سايت سياسی - خبری چپ - تريبون آزاد

نسبت جامعه واقعی و جامعه نمایشی – به‌مناسبت پیام مشترک چندچهره سیاسی و هنری و ورزشی درخارج کشور- تقی روزبه

امروزه وقتی خودجامعه واقعی در میانه میدان نبرد و خودکنشگری است، علم کردن مصنوعی یک جامعه نمایشی و قیم انگاری آن چیزی جز تداوم همان ولایت مداری که جامعه به تعیین تکلیف با آن برخاسته است نیست

در ایران اکنون یک جامعه واقعی، کنشگر و نافرمان عرض اندام کرده است، حتی قدرت فراخوان پیداکرده است. چنان که آن را در مورد تظاهرات و آکسیون‌ها و اعتصاب‌ها و برخی دیگر از اقدامات سراسری  در حدی که جنبش پیش رفته است، شاهدیم. از همین رو خیلی‌ها در بیم از فراگیرشدن این قدرت فراخوانی و بجای تقویت واقعی آن، روز و شب خود را در سودای تصاحب  و موج سواری برآن سپری می کنند. آن ها به‌دنبال جنبش زین شده هستند و تا کنون هم تلاش های زیادی برای باصطلاح زین کردن و بازنمائی جامعه واقعی و وارونه شده از بالا به پائین، صورت داده اند و اگر شد و توانستند آرزوی دیرینه پروژه انتقال ثقل هدایت و «رهبری» از داخل به خارج و برفرازآن را  محقق سازند. شکل دادن به اصطلاح به‌دولت انتقالی و گذار به نیابت  از داخل و کسب حمایت بیش از پیش قدرت های بزرگ سرآمداین سوداست. گرچه می دانیم که هیچ گاه گربه عاریتی موش نمی گیرد ولی برای آن‌ها حتی ایفاء نقش همین گربه عاریتی و وانمودکردن به توان موش گیری فی نفسه هدف است. چرا که نمایش و فرافکنی حل همه مسائل به فراسوی نمایش، اساس وجودی آن ها را تشکیل می دهد. چنان که همین الگو و نمایش کنونی عینا چندی پیش توسط رضاپهلوی با شماری از به‌اصطلاح سلبریتی های از قماش دیگر و با به داوگذاشتن اعتبارهنرمندانی چون داریوش و شاهین نجفی در قماربورس سیاست و … و بعدهم صدوربیانیه ای با شماربیشتری از این نوع اسامی چون  ورزشکاران و سلبریتی ها و سیاست ورزان حرفه ای این بازارمکاره، همراه با امضاء رضاپهلوی و برخی اعضاء خانواده‌اش صورت گرفت که البته افاقه ای نکرد و پس از مدتی هیاهو آب ها از آسیاب افتاد. اکنون هم حاملان و دارندگان احساس کاذب «رسالت رهائی» در قالب نمایش جدیدی با بکارگیری برخی سلبریتی های تازه  از راه رسیده،  دارند همان سناریوهای گذشته را تکرارمی کنند. در این نمایش جدید که برخی از آنان با افتخار ردای خوش و بش کزدن و  دخیل بستن و لابی گری با سرویس های اطلاعاتی و مقامت سیاسی دست اول قدرت های بزرگ را بر دوش خود افکنده اند و اساسا با وجودشان از این نوع مراودات قبح زدائی کرده اند، اینک تکاپوی جدیدی را برای بازنمائی جامعه در فرمی جدید ولی با همان هدف ها و محتواهای تکراری گذشته بکارگرفته اند. البته در ترکیب جدید تلاش دارند که از افرادی چون علی کریمی تازه به دوران رسیده و یا به‌ویژه حامداسماعیلیون برآمده از جنبش دادخواهی خانواده های جان باخته جنایت سرنگونی هواپیمای اوکراینی، به مثابه اسب تروا برای باصطلاح نقب زدن به جنبش مردمی بهره برداری کنند. همیشه چنین بوده است وقتی که یک سرمایه اجتماعی شکل می گرفته، حفظ آن از بدست آوردنش دشوارتر بوده است. چرا که در این مواقع بازهای شکاری مترصد فرصت برای شکارکردن  به پرواز درمی آیند. در این موردهم چنین است. با سودای نقب زدن به جنبش، به اعتباراجتماعی عناصری چون حامداسماعیلیون که مدیون دفاع پیوسته او از دادخواهی خانواده‌های هواپیمای سرنگون شده توسط سپاه بوده است چوب حراج می زنند و همان قدرت فراخوان نسبی او در خارج کشور را که مدیون استقلال و فاصله طبیعی او از این نوع نمایشات مرسوم و فیل هواکردن‌ها بوده است، به یغما می‌برند. چنان که مشهوداست دراین نوع کنشگری و گزینش گری همه چیز حول محورنمایش و بهره گیری از این گونه اعتبارات مردمی و متصل و برخاسته از یک جنبش می چرخد. توهم حاملان چنین اعتبار و اعتمادی نسبت به سرچشمه سرمایه سیاسی، چنان است که با تصاحب این نوع سرمایه های اجتماعی و بیگانه شده از منبع زایای خویش، به‌فکرخرج کردن آن در بورس مکاره سیاسی می افتند. به همین دلیل بجای آن که کمکی باشند به تقویت همبستگی واقعیت یک جنبش هم اکنون موجود متکثر و رنگین کمان و ایستادن آن بر روی پای خود، برعکس موجب افزودن شکاف بین جامعه واقعی و از جمله جنبش داخل و خارج و از آن مهم‌‌تر تشدیدشکاف های درونی یک جنبش درون جوش و درحال بالیدن می شوند.امروزه وقتی خودجامعه واقعی در میانه میدان نبرد و خودکنشگری است، علم کردن مصنوعی یک جامعه نمایشی و قیم انگاری آن چیزی جز تداوم همان ولایت مداری که جامعه به تعیین تکلیف با آن برخاسته است نیست. اگر از درون «یده واحده» خمینی و طرفداران نظام حاکم، و یا به قول این حضرات و حامیانشان «مشت واحد» چیزی بیرون بیاید، آن چیز قطعا آزادی و دموکراسی و عدالت اجتماعی نخواهدبود. برون دادتجربه یده واحده همین نظام حاکم هیولاوش کنونی است که جلوی چشمان همه هست: معلوم شد که دیو چو بیرون رود الزاما فرشته ای از در نخواهد ‌آمد. دموکراسی و آزادی جز برپایه آرایش جامعه متکثر و تحت تبعیض حول خواست های خود و اشتراک و همبستگی همه تبعیض شدگان حول آن‌ و علیه حاکمان مستبد به‌دست نخواهد آمد. و جای آن را هم نمی توان با چندعکس سلبریتی-سیاستمدار و منطق مصرف روز پرکرد.  

