننکو: بله، ما ارتباط نزدیکتری داریم. البته.
فرگی چمبرز: و آیا به طور کلی مشارکت روسیه و چین را به عنوان بخش مهمی از نوعی پیشرفت تاریخی در حال حرکت به جلو میبینید؟
رومن کونوننکو: البته. این بخشی از روند تاریخی است. میتواند به جهان فرصتی برای تنوع بخشیدن به این اقتصاد بدهد.
فرگی چمبرز: آیا هدف حزب کمونیست فدراسیون روسیه در دست گرفتن مجدد قدرت در روسیه و برقراری مجدد دیکتاتوری پرولتاریا است؟
رومن کونوننکو: دوباره قدرت را در دست بگیریم؟ بله. اما ما در برنامهی رسمی خود از دیکتاتوری پرولتاریا نمینویسیم. ما رسماَ آن را به عنوان «بنای سوسیالیسم نوسازی شدهی قرن بیست و یکم» میدانیم. ما آن را چنین مینامیم، تلاش برای استفاده از بهترینهای دورهی شوروی، و تلاش برای به دست آوردن هر چیزی که اکنون صحیح است.
فرگی چمبرز: پس تفاوت بین دورهی شوروی و مفهوم «سوسیالیسم نوسازی شده در قرن بیست و یکم» چیست؟
رومن کونوننکو: خوب، میتوانم به شما بگویم، از نظر اقتصادی، ما به طور کلی مخالف مالکیت خصوصی نیستیم. ما میگوییم که مشاغل خصوصی کوچک میتوانند وجود داشته باشند، مثلاً یک نانوایی کوچک، یک آرایشگاه یا داروخانه. این تفاوت اصلی است، زیرا در دورهی شوروی همه چیز دولتی بود. بنابراین ما بر این باوریم که این چیزها در ابتدا میتواند به پیشبرد اقتصاد کمک کند، مانند آنچه لنین قبلاً در دههی ۲۰ انجام داد، به اصطلاح نپ NEP [۲۵] [سیاست اقتصادی جدید هدف گذاری شده برای انتقال بین دورهی فقر پسا تزاری و کمونیسم که به صورت برجستهای مطرح شد. یک اقتصاد «مختلط» که به شرکتهای خصوصی کوچک تا متوسط اجازه فعالیت میداد، در حالی که شرکتهای بزرگ تحت کنترل دولتی مانند بانکها باید برای تأمین سرمایهی لازم برای توسعه نیروهای مولد کمک کنند]. بنابراین فکر میکنم ما هم همین هدف را دنبال میکنیم.
فرگی چمبرز: به عنوان ابزاری برای کمونیسم کامل نهایی یا صرفاً به عنوان انطباق با زمان کنونی؟
رومن کونوننکو: البته. بالاخره باید کمونیسم کامل باشد. اما ابتدا باید یک دولت سوسیالیستی بسازید.
فرگی چمبرز: مانند دنگ شیائوپینگ [رهبر چین از ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۹] ؟
رومن کونوننکو: مشابه آن. ما قصد نداریم مدل چینی را کپی کنیم، اما…
فرگی چمبرز: بنابراین من فرض میکنم که در این لحظه، شما نیز از تصرف قهرآمیز دولت دفاع نمیکنید؟
رومن کونوننکو: بله، ما آشکارا از این موضوع دفاع نمیکنیم. در اسناد ما آمده است که باید از طریق انتخابات به قدرت برسیم.
فرگی چمبرز: و به نظر شما این واقعبینانه است؟ به نظر شما انتخابات اینجا آزاد است؟
رومن کونوننکو: نه، انتخابات آزاد نداریم. آنها صادق نیستند. بله، اما ما میجنگیم تا آنها را شفافتر، بازتر، صادقتر و منصفتر کنیم.
فرگی چمبرز: و خب چطور این اتفاق میافتد؟ زیرا اگر افرادی که انتخابات را کنترل میکنند، در مورد آن ناصادق هستند، چگونه میتوانید آنها را پس بزنید؟
رومن کونوننکو: ما سختتر کار میکنیم. این تنها راه است. قرار دادن بیشتر افراد مسئول در کنگره، برای کنترل مراکز رأیگیری. که البته زمانی که تمام دستگاههای دولتی علیه شما هستند، سخت است. لیکن ما هرگز راه انقلابی تغییر قدرت را کنار نمیگذاریم. اما، البته، ابتدا شما به شرایط انقلابی نیاز دارید.
