سايت سياسی - خبری چپ - تريبون آزاد

جمهوری اسلامی ایران ، چین ، عربستان؛ « خود کرده را تدبیر نیست » – ع . ترابی

چین و قراردهای اخیر با کشورهای عرب منطقه خاورمیانه

« ما را چه سود ؟ »

پس از دیدار سه روزه رهبرچین از عربستان که منجر به انعقاد قراردادهای جدید و انتشار بیانیه مشترک چین با عربستان و ۶ کشورعرب حاشیه خلیج فارس گردید ، صاحب نظران عرصه های دیپلماسی ، اقتصاد ، حقوق ، روابط بین الملل و .. موضوع را تحلیل و در جوانب آن قلم فرسایی نموده اند .

نگارنده برای پرهیز ازتکرار مباحث طرح شده و وارد نشدن در مباحثی که از تخصص نگارنده خارج است به این رخداد بطور گذرا پرداخته و در پاسخ به پرسش فوق و پرسش های مشابه که در ذهن بخشی از مردم ما وجود دارد فقط از منظرسود و زیان کشور و قاعده مرسوم فرصت سوزی در روابط ایران با دیگر کشورها و بطور اخص  چین می پردازم .

صرفنظر از اعلان مواضع سیاسی چین و عربستان و اشاره به مناقشات منطقه جنگ خیز خاورمیانه و نیز مناقشات بین المللی و بویژه موضوع انرژی هسته ای ایران که در بیانه منعکس شده ، باید اذعان نمود بجز موادری مانند جزایر سه گانه متعلق به ایران و یا تولید تسلیحات مدرن دفاعی که درحیطه حق حاکمیت ایران است ، مواردی مانند عدم مداخله در امور کشورهای دیگر و حفظ امنیت منطقه و متعهد بودن به اصل عدم مداخله خواست عموم ‌مردم منطقه و جهان و حکمرانی های دموکراتیک در کره زمین است . پرواضح است که کشورهای عربی با استفاده از فرصت بدست آمده و انعقاد قراداد با چین ؛ علاوه بر منافع اقتصادی ازدانش فنی و نوآوری تکنولوژیکی متعاقب آن برای کشورشان بهره مند خواهند شد.

به دور ازهرگونه قضاوت شتاب زده  ، جان مایه مفاد بیانیه  نخست باید در ادامه فهم واقعی از سیاست اقتصاد محور دولت چین در حوزه روابط بین الملل درک شود که سیاست را در خدمت توسعه اقتصادی بکار میگیرد و امنیت سرمایه گذاری در جهان را در راستای اهداف استراتژیک خود می بیند .

شکل گیری بلوک های سیاسی – امنیتی – نظامی که در مناطق ناامن و با توجیه  حفاظت و امنیت از سرمایه گذاری و منافع مشترک اقتصادی ایجاد می شود در مرحله بعدی معنی و مفهوم می یابد ، اما بنظر نمی رسد دولت چین در شرایط فعلی با توجه به روابط نزدیک با روسیه و نیز روابط مشخص با ایران و همچنین نقش و وزن امریکا در منطقه و نفوذ امریکا در کشورهای حوزه خلیج فارس به فکر تشکیل چنین پیمان هایی باشد.

جهان اکنون چین را به عنوان کشوری می شناسد که از چهار دهه قبل سیاست اقتصاد محور را در داخل و خارج بعنوان راهبرد توسعه اقتصادی – اجتماعی برگزیده و بر این اساس توانسته است  به موازات بالابردن توان کمی و کیفی تولید در داخل کشور در دو دهه اخیر نیز با تکیه بر صادرات و واردات در بازار پرمصرف چین ، بر گسترش و توسعه روابط اقتصادی با جهان متمرکز شده و نقش و جایگاه خود را ارتقا دهد.

پیمان های اقتصادی شانگهای و بریکس و نقش محوری چین در آنها از منظر اهداف استراتژیک و توسعه روابط اقتصادی چین قابل درک است .صاحب نظران اقتصادی در باب رشد و جایگاه اقتصادی چین در جهان بویژه طی ۲۰ سال اخیر که حکمرانان چین اقتصاد را در خدمت سیاست بکار گرفته اند مقالات و کتب متعددی نوشته اند .

به نظر نگارنده  قراردادهایی که چین اخیراً با قطر و عربستان و کویت در حوزه انرژی و ایجاد زیر ساخت ها منعقد کرده ، می توانست چند سال قبل با کشور ما منعقد و اکنون در فاز اجرایی یا بهره بردای باشند .

حداقل از چهار سال قبل تا کنون هر دو دولت روحانی و رئیسی با توجه به گرایشات نظری و خاستگاه اقتصادی و فرهنگی قدرت مندی که در جمهوری اسلامی بطور ذاتی تمایل به غرب و گریز از شرق دارد،علیرغم ژست های ظاهری که چین را متحد مهم خود قلمداد می نمود با جهالت  تمام و زیر فشار تبلیغات ضد چینی این فرصت ها را از دست داد .

