شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

 مبارزه انقلابی یا رفتار فاشیستی – رضا فانی یزدی

ننگ و نفرین به حکومتی که نتیجه چهل سال حکومتش این است که ملتی به خودزنی و خودکشی جمعی روی آورده است. این رقص و شادی که پس از باخت تیم ملی ایران در خیابان های کشور و در برخی از محافل ایرانی در خارج از کشور دیده می شود نشان از عمق جنایتی است که حکومتی به مردم خود روا داشته و بخشی از جامعه ما را به جایی رسانده که امروز از باخت تیم ملی خود به رقص آمده اند و فردا از ورود تانک های جنگی کشورهای متخاصم و غرش هواپیما های جنگی و زوزه موشک های کروز به وجد خواهند آمد.
اما تاسف آور است که فعالین سیاسی و بخشی از روشنفکران کشور ما به این رقص و شادی مردم دلبسته اند و فراموش کرده اند که این مردم همان مردمی هستند که در همین خیابان‌ها در سال های گذشته شعارهای دیگری را هم داده اند که احتمالا در آینده نیز خواهند داد. روزی در این‌خیابان ها شعار مرگ بر منافق و مرگ بر کمونیست و مرگ بر بنی صدر و مرگ بر… فریاد زده می شد و فردا نیز معلوم نیست که چه شعار های دیگری و آرزوی مرگ چه کسی فریاد شود. روزی همین مردم دور زنانی که محکوم به سنگسار شده بودند حلقه زده, سنگ پرانی می کردند و با صدای الله اکبرشان مانع از شنیدن ناله های دختر و زنی بودند که زیر ضربات سنگ پرانی آنها سر و بدنش شکسته و در حال شکنجه از ضربات سنگ جان می‌سپرد و آنها داشتند به وظیفه شرعی و ملی شان عمل می کردند و بسیاری از ما هم اگر مخالف آن رفتار وحشیانه بودیم جرات سخن گفتن نداشتیم و مقهور این مردم هیجان‌زده بودیم. شاید هنوز عده ای از شما روزهایی را به یاد داشته باشید که در دوران انقلاب افرادی را به اتهام ساواکی دستگیر و تکه پاره می کردند و باز فراموش نکرده اید که همان رفتار انقلابی پس از انقلاب به چه فضایی منجر شد و چگونه نفرتی که از حکومت شاه در دل و جان ما خانه کرده بود دستمایه جنایتکارانی چون خلخالی شد که نه فقط بیشتر احزاب و سازمان های سیاسی بلکه اکثریت قریب به اتفاق مردم در آن روزها نیز از اعدام های بی رویه حکومت نوپا و به اصطلاح انقلابی خوشحال بوده و به این قتل ها مهر تایید می زدند و در خیابان ها شادی می کردند  و خوشحال از این که جنایتکاران را دارند به سزای اعمالشان می رسانند.
این روزها باز عده ای رفتار مردم در خیابان را به باطونی تبدیل کرده اند و بر سر و صورت مخالفین می کوبند و کمتر کسی جرات می کند که بگوید اگر این مردم باخت تیم ملی خود را جشن گرفته اند این نشانه حماقت و درماندگی و در بهترین حالت آن استیصال سیاسی است و نه اعتراضی که بتوان به آن بالید و افتخار کرد. روشنفکر کشور اگر معیار تحلیل و رفتار خود را رفتار عده ای از مردم در خیابان بگذارد باید به حالش گریست، چرا که همین مردم تحریک شده فردا می توانند هر صدای متفاوتی را با همین‌هیجان امروز در خیابان ها خفه کرده و گلوی هر مخالفی را جویده و اجساد آنها را قطعه قطعه کنند. کاش ما تاریخ خودمان را حداقل در این چهار دهه گذشته یکبار دیگر مرور کنیم و ببینیم این فریادهای اعتراض و جشن و شادی ها می تواند چه فردایی غم انگیز را رقم بزند. رقص و شادی بعد از پیروزی انقلاب و جنایت های پس از آن را چه زود فراموش کرده ایم!
این روزها با دیدن کشتار و سرکوب در نقاط مختلف کشور همه ما عصبانی هستیم و به جای دوراندیشی و آینده نگری و انتخاب راه درست برای مقابله با این جنایات به همدیگر پریده و  نوک حمله را به جایی نشانه می گیریم‌ که قلب خودی هاست. امروز فوتبالیست ها قربانی و هدف حمله شدند و فردا نوبت بقیه است.
فوتبالیست های تیم ملی ایران و هنرمندان و دیگر سلبریتی ها دشمن مردم ما نیستند و نباید آنها را به خاطر جنایات دیگران سرزنش کرد و نباید انتظار داشت که آنها همان حرفی را بزنند که فلان سلبریتی که در خارج کشور جا خوش کرده و‌ کمترین هزینه ای نخواهد داد، می زند.
از همه نمی‌توان انتظار داشت که همانند عده ای از جوانان عاصی که جان بر لب شده اند و در خیابان‌ها فریاد مرگ بر خامنه ای سر می‌دهند همراه شده و به خیابان بریزند.
مگر بقیه حرفه ها چه کرده اند؟ آیا دکترها، مهندسین کشور و پرستاران و معلمان و کارگران و هزاران کسبه و صاحب مشاغل دیگر امروز همه در خیابانند؟ و یا به اعتراض به این کشتارها دست از کار کشیده اند که جوان ورزشکار ایرانی و یا هنرمند ما باید کار و حرفه خودش را تعطیل کرده و به نهایت آرزوی خودش که حضور در مهم‌ترین صحنه جهانی برای اوست پشت کند که شما راضی شوی؟ آنها با نخواندن سرود جمهوری اسلامی در اولین حضور خود در میدان جام جهانی‌ و در لحظه ای که چشم میلیونها نفر به دهان آنها دوخته شده بود در حرکتی تاریخی که هرگز در تاریخ کشور ما اتفاق نیفتاده بود و برای همیشه نیز در تاریخ ورزشی کشور ما به یاد می ماند به جنایات رژیم‌ اعتراض کردند و این در حالی بود که عده ای در داخل همان استادیوم و یا پشت درب آن و یا در رسانه های اجتماعی و تلویزیون‌های سعودی ساخته ایران اینترنشنال بی شرمانه به آنها فحاشی می کردند و آنها را بی شرف می نامیدند و از باخت آنها در مقابل تیم حریف خوشحال شده و با  آهنگ رسانه بن سلمان ساخته و تحریکات دلقک هایی چون مسیح علی‌نژاد به رقص آمده بودند. این‌ننگ در تاریخ کشور ما بیشتر از آن است که انسان بتواند آن را باور کرده و هضم کند. حالا می فهمم که چگونه ایرانی ها دروازه های کشور خود را بیشتر از چهارده قرن پیش به روی‌ هجوم اعراب باز کردند و ان فاجعه را در تاریخ به بهانه فساد دولت ساسانی آفریدند.
ماندم‌ که چنین ننگی را در آینده چگونه توجیه خواهیم کرد؟ آیا جنایت های نظام دینی می تواند توجیه مناسبی برای این خودکشی جمعی باشد؟

