جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

پیام سازمان راه کارگر به مناسبت آغاز سال ۲۰۲۰ میلادی

سال ۲۰۱۹ را پشت سر گذاشتیم، سالی که شاهد اعتصابات، تظاهرات، شورش یا انقلابهای توده ای همزمان و یا پشت سر هم  در الجزایر، سودان، شیلی، اکوادر، لبنان، عراق، ایران، کلمبیا، هنگ کنگ، کاتالونیا (در اسپانیا)، گینه و فرانسه بودیم. سالی که شبح اعتراض بر فراز سر چهار قاره در حرکت بود. هر چند موج اعتراضات و شورش و یا قیام های توده ای در جهان هماهنگ نبوده، اما همه آنها ریشه های عمیق تر و طولانی مدتی دارند.

سال ۲۰۱۹ نه تنها شاهد ادامه اعتراضات کارگران، بازنشستگان، معلمین ، دانشجویان ، زنان، با رو آمدن شعار ” نان، کار، آزادی، اداره شورائی” بودیم، بلکه سالی است که در تاریخ مردمان ایران با قیام پرشور آبان ماه کارگران، زحمتکشان، به حاشیه رانده شدگان علیه تبعیض، نابرابری، فقر، ظلم و ستم و چهل سال حاکمیت جهنمی استبداد مذهبی سرمایه داری به ثبت خواهد رسید.  مردم به جان آمده از سیاستهای رژیم سرمایه داری مذهبی، با اعلان گران کردن بنزین به خیابانها آمدند، تظاهرات بلافاصله به شورش و قیام علیه کل سیستم تبدیل شد، مردم با به آتش کشیدن سمبل های قدرت رژیم همچون مراکز مذهبی و بانکها، خشم و اعتراض عمیق خود را از شرایط موجود، از بیکاری، فلاکت، بی حقوقی مطلق، گرانی، تورم، آپارتاید جنسیتی و حکومت دینی و…نشان دادند. جمهوری اسلامی با قطع اینترنت به مدت یک هفته و در سکوت نسبی رسانه های عمده بین المللی به کشتار وحشیانه و فاشیستی دست زده است که به تدریج ابعاد هولناک این جنایات داعشیان شیعه، روز به روز آشکارتر میشود. صرف نظر از پیآمد بلافاصله آن، این اعتراضات برگ تازه ای در مبارزه طبقاتی در ایران گشود. مبارزه هنوز تمام نشده است. این انفجار توده ای سر ایستادن ندارد. مطالبات مردم بر سر جایش است و عکس العمل مردم پس از سرکوب خشن از شوک و غیر قابل باور بودن به خشم تبدیل شده است. این خشم راه خروج خود را باز خواهد کرد. وقت آن است که با آموختن از تجربیات به وظیفه فوری سازماندهی در کارخانه، محل کار،  محلات، کوی  و برزن بپردازیم ، متشکل، سازمان یافته و متحد با ترکیب اشکال گوناگون اعتصاب، اعتراض، تظاهرات این رژیم و همراه با آن سیستم سرمایه داری که ریشه همه پوسیدگی و تباهی است را بر اندازیم.

در همسایگی ما در عراق همچنین چندین موج اعتراضات که از مناطق شیعه نشین آغاز شد تمامی دستگاه سیاسی عراق را به لرزه در آورد. از اول اکتبر اعتراض عظیم و رادیکالی سراسر کشور را در برگرفت این بار از بغداد شروع شد که سریعا به سراسر کشور سرایت کرد. در ۱۹ آذر میلیونها نفر در یک اعتراض سراسری در سراسر کشور راهپیمایی کردند. تظاهرکنندگان خواهان برکناری تمامی سیاستمداران و محاکمه آنان و تغییر اساسی در سیستم اداره کشور، عدم دخالت جمهوری اسلامی و سایر قدرتهای خارجی، از بین بردن سیستم فرقه ای، قومی، مذهبی و انجلال نیروهای شبه نظامی حشد الشعبی شده اند. بیش از شانزده سال اشغال و جنگ، ریاضت اقتصادی، چپاول و غارت و فساد وسیع، به فربه شدن ثروتمندان و فقیرتر شدن مردم، نابرابریهای عظیم، خرابی و ویرانی خدمات اولیه ، بی آینده گی جوانان انجامیده است که به یک انفجار عمومی تبدیل شده است.

