چهار نفر از پنج رهبر اصلی حزب در دولت ائتلافی آینده نتانیاهو، آریه دری، بزالل اسموتریچ و ایتامار بن گویر به اتهام فساد یا تحریک به نژادپرستی بازداشت، متهم و مجرم شناخته شده و یا مدتی را در زندان گذرانده اند. آنان افرادی نیستند که به دلیل توقف پشت چراغ قرمز شهرت پیدا کرده باشند
یک هفته حضور در اسرائیل و کرانه باختری به من این درک و احساس را داد که چشمانداز راه حل دو کشور اسرائیلی – فلسطینی کاملا از بین رفته است. با این وجود، هیچ کس نمیخواهد به طور رسمی مرگ و دفن آن را اعلام کند، زیرا رد کردن قاطعانه آن پیامدهای زیادی خواهد داشت. بنابراین، دیپلماتها، سیاستمداران و سازمانهای لیبرال یهودی وانمود میکنند که هنوز ضربان قلب ضعیفی وجود دارد. من نیز همین کار را انجام میدهم، اما همه ما خوب میدانیم که گزینه دو دولت در بیمارستان نیست بلکه در آسایشگاه است و اکنون تنها یک درمان معجزه آسا میتواند آن را نجات دهد.
تنها به این دلیل که راه حل دو دولتی در حال ناپدید شدن است، به این معنی نیست که راه حل یک دولت – با اینکه اسرائیل به تنهایی کرانه باختری، اورشلیم و اسرائیل [مناطق فلسطینی] قبل از ۱۹۶۷ را برای همیشه کنترل می کند – به طور خودکار به یک پیش فرض آسان تبدیل می شود. اصلا چنین نیست.
هر چه بیشتر چگونگی زندگی یهودیان اسرائیلی و اعراب فلسطینی در کنار یکدیگر بین رود اردن و دریای مدیترانه را بررسی کنید به سه نکته مهم پی میبرید: نخست آن که متوجه میشوید این جوامع بسیار متنوع و اغلب متخاصم، عمیقا در هم تنیده هستند؛ وضعیتی که از زمان توافق اسلو در سال ۱۹۹۳ میلادی به دلیل ترکیبی از سرکوبهای امنیتی اسرائیل، عملکرد تشکیلات خودگردان فلسطینی، وضعیت اقتصادی ایجاد شده و به واسطه ی سازشهای عملگرایانه و خویشتنداری که هر روز اعمال میشود در تعادلی دشوار قرار گرفته است.
اما شما همچنین متوجه هستید که انواع تغییرات جمعیتی، فناوری، سیاسی و اجتماعی در روند توسعه طولانی در حال رسیدن به نقاط اوج است و بر تمام توازن بین یهودیان با یهودیان، یهودیان با اعراب اسرائیلی، یهودیان با فلسطینی ها و فلسطینی ها با فلسطینی ها اثر می گذارد.
به این ترتیب من به کم رنگ شدن روند صلح و چشم انداز راه حل دو دولتی، گسترش شهرک های یهودی در کرانه باختری، فساد و فروپاشی تشکیلات خودگردان فلسطین و رواج استفاده از پلتفرم تیک تاک TikTok و سایر رسانه های اجتماعی اشاره می کنم. تنها در سال گذشته، به گفته B’Tselem، یک گروه حقوق بشر اسرائیلی، تقریباً ۲۰ اسرائیلی و بیش از ۱۵۰ فلسطینی در حوادث خشونت بار جان خود را از دست داده اند.
در طول سفرم به اسرائیل روزی نبود که تصاویر و ویدئوهایی از یک فلسطینی که توسط سربازان اسرائیلی یا اسرائیلیها مورد هجوم قرار گرفته و چاقو خوردن سربازان اسرائیلی توسط فلسطینیان را ندیده باشم. این نوعی تازه از تصاویر تحریککننده برای جمعیت است و به امری فراگیر تبدیل شده و در القای نفرتی چند ثانیهای که همگان را در وضعیت دائمی ترس و خشم نگه میدارد، موثر میباشد.