این روزها عده ای تیم ملی ایران را تیم جمهوری اسلامی و تیم‌ملا ها نامیده و انگار کشف تازه ای کرده اند. انگار یادشان رفته که در دوره های گذشته جام جهانی همین دوستان با چه شوق و ذوقی و با هزینه کرد چندین هزار دلار همراه با خانواده های خود و یا با تدارک تورهای دسته جمعی بار سفر بسته به برزیل و روسیه و آلمان و فرانسه سفر کرده و در استادیوم های ورزشی در آن کشورها برای تیم ملی ایران هورا کشیده و صفحات فیس بوک و اینستاگرام خودشان را با آن عکس ها به رنگ پرچم ایران می آراستند.
البته به نظر می رسد که‌ عده ای از آن دوستان امروز شرمنده از دیروز خود بوده و عکس های مزین به پرچم ایران را که در آن زمان با افتخار پست کرده بودند امروز  یواشکی از روی صفحات خودشون بر می دارند!!
اسم‌ این عمل را چه می شود گذاشت؟
غیر از این است که از وحشت فضای دو‌قطبی ساخته و پرداخته مشتی فاشیست جا زده اند و تواب شده اند؟
اگر این تیم، تیم‌جمهوری اسلامی و ملا هاست پس چطور شد که چهار سال پیش برای تیم ملاها در روسیه هورا می کشیدی و پرچمش رو تکان می دادی و امروز تف و لعنتش می کنی! این‌ جمهوری اسلامی همان نظامی‌ است که در دهه شصت بیش از بیست هزار نفر را اعدام کرد و در تابستان ۶۷ نیز چهار هزار زندانی سیاسی را قتل عام کرد و در دهه هفتاد مرتکب قتل های زنجیره ای شد و در سال ۸۸، چند صد نفر را در عرض فقط چند روز کشت، نگویید که از این جنایت‌ها خبر نداشتید
وقتی در دوره های پیش برای همین تیم‌ هزینه کرده و سر و دست می شکستید!

دلم به حال تیم‌ ملی ایران و مشتی جوان ورزشکار می سوزد که از یک‌طرف زیر فشار سرکوب حکومت وحشی و جنایتکار باید از بازگشت به کشور نگران پاسخگویی برای نخواندن سرود باشند  و از طرف دیگر زیر فشارهای مشتی پرمدعا در خارج از کشور که هیچ هزینه ای بابت مخالفت های خود با نظام‌ نمی دهند لعن و نفرین‌ شده و دشمن مردم‌قلمداد شوند ‌و آنها را بی شرف بنامند.؟ معنی شرف رو هم فهمیدیم!

عده ای تحت عنوان دفاع از جنبش اعتراضی در خیابانهای کشور و انقلاب دارند از گرایشات فاشیستی دفاع می کنند و با دو‌قطبی سازی هایی که در حقیقت فاشیست ها برای سرکوب هر صدای دیگری چه در  امروز و چه برای فردا بوجود آورده اند، جانانه دفاع می کنند.

https://akhbar-rooz.com/?p=182558 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

47 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
جلال
جلال
1 سال قبل

آقای فانی گرامی هم میتوانست با ادبیات بهتری حرف به مخاطب بزنن. و راه را حالا نشان بدهند.
راه: دوری از خشونت.
صحبت و گفتگو با اشخاص صالح در میان دولت مردان و زنان که وجود دارند.
دوری از راه حل هایی که باعث خون ریزی و نابودی مردم خواهد شد.
اعتصابات مردم را حمایت کردن.

حسن نکونام
1 سال قبل

آزادی ، آ ز ا د ی ، آ ز ا د ی!

امروز فقط آزادی، نقطه

آرش
آرش
1 سال قبل

بادرود
اگه می توانید در رابطه با ۱۶ آذر و فراخوان دانشجوبان مقاله ای و رهنمودی و نظری بیان کنید خیلی ممنون می شم.

مژگان
مژگان
1 سال قبل

مقاله بسیار عالی بود . فقط لطفا ان عدد هزار و پانصد کشته را که مریم رجوی تروریست ادعا کرد و رویترز و بقیه رسانه ها کپی کردند تصحیح کنید . عفو بین الملل بعد از یک سال تحقیق به عدد سیصد و بیست و یک رسید و تمام سایت های دولت امریکا را نیز عدد هزار و پانصد را از صفحه های خود برداشتند . فقط رسانه های زرد و مزدور هستند که هنوز این عدد را تکرار می کنند .

رضا فانی یزدی
رضا فانی یزدی
1 سال قبل
پاسخ به  مژگان

حق با شماست در مورد عدد ۱۵۰۰ باید تصحیح شود از دوستان اخبار روز خواهش می کنم جهان را درست کنند بهتر است به جای ۱۵۰۰ نفر همان چند صد نفر گفته شود.
ممنون از شما برای توجه تان و تصحیح مطلب.

یحیی انوری
یحیی انوری
1 سال قبل
پاسخ به  مژگان

ممکن است بفرمایید چرا این دفعه حتی بعد از گذشت قریب ۸۰ روز کسی چنین ادعایی نکرده؟حالا۳۲۱ نفر درعرض فقط سه روز خوبه؟خدا بده برکت روزی ۱۰۷ نفر.خیلی دمکراتیک و مترقیه؟عمیقا برایتان متاسفم!

ئاوارە
ئاوارە
1 سال قبل

خطر اصلی اینست کە بمباران رسانەای بار دیگر بە بدنە یک جنبش رهائی ساز و ضد استبدادی یک سر استبدادی پیوند بزند!

اگر بجای تیم آمریکا تیم چین، روسیە یا بورکینا فاسو هم بود، مردم شادمانی می کردند!

فقدان یک رسانە قدرتمند چپ، دمکرات و ملی در مقابل این همە رسانە سلطنت خواە مشکل اصلی است! من آن روز را دور نمی بینم کە دوبارە چپ ها دور هم در خارج گرد آیند و در بارە علل شکست جنبش زن زندگی آزادی تحلیلهای علمی بنویسند و سخرانی کنند و اتحادهای چند ماهە تشکیل بدهند و …
یک جبهە فراگیر از همە آزادیخواهان جمهوری خواە و اخطار بە غربی ها در مورد تعیین تکلیف دوبارە برای مردم ایران ضروری است!

