پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

خشونت علیه زنان بر مبنای جنسیت- مترجم: حسین غبرایی

۱- مقدمه
خشونت علیه زنان پدیده‌ای جهانی است. طبق برآوردهای سازمان ملل ۷۳۶ میلیون زن- یکی از هر سه نفر- حداقل یک بار در طول زندگی‌شان در معرض خشونت شریک جنسی گذشته‌ی خود و یا خشونت جنسی دیگران در سرتاسر جهان قرار گرفته‌اند. کشورهای پیشرفته جهان از این قاعده مستثی نیستند. خشونت علیه زنان در اسپانیا مسئله مهمی است؛ جایی که ۱۱۲۶ زن توسط شریک جنسی سابقشان در فاصله ۲۰۰۳ تا ۲۰۲۱ کشته شده‌اند. ۳۲.۴ درصد از زنان شانزده ساله به بالای اسپانیا (در حدود ۶.۶ میلیون) به طور فیزیکی، جنسی یا روانی (احساسی، کنترلی، اقتصادی و ترس و وحشت) در طول زندگی‌شان توسط شرکای قبلی رنج می‌برند (گزارش هیئت ضد خشونت جنسیتی ۲۰۱۹ ب). بسیاری از کشورها در پاسخ به نیاز حمایت کافی از زنانی که موارد خشونت جنسیتی را گزارش می‌کنند برنامه‌های تخصصی ایجاد کرده‌اند. در بعضی از آن‌ها از جمله اسپانیا چنین برنامه‌هایی شامل ابزاری برای ارزیابی ریسک است که سیستمی امتیازی از خطر ارائه می‌دهد که برای تصمیم‌گیری‌ها یا توصیه‌هایی در مورد اقدامات پلیسی و قانونی برای حفاظت از زنان استفاده می‌شود.

در سال‌های اخیر استفاده از سیستم خودکار برای پیش‌بینی ریسک افزایش یافته است که اغلب موجب نگرانی‌هایی در مورد کیفیت و شفافیت اینگونه روش‌ها بوده است. در کار خودمان در «اتیکا» مشخص کرده‌ایم که تا چه اندازه این سیستم اغلب بر مردمان آسیب‌پذیر اثر می‌گذارد که نگرانی‌هایی را در مورد چگونگی تاثیر و جبران خسارت ایجاد می‌کند. در ۲۰۲۱ برای بررسی دقیق‌تر، پروژه‌ی حسابرسی بیرونی خود را با همکاری آسیب‌دیدگان و سازمان‌های جامعه‌ی مدنی با عنوان «وایوژن»، در مواردی که  الگوریتم‌های مهندسی، در زمینه‌های مختلف منفی بوده‌اند (کیفری، حقوقی، اشتغال، رسانه‌های اجتماعی و بانکداری) راه‌اندازی کردیم و این اولین گزارش ما در مجموعه‌ای سریالی است.

روش کنترل خارجی، توسط جریان مستقل سوم، اثرات و تا حد امکان عملکرد سیستمی الگوریتمی را به منظور شناسایی ناهنجاری‌های بالقوه یا اقداماتی که می‌تواند برای افراد حفاظت شده یا کل جامعه، ناعادلانه یا مضر باشد را بررسی می‌کند. ویژگی اصلی سیستم کنترل بیرونی این است که دسترسی به الگوریتم و پایگاه‌های اطلاعاتی مورد استفاده برای طراحی، توسعه، آزمایش و اعتبارسنجی آن معمولاً بسیار دشوار است. به این ترتیب نتایج اغلب با تجزیه وتحلیل سیستماتیک منابع ثانویه با استفاده از داده‌های پایگاه‌های اطلاعاتی که از طریق مکانیسم‌های مختلف در مورد جمعیت‌های تحت تاثیر جمع‌آوری شده ارزیابی می‌شود.

در مورد وایوژن ما تاریخچه‌ای از ابزارهایی که برای بررسی خطر خشونت جنسیتی در وزارت کشور اسپانیا استفاده می‌شد با توجه به عملکردها و تاثیر آن در سال ۲۰۱۸ در اختیار داریم. از این وزارتخانه درخواست ملاقات و اطلاعات کردیم که فقط زمانی به ما اجازه دادند که از یکی از اعضای کنگره کمک خواستیم. از آن پس چندین جلسه با مسئولین سیستم داشتیم. سپس «اتیکا» پیشنهاد داد که به طور محرمانه تمام داده‌های اطلاعاتی مربوط به خشونت جنسیتی موجود در سیستم را که توسط ماشین‌ها و ابزارها در بازه‌ی زمانی طولانی به دست آمده بود را بررسی کند. این پیشنهاد مورد استقبال قرار گرفت، اما هیچ اقدامی انجام نشد و پیشنهاد ما برای اجرای بررسی داخلی هرگز محقق نشد. بنابراین در ۲۰۲۱ ما پروژه‌ی بررسی خارجی وایوژن را با همکاری بنیاد آنابلا که سازمانی پیشرو و غیر دولتی بود آغاز کردیم. آنها با زنانی که از خشونت خانگی جان سالم به در برده بودند کار می‌کردند؛ یعنی کسانی که دارای نمره خطر ناشی از خشونت جنسی بودند.

وایوژن از طریق اجرای این کنترل بیرونی سئوالاتی چند لایه دارد. از طرفی نگران شفافیت سیستم و تعهدات وزارت کشور در این مورد هستیم. در ۲۰۱۵ رژیم حقوقی دولتی، در اسپانیا برای گنجاندن مقرراتی مورد بازنگری قرار گرفت که بر اساس آن ماشین‌های خودکار در ادارات دولتی مستقر شدند (به طور مثال سیستم‌های الگورتمیک) که تابع مجموعه‌ای از نهادهای حاکم و دستورالعمل‌ها برای اطمینان از عملکرد مناسب از جمله کنترل آن‌هاست. هر چند دامنه‌ی این قوانین منحصراً شامل سیستم‌های خودکار می‌شود (چون که هیچ انسانی درگیر نیست) اطلاعات ما نشان می‌دهد که نمره‌ی خطر خشونت جنسیتی الگوریتمی اختصاص داده شده در ۹۵ درصد مواقع بدون تغییر باقی می‌ماند( زوریتا بایونا ۲۰۱۴ ). به این دلیل استدلال کردیم که برای تصمیم‌گیری‌های با تاثیرات اجتماعی بزرگ (که در بعضی از موارد به زندگی و مرگ بستگی دارد) طبق قانون باید بررسی مستقل صورت پذیرد.

همچنین گفتیم که مطالعات بیشتر مربوط به خشونت جنسی باید توسط همان محققانی که به توسعه‌ی آن کمک کردند،(لوپز- اوسوریو و ال ۲۰۲۰-۲۰۱۹ ) وهمچنین افرادی که در وزارتخانه و نیروهای پلیس در این موارد زحمت کشیدند انجام شود. این موضوع توانائی ما را به نیاز به نظارت مستقل بر سیستم تقویت می‌کند و امیدواریم که این کنترل از بیرون آن‌ها را وادار کند که خشونت جنسیتی و عوامل و نتایج آن را مستقلاً منتشر کنند.

نقش افسران پلیس در تایید یا تغییر امتیاز خطر خشونت جنسیتی نیز مشکلاتی را ایجاد می‌کند. داشتن نمره‌ی بالاتر یا کمتر به این معنی است که یک زن سطح مختلفی از حفاظت پلیس را دریافت می‌کند. اما روشن نیست که مسئول این تصمیم چه کسی است. ۹۵ درصد افسران پلیس نمی‌خواهند سیستم امتیازبندی ریسک پیشنهادی را تغییر دهند. واضح است که آن را چیزی در حد یک توصیه و خود را نمایندگان سازمانی در درون سیستم می‌دانند. همچنین هنگامی که کارشان افزایش می‌یابد تمایل‌شان برای زیر سئوال بردن نتایج سیستم کاهش می‌یابد(مندوزا ۲۰۲۰) به نظر واضح است که توجه بیشتری باید به تاثیر «انسان مقید» در کلیت آن، عملکرد، انصاف و پاسخگوئی سیستم صورت گیرد.

یکی دیگر از موضوعات، عدم مشارکت جمعیت آسیب دیده در طراحی و پیگیری سیستم است. بسیاری از ادبیات موجود در مورد خشونت جنسیتی بر جنبه‌های فنی آن – به ویژه در مورد اعتبار پیش‌بینی الگوریتم – و نه بر تاثیرات اجتماعی آن تاکید دارد و نقش و تجربیات زنان تحت تاثیر نادیده گرفته می‌شود. اگر چه تلاش‌هائی برای رضایت کاربران انجام شده است، اما نگران‌کننده آن است که سیستمی که هدف آن حمایت از آسیب‌پذیرترین مردمان است نه با کاربران نهایی مشورت و نه از آنها استفاده می‌کند. و این همان چیزی است که ما در این کنترل از بیرون به طور گسترده به آن می‌پردازیم. نه تنها بر مشکلات فنی، بلکه تکیه ما بر تاثیر خشونت جنسی بر قربانیان آن است.

این نگرانی به‌ویژه به زمانی مربوط است که وزارت کشور،  «یادگیری ماشین» و هوش مصنوعی را در سیستم ادغام کرد. گر چه تاریخ این گزارش به طور رسمی تائید نشده است اما اخیراً در مورد خشونت جنسی و تکنیک‌های پیشرفته‌ی تجزیه وتحلیل داده‌ها در سیستم «یادگیری ماشین» ابتکاراتی وجود داشته است ( پاین ۲۰۲۱). در دسامبر ۲۰۲۰ شرکت نرم افزاری اس‌ای‌اس اعلام کرد که با وزارت کشور و واحد خشونت جنسیتی آن، برای خودکارسازی و ساده کردن فرآیندها به عنوان «عامل دیجیتال» برای افزایش حفاظت به توافق رسیده‌اند. اتیکا برای درک بهتر ماهیت این توافق با شرکت  SASتماس گرفت. اما آن‌ها از افشای هر گونه اطلاعاتی به این دلیل که وزارت کشور را مالک سیستم می‌دانستند خود داری کردند. همانطور که توضیح خواهیم داد، سیستم بررسی خشونت جنسیتی موجود که بر مبنای مدل‌های آماری خطر ریسک آینده را بررسی می‌کند سیستم الگوریتمی نسبتا ساده‌ای است که در آن اطلاعات در قالبی خاص (پرسشنامه) وارد می‌شود که با استفاده ازاهمیت موارد مختلفش ارزیابی می‌شوند. درحالی‌که استدلال می‌کنیم که همه‌ی جوانب اطلاعاتی خشونت جنسیتی، به دلیل «یادگیری ماشین»، وجود پاسخ‌های بسته در سیستم، آن را به مدلی از هوش مصنوعی تبدیل کرده که از نقطه‌نظر شفافیت و پاسخگویی مطلوب نیست. به هر حال در هر موردی اگر بحثی پیش بیاید، پشت درهای بسته و بدون در نظر گرفتن حداقل دیدگاه زنان آسیب دیده نباید باشد.

