سايت سياسی - خبری چپ - تريبون آزاد

تعطیلی روزنامه سلام فقط یک محکوم داشت!

تعطیلی روزنامه سلام فقط یک محکوم داشت!
باز هم سالگرد تعطیلی  روزنامه سلام و باز هم استمرار تبانی سکوت مدعیان آزادیخواه و حقوق بشر در داخل و خارج از ایران؛ و اشاره ی مضاعف من معطوف به  انجمن صنفی روزنامه نگاران و همکاران مطبوعاتی و اصلاح طلبان پر مدعاست!
متن زیر بخشی از حکم صادره ی  دادگاه ویژه روحانیت به قضاوت و رای  علی رازینی (رئیس دادگاه) است:
[متهم در جلسات دادگاه در مورد نوشتن مطالبی علیه مسئولین نظام با نام مستعار اعتراف نمود… ]
آن زمان نگذاشتند از حکم کپی بگیرم، در کمترین وقت رونویسی کردم. تمامی اتهام مرتبط با  قتل های زنجیره ای وزارت اطلاعات ج‌.ا (  واجا ) بود.
روزنامه سلام عصر چهارشنبه ۱۶ تیر ۱۳۷۸ به حکم دادگاه ویژه روحانیت روزنامه سلام به بهانه ی انتشار یک نامه ی باصطلاح محرمانه ی 《واجا》 تعطیل و عصر پنج شنبه ۱۷ تیر ۱۳۷۸، به حکم همان دادگاه، اینجانب در منزل بازداشت و به مدت ۲ ماه انفرادی در  زندان توحیدموزه عبرت_ در مورد یادداشت ها، مقاله ها و گزارش هایی که از من در مطبوعات منتشر شده بود، بازجویی و تفتیش عقاید شدم.
بعد از ۲ ماه به قید ۱۰ میلیون تومان آزاد شدم.
مدیر مسئول روزنامه سلام  سید محمد موسوی خوئینی در دادگاه ویژه روحانیت محاکمه و روزنامه به مدت ۵ سال تعطیل شد. و اینجانب به حکم همان دادگاه، به یک سال حبس قطعی محکوم شدم. این حکم به ۵ سال حبس تعلیقی _به اندازه ی حکم صادره برای روزنامه سلام_ تبدیل شد.
تعطیلی روزنامه سلام تنها یک محکوم داشت و آن هم من بودم.
از آن زمان بجز در چند مقطع کوتاه (آن هم به صورت حق التالیف) که بعدهم آن مطبوعه تعطیل شد! هیچ مطبوعه ی مدعی به من کار نداد و مطالب مرا منتشر نکرد. و از آن زمان نه تنها از حقوق اولیه ی یک فرد معمولی محروم شدم، بلکه بخاطر تبانی در استمرار سکوت مدعیان پرطمطراق و البته خودشیفته، تا الان مورد آزارهای مکرر واقع شده ام.
تا حال حاضر، هرگاه سالگرد  تعطیلی روزنامه سلام و واقعه ی  کوی دانشگاه و   ۱۸ تیر می شود از سیر تا پیاز هر چیزی که خواستند نوشتند و سخن گفتند، الا اشاره کردن به دستگیری و زندانی شدن من.
اگر برای این سکوت توجیهی هست، باید بگویم فریب تان داده اند و این سکوت فقط موجب محرومیت من حتی از یک معاش معمولی شده است و ایضا آزارهایی که می دهند! و اگر بابت آن رانتی نصیب تان شده، می گویم: گوارای وجود!! اما من هنوز هستم. زنده ام. می توانم بنویسم و صحبت کنم. و خار در گلوی مدعیان!
لینک های مرتبط:
فایل ویدئویی:
و این یادداشت
 
 
 
و این:
و این
[استمرار تبانی سکوت]
۱۷ تیر ۱۴۰۱
تهران. ایران
#محمد_شوری (نویسنده و روزنامه نگار)
@shourimohammad
لینک نسخه pdf

اين مطلب را به شبکه های اجتماعی ارسال کنيد

https://akhbar-rooz.com/?p=161922 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x