چهارشنبه ۸ فروردین ۱۴۰۳

چهارشنبه ۸ فروردین ۱۴۰۳

سه سروده – یوسف صدیق

۱

کلمات سرخ اند و

کاغذها سیاه.

آه … وطن، وطن !

خواب مرگی ام ده

که دق مرگی مادران ام را نبینم.

۲

آلبوم عکس،

لمس زمانی از دست رفته

در سایه روشن اکنون.

لمس بال های پرنده ای کوچک

در کرانه های خزر.

آلبوم را ورق می زنم

به روییدن ها و رفتن ها می اندیشم،

به بودن ها و نبودن ها.

شاید من مولف مرگی باشم

که در مرگ مولف، قصه ی خود را 

گم می کند، پیدا می کند، 

گم می کند

و سرانجام در عکسی

به اشکی 

و شاید لبخندی بدل می شود.

۳

به اناری ترک خورده

می ماند دلم.

آی بدبینی !

چه حریصانه

ته مانده ی امید هامان را

غارت می کنی !

یوسف صدیق 

آذر و دی ۱۳۹۸

https://akhbar-rooz.com/?p=16347 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x