پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳

پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳

جنبش و یا بزودی شاید انقلاب “برای…” و نقش چپ – آزاده شکوهی

یک موقعیت استثنایی برای حضور چپ فراهم شده، باید تیزهوشانه موقعیت را دریابیم و در جهت پیوند دادن این پلاتفرم با جنبش چپ حرکت کنیم. اگر چپ سوسیالیست – فمینیست دموکراسی خواه بتواند حول این پلاتفرم خودش را سازماندهی کند آنگاه توان و قدرت وارد شدن در ائتلافات بزرگ را خواهد داشت. ائتلافات موقتی و موضعی. مثلا ائتلاف تا سرنگونی، ائتلاف از سرنگونی تا تشکیل مجلس موسسان و ائتلافات بعدی بر حسب شرایط و موقعیت‌ها

امروز بیست‌ و سه روز از آغاز مبارزات مردم در ایران می‌گذرد. مقاله حاضر بررسی موجز و تحلیلی است از شرایط موجود و نقش چپ. 

تاریخ روند داده ها را رقم می‌زند. داده های امروز ما چیست؟ 

* راه اندازان این جنبش نوجوانان و جوانان متولد دهه‌های هفتاد و هشتاد هستند. نسلی با ویژگی های خاص خود. بزرگ شده با اینترنت و آموزش های مدرنیته. نسلی که به همت چپ داخل کشور انواع کتاب‌های فلسفی، جامعه شناسی، سیاسی و… را به زبان فارسی برای خواندن در دسترس داشته و باز هم به همت فعالین داخل با هنر تشکل و سازماندهی آشنا شده است. 

* با یک جنبش فمینیستی روبرو هستیم. جنبش فمینیستی که به قول ژیژک در نوع خود بی‌نظیر است چون مردان را هم در  برمی‌گیرد و آنها را حذف نمی‌کند.  جنبشی که شعار زن، زندگی، آزادی را به شعار محوری خود تبدیل کرده است. 

* با این واقعیت روبرو هستیم که شمار اعتصابات، خیزش ها و تظاهرات به طور روزمره در حال بالا رفتن است. دیروز شنبه اوج تاکنونی این جنبش را در تمامی شهرهای ایران شاهد بودیم. 

* شاهد تداوم حضور در خیابان و دادن شعارهایی همچون “تا انقلاب نکردیم به خونه بر نگردیم” هستیم. مردم روزها در خیابان هستند و شب ها روی پشت بام ها. مبارزان شب گذشته تا پاسی از شب سنگر خیابان را آگاهانه پاسداری کردند. 

* با نسلی آگاه و هوشیار روبرو هستیم. کیفیت شعارها نشان از آگاهی این نسل دارد. شعارهایی همچون “کارگر دانشجو اتحاد، اتحاد” یا “فقر و فساد و بیداد مرگ بر این استبداد” و البته “زن، زندگی ، آزادی”. 

* شاهد آن هستیم که سلبریتی ها در سطح ایران و جهان از این جنبش حمایت میکنند. حمایت سلبریتی ها به هر چه بیشتر پخش شدن خبرها و در نتیجه جلب حمایت داخلی و بین‌المللی کمک می‌کند. 

* همچنین شاهد حمایت تمامی احزاب مترقی و چپ، اتحادیه های کارگری، معلمان، هنرمندان، وکلا و… در سرتاسر جهان از این جنبش هستیم  که باز موجب جلب حمایت بین المللی از سوی طیف متفاوتی می‌شود. 

* این جنبش و مبارزات مردم ایران که به سوی انقلاب می‌رود نه تنها در خاورمیانه بلکه در تمامی جهان نور امید تابانده است. در دنیای افسرده و سر خورده از هجوم خشونت بار سرمایه داری نئولیبرال این جنبش همچون جنبش سال‌های شصت و هفتاد در آمریکای لاتین با خود امید به تغییر آورده است.

