فوران خیزش سراسری با نام رمز ژینا امینی، همراه با خشمبار بودن قتل حکومتی ژینا، نشاندهندهی وجود پتانسیل و خواستهای انباشته شده و تاریخی درسراسر جغرافیای ایران است. آتشفشان نهفته در زیر پوست شهرها، موجوار و غرشکنان صدای مبارزات پاسخ ناگرفته از مشروطه تا بهمن ۵۷ و از بهمن تا این ۴۴ سالهی اخیر است.
این موج کوبنده، سدها را درهم می شکند و جاری شده است تا خیابانها را تسخیر کند و نگهدارد. این جهش، بیانگر یک واکنش طبیعی در برابر ستم تاریخی و طبقاتی است. اینبرآمد انقلابی، واکنش جامعهای است که دیگر نمیخواهد زیر ستم بماند. این طغیان، ارادهی زنان و جوانان و همهی انسانهاییاست که به پاخاستهاند تا به ویرانسازیها و نابودی یک سدهی گذشته که در این ۴۴ ساله ویرانگرتر از قرنها بوده است پایان دهند. این فوران، گویی به یک شعله نیاز داشت، که در شامگاه ۲۵ جمعه شهریور، با اعلام جانباختن ژینا، تندروار در آسمان ایران و جهان پژواک یافت و اینگونه جامعه با فراخوان یک خیزش اجتماعی روبرو شد.
فریاد قتل حکومتی ژینا در تهران، در برابر بیمارستان کسری، خشم در آستانهی انفجار را در یک شوک به خیزش فراخواند. قتل تراژیک دختر زاگرس از کردستان، به جای سوگواری، سرود رزم شد و خوشههای خشم زنان را بیش از همه آتشبار ساخت. خشم و خیزش در کردستان فوران گرفت، از دامنههای زاگرس کردستان تا دامنههای الوند و البرز تهران و از تهران تا دنا و دراک فارس و بویراحمد و کرانههای خزر و ارس و خلیج فارس، تمامی چهارگوشه جغرافیای ایران، شهرها و روستاها را فراگرفت، و مردمان زیر ستم را به قیام فراخواند.
معلمان عدالت خواه
یکشنبه ۳ مهر ماه