جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

امانوئل مکرون و راست افراطی یک اتحاد را امضا می کنند – برگردان: سینا بهزادی

امانوئل ماکرون اکثریت خود را در پارلمان از دست داده است و به نظر می رسد به طور فزاینده ای مایل به تجارت با احزاب محافظه کار و راست افراطی است. اهریمن سازی چپ و زیاده خواهی لوپن نشان دهنده توخالی بودن لیبرالیسم ریشه دار اوست.

در انتخابات پارلمانی ماه گذشته فرانسه، امانوئل ماکرون اکثریت مطلق خود را از دست داد. اگرچه حزب آنسامبل او هنوز بزرگ‌ترین نیرو است، اما ناتوانی در کسب اکثریت مطلق در مجلس ملی، تنها دو ماه پس از انتخاب مجدد او به عنوان رئیس‌جمهور، یک شکست قابل توجه است.

ائتلاف ماکرون با ۲۴۲ نماینده در پارلمان ۵۷۷ عضوی مجبور به مذاکره با نیروهای مخالف برای تصویب قانون خواهد شد. امید چندانی به همکاری بزرگترین بلوک دیگر، اتحاد جناح چپ متشکل از  نوپس ندارد. در انتخابات برای مقام های پارلمان  در این هفته، حامیان رئیس‌جمهور در عوض با حوزه سوم پیمان بستند: راست میانه قدیمی و حتی حزب راست افراطی مارین لوپن، که به ترتیب ۶۴ و ۸۹ کرسی را به خود اختصاص دادند. دو تن از اعضای حزب لوپن با کمک آرای متحدان مکرون به عنوان معاونان رئیس مجلس ملی انتخاب شدند.

یکی از نمایندگان برجسته جدید در سمت چپ، اورلی ترووه است. او بعد از شرکت در کمپین ریاست جمهوری ژان لوک ملانشون، در ۱۹ ژوئن در پارلمان منطقه ای از حومه شمالی پاریس انتخاب شد. او همچنین رئیس پارلمان به اصطلاح نوپس است، یک نهاد غیررسمی که احزاب چپ را با انجمن‌ها، جنبش‌های اجتماعی و شخصیت‌های فرهنگی متحد می‌کند. او یک اقتصاددان حرفه ای، قبلاً رئیس سازمان جهانی گرایی «اتک» بود که در اوایل دهه ۲۰۰۰ به آن پیوست. او نویسنده کتاب (بلوک رنگین کمان: برای یک استراتژی سیاسی رادیکال و فراگیر) است.

ترووه با هریسون استتلر از ژاکوبن به بحث در مورد وضعیت سیاسی ناشی از انتخابات ژوئن نشست.

هریسون استتلر: یک هفته ازانتخابات در فرانسه می گذرد، مجلس ملی قرار است در ماه ها و سال های آینده به عنوان کانون واقعی نبردهای سیاسی تبدیل شود. خوانش شما از موازنه قدرتی که در حال شکل گیری است چیست؟

اورلی ترووه: از این انتخابات سه نتیجه می توان گرفت. اول، یک سیلی بزرگ به صورت ماکرونیست ها خورد. این اولین بار در چند دهه است که درست پس از انتخابات ریاست جمهوری، حزب رئیس جمهور اکثریت مطلق مجلس ملی را به دست نیاورد. نیروهای ماکرون در حدود ۲۵ درصد از آرای دور اول را داشتند و با ما شانه به شانه بودند. ما شاهد تثبیت آنچه ملانشون سه بلوک می نامد: ماکرونیسم، راست افراطی و چپ گسست هستیم. در واقع، جناح راست افراطی کمی عقب نشینی کرده است – آنها در تعداد آرا و اکنون در تعداد کرسی ها بسیار از ما عقب ماندند. ما موفق شده ایم خود را به عنوان اولین نیروی اپوزیسیون در برابر مکرونیست ها قرار دهیم که هدف ما نیز همین بود.