در لبنان  کشوری که کمتر از شش میلیون نفر جمعیت دارد، دو میلیون به خیابانها ریختند. اعتراض با افزایش مالیات بر “واتس آپ” شروع شد و به سرعت به خواست لغو کامل سیستم فرقه ای، برکناری تمامی سیاستمداران ، مبارزه با فساد و سایر خواستهای اجتماعی گسترش یافت. تظاهر کنندگان به ایجاد سنگرها و راه بندان پرداختند و جنبش توده ای عظیم نخست وزیر را وادار به استعفا کرد. تظاهر کنندگان که در لبنان فراخوان انقلاب داده اند خواهان پایان دادن به فساد و فقر و برکناری دولت، تغییر سیستم و ایجاد سیستم جدید سیاسی هستند. در لبنان و عراق اعتراضات قدرتمند به برکناری  نخست وزیر ها تنها چند هفته پس از اعتراضات منجر شد. رژیم های ارتجاعی سالها با تقسیم فرقه ای جامعه، مبارزه طبقاتی را به حاشیه برده بودند. اما این تاکتیک دیگر کارائی ندارد. جنبش تضادهای طبقاتی را به جلو صحنه آورده است. خواستها در خیابان، کار، تحصیلات، سیستم سلامتی عمومی و خدمات شهری و خاتمه دادن به دزدی های رسوا و فساد در بالا است.

در تونس امواج اعتراضات توده ای پشت سرهم کشور را به لرزه درآورد. در الجزایر جنبش اعتراضی “بوتفلیقه” بیمار و کل رژیم از بالا تا پائین را به لرزه در آورد.  در سودان جنبش توده ای با ظرفیت بالای انقلابی را مشاهده کردیم که شجاعت و مصمم بودن جوانان بویژه زنان سودانی بطور واقعی الهام بخش بود. طبقه کارگر سودان با به چالش کشیدن رژیم و اقدام به اعتصاب عمومی به صحنه آمد. همین مساله در مورد الجزایر نیز صدق میکند. جنبش توده ای در سودان و الجزایر  دیکتاتور های قدرتمند را به زیر کشیدند.

موج اعتراضات در شیلی ابتدا از افزایش کرایه مترو توسط دانش آموزان و دانش جویان شروع شد، اما پس از شروع، بلافاصله به جنبشی سراسری که کل رژیم و نظام اقتصادی سرمایه داری را نشانه میگیرد تبدیل شد. مردم شیلی به جان آمده از سیاستهای نئولیبرالیستی غارت گرانه ریاضت اقتصادی دولت ” پینرا” که در سال   2017 فقط با رای ۲۷ در صد بر روی کار آمده بود به خیابانها ریختند. دولت، خیابانها را میلیتاریزه  کرد و برای اولین بار پس از کودتای سال ۱۹۷۳ دیکتاتوری پینوشه ، دولت شیلی حکومت نظامی اعلام کرد که به انفجار خشم مردم منجر شد. اما نه حکومت نظامی، نه سرکوب وحشیانه، نه شکنجه و نه قولهای دروغین جلو جنبش را که مشخصات قیام را دارد، نگرفته است. در ۲۵ اکتبر بیش از یک میلیون نفر در پایتخت و مجموعا ۲ میلیون در سراسر کشور تظاهرات کردند. پیش از شیلی، شورش مشابه ای در اکوادرعلیه رئیس جمهور ” لناین مورونو” و بر علیه اقدام وی برای حذف سوبسید سوخت که بعنوان بخشی از بسته ریاضت اقتصادی توسط  صندوق بین المللی پول تجویز شده بود، شروع شد.

