
نازک بین- رئیس مرکز پزشکی عالی فیفا در تهران (ایفمارک) از سوی فیفا به عنوان هماهنگ کننده پزشکی مسابقات جام جهانی فوتبال در قطر انتخاب شد.زهره هراتیان، عضو کمیته پزشکی فدراسیون فوتبال کشورمان پس از یک دهه همکاری با فیفا و حضور در تورنمنتهای مختلف FIFA و AFC در ردههای مختلف به عنوان اولین پزشک ایرانی فیفا در جام جهانی فوتبال بزرگسال مردان قطر حضور خواهد داشت .به همین منظور هراتیان در چند روز آتی در نشست هماهنگی در زوریخ شرکت خواهد کرد.
قهرمان آمریکایی المپیک همچنان در بازداشت روسیه

بازداشت بریتنی گرینر دارنده دو مدال طلای بسکتبال المپیک در روسیه به اتهام قاچاق مواد مخدر ۶ ماه دیگر تمدید شد. گرینر ،در دادگاهی در خیمکی حاضر شد و خبرگزاری دولتی تاس گزارش داد که بازداشت وی تا ۲۰ دسامبر یعنی ۶ ماه دیگر در این جلسه تمدید شد.گرینر در ماه فوریه و اندکی قبل از حمله روسیه به اوکراین در فرودگاهی در نزدیکی مسکو به اتهام همراه داشتن مواد مخدر دستگیر شد.این اتهامات تا ۱۰ سال حبس دارد، اما دولت ایالات متحده اعلام کرده است که گرینر به اشتباه بازداشت شده است.به گزارش تاس، جلسه رسیدگی به این پرونده جنایی قرار است چند روز دیگربرگزار شود.گرینر به روسیه رفته بود تا برای تیم UMMC Ekaterinburg در لیگ برتر بازی کند.این بازیکن به تیم بسکتبال زنان ایالات متحده کمک کرد تا مدال های طلای المپیک ریو ۲۰۱۶ و توکیو ۲۰۲۰ را کسب کند.شرل گرینر، نامزد ستاره بسکتبال از جو بایدن خواسته تا از نفوذ خود برای آزادی او استفاده کند. این در حالی است که کمیته المپیک و پارالمپیک ایالات متحده به انجمن ملی بسکتبال زنان آمریکا برای آزادی این بازیکن پیوستهاند.مبادله زندانیان به عنوان محتمل ترین راه برای تضمین آزادی گرینر پیشنهاد شده است، اما تحریمهای گسترده آمریکا علیه روسیه در پاسخ به جنگ در اوکراین، هرگونه تلاش دیپلماتیک را پیچیده کرده است.
فوتبالیست های تاجر ایرانی

بسیاری از چهرههای مطرح فوتبال ایران تجارت های خاص خود را خارج از مستطیل سبز دارند.از آنجا که فوتبالی ها معمولاً در سال درآمد خوبی دارند، ترجیح می دهند از سرمایه خود استفاده کنند و کار تجارتی و بازرگانی به راه بیندازند. بعضی از آن ها معمولاً پول را در حساب نگه نمی دارند و حداقل زمین و ماشین و خانه خرید و فروش می کنند تا سرمایه شان کم نشود. بی شک تاجر بزرگ فوتبال ایران علی دایی است. اصلاً او بود که باعث شد تا فوتبالی ها شانس خود را در شغل های دیگر امتحان کنند. علی دایی از همان روز هایی که قرارداد خوب میبست، پولش را به همراه معروفیتش وارد بازار کار کرد. خودش تعریف می کند حتی وقتی در آلمان بازی می کرد پول ها را به ایران می آورد و سرمایه گذاری می کرد.هم نسل های او مثل منصوریان، مهدوی کیا، کریمی و… هم، کم و بیش بیزینس هایی می کردند. فوتبالیست های امروزی، اما به اندازه نسل ۹۸ سرشان در بیزینس نیست. اکثر آن ها ترجیح می دهند سرمایه گذاری مطمئن کنند و مثلاً رو به کار تولیدی نیاورند. این مطلب به خوبی نشان می دهد قدیمی ها به نسبت امروزی ها تاجران بهتری هستند. در زیر به ۱۰ فوتبالیست برتر ایران در حوزه کسب و کار اشاره ای می شود:
۱- علی دایی، پولدار فوتبال ایران
علی دایی آن روز که از اردبیل راه تهران را برای ادامه تحصیل در پیش گرفت، شاید فکر نمی کرد روزی آنقدر پولدار شود که مهمترین رکن زندگی در دنیای مدرن امروز، برایش در اولویت چندم قرار بگیرد. دایی را باید مرد شماره یک اقتصاد فوتبال و حتی ورزش ایران دانست. او که از کنار فوتبال به همه جا رسید و همه نیازهای مالی خود و اطرافیان نزدیکش را مرتفع کرد، این روزها علاوه بر عضویت در اتاق بازرگانی تهران، به عنوان یک تاجر جوان همچنان به دنبال ساخت یک شهرک توریستی در اطراف چالوس است. آقای گل فوتبال سابق جهان علاوه بر مالکیت چندین فروشگاه و گالری کفش و لباس در مراکز خرید یوسف آباد، منیریه، میدان محسنی و میلاد نور، نمایندگی انحصاری محصولات آدیداس و نایک را هم در ایران دارد و در کنار اینها یک کمپانی تولید البسه ورزشی را هم از چند سال پیش با نام و برند خود ایجاد کرده و پوشاک ورزشی بسیاری از باشگاه ها را تولید می کند. او قبلاً نمایندگی های بیشتری داشت، ولی به خاطر تحریم ها اکثر فروشگاه ها را جمع کرده و حالا یکی در منیریه و یکی هم در پاساژ آرتمیس پاسداران دارد. او شرکت بیمه هم دارد. البته به سمت جواهرات هم کشیده شده، چون همسرش جزو جواهر فروش های مطرح تهران است. دایی همچنین یک کافه رستوران در برج روما کامرانیه دارد که در بیشتر مواقع در آن حضور دارد.