بنابراین دراواسط ۲۰۲۱ تیم بررسی از بیرون وایوژن را راه‌اندازی کردیم. ما نگران شفافیت، نظارت مستقل، پاسخگویی، دخالت آسیب‌دیدگان و انتقال به «یادگیری ماشین» هستیم. فرآیند این کنترل این امکان را فراهم کرده تا نگرانی‌های عمومی را به سوالات خاص تبدیل کنیم تا شفافیت بیشتر، نظارت و پاسخگویی بهتر و ارزیابی تاثیر اجتماعی در مورد سخت‌افزارهای اطلاعاتی مورد بحث باشد. درحالی‌که ابزارهای بیرونی به ما اجازه نمی‌دهند قاطع باشیم، آن‌ها را همراه داده‌ها در اختیار ما گذاشتند تا سئوالات خود را توجیه کنیم. نتایجی که در زیر ارائه می‌کنیم ما را به سودمندی روش‌مان متقاعد کرده است. اگر موفق شدیم بدون هیچگونه دسترسی به اطلاعات مربوطه به این نتایج برسیم، تصور کنید که ما و کل جامعه با داشتن آن می‌توانستیم چه کار بزرگی انجام دهیم. امیدمان آن است که این گزارش باعث تغییر در نحوه‌ی کار وایوژن و پیشرفت آن شود.

در بخش‌های زیر گزارش هفت ماه کاری اتیکا و بنیاد آنابلا را به همراه اطلاعات موجود در مورد زنان تحت تاثیر و سایرین ارائه می‌دهیم. همانطور که گفتیم این بخشی از برنامه‌ی گسترده‌تر اتیکا برای بررسی و کنترل از بیرون با همکاری سایر سازمان‌های جامعه‌ی مدنی و ارزیابی تاثیر الگوریتم‌های منفی در زمینه‌های مختلف است. با این پروژه هدف ما توسعه‌ی ابزارهای روش شناختی برای ارزیابی و بررسی خطر سیستم‌های خودکار، در زمانی است که به کدها و ورودی‌ها و خروجی‌ها و اطلاعات دولتی دسترسی نداریم. با این ابزارها به سازمان‌های اجتماعی برای بازبینی تاثیرات اجتماعی از بیرون و دفاع از تغییر سیاست‌ها کمک می‌شود. در این راه به حمایت جنبش‌های بازرسی از پایین به بالا که توسط سازمان‌های ثالث که توسط کاربران نهائی شکل گرفته باشد نیازمندیم.

ساختار این گزارش حول روندی است که قربانی خشونت جنسیتی طی می‌کند؛ از ابتدا تا انتها از وقتی که گزارش پلیس را تنظیم می‌کند با هدف پر کردن خلا موجود بین اعتبار تکنیکی ادبیات موجود خشونت جنسیتی و تجربیات زنده‌ی زنانی که زندگیشان تحت تاثیر آن قرار گرفته و یا حتی پایان یافته است. ما ابتدا مروری فنی از سیستم وایوژن ارائه می‌دهیم. سپس به طور انتقادی درباره‌ی نقاط قوت و مشکلات آن با توجه به درک و تجربیات برخی از ذی‌نفعان اصلی – مانند بازماندگان خشونت خانگی که از طریق سیستم وایوژن عمل کردند و با وکلای آن‌ها و سازمان‌های جامعه‌ی مدنی که در این عرصه کار می‌کنند بحث می‌کنیم. با انجام این کار، زمینه برای مقایسه‌ی سیستم طراحی شده با عملکرد واقعی آن و ارزیابی روش‌های تجربه شده در مورد زنان آسیب‌دیده را آماده می‌کنیم.

۲- ارزیابی خطر در مورد خشونت جنسیتی
برای توسعه‌ی راه حل‌های موثر، دقیق و عملیِ پیشگیری از خشونت، دانشمندان و قانون‌گذاران فعالیت زیادی کرده‌اند. در دنیائی فرضی با منابعی بی‌نهایت، بهترین استراتژی، تدارک بالاترین حفاظت و نظارت بر تمام زنانی است که احساس می‌کنند در معرض خشونت جنسی هستند. متاسفانه منابع پلیس محدود است و باید با دقت به کسانی اختصاص یابد که در معرض خطر بیشتری قرار دارند. بنابراین، ارزیابی ریسک نقشی حیاتی در جلوگیری از خشونت جنسیتی ایفا می‌کند.

ابزارهای ارزیابی ریسک، بر اساس موارد قابل پیش‌بینی سطح خشونت جنسیتی طراحی شده‌اند. بنابراین هدف، ارائه‌ی پیش‌بینی دقیقی است که کدام قربانی بیشتر احتمال دارد دوباره مورد تجاوز قرار گیرد و نیاز به حفاظت دارد. امتیاز ریسک در این مورد، گرایش‌های گذشته و یا حوادث فعلی نیستند، بلکه وقوع خشونتی جنسیتی را در آینده پیش‌بینی می‌کنند: یعنی ارزیابی خطر تکرار جرم.

ابزارهای ارزیابی خطر جنسیتی جدید نیستند و در سه دهه‌ی گذشته پیشرفت‌های بزرگی از نظر دقت و صحت علمی آنها صورت گرفته است. اول از همه مطالعات بالینی و روانشناسی اجتماعی در شناسایی عوامل خطر عمده‌ی خشونت جنسیتی بسیار پیشرفت کرده است.

هنوزدر تحقیقات موجود، در مورد مفهوم «خطر» در خشونت جنسیتی درک مشترکی وجود ندارد(kropp200u). البته در مورد اینکه چه چیزی یک عامل خطر را ایجاد می‌کند توافق وجود دارد ( کمپل و همکاران ۰۱- ۲۰۰۱). با فهرستی از عوامل خطر، زمینه‌های علمی ایجاد ابزارهای ارزیابی خطر ساخته شده است. دوم، توسعه‌ی اطلاعات و تکنولوژی‌های ارتباطی، موسسات دولتی قدرتمندی را برای جلوگیری از خشونت جنسیتی ایجاد و آن‌ها را قادر کرده است تا با اشتراک گذاشتن اطلاعات و هماهنگی اقدامات آن‌ها، از خشونت‌ها پیشگیری کنند. از این رو ابزارهای ارزیابی ریسک بر پایگاه‌های اطلاعاتی متعددی که اطلاعات گوناگونی تهیه می‌کنند تکیه دارند. سوم، پیشرفت در اطلاعات علمی و روش‌های بهتر تجزیه و تحلیل، کشف و دریافت دانش از اطلاعات، ساخت الگوها و مدل‌های پیش‌بینی‌کننده را ممکن ساخته است(سارکر ۲۰۲۱).

با وجود پیشرفت در این عرصه‌ها، هنوز در مورد چگونگی ارزیابی ریسک اختلاف نظر وجود دارد: توسط چه کسانی باید انجام شود، متخصصان و قربانیان چه نقشی در این فرایند دارند و این ارزیابی چگونه مدیریت را در جریان می‌گذارد؟ در کل سه روش اصلی برای ارزیابی ریسک وجود دارد:

ارزیابی بالینی نیمه‌کاره: ارزش‌گذاری حرفه‌ای هر مورد خاص و شخصی کردن و سرهم‌بندی مدیریت خطر. رویکرد این روش در توضیح فرد خاص، غیر معمول بودن و شرایط ویژه‌ای است که احتیاج به بررسی موردبه‌مورد توسط متخصصان دارد. از سوی دیگر این اختیار حرفه‌ای ممکن است به شرط داشتن یک سیستم قابل اعتماد به دست آید؛ زیرا این ارزشیابی به شدت به آموزش، ترجیحات و تفکرات متخصص وابسته است.

ارزیابی آماری: بر اساس آماری از پیش تعیین‌شده و عوامل تعریف شده علمی است. این روش با هدف ایجاد استانداردها برای ارزیابی ریسک طراحی شده، بدون آنکه با دقتی علمی به واجدین شرایط تکیه داشته باشد. این روش به دلیل مکانیکی بودن و تکیه بر الگوریتم‌ها (کرو میل ۱۹۹۶) بر اساس مفروضات خطی و کمبود اطلاعات مفید، مورد انتقاد قرار دارد.

قضاوت کامل و حرفه‌ای: شکاف بین دو روش اول را پر می‌کند؛ حتی اگر بخشی از مراحل مانند روش قبلی استاندارد شده باشد، مرحله‌ی نهائی آن به صورت الگوریتمیک انجام نمی‌شود و مسئولیت ارزیابی آن را فردی با صلاحیت حرفه‌ای بر عهده دارد ( کروپ ۲۰۰۴ ).

علاوه بر این سه مدل ارزیابی کلاسیک ریسک، توسعه‌ی روش‌های محاسباتی و همچنین در دسترس بودن اطلاعات دیجیتالی وسیع، این امکان را ایجاد می‌کند که با تکنیک‌های «یادگیری ماشین» جرایم مبتی بر جنسیت را پیش‌بینی کنیم. سیستم ماشینی از اطلاعات الگوریتمی و استخراج الگوها از تاریخچه‌ی اطلاعاتی استفاده می‌کند(تولان ۲۰۱۹ ). آن‌ها توانایی بالائی در پیش‌بینی شرایط نامطمئن دارند و می‌توانند آن را با تعداد زیادی از ویژگی‌های اطلاعات گوناگون وارد شده مقایسه کنند. جنبه‌ی منفی این سیستم این است که به شدت به تاریخچه‌ی اطلاعاتی وابسته است که می‌تواند به تبعیض و نابرابری‌های ساختاری بیانجامد. درحالی‌که پیچیدگی درونی آن می‌تواند به عدم شفافیت و به اصطلاح به چیزی که جعبه‌ی سیاه نامیده می‌شود منجر شود.