رضا فانی یزدی
رضا فانی یزدی
1 سال قبل
پاسخ به  ئاوارە

درست می گویید، فقدان یک رسانه مستقل این امکان را فراهم کرده است که رسانه هایی چون ایران اینترنشنال بتوانند در این فضای سرکوب رسانه ای در ایران جای خود را باز کنند و همانطور که در مطلب نوشتم تمام آنچه را که ما امروز شاهد هستیم مسئولیتش برعهده مقامات نظام جمهوری اسلامی ایران است که با سرکوب در همه زمینه ها موجبات شکل گیری وضعیت کنونی را بوجود آورده اند.

یحیی انوری
یحیی انوری
1 سال قبل

فرموده اید خلخالی فاشیست بود ولی نفرموده اید کدام جریان از کاندیداتوری همین فاشیست به بهانه ضد امپریالیست بودن حمایت کرد.آخر فراموشی هم حدی دارد.چطور است که ملت ایران لیستی از افراد و سازمان ها را خدمت شما تقدیم کند تا شما تشخیص دهید کدامیک در حال حاضر فاشیست و کدام انقلابیست،گرچه در تمام نوشته تان بیزاری از هرچه انقلاب است موج میزند.انتقاد از یک حرکت (به فرض) نادرست در یک خیزش یک چیز است و محکوم کردن کل فعالین آن قیام به این بهانه یک چیز دیگر.

آرش
آرش
1 سال قبل
پاسخ به  یحیی انوری

بادرود و تشکر
بی صبرانه منتظر جواب سوال شما از طرف آقای یزدی هستم

رضا فانی یزدی
رضا فانی یزدی
1 سال قبل
پاسخ به  یحیی انوری

اتفاقاً نگرانی من همین است که آنچه را حزب توده ایران مرتکب شد بار دیگر در فضای پوپولیستی کنونی تحت عنوان دفاع از انقلاب و اعتراض مردم در خیابانها مرتکب شویم اگر حزب توده ایران در آن زمان از جنایت کاری چون خلخالی حمایت کرد دلیلش شاید همین شیفتگی رهبران حزب در رابطه با امواج مردم در خیابان ها بود و پوپولیسم حاکم بر تفکر رهبری حزب. ما نباید از یک سوراخ صد بار گزیده شویم حزب توده چنین اشتباهی را که غیر قابل بخشش است مرتکب شد ولی امروز عده ای باز در خیابان ها به خصوص در خارج از کشور به دنبال افرادی راه افتاده اند دقیقاً فریادهای فاشیستی آنها در سرکوب نگاه دگراندیشان به خوبی شنیده شده و میتوان آینده ای را تصور کرد که اگر آنها درسکان قدرت قرار گیرند شاید همان جنایات را بار دیگر ولی با ادعای دیگری مرتکب شوند

یحیی انوری
یحیی انوری
1 سال قبل

اتفاقا به نظر من ح ت ا تنها اشکالی که کمتر ازبقیه سازمانها داشته همین پوپولیست بودن است.برای ح ت چپ بودن فقط در مواضع ضد امریکایی خلاصه میشد و در این راه خدمات ارزنده ای به ارتجاع عرضه کرد.درست شبیه همین مواضعی که در حال حاضر جنابعالی دارید!

کیا
کیا
1 سال قبل
پاسخ به  یحیی انوری

مواضع ضد آمریکایی ” ح ت ا” که جرات نام بردنش را ندارید مشگل انقلاب نبود ، بلکه تقلب ، تزویر و شارلتانی روحانیت بود.
اکنون در دوران دیگری قرار داریم که مواضع امپریالیسم آمریکا مترقی تر از حکومت اسلامی است ولی ماهییت امپریالیست که تغییر نکرده است.

کیا
کیا
1 سال قبل

چرا با اگر و مگر و حدس و گمان و” فریاد های فاشیستی” از موضع ناتوان وارد بحث میشوید .
با تمام خطاهای حزب توده ایران تعیین کننده حاکمیت مذهبیون نبوده است .
حزب توده ایران در اول انقلاب با ۵۰۰ نفر شروع کرد و در حمله حکومتی طبق آمار حکومت ۱۰۰۰۰ توده ای شمارش شد .
حال چگونه این حزب در تشکیل حکومت متاثر بوده است با اشتباهاتش؟
این حالت برای احزاب و سازمان‌های دیگر هم با جمعیت بیشتر هم صادق است چون همه مورد تجاوز حکومت اسلامی قرار گرفتن و نتوانستند از خود دفاع کنند.

کیا
کیا
1 سال قبل
پاسخ به  یحیی انوری

لطف بفرمایید و از کاندیداتوری خلخالی “برای چه ؟ مگر انتخاباتی بر روی ایشان انجام شد؟!” و حمایت حزب توده ایران از ایشان روشن تر صحبت کنید تا ما هم روشن شویم!

یحیی انوری
یحیی انوری
1 سال قبل
پاسخ به  کیا

حزب توده در سال ۵۸ از نامزدی خلخالی در مجلس خبرگان حمایت کرد.ضمنا استفاده از حروف اختصاری برای احزاب معروف روشی متداول است و دال بر جرات نداشتن نیست!!!

کیا
کیا
1 سال قبل
پاسخ به  یحیی انوری

با تشکر از اطلاع رسانیتان!
حزب توده ایران همانطور که اطلاع دارید در خیلی از انتخابات شرکت کرد و نمایندگان جمهوری اسلامی را حمایت کرد از جمله همین خامنه ای که صد بار بدتر از خلخالی از آب در آمده است!
ولی انتخاب شما از حمایت خلخالی قبل از آدمگشیایش و اختراع مخف نوشتن نام یکحزب که در ایران تا کنون متداول نبوده است ،سوال انگیز میباشد !
در هر حال یک جریان سیاسی را بخاطر خطاهای گذشته اش با اینکه مواضع فعلی اش متفاوت است زیر ضرب بردن تلاشی معقول نیست !

یحیی انوری
یحیی انوری
1 سال قبل
پاسخ به  کیا

۱-من هیچگونه دشمنی با ح ت ندارم ولی با نگرش رهبری این حزب(بین۵۷-۶۲) مخالفم.این حزب در حال حاضر در صفوف مردم قرار دارد.
۲-استفاده از حروف اختصاری برای احزاب شناخته شده امری متداول و برای کوتاه کردن جملات امری ضروریست.
۳-ح ت در انتخابات خبرگان ۱۳۵۸ از نامزدی خلخالی حمایت کرد.