۲- خداداد عزیزی، بساز و بفروش
چهره پر دردسر، جنجالی، پرحاشیه دهه ۷۰ و ۸۰ فوتبال ایران را هم باید یکی از مردان موفق در حوزه کسب و کار و فعالیت های اقتصادی دانست. او که به لطف درخشش در مسابقات مقدماتی جام جهانی ۹۸ بلافاصله راه فوتبال اروپا و کشور آلمان را در پیش گرفت، پس از پایان دوران حرفه ای فوتبال، او ابتدای فعالیت اقتصادی خود را با سرمایه گذاری در حوزه پوشاک ورزشی آغاز کرد و همراه با مجید ساعدی فر، کمپانی تولید پوشاک «مجید» را که معروفترین برند داخلی است، راه اندازی کرد. خداداد اما خیلی زود به این نتیجه رسید که سرمایه گذاری در حوزه پوشاک وقت تلف کردن است و سرمایه اش را در بخش های دیگری به کار گرفت. از معاملات املاک تا ساختمان سازی و این اواخر هم واردات قطعات خودروهای خارجی. او البته بخشی از سرمایه خود را به دبی برده و یک شرکت تولید قطعات یدکی خودرو هم در کشور سنگاپور احداث کرده است. این شرکت به نظر می رسد درآمد بسیاری برای وی دارد و او را راضی نگه داشته است. خداداد مدتی زیادی هست که فعالیت خاصی در حوزه فوتبال ندارد.
۳- علی کریمی، شماره ۸ پولدار
شماره هشت تاریخی فوتبال ایران، سال ها قبل پیش از آنکه ردای جادوگری بر تن کند، در کرج مسافرکشی می کرد. او یک پیکان گوجه ای داشت. دورانی که به عنوان یک پدیده در فتح تهران بازی می کرد. او وقتی که به پرسپولیس هم پیوست، قبل و بعد از تمرین با ماشین خود کار می کرد تا خرج خود را دربیاورد. از آن روز که فوتبال و زندگی روی خوشش را به علی کریمی نشان داد، توانست به اندوخته های مالی بسیار دست یابد. حضور چند ساله در سطح اول فوتبال دنیا و مهمتر از آن، عقد قراردادهای میلیاردی با تیم های عربی حوزه خلیج فارس، رفته رفته از علی کریمی مردی پولدار و اقتصادی ساخت. او جدا از تمام موفقیت های ریز و درشتش در فوتبال و البته منهای تمام محبوبیتی که در این حوزه برای خود به دست آورد، در حوزه کسب و کار هم مردی است که توانایی زیادی دارد.کریمی فعالیت خود را در فضای اقتصادی و کسب و کار از شراکت با حامد کاویانپور در بحث ساخت و ساز آغاز کرد ولی در ادامه به تیم دو نفره خداد و مجید ساعدی فر در شرکت پوشاک «مجید» پیوست و سرمایه گذاری در این حوزه را آغاز کرد و امروز هم به تنهایی ساخت و ساز ساختمان را در دستور کار دارد.
۴- کریم باقری، علاقه مند به فرش و کامیون
کریم باقری هم از جمله بازیکن محبوب تبریزی ها در فوتبال ایران، علی الخصوص باشگاه پرسپولیس است. کریم باقری از جمله آخرین نفرات نسل طلایی فوتبال ایران بود که اتفاقا در همان دوره ترانسفر دایی و خداداد، او نیز در سطح اول فوتبال آلمان و باشگاه آرمینیا بیلیفلد توپ می زد. «آقا کریم» هواداران پرسپولیس، برخلاف دایی و خداداد که بعد از پایان دوران حرفه ای فوتبالشان راه بازار کسب و کار را در پیش گرفتند، در همان دوران فوتبالی اش از آنجا که علاقه بسیاری به «ولوهای زردرنگ» سوئدی داشت، با کمک پدرش هر چه پول داشت در همین راه هزینه کرد و چند دستگاه از همین کامیون ها خرید. کریم باقری به همراه پدر همسرش هم یکی از تجار معروف فرش ایران و تبریز در دنیای فرش است. تجارتی که به نظر سود بسیاری برای مرد کم حاشیه فوتبال ایران داشته و او به منابع مالی بسیاری از این راه رسیده است.