آنچنان که امروز وایوژن سیستمی آماری است که از مدل‌های آماری برای استنتاج خطراتی که یک قربانی با آن مواجه است (هر دو خشونت و قتل) استفاده می‌کند و همچنین توسعه‌ی آن بر اساس مجموعه‌ای از شاخص‌هائی است که توسط گروهی از کارشناسان، تعیین و ارزشیابی شده است. همینطور که بعداً بیشتر توضیح می‌دهیم، توانائی ترکیب یک الگوریتم ماشینی در سیستم وایوژن بر اساس تکنیک Nearrest centroid  برای طبقه‌بندی و یا مدلی که ترکیبی تصادفی از سیستم فعلی و NC  را به کار گیرد بیشتر مورد پذیرش است، اما هیچ مدرکی وجود ندارد که وزارتخانه در حال بررسی این گزینه باشد.

هر روشی برای ارزیابی ریسک، مزایا، محدودیت‌ها و دیدگاه‌هایی گوناگونی را برای خطر تکرار جرم (به طور مثال پیش‌بینی احتمال خشونت جدید) و مدیریت آن (ارائه‌ی اطلاعات برای برنامه‌ریزی پیشگیری از خطر) طرح می‌کند. با این حال تلاش‌های مستمری برای بهبود ارزیابی ریسک خودکار صورت می‌گیرد، تا حفاظت بهتری برای قربانیان، با مدیریت موثر منابع همراه باشد. این گزارش در کل رویکرد جدیدی را علیه این زمینه‌های گذشته، در مورد مطالعه‌ی سیستم ارزیابی خودکار خطر ارائه می‌دهد و با انتقاد برای بهبود وایوژن به ویژه با تجزیه و تحلیل ماهیت سیستم و هم تاثیر آن بر قربانیان خشونت جنسی می‌کوشد.

۳-  سیستم وایوژن
وایوژن چیست؟ برنامه‌ای اینترنتی، برای نظارت یک پارچه در مورد خشونت جنسیتی است که در شبکه‌ی اس‌ای‌ارای اسپانیا ادغام شده است. این شبکه برای هماهنگ کردن اقدامات مردم اسپانیا برای دسترسی به متخصصانی با وظیفه‌ی نظارت، کمک و حفاظت از زنانی که خشونت جنسیتی علیه خود و فرزندانشان را گزارش می‌کنند، طراحی شده است. به این ترتیب وایوژن قصد دارد تا شبکه‌ای متراکم از نهادهای دارای صلاحیت در زمینه‌ی پیشگیری از خشونت جنسیتی، برای ارائه‌ی پاسخی سریع، جامع، موثر و با استاندارد بالا در سراسر کشور ایجاد کند. وایوژن علت وجودی خود را در مواد ۳۱و۳۲ قانون اساسی مصوب ۱/۲۰۰۴ در مورد «اقدامات حفاظت جامع علیه خشونت جنسیتی» کسب می‌کند.

این سیستم توسط معاونت امنیت عمومی وزارت کشور اسپانیا(اس‌ای‌اس) برای سراسر کشور (به جز کاتالونیا و باسک) در سال ۲۰۰۷ راه‌اندازی شد و تاکنون بیش از سه میلیون ارزیابی انجام داده است( لوپز اوسوریو ۲۰۱۹ ). از ژانویه‌ی ۲۰۲۲- تعداد ۶۷۳۹۱۲ پرونده در سیستم وایوژن ثبت شده که ۶۹۳۹۱ مورد آن کاملاً جدی است و نیاز به نظارت پلیس دارند که از این نظر سیستم ارزیابی ریسک اسپانیا، مقام نخستین را از نظر تعداد مراجعین دارد.

سیستم وایوژن رسماً برای تحقق اهداف زیر طراحی شده است:

  • جمع کردن همه‌ی نهادهای دولتی با صلاحیت در زمینه‌ی خشونت جنسی
  • یکپارچگی همه‌ی اطلاعات مربوط به آن
  • پیش‌بینی ریسک
  • نظارت و حمایت از قربانیان خشونت جنسی با انجام اقدامات پیشگیرانه، صدور اخطار و هشدار، انجام سایر اقدامات لازم، متناسب با شدت ریسک.

هدف این سیستم ادغام خدمات عمومی مختلف به طور مثال اجرای قانون «Guardia Civil and National police»، عدالت، بهداشت، خدمات اجتماعی، برابری و سیستم‌های مجازات و تبادل اطلاعات است که بیش از ۳۰.۰۰۰ کاربر در سطوح مختلف دارد. درحالی‌که تمام این کاربران به آن دسترسی دارند و حتی می‌توانند با اطلاعات مربوطه به آن کمک کنند، فقط ماموران مجری قانون (پلیس و گارد مدنی) می‌توانند پرونده‌ها را ثبت کنند. بر طبق «قوانین حفاظت اطلاعات عمومی» اروپا Gdpr  و قانون حفاظت اطلاعات، همه‌ی کاربران می‌توانند با نام و پاسورد غیر قابل انتقال به سیستم دسترسی داشته باشند.

قوانین بنیادی اسپانیا ۲۰۰۴ خشونت جنسیتی را «مظهر تبعیض» موقعیت نابرابر و رابطه تسلط، که توسط مردان بر زنانی وارد می‌شود که در رابطه‌ی ازدواج رسمی و یا در روابطی مشابه، حتی بدون آنکه با یکدیگر زندگی کنند می‌داند. در سایر کشورها این نوع خشونت اغلب «خشونت شریک جنسی» نامیده می‌شود که توسط مرد خشن بر زن قربانی وارد می‌شود.

در سیستم وایوژن یک پرونده شامل یک زن قربانی و یک مجرم است. به این معنی وقتی که یک قربانی چندین مجرم دارد، برای هر یک از مجرمین پرونده‌ی جدایی تشکیل خواهد شد. به همین ترتیب هنگامی که مرد مجرمی زنان مختلفی را می‌آزارد برای او پرونده‌های متعددی باز خواهد شد. بنابراین تعداد پرونده‌ها از تعداد افراد بیشتر است. ( گونزاس – آلوارز ۲۰۱۸). یک پرونده‌ی خشونت جنسیتی  طی شکایت رسمی به پلیس در سیستم ثبت می‌شود. مفهوم یک پرونده حاد این است که نیروهای پلیس بر آن نظارت دارند و آن را دنبال می‌کنند و پرونده‌ای غیر فعال محسوب می‌شود که دیگر نیازی به توجه پلیس نباشد. پرونده‌ای از سیسم پاک می‌شود که هیچ انتظاری برای تکرار جرم وجود ندارد. سه شرط برای اینکار وجود دارد:

  • تبرئه‌ی قطعی متهم
  • رد دادرسی مورد تحقیق یا رسیدگی
  • محکومیت قطعی اجرا شده‌ای که مدت قانونی فسخ آن گذشته باشد


ارزیابی ریسک وایوژن چگونه کار میکند؟
سیستم وایوژن قصد دارد ارزیابی خشونت جنسیتی توسط پلیس و اقدامات حفاظتی و پیشگیرانه در مورد آن را در سراسراسپانیا یکسان کند. این سیستم از طریق دو پرشسنامه (پروتکل دوگانه) ارزیابی ریسک پلیس vper   عمل می‌کند.  فرم اول، ارزیابی ریسک را در زمان گزارش خشونت جنسی به پلیس و فرم دوم سیر تحولات خطر خشونت جنسیتی را نظارت می‌کند. این فرم‌ها توسط نیمی از کارشناسان رشته‌های مختلف بررسی و بازنگری می‌شود.

پنجمین و جدیدترین نسخه این فرم‌ها در مارچ ۲۰۱۹ منتشر شد. از آن زمان این ارزیابی‌ها توسط فرم‌های vpr5.0  بررسی می‌شوند.

هنگامی که زنی از مجرم خود رسماً شکایت می‌کند ماموران پلیس فرم vpr5.0  را پر می‌کنند. این فرم شامل پنج بخش، با سی‌وپنج شاخص خطر است. هر یک شامل «حاضر» یا «غایب» ارزش‌گذاری می‌شوند. به این ترتیب مجموعه‌ای از اطلاعات در سراسر کشور استاندارد شده است. هنگامی که فرمی پر می‌شود سیستم یک نمره‌ی خشونت جنسیتی به آن اختصاص می‌دهد. نمرات مختلف این خطر با «بی‌ارزش»، «کم»، «متوسط»، «حاد» و «بسیار حاد» مشخص می‌شوند. افسران پلیس فقط می‌توانند سطوح خطر را افزایش دهند نه بر عکس؛ نمره‌ی خطر محاسبه‌شده توسط سیستم وایوژن نمی‌تواند کاهش یابد. گرچه افسران حتی می‌توانند به طور خودکار نمره‌ی خطر را افزایش دهند اما طبق گزارش این کار به ندرت انجام شده است. در ۹۵ درصد موارد افسران همان نمره‌ی سیستم‌های خودکار را پذیرفته‌اند. علاوه بر آن همه‌گیری کرونا حجم کار عوامل انتظامی را افزایش داده، به‌طوری‌که در ماه‌های اخیر مشاهده شده که چگونه افسران تمایل بیشتری نسبت به قبل، برای تکیه بر تصمیمات ماشین‌های خودکار دارند. متاسفانه ما اطلاعاتی درباره‌ی تاثیر حجم کار افسران در مورد حقوق زنان، فرصت‌ها و حمایت از آنان نداریم.

همانطور که در جدول زیر دیده می‌شود، نمره‌های خطر در پرونده‌های مختلف، در طول زمان به نظر یکسان می‌آید. اکثریت بزرگی از پرونده‌های فعال به عنوان موارد بی‌اهمیت و یا کم‌خطر در نظر گرفته می‌شوند و فقط تعداد کمی از آن‌ها به عنوان متوسط، حاد و یا بسیار حاد طبقه‌بندی می‌شوند که نیاز به اقدامات حفاظتی خاص پلیس دارند. باید گفت که تعداد موارد فعال هر ساله افزایش یافته است. به عبارت دیگر درحالی‌که توزیع ریسک در طول زمان یکسان بوده اما هر ساله پرونده‌های بیشتری با نمره‌ی خطر بالاتر نیاز به مراقبت ویژه‌ی پلیس داشته است.