البته این وضعیت پیش از پیروزی اخیر بنیامین نتانیاهو با رای اندکی بیشتر از رقبایش در انتخابات اخیر اسرائیل بود که به زودی منجر به ایجاد دولت ائتلافی افراطی و فوق مذهبی در تاریخ اسرائیل خواهد شد. قطعا استفاده از پیشوند «اولترا» به معنای فوق و افراطی برای دولت نتانیاهو نشان میدهد که چشمانداز خوبی در راه نیست.
همه اینها باعث درک این موضوع می شود که اسرائیل برای حفظ ثبات فعلی باید انضباط رفتاری خود را شدیدا کنترل کند. بدون خویشتن داری، در مکانی موزاییکی که یهودیان اسرائیلی، شهروندان فلسطینی اسرائیلی و فلسطینی های کرانه باختری همگی در کنار هم زندگی می کنند راه حل یک دولت پایدار نخواهد بود. نه، بدون خویشتن داری، نتانیاهو و شرکای ائتلافاش میتوانند راه حل دو دولتی و راه حل تک دولتی را در یک گور دفن کنند. این تنها ما را با راه حل یک آشفتگی بزرگ باقی میگذارد.
اگر از من بپرسید، اکنون این محتمل ترین نتیجه است – یک آشفتگی کامل که باعث می شود اسرائیل دیگر بستری برای ثبات برای منطقه و متحد آمریکایی اش نباشد، بلکه در عوض، دیگ بی ثباتی و منبعی برای تشویش و نگرانی دولت ایالات متحده خواهد بود.
چرا باید چنین نگرانیای داشت؟ زیرا شرکای جدید نتانیاهو دقیقا مخالف خویشتن داری هستند. چهار نفر از پنج رهبر اصلی حزب در دولت ائتلافی آینده نتانیاهو، آریه دری، بزالل اسموتریچ و ایتامار بن گویر به اتهام فساد یا تحریک به نژادپرستی بازداشت، متهم و مجرم شناخته شده و یا مدتی را در زندان گذرانده اند. آنان افرادی نیستند که به دلیل توقف پشت چراغ قرمز شهرت پیدا کرده باشند.
علاوه بر این، انتظار میرود نتانیاهو بن گویر افراطی ملی گرا، ضد عرب و رهبر حزب قدرت یهود را به عنوان وزیر امنیت ملی خود معرفی کند. در آن صورت، بن گویر نه تنها بر پلیس اسرائیل بلکه بر سایر سازمانهای مجری قانون از جمله پلیس مرزی که در کرانه باختری اشغالی بسیار فعال هستند نیز نظارت خواهد کرد.
بن گویر به راحتی میتواند این سازمانها را علیه جمعیت عرب و فلسطینی مسلح کند. هم چنین انتظار میرود که نتانیاهو اسموتریچ را به عنوان وزیر دارایی منصوب کند و هم چنین قصد دارد به او و حزباش صهیونیسم مذهبی مسئولیت اداره مدنی را که همیشه در اختیار وزارت دفاع اسرائیل بوده واگذار نماید. اداره مدنی این اختیار را دارد که شهرکهای یهودینشین را گسترش دهد زندگی روزمره فلسطینیها را محدود کند و تخریب خانهها را اجرا کند.
اسموتریچ و بن گویر هر دو متعصب مذهبی هستند و حضور یهودیان را در کوه معبد (حرم شریف) که برای مسلمانان نیز مکانی مقدس است تبلیغ میکنند. نظارت بر آن مکان توسط پلیس اسرائیل صورت میگیرد که بن گویر در آستانه در دست گیری کنترل آن است. می توانید تصویر این صحنه را تصور کنید.
نتانیاهو اساسا به مقامهای امریکایی، یهودیان آمریکایی و متحدان عرب اسرائیل گفته که اگرچه روباهها را مسئول مرغداریها میکند و کبریت و بنزین را بین اعضای دولت اش توزیع میکند، اما قدرت شخصی و ذکاوت اش میتواند جایگزین نظارتهای سازمانی شود و مانع از اقدامات افراطی اعضای کابینه اش خواهد شد.
ما کافی است سپهر سیاسی را خوب ببینیم. بگذارید شما را به یک تور سریع در صحنه و چشم انداز سیاسی اسرائیل ببرم و به شما نشان دهم که چقدر ثبات و تعادل فعلی زیر فشار شکننده است و چرا اسرائیل امروز شدیداً به عملگراترین و محدودترین دولتی نیاز دارد که بتواند کار را پیش ببرد. – اما دقیقاً خلاف آن رخ داده است.
