سايت سياسی - خبری چپ - تريبون آزاد

جهان چند قطبی وجنگ اوکراین – ایرج شریعت

(توجه: متن زیر در هفته اول جنگ اوکراین نوشته شده است به همین دلیل چه بسا معطوف به کلیه جوانب این حادثه نباشد.)

حمله نظامی روسیه به اوکراین پیامد فروپاشی شوروی یا دقیق تر بگوئیم ناشی ازشرایطی است که ویژگی های عصرما رامعین می کند. افول هژمونی آمریکا، فرایند تبدیل شدن چین به قدرت دست بالا درراس هرم جهانی سرمایه ودرکنارآن، روسیه بعنوان یکی از قدرت های سرمایه داری جهانی و درنهایت شکل گیری نظام چندقطبی، وهم چنین تهاجم سرمایه داری برای نابودی دست آوردهای بیش از یک قرن مبارزه کارگران وزحمتکشان، از طریق اتخاذ سیاستهای نولیبرال، دوران فترت جنبش کارگری وسپس تشدید اعتراضات کارگران وزحمتکشان علیه جهانی سازی وستم طبقاتی، درمجموع شرایطی را به وجود آورده است که ازدرون آن رویدادهائی نظیرپیدایش گروههای تکفیری، تسلط طالبان برافغانستان وخروج آمریکا ازاین کشور ونیز حمله نظامی روسیه به اوکراین شکل می گیرد.

پس از فروپاشی شوروی که درآن علاوه بر عوامل درونی این کشور وحزب حاکم، توطئه های امپریالیستی نقش غیرقابل انکاری داشته است، به همراه تسلط باند فاسد یلتسین برارکان قدرت وغارت ثروتهای این کشور، امپریالیسم آمریکا وناتو سعی کردند از موقعیت پیش آمده برای گسترش دامنه نفوذ  وتسلط خود برجهان ازجمله اروپای شرقی وجمهوری های تازه تاسیس نهایت استفاده را بکنند. یلتسین واطرافیان وی در تداوم اجرای دمکراسی بورژوائی، پارلمان را به توپ بسته واموال کشور را که درمالکیت دولتی بود به بهانه خصوصی سازی، مابین خود تقسیم کردند. تجزیه شوروی واقدامات ویرانگر باند حاکم، روسیه را دروضعیت وخیمی قرارداد. روسیه کشوری باظرفیت بالای زیر ساخت ها، درشرایط نابسامانی قرارداشت. پوتین به همراه تیم خود با دردست گرفتن قدرت توانست به مروراوضاع  این کشوررا سامان داده و با اطرح ایده ناسیونالیسم روسی توده های تحقیر شده (ناشی ازفروپاشی شوروی وافول جایگاه پیشین این کشور) را به خود جلب نماید. اعتبار پوتین درحقیقت حاصل چنین شرایطی است. دردهه ۲۰۰۰ روسیه رشد اقتصادی سریعی را تجربه کرد. اما عدم اقبال دولت وبخش خصوصی نسبت به سرمایه گذاری در زمینه ظرفیت زائی، این کشوررا در سال ۲۰۰۹ با بحران مواجه ساخت. سپس در چند سال بعد اقتصاد روسیه ضمن بهره برداری حداکثری از ظرفیت های آن، شرایط رکود را با رشد ۱و۲ درصدی به همراه داشت. در این ضمن با افزایش حقوق کارکنان دولت ومعلمان وپزشکان طبقه متوسط دراین کشور شکل گرفت. اوائل دهه ۲۰۰۰ تعداد میلیاردرها درروسیه بیش از۱۰۰نفر بود که تعداد آنها طی بیست سال بشدت افزایش یافته است که درواقع بر ارکان اقتصادی این کشور تسلط دارند و رژیم اقتدارگرای پوتین  نماینده سیاسی این قشر محسوب می شود. پوتین در راستای تداوم سیاست تحکیم موقعیت روسیه بعنوان یک قدرت جهانی درصدد احیای اتوریته سابق این کشورنسبت به جمهوری هایی که قبلا جزو شوروی بودند، می باشد و به همین خاطر برای ایجاد ائتلاف جدیدی با آنها تلاش میکند. “قراردادهای ائتلافی” یا همان “پیمان امنیت مشترک” با این کشورها را دنبال می کند که از سال ۲۰۱۸ با ترکیب جدیدی از اعضاء صورت گرفته وهم اکنون قزاقستان وبلاروس عضو این پیمان هستند و شاید دعوت (احضار) ناگهانی الهام علی اف نیز دراین رابطه بوده است. و دراین رابطه نفوذ روسیه درایران وحضور نظامی آن در سوریه را می توان در ادامه این امر تحلیل کرد.