فرگی چمبرز: پس آیا میگویید شاید تمرکز شما بر افزایش آگاهی انقلابی در روسیه یا برقراری مجدد آموزش سیاسی باشد؟
رومن کونوننکو: رشد آگاهی طبقاتی و البته آموزش سیاسی و حتی به اصطلاح «فعالیت مدنی». واژههای شوروی برای این کار وجود دارند. آنها بودجهی خود را نوشتهاند. ما میخواهیم این وضعیت آگاهی طبقاتی را در تعداد هر چه بیشتر مردم شکل دهیم.
فرگی چمبرز: و آیا هیچ نوعی از برنامههای آموزش سیاسی گسترده که حزب در آن مشارکت داشته باشد، در کشور وجود دارد؟
رومن کونوننکو: البته، در هر منطقه، ما مراکز مدارس و آموزش سیاسی خودمان را داریم. و البته ما در اینجا برنامههای خودمان را ارائه میدهیم. اما آموزش سیاسی فقط جمعآوری افراد در جایی و آموزش دادن به آنها نیست. تربیت سیاسی، تبیین مسائل است. توضیح اینکه «چرا این اتفاق میافتد و دلیل آن چیست؟» بنابراین آموزش را میتوان با استفاده از جزوات ابتدایی یا روزنامهها یا شبکههای اجتماعی به دست آورد.
فرگی چمبرز: و شما هنوز پراودا را دارید؟
رومن کونوننکو: بله، ما پراودا را داریم. این یک روزنامهی سراسری است و ما دو روزنامه را هم در اینجا در سن پترزبورگ منتشر میکنیم.
فرگی چمبرز: برخی از پناهگاههای (پایگاههای) جغرافیایی حزب کجاها هستند؟
رومن کونوننکو: نمیتوانم دقیقاً به شما بگویم، زیرا سال به سال فرق میکند. اما من فکر میکنم، بخشهای مرکزی روسیه و خاور دور روسیه، ولادی وستوک [۲۶] یا خاباروفسک آلتای [۲۷].
فرگی چمبرز: آیا سن پترزبورگ به دلیل این نوع اروپامحوری که در اینجا وجود دارد، چالش بیشتری ایجاد میکند؟
رومن کونوننکو: ما لیبرالهای زیادی داریم، به اصطلاح لیبرال در درک روسیمان. لیبرالهایی، نه آن طور که ایالات متحده آن را درک میکند. بسیاری از لیبرالها در اینجا، می دانید، یک حزب سیاسی لیبرال به نام یابلوکو[۲۸] هست که در مسکو و سن پترزبورگ از حمایت خاصی برخوردار است. اوه، و برای مثال، اگر به سومین شهر بزرگ روسیه، نووسیبیرسک[۲۹]، در سیبری بیایید، ما یک شهردار کمونیست داریم.
فرگی چمبرز: آیا هنوز حزب خود را یک حزب پایبند به سانترالیسم دموکراتیک میدانید؟
رومن کونوننکو: بله، البته. زیرا بدون سانترالیسم دموکراتیک، ما معتقدیم که هیچ انضباط حزبی وجود ندارد.
فرگی چمبرز: اگر این فرصت را داشتید نام سنت پترزبورگ را به لنینگراد برمیگرداندید؟
رومن کونوننکو: (لبخند میزند) فکر نمیکنم این اولین کاری باشد که باید انجام دهیم. یعنی یه جوری شوخیه. شاید به عنوان اولویت شماره ۳۳، بله.

فرگی چمبرز: من در مورد رابطه با کلیسا کنجکاو هستم و این را به عنوان فردی که هم کمونیست و هم ارتدوکس است، میگویم. فراموش کردم چه سالی بود، اما دربارهی [رهبر حزب کمونیست فدراسیون روسیه]، گنادی زیوگانوف و [اسقف ارتدوکس روسی] کریل [۳۰] خواندم که روابط حسنه یا قدردانی متقابل داشتند. موضع حزب نسبت به کلیسا چیست؟
رومن کونوننکو: رهبر حزب گنادی زیوگانف، مذهبی است. این اعتقاد شخصی اوست، اما حزب ما یک حزب آتئیست [۳۱] است. ما هنوز هم به عنوان یک حزب بیخدا هستیم. اما ما حق هر یک از اعضای حزب را برای ایمان به خدا میپذیریم. تنها خواسته از شما این است که در داخل حزب تبلیغات مذهبی نکنید. به عنوان یک فرد، شما حق دارید هر کاری را انجام دهید. و در اسناد رسمی ما نوشته شده است که ما یک حزب الحادی علمی هستیم، نه از نوع بیخدایی مبتذل.
