اصلاح طلبان انتظار داشته اند به خاطر مواضعی که در دو ساله ی اخیر در برابر جنبش ها و اعتراضات مردمی و از جمله دی ماه ۹۶ و آبان ماه ۹۸ داشته اند، «راس نظام» مواضع ملایم تری در انتخابات اسفند ماه سال جاری در برابر آن ها اتخاذ کند و پاداش آنان را که در اکثر موارد با سکوت و حتی تایید، سرکوب جنبش مردمی را نظاره کردند، در تقسیم کرسی های مجلس بدهد.
اما خبرها حاکی است هیچ نرمشی در کار نیست و رد صلاحیت ها آن قدر گسترده بوده که اصلاح طلبان را شگفت زده کرده است.
هر چقدر که «نظام» در استفاده از تیغ نظارت استصوابی قاطعانه عمل کرده و اصلاح طلبان را از دایره ی انتخابات مجلس بیرون گذاشته است، اصلاح طلبان در مواجه با این وضعیت، ضعف بیشتری نشان می دهند و از اتخاذ یک موضع روشن ناتوان مانده اند. آن ها هنوز در این امید به سر می برند که این سیاست در دقیقه ی ۹۰ تغییر کند و «راس نظام» و شورای نگهبان آن نسبت به اصلاح طلبان لطف بیشتری بکند و تکه ی ناچیزی از مجلس یازدهم را به آن ها واگذار کند.
محسن آرمین یکی از همین اصلاح طلبان به روزنامه ی شرق گفته است: بر اساس گزارشهای رسمی، نتیجه بررسی صلاحیتها تاکنون بهگونهای است که تکلیف ۱۵۸کرسی از هماکنون معلوم است و در حدود ۸۰ کرسی باقیمانده رقابت تنها میان کاندیداهای اصولگراست و در معدود کرسیهای باقیمانده البته اصلاحطلبانی که عمدتا ناشناس هستند و شانس کمی برای پیروزی دارند، صلاحیتشان تأیید شده است.
وی گفته است: سادهلوحانه خواهد بود اگر تصور کنیم رایزنیهای پشت پرده میتواند این وضعیت را بهکلی تغییر دهد. نتیجه رایزنیهای پشت پرده، حداکثر این خواهد بود که چند کاندیدای اصلاحطلب که شانسی برای پیروزی ندارند، اضافه شوند.
با این حال محسن آرمین حاضر نیست از یک مشی حتی اندکی اصلاح طلبانه و اعتراضی نسبت به این وضعیت دفاع کند. وی به ایلنا گفته است: اینکه اصلاحطلبان چه باید بکنند، یک چیز است و اینکه چه میکنند، امری دیگر!
لشکر شکست خورده اصلاح طلبان در انتخابات اسفند
به نظر آرمین سه گزینه فراروی اصلاحطلبان است؛ شرکت فعال، عدم شرکت فعال و عدم شرکت غیرفعال. او می گوید: شرکت فعال اصلاحطلبان در شرایط فعلی منتفی است؛ یعنی آنها در بسیاری از استانها و شهرهای کشور اساسا کاندیدایی ندارند که به مردم معرفی کنند. عدم شرکت فعال نیز قطعا هزینههای سنگینی را بر اصلاحطلبان تحمیل میکند که بعید میدانم بسیاری از آنها حاضر به پرداخت چنین هزینهای باشند؛ بنابراین به گمانم آنان راه سوم را برخواهند گزید. به احتمال قوی آنچه اتفاق خواهد افتاد، این است که اصلاحطلبان برخلاف دورههای انتخاباتی گذشته، با برند و تابلوی اصلاحات به میدان نخواهند آمد و فهرست انتخاباتی مشترک نخواهند داشت. احزاب اصلاحطلب هریک مستقل و بر اساس تحلیلی که از شرایط دارند، درباره ورود یا واردنشدن به انتخابات تصمیم میگیرند. در چنین شرایطی، طبیعی است که برخی از این احزاب در برخی حوزههای انتخابیه در انتخابات شرکت میکنند و ممکن هم هست چند حزب اصلاحطلب در معدودی از حوزههای انتخابیه فهرست انتخاباتی مشترک و عمدتا ناقصی بدهند و برخی نیز به سبب فقدان حداقل شرایط رقابت از ارائه فهرست انتخاباتی خودداری میکنند».
یک پرده از سرنوشت تلخ ۲۲ سال اصلاحات در ایران!
اگر مبدا شروع اصلاحات را با اغماض در دوم خرداد ۷۶ قرار دهیم، اکنون بیشتر از ۲۲ سال از روند اصلاحات در ایران می گذارد و سرنوشت اصلاح طلبان حکومتی آن شده است که محسن آرمین آن را در سطور بالا تشریح کرده است.
او این سرنوشت را «واقع بینی» اصلاح طلبان در انتخابات می خواند و هنوز امیدوار است که اصلاح طلبان با همین واقع بینی در مورد سرنوشت انتخابات تصمیم بگیرند.
واقع بینی اما این است که اصلاح طلبان هیچ گاه خود نتوانسته اند در مورد انتخابات تصمیم گیری کنند و همواره این «نظام» بوده است که برای آنان تصمیم گرفته است. هر گاه خواسته آن ها را به بازی گرفته و هر وقت نخواسته دامنه ی این بازی را محدود کرده است. به نظر می رسد تعدادی از اصلاح طلبان از انتخابات اسفند ماه آینده برکنار خواهند ماند و این تصمیمی است که برای آن ها گرفته شده است. اما حتی در این وضعیت تحقیرآمیزی که محسن آرمین تشریح کرده است نیز آن ها حاضر نیستند با صدای بلندتری به این نمایش انتخاباتی اعتراض کنند.
بسیاری از ناظران سیاسی اما معقتدند سرنوشت این انتخابات این بار بیرون از این بازی های همیشگی تعیین خواهد شد. هر چند اصلاح طلبان حاضر نیستند حتی یک «نه» کوچک به نمایش انتخاباتی «نظام» بگویند، اما مردم ناراضی ایران آماده اند تا با صدای بلند به آن «نه» بگویند.
اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا
تسلیم طلب سرکوب گرا سر اومده عمر شما
نه رفراندوم نه اصلاح
اعتصاب ، انقلاب