جدول ۲ : تعداد کل پرونده‌های فعال وایوژن و نمرات داده شده به ریسک . منبع: بولتن آمار ماهانه ( وزارت برابری) نمایندگی دولتی علیه خشونت جنسیتی

نظارت بر چگونگی تحولات ریسک از طریق فرمی vper انجام می‌شود. اگر پیوسته ارزیابی به عنوان موضوعی بدون حادثه در نظر گرفته شود، آن را vper4.1s  ( گناه- حادثه) می‌نامند. دوره‌ی این ارزیابی با سطح ریسک: بسیار حاد قبل از هفتاد و دو ساعت، حاد، قبل از هفت روز، متوسط، هر سی روز و سطح پایین هر شصت روز تعیین می‌شوند. بعد از فرم vpr5.0 اگر حادثه‌ی جدیدی رخ دهد فرم vper4.1  “ con- incident” حادثه رفتاری تلقی خواهد شد. بین سال‌های ۱۹-۲۰۰۷ بیش از سه میلیون پرونده « vprوvper» بررسی شده است. به گفته‌ی توسعه‌دهندگان وایوژن، این برنامه یکی از بالاترین ارزیابی‌های ریسک در جهان است.

در ۲۰۱۹ سیستم وایوژن برای تشخیص پرونده‌های خطر مرگبار و همچنین کودکانی که در معرض خشونت قرار می‌گیرند ایجاد شد. سیستم جدید هر دو ارزیابی را همزمان انجام می‌دهد. vpr5.0 + H  ، یکی تکرار جرم (احتمال تکرار خشونت جدید توسط همان مجرم) و دیگر خطر قتل است. پرونده‌هایی که خطر قتل را به همراه دارند به عنوان «ارتباط ویژه» گزارش می‌شوند. محققان سیزده مشخصه را که در خطر قتل شریک زندگی اهمیت دارد شناسایی کرده‌اند. این مشخصه‌ها، متغیرهای خاصی از سوابق کیفری، ذهنی و اختلالات روانی مجرم، یا الگوهای رفتاری ویژه و مشکلات مربوط به زندگی یا کار و همچنین سلامت روانی قربانی و اعتیاد به مواد مخدر را شامل می‌شود. در این میان OR ضرایب منعکس‌کننده اهمیت هر متغیری، به عنوان پیش‌بینی‌کننده خطر قتل و یا تهدید به خود کشیOR=8.087T p<001  است، مشکلات اقتصادی و شغلی در شش ماه گذشته OR= 6.324 ,p<.001  و هرنوع اعتیاد یا سو مصرف مواد مخدر در قربانی  OR= 5.101, p<.001 از مهمترین موارد است. نویسندگان همینطور میزان حساسیت TPR= 084  و ویژگی TNR=0.60  را به منظور تایید ظرفیت طبقه‌بندی مقادیر H   را ارائه می‌دهند. به خاطر احترام به کودکان، سیستم جدید وایوژن، آن‌ها را به دو دسته: کودکان در موقعیت آسیب‌پذیر و کودکان در موقعیت خطر تقسیم می‌کنند.

این سه نوع پرونده یعنی «روابط ویژه»، «کودکان در موقعیت آسیب‌پذیر» و «کودکان در معرض خطر» هشداری خودکار برای ارزیابی ریسک توسط پلیس و ایجاد توجه قاضی، دادستان و کارشناسی تکمیلی توصیه می‌شود.

سیستم وایوژن به طور خودکار اقدامات حفاظتی پلیس را، برای هر قربانی بر حسب نمره‌ی خطر فعال می‌کند. این سیستم به‌روز شده همچنین یک برنامه امنیت شخصی یا PSP  ارائه می‌دهد. در PSP  شرایط ویژه‌ی هر قربانی، از جمله اینکه آیا دارای فرزند است، بیرون از خانه کار می‌کند، با آزاردهنده‌اش زندگی می‌کند و غیره را می‌توان پیدا کرد. همچنین تلاش‌های فزاینده ای برای انطباق PSPS  با فن‌آوری‌های موجود شامل اقداماتی مانند تغییر شماره تلفن، مسدود کردن تماس تلفنی مجرم، نصب برنامه‌ی اعلان خطر به پلیس، ثبت شماره‌های اضطراری، فعال کردن موقعیت جغرافیایی و غیره صورت گرفته است. از نظر فنی وایوژن از مدل‌های آماری کلاسیک بر مبنای ارزیابی ریسک بر اساس مجموع اهمیت همه‌ی پاسخها بر اساس وزن‌های از پیش تعیین‌شده برای هر متغیر استفاده می‌کند.

به منظور اعتبار سنجی VPR4.0 مطالعه‌ی آینده‌نگرانه‌ای برای توسعه‌ی مدل پیش‌بینی انجام شده است. نمونه‌های مورد استفاده برای این منظور، قربانیان خشونت جنسیتی بین ۲۴ سپتامبر و اول دسامبر ۲۰۱۵ بودند که با کنترل آن برای تکرار جرم تا ۲۹ اپریل ۲۰۱۶ دنبال شد. سپس پرونده‌ها به دو گروه تقسیم شدند. شصت درصد برای ساخت مدل و چهل درصد برای تایید آن. مشخصه‌های ریسک از VPR4.0 استخراج شدند و با استفاده از محاسبات آماری به توان دوم پیرسون شی همراه با نسبت شانس OR  به متغیر اصلی بدل شد.

علاوه بر آن سیزده مشخصه‌ی دیگر به عنوان بسیار مهم با اهمیت حرفه‌ای به منظور بررسی خطر قتل در نظر گرفته شد و اهمیت این شاخص‌ها دو برابر شد. به جز موارد اختلال روانی که به طور مستقیم سه نمره دریافت کرد. این شاخص‌ها:

  • خشونت فیزیکی شدید یا بسیار شدید
  • خشونت جنسی شدید یا بسیار شدید
  • استفاده از سلاح (به جز سلاح گرم)
  • تهدید به مرگ توسط مجرم
  • تهدید و یا پرخاشگری طی شش ماه گذشته
  • نشانه‌های حسادت شدید مجرم طی شش ماه گذشته
  • رفتار آزاردهنده‌ی مجرم طی شش ماه گذشته
  • خشونت علیه دیگران یا حیوانات به وسیله‌ی مجرم طی سال گذشته
  • اختلالات ذهنی یا روانی در مجرم
  • وجود افکار یا اقدام به خودکشی در مجرم
  • اعتیاد یا سو مصرف مواد (الکل، مواد مخدر یا داروها) به وسیله‌ی مجرم
  • قربانی قصد خود را برای پایان رابطه در شش ماه گذشته نشان داد
  • قربانی فکر می‌کند که مجرم ممکن است او را آزار دهد و یا حتی بکشد

ازآنجائی‌که سیستم آماری است، ارزش کلی آن با افزایش هر یک از مشخصه‌ها بیشتر می‌شود. به این معنی که همه‌ی شاخص‌های مهم به نتیجه اضافه می‌شوند، درحالی‌که اهمیت هر یک از مشخصه‌ها با توجه به اطلاعات تجربی متفاوت است. بنابراین معیاری نظری برای VPR4.0   با اضافه کردن همه‌ی شاخص‌ها محاسبه شد که «0to77.019» و مقیاس تجربی آنoto 68.062  بود. نویسندگان حدس می‌زنند که مجموع همه‌ی شاخص‌های ظرفیت پیش‌بینی مدل را می‌توان دو درصد واحد از AUC افزایش داد. به منظور دسته‌بندی پرونده‌ها، برای هر دسته آستانه‌ای در نظر گرفته شده است.

به منظور ایجاد این آستانه‌ها* از مقیاس تجربی بر اساس سه معیار اصلی استفاده شد: آستانه‌ی اول به‌گونه‌ای تنظیم شد که نرخ منفی کاذب پایین باشد -صرف نظر از افزایش نرخ مثبت کاذب-. بخش اصلی پرونده‌ها باید تحت «ریسک متوسط» طبقه‌بندی شوند. در اصل این کار باید متناسب  با منابع موجود برای اقدامات حفاظتی باشد. گرچه همه‌ی قربانیانی که از طریق سیستم وایوژن وارد می‌شوند تصور می‌کنند که برای گزارش به پلیس در معرض تهدید جدی قرار دارند. همان‌طور که در ادامه‌ی این گزارش بیشتر مورد بحث قرار می‌گیرد رها کردن‌شان با نمره‌ی خطر کمتر آن‌ها را در معرض آسیب‌پذیری قرار می‌دهد. ازطرف دیگر توسعه‌ی (-۴.۰-VPER)، به‌طور قابل توجهی از روش‌های متفاوتی با بررسی  تاریخچه‌‌ی گذشته که با ارزیابی پرونده‌ها و ارزیابی دوره‌ای به عنوان کنترل انجام می‌شود، استفاده می‌کند.

در این مورد معیارهای تئوریکی برای «۴.۰-VPER» یا « -۱۱.۲۵۷- to  ۲۳.۰۱۸» بود و مقیاس‌های تجربی  « -۱۱.۲۵۷- to  ۲۵.۰۸۰» بود. آستانه‌ها برای هر گروه اینگونه است:

جدول ۴

گر چه آموزش الگوریتم بر مبنای نزدیک‌ترین روش طبقه‌بندی پرونده‌ها جایگزین شده- یا روشی ترکیبی که مخلوطی از سیستم فعلی و روش ماشینی – که ظاهراً عملکرد بهتری از وایوژن دارد، اما موضوع هنوز مورد بحث است. در حمایت از دستاوردهای ماشینی، گونتراس پرایتو و ال روش ارزیابی جدیدی که حفاظت پلیس نامیده می‌شود را پیشنهاد کردند که می‌تواند به عنوان مجموع دقیقی برای «غیر موجود یا خیر» طبقه‌بندی شود. نمره‌ی «۱F» برای گروه «کم‌خطر» و تماس مجدد برای دسته‌ی «پر خطر» باشد.

‫این اقدامات در نظر دارد، به طور مثال، از شناسایی مدل‌هایی که به عنوان تکرار ریسک بالا دسته‌بندی می‌شوند اطمینان حاصل کند که احتمال دارد در این پرونده ها نمره «۱F» دریافت کنند. (به طور مثال میانگینی هماهنگ بین دقت و تماس مجدد) در محدوده مقادیر مجاز حتی اگر به این معنی باشد که بیشتر پرونده‌های بد را بدون محافظ رها کنیم که غیر قابل قبول خواهد بود. گر چه نویسندگان دو مشکل اصلی ادغام سیستم ماشینی را با وایوژن مشخص کرده‌اند، که مشکلاتی بنیادی هستند و مانع راهی برای آموزش ماشینی می‌شوند.