نکته نهائی: اکنون جنبش دادخواهی در ایران که قدمت دیرینه ای هم از همان سال‌های شصت به بعد دارد، با جنبش های سال‌های اخیر پیوندخورده و با برخاستن از ققنوس زن زندگی و آزادی چنان که شاهدیم درمراسم های پایان ناپذیربزرگداشت های سریالی جان باختگان انقلاب به اوج تازه ای رسیده است. اصالت این جنبش بیش ازهرجریانی با درون جوش بودن و مشارکت فعال در انقلاب سرچشمه می گیرد. آن‌ها با برگزاری مراسم های پرشکوه حماسی و سرشار از رزمندگی در زیرشدیدترین سرکوب‌ها و اننتشار و بازخوانی آرمان‌ها و خواست‌های جان باختگان جنبش، درحال کنشگری انقلابی و روشن نگهداشتن مشعل انقلاب هستند. چنان‌که می دانیم خیزش بزرگ کنونی نیز از مراسم بزرگداشت و دادخواهانه قتل ژینا امینی سربلندکرد و سراسری شد. جنبش دادخواهی با عرصه های گوناگون فعالیت خود از جمله برگزاری مراسم ها و دفاع از زندانیان سیاسی و از جان‌‌ آن ها و پیوند با نهادهای افشاء کننده حقوق بشر و البته در گره خوردگی تنگاتنگش با سایرجنبش های ضدتبعیض و استثمار اکنون بسیار رشده کرده و از ارکان انقلاب بشماررفته  و در اعماق آن ریشه دارد. این جنبش در عین حال کنشگران و چهره ها وسخنگویان عملی و نهادهای گوناگون و شناخته شده خود را هم دارد. با چنین نقشی که جنبش دادخواهی دارد بی تردید  درخارج کشور نیز چهره های شناخته شده و واجداعتبار و وفادار به‌این جنبش و آرمان جنبش دادخواهی  کم وجودندارد. از همین رو در فضای ایرانیان خارج از کشور جای نقش آفرینی شایسته آن‌ها از جمله توان فراخوانی کمپین‌های سراسری در حمایت از جنبش داخلی خالی است. به‌همین دلیل ضروت دارد که  این خلأ هرچه زودتر توسط دیگرشاخه های جنبش دادخواهی و دیگر نهادهای مدافع انقلاب پرشود تا بازیگران نمایشی نتوانند به سهولت از چنین خلئی، خلاف اهداف و آرمان‌های جنبش دادخواهی و برای امیال و سوداهای خود بهره برداری کنند.