فرگی چمبرز: چگونه بین الحاد مبتذل و الحاد علمی تمایز قائل میشوید؟
رومن کونوننکو: فکر میکنم نمیتوان تعریف دقیقی از علمی یا غیرعلمی بودن آن داشت، اما باید آن را انجام داد. اگر یک کمونیست در خیابان برود و فریاد بزند: «خدا نیست!»، به درستی این کار این احمقانه است! به نظر من این مبتذل است. اما تلاش برای توضیح اینکه تا کنون هیچ مدرکی دال بر وجود چنین چیزی وجود نداشته است، این میتواند علمی باشد. اما من شخصاً آتئیست هستم. همسر من؟ او هم عضو حزب است، اما به خدا ایمان دارد. برای ما اشکالی ندارد.
فرگی چمبرز: آیا فکر میکنید کلیسا در حال حاضر نقش زیادی در کشور روسیه دارد؟
رومن کونوننکو: روز به روز بیشتر در جامعه دخالت میکند. و نقش آن در حال افزایش است. اما، تا اینجای کار، فکر میکنم در دولت آنقدر که برخی میخواهند آن را قادر مطلق به تصویر بکشند، توانا نیست.
فرگی چمبرز: آیا احزاب سوسیالیست یا کمونیست دیگری در سراسر جهان وجود دارند که روابط مهمی با آنها دارید؟
رومن کونوننکو: ما همیشه با حزب کمونیست ویتنام و با حزب کمونیست کوبا روابط خوبی داشتهایم، همینطور حزب کمونیست هند (CPI).
فرگی چمبرز: حزب مارکسیست در هند؟
رومن کونوننکو: هر دو [حزب کمونیست مارکسیست و حزب کمونیست مائویست] چون احزاب متفاوتی هستند، اما در طول انتخابات، بخشی از یک مبارزه هستند. واقعاَ ما با همهی احزاب کمونیست روابط بینالمللی داریم.
فرگی چمبرز: آیا به طور کلی موافق هستید که موضع یک کمونیست غربی باید در درجهی اول مخالفت با امپریالیسم غرب باشد؟
رومن کونوننکو: فکر میکنم، بله. اکثر آنها مخالف امپریالیسم، امپریالیسم غربی هستند.
فرگی چمبرز: خب، شاید در ایالات متحده نباشد.
رومن کونوننکو: منظورم این است که من در مورد حزب کمونیست صحبت میکنم. من در مورد دیگران صحبت نمیکنم، زیرا من چیزی در مورد آنها نمیدانم. در واقع هیچ وقت علاقهای نداشتم.
فرگی چمبرز: در مورد ونزوئلا، رابطه با دولت ونزوئلا، با مادورو چطور؟
رومن کونوننکو: فکر میکنم ما هیچ رابطهی رسمی نه با مادورو و نه با حزب حاکم نداریم. ما تماسهایی داریم، اما نمیتوانیم آن را هیچ نوعی از روابط بنامیم. البته ما میگوییم که ونزوئلا از امپریالیسم ایالات متحده رنج میبرد، اما این را نیز درک میکنیم که همه چیز برای دولت مادورو خوب نیست.
فرگی چمبرز: میخواستم از شما بپرسم، پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی، حزب کمونیست فدراسیون روسیه چگونه خود را سازماندهی کرد؟ آیا فقط ادامه پیدا کرد یا باید خودش را اصلاح میکرد؟
رومن کونوننکو: ما، حزب کمونیست اتحاد شوروی را نمیتوانستیم ادامه دهیم، زیرا بوریس یلتسین [رئیسجمهور روسیه] حزب کمونیست را در سال ۱۹۹۱ ممنوع کرد. بنابراین گروههای خاصی از اعضای سابق حزب بودند که به عنوان گروههای کوچک کار میکردند، مانند «کمونیستهای اتحاد جماهیر شوروی»[۳۲]. بنابراین، حزب ما به دادگاه قانون اساسی رفت. یک روند طولانی بود که تقریباً برای کل سال ۱۹۹۲ طول کشید. ما سعی کردیم ثابت کنیم که ممنوعیت یلتسین غیرقانونی است و دادگاهها نوعی تصمیم دوگانه گرفتند.