اول غیر ممکن بودن ایجاد گروهی کنترل‌کننده به منظور اندازه‌گیری اثرات این مدل از نظر قانونی، اخلاقی و دلایل اجتماعی. سیر تحول کلی این نوع جرایم را در طول سالیان می‌توان مشاهده کرد، اما موارد دیگر نظیر تغییرات جمعیتی، سیاست‌ها و ابتکارات اجرای قانون و تمام متغیرهای دیگر که  بر بروز «IPV» اثر می‌گذارد باید در نظر گرفته شوند. مورد دوم از تلاش برای پیش‌بینی خطر انجام خشونت جنسی ناشی می‌شود. در ابتدا به نظر می‌رسد که سیستم موارد بد را اندازه‌گیری و نه ارزیابی مستقیم می‌کند. با این حال اطلاعات مربوط به گذشته و خطر تکرار جرم منعکس نمی‌شود. اما در عوض دستگیری و محکومیت مجدد وجود دارد. این یعنی مدل (ML)-با همان روشی که متخصصان انجام می‌دهند- باید نحوه‌ی طبقه‌بندی ریسک قربانی شدن بر اساس اطلاعات گذشته در مورد بازداشت و محکومیت مجدد را بیاموزد، نه بر مبنای تکرار جرم و یا خطر آماری. با این حال این مشکل برای ارزیابی ریسک درونی ‫است و رویکردی ترکیبی می‌تواند انتقال یک‌دست‌تری از آمارها و سیستم ماشینی را تسهیل کند.

۴– چارچوب روش‌شناسی
این بررسی بیرونی از طریق تحقیقی چندگانه انجام شده است. با استفاده از تجارب بررسی‌های درونی، آموختیم که بهترین روش درک چگونگی کارکرد الگوریتم و اثرات آن بر گروه‌های مختلف، از طریق ترکیبی از رویکردهای کمی و کیفی به دست می‌آید. سیستم‌های با تاثیر بالا همیشه فنی-اجتماعی هستند، زیرا اطلاعات از فرایندهای اجتماعی و جامعه‌شناسی و اثرات آن بر پویایی فردی یا اجتماعی می‌آیند. بنابراین، همانطور که در راهنمای بررسی «eticas 2021» دیده می‌شود، هر روش یا جریان طرح شده، برای کشف نکات تاریک سیستم الگوریتم، مستلزم آن است که از یک تحلیل کاملا فنی که نه تنها ناقص بلکه گمراه‌کننده خواهد بود، بسیار فرا‌تر رود.

روش انتخابی، تجزیه و تحلیلی آماری از «IPH» شریک جنسی قاتل را گرد هم می‌آورد؛ نمونه‌هایی برای ارزیابی اعتبار پیش‌بینی خطر قتل در میان گروه‌های اجتماعی مختلف زنان و همچنین روش‌هایی کیفی که این رویکرد را در تجربیات مختلف سیستم وایوژن جستجو می‌کنند. این روش به ما امکان می‌دهد که از داده‌های موجود یعنی هم از پایگاه‌های اطلاعاتی و هم از مصاحبه‌های مستقیم با زنان ذی‌نفع گوناگون به حداکثر استفاده کنیم.

از زمانی که با درخواست اتیکاس برای دسترسی به مجموعه اطلاعات اصلی مورد استفاده برای ایجاد و اعتبار وایوژن موافقت نشد، تاکنون تجزیه و تحلیل فنی بر اساس گزارش هزار قربانی «IPH» که توسط «CGPJ» شورای عمومی قوه‌ی قضاییه ارایه شد صورت گرفت، به این دلیل که تنها منبع اطلاعاتی موجودی بود که برای دستیابی به موضوعات مربوط به کنترل از بیرون به آن دسترسی داشتیم. تجزیه و تحلیل کمّی برای شناسایی نرخ منفی اشتباهی و بی‌عدالتی در تماس یادآوری در اقشار مختلف (به طور مثال در گروه‌های حفاظت شده) به منظور زمینه‌سازی پیشبینی وایوژن هنگام برخورد با موارد خطر شدید انجام شده است. تماس‌های یادآوری معیاری‌ست که تعداد پرونده‌های مثبتی که به درستی طبقه‌بندی شده‌اند را منعکس میک‌ند، زیرا نابرابری در گروه‌های مختلف حفاظت‌شده سمت‌گیری اساسی در الگوریتم را مشخص خواهد کرد.

مجموعه‌ی داده‌ها ابتدا محدود به مواردی بود که منحصراً پرونده‌های ۵۸۵ قتل شریک جنسی را که بین سال‌های ۲۰۰۹-۲۰۱۹، افتاده بود، منعکس می‌کرد و بعد از آن محدود به پرونده‌هایی از تمام اسپانیا بجز کاتالونیا و کشور باسک که وایوژن در آنها فعالیتی نداشت، در نتیجه در مجموع ۴۷۵ مورد قتل دیگر. از آن زمان وایوژن فقط بر موارد گزارش شده «IPV» و اطلاعات اصلی منعکس شده در هر دو مورد، گزارش شده یا نشده «IPH» عمل می‌کند. نتیجه نهایی این بود که فقط ۱۲۶ مورد از قتل‌ها گزارش شده بودند. هر پرونده‌ی قتل شامل اطلاعات مربوط به محلی که گزارش شد، ملیت قربانی و مجرم، سن و رابطه‌ی آن‌ها، علت قتل، تعداد فرزندان  و کودکان زیر سن قانونی قربانی، پاسخ مجرم و اینکه آیا قبلاً به پلیس گزارش شده بود و دستوری برای حفاظت وجود داشت؟ در نهایت اینکه امتیاز منفی به هر مورد قتلی داده شد که قبلاً گزارش شده بود اما فاقد حفاظت پلیس بود. نتیجه‌ی این تحلیل در بخش بعدی توضیح داده میشود.

کیفیت کار این بازرسی شامل مصاحبه‌های شبه‌تلفنی و تحقیقات آمارگیری با سئوالات کامل و یا ناقص است. ما با سی‌ویک زنی که از خشونت جنسیتی رنج می‌برند و وارد سیستم وایوژن شده‌اند مصاحبه کردیم. همه‌ی این مصاحبه‌ها توسط یک متخصص در زمینه‌ی خشونت جنسی با تجربه در روش‌های کیفی مصاحبه انجام شد. موافقت کامل شرکت‌کنندگان در آغاز به‌دست آمد. سئوالات مصاحبه تحقیقی بود که در مورد تجربه‌ی زنان و درکشان از ورود به سیستم وایوژن طراحی شده بود. از سئوالاتی که ممکن بود ناراحتی عاطفی و فشاری روانی را در شرکت‌کنندگان ایجاد کند اجتناب کردیم و یادآوری کردیم که می‌توانند از جواب صرف نظر کنند و یا کل مصاحبه را ترک کنند. صدای مصاحبه‌ها ضبط و رونویسی شد اما اطلاعات شخصی شامل نام و مکان‌ها به خاطر محرمانه بودن ناشناس ماند. برای شناسایی هر قربانی در تحلیل از کد W (مثلا  W1,W2 و غیره) استفاده شد.

از طریق شبکه‌ی بنیاد آنابلا با بازماندگان خشونت جنسی تماس گرفتیم که شامل بیش از ۲۷۰۰۰ بازمانده در شبکه‌ی زنان نجات‌یافته بود. به عنوان معیار نمونه‌گیری، زنانی را که بین سال‌های ۲۰۱۹ و ۲۰۲۱ از طریق سیستم وایوژن اقدام کرده بودند و آنانی که در اندلیسیا، مادرید یا گالیسیا یعنی مناطقی که بیشترین شکایت خشونت در اسپانیا با پرونده‌های  فعال بودند را در نظر گرفتیم.

همچنین از طریق یک نظرسنجی آنلاین با وکلای متخصص خشونت جنسی تماس گرفته شد که شامل هر دو، پرونده‌های باز و بسته بود. هفت وکیل به پرشسنامه‌های ما پاسخ دادند. همچنین با نماینده‌ی بنیاد آنابلا مصاحبه کردیم تا بتوانیم به دیدگاه‌های جامعه‌ی مدنی درباره‌ی این موضوع دست یابیم. همه‌ی اطلاعات جمع‌آوری‌شده طی این مراحل از طریق تحلیلی موضوعی برای شناسایی الگوها و مضامین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای همه‌ی این مصاحبه‌ها همانطور که قبلا گفتیم از کسب رضایت پیروی کردیم و برای وکلای پاسخ دهنده کد L   و برای نمایندگان جامعه مدنی “C “ را به کار بردیم.

بازبینی وایوژن:
دسترسی به سیستم وایوژن
قربانی فقط در صورتی می‌تواند به سیستم خطر وایوژن دسترسی داشته باشد که قبلاً از مجرم خود به پلیس شکایت کرده باشد. گرچه طبق قانون همه‌ی زنان اسپانیا حق دارند که پرخاشگری مبتنی بر جنسیت را گزارش کنند اما درصد کوچکی اینگونه عمل می‌کنند. بر اساس نظرسنجی بزرگ ۲۰۱۹ در مورد خشونت علیه زنان، فقط ۲۱.۷ درصد زنان بالای شانزده سال که از خشونت جنسیتی رنج می‌بردند از مجرم خود شکایت کرده‌اند. ۷۸.۳ درصد باقیمانده‌ی زنان گزارشی ندادند و بنابراین توسط وایوژن ارزیابی نشدند. تجزیه‌ و تحلیل گزارش CGPJ   نشان می‌دهد که از ۳۴۷ مورد خشونت جنسیتی منجر به مرگ اسپانیا بین سال‌های ۲۰۱۹-۲۰۰۹ فقط ۱۲۶ نفر قبلاً به پلیس گزارش داده بودند. این یعنی ۷۳ درصد زنانی که توسط شریک جنسی (سابق)شان کشته شدند از آن‌ها شکایتی نکرده بودند و نمره‌ی خطری از وایوژن نداشتند.