ریبوار
ریبوار
1 سال قبل

متاسفانه همینطور است ، در دوره انقلاب خوب بیاد دارم ،عده‌ای در میان تظاهرات به مردم نظاره. گر می‌گفتن بی طرف بی شرف ، من هم به یکی گفتم آنها باید کار بکنند تا ما بتوانیم مبارزه کنیم، باز هم متاسفانه تاریخ تکرار می‌شود. بقول قدیم ها صبح مرگ بر شاه بود و عصر زنده باد شاه . و یا همانطور این آقای فانی میگویید ، همین مردم روزی برای سنگسار دست می‌زدند. البته این داستان در تمام دنیا حاکم است، و متاسفانه جریان‌های پوپولیستی هم می‌گویند خلق می‌خواهد، خلاصه هر حرکت سیاسی خوبی ها و مریضی های خاص خود را دارد . در ضمن زمانی باید مبارزه علیه این رژیم را مردم و سازمان‌های سیاسی آغاز کنند ، ولی آیا فقط بر حرکت و مبارزه مدنی با تاکید داشت و یا بدنبال حرکت انقلابی با خوبی و بدی هایش رفت . همان جوانانی که چندی پیش به نسل ما می‌گفتن چرا انقلاب کردید ولی حالا خود بدنبال آن هستن . البته به آقای فانی هم باید گفت حرکت مردم در داخل جدا از تلویزیون های خارج کشور است ، این تلوزیون ها سعی دارند در کنار این حرکت مردم سهمی برای اربابان خود دست و پا کنند ، مورد دیگر اقای فانی درست مثل بخش عظیم سازمانهای سیاسی و سیاسیون مشعول به جنگ داخلی خود میباشند ‌، در صورتی هر که در توان خود بشکلی علیه این سیستم‌ مبارزه کند . با نامیدن ترپچه پوک ، خودکشی جمعی و یا …….حرکتی به جلو نمیباشد ، فقط رژیم شاد از این در گیری داخلی مخالفان خود میباشد . نیروهای منطقی سیاسی بهتر است نظرات خود را بیان و در کنار مردم به مبارزه ادامه دهند ، حال این نظر بر حرکت مدنی میباشد و یا حتما بدنبال انقلاب رفتن ، یک بار هم شده بدور از توهین و انگ به مبارزه خود ادامه دهیم .

peerooz
peerooz
1 سال قبل

جناب فانی یزدی,
بیکاری؟ در دوران “جنبش زنان” که لابد مسیحا هم باید مونث باشد که بتواند مرده زنده کند., ظاهرا احتیاجی به “پیر و پاتال ها” نیست. دوران داستان شیر و مار و خرگوش گذشته است.

Mandehzad
Mandehzad
1 سال قبل

ان که مردم را دو دسته می کند و یک دسته را فاشیست و طرفدار تجاوز جنگی بیگانه به کشور می کند، به اختلاف و شکاف میان جنبش انقلابی دست می زند و به رژیم آدمکش خدمت می کند. سیاست خامنه ای علاوه بر سرکوب، بی اعتبار کردن و بدنام کردن جنبش مردم به پیشتازی جوانان أست همانطوریکه بنا به بولتن محرمانه در مورد مولوی عبدالحمید گفته است. توپ گرد ابزاری شد برای خامنه ای تا میان مردم شکاف اندازد و پروپاگاندا کند که جنبش زن زندگی آزادی به قدرت های خارجی وصل است. حالا یک مدعی پیدا شده روشنفکرنما و مهره بازی این میدان شده أست. خامنه ای برد و بیشتر می برد با غالب کردن فوتبال که حاشیه بود بر متن که انقلاب برای باز پس گرفتن انسانیت و زندگی های فنا شده

نسیم
نسیم
1 سال قبل

نوشته اید: “این مردم همان مردمی هستند که در همین خیابان‌ها در سال های گذشته شعارهای دیگری را هم داده اند که احتمالا در آینده نیز خواهند داد.”
نه!
این مردم همان مردم نیستند و مردم آینده هم این مردم نخواهند بود. مردم یک سنگواره یا یک فسیل نیست، پدیده ای جاندار زنده و رو به سیر تکامل است.
اما چه باید گفت در مقابل “چپ” ای که برای دفاع از نظام جنایتکار و کودک کش حتی اولین سطر های دیالکتیک را فراموش کرده، پدیده ها را در سکون دیده و دست به دامان دگماتیسم می شود؟

مژگان
مژگان
1 سال قبل
پاسخ به  نسیم

حداقل انقدر اگاه باشید که بازیچه نشوید و برای خریدن ابرو برای رژیمی که در دنیا شهرت کودک کش را دارد این لقب را به دیگران نسبت ندهید .

Shahrouz Eghbalzade
1 سال قبل

پنجاه سال طول کشید تا بتوانیم درک کنیم غلامرضا تختی و امامعلی حبیبی و محمدعلی فردین و محمدعلی صنعتکاران و عبدالله موحد و اسکندر فیلابی و ابوالفضل انوری و پرویز دهداری و پرویز قلیچ خانی و همایون بهزادی و مصطفی عرب و جلال طالبی و ناصر حجازی و محمود نامجو و محمد نصیری و پرویز جلایر و تیمور غیاثی و جلال کشمیری و ژانت کهن صدق و سایر بانوان ورزشکار تیم های ملی همگی قهرمانان افتخار آفرین تیم های ملی ورزش ایران هستند .‌آیا باید پنجاه سال دیگر طول بکشد تا درک کنیم که نباید میان ورزشکاران تیم ملی خط کشی های عقیدتی انجام داد و به آنها برچسب بیشرف و خائن و مزدور و وطن فروش چسباند ؟

آ.بزرگمهر
آ.بزرگمهر
1 سال قبل
پاسخ به  Shahrouz Eghbalzade

فقط یک حکومت مردمی می تواند حقوق شهروندی آحاد مختلف مردم تامین کند
شهروز گرامی ، موضوعی که به آن توجه نکرده اید نقش حکومت های تمامیت خواه در دیوار کشی بین «حکومتی ها و غیر حکومتی ها» ست.
در چوامعی که مثل ایران بعداز کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ، حق حاکمیت غیر مستقیم مردم از طریق انتخابات تعطیل گردید و احزاب سیاسی و انجمن های صنفی ممنوع و سانسور و بگیر و ببند حاکم شد.اثری از رقابت سیاسی در مجلس و دولت دیده نمی شد و هر صدای دیگری سرکوب می شد. شاه و حکومت کودتا همه ی قوای مقنه ، مجریه و قضائیه را در دست داشت که کاملا ضد مشروطه که در قانون اساسی آمده بود « تمام قوا ناشی از مردم ست» .
چند سال بعداز کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ که حکومت به «اصلاحات » روی آورد وضع چندان تغییری نکرد.
دکتر ریاضی استاد دانشگاه و رئیس دانشکده فنی از سال ۱۳۴۲ تا انقلاب سال ۵۷ «رئیس مجلس شورای ملی » بود که بعداز ترور حسنعلی منصور نخست وزیر، امیر عباس هویدا تا سال ۵۶ «رئیس قوه مجریه» بود که رکورد دار طول خدمت نخست وزیری بود ولی در عمل شاه همه کاره بود.
حالا در آن شرائط جگونه باید با آن حکومت توتالیتر برخورد می شد . روانشناسان و جامعه شناسان اجتماعی چه می گفتند. موضوعی ست که بقوت خود باقی ست . همه نمی توانستند آن حکومت را تائید کنند !!!

