شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

طوفانی عظیم و تاکتیک های مرده حاکمیت! – خالد حاج محمدی

مردم آزادیخواه در ایران، جمهوری اسلامی را نمیخواهند! طبقه کارگر، زنان، جوانان معلم و بازنشسته و پرستار، دانشجو و نوجوانان، اقشار محروم جامعه، به هزار زبان و علنا در مقابل حاکمت اعلام کرده اند که این حکومت باید برود. بخش اعظم جامعه، بخشی که رفاه و آزادی و عدالت و سعادت مردم را میخواهد در طی بیش از چهار دهه جدال و مبارزه خود برای ابتدایی ترین حقوق انسانی، از آزادی بیان و تشکل تا آزادی پوشش و تجمع، تا دستمزدی مناسب و تامین زندگی انسانی، تا خواست تحصیل و طب رایگان، حقوق کودک و رسیدگی به محیط زیست و.. به این نتیجه رسیده است که تامین این حداقل ها در گرو رفتن این حکومت است. امروز همه جا در کوچه و خیابان، در محلات و میادین شهرها، در مراکز کارگری، در دانشگاه و صف زنان، مرگ بر جمهوری اسلامی در کنار خواست رفاه و آزادی زن تا آزادی و برابری، سر لوحه اصلی این اعتراضات به وسعت ایران است. 

جمهوری اسلامی درست زمانی که فشار جنبش اعتراضی، پایه های حاکمیت را به لرزه در آورده و کل ارتجاع از حاکم تا اپوزیسیون بورژوایی را ترسانده است، در تلاشی مذبوحانه و فریبکارانه برای برگرداندن عقربه های ساعت به عقب است. این کار را قبلتر حکومت پهلوی دیرهنگام کرد و به جایی نرسید و جمهوری اسلامی هم سرنوشت بهتری در انتظارش نیست. حکومت ایران هر روز به تاکتیک و ترفندی متوسل میشود، که نه تنها زمان را به عقب بر نمیگرداند، بعلاوه توده وسیعتری از مردم ایران را به این نتیجه میرساند که جز سرنگونی این حاکمیت راهی نیست. تاکتیکهای این مدت حکومت، تهدیدها و ترفندها، توطئه ها و نقشه های شوم و فریبکارانه آنها یکی پس از دیگری مرده متولد میشوند.

در این مدت ، مسئولین و مقامات حکومتی یکی پس از دیگری و هر کس به نامی و با زبانی به میدان آمد، عده ای رسما و عملا تهدید کردند، عده ای تلاش کردند منشا اعتراضات را “عناصری اغتشاشگر سر به دولتها” نام بگذارند، عده ای هم وعدهای بهبود و مقابله با فساد مالی و اداری را بانگ زدند و عده ای هم بدون نگاه به وقایع روزانه و اعتراضی در جامعه، با اعلام پایان “فتنه” و محاکمه روسای این اعتراضات، سعی کردند صفوف روحیه باخته حکومتیان و نیروهای خود را متحد کنند.

بر اساس رسانه های حکومتی ۲۲۷ نفر از نمایندگان مجلس خواهان حکم قصاص علیه معترضین شده اند!! حکم قصاصی که در چهار دهه حاکمیت جمهوری اسلامی جان هزارن انسان حق طلب و آزاده را گرفته است. نمایندگان فوق از سر استصال و درماندگی دارند شرارت و جنایت پیشگی خود در آخرین روزهای صدارت علیه مردم ایران را به نمایش میگذارند. این توحش و بربریت، سنگسار و اسید پاشی، ترور و آدم ربایی و احکام قصاص، اگر جمهوری اسلامی را نجات میداد، امروز این حاکمیت به این روز نمی افتاد. این افاضات نسنجیده و جنون آمیز، تنها حقانیت این اعتراضات و اینکه قدم اول برای هر نوع رفاه و بهبودی، سرنگونی است را تایید میکند. نمایندگان مجلس جمهوری اسلامی و همه مقامات لشکری و کشوری آن باید بدانند که اینگونه ادعاها تنها پرونده جنایت و توحش آنها را سنگین تر میکند و فردا در کوچه و خیابان و محله نمیتوانند از ترس مردم آفتابی شوند.

