دوشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۳

دوشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۳

اعترافِ اجباری ی توماج صالحی که در خواب دیده ام – خسرو باقرپور

ای رفیقان! راه و بی ره بست او
خواب و دست و پای را بشکست او

گرچه رفتم در رهِ دیوانگی
لیک سیرم کرد از فرزانگی

گفت او: – “باید ز هر راهی بُرید
یا بمیری یا شَوی ما را مُرید!

می کُنم جمله کسان ات را کباب
همچو گنجشکی؛ به کورهْ یْ آفتاب

سینه ی باب و عمویَت می دَرَم
زان سپس؛ چشمِ تو بیرون آورم

خواهرت را می بَرَم از ره برون
می کنم من مادرت را سرنگون”

چون بِدَرّد او حیا؛ بیچاره ام
پنبه ی نرم ام؛ نه سنگِ خاره ام

پایِ من زخمی ز راهِ سنگلاخ
گوشِ من کر گشته از پرده یْ صُماخ

پایِ من را تازیانه اش راه بُرد
گوشِ من سیلی ز دستِ “شاه” خورد

در کفِ شیخِ خرِ کون پاره ای
غیر تسلیم و رِضا کو چاره ای؟

لیک خر تر او که این باور کند
عاقل آن کو خلق را داور کند!

پانزدهم آذر ماه هزار و چهارصد و یک – اِسِن

https://akhbar-rooz.com/?p=183473 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
محمدتبریزی
محمدتبریزی
1 سال قبل

ویدئوی منتشرشده از اعترافات اجباری توماج صالحی راکه توسط نهادهای امنیتی رژیم منتشر
شده نه میبینیم و نه انتشار میدهیم این بکی از
راههای مبارزه با پلیدی جمهوری اسلامی هست.

کیا
کیا
1 سال قبل

صدای بی صدایان قلب ها را تسخیر کرد و جاوانی شد و اگر هم در سیاهچال فاشیست با هوشمندی نادم شود مورد محبت بی صدایان باقی خواهد ماند.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x