۵- مهدی مهدوی کیا، ملاک بزرگ
مهدی مهدوی کیا از آن دست بازیکنانی است که به واسطه حضور قریب به یک دهه ای در فوتبال آلمان، سرمایه بسیاری کسب کرده است. او که به واسطه سال ها حضور در تیم فوتبال هامبورگ، امروز به یکی از اسطوره های این باشگاه متمول و بزرگ آلمانی بدل شده است، در فضای اقتصاد و کسب و کار علاقه زیادی به ملک دارد و تقریبا همه داشته های مالی اش را در مسیر خرید املاک، آن هم در آلمان و تهران به کار گرفته است. موشک سال های گذشته هامبورگ، اخیرا سرمایه گذاری در بخش صادرات و واردات را نیز آغاز کرده و حتی علاقه زیادی به زمین های کشاورزی پدرش در یکی از روستاهای اراک دارد.
۶- قلعه نویی، مرد شیک پسند فوتبال
ژنرال استقلالی ها آنقدر درگیر مربیگری در لیگ برتر است که کمتر فرصت رسیدن به امور دیگر را دارد. او که همیشه مدعی است بیشترین درآمدش از محل مربیگری در لیگ برتر است. او که به عنوان پرافتخارترین مربی فوتبال ایران سالانه مبالغ بسیاری از باشگاه های لیگ برتر می گیرد، در کنار فعالیت در حوزه فوتبال، بخشی از سرمایه بسیار زیاد خود را صرف خرید یک مبل فروشی در خیابان ولیعصر کرده است و البته بدش هم نمی آید در بازار ساخت و ساز سرمایه اش را به کار گیرد. در مورد ژنرال آبی ها شنیده می شود که او استخر و سونای پرطرفداری هم دارد.
۷- غلام پیروانی، کسب و کار با گاوداری
«شاغلام» برخلاف چهره و خلق و خوی سنتی اش، یکی از پولدارترین های فوتبالی به شمار می رود. ارث به جا مانده از خانواده پدری برای برادران پیروانی خوش یمن بود و در این بین فقط غلام بود که علاوه بر حضوری فعال در کار خرید و فروش زمین، شغل پدر را ادامه داد و گاوداری مدرنی را که یادگار پدرش بود، حفظ کرد و سرپا نگه داشت. البته به دلیل مشغله زیاد کاری، مدیریت این گاوداری را به عهده یکی از نزدیکانش گذاشته است و خود فقط گاهی به آنجا سر می زند تا خیالش از بابت تنها یادگار پدرش، راحت باشد.
۸- فرهاد مجیدی، سرمایه دار آبی ها
به کاپیتان و سرمربی سابق آبی ها به واسطه سال ها حضور در فوتبال کشورهای حوزه خلیج فارس، سرمایه بسیاری جمع کرده و خود را از جمله مردان موفق اقتصادی فوتبال ایران می داند. مجیدی تقریبا همه داشته های مالی خود را در بخش ساختمان های دبی سرمایه گذاری کرده و یکی از مالکان بزرگ ساختمانی در این شهر تفریحی، اقتصادی است.
۹- جواد نکونام، مردی در بازار عطر
کاپیتان سابق تیم فوتبال ایران و البته تیم استقلال، یکی از خوش پوش ترین چهره های فوتبالی است و شاید به همین دلیل است که به بازار عطر و ادکلن توجه زیادی دارد.وحالا در واردات عطرهای خارجی یکی از فعالترین ها به شمار می آید. البته نکونام در کنار این تجارت شیک و البته پول ساز، با تنی چند از دوستان خودش تولیدی پوشاک و لوازم ورزشی هم تاسیس کرده است. نکونام از آخرین قرارداد خود با باشگاه اوساسونا، مبلغ زیادی دریافت کرد که در کنار آن علی فتح الله زاده هم مبلغ زیادی برای حضور او در استقلال هزینه کرد.
۱۰- علیرضا منصوریان
قبلاً در کار واردات قطعات کامپیوتر بود. در صنعت چاپ هم فعالیت میکرد ولی رفته رفته به سمت رستورانداری رفت. البته او چهار فستفود دارد. یکی در دردشت و سه تا هم در سعادت آباد،. یک رستوران عربی هم دارد که معمولاً پاتوق خودش همانجاست.
