مسابقات جام جهانی ، داستانی شد برای ما ، که همگان با آن آشنا هستند و بنابراین من گفته ها را تکرار نمیکنم
عده ای به فرصت از دست رفته باز پس گیری تیم ملی ، بعضی به لزوم افشاگری و انزجار از رفتار ملی پوشان ، جمعی به بهره برداری حکومت از بازی ها برای خاموش کردن اعتراضات ، و هزار نوع ادله دیگر دست یازیدند
من از نقطه نظر دیگری به این قضیه نگاه خواهم کرد ،
این پرسش مطرح است که نقش مسابقات ورزشی در سپهر سیاست چیست ؟ اولین و ساده انگارترین جواب اینست که مسابقات ورزشی بین ملت ها گامی است در جهت نزدیک کردن انسان هایی که در زیر پرچم های گوناگون گرد آمده اند
قبول میکنم که این مطلوب و ایده ال است ولی واقعیت چیز دیگری است
از المپیک دوران هیتلر ، تا تحریم المپیک مسکو ، تا بازی امریکا و ایران در جام جهانی ، همه و همه تیغ دو لبه ای بوده اند
من انکار نمیکنم که ورزش ، و مسابقات ورزشی میتواند ملت ها را به هم نزدیک کند ولی انکار هم نمیتوان کرد که این مسابقات تجلی تقابل دولت ها هم بوده است واین تقابل به شکلی موذیانه به عنوان تقابل ملت ها به تماشاچیان و طرفداران هر تیم القا میشود . تیم کشور من ، تیم شهر من ، تیم دبیرستان من ، حتی اگر تقلب کند ، حتی اگر تیم حریف را مجروح کند ، و … نیم محبوب من است .
آنچه که در جریان این جام جهانی و در مورد تیم ایران اتفاق افتاد ، شاید در تاریخ بازی های ورزشی بی سابقه بود . این تیم تیم محبوب من وتو نبود هرچند که تیم کشور من و تو ، بود . قضاوت مردم ایران در رابطه با این تیم . فقط به پرچم و لباس این تیم منحصر نشد .
بلکه نگاه مردم به جایگاه این تیم در عرصه گسترده تقلای انسان ها برای بهروزی بود .
ما با هم هستیم ، نه به این دلیل که نوادگان کورش هستیم . نه به این دلیل که در درون مرز های ایران زندگی میکنیم ، نه به این دلیل که میتوانیم فارسی حرف بزنیم ، نه به این دلیل که خورشت فسنجان را دوست داریم ، بلکه به این دلیل که بر ضد کسانی هستیم که کودک را میکشند یا مجیز گوی این کودک کشان هستند .
برزویه طبیب
فقط با تفکرات انقلابی و فانتزی ، تفکراتی که هیچ هم مو لای درزش نمیره نمیشه به جایی رسید ، نمره این مقاله شما در بحث دمکراتی بدون شک بیست میباشد
شما بسیار عالی جملات را کنار هم چیدهاید ، آیا واقعیت جامعه ما همان چیزی هست که شخص محترم شما در ذهنتان میپرورانید ؟ اگر ما دوست داشتیم به یک هشتم سعود کنیم آیا بخاطر گستره تقلای انسانها برای بهروزی بود ؟ خواهش میکنم از هوادارن فوتبال بپرسید ؟
یک سوال دارم : این چی هست ، ما برای خوشحالی مردمی که در تمام دنیا با هر حکومتی که دارند بعد از پیروزی تیمشان که سر از پا نمیشناسند وشادی میکنند چه تعریفی داریم ؟ و بر عکس تیم ژاپن که همین الان در ضربات پنالتی از جام خارج شد ، آیا هواداران را دیدید که چطور اشک میریختند و از ته دل غمگین بودند . چه تعریفی داریم.
من که فکر میکنم اگر تیم ما هم مقابل آمریکا پیروز و به دور بعد صعود میکرد ، مردم ما خوشحال میشدند و آن را به پای لیاقت وشور و شجاعت تیم که جزء مردم ایران هستند میگذاشتند ، بخصوص با این شرایط که
از هر طرف روی آنها فشار بود .
فوتبالیستها هیچ موقع متعلق به هیچ حکومتی نیستند
آیا مسی متعلق به حکومت آرژانتین است ؟
به شما پیشنهاد میکنم گل اول او به مکزیک را ببینید
وبه صورت او وچشمهای او نگاه کنید .
بهروزی و شادی و سرفرازی را خواهید دید .
او این گل را فقط برای مردم آرژانتین زد .
یا گل دوم ایران به ولز هم فقط برای مردم ایران بود ..
عشق به فوتبال و تیم ملی را چه در دوره شاه ویا خمینی و با هر بازیکنی پرویز قلیچ خانی و یا طارمی و آزمون و یا در آینده با نامهای دیگر که خواهند آمد را نمیتوان با تفکرات سیاسی و وضعیت اجتماعی از دل بیرون کرد .
این هم هست که حکومتها بخصوص از جام جهانی برای خود بهره برداری میکنند .
شاید این هم بد نباشه که ما هواداران فوتبال و تیم ملی و بازیکنان را قضاوت نکنیم . همه مثل شما روشنفکر نیستند.
برای مثال در حال حاضر چهل هزار آرژانتینی در قطر حضور دارند ، بعضی از آنها با توجه به شرایط بد اقتصادی کشورشان برای تقبل مخارج سفر میبایست مغازهاش را میفروخته !!! .این یعنی عشق به فوتبال و به وطن .