یکی از اولین توقفهای من در این سفر اجتماع یهودیان در قلب منطقه فلسطینی الخلیل در نزدیکی مقبره ابراهیم، اسحاق و یعقوب بود که هم برای یهودیان و هم برای مسلمانان مقدس است. چند روز پیش از سفر من چندین برخورد جنجالی بین سربازان اسرائیلی که به وضوح با دولت راستگرای جدید همذات پنداری میکردند و یهودیان چپ گرای اسرائیلی که برای نشان دادن همبستگی با فلسطینیان تحت اشغال به الخلیل سفر کرده بودند رخ داد.
آن گونه که ویدئوها نشان میدهد در یک رویارویی یک سرباز به صورت یک تظاهرکننده یهودی مشت کوبید. در ویدئویی دیگر سربازی در حال رویارویی با معترضان میگوید: «بن گویر قرار است همه چیز را در اینجا حل کند. شما باختید بچه ها. بازی و سرگرمی به پایان رسید».
روزنامه “تایمز اسرائیل” نوشته بود: «این سرباز خودپسند یک وصله به پشت جلیقه نظامی اش بسته بود که روی آن نوشته شده بود: “یک تیر. یک کشتن بدون عذاب وجدان. من تصمیم میگیرم”.»
با این حال، آنچه بعد اتفاق افتاد، جایی است که داستان بین یهودیان و یهودیان پیچیده می شود. ارتش اسرائیل آن سرباز را به ۱۰ روز زندان نظامی محکوم کرد. سپهبد “آویو کوچاوی” رئیس ستاد ارتش گفته بود که سربازانی که در این ویدئو بازداشت شده اند “بر خلاف ارزشهای ارتش اسرائیل عمل کرده اند”. بن گویر از ارتش به دلیل ارسال “پیام مضر” به سربازان انتقاد کرد.
او در توئیتی نوشت: «نباید اجازه دهیم آنارشیستهایی که یک ریز به ما تهمت میزنند پیروز شوند». کوچاوی سپس بیانیهای صادر کرد و نوشت: «به هیچ سیاستمداری از راست و چپ اجازه نمیدهیم در تصمیم گیریهای فرماندهی یا استفاده از ارتش برای پیشبرد برنامههای سیاسی اش دخالت کند».
“یائیر نتانیاهو” پسر بنیامین نتانیاهو نیز در پستی از کوچاوی رئیس ستاد ارتش خواست تا بیانیهای “شرم آوری” که صادر کرده را پس بگیرد. بنیامین نتانیاهو، اما برای چند روز سکوت کرد و سرانجام بیانیهای در حمایت از ارتش صادر نمود.
“یشای فلیشر” سخنگوی جامعه یهودی آنجا چند روز پس از آن حادثه اطراف هبرون را به من نشان داد. او گفت از آن که یهودیان تندرویی مانند بن گویر به قدرت میرسند و جایگزین افراد فعلی میشوند که او آنان را ضعیف میدانست احساس آرامش میکند.
او گفت: «اسرائیلی که ما میشناختیم دوباره بازگشته است یعنی دولت یهودی که از اقلیت قومی یهودی در این منطقه محافظت میکند».
برایم ساده نیست که تصور کنم این رابطه تازه بین بن گویر، ارتش اسرائیل، پلیس اسرائیل و فعالان یهودی و فلسطینی چگونه میتواند به نقطه تعادل برسد.
حال به پیچیدگی روابط بین یهودیان اسرائیلی و شهروندان عرب فلسطینی اسرائیل فکر کنید. در سال ۲۰۱۹ میلادی «سامر حاج یحیی» یک عرب اسرائیلی به عنوان رئیس «لئومی» بزرگترین بانک اسرائیل منصوب شد. بله، درست خواندید یک عرب اسرائیلی رئیس مهمترین بانک اسرائیل شد. او دارای مدرک دکترای اقتصاد از ام آی تی و مدرک حسابداری و حقوق از دانشگاه عبری اسرائیل است.