مدیریت فَشل و ناکارآمد دولت و نظام  جمهوری اسلامی که توسعه اقتصادی را پیرواهداف سیاسی می داند و امر مهم توسعه اقتصادی – اجتماعی را در مسلخ تصمیمات سیاسی نادرست قربانی می نماید نه قادر بوده از فرصت های بدست آمده بین المللی برای بهبود روابط با امریکا و غرب بهره برداری و گام های  مثبتی بردارد و نه جُربُزه داشتند که با فشار و تبلیغات ضد چینی مقابله کنند و درخلاء روابط اقتصادی با غرب روابط اقتصادی محدود با چین را گسترش بیشتری بدهند . از اینجا مانده و از آنجا رانده .

چند سال است که در مورد قرارداد ۲۵ ساله با چین برای پروژه های ایجاد زیر ساخت ها و سرمایه گذاری در حوزه انرژی که برای توسعه اقتصادی – اجتماعی ضروری است در بوق و کرنا دمیده اند و تبلیغات کاذب و بزرگنمایی از حجم مبادلات با چین برای ترساندن کشورهای غربی و گرفتن امتیاز از غرب راه انداخته اند . ولی تا آنجائیکه مشخص شده مبادلات تجاری با چین علیرغم هیاهوی تبلیغی بسیار محدود بوده و در وادی عمل علاوه بر اینکه امتیازی از غرب کسب نشده و هیچ اقدام مثبتی صورت نگرفته ، گسترش روابط  اقتصادی با چین نیز عقیم مانده است . اگر بنا به گفته مسئولین در زمان تحریم ها تا این اواخر یعنی چند ماه پس از شروع عملیات نظامی روسیه علیه  اکراین و دسترسی چین به نفت ارزان روسیه ، دولت چین بزرگترین خریدار نفت ایران بود پس مفاد قرار داد ۲۵ ساله می توانست پس از شفاف سازی برای نخبگان و مردم و با تصویب  FATF   در راستای منافع ملی جاری و سرمایه گذاری ها و قرارداد هایی در حوزه انرژی و ایجاد زیر ساخت ها منعقد شود .

در این سال ها کشورهای منطقه خاور میانه و آسیای مرکزی و افریقا که با غرب روابط استراتژیک دارند قراردادهای ایجاد زیر ساخت ها برای شبکه های ریلی ، جاده و بنادر و … و سرمایه گذاری در حوزه انرژی با چین منعقد کرده و این پروژه ها در کشورهایی مانند پاکستان ، قطر ، عربستان ، بحرین ، اسرائیل ، ترکیه ، گرجستان ، آذربایجان و کشورهای افریقایی و امریکای لاتین یا به بهره برداری رسیده و یا در فاز اجرا و مراحل تکمیلی هستند و هم چین و هم کشورهای طرف قرار داد با چین از آن منتفع شده اند و برخلاف تبلیغات ضد چینی هیچکدام از آن کشورها نه مستعمره چین شده اند و نه با این قرارداد ها و حضور چین در اقتصاد آن کشورها غارت شده اند .

گرچه مقصر اصلی در این فرصت سوزی ها دولت های مستقر در سالیان اخیر و و رهبر نظام است اما رسانه ها و روزنامه ها و صاحب نظرانی که در این سال ها با هدفمندی خاص ، اذهان مردم ایران را نسبت به گسترش رابطه با چین مسموم کرده اند نیز بسهم خود مقصرند .

به نظر نگارنده مواضعی که در چند روز اخیر رهبران چین در دو بیانه مشترک یاد شده  نسبت به مسائل منطقه و فعالیت اتمی و جزایر سه گانه اتخاذ کردند و خشم بخشی از مردم ما را برانگیخته و سرنوشت حضور ایران در پیمان شانگهای را در هاله ای از ابهام فرو برده ؛ علاوه بر دیدگاه های حکمرانان چین در حفاظت از منافع اقتصادی کشور خود و امنیت سرمایه گذاری در منطقه ، به طور غیر مستقیم نیزدهن کجی و پاسخی به تبلیغات مسموم ضد چینی است که در سالهای اخیر در ایران صورت گرفته و از منظر منافع ملی کشور و حوزه مسئولیت ها مخاطب اصلی آن رهبری حکومت است که بجای موازنه مثبت در روابط با غرب و شرق ، توسعه اقتصادی را قربانی سیاست های اشتباه و ناکارآمد خود کرده اند .

(کلوخ انداز را پاداش سنگ است)

https://akhbar-rooz.com/?p=184699 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مهرداد
مهرداد
1 سال قبل

چین به خوبی آب پاکی روی دست محوری ها ریخت و نشان داد که سرمایه به سود آوری نیاز دارد و اهل پارتی بازی به خاطر مشتی ملا هم نیست. آفرین به هر دو کشور که به خاطر منافع ملی و توسعه اقتصادی حاضر به مودت هستند.

جالب آنکه در اینجور مواقع از طرفداران چرخش به غرب خبری نیست.

کیا
کیا
1 سال قبل

عملکرد سرمایه را باید بررسی کرد.
چین و سرمایه داری جهانی در یک رابطه تنگاتنگ قرار دارند ، می‌توانند با هم کنار بیایند بجای باهم درگیر شوند شاید جهان یکقطبی در حال پوست اندازی و دگردیسی جدیدی قدم گذارده است!

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x