برای برون رفت از وضعیت کنونی، جمهوری اسلامی با حملە بە مراکز احزاب کردستان ایران، با تهدید عربستان سعودی، با انجام رزمایش نظامی و آزمایش موشک بالستیک جدید و مجموعە اقداماتی مشابە، به دنبال بە پا کردن جنگی وسیعی در خارج از مرزهای ایران در منطقە است. چرا کە می خواهد از این جنگ بەعنوان یک دریچەی خروج برای برون رفت از شرایط کنونی استفادە کند
در حالی کە مقامات جمهوری اسلامی در چهار دەهەی گذشتە، مسئلە کرد و پایگاە اجتماعی احزاب عمدەی کردستان را انکار کرداند و می کنند، مراکز و مواضع احزاب کردستان ایران همیشە آماج حملات نظامی جمهوری اسلامی بودەاند. علاوە بر به کارگیری بیش از چهار دەهە سیاست سخت افزاری و سرکوب، اعدام، جنگ و ترور علیە جنبش ملی مردم کردستان، تنها در طول کمتر از دو ماە، سە بار مراکز احزاب کردستان ایران از سوی سپاە پاسداران مورد حملەی هوایی قرار گرفتند و هنوز هم حملات و تهدیدهای فرماندەهان سپاە علیە این احزاب و مردم کردستان ادامە دارند.
تهدیدهای جمهوری اسلامی را نمیتوان تنها در احزاب کردستان خلاصە کرد و باید در بعد گستردەتری بە آن نگریست. چرا کە بعد از برپایی و گسترش دامنەی خیزش ژینا، اقدامات سپاە پاسداران برای ایجاد ناامنی بیشتر در خارج از مرزهای ایران افزایش یافتە است. در این رابطە، عربستان سعودی مدارکی را در اختیار ایلات متحدە آمریکا مبنی بر احتمال حملەی نظامی جمهوری اسلامی بە این کشور قرار دادە است. از سوی دیگر، جمهوری اسلامی در داخل کشورهای اروپای برای ترور روزنامەنگاران و مخالفین خود در این کشورها اقداماتی را انجام دادە است کە قبل از انجام آنها، برملا شدەاند. همچنین رزمایشهای پیدرپی سپاە در مرز آذربایجان و مناطق دیگر و رونمای از یک نوع موشک بالستیک جدید، مجموعەای از اقدامات تحریک آمیز و هدفمندانەی جمهوری اسلامی هستند کە در روزهای گذشتە انجام دادەاند و ادامە دارند. بنابرین باید پرسید کە هدف جمهوری اسلامی از این اقدامات در این شرایط زمانی چیست؟ و چرا این کشور اینگونە بی پروا با نقض قوانین بینالمللی بە آنها ادامە میدهد؟
نخست، برخلاف ادعاهای واهی و مضحک مقامات جمهوری اسلامی، حملات سپاە پاسداران علیە مواضع احزاب کردستان ایران، نشان از پایگاە و نفوذ مردمی جنبش ملی – دمکراتیک کردستان در میان اقشار مخلف مردم در شهرهای کردستان است. این نفوذ و پایگاە مردمی از یک سو نشان از رشد سیاسی و سطح بالای آگاهی مردم کردستان نسبت بە حقوق پایمال شدەی خود و از سوی دیگر از شناخت درست آنها نسبت بە جمهوری اسلامی حکایت دارد کە از همان روزهای آغازین انقلاب١٣۵٧، مردم کردستان بە این رژیم “نە” گفتند. بنابراین، جمهوری اسلامی بەعنوان یک تهدید بە مبارزات و جنبش ملی مردم کردستان نگاە میکند و در طول چهار دهەی گذشتە آنچە در توان داشتە بر علیە مبارزات مردم کردستان بکار گرفتە است. علیرغم، حملات زمینی و لشکری، هوایی و توپخانەای، جمهوری اسلامی بر سر میز مذاکرە هم اسلحە برد و دکتر “عبدوالرحمان قاسملو” رهبر کاریزماتیک و مردمی جنبش ملی کردستان را ترور و برای اولین بار عنوان “دیپلمات تروریست” را وارد ادبیات سیاسی کرد.