***

پیام و متن مشترک چندچهره سیاسی هنری و ورزشی خارج کشور برای سال نومیلادیhttps://news.gooya.com/2022/12/post-71874.php

https://akhbar-rooz.com/?p=187841 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

12 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ئاوارە
ئاوارە
1 سال قبل

آقای روزبە گرامی
شما هم اتحاد تشکیل بدهید
قبول کنید کەمرحلە ، مرحلە جمهوری خواهی، دمکراسی بوژوائی و طرد استبداد و فضای باز سیاسی است!
حول کمونیسم و سوسیالیسم راە بە اکثریت و هژمونی نخواهد برد!
حول میثاق جهانی حقوق بشر
جمهوری
دمکراسی و تکثر و مرکزیت زدائی
سکولاریتە
با هم متحد شوید!
باحزب دمکرات و جنهە ملی و باقی نیروهای دمکرات حاضر در صحنە!
کمونیست با کمونیست خوبە ولی در زیر آوار بقیە خفە خواهد شد!
عناد بس است! با واقعیات موجود کنار بیائید!
باید آزادی و دمکراسی باشد تا سندیکا و کارگر با خیال راحت سخنرانی کند، اعتصاب کند، تشکیل اتحادیە سراسری بدهد و الا آخر!
کودک ٣ سالە نمی تواند جبر و انتگرال تدریس کند،. جامعە تاکنون غرق در دیکتاتوری، باید سالها در دموکراسی تمرین کند و در بطن فرهنگ خویش نهادینە تا راە برای نبردهای طبقاتی کارا و موثر باز شود!
نگاهی بە تعداد مخاطبان، کلیک ها و لایکهای یوتیوب و توئیتر تلویزیون برابری بیندازید و با بقیە جریان ارتجاع مقایسە کنید!
متحد شوید با بقیە! همە با هم شاید گفتمان ارتجاع و سلطنت را در نطفە خفە کردید!
با امید بە آن روز

کهنسال
کهنسال
1 سال قبل

علیرغم وجود صدها گروه؛ سازمان؛ حزب سیاسی و میلیونها تبعیدی؛ پناهنده و مهاجر ایرانی در خارج از کشور نهایتا دو بلوک و قطب در مقابل هم صاف آرایی خواهند کرد : 
۱- هواداران مبارزان انقلابی شناخته شده و گمنام در زندانها؛ کارخانجات؛ دانشگاه ها؛ محلات؛ ادارات؛ مدارس و بازماندگان دهها هزار انقلابی و زندانی به خاک افتاده دهه ۶۰ و قبل و بعد آن در سراسر کشور 
۲- هواداران روسای جمهور و سیاسیون مستقر در کاخ سفید؛ الیزه و آلمان و انگلیس و آقازاده های ایران نشین و خا رج نشین .
برای جلوگیری ازتکرارشکست قیام وانقلاب سال ۵۷ به گروه اول بپیوندیم .   