چرا فعالا ن سیاسی و صنفی به شدیدترین وضعی سرکوب می شدند ؟
هزاران فرهنگ ورز در ژانر های مختلف با خط قرمزهای «حکومتی و غیر حکومتی »در گیر بودند.
ماجراهای « آنکه گفت آری ، آنکه گفت نه ! » در تمام زندگی دست و پا گیر شده بود.

حکومت دوست داشت با مهندس رهنوردی ، امامعلی حبینی ، حبیب الله بلور از وجه ورزشکاران برای حکومت خود آبرو کسب کند آنها را وکیل مجلس میکرد .
از مجید محسنی و کمال الدین مستجاب الدعوه نیز بخاطر محبوبیت رادیوئی استفاده میکرد تا این ها را از زادگاه خود به مجلس وارد کند .
این کار ها بساط رای کشی را بکلی از نگاه مردم انداختند و در سال ۵۷ کسی بفکر قانون اساسی و مشروطه خواهی در برابر روحانیون مرتجع مشروعه خواه نبود. این ها همه از اثرات حکومت تمامیت خواه بود.
در سال ۵۰ پرویز قلیچ خانی را دستگیر کردند چون همراه دیگر دانشجویان در مراسم ۱۶ آذر شرکت کرده بود.
در آن روز عبدالله موحد به عنوان مسئول انتظامات دانشگاه تربیت معلم استخدام شده بود در برای صف داشنجویان ایستاد تا تظاهرات را متفرق کند. در حالیکه گارد دانشگاه هم مستفر شده بود. عبدالله موحد در مقابل پرویز قیچ خانی !!!
آیا از این غم انگیز تر در زندگی دیده ای ؟
دو ستاره بی همتا ی ورزش ایران در مقابل یکدیگر بخاطر حکومت فاسد و خودکامه که هردو بعداز مجبور به ترک ایران شدند.
در جوامعی که وکلا و وزراء و دولت ها با رای ادواری مردم انتخاب میشوند چنین نیست .حتی در آمریکا که فقط دو حزب دموکرات و جمهوریخواه حاکم اند و جامعه کاملا قظبی گردیده ست . تمام فرهنگ ورزان ، هنرمدان ، دانشمندان ، ورزشکاران ، مشاهیر و….. مورد احترام مردم اند و بجز دوره سیاه مک کارتیسم دگر اندیشان تحت پیگرد قرار نمی گرفتند.
اگر به فرض امروز دانالد ترامپ رئیس جمهورآمریکا بود . موقعیت تیم ملی فوتبال آمریکا فرقی نداشت و ترامپ نیز به تیم ملی فوتبال آمریکا مثل بایدن تبریک می گفت.
مثال دیگر نیمار ستاره ی فوتبال برزیل می باشد که در همین اخبار روز خواندم که در انتخابات اخیر برزیل برای رئیس جمهورپیشین دست راستی پوپولیست پیشین بولسونارو تبلیغ کرده بود که تاثیری در موقعیت ورزشی او در تیم ملی برزیل یا باشگاه فرانسوی او ندارد.
این ها مسائلی ست که در جامعه دیکتاتورزده و مذهب زده ایران دور از دسترس ست . تا زمانیکه مرز حکومت ، دولت ، قوای سه گانه ، حق حاکمیت مردم ، آزادی احزاب و نهاد مستقل انتخابات و جدائی دین از حکومت در قانون اساسی در صدر اصول اساسی قرا گیرد این منازعات «حکومتی و غیر حکومتی » وجود خواهد داشت.
فقط یک حکومت مردمی می تواند حقوق شهروندی آحاد مختلف مردم تامین کند

Saeed
Saeed
1 سال قبل

جناب فانی ممنون که بر دنباله روی ًسیاسیونً از حرکات پوپولیستی و خانمان برانداز رجاله ها هشدار میدهید۰اکثریت فوتبالیست های ما با شیوه های مختلف همراهی خود را با حرکت اعتراضی مردم نشان داده اند. سیاسیونی که این متحدان بالقوه خود را به جانب حکومت هول می دهند، هنوز الفبای سیاست نیاموخته اند۰

ایرج
ایرج
1 سال قبل

با سلام به همگی
مشخص است که از این جنبش جز مشتی فاشیست چیز دیگری در حیطه سیاست ایران بیرون نخواهد آمد. این جنبش فروکش کرده و تنها چند ده هزار اکتیویست دارد که ۹۹ درصد آنها اولترا راست هستند و دست آخر بر باند فاشیسم فرود خواهند آمد. یکی از وظایف کمونیستها زین پس مبارزه با این نوفاشیستها است.
به قول فیلم ماتریکس:welcome to the real
با تشکر

علیرضاعشقی
علیرضاعشقی
1 سال قبل

جناب فانی فرموده ایدکه وای برنیروی سیاسی ایی که تحلیل خودرابرپایه اعمال بخشی از
مردم درخیابانهابنانهد!
کاملاباشماموافقم!
بعدفرموده ایدکه مگرشماهانبودیدکه دیروز
برای همین تیم فوتبال هورامیکشیدید،پس
امروزچراازباخت ان خوشحالید؟
حالامن میگم که وای بحال روشنفکری که
فرق دیروزوامروزرامتوجه نباشد!
میفرماییدکه مگردیگرصنوف چه تاجب برسر
ملت زده اندکه ازفوتبالیستهاچنین انتظاری
دارید!
من میگم وای بحال روشنفکری که تفاوت
موقعیتهاراتشخیص ندهد!
کلازمانی میتوان به روشنی دیدواندیشیدکه
زمان ومکان وموقعیتهای مختلف رابشناسی
متاسفانه درمقاله شمازمان ومکان وموقعیتها
کلاباهم ادغام شده وتفاوتی بایکدیگرندارند!
زمان قبل ازانقلال۵۷ بابعدازان وهمچنین باچندسال پیش وامروزبسیارمتفاوت است!
مردمی که درانقلاب ۵۷ شرکت داشتند،همانها
نبودن که مرگ برمجاهدوکمونیست راسرمیدادند
امرورموقعبت یک مغازه داروبابک کارگرساختمانی
ویایک کارمند،همان جایگاه ملی پوشان فوتبال
درجام جهانی نیست!
اینهابایکدبگرخیلی فرق دارند!
تیم ملی ماشامل۱۶ لژیونراست که به لحاظ
مالی ومکانی هیچ وابستگی به حکومت ندارد
اماان کارگروکارمندومغازه دارهم بلحاظ مالی
وهم بلحاظ مکانی اسیرحکومت است!
ولی بااینحال به خیابان می ایدوسینه اش
رامقابل گلوله سپرمیکند!
امیدوارم که به تفاوت زمان ومکان وموقعیت
بیشتربیندیشی!