اعراب اسرائیل ۲۱ درصد از جمعیت اسرائیل، نزدیک به ۲۰ درصد از پزشکان، حدود ۲۵ درصد از پرستاران و تقریبا نیمی از داروسازان اسرائیل را تشکیل میدهند و در شعبه امای تی در اسرائیل بیش از ۲۰ درصد دانشجویان را اعراب اسرائیلی تشکیل میدهند. با ارتقا و جابجایی طبقاتی اعراب اسرائیلی به طبقه متوسط و بالا از نظر اقتصادی تعداد بیشتری از آنان از محلههای سنتی عربنشین خود به مناطق یهودینشین مانند تل آویو و هرتزلیا که مدارس، مسکن و جادههای بسیار بهتری دارند نقل مکان میکنند. اما این موضوع به منبع تنش تازهای تبدیل شده است. برای مثال، شنیدن زبان عربی برای یهودیان در داروخانه یا فروشگاه مجاورشان بسیار رایج است.
دو هفته پیش، یک اینفلوئنسر اسرائیلی به دنبال کنندگاناش پیشنهاد کرد که اگر کارمندان به زبان عربی و نه عبری با یکدیگر صحبت میکنند از فروشگاهی در اسرائیل خارج شوند.
ثابت ابوراس، مدیر اجرایی مشترک طرح های آبراهام، یک سازمان غیرانتفاعی ترویج تفاهم یهودی-عربی، که مقر آن در لود است، توضیح داد که شهروندان فلسطینی اسرائیل “بیشتر ادغام شده اند، بیشتر کار می کنند، بیشتر مشارکت می کنند و بیشتر مطالبه می کنند.” اعراب اسرائیل «اکنون همه جا هستند. اکنون ده ها هزار نقطه تلاقی بین یهودیان و اعراب اسرائیلی وجود دارد، و آنها می توانند انفجاری شوند یا تنوع را جشن بگیرند.
در ماه مه ۲۰۲۱ میلادی در جریان درگیری نظامی دیگر بین اسرائیل و غزه تحت کنترل حماس، به دنبال تظاهرات یهودیان و اعراب در بیت المقدس و تصرف کوه معبد (حرم شریف) توسط پلیس اسرائیل تنشها به حالت انفجاری رسید. اعراب شهرهای لود و عکا به یهودیان حمله کرده و اموال آنان از جمله چندین کنیسه را سوزاندند. پس از آن افراط گرایان راستگرای یهودی هم با ساکنان عرب و هم با پلیس اسرائیل درگیر شدند.
در بت یام در حومه تل آویو گروهی از افراط گرایان راستگرای یهودی یک راننده عرب را از خودرویش بیرون کشیدند و به طرز فجیعی کتک زدند. این خشونت، به ویژه سوزاندن کنیسهها بدون شک تعداد قابل توجهی از یهودیان اسرائیلی را از راست میانه به سمت راست افراطی ملی گرا سوق داد و به بن گویر قدرتی بخشید که اکنون از آن برخوردار است.
با این وجود، وقتی با چند تن از همکاران عرب اسراییلی ابوراس صحبت کردم، همه آنها به قول او روشن کردند که «دوگانگی هویت در حال عادی شدن است – من یک فلسطینی هستم که در اسرائیل زندگی می کنم. این ایالت من و وطن من است. من احساس تعلق و مالکیت دارم.»
به عبارت دیگر، این ادغام فزاینده اعراب اسرائیل – نه فقط اعتراضات خشونت آمیز دوره ای آنها – باعث ظهور جناح راست شوونیست اسرائیل نیز می شود. به همین دلیل است که تبلیغات کمپین بنگویر در بسیج حامیان ملیگرای افراطی او بسیار مؤثر بود و اعراب اسرائیل را دلسرد میکرد. فقط عکس بن گویر در کنار این سوال بود: «?Mi Po Ba’alei HaBayit – مالکان اینجا چه کسانی هستند؟»
این سوال روز به روز تندتر می شود. اگر اسرائیل، کرانه باختری و غزه را با هم در نظر بگیرید، «یهودیان کمتر از ۴۷ درصد از کل ساکنان غرب رود اردن را تشکیل می دهند»، روزنامه تایمز اسرائیل در ماه اوت به نقل از یک جمعیت شناس برجسته اسرائیلی که هشدار داد: «کشور با احتمال تبدیل شدن به یک اقلیت حاکم در منطقه، در خطر دموکراتیک قرار دارد.»