ثانیاً، رالی ملی قدرت قابل توجهی را در مجلس ملی به دست آورد، اکنون دارای رکورد تعداد نمایندگان خود است و قدرت خود را که قبلاً در انتخابات ریاست جمهوری به دست آورده بود، تثبیُت کرده است. مرزها بین راست و راست افراطی شکسته شده، و عملاً همگرایی بین آن ها به وجود آمده است. این یک وضعیت، حداقل برای پنج سال است. آنها یک اتحاد دوفاکتو دارند، ما نباید راست و راست افراطی را با هم اشتباه بگیریم. وقتی می‌گویم «راست» بیشتر از همه درباره ماکرونیست‌ها صحبت می‌کنم.

و سومین تحول ما هستیم: بازگشت چپ و اکولوژی در یک برنامه گسست، با بیش از ۱۴۰ نماینده، که بسیار بزرگ است. این ما را به اولین نیروی اپوزیسیون تبدیل می کند. آنچه اکنون ضروری است این است که اتحاد نوپس را با هم حفظ کنیم.

هریسون استتلر: نوپس واقعاً یک انتخاب استراتژیک برای سیاسی کردن انتخابات پارلمانی انجام داد. اما طنز ماجرا این است که توازن قوا در پارلمان جدید ممکن است آنچه را که از سال ۲۰۱۷ شاهد بودیم تسریع کند: یعنی تغییر جناح راست ماکرون. استراتژی مکرون در حال حاضر چیست؟

اورلی ترووه: گفتنش پیچیده است، چون فکر نمی‌کنم آنها حتی بدانند چه می خواهند بکنند. آنها سردرگم شده اند و نمی دانند چه کنند. آن طور که من می بینم، یک تحلیل کلی وجود دارد. اولترا لیبرالیسم به مرزهای خود می رسد و بخش بزرگی از مردم دیگر آن را نمی پذیرند. و بنابراین ماکرونیست ها گیر کرده اند. می گویند بیایید با ما یک دولت ائتلافی تشکیل دهید در حالی که همین برنامه را حفظ کنیم. این کاملا غیر واقعی است.

ما قدرت را در درازمدت به دست خواهیم آورد – و قصد داریم حکومت کنیم – اما تنها در صورتی که بر اعتقادات خود ثابت قدم باشیم.

هریسون استتلر: آیا اختلافات درون ماکرونیست ها می تواند نقطه اهرمی برای چپ باشد؟ به نظر می رسد ماکرون تصمیم گرفته است فعلاً متحد خود الیزابت بورن را به عنوان نخست وزیر حفظ کند. او در حال مذاکره با نیروهای مخالف است. آیا راهی برای تفرقه بین ماکرونیست ها وجود دارد؟

اورلی ترووه: استراتژی ما این نیست که در اردوگاه حریف تفرقه ایجاد کنیم. ما باید بر اعتقاداتمان ثابت قدم باشیم: ۶۵۰ اقدام برنامه‌ای که توسط اتحاد نوپس توافق شده است. اگر ما به یک هدف متقاعد شده باشیم، این است که در درازمدت قدرت را به دست خواهیم آورد – و ما قصد داریم حکومت کنیم – این در صورتی است که در اعتقادات خود ثابت قدم باشیم. کجا می توانیم حمایت ها را افزایش دهیم و نفوذ کنیم؟ در میان ممتنع ها. همه این افراد از سیاست ناامید و سرخورده هستند زیرا احساس می کنند که سیاستمداران به تعهدات خود عمل نمی کنند. ما به تعهدات خود پایبند خواهیم بود و با کم کردن برخی اقدامات سعی در ایجاد تفرقه بین طرف مقابل نداریم. اگر عده ای بخواهند به طرف ما بیایند، خوب است، اما وظیفه ما این نیست که بخواهیم آن ها را جذب کنیم.

هریسون استتلر: شما به ممتنع اشاره کردید. 54 درصد از دارندگان حق رای، رای ندادند. این برای این انتخابات دلگرم کننده نبود.

