عزیز قاسمی معلوم شریف اهل گیلان یادداشتی در مورد این حکم نوشته و در آن تصویری از این پزشک مردمی به دست می دهد. در بخشی از یادداشت عزیز قاسمی با عنوان «خون ناحق! دفاع از دکتر قره حسنلو وظیفه اخلاقی هر انسان شریف»، آمده است:
تصویری از دکتر حمید قره حسنلو بر تخت بیمارستان منتشر شده که هیچ دردمندی نمی تواند به راحتی از کنار آن عبور کند و شب با آرامش خیال سر بر بالین بگذارد. چهره او در این تصویر بسیار تکیده و لاغر و بدن او کاملا مجروح و کبود است. چشمان این دکتر در نگاهش، گویی همه ی مخاطبان و عدالت خواهان را به یاری و داوری و آزمونی سخت فرا خوانده است.
سکوت در برابر وضعیت دکتر قرهحسنلو، با توجه به پیشینه و کارنامه عملی او که حکایت از دغدغه همیشگی او برای مردمان محروم و تهدیدست بوده، خیانت به حریم انسانی و اخلاقی است. او با عشق تمام سه مدرسه در مناطق محروم ساخته و در نوجوانی به جبهههای جنگ رفته و با درآمد بالایش، به جای مهاجرت و زندگی در محیطی آرام و به دور از هیاهو و استرس، در سرزمین خودش، مدام برای کودکان محروم و باز مانده از تحصیل به همراه همسرش برنامه عملی داشته است. تفریح او، زندگی با تهیدستان و محرومان و بیچارگان و تهیه شغل و فراهم آوردن امکانات زندگی برای آنها بود.
در پایان این یادداشت آمده است:
گرچه خون ناحق هیچ بی گناهی بی اثر نخواهد بود. آنچه در صحنه اجتماعی امروز ایران در معرض داوری عموم قرار گرفته، بهترین گواه درستی این گزاره و این ادعا است. خون بی گناهان به تعبیر «سایه» تیغ هم نبرد را رونق میدهد:
خونی که ریخت از دل ما سایه حیف نیست
گر زین میانه آب خورد تیغ هم نبرد
و سخن آخر در پیامدهای ریخته شدن خون بی گناهان را در قطعه معروف ۷۴ ملک الشعرا بهار باید شنید و آویزه گوش کرد:
باد صبا خوش است شهیدان رشت را
از ماجرای قاتل ایشان خبر کند
این بیت را که از اثر طبع دیگریست
بر قبرشان نثار چو عقد گهر کند
«دیدی که خون ناحق پروانه شمع را»
«چندان امان نداد که شب را سحر کند»
جلاد ننگت باد
مرگ بر خامنه ائی سگ زنجیری امپریالیسم
پرخروش باد رزم خلق دلیر