بنابراین، مالک کیست Baali HaBayit، یعنی صاحب زمین ماندن برای یهودیان اسرائیلی دشوارتر خواهد شد. و از آنجایی که احزاب افراطی ناسیونالیست در اسرائیل از تقسیم قدرت با اعراب اسرائیلی یا فلسطینیان کرانه باختری امتناع می ورزند، من به طور فزاینده ای معتقدم که جایگزین راه حل دو دولتی، راه حل پایدار یک دولت نخواهد بود. این یک راه حل بزرگ اشغال خواهد بود.
علاوه بر مسئله جمعیتی که مانعی بر سر راه بن گویر و اسموتریچ برای تحقق خواستههایشان محسوب میشود، دادگاه اسرائیل و دادستانهای کل مستقل نیز از توانایی زیادی برای محدود کردن زیاده خواهیهای دولت برخوردار هستند. در تلاش برای تحمیل برنامههای سیاسی یهودیان ملی گرای افراطی و برنامههای مذهبی یهودی افراطی ارتدوکس بر دیگر جوامع سکولار و عرب در اسرائیل، ملی گرایان افراطی تازه به قدرت رسیده باید قدرت دادگاهها را کاهش دهند. در اینجا، منافع آنان با منافع نتانیاهو همسو میشود چرا که او میخواهد روند محاکمه جاری خود به اتهام فساد را متوقف کند. به همین دلیل است که انتظار میرود دولت آینده در قانون جدیدی با استفاده از اکثریت کرسیهای در اختیار ۱۲۰ نماینده کنست (پارلمان اسرائیل) اجازه دهد دادگاهها را نادیده بگیرند و به قوه مجریه بر دستگاه قضایی برتری ببخشد.
این احتمال باعث شد که گالی بهاراو میارا، دادستان کل اسرائیل، روز پنجشنبه اعلام کند: «بدون نظارت قضایی و مشاوره حقوقی مستقل، ما فقط با اصل حاکمیت اکثریت باقی خواهیم ماند و نه چیز دیگری. دموکراسی به نام، اما نه در ذات.»
این احتمال همچنین باعث شد که یکی از مهمترین رهبران یهودی آمریکا، آبه فاکسمن، به جروزالم پست بگوید: «اگر اسرائیل از یک دموکراسی باز دست بردارد، نمیتوانم از آن حمایت کنم. وی افزود: «اگر اسرائیل به یک دولت مذهبی بنیادگرا، دولتی ناسیونالیسم تئوکراتیک تبدیل شود، ارتباط اسرائیل با ۷۰ درصد یهودیان جهان را قطع خواهد کرد.»
وضعیت فعلی به ضرر اعراب در جنوب خواهد بود که دولت نسبت به ایجاد زیرساخت و مدارس دولتی برای آنان کاری انجام نداده است. برای سالیان طولانی دولت اسرائیل برنامهریزیای را در مناطق عربنشین انجام نداده و حتی یک شهر عربی جدید ساخته نشده است.
بنابراین، ساخت و ساز غیرمجاز در همه جا رواج دارد. از سوی دیگر دولت اسرائیل باور دارد که جرایم جنایی اعراب در شهرهایشان بر سر مسائل ناموسی یا اختلافات دیگر مسئله داخلی آنان است. بنابراین، جوامع عرب به طور گسترده تحت نظارت پلیس قرار گرفتهاند. در نتیجه، در جنوب جایی که برخی از فقیرترین جوامع عرب هستند تسلیحات قاچاق از اردن به آسانی در دسترس است و باندهای جنایتکار در آنجا فعال هستند و هر هفته وقوع تیراندازی گزارش میشود.
با این وجود، فقر در میان یهودیان ارتدکس افراطی نیز وجود دارد. خاخامها به آنان اجازه نمیدهند ریاضیات، علوم و زبان انگلیسی را به درستی فراگیرند و تنها باید مطالعات مذهبی تورات را انجام دهند. نیمی از جمعیت اسرائیل که عمدتا یهودیان و اعراب افراطی ارتدوکس هستند برای پرداخت مالیات فقیر و غیرمولد هستند.