اورلی ترووه: دقیقا. به همین دلیل است که من فکر می کنم در مقطعی [مجلس – یعنی انتخابات جدید] منحل خواهد شد. ما نمی دانیم چه زمانی. اما در هر صورت ما حاضریم به مبارزات انتخاباتی و در نهایت حکومت برگردیم. و به این منظور، ما باید در همه ی جهات برنامه ای خود شفاف و منسجم باشیم.

هریسون استتلر: انحلال [مجلس] سوالی است که این روزها در ذهن همه وجود دارد: کی زمانش می رسد؟ وقتی این اتفاق بیفتد، نیروهای سیاسی در چه موقعیت هایی قرار خواهند گرفت؟ از حالا تا آن زمان، هیچ کس نمی‌خواهد خود را مقصر فلج سیاسی قلمداد کند. همه ما می دانیم که دولت شما را به عنوان تهدید اصلی می بیند، و آن ها به دنبال این هستند که شما را به عنوان عامل فلج سیاسی و انحلال مجلس معرفی کنند. نوپس چگونه این روند را هدایت می کند؟

اورلی ترووه: بله، خوب به همین دلیل است که ما می گوییم که ماکرونیست ها کاملاً مسئول آنچه امروز اتفاق می افتد هستند: برای امتیاز بسیار بالای رالی ملی و برای فلج شدن آینده. آنها کشور را به راه اولترا لیبرالیسم که موجب بن بست کنونی است، کشانده و راه مقابله با آن را مسدود کرده اند.

هریسون استتلر: در ۵ ژوئیه، نخست وزیر الیزابت بورن برای رای اعتماد سخنرانی خواهد کرد. نوپس رای اعتماد می دهد؟

اورلی ترووه: ما خواهان رای اعتماد هستیم. هر چند اعتماد خود را نمی دهیم. اما ما این رای اعتماد را می خواهیم زیرا اساس دموکراسی پارلمانی است. بدیهی است که این امر اجباری نیست، اما انجام این کار معمول شده است. آیا ماکرون ریسک عدم رای اعتماد را می پذیرد و در نتیجه هرج و مرج نهادی را بر می انگیزد که باعث می شود هر متنی بدون مشروعیت دولت در مجلس ملی مورد بحث قرار گیرد؟ اگر او درخواست رای اعتماد نکند، این کاملاً بسط دیدگاه سلطنتی او نسبت به ریاست جمهوری را آشکار می کند و در مقطعی ما را بن بست نهادی فرو خواهد برد.

هریسون استتلر: شاید در مورد بن بست مجلس بیش از حد اغراق شده است. رالی ملی و حزب راست میانه جمهوری خواهان ممکن است به طور رسمی در اپوزیسیون باشند، اما همه نشانه ها حاکی است آنها مایل به همکاری با ماکرونیست ها هستند. 64 رای جمهوری خواهان و ۸۹ رای رالی ملی، و ماکرونیست ها ۲۴۲ رای دارند. آنها تقسیم شده اند، اما می توانند قوانین را تصویب کنند و عملکرد پارلمان را حفظ کنند.

مکرون و جناح راست افراطی در حال امضای ائتلافی هستند که به عنوان یک اتحاد شناخته نمی شود

اورلی ترووه: البته، و به همین دلیل است که ما باید به عنوان یک نیروی اپوزیسیون آشکار باقی بمانیم، زیرا آن ها در حال بستن ائتلافی هستند که اپوزیسیونی نخواهد بود. ما تنها نیروی اپوزیسیون واقعی خواهیم بود، به همین دلیل است که روزی می توانیم حکومت کنیم. فراموش نکنید که جمهوری خواهان و ماکرونیست ها همان رای دهندگان راست بورژوایی را دارند. رمز و راز واقعی رالی ملی است که توانسته است بخشی از رای مردم را به خود اختصاص دهد. ما باید بتوانیم در میان این آرا و در میان افراد ممتنع جای پا پیدا کنیم. اگر می‌خواهیم حکومت کنیم، باید در موقعیتی باشیم که این انتخابات را حتی بیش از این سیاسی کنیم.