حسین
حسین
1 سال قبل

فرق مدعیان چپ با معصومه علینژاد و سایر مزدبگیران امپریالیسم که درتلاشند تا مردم را نسبت به افتخارات ملی که هیچ حتی نسبت به سرنوشت کشور و تمامیت ارضی آن بی تفاوت کنند در کجاست؟ لابد در این است که مدعیان چپ رسما پول نمی گیرند، اینطور نیست؟

نصرت درویش
نصرت درویش
1 سال قبل
پاسخ به  حسین

فضای خوبی ایجاد نمی شود که مسئله پول گرفتن یا نگرفتن را مبنای استدلال قرار دهیم.

شاید در مورد برخی از نیروهای چپ این عبارت معروف مصداق دارد که راه جهنم نیز با نیت حسنه مفروش شده است.

رضا فانی یزدی
رضا فانی یزدی
1 سال قبل
پاسخ به  حسین

متوجه نیستم که از کدام مدعی چپ صحبت می کنید که به تمامیت ارضی و سرنوشت کشور بی تفاوت است

مهرداد
مهرداد
1 سال قبل

اتفاقا باید به آقای فانی این اعتبار را داد که به خوبی سیر تحولات را درک کرده ا‌ند و میدانند ایران در چه راهی است. اشاره ایشان به تفاوت احساس مردم به فوتبال سال گذشته و امسال و اینکه ایشان مقاله را با لعن و نفرین به رژیم آغاز کرد نشان از آگاهی ایشان از دلیل این نفرت ملی دارد. اما همانطور که خود ایشان در مقاله قبلی ذکر کردند مثل گربه مرتضی علی باز هم روی علینژاد و بن سلمان فرود میایند. کافی است نگاهی به کلیپ‌های همین سایت از تظاهرات مردم داخل کشور بیندازد تا ببیند اثری از مسیح و دیگر خارج کشوری‌ها نیست. هیچکدام از ان جوانانی که از لج رژیم پرچم امریکا هوا کردند نه مسیح میشناسند و نه بن.

اگر ایران به روسیه باخته بود، نه ایرانیان به ستوه آمده اینچنین به وجد میامدند و نه شما اینچنین آشفته و برافروخته. 

ئاوارە
ئاوارە
1 سال قبل

شما دارید بد قضاوت می کنید! مردم از خم شدن و شرفیابی بە حضور جلاد ۶٧ رئیسی و تملق و چاپلوسی شان عاصی بودند! از سرور و شادی و پایکوبی تیم بعد از برد در مقابل ولز، در حالیکە در ایران قصابی در جریان بود، خشمگین بودند!
از گفتن من سیاسی نیستم از اوکراین سوال کن!
شما خیلی گزینشی مقالەتان را دست چین کردید!
از محکوم نکردن بازداشت وریا غفوری خشمگین بودند! از شل شدن زانوهایشان در مقابل پاداش خشمگین بودند! ااز رقص نیروهای سرکوبگر و شیرینی گردانی در خیابان خشمگین بودند! این شادی و سرور جوابی بود بە حیثتی بودن پیروزی تیم برای رژیم بود!
در مورد پیشوازی از بیگانگان در مقابل رژیم استبدادی داخلی بهتر است رو بە استبداد جان سخت ایرانی بنمائید کە تا مغز استخوان مردم خود را می چزاند طوری کە مردم مجبور باشند بە پیشواز بیگانگان بروند!
ضمنا کل داستان فقط یک بیلاخ نشان دادن بە رژیم بود و کمی شادی کردن بعد از ٧٠ روز عزا و شیون ! در ضمن نسل Z با نسل ۵٧ فرق اساسی دارد و هیچ توهمی نسبت بە بیگانگان و هر نوع اتوریتە تحمیلی ندارد!

رضا فانی یزدی
رضا فانی یزدی
1 سال قبل
پاسخ به  ئاوارە

شاید به نظر شما این فقط یک بیلاخ به حکومت باشد اما ادامه چنین رفتارهایی می تواند به شکل گیری جریاناتی در داخل کشور منجر گردد که نه تنها از تهاجم نظامی به کشور استقبال کنند که کم کم آشکارا خواهان چنین اشکالی از مداخله نظامی هم شده و این رفتارها را تحت عنوان مخالفت با نظام توجیه کنند و این همان چیزی است که نوچه های بن سلمان به دنبال آن هستند.

شاهین انزلی
شاهین انزلی
1 سال قبل

حالا بشین ببین فردا مردم چه شعارهای بر علیه آن روشنفکران و سیاسیون در کنار سازمان ها و احزابی میدهند که از زمان قبل از انقلاب تا دیروزی انقلاب متحجرانه با تحلیل های اشتباه خود و همراهی با نظام اسلامی تحت نام ضد امپریالیستی و خط امامی چه فاجعه ای بوجود آوردند ، در کنار نظام فاشیستی مذهبی ایران بخشی از همان جماعت بالا هم مقصر هستند.

یحیی انوری
یحیی انوری
1 سال قبل

مدت ها به این فکر میکردم که چه اتفاقی افتاد که حزب کمونیست ایتالیا بعنوان بزرگترین حزب کمونیست-حد اقل در بلوک غرب -اکنون چنین خفیف و خار شده که در حضور قانونیش راستهای افراطی در انتخاباتی آزاد برنده میشوند.چه شد که در رهبری بزرگترین حزب کمونیست بلوک شرق شاهد حضور افرادی مثل یلتسین آشکارا دائم الخمر و شیفته غرب بودیم.
چرا بزرگترین گروه مخالف دولت ظاهرا سوسیالیستی لهستان باید همبستگی کارگران لهستان باشد؟عجیب نیست؟ همه اش کار غرب و رادیو اروپای آزاد بود؟
اما حالا با فرمایشات چپ هنوز اردوگاهی ایران کم کم دارم به عمق قضیه پی میبرم که چطور سعی میکند قضایا را وارونه جلوه دهد و آدرس اشتباه بدهد. ظاهرا این دوستان از تحولات جامعه خود یا آگاه نیستند یا نمیخواهند آگاه باشند.
آقای فانی گرامی فوتبالیست را با پزشکان و مهندسین و وکلا مقایسه کردن مقایسه ای مع الفارق است-گرچه گروههای فوق نیز هزینه های بسیاری در این خیزش داده اند-اما فوتبالیست در ایران قهرمان مردمست.مردم از قهرمان خود فقط انتظار داشتند که در برابر حکومت سر خم نکند و در غم و اندوه مردم شادمانی نکند ولی آنها سعی کردند ضمن ابراز وفاداری به سیستم و حفظ منافع حد اکثری خود نقش قهرمان را بازی کنند ولی مردم دنبال قهرمانان واقعی خود بودند.بله من هم با شما موافقم که نباید به آنها توهین میشد.
نکته دیگر اینست که شرایط فعلی را نمیتوان با سال ۲۰۱۸ مقایسه کرد از آبان ۹۸ خیلی چیزها عوض شده که ظاهرا شما در جریان نیستید!