در همین حال، ۲۱ درصد از دانشآموزان کلاس اول اسرائیل را یهودیان ارتدکس افراطی تشکیل میدهند که اکثریت قریب به اتفاق آنان با تحصیلات محدود بزرگ میشوند و از نظر جمعیتی یهودیان ارتدکس افراطی تقریبا از نسلی به نسل دیگر به میزان دو برابر افزایش یافتهاند.
حدود ۹۰ درصد از کل مالیات بر درآمدی که توسط دولت اسرائیل در سال ۲۰۱۷ میلادی جمع آوری شد تنها از ۲۰ درصد جمعیت که عمدتا سکولار هستند و دارای تحصیلات مدرن میباشند به دست آمد. این بخش از جامعه بار خدمت سربازی را نیز بر دوش میکشد.
نتانیاهو، اما برای جلب حمایت احزاب ارتدکس افراطی موافقت کرده بودجه عمومی را برای موسسات ارتدکس افراطی که دروس اصلی سکولار مانند ریاضی و انگلیسی تدریس نمیکنند به میزان قابل توجهی افزایش دهد. در نتیجه، بخشهای با بهره وری پایین در اسرائیل رشد بیشتری خواهند داشت.
در نهایت موضوع فلسطینیان کرانه باختری و روابط آنان با یکدیگر و یهودیان اسرائیلی نیز وجود دارد که آن نیز در حال تغییر است.
در کرانه باختری تحت کنترل تشکیلات خودگردان فلسطین، «محمود عباس» که اخیرا ۸۷ساله شد بر آن تشکیلات حکمرانی میکند. دولت او مملو از فساد است و نیروهای امنیتی فلسطینی در حال فروپاشی هستند و برخی از اعضای آن به تازگی یونیفورم خود را در آورده و به گروههای مقاومت علیه اسرائیل پیوستهاند.
در نتیجه، توانایی اسرائیل برای حفظ کنترل امنیتی در کرانه باختری با هزینه نسبتا کم در حال کاهش است. اکنون تقریبا هر شب واحدهای نظامی اسرائیل مجبور هستند برای بازداشت یا به قتل رساندن فلسطینیانی که اسرائیل ادعا میکند در برنامه ریزی حمله علیه یهودیان دست داشتهاند به داخل و خارج شهرهایی مانند جنین و نابلس تیراندازی کند.
در همین حال، اسلحههایی که از اردن، مصر یا لبنان به صورت قاچاق وارد میشوند یا پس از ربوده شدن از پایگاههای ارتش اسرائیل در بازار سیاه به فلسطینیان فروخته میشود در همه جا وجود دارند. یک تاجر فلسطینی در رام الله به من گفت: «اگر بخواهم برایت اسلحه بخرم راحتتر از این است که بخواهم از یک لوله کش بخواهم بیاید و چیزی را تعمیر کند».
نظرسنجیها نشان میدهند در پنج سال گذشته تغییر بزرگی در جامعه فلسطینی رخ داده و نوجوانان ۱۵ تا جوانان ۲۵ساله به شکل بیسابقهای رادیکال شدهاند. آنان متفاوت از پدر و مادر و مادربزرگ و پدربزرگهایشان هستند. آنان به تشکیلات خودگردان فلسطینی اعتماد ندارند و آن تشکیلات را همکار اسرائیل میدانند. آنان معتقدند اسرائیلیها تنها زبان زور را میفهمند.
این نسل جوان که مذهبی نیستند در شبکههای اجتماعی به ویژه تیک تاک حضور دارند. آنان در آنجا ویدئوهایی را از نیروهای اسرائیلی به اشتراک میگذارند که وحشیانه رفتار کرده و گاه فلسطینیان را به قتل میرسانند و در ۱۵ ثانیه خشم را در بیننده تولید میکنند. تماشاگران این تصاویر سپس به صورت انفرادی یا گروههای کوچک بیرون میروند و به یک اسرائیلی حمله میکنند. دو یا سه جوان فلسطینی چندین بار در ماه از این طریق جانشان را از دست میدهند و بر شدت خشم فلسطینیان افزوده میشود.
