سه‌شنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۳
سه‌شنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۳

دو میلیون تومان اجاره برای زندگی در گاوداری؛ کودک ۸ ساله در آب‌ بند گاوداری خفه شد

هشت سال داشت که برای برداشتن آب از آب‌ بند غرق شد. این حکایت یکی از ده‌ها کودکی است که در اصطبل و گاوداری زندگی می‌کنند. نه آب دارند نه برق. جایی که تا مرکز شهر اصفهان کمتر از ۱۰ دقیقه فاصله دارد. اینجا ارزان‌ترین سرپناهی است که پیدا کرده‌اند. اما همین اصطبل و گاوداری هم ۱۰ تا ۱۵ میلیون رهن می‌خواهد و ۱٫۵ تا دو میلیون تومان اجاره

هشت سال داشت که برای برداشتن آب از آب‌ بند غرق شد. این حکایت یکی از ده‌ها کودکی است که در اصطبل و گاوداری زندگی می‌کنند. نه آب دارند نه برق. جایی که تا مرکز شهر اصفهان کمتر از ۱۰ دقیقه فاصله دارد. اینجا ارزان‌ترین سرپناهی است که پیدا کرده‌اند. اما همین اصطبل و گاوداری هم ۱۰ تا ۱۵ میلیون رهن می‌خواهد و ۱٫۵ تا دو میلیون تومان اجاره

هشت ساله بود. برای آوردن آب به آب‌بند رفت اما غرق شد. مویه‌های مادر برای نجات امیرحسین اثری نکرد. تن بی‌جانش را آتش‌نشانان بعد از ۴۵ دقیقه از آب بیرون کشیدند. این حکایت یکی از ده‌ها کودکی است که در اصطبل و گاوداری زندگی می‌کنند. جایی که روزی اسب‌ها و گاوها را آنجا نگهداری می‌کردند. در حاشیه شهر اصفهان، با کمتر از ۱۰ دقیقه فاصله تا مرکز شهر.

اصطبل، گاوداری و کوره آجرپزی آخرین پناه کسانی است که زورشان به اجاره خانه با کمترین امکانات نمی‌رسد. بیش از ۱۵۰ نفر فقط در این سه سکونتگاه زندگی می‌کنند. در اتاقک‌های کوچکی بدون آب و برق. اما برای همین هم باید ماهانه ۱٫۵ تا دو میلیون تومان اجاره دهند. برخی از آب شور کشاورزی برای آشامیدن استفاده می‌کنند. برخی هم بخت با آنها یار بود و منبع آبی از سوی جمعیت مردم نهاد تحویل گرفتند. فقر تا مغز استخوان آنها رسیده است. چشم و امیدشان به همین رسیدگی‌های جمعیت مردم نهاد است.

ساکنان اصطبل در چند قدمی شهر

«آب شیرین نداریم. آب شور کشاورزی رو استفاده می‌کنیم. رفت از آب‌بند آب بیاره که این اتفاق براش افتاد.» این روایت مادر امیرحسین ۸ ساله است. ۱۰ روز از مرگ کودکش می‌گذرد. بریده بریده هم از امیرحسین می‌گوید هم از وضعیت اصطبل که در آن زندگی می‌کنند: «جهنم است. بچه‌هامون همه مریض هستند، اینقدر که آب آلوده خورده‌اند.»

آب‌بندی که امیرحسین در آن غرق شد، در چند قدمی اصطبل است. حدود ۶ متر عمق دارد. برای کشاورزی است نه آشامیدن. لجن روی آب، آلودگی آن را به وضوح نشان می‌دهد. اما به ناچار گاهی از آن برای خوردن استفاده می‌کنند.

مرگ امیرحسین هشت ساله در آب‌بند کشاورزی

۱۵ خانوار در اصطبل زندگی می‌کنند. معادل ۷۶ نفر. در اتاقک‌های کوچک و بدون پنجره که فقط یک زیرانداز و چند روانداز دارند. ساکنان اصطبل می‌گویند گرمای هوا نفسشان را در این اتاقک‌ها بند آورده است.

یکی از ساکنان اصطبل می‌گوید: «راهی نداریم. درآمدمان آنقدر نیست که از اینجا برویم. یک روز پیازچینی می‌کنیم و یک روز بیکاریم. شهر هم که کار نیست. اگر کاری پیدا کنیم می‌گویند سواد ندارید و دستمان را بند نمی‌کنند.»

البته اجاره همین جهنمی که آب و برق هم ندارد و ساکنانش از آن به ستوه آمده‌اند، دو میلیون تومان در ماه است. از ماه بعد هم باید ۱۰ میلیون تومان برای رهن بدهند. بعد از مرگ امیرحسین همسایگان موقتا برای برگزاری مراسم او یک سیم برق و یک چراغ برای اصطبل کشیدند. فاصله اصطبل تا مرکز شهر(اصفهان) کمتر از ۱۰ دقیقه است اما انگار زیر هزاران تل خاک دفن است و مسئولان از آن بی‌خبر.

داشتن یک لوله آب، امتیاز ساکنان گاوداری

یک محوطه بزرگ و سه اتاقک دارد. با پهن کردن چند زیرانداز، آویختن پرده و چیدن چند دست رختخواب، گاوداری را محل سکونت کرده‌اند. وضعیت اینجا نسبت به اصطبل کمی بهتر است. در حد داشتن یک لوله آب!

شش خانوار اینجا زندگی می‌کنند؛ معادل ۲۸ نفر در سه اتاقک گاوداری. ساکنان گاوداری هم کار ثابتی ندارند. گاهی پیازچینی می‌کنند. زن، مرد، پیر و جوان ندارد. کار که باشد همه به صف می‌شوند. حتی کودکانی که از مدرسه و درس محروم هستند و برای ۳۰ هزار تومان، هشت ساعت در روز کار می‌کنند.

ساکنان گاوداری البته ۱۵ میلیون رهن داده‌اند. یک و نیم میلیون تومان هم اجاره می‌دهند. برای سازه‌ای ناامن که تنها امتیازش داشتن یک لوله آب است! اجاره کمتر آن نسبت به اصطبل به دلیل داشتن اتاقک‌ها و البته خانوارهای کمتر است.

منبع: تجارت نیوز

اين مطلب را به شبکه های اجتماعی ارسال کنيد

https://akhbar-rooz.com/?p=159835 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x