ظرفیت این جنبش چه اندازه است؟ 

کارآیند بودن هر جنبشی متکی به ظرفیتش است. ظرفیت این جنبش در نیروی عظیم نوجوانان و جوانان تازه  نفس، در همپیوندی با ملیت ها و قوم‌های ساکن ایران و در پیوند عمیق‌ با فمینیسم و خواسته‌ های جنبش زنان است. ظرفیت این جنبش همچنین در آن است که روشن ساخت امروز دیگر اکثریت عظیم مردم ایران جمهوری اسلامی را نمی خواهند و امروز تنها شعار سرنگونی است که اعتبار دارد. 

نقاط ضعف جنبش کدام است؟ 

در شرایط کنونی (این شرایط می‌تواند دقیقه ای تغییر کند) پاشنه آشیل این جنبش دو مورد است. 

اول: عدم حضور و حمایت گسترده آن صد هزار نفری که باید پای در خیابان بگذارند. همراهی اعتصاب کنندگان صنایع بزرگ مثل نفت و ذوب آهن و… 

دوم: خلأ رهبری. منظور ​از رهبری یک بزرگ آقای از فرنگ وارد شده نیست. رهبری یعنی یک رهبری جمعی با حضور فعالین مدنی، حقوق بشری، فعالین زنان، محیط زیست، فعالین تشکلات کارگری، معلمان و ملیت‌های ساکن ایران. همگی از داخل کشور. 

نقش چپ 

اینجاست که به نقش چپ می‌رسیم. منظور من از چپ آن بخش از چپ است که به سوسیالیسم، فمینیسم و دموکراسی عمیقا باور دارد. چپ سوسیالیست-فمینیست دموکراسی خواه امروز می‌تواند و باید با تمامی قدرت به میدان آید زیرا پلاتفرم این جنبش که در ترانه شروین (که بر اساس توییت‌های مردم ساخته و اجرا شده) فرمول بندی شده، پلاتفرم چپ است. شروین می‌خواند مغزهای پوسیده چپ می‌گوید جمهوری سکولار، شروین می‌خواند “ولیعصر و درخت های فرسوده” چپ می‌گوید یک سیاست درست برای حفظ محیط زیست، شروین می خواند “شرمندگی برای بی پولی” چپ می گوید نظامی مبتنی بر برابری و تامین اجتماعی و عدالت، شروین می‌خواند “کودک افغانی، دختری که آرزو داشت پسر بود” چپ می‌گوید رفع تبعیض از همه شهروندان‌ به دلایل قومی، ملیتی، جنسی، جنسیتی و… و شروین می‌خواند “آزادی” و چپ می گوید دمکراسی و حق آزادی بیان و تشکل. 

ترانه شروین که پلاتفرم سیاسی این جنبش شده است، پلاتفرم چپ است. هیچ حزب و جریان دست راستی و محافظه کاری نمی‌تواند به این پلاتفرم پاسخ مثبت بدهد و آن را تحقق بخشد. 

یک موقعیت استثنایی برای حضور چپ فراهم شده، باید تیزهوشانه موقعیت را دریابیم و در جهت پیوند دادن این پلاتفرم با جنبش چپ حرکت کنیم. اگر چپ سوسیالیست – فمینیست دموکراسی خواه بتواند حول این پلاتفرم خودش را سازماندهی کند آنگاه توان و قدرت وارد شدن در ائتلافات بزرگ را خواهد داشت. ائتلافات موقتی و موضعی. مثلا ائتلاف تا سرنگونی، ائتلاف از سرنگونی تا تشکیل مجلس موسسان و ائتلافات بعدی بر حسب شرایط و موقعیت‌ها. 

یک نکته مهم دیگر آنکه چپ سوسیالیست – فمینیست دموکراسی خواه باید بتواند رتوریک ایران دوستی را از سلطنت طلبان و رژیم چنجی ها باز پس گیرد. از تشکیل گروه ۵۳ نفر تا امروز این چپ بوده که برای آزادی و آبادی ایران بدور از شوینیسم فارس محور تلاش کرده است. ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود خون دل ها خورده ایم و باید این را با افتخار فریاد زنیم. 