فرگی چمبرز: تصمیم دوگانه؟
رومن کونوننکو: بله، دادگاه نگفت که ممنوعیت یلتسین غیرقانونی است. آنها گفتند ممنوعیت حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی، ممنوعیت نهادهای مرکزی حزب کمونیست جمهوری سوسیالیستی فدراتیو روسیه قانونی است. اما آنها گفتند که ممنوعیت سازمانهای اولیه، سازمانهای خلقی، غیرقانونی است. بنابراین سازمانهای خلقی، قانونی شدند. فکر میکنم این تصمیم در اواخر سال ۱۹۹۲ گرفته شد. و در مدت سه ماه، این تشکلهای کوچک مردمی را سازماندهی کردیم و سپس در فوریهی سال ۱۹۹۳ کنگره برگزار کردیم. آن را «کنگرهی فوقالعادهی حزب کمونیست جمهوری سوسیالیستی فدراتیو شوروی روسیه» نامیدند. و در آن کنگره، حزب کمونیست فدراسیون روسیه را ایجاد کردیم.
فرگی چمبرز: موضع رسمی حزب در مورد استالین چیست؟
رومن کونوننکو: ما هرگز تصمیم خاصی نگرفتهایم یا تصمیم کتبی نداریم. ما میگوییم البته استالین کارهای زیادی برای کشور و برای مردم انجام داد. اما البته، آنها با نقض قوانین سوسیالیستی در این دوره همراه بودند. بنابراین ما به طور رسمی آن را اینگونه ارزیابی میکنیم. و البته در داخل، مواضع دیگری نیز وجود دارد. بسیاری هستند که میگویند استالین بهتر از لنین است، اما تعداد کمی هستند که ضد استالین هستند.
فرگی چمبرز: اما تروتسکیست (در حزب) نیست؟
رومن کونوننکو: (می خندد) البته که نه.
فرگی چمبرز: به نظر شما چه کسی مخربترین رهبر شوروی بود و بیشتر مسئول زوال اتحاد جماهیر شوروی بود؟
رومن کونوننکو: خروشچف.
فرگی چمبرز: خب، این خیلی چیزها را میگوید. رفیق، این بسیار جالب بود. خیلی ممنون از وقتی که امروز گذاشتید.
رومن کونوننکو: و ممنون که آمدید. مایهی خوشحالی است و هر زمان که بخواهید بیایید، خوش آمدید.
[۱] https://towardfreedom.org/story/archives/europe/only-complete-military-defeat-of-ukraine-is-res
olution-qa-with-russian-communist-leader-on-ukraine-russia-china-more/
[۲] Fergie Chambers
فرگی چمبرز یک نویسندهی مستقل و سازماندهندهی سوسیالیست از نیویورک است که از اروپای شرقی برای نشریهی «به سوی آزادی» (Toward Freedom) گزارش ارائه میدهد. او را می توان در توئیتر، اینستاگرام و ساب استک (Substack) یافت.
«به سوی آزادی» یک نشریهی خبری و تحلیلی است که دیدگاهی مترقی در مورد رویدادهای جهان ارائه میدهد. ما سیاست جهانی، جنبشهای اعتراضی، سوءاستفادههای دولتی و شرکتها از قدرت، حقوق بشر و سایر موضوعات مبرم را پوشش میدهیم. «به سوی آزادی» از سال ۱۹۵۲ به وسیلهی نویسندگان و خوانندگان مستقر در سراسر جهان و روزنامه نگاری تحقیقی و مترقی ، برای عدالت اجتماعی کار کرده است.
[۴] Roman Kononenko
[۵] Melitopol
[۶] Berdyansk
[۷] Buryatia
[۸] Dagestan
[۹] Chechnya
[۱۰] Kishinev [Moldova]
[۱۱] [glory to Ukraine]
[۱۲] Ukraine over everything.
[۱۳] معنی این بیان آن است که منافع روسیه در سوریه که همراستا با دفاع از حاکمیت این کشور در برابر تهاجم داعش که از پشتیبانی گستردهی امپریالیسم برخوردار بود، عملاْ مترقی بود. اگر چه قصد روسیه ممکن است دفاع از منافع ملی سوریه و استقلال این کشور نبوده باشد. (م)
[۱۴] political technologists
به معنای نخبگان سیاسی در روسیه که از دههی ۱۹۹۰پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی، از دستکاری، فساد و ماشین دولتی برای حفظ تسلط خود بر قدرت استفاده کردهاند.