در مقابل، روند معکوسی در جریان است. دهها هزار فلسطینی در حال حاضر روزانه در اسرائیل کار میکنند و بسیاری از مشاغل آنان به دسترسی به بازارهای اسرائیل وابسته است. طبق گزارشها، کارگران غزه بیش از هر زمان دیگری در کلاسهایی که در غزه برگزار میشود زبان عبری میآموزند! این دسته از فلسطینیان خطاب به اسرائیلیها میگویید: «شما برنده شدید و بیت المقدس شرقی و آب و زمین را به دست آوردید، اما حالا بگویید ما کارت بیمه درمانی اسرائیل را از کجا بگیریم؟ اختیار این کار کاملا در دست ماست».
یکی از پویاییهای جدید جالب توجه، مثلث اسرائیل، عربستان سعودی و فلسطین و تأثیر آن بر چشمانداز صلح است. نتانیاهو چند روز پیش مصاحبه ای غیرمعمول با وب سایت انگلیسی العربیه متعلق به عربستان سعودی انجام داد و در آن اساساً به دولت بایدن دستور داد که بر«اتحاد سنتی ایالات متحده با عربستان سعودی … باید مجدداً تاکید شود. در این رابطه نباید نوسانات دوره ای و یا حتی نوسانات تند وجود داشته باشد، زیرا فکر می کنم که اتحاد… لنگر ثبات در منطقه ما است.
حفظ رفاه و ثبات در اسرائیل با چرخش به راست افراطی در عرصه سیاست کار دشواری خواهد بود. حفظ این ثبات نیازمند پذیرش این واقعیت است که جامعهای متنوع و متکثر وجود دارد نه آن که دولت به دنبال اثبات این باشد که «صاحبخانه» کیست.
***
در گزارش دیگری در باره دولت آینده اسرائیل و تاثیر حضور نیروهای راست افراطی بر روابط اسرائیل و فلسطین نویسنده “میدل ایست آی” نوشته است: نتانیاهو اکنون تفنگ را به بن گویر داده تا جنگ بر سر الحاق سرزمین را آغاز کند.
بن گویر تا پیش از انتخابات اخیر بیشتر به دلیل رویدادهای مکرری که در آن نقشی مشابه اراذل و اوباش را داشت و اقدامات تحریکآمیز نژادپرستانه انجام داد شناخته شده بود.
کلیپی از او وجود دارد که به مغازه داران فلسطینی در الخلیل حملهور شده و اسلحه شخصیاش را به سمت فلسطینیان گرفته بود. در سال ۲۰۰۷ میلادی او به اتهام حمایت از یک سازمان تروریستی (حزب غیر قانونی کاخ) که بنیانگذار آن خاخام «مئیر کاهان» فردی نژادپرست، خشن و عرب ستیز بود محکوم شد.
بن گویر با تغییر نام کاخ به «قدرت یهود» از مواجهه با خطر محکومیت برای بار دوم جلوگیری کرد. اکنون سازمان تروریستی تحت رهبری او عضوی از دولت اسرائیل است.
در دولت نتانیاهو وزارت امنیت داخلی به بن گویر رهبر راست افراطی و شوونیست سپرده شده، کسی که در اقلیت است ولی چنان خودش را صاحبخانه می داند که ارتش از حضور او در دولت نگران است. این انتخاب نتانیاهو تنها یک ائتلاف سیاسی برای حفظ کرسی نخست وزیری نیست. این همکاری پی آمد یک روند سیاسی و اجتماعی طولانی در جامعه اسرائیل است. جامعه ای که کرسی های پارلمان آن به نام ائتلاف دمکراتیک به ابزار بده و بستان نخست وزیر با اعضای کابینه او با اندیشه و پیشینه ی فاشیستی تبدیل شده است. بن گویر از همین حالا ورق های برنده ی انکارناپذیری برای کنترل نخست وزیر، در دست دارد که مهم ترین آن ها این است که با حزب خود – ۶ نماینده مجلس – او می تواند با ترک ائتلافی که نتانیاهو سرهم کرده، حکومت را ساقط کند. حالا فاشیسم در اسرائیل از چنین موقعیتی برخوردار است.