همزمان دولت و رئیس و مقامات مختلف آن رسیدگی به خواست بهبود اقتصادی را با افزایش درصد بسیار ناچیزی از حقوق اقلیت کوچکی از کارکنان دولت، نیروی انتظامی، بخشی از بازنشستگان و کارمندان را در بوق کرده اند که گویا با این اقدام جامعه ساکت خواهد شد!  و همزمان وعده ایجاد شغل و راه اندازی اقتصاد و مراکز تولیدی و خدماتی در مناطق محرومتر و قول اختصاص بودجه به این امر را اعلام کرده اند. وعده های حکومت و افزایش ناچیز در حقوق و مزایای مورد ادعای آنها حتی اگر عملی شود، علاوه بر اینکه تنها اقلیت بسیار ناچیزی از مزدبگیران این جامعه را شامل میشود بعلاوه این افزایش در مقابل تورم سرسام آور در جامعه که حکومت با چاپ بی رویه اسکناس جوابش را میدهد، حتی یک وعده نان خشک را هم به سفره اقشار پایین جامعه اضافه نمیکند. نه تنها این بعلاوه وضع درآمد طبقه کارگر و اکثریت جامعه هر روز وخیمتر میشود و در مقابل، فساد و دزدی و افزایش سرمایه اقلیتی بورژوا و سران و مقامات حکومتی هر روز بیش و بیشتر میشود، چیزی که مردم را به قیام علیه بالا کشانده است. وضع حاکمیت و اقتصاد آن ورشکسته تر از آن است که با این وعده ها و این اقدامات حقیرانه بتواند معضلات عظیم فاصله طبقاتی، فقر و گرسنگی، بیکاری و گرانی را، که دامن دهها میلیون انسان را گرفته، جوابگو باشد. بعلاوه مردم ایران نیک میدانند که همین را هم فشار وسیع پایین جامعه به آنها تحمیل کرده و این عقب نشینی ها را هر چند ناچیز به عنوان دستاورد خود نگاه میکند.

در این مدت و زیر فشار پایین و با هدف کنترل اعتراضات بارها اعلام شد که حاضرند صدای معترضین را بشنود، حاضرند به دانشگاهها بروند و صحبت کنند و میکروفون در اختیار هر مخالفی بگذارند و… این وعده هم پوچتر از آن بود که کسی برایش تره خرد کند. حکومتی که در کنار این ادعاها با تهدیدات روسای قوه قضائیه، فرماندهان سپاه، نمایندگان مجلس و نیروهای اطلاعاتی و بازپرسان و بازجوهایش، هر روز در گوشه ای جان کسی را میگیرند و خیابانها و محل کار و زندگی مردم را به پادگان تبدیل کرده، حاکمیتی که دهها هزار انسان را به جرم اعتراض در زندانها محبوس کرده است، این ادعاهایش بیش از اینکه گشایشی باشد، به عنوان حقه بازی ترجمه میشود. دستگاه حکومتی به بهانه های مختلف و با پرونده های از قبل آماده روزی دهها نفر را می رباید، نمایندگان و سخنگویان و دلسوزان اقشار مختلف مردم محروم، کسانی که مورد اعتماد آنها هستند را زندانی میکنند، سعی میکنند جامعه را به بهانه اعتراضات از انقلابیون و مدافعان آزادی و برابری پاک کنند، برای مردم معترض چنین حکومتی لیاقتی جز سرنگونی ندارد.

طبقه کارگر ایران، نسل جوان از دانشگاه و مدارس تا محلات شهرها، زنان و اقشار محروم جامعه، برای سرنگونی جمهوری اسلامی به میدان آمده اند. اقدامات حکومت، تهدید و وعده و توطئه های تفرقه افکنانه او در خوزستان و بلوچستان و کردستان، برای ایجاد نفاق مذهبی و قومی و…، اعدام و ترور و حمله به تجمعات مردم به نام داعش و گروههای آدم کش و… همگی در دوره های مختلف آزمایش خود را پس داده اند. مردم آزادیخواه با هوشیاری و چشمان باز به این اقدامات نگاه میکنند، صاحبان و مهندسین آنها را میشناسند و دست حکومت را رو کرده اند. مردمی که برای آزادی زن، برای برابری و جامعه ای آزاد و انسانی و برای بزیر کشیدن جمهوری اسلامی متحد و سراسری به میدان آمده اند، با این اقدامات راه خود را گم نخواهند کرد و فریب حکومت را نخواهند خورد.