[۱۵] Chernihiv
[۱۶] Belgorod
[۱۷] Kursk
[۱۸] Bryansk
[۱۹] Euromaidan
[۲۰] [Petro] Symonenko
[۲۱] Fair Liberals
[۲۲] Gazprom
[۲۳] Controlling Share
سهام کنترلی به معنای بلوکی از سهام است که به طور مستقیم یا غیرمستقیم برای دارنده یا دارندگان، اعمال فردی و/ یا مشترک برای اعمال قدرت کنترل آنها بر شرکت را تضمین می کند. (م)
[۲۴] Pussy Riot
پوسی رایت یک گروه فمینیست پانک راک اعتراضی مستقر در مسکو است. این گروه که در اوت ۲۰۱۱ پایهگذاری شده دارای اعضای متغیری است که حدوداً ۱۱ زن را در بر میگیرد که از ۲۰ تا ۳۳ سال سن دارند، کلاه صورتپوش رنگی میپوشند و هنگام مصاحبهها از اسامی مستعار استفاده میکنند. گروه پوسی رایت به اجراهای اعتراضی غیرمجاز و حساسیت برانگیز در اماکن عمومی مشهور است. اجراهایی که فیلمبرداری و بهصورت موزیک ویدیو در اینترنت منتشر شدهاند. آنها از مخالفان ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه هستند.
سه تن از اعضای این جنبش در ماه اوت بخاطر برپایی نمایشی در کلیسای جامع ارتودکس مسکو که توهینآمیز خوانده شد، به دو سال حبس محکوم شدند. (م- نقل از ویکی پدیا)
[۲۵] New Economic Policy
[۲۶] Vladivostok
[۲۷] Khabarovsk Altai
[۲۸] Yabloko
[۲۹] Novosibirsk
[۳۰] Kirill
[۳۱] atheist
[۳۲] Communists for the Soviet Union
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- دو بیانیه از حزب کمونیست روسیه خطاب به سایر احزاب کمونیست و جامعه ی جهانی
- حزب کمونیست فدراسیون روسیه: فاشیست های اروپا و تروریستهای خاورمیانه از نازیها و ملیگرایان باندرا حمایت میکنند
- برنامهی حزب کمونیست فدراسیون روسیه : «برنامهی احیاء: ده گام به سوی حیات باشکوه » – برگردان: مسعود امیدی
- درهمتنیدگی مبارزهی طبقاتی و مسائل حوزهی ژئوپالیتیک در قزاقستان – مسعود امیدی
با درود و دست مریزاد به جناب مسعود امیدی برای زحمت و انتشار این ترجمه، خدمت همگان عارضم که به خلاف ناخشنودی برخی از دوستان نظر دهنده از “کم اطلاعی” مصاحبه شونده، این مصاحبه واقعیت هایی را به ویژه در خصوص جریانات چپ سوسیالیستی در فدراسیون روسیه بدست می دهد که ما را با فضای حقیقی درون این کشور آشنا می کند. لذا به اعتقاد من حرفهای تازه بسیاری برای مخاطبان چپگرای ایرانی دارد. به عنوان یک نمونه می توان به نگاه حزب کمونیست ف. روسیه در خصوص مالکیت خصوصی در کسب و کار کوچک نظیر نانویی ها و مغازه های آرایشگری اشاره کرد که در دوره شوروی دولتی بودند حال آنکه این حزب همانند حزب کمونیست چین مالکیت خصوصی تا حد کسب و کارهای متوسط را در دوران سوسیالیسم (نه کمونیسم) جایز می داند. می دانیم که حتی یک نظام سوسیالیستی، نظامی طبقاتی است، هرچند با فاصله طبقاتی کمتر، حال آنکه در دوره کمونیسم که به جز در دوران اولیه اشتراکی مورد تجربه بشر قرار نگرفته، قاعدتا نباید طبقات استعمارگری وجود داشته باشد. منتها بخش خصوصی در یک نظام سوسیالیستی یا دولتی ملی دمکراتیک با سمتگیری سوسیالیستی، همان طور که مصاحبه شونده می گوید، باید با نظارت دولتی همراه باشد. و نمونه جالب دیگر، شیوه مبارزه حزب کمونیست ف. روسیه با حزب حاکم روسیه متحد است که به رغم اختلافات ایدئولوژیک با آن، “انتخابات” را اولویت خود می داند هرچند تغییر انقلابی حکومت در “شرایط انقلابی” را از نظر دور نمی دارد. این تعامل حزب کمونیست (و متقابلا حزب حاکم روسیه متحد) سبب می شود که این حزب بتواند با آزادی عمل کافی به شکل قانونی و علنی و حتی به عنوان اپوزیسیون اصلی در جامعه امروزی روسیه ایفای نقش کند ، حال آنکه در برخی کشورهای اروپایی مدعی دمکراسی چون آلمان (تا جایی که بنده مطلعم)، فعالیت حزب کمونیست ممنوع و غیر قانونی است! به هر حال این مصاحبه حرفهای زیادی برای افزایش آگاهی مخاطب کنجکاو (به ویژه مخاطبین عام) دارا است.