هریسون استتلر: در مورد وحدت جناح چپ، اوضاع در داخل چگونه به نظر می رسد؟ ماکرون می خواهد نوپس را تجزیه کند. تقریباً هر نشانه ای از عدم اتحاد جناح چپ در رسانه ها تقویت می شود.

اورلی ترووه: بله، اما کار نمی کند. داستان ها تقریباً بی اهمیت هستند و حتی زمانی که ما اختلافات خود را داریم، آن ها به طور نامتناسبی به آن می پردازند. ما یاد می گیریم که با هم کار کنیم و با یکدیگر هماهنگ شویم. ما برای تمام پست های مهم در شورای ملی کاندیداهای مشترک خواهیم داشت. ما همچنان روی ۶۵۰ پیشنهاد خود می ایستیم. ما یک کمیته بین گروهی داریم که هر هفته تشکیل جلسه می دهد. ما پارلمان نوپس را داریم که من آن را احیا خواهم کرد، این پارلمان راهبردی برای گشایش درهای ما به روی دنیای انجمن ها و فرهنگی خارج از مجلس ملی است. من صادقانه می توانم به شما بگویم که کمیته بین گروهی به خوبی کار می کند. بله، آنها سعی خواهند کرد بین ما تفرقه بیندازند، اما من فکر می کنم این یک تلاش بی فایده است.

هریسون استتلر: یکی از راه‌هایی که ماکرونیست‌ها سعی در ایجاد تفرقه دارند این است که ادعا می‌کنند ملانشون و لوپن یک تهدید وجودی یکسان هستند.

اورلی ترووه: ادعایی ظالمانه است. این استدلال که چپ و راست افراطی یکسان هستند، عمیقاً ضد جمهوری خواهی است. این ها کسانی هستند که کم کم مرزهای خود را با راست افراطی از بین می برند و در نهایت جبهه جمهوری را می شکنند.

هریسون استتلر: بیایید کمی به عقب برگردیم. وضعیت فرانسه کاملاً استثنایی است: نوپس یک ائتلاف چپ متکثر است که ریشه اش در آنچه شما «چپ گسست» می‌نامید، است. به عنوان کسی که یک کهنه کار جنبش های اجتماعی فرانسه در بیست سال گذشته است، این را چگونه می بینید؟ همه ما توضیح کوتاه مدت را می دانیم: نمایش قدرتمند ملانشون در انتخابات ریاست جمهوری آوریل به او اجازه داد تا خط خود را بر بقیه چپ ها تحمیل کند. اما این امر چیزی را که بیشتر شبیه به تغییر نسل است، پنهان می کند.

اورلی ترووه: بسیاری از ما از جنبش‌های اجتماعی می‌آییم و با انجمن‌ها یا اتحادیه‌ها ارتباط تنگاتنگی داریم و بسیاری مانند من برای اولین بار مجلس و سیاست پارلمانی را کشف می‌کنند. من در چهل سالگی و از نسل آلترگلوبالیست هستم. من در سال ۱۹۷۹ به دنیا آمدم، سالی که مارگارت تاچر به قدرت رسید و به نسلی تعلق دارم که فقط نئولیبرالیسم را می شناسند. من با «اتک» بودم، که به عنوان یک انجمن، به شدت از حزب سوسیالیست انتقاد می کرد، اما زمانی که فرانسوا اولاند در سال ۲۰۱۲ به قدرت رسید، کمی امیدوار بودم، خیلی سریع ناامید شدم. من فکر می کنم که دوره اولاند خط لیبرالیسم مرکزگرا را به ورطه فرو برد. در هر صورت، برای مکرون که واقعاً تداوم حزب سوسیالیست اولاند است، همه چیز را آماده کرد.