با دانستن این اطلاعات، تصمیم گرفتیم دریابیم چه عواملی می‌تواند مانع زنان از گزارش علیه شریک مجرم‌شان باشد، زیرا به طور کلی می‌تواند تاثیر زیادی بر کارآیی سیستم وایوژن داشته باشد. طیف وسیعی از موانع می‌تواند زنان را از گزارش رسمی علیه مجرم خود منصرف کند. بر اساس نتایج کسب شده از مصاحبه‌ها میتوان آنها را به سه دسته تقسیم کرد تا به طور منظم‌تری بررسی شوند:

  • موانع فردی عاطفی
  • موانع اساسی گروه‌ها
  • موانع بنیادی (نهادی)

موانع عاطفی فردی در برابر گزارش خشونت جنسیتی برای قربانی دلایلی کاملاً شخصی دارد. آنها میتوانند بدون توجه به شرایط اقتصادی – اجتماعی، تحصیلات، سن، نژاد یا قومیت قربانی وجود داشته باشند. بعضی از آنها عبارتند از: آگاه نبودن از خشونت مداوم (انکار)، مقاومت یا ترس از تغییر وضعیت موجود، احساس بار عاطفی از پر کردن گزارش پلیس، ترس از مجرم، ترس از قضاوت جامعه، احساس شرم، احساس گناه یا امید به اینکه مجرم رفتارش را تغییر خواهد داد( C1 و C2  ). این‌ها موانعی بسیار مشترک‌اند و تقریباً همه‌ی قربانیان با برخی از آن‌ها روبرو هستند.

موانع بر مبنای ساختار گروهی، هنگامیکه قربانی برای گزارش پرخاشگری خود را در موقعیت نامناسبی در گروهی که به آن تعلق دارد می‌یابد. درحالیکه گزارش از خشونت شریک جنسی (سابق) توسط هیچ زنی آسان نیست، اما برخی از گروه‌های زنان با چالش‌های بنیادی بیشتری نسبت به سایرین مواجه هستند. این گروه‌های آسیب‌پذیر محدود به زنان دارای فرزند کوچک نیستند، بلکه کم‌درآمدها، معلولین، زنانی که در مناطق روستایی زندگی می‌کنند، زنان مهاجر، اعضای گروه‌های LGBT و سایر موارد مشابه آن‌ها. به سه دسته از این گروه‌های آسیب‌پذیر هنگامی که رسماً علیه مجرم خود گزارش می‌کنند، با چه موانعی روبرو می‌شوند دقیق تر نگاه می کنیم. این گروه‌ها زنانی هستند که بچه‌های کوچک دارند، زنانی که از نظر اجتماعی – اقتصادی محروم هستند و زنان مهاجر بدون مدرک.

زنان با بچه‌های کوچک: نه فقط زنان بلکه کودکانشان نیز از خشونت جنسی رنج می‌برند. در ۲۰۱۹ دستورالعمل‌های جدید وایوژن، برای درک بهتر چگونگی اثرات خشونت جنسیتی در ایجاد خطررنج بیشتر کودکان به‌روز رسانی شد. بین ۲۰۲۱-۲۰۱۹ هفت‌هزاروهشت پرونده‌ی کودکان در معرض آسیب و ۳۷۶ پرونده در معرض خطر در وایوژن فعال بود. قربانیان زیر سن قانونی خشونت جنسیتی هنگامی که  پدرشان خود مجرم است وضعیت بسیار بدتری دارند. تحقیق ما نشان می‌دهد که زنان در چنین موقعیتی به شدت نگران ایمنی و سلامت بچه‌هایشان هستند، وقتی که مجرم حق حضانت و ملاقات خود را حفظ می‌کند. آنچنانکهW16   گفت: «مجرم پدر خوبی نیست. او مواد مخدر مصرف می‌کند، او حتی به زندگی خودش هم اهمیتی نمی‌دهد… او خشونت غیر مستقیم نسبت به من دارد و درخواست حضانت مشترک می‌کند. او نباید حقوق یک پدر خوب را داشته باشد… او به‌شدت حتی وقتی که حامله بودم و دخترم در بغلم بود با من بدرفتاری می‌کرد. این سیستم اصلاً درست نیست.
در برخی موارد، ترس از تنها گذاشتن کودکان با مجرم، دلیلی است برای به تعویق انداختن گزارش به پلیس برای دریافت حکم حفاظت علیه مجرم‌ان خود. آن‌ها اشاره می‌کنند که چگونه یک حکم احتمالی تصمیم دادگاه علیه مجرم‌شان، می‌تواند همچنین به این معنی باشد که زنان نمی‌توانند هنگام ملاقات با پدری که خود مجرم است، کنار فرزندانشان باشند. C1 چنین گفت: بسیاری از زنان از پدر مجرم به خاطر ترسی که آن‌ها هنگام ملاقات با فرزندشان بدون حضور آنها دارند شکایت نمی‌کنند. چون پس از آن، جدا می‌شوند، اما بچه‌ها چی؟

از ژانویه ۲۰۲۲ تغییر مهمی در قانون ایجاد شده است که حفظ حقوق مشترک حضانت را برای مجرمان دشوارتر کرد. قانون جدید بیان می‌کند که اگر هر یک از والدین، تحت تعقیب کیفری به دلیل تلاش علیه: زندگی، وفاداری فیزیکی، آزادی، صداقت اخلاقی یا آزادی جنسی و اختیارات شریک دیگر زندگی یا کودکان همراه  او، قرار گرفته باشند، حضانت مشترک در نظر گرفته نخواهد شد. گرچه برای دیدن نتایج این تغییرات قانونی زود است، اما توسط جامعه‌ی مدنی به عنوان گامی مهم در حفاظت از زنان و کودکان در نظر گرفته شد. گرچه با زنانی که مصاحبه کردیم از این تغییرات قانونی با خبر نبودند.

زنان محروم از نظر اقتصادی – اجتماعی: درحالی‌که قربانیان خشونت جنسیتی می‌توانند از همه‌ی طبقات اقتصادی- اجتماعی باشند اما زنان کم‌درآمد، به ویژه برای گزارش به پلیس علیه مجرم خود و دریافت حمایت قانونی بیشتر مشکل دارند. وابستگی اقتصادی به مجرم، مشکل بزرگی است که زنان را از گزارش علیه مجرم باز می‌دارد، حتی اگر کمک‌های اجتماعی و اقتصادی برای قربانیان در اسپانیا وجود داشته باشد. به عنوان مثال و با توجه به شرایطشان قربانیان می‌توانند از کمک‌های گوناگونی همچون: درآمد دوران فعالیت، حداقل درآمد و در بعضی از موارد حداقل درآمد زندگی استفاده کنند. آن‌ها در اولویت دریافت مسکن و کمک‌های ویژه برای یافتن شغل هستند. اما همه‌ی این اقدامات به اشکال مختلف کاغذبازی نیاز دارد و هنگامی می‌تواند دریافت شود که قربانی حکم دادگاه برای حفاظت را داشته باشد. بنابراین آنها اغلب قادر نیستند از رابطه‌ای توهین‌آمیز بگریزند.

تحصیلات عامل مهم دیگری است که باید آن را هنگام دسترسی قربانی به سیستم وایوژن در نظر گرفت. در کنار تحصیلات به سایر عوامل مرتبط مانند فرصت‌های شغلی، منابع اقتصادی، زمان تشکیل خانواده، انتخاب شریک زندگی و نحوه‌ی نگرش خانواده به برابری جنستی باید توجه کرد. سطح تحصیلات نقش مهمی در حمایت زنان بازی می‌کند که چگونه و کی می‌توانند به طور رسمی علیه خشونت جنسیتی کمک بخواهند. از این نظر زنان کم‌سواد برای گزارش علیه مجرم مشکل بیشتری دارند.L7 توضیح می‌دهد: سطح سواد، درک آنچه را که می‌خواهید و توضیح آنچه را که حس می‌کنید و از آن رنج می‌برید را آسان‌تر می‌کند. با این حال، کارشناسان تایید می‌کنند زنان شاغل با سطوح بالای تحصیلی نیز از گزارش علیه مجرم اجتناب می‌کنند چرا که می‌خواهند از اعتبار اجتماعی و حرفه‌ای خود محافظت کنند. یکی از نمایندگان جامعه‌ی مدنی که با او مصاحبه کردیم گفت: «زنان تحصیل نکرده هشت سال و زنان با مدرک دکترا سیزده سال صبر می‌کنند تا علیه مجرم خود گرارش دهند. به عبارت دیگر برای زنان حرفه‌ای با تحصیلات بالا گزارش دادن بسیار دشوارتر است، چرا که معتقدند که شغل حرفه‌ای آن‌ها را زیر سوال می‌برد.»C1

زنان مهاجر: این زنان با مشکلات خاصی در جریان گزارش خشونت جنسیتی مواجه هستند. شامل: زندگی در فرهنگی که فاقد درک برابری جنسیتی بوده، محصور بودن در میان اطرافیان مجرم، بدون داشتن شبکه‌ای از دوستان حامی یا خانواده و یا استقلال مالی، مسلط نبودن به زبان کشور میزبان، بی‌اطلاعی از قوانین، مقررات و روندهای رسمی در اسپانیا، قرار داشتن در وضعیت نامناسب اقامتی و ترس از اخراج از اسپانیا. همان‌طور که «W3» توضیح می‌دهد که اقامت نامشخص او مانع درخواست هرگونه کمکی بوده است. مجرم دائم به او می‌گفت که او نمی‌تواند هیچ کاری انجام دهد چرا که اخراج خواهد شد. او گفت : «من با هیچ سازمانی تماسی نداشتم، هیچگونه حمایتی نداشتم و کاملاً تنها بودم.»

قوانین اسپانیا (اصل ۴ ۱۱ ژانویه ۲۰۰۰ در مورد حقوق و آزادی‌های اتباع خارجی و ادغام آن‌ها در جامعه اسپانیا) حمایت ویژه‌ای از زنان مهاجر غیر قانونی که قربانی تجاوز می‌شوند ارائه می‌دهد. بر اساس این قانون درصورتی‌که وقوع خشونت جنسیتی توسط دادگاه تایید شود و اقدامات حفاظتی صورت گیرد، راهی خواهد بود که زنان مهاجر با وضعیت نامشخص می‌توانند در اسپانیا باقی بمانند. اما اگر دادگاه آن را تایید نکند و حکم حفاظتی نداشته باشند، آنگاه روند اخراج آغاز خواهد شد. درحالی‌که این حمایت قانونی بسیار مهم است و برای قربانیان مهاجر غیر قانونی، دشواری بزرگی ایجاد می‌کند؛ با توجه به این واقعیت که اثبات خشونت جنسیتی همیشه ساده نیست و همیشه به جمع‌آوری شواهد و کمک حقوقی مناسب و ارائه‌ی پرونده به دادگاه نیاز دارد. این واقعیت که وایوژن چهل‌وپنج درصد پرونده‌ها را به عنوان «بدون خطر» دسته‌بندی می‌کند به پیچیدگی‌های زنان مهاجر بدون مدرک که به حمایت نیازمندند اعتبار می‌بخشد.