در پایان عارضم که بنده (بدون مراجعه به متن اصلی البته) معتقدم که ابهاماتی اندک (به دلیل پیچیدگی یا دو زبانه بودن متن اصلی و یا خستگی ذهن مترجم) در ترجمه رخ داده که مفهوم آن را در جاهایی تغییر داده است. مثلا در جایی مصاحبه کننده می پرسد “درست است؟” و مصاحبه شونده می گوید “قطعا” (به معنای تایید سخن او) در حالیکه به نظرم “ابداً” درست، و منظور این است که اصلا چنین نیست. و یا در پرسش و پاسخ زیر به درستی روشن نیست منظور از “اما” چیست:
فرگی چمبرز: مانند دنگ شیائوپینگ [رهبر چین از ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۹] ؟
رومن کونوننکو: مشابه آن. ما قصد نداریم مدل چینی را کپی کنیم، اما…
اگر گفته شود (هرچند/ولی ما قصد نداریم…)، ابهام برطرف می شود.
پاینده باشید جناب امیدی!
“مورچه چیه که کله پاچه ش چه باشه”؟
با عرض معذرت, اگر امروزه تمام احزاب کمونیست دنیا را روی هم بگذاریم تاثیر “فعالیت” های آنها بر اوضاع دنیا چند در صد تاثیر ۱۴ تریلیون دلار مخارج پنتاگون خواهد بود؟ احتمالا هیچ.
بنابر این – در حالی که دنیا با مسائل بسیار مهمی روبروست – آیا “سخنان” یکی از این روئسای ظاهرا فاسد, ارزش این همه موشکافی را دارد؟ نمیدانم.
تصحیح:
گفت آفرین به پوتین و زلنسکی.
گفتند چرا پوتین و زلنسکی؟
گفت بگم بایدن که بیاد منم بخوره؟
روس و فیل.
گفتند حسن آقا را شیر خورد.
گفت آفرین به حسن آقا.
گفتند چرا حسن آقا؟
گفت بگم آفرین به شیر که بیاد منم بخوره؟
با چهارده تریلیون دلار بودجه پنتاگون و سازمان های دیگر در بیست سال گذشته ,که بیش از جمع بسیاری از بودجه های نظامی کشورهای دیگر میباشد , و ۷۰۰ پایگاه نظامی بعضی با تسلیحات اتمی در سراسر دنیا و اشغال نظامی و فرهنگی و اقتصادی آلمان و ژاپن پس از جنگ بین الملل دوم و نوکران اتحادیه اروپا و ناتو که اخیرا به کلمبیا نیز ریشه دوانده, و رژیم چینج در اکراین و آمریکای مرکزی و جنوبی و سایر اتحادیه های نظامی و غیره و غیره, اکنون نیز که اکراین و رئیس جمهور ابله آن در جنگ نیابتی با روسیه , به تحریک آمریکا, مشغول خوردن خود و روسیه است,
گفت آفرین به پوتین.
گفتند چرا پوتین؟
گفت بگم آفرین به بایدن که بیاد منم بخوره؟
روس و فیل.
“……بر خلاف روسیه که حجم اقتصداش نصف بودجه نظامی آمریکاست.”.
از کجا آموختی این ای بزرگ
گفت ای شاه جهان از حال گرگ
روبها چون جملگی ما را شدی
چونت آزاریم چون تو ما شدی
گفت شیر ای گرگ این را بخش کن
معدلت را نو کن ای گرگ کهن
نایب من باش در قسمتگری
تا پدید آید که تو چه گوهری
گفت ای شه گاو وحشی بخش تست
آن بزرگ و تو بزرگ و زفت و چست
بز مرا که بز میانهست و وسط
روبها خرگوش بستان بی غلط
شیر گفت ای گرگ چون گفتی بگو
چونک من باشم تو گویی ما و تو
گرگ خود چه سگ بود کو خویش دید
پیش چون من شیر بی مثل و ندید
گفت پیش آ ای خری کو خود خرید
پیشش آمد پنجه زد او را درید
بعد از آن رو شیر با روباه کرد
گفت این را بخش کن از بهر خورد
سجده کرد و گفت کین گاو سمین
چاشتخوردت باشد ای شاه گزین
وان بز از بهر میان روز را
یخنیی باشد شه پیروز را
و آن دگر خرگوش بهر شام هم
شبچرهٔ این شاه با لطف و کرم
گفت ای روبه تو عدل افروختی
این چنین قسمت ز کی آموختی
از کجا آموختی این ای بزرگ
گفت ای شاه جهان از حال گرگ
روبها چون جملگی ما را شدی
چونت آزاریم چون تو ما شدی
مثنوی
سراسر مقاله چه ادبیات و چه تصویر دال بر همان کیش شخصیت و خود بزرگ پنداری است. از عکس های تمام قد تا اظهارات غیر حرفه ای: “با چین در جنبههای علمی مطالعه مارکسیسم-لنینیسم نیز همکاری داریم.” مقصود ایشان همان چین است که به برکت اقتصاد سرمایه داری به اضافه رانت زمین و املاک در حال توسعه فرسایشی است. بر خلاف روسیه که حجم اقتصداش نصف بودجه نظامی آمریکاست.