منوچهر ترابی
منوچهر ترابی
1 سال قبل
پاسخ به  کهنسال

«کهنسال» قبل از اینکه پیشگوئی کنیم :«علیرغم وجود صدها گروه؛ سازمان؛ حزب سیاسی و میلیونها تبعیدی؛ پناهنده و مهاجر ایرانی در خارج از کشور نهایتا دو بلوک و قطب در مقابل هم صاف آرایی خواهند کرد»
بهتر ست همین چندین گروه را ـ‌ خصوصا میلیونها تبعدی و مهاجر ایران ـ که کنار هم چیده اید را بازشناسی کنیم .
موضوع فرا سیاسی و حقوق بشری و اجتماعی ست.
هر یک از ما پیشینه ای داشته ایم که بدلایل مختلف یا بی دلیل مورد تهدید حکومت ترور و وحشت قرا گرفته ست .
ما در پیش و پس از انقلاب بر خورد متفاوت با حکومت گذشته داشته ایم و نسبت به حکومت اسلامی نیز متفاوت برخورد کرده ایم.
دریائی از کدورت ها بجان همه ی ساکنین خارج از کشور افتاده ست.
میلیونها نفر بدون اینکه در حکومت گذشته یا حکومت نکبت اسلامی «جرم» ی مرتکب شده باشند. نمی توانستند در ایران زندگی کنند.
ولی مدعیان سیاسی حساب دیگری نسبت به حکومت های استبدادی دارند :
بعضی از حکومت گذشته حمایت کرده و می کنند .
بعضی با حکومت گذشته مبارزه کردند واز انقلاب ۵۷ پشتیبانی کردند .
بعضی علاوه مبارزه با حکومت گذشته بعداز انقلاب از حکومت مرتجع اسلامی نیزــ کم و بیش ـ حمایبت کردند .
این ها مشکلات «داخلی» و «خانگی» ماست.نسل های بعداز انقلاب در ایران وخارج نیاز به مطالعه دارند!!
خُب معلوم ست قدرت طلبان خارجی و داخلی همیشه از نیروهای داخلی برای پیش برد مقاصد خود استفاده کرده اند.
از طرفی در نقل و انتقال قدرت نیز دخالت و «تقلب» و اعمال نفوذ کرده اند. اثبات این ها مشکل نیست .
ولی رسانه ها حرف خودشان را میزنند.
سئوال این ست که چه تدابیر عملی و روشنگرانه باید اتخاذ کنیم که جنبش شریف و آزادیخواهانه مردم در داخل ایران از پشت جبهه در خارج از کشور تقویت شود. این کار درایت لازم دارد با بایکوت و تحریم آلترناتیو سازان به «حمایت» از حکومت کودک کش متهم خواهیم شد.
موضع گیری نیاز به وسواس و خرد جمعی دارد.

کهنسال
کهنسال
1 سال قبل

منوچهر: نمیتوان از ترس انگ متهم شدن به “حمایت” از حکومت کودک کش؛ همرنگ “جماعت” شد. آنهم چه جماعتی؟ که شهره به کودتا ؛ لشکرکشی؛ قتل؛ کشتار؛ تجاوز و آلترناتیو سازی در سراسر جهانست (این موضوع را حتما بهتر از من میدانید).
 آیا شما تضمین میدهید که همراهی با این جماعت حقه باز برای مردم آن دیار کهن؛ آزادی؛ برابری؛ شا دی و رفاه (ولو نسبی) به ارمغان خواهد آورد؟ دردنیا نمونه ای سراغ دارید؟
 بنده حقیررا نصیحت فرموده و خواسته اید باید درایت داشت ولی خود شما ازترس بایکوت شدن میفرمایید: خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو!؟ به این جماعت بنگر: 
شازده ای میلیاردرکه برای ۱۶ آذر هم فراخوان تجمع میدهد و یاداور آقازاده هایی مانند مجتبی خامنه ای؛ فرزندان هاشمی رفسجانی و ..میباشد با اطرافیانی شیکپوش و چماقدار(فرشگرد و…) هنرمندی که مبارزه مدنی او عریان نمودن سینه اش بود؛ دیگری که افتخارش ملاقات خاتمی و پومپیو و مکرون است و…. نازنینی که ۳ ماه است فعا ل سیاسی شده و دریبل زنی ماهر که با کرنش درمقابل مقام سیاسی ارشد آلمانی آغاز کرده. خوشنام آنان حامدی است که داغدیده و جگرسوخته با اشک و بغض که به قول خودش
 فعا ل مدنی بود ونه سیاستمدار؛ ولی ناگهان سیاسی شد. مادامیکه زن و فرزندش کنارش بودند زندگانی خود را داشت. برایش مهم نبود در دهه سیاه و خونین ۶۰ برمن «کهنسال» وآن مردم چه رفته است؟ در ۷۸ و ۸۸ و ۹۶ چه گذشته ؟  از درد و رنج بازنشسته خبری ندارد و… 
نظر من بزعم شما “پیشگوئی” نیست. رسم تاریخست. باید در جهت درست آ ن ایستاد. امر انقلاب اجتماعی موضوعی ساده نیست و شا ید ۵۰-۴۰ سال یکبار اتفاق بیفتد. کاش انقلاب مانند بادکنکی بود که هروقت دلمان خواست آنرا باد کنیم و تحولات مورد نظرمان صورت میگرفت !؟ کاش بدون خونریزی و اسارت و آوارگی و از پشت خنجر زدنها و … رخ میداد !؟  
از آگاه نمودن اطرافیان و نزدیکانمان آغاز کنیم. با کسانی که اشتراکات بیشتری داریم همراه شویم. متشکل شویم. نمیتوان صورت مسئله را پاک کرد. زمانبر است و مشکل .
بقول حا فظ :
گرچه منزل بس خطرناکست و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کانرا نیست پایان غم مخور  