جنگ؛ ناامیدی و مرگ
عنوان پرافتخارترین مربی فوتبال زنان ایران، کوچکترین صفتی است که میتوان به مرضیه جعفری اطلاق کرد؛ او یکتنه به جنگ ناامیدی و مرگ رفت و فاتح از میدان بیرون آمد. به نقل از ایرنا، ۶۷۵۷ روز از آن فاجعه گذشته بود اما انگار همین چند ماه پیش شاهدش بودیم. خانههای ویران شده، خیابانهای پوشیده شده توسط خاک و چهرهها و خاصه چشمهایی که همچنان آههای نکشیده داشتند و اشکهای ریخته نشده. راننده تاکسیای که مقصد یا مبداش همیشه ارگ تاریخی بود و با کوکای خنک به جنگ گرمای ۴۵ درجهای رفته بود، گفت: “ساکنین خیلی از این خانههای ویرانشده خودشان زیر خروارها خاک دفن شدهاند و به همین خاطر است که هنوز میزان ویرانیها از حد استاندارد بالاتر است.”حتی اگر میخواستند هم نمیتوانستند پنجم دی ماه سال ۱۳۸۲ را فراموش کنند؛ مرضیه جعفری که جای خود دارد. او در آن حادثه جزو بزرگترین قربانیان بود. دردی که بازماندههای یک فاجعه متحمل میشوند به مراتب بیشتر از درگذشتگان است. ابتدا به اواسط دهه هفتاد سر میزنیم. وقتی که مرضیه، دختری ۱۷ ساله بود. پدر و برادرش جزو مشهورترین فوتبالیهای بم بودند و او هم در این فضای فوتبالی شیفته توپ گرد و مستطیل سبز شد. روحیهی مبارزهجویانه و رهبریطلبانهاش باعث شد تا تصمیمی عجیب و جسورانه را اتخاذ کند. او تیم فوتسال زنان بم را تاسیس کرد و ۶ ماه طول کشید تا یک شاگردش تبدیل به ۲ شاگرد شود.
آنان چند سال کنار هم تمرین کردند و تیمشان به معنای واقعی کلمه یک تیم شد اما آن بامدادِ جمعه ی کذایی و آن هجوم بیرحمانهی مرگ به بم، تمام همتیمیها و شاگردهای جعفری را از او گرفت. مربیِ جوان قصهی ما سالها پس از سر مت بازبی، بدون اطلاع از داستان مردِ انگلیسی کاری را انجام داد شبیه به او. حادثه مونیخ را به یاد دارید؟ همان پرواز شومی که بازیکنان و مربیان منچستریونایتد در آن حضور داشتند. همان هواپیمایی که برای سوختگیری در مونیخ فرود آمد اما هیچوقت به مقصد نرسید و دچار سانحه هوایی شد. نیمی از مسافران آن پرواز جان خود را از دست دادند. شاکله تیم یونایتد به هم ریخت. چند نفری که زنده مانده بودند هم نتوانستند به زمین برگردند اما آقای سرمربی با پرورش نسلی جدید موفق شد ماموریت ناتمام را تمام کند و شیاطین سرخ را قهرمان اروپا کند.مرضیه جعفری هم ،کاری کرد کارستان. تیمی جدید را تشکیل داد. با شروع لیگ برتر فوتبال زنان پا به مسابقات گذاشت. بعد از ۲ سال به رتبه نخست رسیدند. از سال ۹۰ حکمرانی خود در فوتبال ایران را آغاز نمودند و پیش از اینکه واژه پوکر در فوتبال ایران بر سر زبانها بیفتد توانستند چهار بار متوالی لیگ را فتح کنند. سپس چالش بعدی از راه رسید. ستارههای تیم به تدریج ساز جدایی را کوک کردند ولی جعفری یک مرتبه دیگر به جنگ ناامیدی رفت. تیمی دیگر ساخت. تیمی که استخوانبندیاش را نفرات بومی تشکیل میدادند. سه قهرمانی دیگر برای شهرداری بم به دست آمد تا اینکه به فصل قبل رسیدیم. این بار آزمونی دشوارتر و استخوانخُردکن برای خانم سرمربی در راه بود.