تلاش برای تقسیم مجدد جهان در شرایطی صورت می گیرد که با آرایش جدیدی از قدرتهای بزرگ سرمایه داری مواجه هستیم. آمریکا و اروپا، چین و روسیه دو هسته اصلی جهان چند قطبی را تشکیل میدهند. بر بستر زیاده خواهی های آمریکا وناتو علاوه برتقویت تسلط خود دراروپای شرقی و… این بار اوکراین را هدف گرفته که با واکنش شدید روسیه مواجه گردیده است. اوکراین علاوه بر دارا بودن منابع غنی ذغال سنگ، جیوه، تیتانیوم ونیکل و… ۸۰۰۰ معدن از۹۰ کانی ارزشمند، دارای مرغوبترین خاک (خاک سیاه) برای کشاورزی است که بنابه ادعای برخی توانائی تامین نیازهای غذائی ۶۰۰میلیون نفر را دارد (اگر اغراق نباشد) که به همین خاطرطمع انحصارات آمریکا وکانادا و اروپا و حتی روسیه را بخود جلب میکند واز آن مهمتر بدلیل مرز مشترک با روسیه در صورت حضور ناتو در این کشورمی تواند امنیت آن را درخطر جدی قرارداده وبعنوان اهرم فشار علیه روسیه عمل بکند. حمله نظامی پوتین درواقع واکنش تحمیلی از جانب آمریکا وناتو دربرابر اقدامات توطئه گرایانه آنهاست. بنابراین هدف پوتین از این اقدام نمیتواند صرفا تامین استقلال دونتسک ولوانسک باشد و بلکه خواسته اصلی وی خارج کردن اوکراین از زیر نفوذ آمریکاست. حدود ۲میلیارد دلار اسلحه از سال ۲۰۱۴ از جانب غرب صرف نوسازی نظامی اوکراین گردیده است واین درادامه با پیوستن اوکراین به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) موقعیت روسیه رادرمخاطره قرار میدهد. اگر دراین رابطه از جایگاه پوتین به این مسئله نگاه بکنیم واکنش وی درحمله نظامی به اوکراین را منطقی ولازم خواهیم  یافت. اما مسئله اینجاست که ما در صدد قضاوت بین دولتها نیستیم واگر قرار برقضاوت باشد، بین توده ها ودولتهای حاکم برآنها قضاوت خواهیم کرد. طی این چند روزشاهد مواضع متفاوت وگاه متضاد عناصر وگروههای مختلف چپ  در ارتباط با این جنگ بوده ایم. گاه درمحکومیت پوتین، گاه در محکومیت آمریکا وناتو بخاطر محرک اصلی این جنگ، گاه درمحکومیت هردو، وگاه درمحکومیت جنگ وخواست متوقف کردن آن. اما آنچه در این نقطه نظرات وتحلیل ها به چشم نمی خورد تحلیل ماهیت این جنگ وجنبه طبقاتی آن است. لنین به درستی به این مهم اشاره میکند: “جنگ ها ادامه سیاست اند، در نتیجه چنانچه مبارزه برای دمکراسی وجود داشته باشد، ممکن است جنگی با هدف بدست آوردن دمکراسی نیز وجود داشته باشد… خلاصه کلام اینکه “هژمونی جهانی” محتوی سیاست امپریالیستی است که ادامه آن جنگ امپریالیستی است”. (کاریکاتوری از مارکسیسم).

بیشتر دوستان چپ ماهیت طبقاتی این جنگ را در نظر نگرفته و صرفا به قضاوت بین آمریکا وناتو وپوتین معطوف بوده اند. این جنگ بازتاب تلاش برای تقسیم مجدد مناطق نفوذ وتصادم منافع ابر شرکتهای آمریکا وغرب و الیگارشی روس بوده و منافع کارگران و زحمتکشان جایگاهی در آن ندارد. این همان نکته اصلی است که اساسا درنقطه نظر بیشتر چپ ها مشاهده نمیشود.

لنین درادامه اضافه میکند: “آرایش جنگ امپریالیستی با پوشاندن لباس «دفاع از میهن» به آن، یعنی آن را بصورت جنگی دمکراتیک جلوه دادن، فریب کارگران و پیوستن به اردوگاه بورژوازی ارتجاعی است”.