موانع اساسی: هنگامی که زنی پس از غلبه بر موانعی که قبلاً در موردش صحبت کردیم تصمیم به گزارش علیه مجرم گرفت، رفتار افسران پلیس نقش مهمی در تجربه‌ی کلی او بازی می‌کند. رفتار ناخوشایند، عدم همدردی و درک و رفتار قضاوت‌گونه از طرف پلیس حتی می‌تواند منجر به ترک ایستگاه توسط قربانیان شود بدون آنکه بتوانند به طور رسمی تجاوز را گزارش کنند. کار میدانی ما نشان می‌دهد که زنان هنگام تشکیل پرونده تجربیات و برداشت‌های متفاوتی از افسران پلیس دارند. در موردی قربانی از تجربه‌اش با افسران پلیس به عنوان «من بسیار راضیم»،  «آن‌ها مهربان بودند و از من مراقبت کردند» (W1) در موارد دیگر قربانیان تجاربشان را با پلیس «ناخوشایند» (W4) «منفعل و بدون همدلی» (W10) و «نا آشنا» (W21) برای مقابله با خشونت جنسی عنوان کردند. سه مورد از این پرونده‌ها نشان می‌دهد که چگونه خشونت جنسیتی با رفتارهای گوناگون افسران پلیس مواجه می‌شوند.W13  که زن قربانی مهاجری است باید به شهری سفر کند تا بتواند تجاوز را گزارش دهد. تنها پس از این سفر بود که او توانست با سیستم وایوژن ارزیابی شود و نمره‌ی ریسک بالایی دریافت کند.

«در تلاش اولم آن‌ها شکایتم را نپذیرفتند و به من گفتند که به کشورت برگرد و اینکه خودم مقصرم. اما در شهر دیگر آن‌ها رفتارشان خیلی خوب بود». (W13)

در مورد دیگری،W14  مجبور شد دوازده ساعت در ایستگاه پلیس برای تغییر شیفت کاری منتظر بماند، درحالی‌که افسر پلیس دیگری می‌توانست برایش تشکیل پرونده دهد.

«من مجبور شدم برای مدت زیادی منتظر بمانم و بدون ارائه‌ی شکایت آنجا را ترک کردم. برخورد افسر پلیس قضاوت‌آمیز بود، احساس ناراحتی و گناه می‌کردم. رفتار وحشتناکی بود او مرا «دروغگو» نامید… من آنجا ماندم تا شیفت آنها تعویض شد. افسر پلیس دیگری با من بسیار رفتار خوبی داشت و توانستم شکایتم را ثبت کنم اما برایم دوازده ساعت طول کشید: از ساعت چهار بعد از ظهر تا چهار صبح». (w14)

این تحقیق انجام‌شده اهمیت ارزیابی از بیرون را برای درک کارکرد سیستم‌های فنی از دیدگاه کاربران و نقش دخالت‌های فنی، قبل و بعد از راه حل‌هایی که می‌توانند تاثیر بزرگی بر نرخ مشارکت، نمایندگی و ارزیابی کلی مشکلات خاص داشته باشد را نشان می‌دهد.



مصاحبه وایوژن و پرسشنامه
هنگامی که زنی به طور رسمی موردی از خشونت جنسی را به پلیس یا گارد شهری گزارش می‌دهد، پرونده‌اش توسط پرسشنامه‌ی VPR فعال و ارزیابی می‌شود که شامل سی‌وپنج شاخص خطر است که با «حاضر» یا «غایب» پاسخ می‌گیرد. همین‌که قربانی به شاخص‌های ریسک جواب می‌دهد، سیستم نمره‌ای از خطر برایش تعیین می‌کند که احتمال درگیری آینده او با مجرم پرخاشگرش را ارزیابی می‌کند. به این ترتیب سیستم وایوژن یکسان‌سازی فرآیند ارزیابی ریسک را در سراسر کشور انجام می‌دهد. (به طور مثال همان VPR   در هر مورد خشونت جنسی باید به همان شیوه انجام شود) واحتمالاً نمره‌ی خطری بدون تعصبات افسران و سطح تخصص آن‌ها ارائه می‌شود. سیستم وایوژن بر این فرض ساخته شده است که زنانی که از خشونت جنسیتی رنج می‌برند به طور مشخصی سی‌وپنج شاخص را درک کنند و به فرم VPR جواب دهند و افسران پلیس به طور واقعی اظهارات آنها را به پاسخ‌های حاضر و یا غایب در فرم‌ها تبدیل کنند. اما در واقع این جریان به‌ندرت ایده‌آل عمل می‌کند. در تحقیق ما بیش از هشتاد درصد زنان مصاحبه‌شده مشکلات متفاوتی را در مورد پرسشنامه‌ی وایوژن گزارش کردند. به این معنی که کیفیت اطلاعات داده شده به سیستم در مرحله‌ی ورودی می‌تواند مقایسه شود و در نتیجه ممکن است منجر به سمت‌گیری و ارائه‌ی منابع نادرست شود.

برخی از برجسته‌ترین مسائل شناسایی شده در طول کار ما در زیر فهرست شده‌اند:

  • فقدان اطلاعات: برای آنکه زنان پرسشنامه وایوژن را به درستی درک کنند و به آن پاسخ دهند، باید اطلاعات کافی در مورد اینکه سیستم وایوژن چیست، چگونه کار می‌کند و چه انتظاری از آنها می‌رود داشته باشند. افسران پلیس و گارد شهری نقش مهمی در دادن اطلاعات به قربانی دارند، قبل از آنکه آن‌ها اقدام به پر کردن پرشسنامه کنند. با بازماندگان خشونت جنسی که مصاحبه کردیم به ویژه با آن‌هایی که اولین بار شکایت می‌کردند، تاکید می‌کردند که آن‌ها اصلاً نمی‌دانند که سیستم وایوژن چیست. یکی از آن‌ها می‌گفت که آن‌ها (افسران پلیس) کلمه‌ی وایوژن را به کار می‌برند، اما نمی‌دانم چه معنی دارد» (W29) یکی دیگر ( W28 ) فکر می‌کرد که نمره‌ی خطر وایوژن چیزی است که با آن متراژ حکمی قانونی را اندازه‌گیری می‌کنند. سی و پنج در صد زنان مصاحبه شده نمی‌دانستند که سیستم چه سطحی از خطر را برایشان تعیین کرده است.
  • زمان استفاده پرسشنامه: پرسشنامه وایوژن زمانی پر می‌شود که گزارشی به پلیس بر مبنای خشونت جنسیتی باشد. از آن زمان بسیاری از زنان درست هنگامی به ایستگاه‌های پلیس مراجعه می‌کنند که خشونت جنسی رخ داده و آن را گزارش می‌کنند. آن‌ها زمانی که از خشونت جنسیتی رنج می‌برند، یعنی پس از وقوع آن به پلیس مراجعه می‌کنند تا شکایت کنند. هنگامی که در حالت شوک به سر می‌برند و از نظر فیزیکی و احساسی برای جواب‌های دقیق آماده نیستند. مصاحبه‌شوندگان اضافه می‌کنند که در به خاطر آوردن اطلاعات گذشته و تمرکز افکارشان و تدارک جواب سئوال‌های وایوژن چه اندازه مشکل دارند. در یکی از موارد W25 هنگام پاسخ‌گویی به سئوالات دچار حمله‌ی عصبی و به بیمارستان منتقل شد. زن دیگری (W23) حالتش را در زمان پاسخگویی به وایوژن «غیر معمول» می‌دانست و می‌گفت که اصلاً نمی‌دانست چه می‌کند. برای او «لحظه‌های تیره‌ای با سئوالاتی پوچ بود که هنگام پر کردن فرم‌ها رخ می‌داد».
  • سئوالاتP.R : مصاحبه‌شوندگان تاکید کردند که برخی از سوالات وایوژن واضح و سر راست بودند و برخی دیگر «نامفهوم» (W15) و ربطی منطقی بین آنها وجود ندارد. بعضی از وکلا سئوالاتVPR  را «سخت» بدون توضیح عمومی (L2) و فاقد ظرفیت کافی برای موقعیت‌های افراد ( L4 ) است. طبق مصاحبه با یکی دیگر از وکلا (L7) درک و پاسخ به سوال‌هایVPR  به شدت بستگی به سطح سواد قربانی دارد.
  • فقدان حمایت قانونی: زنانی که از خشونت جنسیتی رنج می‌برند دارای این حق هستند که به وکیل مراجعه و شکایت را تنظیم کنند اما فقط اندکی از آنان از این حق آگاهند (C1) اغلب آنان هنگامی به وکیل مراجعه می‌کنند که پرونده در دادگاه طرح شده است. بنابراین به سئوالات وایوژن جواب می‌دهند بدون آنکه بتوانند با وکیلی صحبت کنند تا از فرآیند و انتظاری که از آنها می‌رود مطلع شوند.

فقدان حمایت روانی: یکی از مهمترین مسائلی که در طول مصاحبه‌ی وایوژن برای قربانیان اتفاق می‌افتد ناراحتی عاطفی است. نداشتن کمک و حمایت روانی قبل و در جریان این فرآیند بار عاطفی را بدتر می‌کند. به ویژه زمانی که سئوالات VPR  توسط افسران پلیسی که ویژه‌ی خشونت جنسیتی نیستند و آموزش لازم را در مورد سیستم وایوژن ندارند تنظیم می‌شود. مانند همه‌ی سیستم‌های اطلاعاتی، کیفیت داده‌های ورودی کلید اصلی است و منصفانه بودن نتیجه‌اش را نمایندگی می‌کند. عوامل شناخته‌شده در هشتاد درصد پرونده‌ها به اطلاعات ضعیف یا جهت دار بدل می‌شوند. گرچه ممکن است از یک نمونه آن را بسط ندهیم، اما نتایج به دست آمده به نیاز فوری به بازنگری در شرایط دسترسی زنان به سیستم و پرسشنامه‌ها اشاره دارد و در این مرحله تضمین کیفیت اطلاعات کسب شده بسیار با اهمیت است. همان‌طور که اشاره شد کیفیت داده‌ها به سیستم الگوریتم در مرحله‌ی ورودی می‌تواند منجر به سمت‌گیری نادرست شود. (به طور مثال وقتی که زنی به شاخص‌های ریسک VPR جواب می‌دهد). با تجزیه و تحلیل داده‌های مربوط به هزار مورد قتل ما توانستیم این بررسی را که در بالا توضیح دادیم تکمیل کنیم که دیدگاهی در مورد موضوع مورد بحث از نظر فنی ارائه می‌دهد. پرشسنامه‌ی VPRS.0 وایوژن به یک پروتکل اضافی (H) مجهز شده که برای شناسایی قربانیان احتمالیIPH  (قتل توسط همسر) طراحی شده است که به گفته‌ی سازندگان آن، ظرفیت پیش‌بینی بالائی دارد. با این حال همان طورکه یافته‌های کمی زیر نشان می‌دهد، IPH مکانیسمی فردی از خشونت جنسی است که در بیشتر موارد نتیجه‌ی پایانی افزایش طولانی مدت آزار نیست، بلکه حادثه‌ای خشن، پیش‌بینی آن را بسیار دشوار می‌کند. با توجه به این موضوع و با وجود نفی تقاضای اتیکا برای دسترسی به اطلاعات اصلی پایگاه IPV از وزارت کشور اسپانیا، ما ارزیابی انتقادی H  را بر مبنای اطلاعات جمع‌آوری شده‌ی عمومی از قربانیان قتل (IPH) که توسط CGPJ  (شورای عمومی قضائی) ثبت شده استفاده کردیم.

