اتحاد عمل برای افشای دروغ‌پراکنی وسناریوسازیهای جمهوری اسلامی
حاکمیت جمهوری اسلامی را از جمله میتوان حاصل جمع بحران ها نامید. بحران های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و بحران مقبولیت بین المللی، همه ناشی از بیش از چهار دهه ترور، جنایت، ناکارآمدی فساد نهادینه شده و ستیز با تمدن جهان معاصر بر مبنای سیاست گسترش امپراطوری شیعی هستند. گروه ها و اقشار اجتماعی جامعه نیز در طی این سالها با تجربه مستقیم و مشاهدات خود، از حکومت اسلامی کنده شده و دیگر هیچ مشروعیتی برای آن قائل نیستند. انتخابات خرداد ۱۴۰۰ بروشنی فقدان کامل مشروعیت جمهوری اسلامی را برملا کرد و یک “نه” بزرگ به کلیت نظام بود. دولت آقای رئیسی خروجی حذف تمام جناح های حکومت اسلامی از قدرت و تبلور صغارت سیاسی حکومت اسلامی و زمامداری بیت خامنه ای است.
آنچه را که الان در حکومت فقها شاهدش هستیم، بحران هویت حاکمیت اسلامی است. نظام با بحران چیستی و کیستی روبرو شده است. گفتمان اسلام سیاسی و حاکمیت ناشی از آن چه در بین روشنفکران و نظریه پردازان رنگارنگی که از ابتدا در رکاب ان بوده اند، و چه در بین دولتمردان بر مسند قدرت، تمام و کمال شکست خورده و از معنا تهی شده است. ابعاد این ورشکستگی در همه ارکان جامعه قابل روئیت است. جهان بینی حاکمیت دینی در ذهن شهروندان ایرانی ریزش کرده و در تمام خاورمیانه به ضد ارزش تبدیل شده است.
جمهوری اسلامی هیچ دستاورد و یا کارنامه موفقی نمی‌تواند به مردم ارائه کند و در چنگال مشکلات خودساخته گرفتار است. دستگاه امنیتی – اطلاعاتی آن هم بشدت آسیب پذیر شده و نفوذ اطلاعاتی کشورهای رقیب جمهوری اسلامی که منجر به تعویض بالاترین مهره آن طائب شد، حکایت از وخامت بیشتر اوضاع می کند. در چنین بحران هویتی و امنیتی که موجودیت این نظام را تهدید می کند تنها کاری که از دست ارگانهای عریض و طویل سرکوب برمی‌آید، پناه بردن به پروپاگاندای دروغین از حملات دشمن و تهیه سناریوها و روایت های ساختگی برای انحراف افکار عمومی ، توجیه ناکارآمدی و دشمن انگاری و وارونه جلوه دادن شکست های مفتضحانه به عنوان پیروزی دستگاه های اطلاعاتی ناکارآمد است . هدف اصلی این دستگاه تبلیغاتی دروغین، سرپوش گذاشتن بر ضعف های خود نظام و تخریب اپوزیسیون برای جلوگیری از برآمد یک آلترناتیو توانمند است.
بازداشت وسع و گسترده فعالان مدنی، کنشگران سیاسی، تهدید و ایجاد فشار بر سلبریتی های هنری و ورزشی، و مادران داغدار به بهانه واهی تهدید علیه امنیت ملی و ارتباط با اسرائیل، و گروگان گیری شهروندان کشورهای اروپایی و ایرانی های دوتابعیتی، در راستای اهداف فوق و تنها هنری است که حکومت اسلامی دارد.
راه انداختن شو حجاب و عفاف و برخوردهای داعشی با زنان ایران توسط اوباشان نهی از منکر و ماموران لباس شخصی و محروم کردن آنان از خدمات اجتماعی به بهانه بدحجابی، آن هم در کشوری که فقر و فحشای اسلامی بیداد میکند، هم نمایشگر همان بحران هویت حکومت اسلامی و بیانگر چهره واقعی طالبان شیعی است. برخوردی که با سپیده رشنو کردند، چیزی نیست جز حقارت رژیم اسلامی در مقابل ایستادگی زنان ایرانی.
تشکیل و بسیج ارتش سایبری در فضای مجازی برای شکار فعالین این حوزه و دستگیری و بازداشت آنان، ساختن سریال های امنیتی، و اعتراف گیری زیر شکنجه هم حلقه دیگری از زنجیره دستگاه پروپاگاندا و سناریو سازی رژیم اسلامی است. راه اندازی اتاق هایی در کلاب هاوس بر اساس سناریوهای وزارت اطلاعات توسط عوامل مستقیم و غیر مستقیم امنیتی برای حمله به اپوزیسیون و تخریب آنان بخش دیگری از همین پروژه نخ نمای رژیم اسلامی برای بقا است. حمله به احزاب و شخصیت های سیاسی و تلاش برای بازداشت و ترور فعالین آنها نیز که اخیرا گسترش یافته، بعد دیگر همین ماجراست. نمونه اخیر بازداشت چهار نفر از هواداران حزب کومله تحت عنوان گروه تروریستی وابسته به رژیم صهیونیستی با اتهامات واهی هم یکی دیگر از سناریوهای نخ نمای رژیم اسلامی برای توجیه ضعف های خود و زمینه سازی برای سرکوب این نیروهاست.
شورای گذار ضمن محکوم کردن همه این اقدامات، به همه نیروهای اپوزیسیون و کنشگران سیاسی و مدنی هشدار می دهد که به ابعاد مختلف دستگاه پروپاگاندا و تبلیغاتی رژیم اسلامی توجه داشته و آنرا افشا کنند. اتحاد عمل مشترک در این عرصه علی رغم اختلافات نظری از ملزومات گذار از جمهوری اسامی و مبارزه برای استقرار دموکراسی در ایران آینده است.
جمهوری اسلامی در میان بحران های متعدد محاصره شده است و قادر نخواهد بود اراده ملی شهروندان ایرانی برای انتخاب یک زندگی بهتر را آز آنان بگیرد.هیچ رژیمی با سرکوب و دستگاه تبلیغاتی نتوانسته است ماندگار شود. هیتلر و استالین و صدام حسین، بایستی آینه عبرت نیروهای انتظامی و سرکوب این نظام مافیایی باشند و هرچه زودتر راه خود را از آقای خامنه ای و فرقه او جدا کنند و در کنار مردم ایران بایستند.
حاکمیت اسلامی پشت به تاریخ ایستاده است و آینده ای ندارد. این حکومت با فرافکنی و گریز از مشکلات، توسط بحران ساختاری خود از پای در خواهد آمد. این وظیفه همه نیروهای دموکراسی خواه است که با درایت و عقلانیت بتوانند در کنار هم و با کمک مقاومت مدنی ایران پروسه فروپاشی را به بهترین وجه مدیریت کنند و چهره یک اپوزیسیون توانمند و قابل اعتماد را به مردم ایران نشان بدهند.
دبیرخانه شورای مدیریت گذار
۱۳ اوت ۲۰۲۲