پیش از شرح ماجرا باید با «پارسا» آشنا شوید. پسرِ مرضیه جعفری. نوجوانی که عاشق فوتبال بود اما دست و پنجه نرم کردن با بیماری قلبی باعث شده بود تا نتواند خودش پا به توپ شود. با این وجود او شیفته «مامان مرضیه»اش بود و مدام در اردوی تیم حضور داشت و با شاگردان مادر رابطه صمیمانهای برقرار کرده بود. شهرداری بازهم در آستانه قهرمانی قرار داشت اما پارسا دچار یک حمله قلبی شد تا جعفری نتواند تیمش را در اصفهان همراهی کند. آنها بازی را باختند و قهرمانی از کف رفت. اتفاقی که نباید رخ میداد؛ به وقوع پیوست. پارسای ۱۴ ساله، مادر قدرتمندش را ترک و او را یک شبه پیر کرد. ضربه مهلک و جانکاهی بود اما در عین ناباوری آخرینش نبود. چندی بعد برادر و حامی اصلی مرضیه جعفری هم به پسر، پدر و همتیمیهایش ملحق شد تا خیلیها به این نتیجه و باور برسند که بازگشتی برای سرمربی پرافتخار در کار نخواهد بود و او دیگر زیر بار این دردها کمر راست نمیکند. تصوری که اشتباه از آب درآمد. مرضیه همان مرضیهی ۱۷ ساله بود. با همان روحیه و انگیزه و البته با هدفی والا. او برگشت به ۲ دلیل؛ شادی روح پارسایش و خوشحالی مردم بم.ادامه ماجرا را مطلع هستید. خاتون بم با هدایت مرضیه جعفری موفق شد بر بام فوتبال ایران بایستد و خانم سرمربی به هشتمین جامش در لیگ برتر دست یافت. او و شاگردانش محبوبیتی مثالزدنی در بم دارند. جعفری با قهرمانیها و موفقیتهایش توانسته تابویی بزرگ را بشکند. آنها بیشتر از تیم مردانِ بم طرفدار و دنبالکننده دارند. چند ساعت قبل از برگزاری مراسم قهرمانی خاتون بم، همان مردمان غمگین و همچنان عزادار، برای حضور در استادیوم لحظهشماری میکردند. خانوادهها دست در دست هم آمدند و روی سکوها جای گرفتند. سپس نوبت به زمین رسید تا گوشهگوشهاش در سیطره علاقهمندان خاتون قرار بگیرد. مردمانی که خاتون تبدیل به دلخوشیشان شده است. سالها بود که بم اینچنین در محاضره شادی و سرور قرار نگرفته بود و اینقدر رها، خوشحالی نکرده بود.و مرضیه جعفری. شیرزنی برآمده از میان نخلستانهای بم. او برای خودش، پدرش، پسرش، همتیمیهای فقیدش و البته بازماندگان آن زلزله به جنگیدن ادامه میدهد و با تقلید از مربی محبوبش پپ گواردیولا به شاگردانش فوتبال روی زمین را آموزش میدهد. او با بهانهای به نام فوتبال به جدال با ناامیدی برخاسته و پوزهاش را به خاک مالیده است؛ با چشمانی غمگین، جامهای سیاه و زخمی غیر قابل التیام.
عکسها: مرضیه سلیمانی
رویدادها
مالدینی در میلان میماند
میلان بهزودی خبر تمدید قرارداد پائولو مالدینی و ریکی ماسارا را اعلام خواهد کرد. اما ایوان گازیدیس ممکن است در ماههای آینده از این باشگاه برود. خبرهای زیادی پیرامون آینده مالدینی و ماسارا به گوش میرسید اما آنها ماندنی خواهند بود. قراردادهای این دو نفر یا بهصورت دوساله با قابلیت تمدید برای سال سوم خواهد بود، یا از همان ابتدا سهساله امضا خواهد شد.
بارسلونا پیشنهادی برای رافینیا نداده
بارسلونا هنوز پیشنهادی برای جذب رافینیا به لیدزیونایتد نداده است. این بال برزیلی میخواهد به بارسا برود و به نظر میرسید که انتقال او قطعی است. اما قیمت او مشکل اصلی بر سر راه انتقالش است و لیدز ۶۵ میلیون پوند برای این بازیکن ۲۵ساله میخواهد. بارسلونا همچنین منتظر تصمیم عثمان دمبله است که پیشتر به نظر میرسید بهدنبال خروج از باشگاه است ولی حالا میخواهد بماند. در صورت ماندن دمبله، بارسا احتمالاً نیازی به رافینیا نخواهد داشت. بارسا برای دمبله یک ضربالاجل تعیین کردهاند. قرارداد او در روزهای آینده به پایان میرسد و سران بارسا میخواهند او تا پنجشنبه تکلیف خود را روشن کند. از سوی دیگر، آرسنال هم از رقابت بر سر خرید رافینیا دست برداشته است. گابریل ژسوس بهزودی از منچسترسیتی راهی آرسنال میشود و توپچیها دیگر هموطن او را نمیخواهند.
پیشنهاد بارسلونا برای مگوایر رد شد
منچستر یونایتد حاضر نشده هری مگوایر را به بارسلونا واگذار کند. بارسلونا میخواست در ازای بخشی از مبلغ انتقال فرنکی دییونگ به یونایتد، مگوایر به این باشگاه واگذار شود، اما سران یونایتد قصد ندارند مدافع خود را از دست بدهند.
رونی، مدتی دور از فوتبال
وین رونی تصمیم گرفته پس از کنارهگیری از مربیگری دربی کانتی، مدتی را دور از فوتبال باشد. این اسطوره منچستریونایتد در تصمیمی غافلگیرکننده از دربی جدا شد. لیام روزنیور فعلاً جانشین او شده است. گفته میشود او قصد دارد تحصیلات خود را در زمینه مربیگری تکمیل کند و دوباره به فوتبال برگردد.
سوریانو: رئال با شانس قهرمان اروپا شد
فران سوریانو، مدیر ارشد اجرایی منچسترسیتی گفته که قهرمانی رئال مادرید در این فصل لیگ قهرمانان بیشتر به خاطر شانس بوده تا مسائل دیگر. او گفته که رئال مقابل پیاسجی، چلسی، منچستر سیتی و لیورپول باید میباخته: «مردم حالا درباره موفقیت رئال مادرید در لیگ قهرمانان صحبت میکنند، اما به نظرم مسأله اصلی این است که آنها خوششانس بودند. شاید بتوان گفت حق آنها برابر پیاسجی، چلسی، منچسترسیتی و لیورپول باخت بود.»