ایوب
ایوب
1 سال قبل
پاسخ به  یحیی انوری

آقای یحیی انوری لطفا از بکار بردن اصطلاح “چپ اردوگاهی” در مورد این افراد خود داری کنید. اردوگاه سالهاست که دیگر قید حیات نیست. این افراد “چپ محور مقاومت” هستند. با سپاس

حمید
حمید
1 سال قبل

نظرات شما خیلی نزدیک به نظرات پیک نت وعلی خدایی است!

محمود ایمانی
محمود ایمانی
1 سال قبل

سلام.
آقا رضا.
شلایر ماخر می گوید که :” تفسیرهای هرمنوتیکی هنگامی بوجود می آید که پدیده ها نامفهوم شده و نیاز به تفسیر جدید احساس شود”.
نسل جدید ایران که خیابانها را تسخیر کرده اند ، افکار و اندیشه های نوینی نیز دارند.
در این نسل ، یک تقطیع و یک گسست فرهنگی با نسل های گذشته ایران و بخصوص نسلی که در دهه شصت در مشهد دائما به تعقیب من و شما می پرداخت بوجود آمده است.
تفکر و اندیشه این نسل ، ادامه منطقی تالمات نسل های قبل از خود نیست.
باید در ایران حضور داشته باشی و در ایران زندگی کنی تا ببینی که این نسل چه می اندیشد ، چگونه می اندیشد و به چه می اندیشد.
تفکر این نسل هیچگاه با اندیشه های نسل های قبل از خود قابل مقایسه نیست.
آقا رضا ،
اینکه فرموده اید :”
بخشی از جامعه ما را به جایی رسانده که امروز از باخت تیم ملی خود به رقص آمده اند و فردا از ورود تانک های جنگی کشورهای متخاصم و غرش هواپیما های جنگی و زوزه موشک های کروز به وجد خواهند آمد.”
این نسل اجازه اشغال و حمله متخاصم را هم نمی دهد.
آن میراث مرده ای که کارل مارکس می گفت :” بر مغز زندگان سنگینی می کند” ، در این نسل به دور افکنده شده است. حتما هک های جدید خبرگزاری فارس را خوانده اید که گزارش شان به رهبرشان این است که :” فرزندان کارمندان دولت و … با معترضین همراه هستند”.
این گزارش با اینکه درست است ، اما ، هنوز گزارش دقیق از واقعیت ها نیست.
فرزندان خانواده های شهدا ، فرزندان ایثارگران ، فرزندان آزادگان ، حتی فرزندان امنیتی ها ، یا همراه و همگام با این نسل در کف خیابانها هستند یا همدل با این نسل هستند.
آقا رضا ،
رنسانس فکری شگفت انگیزی در ایران بوجود آمده است.
این دیگر آن نسلی نیست که صبح بگویند :” زنده باد مصدق ” و بعداز ظهر بگویند :” مرده باد مصدق”.
آقا رضا ،
تمامی تلاش نظام حاکم براین است که بداند که تفکر و اندیشه این نسل جدید چگونه بوجود آمده است. و با تمامی تلاش و کوشش در شناخت این نسل ، حیران و مبهوت مانده است.
نسلی فوق العاده پرسشگر ، نسلی کنجکاو ، نسلی که به هیچ وجه توجیه ها و تبیین های اساتید در کلاس ها و … را نمی پذیرد.
رفتار ابن نسل در کارخانه ها ، شگفت انگیزتر از کلاس های درس است.
خیلی به راحتی و با سهولت تمام فریاد می کشند :” خدا نیست” ، به امید خدا زندگی نکنید ، خدا زندگی شما را بهبود نمی بخشد و …”
اینها جملاتی است که من بارها و بارها در پالایشگاههای عسلویه و ماهشهر و آبادان و … شنیده و مبهوت شده ام.
مبهوت از اینکه نظام ، چهل و اندی سال است که در کلاس های درس خویش عدل الهی را تدریس می کند و آنگاه این نسل در هنگامی که بتن یک فوندانسیون را در یک کارخانه می ریزد ، در همان هنگام عدل الهی را نیز زیر سوال می برد.
هیچ اندیشمندی در هیچ کلاسی به آنها این آموزش های ضد الهی را تدریس نکرده است.
من در اوایل ، در کارخانه ها. این صداها را فقط یک :” تک گوئی” می پنداشتم. اما ، وقتی این نسل در خیابانها حضور پیدا کردند ، متوجه اشتباه خودم شدم. این صداها ” تک گوئی” نبود. بلکه صدای نسل های جدید بود.
آقا رضا ،
من نمی دانم در میان ایرانی های خارج از کشور چه خبر است و چه می گویند و چکار می کنند.
اما در مورد داخل کشور ، شتابزده داوری نکنید. و فقط این اطمینان را به شما می دهم که این نسل پای شعارهای خودش ایستاده و تحلیل گران نظام را روز به روز سرگشته تر و حیران تر می کند.و نه تنها همانند نسل های گذشته قصد مهاجرت ندارد، بلکه حتی مخالف مهاجرت و خالی کردن میدان برای نظام است. این نسل قصد باز پس گیری ایران را دارد.
مطمئن باشید.