دوم، حملات هوایی سپاە پاسدارن بە اقلیم کردستان و مراکز احزاب کردستان ایران، فراتر از موضوعات پیرامون مناسبات میان حکومت اقلیم کردستان و بغداد و میزان تاثیر گذاری جمهوری اسلامی در این رابطە است. بعد از سقوط دیکتاتور سابق عراق در سال ٢٠٠٣، ایران در تعیین سرنوشت این کشور از طریق شبەنظامیان شیعە و نیروهای نیابتی خود همیشە اعمال نفوذ کرد و علیرغم برخی مخالفتها، اکثرا سکان قدرت در بغداد در دست نیروهای همسو با سیاستهای جمهوری اسلامی بودە است. این نفوذ هم در حدی است کە علیرغم اینکە در طی سالهای گذشتە بارها حریم هوایی عراق از سوی سپاە پاسداران جمهوری اسلامی ایران نقض شدە است، ولی حکومت اقلیم کردستان و دولت مرکزی عراق بەجز محکوم کردن لفظی این حملات، در عرصەی عملی نتوانستەاند هیچ اقدام بازدارەندای انجام دهند. در واقع، حکومت اقلیم کردستان و حکومت عراق از اقتدار کافی در رویارویی و برخورد جدی با نقض مکرر حریم هوایی عراق از سوی جمهوری اسلامی، برخوردار نیستند. اگر خلاف این صحت داشت، حداقل حکومت عراق میتوانست علیە اقدامات جمهوری اسلامی در عراق و نقض حریم هوایی این کشور، در شواری امنیت سازمان ملل شکایت خود را طرح کند و از ادامەی حملات ایران و نقض حریم هوایی عراق جلوگیری میکرد.
سوم، جامعەی جهانی و کشورهای مختلف بصورت یکسان و متحد در برابر اقدامات و تهدیدهای جمهوری اسلامی عمل نمیکنند. در طول دو دەهەی گذشتە، جامعەی جهانی از طریق مکانیزم اعمال تحریم در چارچوب قوانین بینالمللی برای وارد کردن فشار بیشتر بر جمهوری اسلامی ایران استفادە کردەاند. بدون شک مکانیزم اعمال تحریمهای اقتصادی و تحریم مقامات جمهوری اسلامی بخاطر نقض حقوق بشر، تاثیرهای چشمگیری را داشتە و افزایش و ادامەی آن امری ضروری است. یکی از اهداف استفادە از مکانیزم تحریم از سوی جامعەی جهانی، تلاش برای وادار کردن جمهوری اسلامی بە رعایت کردن قوانین بینالملی و پاسخگو بودن است. ولی باتوجە بە اینکە ساختار سیاسی حاکمیت در ایران یک نظام پاسخگو نیست و شخص ولی فقیە در راس آن خود را پاسخگو نمیداند، این نظام خود را در برابر عمل بە تعهدات بینالمللی مسئول نمیداند. علیرغم فقدان مسئولیت پذیری ایران، کشورهای مثل چین و روسیە نیز در مقابل سیاستهای آمریکا و جامعەی جهانی با حمایت از جمهوری اسلامی، این کشور را بە عدم پایبندی بە نظام بینالملل و ادامەی سیاستهای کنونیاش تشویق کردەاند.