اتلتیکو خواهان مدافع تاتنهام
یافت تانگانگا از تاتنهام هدف جدید اتلتیکو مادرید است. این بازیکن ۲۳ساله نتوانسته در تاتنهام جا بیفتد و حالا ممکن است بهدنبال چالش جدیدی برود تا در لالیگا بازی کند. او در حال حاضر ۲۳ ساله و بهدنبال آن است که زمان بازی خود را افزایش دهد.
یونایتد منتظر تصمیم اریکسن
منچستریونایتد منتظر تصمیم کریستین اریکسن درباره آیندهاش است. گفته میشود که این هافبک دانمارکی بهزودی اعلام میکند که چه خواهد کرد. تاتنهام دیگر گزینه این بازیکن نیست. به این ترتیب تنها برنتفورد و منچستریونایتد در رقابت برای او هستند. او فصل گذشته را در برنتفورد گذرانده است و با توجه به درخششی که داشت تیمهای زیادی را در فوتبال انگلیس خواهان خود میبیند.
سوارس به ریور پلات میرود؟
مارسلو گایاردو، مربی ریور پلات امیدوار است که بتواند لوییس سوارس را جذب کند. این بازیکن فعلاً در تعطیلات به سر میبرد. بازیکن ۳۵ ساله اروگوئهای قراردادش با اتلتیکو مادرید به پایان رسیده و قرار است این باشگاه را ترک کند.
پیشنهاد فولام برای هافبک منچستر یونایتد
فولام ۱۱ میلیون پوند برای خرید آندریاس پریرا، هافبک منچستریونایتد پیشنهاد داده است. این ملیپوش برزیلی اخیراً به فلامنگو قرض داده شده بود و حالا ممکن است بهصورت دائم به فولام برود.
۳۱ سال بعد از سقوط شوروی

تاجیکستان ۳۱ سال بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و اعلام استقلال به عنوان یک کشور مستقل، با پرورش بازیکنان با استعداد و کار روی فوتبال پایه خود، توانسته خود را به جمع ۲۰ تیم برتر فوتبال آسیا نزدیک کند. به گزارش ایسنا، تیم ملی فوتبال تاجیکستان برای نخستینبار در طول تاریخ فوتبال خود سهمیه مسابقات جام ملتهای آسیا را به دست آورد تا در بالاترین سطح فوتبال قاره کهن حضور داشته باشد.صعود دیرهنگام تاجیکستان به این رقابتها، جهشی بزرگ برای این کشور واقع در آسیای مرکزی است که از فرهنگ و زبانی واحد با ایرانیان برخوردار است. تاجیکها که سالها درگیر مشکلات داخلی بعد از جدایی از شوروی بودند، این روزها در حال برنامهریزی برای رسیدن به سطح دوم و سوم فوتبال آسیا هستند که میتوان بخشی از این جهش را در عملکرد تیمهای پایه و همینطور باشگاهی تاجیکستان دید.در این گزارش نگاهی به پیشرفت تاریخی تاجیکها در فوتبال آسیا خواهیم داشت:
صعود به جام ملتهای آسیا
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در اواخر سال ۱۹۹۱، تاجیکستان به عنوان یکی از کشورهای مستقل در آسیای مرکزی ظهور کرد و هیچ تلاشی برای حضور در جام ملتهای ۱۹۹۲ ژاپن نداشت.تاجیکها در سه دوره بعد، نتوانستند به مرحله نهایی جام ملتها صعود کنند و در سال ۲۰۰۷ نیز در این بازیها شرکت نکردند. آنها در انتخابی جام ملتهای ۲۰۱۱، ۲۰۱۵ و ۲۰۱۹ نیز در صعود به مرحله نهایی ناکام بود.تاجیکها بالاخره ۳۱ سال بعد از اعلام استقلال به عنوان یک کشور مستقل، موفق به کسب سهمیه جام ملتهای آسیا شدند. آنها در شرایطی به جام ملتهای آسیا ۲۰۲۳ صعود کردند که در مرحله پلی آف و در حضور تیمهای قرقیزستان، سنگاپور و میانمار، صدرنشین شدند و مجوز حضور در این بازیها را کسب کردند. ۲۴ تیمی شدن جام ملتها از دوره گذشته، کمک بزرگی به کشورهایی مانند تاجیکستان بود تا با افزایش تلاش خود، حضور در این بازیها را تجربه کنند.گام بعدی تاجیکها در رده ملی، صعود از مرحله گروهی جام ملتهای آسیا خواهد بود تا به این شکل فوتبال خود را قدم به قدم به کشورهای درجه دو و شاید روزگاری به کشورهای درجه یک آسیا نزدیک کنند.