کهنسال
کهنسال
1 سال قبل

در ادامه ؛
فرموده اید :”بعضی علاوه مبارزه با حکومت گذشته بعداز انقلاب از حکومت مرتجع اسلامی نیزــ کم و بیش ـ حمایت کردند”. و رهنمود داده اید نسل های بعداز انقلاب در ایران وخارج نیاز به مطالعه دارند” یا اورده اید : “موضوع فرا سیاسی و حقوق بشری و اجتماعی ست”
به نظر میرسد خود شما نیز نیاز به مطالعه بیشتری دارید (منهم که جای خود دارم )
۱- صد در صد اشتباه میکنید هزاران نفر از کسانیکه بر علیه نظام سرمایه دا ری وابسته قبل از انقلاب جنگیدند؛ آنهایی بودند که از ۲۳ بهمن ۵۷ به افشای ماهیت حکومت جنایتکار داعشی پرداختند ودر کردستان؛ ترکمن صحرا ؛ خوزستان و… به خاک و خون کشیده شدند. و از ۳۰ خرداد ۶۰ به بعد در مقیا سهای وسیع در زندانهای سراسر کشور به صورت جمعی در “دادگاههای” حکومت ؛ محکوم به زندانهای طولانی مدت شده و یا  کشتار شدند (برای اسامی به سایتهای آنان مراجعه کنید). یاد و رزم تمامی آنان گرامی باد 
مقوله این نظام از نقض حقوق بشرو… عبور کرده
 ۲- بخشی از کسانیکه بر علیه حکومت گذشته بودند (حزب توده- اکثریت) که از حکومت مرتجع اسلامی حمایت میکردند نیز در سالهای ۶۲ به بعد توسط همان حکومت دستگیر؛ اعدا م و تیرباران شدند. یادشان عزیز 

منوچهر ترابی
منوچهر ترابی
1 سال قبل
پاسخ به  کهنسال

شما شعار های خود را تکرار می کنید.
موضوع«هزاران نفر از کسانیکه بر علیه نظام سرمایه دا ری وابسته قبل از انقلاب جنگیدند؛ آنهایی بودند که از ۲۳ بهمن ۵۷ به افشای ماهیت حکومت جنایتکار داعشی پرداختند ودر کردستان؛ ترکمن صحرا ؛ خوزستان و… به خاک و خون کشیده شدند….» در تاریخ جنبش های مردم ایران محفوظ ست….
ولی میلیونها ایرانی مقیم خارج پیشنه و علایق و آرزوهای متفاوتی فراسیاسی دارند وهمه به نوعی از حکومت اسلامی صدمه دیده اند که موجب همایش های بی بدیل در سراسر جهان در همبستگی با مردم داخل ایران می نمایند .
تمام بحث ها بخاطر این ست که هیچ جریان سیاسی راست یا چپ و مدهبی و ملی و قومی چنین قدرت بسیجی ندارد. همه علیه حکومت اسلامی ایران اند و اگر کسی فکر می کند که آلترناتیوی خطرناک تراز این این مرتجعین حاکم در کمین ست باید آن را اثبات کند.
در سال ۵۷ آلترناتیوی مرتجع تر و جنایتکار تر از این حکومت خمینی وجود نداشت که مردم از چاله ی دیکتاتوری سلطنت آریامهری به چاه خونین ولایت فقیه سقوط کردند.
امروز کسی از این نمی ترسد که چاهی عمیقتر در راه کمین کرده ست.
اگر شما می شناسید تعریف کنید.
ما ناخودآگاه از بقای حکومت دفاع می کنید.

کهنسال
کهنسال
1 سال قبل

شعار؟ بقای حکومت؟ ممنون از “مدالهای” اهدایی!؟ قافیه تنگ امد…..؟
من در حد توان برای خروج ازچاه خونین ولایت فقیه تلاش کرده و انرا ادامه میدهم. نه برای بازگشت به چاله های تیره و نمناک پادشاه انهم بعد از پرداخت هزینه های گزاف!!. به دنبال دشتی هموارو اباد!
سلامت باشید.