آینده این جنبش به هر شکل ختم شود ما دیگر هرگز به دوران پیش از قتل مهسا (ژینا) امینی باز نخواهیم گشت. آنچه به دست آورده‌ایم اگر در کوتاه مدت به سرنگونی نیانجامد قطعا راه سرنگون کردن رژیم را هموار خواهد کرد. 

https://akhbar-rooz.com/?p=172850 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

7 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
بهمن صادق پور
بهمن صادق پور
1 سال قبل

قاله نوشته شده، به شکل واقعی از وضعیت ایران سخن گفته است. چپ سوسیالیست، فمنیست، دمکراسی خواه، مدت هاست که بویژه در میان جوانان چپ داخل کشور، وزن اصلی را دارد. چپ ورشکسته و غیر دمکراتیک “سوسیالیسم واقعا موجود” اکنون اصلا وزنی در میان نسل جدید ندارد. و چپ لیبرال که به بورژوازی جمهوریخواه آویزان شده است، دیگر چپ نیست. نقطه قوت چپ جوان جدید این است که مارکسیسم را از کتاب های کلاسیک ها خوانده اند نه همچون چپ دهه چهل و پنجاه با کتاب های رژه دبره یا رد تئوری بقا مارکسیست شده باشند و هیچ درکی از سوسیالیسم نداشته باشند امروز نظرات مارکس،  گرامشی و رزا لوکزامبورگ در میان این جوانان  جای ویژه ای دارد و آنها مارکسیسم مارکسی را از این طریق آموخته اند. از این رو نفی این واقعیت، بی انصافی در حق این جوانان دانش آموخته و با تجربه هست. درسوی دیگر در میان کارگران آگاه و معلمان آگاه که جنبش سندیکایی ایران را پایه ریزی و هدایت کرده اند، بدون چنین درکی نمی توانستیم شاهد این حد از سازمانیابی و نهاد سازی باشیم. دستگیری های گسترده از میان فعالان معلمان، کارگران و دانشجیان نشاندهنده نگرانی شدید نیروهای امنیتی رژیم از این نیروی آگاه و مسلح به ایدئولوژی دمکراسی خواهان و عدالت طلبانه است.

ترانه شروین نیز تمامی خواست های یک جنبش چپ متعقد به عدالت اجتماعی، برابر حقوقی زنان و مردان، حفاظت از محیط زیست و حقوق حیوانات، نگاه دمکراتیک به پناهجویان و کودکان کار و تمامی نخواستن های و خواستن ها را بیان کرده است. این که در بیت آخر آن به تاسی از علی کریمی شعار مرد، میهن ، آبادی را نیز آورده است، از وزن و اهمیت این سروده که به پرچم جنبش «زن زندگی، ازادی» تبدیل شده است نمی کاهد

نسیم
نسیم
1 سال قبل

نویسنده ادعا می کند که: “پلاتفرم این جنبش که در ترانه شروین (که بر اساس توییت‌های مردم ساخته و اجرا شده) فرمول بندی شده، پلاتفرم چپ است.”
اگر این پلاتفرم چپ است چرا از زبان چپ منتشر نشده؟ عین برخورد مسلمانان که بعد از هر اختراعی ثابت می کنند که این موضوع در قرآن هم آمده است! البته همیشه بعد از اختراع!
هر دو ایراد نویسنده هم ناوارد است: صدها هزار نفر یک روزه به خیابان نمی آیند چون یک روزه و همزمان به درک و نظر واحدی نمی رسند، خلاء رهبری هم نه واقعی است (چون جنبش دارد رهبری می شود) نه یک روزه کامل خواهد شد. منظور یک ۵۷ ای از عدم رهبری، عدم رهبری خود او بر جریان است. چرا نمی توانید موفقیت نسل های غیر خودتان را ببینید؟ همانطور که همه مقالات تان را یا با دروغ “در پی شکست انقلاب مشروطه” یا “در پی پیروزی انقلاب شکوهمند ۵۷″ شروع کرده اید.
ظاهرا” نسل ۵۷ ای (منظورم سن نیست) بنا دارد در مقابل هر آموزش و تجربه جدیدی مقاومت کند و برعکس یک سوسیال دموکرات مارکسی قالب های یکسانی برای همه عمر داشته باشد. وجدانا” بگویید این چپ از ۵۳ نفر تا امروز چه دستاوردی داشته و اکنون در کجا قرار دارد؟

کیا
کیا
1 سال قبل
پاسخ به  نسیم

عزیز دست آورش همینه که اکنون در خیابانهاست ، مبارزه برای آزادی و نفی دیکتاتوری.