نسل طلایی تاجیکستان
تحول در فوتبال تاجیکستان از چندین سال قبل کلید خورد؛ جایی که تیمهای پایه این کشور، یک به یک توانستند در مسابقات قهرمانی آسیا نتایج بیسابقهای را کسب کنند و برای اولینبار در تاریخ کشورشان به مراحل نهایی مسابقات صعود کنند.جرقه شکلگیری تیم کنونی تاجیکستان، از حدود یک دهه قبل و با تغییر ساختار استعدادیابی و آموزش بازیکنان آغاز شد. تیم ملی تاجیکستان برای موفقیت در رده بزرگسالان، ابتدا روی بازیکنان پایه خود کار کرد و یکی بعد از دیگری، توانست در ردههای سنی مختلف شکوفا شود.
آنها در سال ۲۰۱۶ بعد از یک وقفه طولانی به مسابقات قهرمانی جوانان آسیا راه یافتند. این حضور در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۲۰ هم استمرار داشت و حتی از دور گروهی هم صعود کردند.

یکی از بهترین نسلهای فوتبال تاجیکستان که در آینده مطالب بیشتری از آنها میشنویم، مربوط به تیم ملی امید این کشور است. این تیم در سال ۲۰۱۸ نایب قهرمان نجوانان آسیا شود و سهمیه جام جهانی را به دست آورد. تاجیکها با این نسل از ستارههای خود راهی جام جهانی شدند و در برزیل، یک پیروزی هم مقابل کامرون به دست آوردند اما از صعود به مرحله حذفی بازماندند.
فوتبال باشگاهی
پرورش بازیکنان مستعد نسبت به نسلهای گذشته، منجر به تقویت تیمهای باشگاهی تاجیکستان هم شد. استقلال تاجیکستان با لباسهای قرمز رنگ خود توانست پا را از لیگ داخلی فراتر بگذارد و در اولین حضورش در آسیا، بالاتر از الهلال عربستان در سال ۲۰۲۱ صدرنشین شد.تاجیکها که عمدتا از بازیکنان داخلی و ملیپوش خود بهره میبردند، توانست در گروهی متشکل از الهلال، شباب الاهلی و اولمالیق ازبکستان صدرنشین شدند و در مرحله یک هشتم نهایی در زمین خود مقابل پرسپولیس بازی را واگذار کردند و حذف شدند.آنها در فصل اخیر لیگ قهرمانان آسیا هم حضور داشتند ولی در این دوره کاری از پیش نبردند و در همان مرحله گروهی حذف شدند.
لژیونرهای تاجیک
رشد فوتبال در تاجیکستان، منجر به انتقال فوتبالیستهای تاجیک به کشورهای همسایه شده است. در حال حاضر ۱۰ تن از بازیکنان ملیپوش تاجیکستان را لژیونرها تشکیل میدهند.وحدت هنانوف، منوچهر صفروف (پرسپولیس)، داورونژن ارگاشف (بنیادکار)، پرویزجان عمربایف (لوکوموتیو بلغارستان)، شهروم سامیف (تورپدو بلاروس) و شرردین بوبویف (ماکتارال قزاقستان) از لژیونرهای برجسته این کشور هستند.
سرمربی کروات روی نیمکت تیم ملی
پیتر سرگات، مربی ۵۶ ساله کروات، هدایت تیم ملی تاجیکستان را برعهده دارد. او پیش از این سرمربی تیمهای ملی مالدیو و افغانستان بوده است. سرگات از سال ۲۰۲۲ هدایت این تیم را برعهده دارد و در همین پنج بازی اخیر توانسته نتایج درخشانی را با این تیم کسب کند و به جام ملتهای آسیا راه یابد.
هفتخوان تن هاخ
اریک تن هاخ وظیفه سختی دارد، او باید منچستریونایتد را به جایگاهی برگرداند که پیش از او دیوید مویس، لویی فان خال، ژوزه مورینیو و اوله گونار سولشر نتوانستند. منچسترسیتی و لیورپول استانداردهای جدیدی را تعریف کردهاند و از تیمهای رقیب فاصله گرفتهاند بنابراین نباید انتظار قهرمانی داشت اما موفقیت تن هاخ در فصل اول کارش به چه معنا است. موفقیت در این هفت موضوع ملاک خوبی برای ارزیابی است.