گذشته شوروی سابق آینده روسیه نیز هست.
در انتخابات ریاست جمهوری روسیه ،پاول گرودینین،نامزد حزب کمونیست روسیه برای ریاست جمهوری،توسط ویاچسلاو تتکین،مقام ارشد حزب
رئیس مزرعه اشتراکی ساوخوز لنین ویک سوسیالست متعهد معرفی میشود.
البته کارنامه سیاسی جناب گرودینین پربارتر ازاین است.
لازم به ذکر است جناب گرودینین،عضو حزب کمونیست روسیه نیست و در واقع به گفته
کونو ننکو،هیچ حزب سوسیالستی در روسیه وجود ندارد که که گرودنین عضو آن باشد.
بنا بر این ایشان عنوان افتخاری سوسیالیست را از جناب تتکین دارند.
مطالب بر گرفته از نامه مردم،فروردین ۱۳۹۷
مصاحبه ویا چسلاوتتکین،با مورنینگ استار
انتخابات فوق الذکر درسال ۲۰۱۸ در روسیه انجام گرفت.
مطالب زیر از گزارش داریوش رجبیان خبر نگارBBCفارسی
به تاریخ ۲۰ اسفند ۱۳۹۶-۱۱مارس ۲۰۱۸
در مصاحبه با جناب پاول گرودینین
جواب جناب گرودینین
….من در باره دارایی های میلیاردیم توضیح دادم وهمینطوردر باره دارایی هایم در خارج از روسیه،بعدش حساب بانکی ام در اتریش،حالا از من میخواهیدکه از حساب های بانکی ام در سوئیس بگویم؟
شما حتمن میدانید۱۳ حساب در یک بانک دستکم عجیب است!!(خدائیش این رو راست میگه)!!
هدف از نوشته این مثنوی هفتاد من
برگردیم به مصاحبه چمبرز باکونوننکو
کونوننکو:….در اسناد ما آمده که باید از طریق انتخابات به قدرت برسیم
چمبرز…..:به نظر شما انتخابات اینجا آزاد است؟؟
کونوننکو:,نه انتخابات آزاد نداریم،بله اما ما می جنگیم.
چند سوال
آیا بی بی س دروغ می گوید؟
آیا پاول گرودنین یک اولیگارش است
آیا به کمک پاول گرودینین باید جنگید؟؟،،،!!
البته تتکین می گوید گرودینین یک سوسیالیست است و سوسیالیست نخستین مرحله کمونیست است(البته مارکس گفته،سوسیالسم همان کمونیست است)
اما جناب کونوننکوما را ناامید نمی کند،می گوید
راه انقلابی تغییر قدرت را کنار نمی گذارد،البته به شرایط انقلابی نیاز دارد.
درود بر مردم شریف امریکای جنوبی ولاتین.
جناب امیدی برخلاف انتخاب های قبلی تان برای ترجمه این یکی مطلب جالبی نیست. مصاحبه شونده نه اطلاعات جالبی دارد و نه تحلیل خوبی ارائه می دهد و همان طور که جناب کیا هم در کامنتشان گفتند مطلب ضعیفی است. در واقع بیشتر ابهام ایجاد می کند . در مورد تعریف و تحلیل امپریالیسم هم که دیگر خیلی ناجور و ضعیف و غلط حرف زده. با درود
شما می گوئید که برای نمونه ،تحلیل از امپریالیسم خیلی ناجور است، حداقل اشاره کوتاهی می کردید و با دلیل روشن می کردید که به چه دلیل ضعیف و غلط است تا خوانندگان هم بر دانسته هایشان اضافه شود و از نظرات شما استفاده کنند.