در ۲۱ نوامبر کلمبیا هم به موج اعتراضات انقلابی در کشورهای آمریکای لاتین پیوست و اعتصاب عمومی قدرتمندی کلمبیا را فلج کرد. این اعتراضات در کشوری روی میدهد که سنگر ارتجاعی ترین دولتهای دست راستی می باشد. دولت “ایوان دویک”  بسته ریاضتی را که شامل تغییر قانون کار، دستبرد به صندوق بازنشستگان و کاهش شدید بودجه آموزشی بود پیشنهاد کرد که سبب خشم مردم گردید. این اعتصاب یکی از بزرگترین اعتصابات تاریخ کلمبیا از سال ۱۹۷۷ به بعد بوده است، تظاهرات توده ای در هر گوشه کلمبیا در جریان است.  فراخوان برای اعتصاب عمومی از طرف تشکل های چپ، اتحادیه ها و اجتماعات کارگری داده شده بود. پاسخی که به این فراخوان داده شد بسیار بیشتر از آن چیزی بود که فراخوان دهندگان انتظار داشتند. این انفجار خشم مردم را نشان میدهد که نتیجه انباشته شدن نارضایتی از دهه ها استثمار و خشونت است.  سالها خشونت و سرکوب سیاسی، خشونت علیه آسیب پذیرترینها، کاهش بودجه آموزشی، تخریب محیط زیست،  کاهش دستمزد جوانان، افزایش قاچاق مواد مخدر و مافیای مرتبط با آن، کشتن رهبران جنبشها و کشتار کودکان تحت عنوان چریک و… سبب انباشته شدن خشم مردم گردید.

درهنگ کنگ پنج ماه نبرد خیابانی میان پلیس و تظاهر کنندگان مخالف دخالتهای ضددمکراتیک دولت مرکزی چین در جریان است. در فرانسه اعتصابات عظیم و پر قدرت سراسری و تظاهرات میلیونی در مخالفت با تغییر قانون بازنشستگی  که افزایش سن بازنشستگی و کاهش حقوق بازنشستگی را به دنبال دارد، کل کشور را فلج کرد. در اسپانیا در پاسخ به زندان انداختن طرفداران استقلال کاتالونیا؛ شاهد اعتصاب عمومی و تظاهرات های توده ای در این منطقه بودیم.

 اولین اعتصاب اقلیمی جهانی در سال ۲۰۱۹  با پیوستن کارگران به دانش آموزان بوقوع پیوست که در سراسر جهان  بیش از ۷ میلیون نفر اعتصاب و تظاهرات کردند. و یکماه بعد شاهد “شورش جهانی علیه انقراض کره زمین” در بیش از ۶۰ کشور را شاهد بودیم که کانون آن در لندن بود و مرکز لندن را برای دستکم یک هفته به تعطیلی کشاند. اعتصابات اخیر برای حفظ محیط زیست،  بسوی اقدام توده ای جمعی به اشکال راهپیمایی و یا کمپ های اعتراضی روی آورده است. بویژه فراخوان دانش آموزان از کارگران برای پیوستن به آنان، تاکتیک رادیکالی است که سیاست طبقاتی را نشانه گرفته است. شعار مشخص در این اعتراضات ” تغییر سیستم نه تغییر آب و هوا” بود.