منوچهر ترابی
منوچهر ترابی
1 سال قبل
پاسخ به  کهنسال

هیچ نوع حکومت پادشاهی سرنگون شده و در هیچ کشوری در ۱۰۰ سال اخیر بر نگشته و در ایران هم بر نمی گردد.
هیچ آلترناتیوی هم بد تر و مرتجع تر از حکومت حکومت ولایت فقیه در راه نیست.
چون شما آرزوهای ظلائی و مستقیم «به دنبال دشتی هواره و آباد » دارید دیگر گزینه های موجود را نمی بینید.
همانظور که آقای تقی روزبه و همفکرانش فقط به
«زنده باد انقلاب جهانی برای محو استبداد و استثمار
سرنکون باد رژیم اسلامی سرمایه داری ایران
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم » فکر می کند .
و دیگر رفقایشان که می گویند:
«سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، دمکراسی و سوسیالیسم» را بر نمی تابد و آنها را «لیبرال» می نامند!!!!!
حالا حساب کنید که حاملان دیگر شعارهای سیاسی چگونه مورد «نوازش» این نیروها قرار میگیرند.

در حالبکه تا اطلاع ثانوی انقلاب ما با تمام فراز و نشیب ها ماهیت دموکراتیک دارد و باید به دموکراسی اهمیت داد.
دیگر حرفی ندارم سال خوبی داشته باشید.

خواننده
خواننده
1 سال قبل

چه باید در مقابل این نظر تقی نوشت که می گویید “
درخارج کشور نیز چهره های شناخته شده و واجداعتبار و وفادار به‌این جنبش و آرمان جنبش دادخواهی کم وجودندارد. از همین رو در فضای ایرانیان خارج از کشور جای نقش آفرینی شایسته آن‌ها از جمله توان فراخوانی کمپین‌های سراسری در حمایت از جنبش داخلی خالی است. به‌همین دلیل ضروت دارد که این خلأ هرچه زودتر توسط دیگرشاخه های جنبش دادخواهی و دیگر نهادهای مدافع انقلاب پرشود تا بازیگران نمایشی نتوانند به سهولت از چنین خلئی، خلاف اهداف و آرمان‌های جنبش دادخواهی و برای امیال و سوداهای خود بهره برداری کنند.“
مگر شما خودتان با بیش از ۵ دهه سابقه مبارزاتی نمی توانید گوشه ای ار این امر مهم را بعهده بگیرید که آن را به دیگران می سپارید؟
بجای نفس چرا اثبات نمی کنید که می شود راه دیگری رفت و خودتان پیش قدم بشوید؟
چرا این “اپوزیسیون” در خارج به این فلاکت افتاده است که فقط نشسته تا تحلیل کارهای دیگران را انجام بدهد؟
مگر کم افرادی وجود دارند که هر کدام دست در دست هم بگذارند و راه دیگری را ارائه دهند؟
انگار مشکل انرژی بیش از هر چیز وجود دارد؟ چون انرژی ای نمانده است که راه افتاد و سازماندهی نوین کرد. راه میانبری نمانده است و نقدهای دیگران راه درست نمی کند. گیوه ها را بالا بکشید

حمید
حمید
1 سال قبل

نمیدانم چرا هر زمان چند نفر دور هم جمع شده و یک کار جمعی مثل یک پیام ساده سال نو‌میدهند بعضی ایرانیان مثل نویسنده این مقاله پر از توهین وقت عزیز خود را صرف تخطئه ان حرکت میکنند. بهتر نیست اگر خود در ایجاد اتحاد افراد کاری نمیکنید سکوت اختیار نمایید؟!!

کیا
کیا
1 سال قبل

اینچنین گروه بندیهایی نه تازگی دارد و نه متوقف خواهد شد ، ذات دگرگونی آنرا می طلبد ولی روند انقلابی کنونی سر به راه خود دارد .
آن گروه بندی ای که توانایی رشد باجنبش را دارد و قدرت متکثر شدن را در خود بیابد، می‌تواند مقبول جنبش قرار بگیرد .

ع.ر
ع.ر
1 سال قبل

جای تاسف دارد که در نگاه نویسنده حرکت ایرانیان خارج کشور را چنین به نقد کشد که انگار جمع پر تنوع ایرانیان معترض در سراسر دنیا به وضع کشور در چنگ یک سری فرصت طلب و یا تازه به دوران رسیده هستند و نمایشی . مقاله پر از توهین و خشم و کینه ! به امید تحلیل های بهتر و پر محتوا تر .

بااحترام

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


12
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x