ربیع
ربیع
1 سال قبل

جای بسی تأسف است که جنبشی در ایران راه افتاده که چپ ما فرسنگ ها از معترضین خیابانی آن دور است ، فقط رژیم با این اعتراضات و بافت جمعیتی آن غافلگیر نشد بلکه تمام اپوزیسیون بخصوص چپ هم غافلگیر شد خوشباورانه است که اگر فرهنگ این نوجوانان در خیابان را ،برآمده از آموزه چپ بدانیم . ما در ایران چپی که سوسیالیست، فمنیست و دموکراسی خواه باشد نداریم دردناک است اما واقعیت است . شعار : مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر ! شعار محوری و زیبائیست و شاید آخرین شانس ما که دوباره در چنبره استبداد گرفتار نشویم اما اون کلمه « رهبر» فقط شامل خامنه ای نخواهد بود بلکه تمام رهبران سازمان های قد و نیم قد که دهه ها بر صندلی رهبری حزبی تکیه زده و هزاران استعداد ناب را از سیاست و چپ دور کرده اند . این اعتراضات ، شورش طبقه متوسط شهری است در مقابل نابودی فرهنگ و ارزش های انسانی در جامعه ایران قد علم کرده است ، اگر چپ می خواهد همراه با اعتراضات شود و نقش تعیین کننده ای بازی نماید باید دغدغه های این طبقه را درک کند و از کرسی دانای کل خود پائین بیاید . در ترانه شروین که همچون پلات فرم جنبش از آن یاد شد ، جمله : مرد ، میهن ، آبادی هم هست ! که چپ دموکراسی خواه ما انرا نشانه ناسیونالیسم و مردسالاری می داند .

ایرج
ایرج
1 سال قبل
پاسخ به  ربیع

با سلام
نوشته اید: ما در ایران چپی که سوسیالیست، فمنیست و دموکراسی خواه باشد نداریم دردناک است اما واقعیت است
تعجبم میکنم و به عنوان یک مارکسیست از داخل ایران میگویم که دقیقا برعکس است و چپی داریم که اتفاقا بسیار هم سوسیالیست و فمینیست و طرفدار جنبش قومی و … است. از همین سایت اخبار روز بگیرید تا سایت نقد و نقد اقتصاد سیاسی و پروبلماتیکا و دموکراسی رادیکال و … تا سرخط نیوز و خیلی کانالهای دیگر همین طورند. چرا غلط میگویید.
هرچند خود من انتقادات زیادی به این چپ دارم و به طور مثال میتوانید به کتابچه چپ علیه کمونیسم، نوشته وحید اسدی مراجعه نمایید.
با تشکر

ربیع
ربیع
1 سال قبل
پاسخ به  ایرج

دوست عزیز آقای ایرج ،
بعد از بیش از ۱۵ کار رسانه ای و پوشش مسائل چپ و کارگری با سایت ها و منابعی که نوشته ای نااشنا نیستم ، در چم و خم چپ داخل ایران و جنبش کارگری و چپ دانشجویی در حد توانم آشنایی دارم . اما باز هم معتقدم چپی که دموکراسی را بدون اما و اگر پذیرفته باشد و لازمه فمنیست بودن را سوسیالیست بودن نداند نداریم .

کیا
کیا
1 سال قبل

این جنبش در مرحله اول علیه گشت ارشاد”داعش شیعه” است که بحق شعار اصلی اش ” زن زندگی آزادی” را از زنان کوبانی علیه داعش گرفته است و همچنان قوی تر میشود تا همه اقشار و طبقات را در بر گیرد .
منتظر طبقه پر توان کار تا همبستگی کامل می‌رود که آزادی و عدالت اجتماعی را به ارغوان بیاورد.
به امید آنروز ادامه خواهد یافت.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


7
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x