از ابتدای دهه ۲۰۰۰، من فکر می کردم که ما فقط در یک خط گسست پیروز خواهیم شد. من با معاهده قانون اساسی اروپا مبارزه کردم. این اعتقاد ملانشون از دهه ۲۰۰۰ نیز هست: ما نمی‌توانیم با تعدیل سیستمی که به شدت ناعادلانه است، با بی‌عدالتی مبارزه کنیم.

همچنین، من فکر نمی کنم واقعاً بتوانیم حزب سوسیالیست دوران اولاند را چپ میانه بنامیم. این نوپس است که در واقع ادامه حزب سوسیالیست ۱۹۸۱ است. ما چپ “افراطی” نیستیم. باید گفت به همین دلایل تلاشی برای رد صلاحیت ما صورت گرفته است. ما یک چپ رادیکال هستیم به این معنا که به موقعیتی رسیده‌ایم که برای تغییر واقعی، باید به ریشه ها حمله کنیم.

من در سالی که مارگارت تاچر به قدرت رسید به دنیا آمدم و به نسلی تعلق دارم که فقط نئولیبرالیسم را می شناسند

هریسون استتلر: کتاب اخیر شما، «بلوک رنگین کمان» (Le bloc arc-en-ciel) را می‌توان چیزی شبیه به مانیفست نوپس دانست. در آن شما در مورد «استراتژی گیره ای» صحبت می کنید. این استراتژی چیست؟

اورلی ترووه: اریک اولین رایت این استدلال را مطرح می کند که ما سه راه برای به راه انداختن نبرد سیاسی داریم. یک استراتژی بینابینی یعنی تغییر بعضی چیزها در سرمایه داری از طریق سلول های مقاومت مانند ZAD [مناطق اشغال شده برای دفاع] و غیره. همچنین استراتژی مقابله ای مانند جلیقه زردها در خیابان و غیره و سرانجام استراتژی مشارکت در نهادها.

«استراتژی گیره ای» یا «سنجاق» این است که ما باید بین اعضای شورای ملی، افراد در نهادها، منتخبان محلی و آنچه در جنبش های اجتماعی خارج از نهادها اتفاق می افتد، پیوند ایجاد کنیم. وجود فشار از سوی خیابان ها ضروری است. این یکی از اهداف پارلمان نوپس خواهد بود: محل تلاقی بین جنبش های اجتماعی و سیاست نهادی. ما نمی توانیم خود را جایگزین جنبش های اجتماعی کنیم و بدون جنبش‌های اجتماعی قوی که جامعه را خارج از نهادها تکان بدهد و مستقل باشند، انجام کار برای ما پیچیده خواهد بود.

هریسون استتلر: در واقع، جنبش‌های اجتماعی عامل دیگری را اضافه می‌کنند که می‌تواند وضعیت از قبل پیچیده پارلمان را بی‌ثبات کند.

اورلی ترووه: یک جنبش اجتماعی قوی بدون اکثریت در مجلس می تواند همه چیز را بسیار شگفت انگیز کند. حرکتی مانند جلیقه زردها و حتی بیشتر از آن. احتمالاً از آغاز سال تحصیلی در شهریور ماه اوضاع در مدارس دولتی بسیار متشنج خواهد بود. در حال حاضر کمبود شدید معلم وجود دارد در برابر یک سیستم مدارس دولتی تحت فشار و حقوق های منجمد. این البته به معلمان و همچنین انجمن های اولیا مربوط می شود. اما این وضعیت آسیب پذیر است.

در واقع، جنش اجتماعی می تواند تقریباً از هر جایی روی دهد. بحران قدرت خرید را در نظر بگیرید. دولت نتوانسته است پاسخی جدی پیدا کند و حتی وضعیت را بدتر می کند. قانون قدرت خریدی که در حال تدوین است یک شکست کامل است. در واقع قیمت ها را برای مصرف کنندگان کاهش نمی دهد. بهای گاز بسیار بالا را عادی می کند.

