سايت سياسی - خبری چپ - تريبون آزاد

عدوی تو نیستم من، انکار توام – بهروز علی یاری

– این هنوز یک جنگ طبقاتی نیست. این بیشتر یک جنگ فرهنگی است. جنگی است بین سنت و مدرنیته. این جنگ بین هواداران مادون سرمایه داری است با مظاهر فرهنگ لیبرالیستی بورژوایی البته در شکلی خام.

– وقتی در سال ۵۷ روحانیت موفق شد توده ی خود را در جمع روستاییان، مهاجرین و حاشیه نشینان شهری بیابد و آنها را متشکل کند، توانست برای چندمین بار در تاریخ ۱۵۰ ساله ی اخیر بار دیگر جنبش دموکراسی خواهی و ترقی خواهانه ی مردم ایران را سرکوب کند و بر ایران غلبه گردد. هم اینک مردم و عمدتآ طبقه ی متوسطه ایران با شعار “ایران را پس میگیریم” در تلاش است که دموکراسی خواهی اش را در قالب حقوق زنان، حقوق اقوام و دیگر حقوق اجتماعی….بالاخره بر کرسی سیاسی، اجتماعی کشور بنشاند و ایران را پس بگیرد.

اگرچه حاکمیت اسلامی توانسته در این دوران چهل و چند ساله با نگاهی واپس گرایانه بر دور ایران حصاری بکشد و آن را از تمامی ارتباطات با جامعه جهانی به خصوص در حوزه ی اقتصاد جدا سازد تا بر غارت منابع ملی و مالی تسلط یابد، اما به نظر می رسد این دوران طلایی غارت و سرکوب رو به افول است. اکنون در یک سوی این جنگ، طبقه متوسط با طیف های گوناگونش قرار دارد و در سوی دیگر حاکمیت و توده ی واپس گرایش سنگرگرفته است که تلاش می کند به هیچ روی از سر سفره قدرت و ثروت کنار ننشیند. اما بقیه کجا هستند؟

از آنجا که طبقه کارگر ایران متشکل نیست و سازمان های مستقل خود را ندارد هنوز به روشنی در این جنگ حضور نیافته است. اگرچه فرزندان کارگران عمدتآ در صف معترضین هستند اما کارگران به عنوان یک طبقه هنوز تصمیم واضحی نگرفته اند. یعنی هنوز به عنوان طبقه در کنار طبقه متوسط نایستاده اما (در مشاهدات میدانی) قطعآ در مقابلش هم قرار ندارد. از سوی دیگر موافقین حاکمیت نیز با بهم پاشیدگی و شناوری طبقات در ایران، از جمع طبقاتی مشخصی پیروی نمی کنند. از حاشیه نشینان تا بخش های وابسته ی اقتصادی در طبقه ی متوسط، بازاریان سنتی ثروتمند تا حکومتیان مرفه و نظامیان مقتدر در این جمع یافت می شوند.

– از سویی دیگر به نظر می رسد همان گونه که تمامی طبقات و بخصوص نیروهای درگیر مردمی نگاهی به واکنش های جهانی و به خصوص آمریکا به این اعتراضات دارند، حاکمیت نیز به شدت متاثر از رفتار جامعه ی جهانی است و این در نوع سرکوبش مشهود است. از این منظر شکل بندی های آتی و حضور دیگر طبقات در جمع معترضین به این عامل نیز وابسته است. فشار افکار عمومی جهانی بی تاثیر بر رفتار دول غربی نیست اما همواره آنها نشان داده اند که از تمامی عوامل برای پیشبرد اعمال سیاست های خود در جهت منافع ملی شان سود جسته اند که این خود گاه به نفع مردم ها و گاه به ضرر آنها بوده است و در این مورد مشخص اگر نشانه هایی حاکی از حمایت های عملی در جهت تشکیل اپوزیسیون داخل و خارج یا فشار هایی واضح (و نه در حد حرف و تحریم اشخاص) بر حاکمیت به منظور جلوگیری از سرکوب مشاهده گردید می توان امیدوار بود که غرب سمت مردم را انتخاب کرده است و برای دفاع از حقوق دموکراتیک پای می فشرد وگرنه بوی تعفن معامله ای دیگر بخصوص در زمینه ی هسته ای و قربانی کردن ارزش های دموکراتیک به زودی بر خواهد خواست و این در دستگیری های گسترده و سرکوب عریان تر مشهود می گردد.

– اینک این جنگ در خیابان های کشور، شروع واضحی از یک خیزش دموکراتیک در شکلی جنینی است. پیروزی یا شکست در این جنگ قطعآ به توازن کمی (تعداد شرکت کنندگان) و کیفی (متشکل بودن) قوا در بین نیروهای داخلی دو طرف باز می گردد. اتفاقی که اینبار با حضور بی نظیر زنان و جوانان رقم خورده اما به وضوح از نظر کمی و کیفی برای یک پیروزی استراتژیک هنوز ناکافی است اما به هر حال چیزی که دیگر جمع پذیر نیست جمع این ضدین است، جمع فرهنگ و سیاستی واپس گرا و قرون وسطایی در قالب اندیشه ی اسلامی با فرهنگی مدرن و رو به آینده. از این رو، باید معترضین بگویند: عدوی تو نیستم من، انکار توام.

مهر ۱۴۰۱

https://akhbar-rooz.com/?p=170697 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کیا
کیا
1 سال قبل

ججالب بود.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x