چهارم، عملکرد ضعیف آمریکا در جنگ افغانستان و عراق و شکستهای کە در منطقە داشتە است این فرصت را برای رژیمهای دیکتاتوری مثل جمهوری اسلامی فراهم کردە کە بە سیاستهای کنونی ادامە دهند. سیاستهای آمریکا در افعانستان در نهایت بە بازگشت دوبارە طالبان ختم شد. در عراق منجر بە قدرت گرفتن نیروهای همسو با ایران شد. در حال حاضر هم عملکرد ضعیف دولت بایدن نسبت بە اقدامات ایران را می بینیم. بەعنوان مثال بعد از سقوط دیکتاتور سابق عراق در سال ٢٠٠٣ کنترل حریم هوایی عراق بر عهدەی نیروهای ایلات متحدە آمریکا بودە است، ولی در رابطە با اقدامات ایران حداقل در دو سال گذشتە بجز محکوم کردن و بیانیە دادن در عرصەی عمل سیاسی هیچ اقدام بازدارەندای را برای جلوگیری از حملات هوایی سپاە پاسدارن علیە اقلیم کردستان و مراکز احزاب سیاسی کردستان ایران انجام ندادە است. بامداد روز دوشنبە، ٣٠ آبان بعد از حملەی سپاە پاسداران جمهوری اسلامی بە چند مرکز حزب دموکرات کردستان ایران در کویە و جژنیکان، پهپادهای نیروهای امریکایی بر فراز مناطقی از اقلیم کردستان بە پرواز درآمدند. در واقع گشت پهپادهای آمریکا زمانی شروع شد، کە پهپادهای جاسوسی ایران منطقە را ترک کردند. این در حالی است کە نیروهای آمریکا توانایی جلوگیریی از حملات جمهوری اسلامی را دارند.
بنابراین، عدم مسئولیت پذیری و تعهد بە قوانین بینالمللی از سوی ایران، عدم برخورداری حکومت عراق از اقتدار کافی در رویارویی با اقدامات ایران، حمایت کشورهای مثل چین و روسیە از جمهوری اسلامی، شکست سیاست های آمریکا در منطقە (بویژە در عراق و افغانستان) و عدم برخورد جدی و قاطع این کشور با ایران مجموعە دلایلی هستند کە این فرصت را برای جمهوری اسلامی فراهم کردە کە این کشور بی پروا با نقض قوانین بینالمللی بە سیاست های جنگ طلبانەی خود در راستای ناامن کردن منطقە ادامە دهد. از سوی دیگر، جمهوری اسلامی اکنون با قیام مردمی وسیعی در شهرهای کردستان و ایران روبرو است. در هفتەهای گذشتە خیابانهای شهرهای سنە (سنندج)، مهاباد، جوانرود، سقز، بوکان، کامیاران، پیرانشهر و… در کردستان، میدان رویارویی شدید میان مردم معترض و نیروهای سرکوبگر حکومت بودەاند. تلاش های جمهوری اسلامی از طریق به کارگیری حداقل سرکوب و خشونت برای کنترل خیابان ها تا به حال ناکارآمد بودە است. حملات موشکی مکرر جمهوری اسلامی بە مراکز حزب دموکرات کردستان ایران و دیگر احزاب کردستان، نە تنها بر مواضع این احزاب در حمایت از قیام ژینا تاثیر نداشتە است، بلکە میزان خشم مردم در شهرهای کردستان علیە جمهوری اسلامی بیشتر کردە است. بنابراین، برای برون رفت از وضعیت کنونی، جمهوری اسلامی با حملە بە مراکز احزاب کردستان ایران، با تهدید عربستان سعودی، با انجام رزمایش نظامی و آزمایش موشک بالستیک جدید و مجموعە اقداماتی مشابە، به دنبال بە پا کردن جنگی وسیعی در خارج از مرزهای ایران در منطقە است. چرا کە می خواهد از این جنگ بەعنوان یک دریچەی خروج برای برون رفت از شرایط کنونی استفادە کند.
اگر اینطور باشد که جمهوری اسلامی جنگ در منطقه را میخواهد راه بیندازد” فراموش نکنیم که این کار را سالیان سال است که راه انداخته است” تا از مسائل داخلی خود را نجات دهد ، با اشتغال در خارج برای کنترل داخل ” بعلت کمبود نیرو” به مشکل بر خورد خواهد کرد!
جمهوری اسلامی درست بر عکس عمل خواهد کرد ، گرچه پشت یک پروپاگاندای مصنوعی خود را پنهان کرده است.