آن چه باید به آن توجه کنیم، شاخص های اقتصادی است: قدرت خرید ۲ درصد کاهش یافته است، البته هزینه های وام مسکن که در حال افزایش است، ذکر نشده است. برای همین مردم می گویند ما دیگر زیر آبیم و طاقت نداریم. دولت البته می تواند هر چه می خواهد در تلویزیون بگوید، اما در مقطعی وضعیت مشخصی وجود دارد که مردم با آن مواجه هستند.

هریسون استتلر: ملانشون انصراف داده و برای انتخاب مجدد نامزد نشده است. آیا نبود او در چپ احساس خواهد شد؟

اورلی ترووه: من فکر می کنم او همچنان نقش محوری را ایفا خواهد کرد. درست است که او الان کمی عقب می نشیند که به نظر من می تواند برای ما هم مفید باشد. اما من در طول مبارزات انتخاباتی متوجه شدم که ملانشون به عنوان یک چهره در بخش های طبقه پایین فرانسه چقدر ضروری است.

هریسون استتلر: با برخورداری از مرکزیت جدید پارلمان، بحث های زیادی در مورد بحران اواخر دهه ۱۹۵۰ که سرچشمه جمهوری پنجم را آماده کرد، وجود دارد . برای من خیلی سخت بود که ملانشون را در نقشی شبیه به شارل دوگل وقتی کناره گیری می کرد ندیدم.

اورلی ترووه: برای اینکه در موقعیت بهتری برای بازگشت قرار بگیریم؟ خوب، او در فرم عالی است. من فکر می کنم ما به او نیاز داریم – من این را صادقانه می گویم. با این حال، من از ابتدا ملنشونیست نبودم. او همچنین فضایی را برای جنبش باقی می گذارد تا خودش را بسازد، حتی در حالی که هنوز آنجاست.

منبع: ژاکوبن – برگردان به فارسی برای اخبار روز: سینا بهزاد

https://akhbar-rooz.com/?p=160124 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حمید قربانی
حمید قربانی
1 سال قبل

دموکراسی که ۵۴% آن را رد می کند و مورد تحریم قرار می دهند و هنوز باصطلاح “چپ گُست ” خود را به پارلمان می بندد و نه به انقلاب کارگران و زحمتکشان نه حتی، آن دموکراسی بورژوائی است و نه چپ اش حتی به چپ پیشا کمونیسم – مارکسیسم – چپ پرودونی –  شباهتی دارد! این ها دیگر دنبالچه چه همان استبداد و همان راست پوشیده هستند. جامعه ی فرانسه هم مانند تمام جوامع موجود که در حال انفجار و نابودی همگانی هستند، به حزبی از نوع کمونیسم مارکسی نیاز دارد که با شهامت بایستد و انقلاب قهری کمونیستی را طرح کند و با توده های کارگر و زحمتکش صادق باشد و حقایق اجتماعی را همان طور که هستند، طرح نماید و حقیقت گو باشد! به کمونیست هائی نیاز دارد که برای خود عار بدارند که از انقلاب کمونیستی، درست در زمانی که باید از آن حرف بزنند، نزنند! به مردان و زنان – کارگران و زحمتکشان کمونارد نیاز دارد و نه به “دهاتی” های پارلمان نشین تی یری و فراریان از انقلاب اجتماعی!

کمونیستها عار دارند که مقاصد و نظریات خویش را پنهان سازند. آنها آشکارا اعلام میکنند که تنها از طریق واژگون ساختن همه نظام اجتماعى موجود، از راه جبر، وصول به هدفهایشان میسر است. بگذار طبقات حاکمه در مقابل انقلاب کمونیستى بر خود بلرزند. پرولتارها در این میان چیزى جز زنجیر خود را از دست نمیدهند. ولى جهانى را بدست خواهند آورد.

پرولتارهاى جهان متحد شوید!

پایان مانیفست حزب کمونیست ، مارکس، انگلس.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x