  • معیار H و قابلیت پیش‌بینی قتل: هدف اولیه‌ی این تجزیه و تحلیل شناسایی احتمالی منشا ستمگری و ناسازگاری در جهت قتل (IPH) در تمام گروه‌های تحت حفاظت بود. از آنجائی که اتیکا به اطلاعات پایگاه‌های اصلی دسترسی نداشت، ما از داده‌های موجودی که به شناسایی مسایلی که به موضوع اشاره داشتند در سیستم وایوژن استفاده کردیم. داده‌های CGPJ فقط آنچه را که ما آن را «محدوده‌ی مرگ» نامیدیم روشن می‌کند. هدف اصلی، شناسایی تغییرات در تماس‌های مجدد در تمام پرونده‌های حفاظت شده بود، چون این موضوع به مشکلات سمت‌گیری و پیش‌بینی‌های ایجاد شده توسط وایوژن اشاره می‌کند و در جستجی مکانیسمی برای بحث و شناسایی و اصلاح آن است. از داده‌ها، در جهت بررسی اثرات کلی سیستم (از جمله تصمیم قاضی) و نه فقط الگوریتم استفاده شد. بنابراین، بررسی حاضر باید به پایگاه‌های اطلاعاتی اصلی برای گسترش نتایج و شناسائی الگوهای تبعیض احتمالی در سیستم وایوژن دسترسی داشته باشد.

شکل ۲ نمایشی انتزاعی از پرونده‌های خشونت جنسیتی است (مواردی که توسط سیستم وایوژن بررسی شده است). نیمه‌ی سمت چپ، تصویر عناصر مربوطه را نشان می‌دهد ( پرونده هایی که در معرض خطر خشونت آینده هستند). منفی کاذب بودن (FN  ) زیر مجموعه‌ای به عنوان منفی پیش‌بینی میشوند اما در واقع مثبت هستند، و مثبت واقعی ( TP) زیر مجموعه‌ای ازموارد مثبت طبقه‌بندی شده است.

نیمه‌ی سمت راست تصویر، عناصر منفی واقعی را نشان میدهد ( یعنی این موارد در معرض خطر بیشتر قرار ندارند) مثبت کاذب ( FP) یعنی انتظار داریم مثبت باشند اما منفی‌اند و منفی واقعی ( TN) زیر همان پرونده‌ها طبقه بندی شده‌اند. این تحلیل بر «محدوده‌ی مرگ» تمرکز دارد یعنی مجموعه‌ای که منحصرا شامل موارد TP وFN  است که منجر به قتل می‌شود.


نتیجه‌گیری
نتیجه‌گیری و توصیه‌های ناشی از کنترل خارجی وایوژن در بالا مشخص شده است. در این بخش می‌خواهیم بر درس‌هایی که از کنترل بیرونی سیستم الگوریتم آموخته‌ایم تمرکز کنیم، یعنی امکانات، محدودیت‌ها وخطرات.

همان‌طور که در مقدمه گفته شد، این اولین گزارش ما از برنامه‌ی کنترل خارجی است که به راهنمائی برای توصیه‌های عملی، در مورد نحوه‌ی مهندسی معکوس داده‌ها وسیستم‌های الگوریتم بدل شده است. پرونده وایوژن، پر است از عدم شفافیت جدی. مشکل فقط در دسترسی تکنیکی به سیستم نیست (برای دسترسی به آن باید خود زنی قربانی باشی)، اما همچنین یافتن آنهائی که تحت تاثیر قرار گرفته‌اند بسیار پر زحمت است. به این دلیل روش‌های حسابرسی که توسط اکثر نویسندگان پیشنهاد شده و بر مهندسی معکوس شبکه‌های اجتماعی یا اینترنت تمرکز دارند، مفید نیستند. بعد از بررسی کامل منابع موجود در مورد این موضوع که عمدتاً مقالات آکادمیک تهیه شده توسط متخصصین فعال در طراحی پرسشنامه‌های وایوژن و مجموعه اطلاعات سی‌جی‌پی‌جی هستند، تصمیم گرفتیم با روش‌های ترکیبی پیش رویم. هر چند که می‌دانستیم به ما اجازه‌ی نتیجه‌گیری را نمی‌دهند اما امیدواریم به ما اجازه دهند تا سوالات کاملی بپرسیم. نتایجی که در بالا توضیح داده شد از نظر امکان بررسی خارجی نسبت به قابلیت سیستم الگوریتمیک از انتظارات ما بیشتر بوده است.

درس‌های آموخته شده‌ای که در راهنمای کنترل خارجی آینده درج خواهیم کرد شامل:
تنظیم انتظارات با داده‌های موجود:
هیچ ارزیابی خارجی بدون دسترسی به تمام اطلاعات درونی نمی‌تواند نماینده‌ی نتایج درستی باشد. گرچه این کنترل‌ها باید بتوانند سوالات درستی ارائه دهند و از توسعه‌دهندگان سیستم‌ها بخواهند تا با مسائل شناخته شده مقابله کنند و پاسخگو باشند. چون که نتایج کنترل بیرونی هرگز قطعی نخواهد بود. آن‌ها می‌توانند دینامیک سمت گیری را که ممکن است در مرحله‌ی طراحی روشن نباشد شناسائی کنند. (در مواردی که یک یا چند متغیر مورد استفاده در الگوریتم، جایگزینی برای کیفیت محافظت فردی یا گروهی باشد.) فرصتی را برای درگیر کردن کاربر نهائی و جامعه‌ی تحت تاثیر فراهم می‌کند و CSos سنتی را توانمندتر می‌سازد.

تجزیه و تحلیل سراسر سیستم: در جریان طراحی، توسعه و اعتبارسنجی مراحل وایوژن، تجربه کاربران و فرآیند جمع‌آوری داده‌ها، به طور کامل مورد ارزیابی قرار نگرفتند. با این حال با استفاده از کنترل خارجی، بسیاری از عواملی که کیفیت داده‌های ورودی را تغییر می‌دهند و همچنین تجربه‌ی کلی قربانیان در سیستم، شناسائی و مورد بحث قرار گرفته‌اند. بنابراین برای درک کامل تاثیر یک سیستم الگوریتمی، تجزیه و تحلیل‌ها باید فراتر از معیارهای ارزیابی، با تمرکز بر محدودیت‌های طراحی و توسعه که نقش مهمی در کیفیت پیش‌بینی‌هایی دارند که چنین سیستم‌هائی انجام می‌دهند، باشند – در مورد مسئله حساسی مانند وایوژن باید بیشتر هم باشد.

ارزیابی سیستم از طریق رویکردی چندگانه: یک ارزیابی جامع از سیستم‌های الگوریتمی نیازمند استفاده از روش‌های گوناگونی است که با توجه به وسعت سوال‌ها باید به آنها پاسخ داده شود. درحالی‌که ارزیابی فنی آن سیستم به محاسبات و بحث‌های انتقادی مختلف نیاز دارد که در صورت فقدان دسترسی به اطلاعات کشف چگونگی کارکرد سیستم و اینکه چگونه استفاده‌کنندگان آن را تجربه و درک می‌کنند مختل می‌شود، باید روش‌ها و رویکردهای جامع‌تری را از طریق تحقیقات کیفی از جمله کار میدانی جمعیت‌شناسی، مصاحبه‌ها و پرسشنامه‌های کمی و کیفی، برای درک ساده تر این مشکل یافت.

جستجوی اطلاعات جایگزین برای جلوگیری از موانع اختصاصی:

بیشتر سیستم‌های الگوریتمی را به دلیل محدودیت‌های اختصاصی به‌طور مستقیم نمی‌توان ارزیابی کرد. با این حال در این مورد مدل آماری وجود داشت، اما مجموعه اطلاعات اصلی که شاخص‌ها و اهمیت‌شان را بتوان دریافت موجود نیست. به این دلیل توسل به داده‌های جایگزین منابعی مانند سی‌جی‌پی‌جی، ارزیابی تاثیر غیر مستقیم و شناسائی الگوها نیاز به ارزیابی بیشتر در مجموعه داده‌های اصلی دارند.

ارزیابی شکاف بین طراحی و موارد تجربی: یکی از محدودیت‌های اصلی سیستم‌های الگوریتمیک برای ارزیابی ریسک جنایت که آن را شناسائی کرده‌ایم، جدائی بین طراحی و محتوای پرسشنامه‌هاست. هنگام طراحی، موانع زبانی، فرهنگی یا اجتماعی – اقتصادی در نظر گرفته نشده و پرسشنامه‌ها می‌توانند مانع از کیفیت اطلاعات جمع‌آوری شده باشند و اعتبار پیش‌بینی‌های انجام شده توسط سیستم را زیر سوال ببرند و به این دلیل ارزیابی اینکه آیا فرآیند طراحی می‌تواند بر ذی‌نفعان تاثیرگذار باشد یا خیر و افزایش حساسیت به محتوای آن می‌تواند مجموعه‌ای از سوالات تحقیقاتی ارزشمندی را برای محققان ایجاد کند.

IPV= intimate partner violence

IPH =  قتل شریک جنسی

FN = False Negative

IPH=Intimate Partner Homicide

https://akhbar-rooz.com/?p=162617 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x