در مجموع این شواهد نشان میدهند که وارد دوره ای از مبارزات جهانی شده ایم، هر چند این یک جنبش هماهنگ شده نیست، و هر کدام ویژه گیهای خود را دارد در بسیاری موارد، جرقه این جنبشها عوامل مشترکی بوده است، اما با نگاهی عمیق تر روند عمومی دراز مدتی که این اعتراضات را بوجود آورده است را در می یابیم. واقعیت این است از یکسو وزن عظیم و قدرت طبقه کارگر جهانی برای ما روشن می شود. برای اولین بار در تاریخ بشر بیشترین جمعیت در محیط شهری زندگی میکنند و اکثرا کارگر مزدی هستند. در بسیاری از مبارزات اخیر، اعتصاب  که مهمترین وسیله بیان قدرت جمعی کارگران می باشد، رل مهمی داشته است. در کلمبیا در طی دو هفته شاهد سه اعتصاب عمومی بوده است. گزارش اخیر سازمان جهانی کار نشان میدهد که تعداد نیروی کار اکنون به ۳٫۵ میلیارد کارگر رسیده است. از زمان ثبت آمار نیروی کار تا کنون این بزرگترین رقم کارگران در جهان است. بر اساس ارزیابی های سازمان جهانی کار بیشتر این ۳٫۵ میلیارد کارگر در عدم رفاه مادی، فقدان امنیت اقتصادی و فرصت های برابری که برای رشد انسان لازم است به سر می برند. داشتن شغل، همواره یک زندگی مناسب را تضمین نمیکند. بسیاری از کارگران مجبورند به کارهائی که ( انعطاف پذیر نامیده میشوند) با دستمزد پائین، بدون مزایا، بدون دسترسی به حمایتهای اجتماعی و حقوقی به کار بپردازند. در حالی که نیمی از نیروی جهانی کار کارگران دستمزد بگیر هستند، دو میلیارد کارگر یعنی ۶۱ در صد  کارگران در بخشهای غیر رسمی کار میکنند. آمار رسمی سازمان ملل نشان میدهد حدود ۸۲۰ میلیون نفر در گرسنگی به سر می برند در حالی که دو میلیارد نفر امنیت غذایی ندارند. این آمار رو به افزایش می باشد. این کارگران هستند که عمدتا در گرسنگی به سر می برند.

 از سوی دیگر شاهد شدت یافتن و عریان شدن بحران عمومی و فراگیر نظام سرمایه داری جهانی هستیم که نه تنها جامعه انسانی را به سوی بربریت میراند، بلکه حتی فراتر دور نمای نابودی محیط زیست و موجودیت تبار انسانی را در چشم انداز همگانی قرار داده است. نئولیبرالیسم از طریق تعرض به موقعیت زندگی مزد و حقوق بگیران، خصوص سازی، درهم شکستن تشکل های کارگری، سبب سقوط سطح زندگی اکثریت کارگران از یکسو و انباشت ثروت از  سوی دیگر شده است.

سیستم سرمایه داری میلیونها انسان را به بردگان مدرن تبدیل کرده است. در مطالعه ای تحقیقاتی در “انستیتو تحقیقات اجتماعی سه قاره” که بر پایه شالوده های تجزیه و تحلیل مارکس در رابطه با سطح استثمار(که نشان دهنده میزان تولید ارزش اضافی توسط کارگران در روند تولید میباشد)  در مورد کارگران تولید کننده آیفون یازده انجام گرفته، نشان میدهد که کارگران آیفون در زمان ما بطور حیرت انگیزی، بیست و چهار بار بیش از کارگران نساجی های انگلستان در قرن نوزدهم استثمار می شوند. و این بردگی مدرن در سرمایه داری نئولیبرالیسم است. بردگان به پا خاسته اند و سرمایه داری جهانی که در بحرانی همه جانبه گیر کرده است راه حلی برای خروج از بحران ندارد. بشریت بار دیگر در برابر این پرسش قرار پرفته است: سوسیالیسم یا بربریت؟!

به امید تداوم و رشد بیشتر جنبش های اجتماعی و به امید همبستگی و اتحاد کارگران و زحمتکشان سراسر جهان برای ساختن دنیائی بدون تبعیض، فقر و نابرابری، سال نو میلادی را شادباش می گوئیم. دنیای دیگری ممکن است.

زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم

نابود باد نابرابری، فقر و تبعیض

کمیته مرکزی سازمان راه کارگر

۲۸ دسامبر ۲۰۱۹

https://akhbar-rooz.com/?p=16690 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x