رضا فانی یزدی
رضا فانی یزدی
1 سال قبل

باسلام به دوست عزیزم آقای ایمانی، امیدوارم آنچه را که شما در رابطه با نسل جوان میگویید درست باشد ولی تصور می کنم در رابطه با این نسل بسیار غلو می کنید و بیش از اندازه ذهنیت خودتان را به این نسل متصل می کنید.
آنچه را که از نوشته شما میفهمم این است که ذهنیت شما در رابطه با این نسل نه بیان واقعیت وجودی آنها که آرزوهای ساخته شده در فکر شماست که انتظار دارید این نسل آنها را برآورده کند و برای همین است که آنها را چنین ستایش می کنید و آنها را عامل پیشبرد چنین آرزوهایی که در ذهن شما شکل گرفته می دانید.
من گرچه سالهاست که در ایران زندگی نمیکنم اما با بسیاری از همین نسل جوان ایرانی که به مهاجرت آمده‌اند و اتفاقاً برخلاف آنچه شما می گویید بیشتر آنها به دلایلی که الان جای صحبت آن نیست به دنبال مهاجرت هستند، در تماس هستم و با آنها صحبت کرده و میدانم که درک آنها از دنیای جدید چیست و آنها برای ایران چه می خواهند.
اما یک چیز را شما فراموش کرده‌اید و آن این است که من در این مطلب هیجاناتی را که در خیابان ها به شکل رقص و شادی تعداد اندکی از مردم نشان دادند را به تمام نسل جوان ایرانی تعمیم نداده ام، ولی به نظر می رسد که شما قصد دارید آنچه را که تعداد معدودی انجام می دهند را به حساب نسل جوان می گذارید و با چوب نسل جوان دهان مخالفین چنین حرکت‌هایی را می بندید که این منصفانه نیست و نادرست است که شما خود را در مقام سخنگوی نسل جوان بگذاری و آنگاه به نام آن نسل هر حرکتی را که در خیابانهای کشور می شود به آنها منتسب کرده و از آن دفاع کنید.
اینجا باید بگویم که شما یا متوجه نیستید که چه می گویید و چگونه رفتار تعداد معدودی از افراد را به یک نسل تعمیم میدهید و یا آگاهانه آرزوهای خود را به این شکل بیان میکنید.
ضمناً اعتراضات را فقط به نسل جوان منتسب کردن کار غلطی است و نشان دهنده این است که انگار بقیه مردم در ایران اعتراض به وضع موجود ندارند.
به نظر من اصلاً چنین چیزی نیست اکثریت مردم ایران از وضعیت کنونی ناراضی هستند ولی مثل هر تحول انقلابی دیگری و در هر کشوری ابتدا نسل جوان وارد خیابان ها شده و در مدارس و دانشگاه‌ها اشکال مختلف اعتراض خود را بیان می کنند چرا که آنها کمترین آسیب پذیری را از نظر وابستگی های خانوادگی و حرفه ای دارند همانگونه که نسل ما در دوران انقلاب ۵۷ در دوران جوانی اولین افرادی بودیم در خیابان ها به تظاهرات و سنگ پراکنی بر علیه نیروهای پلیس و ارتش به خیابانها آمده بودیم.
اکثریت مردم ایران معترض به وضعیت کنونی هستند و همه آنها نیز به دنبال تغییری هستند که وضعیت از آنچه امروز است بهتر شود ولی در این میان تعداد معدودی وجود دارند که یا به دلیل جوانی و کم تجربگی و یا تحت تاثیر رسانه‌های فاشیستی چون ایران اینترنشنال چه کارهایی را نمی کنند که نتیجه معکوس خواهد داد و کمکی به پیشبرد جنبش اعتراضی انقلابی مردم ایران نکرده و به گسترش این جنبش لطمه میزند.

قاسم
1 سال قبل

ای آقا محمود جان، انگاری ما خودمان به چشم خودمان می بینیم که شما ایران نیستید، ما به چشم خودمان خیلی چیز ها می بینیم که همان مانده ، جفت چشم هایمان روی کفش هایمان بیفتد، اما این کلیله و دمنه ایی که شما مکتوب کرده اید، جفت حال دل این ولایت نیست. قربانتان گردم هر جا هستید،بی بلا بمانید، اما خوف و خیال های خودتان را به پاچهٔ همهٔ جوانان این ولایت نچسبانید. جای دوری نروید یک انگشت بالاتر از همین مرقوم مبارکتان را بخوانید، ببینید از کُنده ها چه دودی هوا میشود.

سودابه جزنی
1 سال قبل

بسیار نقد روشنگرانه و لازمی است ، بخصوص برای آشنا کردن اذهان فریزری خارج کشوری های چپه شده به قعر متعفن راست.

آرش
آرش
1 سال قبل

بادرود
جناب یزدی شما در تمام مقاله هاتون در حال انتقاد هستید. یا بقول خودمونی همهش ” نق “میزنید , دریغ از یک مقدار پشتیبانی و کمک آیا شما هیچ تغییری” دیالکتیک” را در مردم بعد از ۴۳ سال نمی ببیند .شما فکر میکنید که این مردم در ۴۳ سال پیش یخ زدن یا احزاب و گروهها که با جنبش هستند , در غار افلاطونی خودش باقیمانده اند . و این شما هستید که باید فقط انتقاد کنید چون شما بیشتر از مردم ایران می فهمید , حتی از حزب توده هم بیشتر که با جنبش است.
جنبش به شما هم احتیاج دارد .
اندک اندک جمع مستان می رسد

خسرو
خسرو
1 سال قبل
پاسخ به  آرش

شما وقتی در فرنگ تحمل انتقاد را ندارید، به قدرت برسید چکار می کنید؟
آیا ماهیت حکومت شما فاشیستی نخواهد بود.
وقتی در خارج فرقه “فرفریون-اسمائیلی” هر مخالفی را نفوذی و مزدور و بی شرف و … نامیده و حتی مورد تعرض قرار می دهند، تفاوت اینها با “اس آ” ی هیتلر و یا چماقداران حزب اللهی در چیست؟
امیدوارم در خواب باشید، و خودتان را به خواب نزده باشید.

سهرابی
سهرابی
1 سال قبل
پاسخ به  خسرو

حقا که با استفاده از “فرفریون” نشان دادید ضد زن هم هستید. بقیه پیش کش…

رضا فانی یزدی
رضا فانی یزدی
1 سال قبل
پاسخ به  آرش

دوست عزیز من، به نظر می‌رسد که شما مطالب من را دنبال نمی کنید. البته من چنین انتظاری را ندارم که دوستان در وضعیت کنونی همه نوشته های افراد را خوانده و از آنها مطلع باشند.
من در تمام سال های گذشته نوشته های بسیاری را در نقد و چگونگی مقابله و مبارزه با جمهوری اسلامی ایران نوشته ام که شما با مراجعه به آرشیو همین سایت میتوانید بسیاری از آنها را ببینید.
اما باید بگویم زمانی که جنبش اعتراضی انقلابی چون سیلی بنیان کن به راه می افتد اگر در همان زمان فعالین سیاسی نگرانی های خود را نسبت به رفتار بازیگران این جنبش بیان نکنند فردا دیگر بسیار دیر است و جز افسوس و سرزنش خود جایی باقی نمی ماند و این همان رفتاری است که ما باید در دوران انقلاب ۵۷ میداشتیم که بعد از آن خود را سرزنش نکنیم.
در آن دوران نیز که جنبش سیل آسا در خیابان ها راه افتاده بود و میلیون ها نفر عکسهای آقای خمینی را در دست گرفته و با فریادهای الله اکبر خمینی رهبر صدای دیگران را خفه می کردند اگر فعالین سیاسی ما و احزاب و شخصیت‌ها در کشور متوجه گرایشات فاشیستی که در حال شکل گیری بود شده بودند شاید ما اصلاً در چنین وضعیتی قرار نمی گرفتیم.
بیان نگرانی ها و به قول شما نق زدن بخشی از مبارزه است و اتفاقاً بسیار سخت است که در زمانی که همه دوست دارند یک صدای واحد را بشنوند شما به خطرات آینده که تک صدایی میتواند به وجود آورد توجه می دهید.

شعاع
شعاع
1 سال قبل

باعث تاسف است این چنین اسمان و ریسمان را بهم ببافى و تا عمق جان ناسیونالیستى بر خورد کنى که عملا با هزار تناقض حرکت رو به جلیى که اخرین اشتراکات مردم و جانیان حاکم رو بریده منکوب کنى

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


47
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x