همانطور که از کارهای آقای امیدی استفاده می کنند.
با سلام
یک پرسش از رفیق امیدی، که امیدوارم وقت داشته باشند جواب بدهند:
آیا شما «هم» برای نابودی «نازیسم و فاشیسم» (که خودم منکر وجودش در اکراین و اذیت و آزار آنها به روسزبانان آنجا نیستم) موافق حمله نظامی یا «تغییر حکومت در اکراین» هستید، آن طور که در متن ترجمه شده شما آمده است؟ اکر آری، آنگاه مجبور نمی شوید به متجاوزین و هواداران تجاوز به یوگسلاوی ، عراق، لیبی، افغانستان و هر کشور دیکری هم حق بدهید که به این کشورها تجاوز نظامی کنند، صرف این که مثلا در آنجا «دموکراسی » نیست ، «نسل کشی» می شود، «حقوق بشر» رعایت نمی شود یا «در حال ساخت و اشاعه سلاح های غیرمتعارف و هسته ای» هستند؟
با سپاس
آقای احسان به نظر می آید که یک تناقض بارز در گفته های شما وجود دارد.
از یک طرف می گوئید که منکر وجود نازیسم در اوکراین نیستید و از سوی دیگر ، حمله ناتو به کشورهای دیگر را ناخواسته به دلیل عدم رعایت «حقوق بشر» و غیره معرفی می کنید.
به این دلیل که از آقای امیدی سئوال می کنید که آیا مجبور نمی شوید که به متجاوزین به یوگسلاوی و…حق بدهید؟
آیا بمباران شرق اوکراین و…هم دروغ بوده است؟
عرض کردم ناخواسته، به این دلیل که به طور مسلم شما هم اعتقاد ندارید که حمله ناتو به کشورهای دیگر برای بسط دموکراسی است.
با سپاس از آقای مسعود امیدی به دلیل ترجمه روان و سلیس
مصاحبه ای ضعیف و در سطحی ابتدایی که تاسف بر انگیز است .
آقای کیا ممکن است بفرمائید که به چه دلیل این مصاحبه را ضعیف و ابتدائی می نامید؟
مصاحبه شونده خیلی جاها بی اطلایی خود را عنوان میکند و مصاحبه گر به کمکش می آید و لقمه در دهانش میگزارد و او تایید میکند، خلاصه مدعی میشود که تمام اکران را باید پس گرفت و یکقدم هم از پوتین جلو تر میرود.
در هر حال این برداشت من است و این مصاحبه را تبلیغاتی و کم محتوا ارزشیابی میکنم.
جناب کیا ، با سپاس از توجه شما،اما نوشته شما خیلی کلی است و متاسفانه چیزی بر دانسته های اینجانب اضافه نکرد.
اگر لطف کنید و با ذکر دلیل و نمونه بنویسید ممنون می شوم.
برداشت از مصاحبه یک مسئله شخصی است ، من اگر برایتان مثال بیاورم ، شما میتوانید آنرا رد کنید ، من پیشنهاد دارم که مصاحبه را بیطرفانه دوباره با دقت بخوانید.
“رومن کونوننکو: من نمیتوانم این را درک کنم.
فرگی چمبرز: میدانید، تنها نظریهای که در این مورد شنیده بودم، این بود که ایده، تمرکززدایی از نیروهای اوکراینی بود که ممکن بود در دونباس متمرکز شده باشند.
رومن کونوننکو: آری. اما برای اینکه آنها را برای مدتی در کییف یا چرنیهیو گیر بیاندازند. اما اکنون آنها آزاد هستند که به دونباس بازگردند. عجیب است. ”
با همه اینه چند اشاره
“رومن کونوننکو: رهبر حزب گنادی زیوگانف، مذهبی است. این اعتقاد شخصی اوست، اما حزب ما یک حزب آتئیست [۳۱] است…… ”
“چمبرز: اما [دولت] منافعی دارد. بنابراین آیا با روشی که در غربِ صرفاً سرمایهداری عمل میکند، متفاوت است؟
رومن کونوننکو: بله، تا حدودی.
فرگی چمبرز: و وقتی به مشکلات اجتماعی اشاره کردید، آیا منظورتان همین است؟
رومن کونوننکو: نه. بله. ما همیشه مشکلات زیادی داشتهایم و این مشکلات از زمان شروع عملیات نظامی از بین نرفته است. …..”
خلاصه ادامه دارد