جای بسی تعجب است که بعضی ازنیروهای چپ تا کجا درفراموشی مبانی خود پیش رفته اند که در تحلیل یک چنین حادثه گذرا وکوچک این چنین سردرگم و بلاتکلیف به ایفای قضاوت بین دولت های متخاصم امپریالیستی اکتفا می کند. تنها از عاملیت اصلی آمریکا وناتو و واکنش پوتین گفتن دراین رابطه صرفا بیان توصیفی قضیه است. درصورتی که اساسا می باید به تحلیل ماهیت مادی این جنگ پرداخت. ماهیت مادی این جنگ، تصادم سیاستهای قدرتهای سرمایه داری است. و دراصل تصادم منافع انحصارات آمریکا وغرب ازیک سو ومنافع اولیگارشی حاکم درروسیه از جانب دیگر است. کارگران و زحمتکشان منافعی دراین جنگ ندارند و بلکه قربانیان آن هستند. مگر سربازانی که از دو سوی این جنگ کشته میشوند فرزندان کارگران و زحمتکشان روس واوکراین نیستند؟ کدامین منافع آنها دراین جنگ دنبال می شود؟ گویا این نحله از چپ تحت تاثیر پروپاکاندای چندین دهه ی بورژوازی علیه مبانی مارکسیسم، درناخود آگاه خود بیمناک از طرح جنبه طبقاتی چنین رخدادهائی است.

کم نیستند از دوستان که هنوز برمقبره شوروی درروسیه دخیل بسته وتعمدا مایل نیستند این واقعیت را بپذیرند که اکنون اثری از سوسیالیسم درروسیه وجود ندارد وآنچه هست تسلط بورژوازی نوظهور پس از شوروی برارکان اقتصادی این کشور می باشد. این دوستان اقتدارگرایی پوتین را با سوسیالیسم اشتباه می کنند.

همچنین باید اضافه کرد حتی محکومیت جنگ بدون پرداختن به ماهیت طبقاتی آن جز برخورد از موضع لیبرال نیست. لیست دراز و طویل احزاب چپ که جنگ را محکوم کرده اند عمدتا اشاره ای به ماهیت طبقاتی آن نداشته اند. هیچ عقل سلیمی جنگ را (جز جنگ رهائی بخش که تحمیل میشود) موجه ندانسته وتایید نمی کند. اماعقلانیت انقلابی ضمن تقبیح آن ماهیت مادی آن را افشاء میکند.

چپ تاوان ضعف جنبش کارگری وناتوانی و پراکندگی خود را میدهد که نتوانسته است در وجه عمومی بر ضغف خود با ارزیابی شرایط نوین جهانی ومسائل آن فائق آمده ودر پیوند با جنبش کارگری بر پراکندگی و کاستی های خود غلبه کند. بورژوازی سعی کرده است با استفاده از سردرگمی چپ بعد از فروپاشی شوروی آن را به انفعال کشیده و بیش از پیش سردرگم وناتوان سازد.

چپ اصولا درچنین مواردی می توانست با تقویت انترناسیونالیسم پرولتری و با دعوت کارگران و زحمتکشان به اقدامات اعتراضی علیه دولت های دخیل درجنگ فعالانه در صحنه حضور داشته باشد.  درآنصورت دولتهای امپریالیستی نمی توانستند چنین بی محابا ترکتازی کرده و خلق ها را از جمله مردمان یمن و فلسطین و… را سرکوب نمایند. اما به قول ترکها: “وار ایوی کرم ایوی. یوخ ایوی ورم ایوی”. (کرامت و بخشش از داشتن است و اندوه و مصیبت از نداشتن).

چنانکه یکی از دوستان می نویسد: سالهاست این امیدواری که مدعیان چپ برخطاهای فاحش سیاسی گذشته خود بازنگری کنند، می رود تا به آرزو بدل شود. جهان امروز درگیر پیچیده ترین مناسبات امپریالیستی است و شعار “کارگران جهان متحد شوید” جز با تسلیح به آگاهی و دانش طبقاتی که مبتنی به نفی هرگونه استثمار وستم طبقاتی باشد وجز با خاموشاندن انواع جنگ های مرئی ونامرئی علیه کارگران و زحمتکشان همراه با کسب آزادی ودمکراسی برای طبقه کارگر درجهان میسر نیست.

ایرج شریعت

 

https://akhbar-rooz.com/?p=160439 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x