صعود به لیگ قهرمانان
حداقل چیزی که از تن هاخ انتظار میرود، صعود به لیگ قهرمانان است. چیزی که برای یونایتد عادت بود و حالا آرزو شده. مشکل تن هاخ این است که رقابت برای قرارگرفتن در میان چهار تیم بالای جدول سختتر از همیشه شده چون تاتنهام توسط آنتونیو کونته احیا شده، آرسنال باانگیزه میکل آرتتا و چلسی همیشه حاضر توماس توخل هم به سیتی و لیورپول اضافه شدهاند. سخت میشود فصل یونایتد را موفق قلمداد کرد اگر برای دومین سال متوالی از لیگ قهرمانان باز بمانند.پنج سال از آخرین جام یونایتد میگذرد. وقتی مورینیو تیم را به قهرمانی جام اتحادیه و لیگ اروپا رساند، به نظر میرسید راه برای بازگشت باز شده. فصل بعد دوم لیگ و جام حذفی شدند و بعد از آن به همان هم نرسیدند. در این سالها سیتی و یونایتد جامها را بردهاند و تیم سولشر در ضربات پنالتی قهرمانی لیگ اروپا را از دست داد. تن هاخ در آژاکس سه قهرمانی لیگ و دو قهرمانی جام حذفی هلند را به دست آورده و اگر جامی بگیرد، در زمره مربیان برگزیده یونایتد قرار میگیرد.هواداران یونایتد قهرمانی لیگ را نمیخواهند، آنها بهدنبال پیشرفت هستند و لحظاتی به یادماندنی. مثل پیروزی ۳ بر ۲ مقابل سیتی در سال ۲۰۱۸ که قهرمانی میزبان را به تأخیر انداخت یا برد ۲ بر صفر مقابل منچسترسیتی در اولدترافورد در سال ۲۰۲۰. برد پاری سن ژرمن هم به نوکمپ ۱۹۹۹ شباهت داشت. یونایتد در سومین بازی فصل با لیورپول روبهرو میشود و اوایل مهر به مصاف سیتی میرود و تن هاخ میتواند از هواداران دلبری کند.
جدا از هوش و نبوغ مربیگری، موفقیت کلوپ در این ریشه دارد که او به لیورپول میآید و همین افسوس مقامات یونایتد که نتوانستند او را به اولدترافورد بیاورند، بیشتر میکند. رابطه مربی آلمانی با هواداران چیزی است که حتی گواردیولا نتوانسته در سیتی به وجود آورد و مربی کاتالان بارها از جو اتحاد گله کرده. کلوپ هر وقت لازم بوده به صراحت از مقامات باشگاه انتقاد کرده و همین محبوبیتش را افزایش داده. سولشر تا حدی موفق بود و تن هاخ باید هواداران را با خود همراه کند. در نهایت نتایج تعیین کننده است اما اگر حرف آنها را بشنود و به گوش هیأت مدیره برساند و در زمین تمرین اعمال کند، یک دنیا تفاوت به وجود میآورد. فان خال و مورینیو تلاش زیادی کردند اما هواداران یک تیم برنده میخواهند که فوتبال جذابی ارائه کند و جام ببرد، آنها بهانه نمیخواهند.
بخش عمدهای از مشکلات یونایتد در ۹ سال گذشته ثبات مربی بوده. از مویس تا فان خال، مورینیو و سولشر، فلسفه فوتبالی باشگاه تغییر کرده و به تبع آن تیمی ناهماهنگ و نامنظم شکل گرفته است. انواع مختلف فوتبال نتوانسته هواداران را جذب کند. از فوتبال مالکانه اما بیهیجان فان خال تا نتیجهگرایی مورینیو که قابل قیاس با بازی تیمهای گواردیولا و کلوپ نیست. سولشر تا حدی وضعیت را بهبود بخشید اما او هم مقابل تیمهای کوچکتر بهدنبال ضدحمله بود. تن هاخ باید به سرعت فلسفه خودش را پیاده کند حتی اگر سریع به نتیجه نرسد. هواداران صبور خواهند بود اگر تلاش او و پیشرفت تیم را ببینند. سولشر راه را پیدا کرد اما به اندازه کافی مربی خوبی نبود که فرمول پیروزی را تداوم بخشد. فان خال و مورینیو روی شیوه خود اصرار داشتند چون در گذشته با آن به موفقیت رسیده بودند. تن هاخ به خاطر ایدئولوژی فوتبالیاش آورده شده و باید هر چه سریعتر آن را عملی کند.رونالدو قطعاً مایه امید یونایتد است. او هم درد است هم درمان اما نکات مثبت رونالدوی آماده خیلی بیشتر از منفیها است. او با ۲۴ گل در فصل قبل نشان داد بازیکنی بسیار تأثیرگذار است و حالا که اهداف یونایتد، ارلینگ هالند و داروین نونیس به ترتیب به سیتی و لیورپول رفتهاند، باید به مهاجم باتجربه خود متکی باشند. تن هاخ باید در سیستم خود جایی برای مهاجم پرتغالی پیدا کند و این را هم بپذیرد که او مثل مهاجمان مدرن در پرسینگ مشارکت نمیکند.
جیدون سانچو شروعی پایینتر از حد انتظار در یونایتد داشت و جایگاهش در تیم ملی انگلیس هم به خطر افتاد. او هر کاری میکند تا به قطر برود با وجود آنکه فیفا تعداد بازیکنان را به ۲۶ نفر افزایش داده. سانچو قرار بود بال رؤیایی هواداران یونایتد بعد از جدایی رونالدو در سال ۲۰۰۹ باشد و هنوز هم میتواند. مارکوس رشفورد دیگر بازیکنی است که به توجه مربی نیاز دارد. او هم میخواهد به قطر برود و مایل است تن هاخ به او اجازه بازی در چپ را بدهد تا آن مدیریت منابع انسانی رؤیاییاش از شش سال پیش که به صحنه آمده به کمکش بیاید. اگر تن هاخ از رشفورد و سانچو بهترین بازی را بگیرد، خط حمله یونایتد جان میگیرد.