طبقه کارگر و مردم آزادیخواه در این جدال به نیروی خود متکی اند. میدانند در این جهان جز طبقه کارگر و مردم متمدن و آزادیخواه جهان در میان حکومتها حامی ندارند و نمیخواهند هم داشته باشند. این مردم روی حمایت مردم مترقی در دنیا، روی حمایت سازمانها و نهادهای مدافع حق انسان، طبقه کارگر و جریانات چپ و آزادیخواه حساب میکنند و تا کنون هم به آنها متکی بوده اند. مردم آزادیخواه درایران نقش مخرب دولتهای مختلف بورژوایی از شرق تا غرب و از شما تا جنوب از آمریکا و اسرائیل و عربستان تا بقیه را به نام “دفاع از مردم” و در خدمت منافع خود و دفاع از انواع دولتها و نیروهای ارتجاعی را دیده اند. آنها تجربه عراق، سوریه، لیبی، افغانستان و بسیاری از کشورهای افریقایی و… ، و به خاک سیاه کشیدن زندگی صدها میلیون انسان را بدست همین دولتها در زندگی خود دیده اند. مردم ایران نقشه شوم جریانات راست را هم که به همین دولتها متکی اند میشاسند و تا هم اکنون هم دست رد به سینه آنها زده اند. این دولتها از جنس خود جمهوری اسلامی اند و ترفندهای جمهوری اسلامی علیه آزادیخواهان در ایران و منتسب کردن آنها به دولتهای آمریکا، انگلستان، اسرائیل و عربستان و.. که همگی در دشمنی با طبقه کارگر و مردم محروم دست کمی از حاکمین بر ایران ندارند، پرونده سازی های شنیعی است که هزار بار حکومت ایران بکار برده است و هر بار بیش از گذشته بی ابرو شده است.

نسل جوان دختر و پسر آگاه در جامعه ایران، فعالین آگاه اعتراضات مردم ایران، فعالین و کمونیستها در میان طبقه کارگر، در دانشگاه و محلات شهرها و در میان اقشار مختلف و محروم جامعه، هوشیارانه برای خنثی کردن این توطئه ها و همه دسیسه و نقشه های شوم حاکمیت جهت شقه شقه کردن صف متحد مردم آزادیخواه، میکوشند. این فعالین برای متحد ماندن و به هم بافتن صف میلیونی کارگر و اقشار محروم در همه جا میکوشند. آنها به این امر واقفند که باید در همه جا در محل کار و زندگی، در دانشگاه و مدارس و ادارات و… نهادها و سازمانهای توده ای را به عنوان ظرف اتحاد محرومان جامعه ایجاد کنند. آنها اگاهند به این حقیقت که نیروی دهها میلیونی کارگر و اقشار زحمتکش جامعه برای پیشروی و برای تامین ملزمات سرنگونی جمهوری اسلامی و برای تضمین جامعه ای آزاد و مرفه، باید به اشکال مختلف سازمان پیدا کند و متحد شود. امروز و در دل جدال کنونی با حاکمیت در همه جا برای اشکال مختلف سازمانیابی مردم آزادیخواه و خصوصا برای ایجاد نهاد و تشکلات کارگری و متحد کردن طبقه کارگر در سازمانهای خود میکوشند. این مهم از چشم جامعه از چشم کارگران و رهبران آگاه کارگری، از چشم ما کمونیستها و همه فعالین دلسوز جنبش زنان، جوانان و… پوشیده نیست. این دوره دوره سازمانیابی توده ای این نیروی عظیم است که اولین قدمهایش در این مسیر هم اکنون در حال برداشتن است. این صف به این حقیقت آگاه است که آنچه امروز در میدان است هنوز بخش کوچکی از نیروی عظیم جنبش آزادیخواهانه مردم ایران است. به این آگاه است زمانی که طبقه کارگر ایران از همه مراکز صنعتی و خدماتی، حمل و نقل و… دست به زنجیره ای از اعتصابات بزند هیچ فریاد رسی جمهوری اسلامی را نجات نخواهد داد و برای این مهم میکوشیم. همه ما به این اگاهیم که سرنگونی شما تنها قدمی در مسیری است که در مقابل جنبش ما است. سرنگونی شما پیش شرط تحولات انقلابی بعدی برای تضمین حاکمیت مردم محروم بر سرنوشت خود در شوراهای مردمی است. این مهم سکوی پرشی برای طبقه کارگر و همه کمونیستها و انقلابیون جامعه برای تامین ملزومات انقلاب کارگری است.

https://akhbar-rooz.com/?p=178953 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x