برعکس نقش محوری و موثر جنبش کردستان در قیام ژینا در داخل ایران، در عرصەی خارجی عملکرد احزاب عمدەی کردستان قابل نقد جدی است. در خارج از مرزهای ایران و در عرصەی جامعەی جهانی، عملکرد احزاب عمدەی کردستان و یا مرکز همکاری احزاب کردستان ایران درخور آنچە در داخل کردستان و ایران در جریان است، نیست
یک روز بعد از قتل ژینا امینی در روز ٢۵ شهریور (١۶ سپتامبر)، جرقەی خیزش مردمی علیە حکومت در سنندج و شهر سقز زدە شد. در مدت زمان کوتاهی، خیزش مردمی دیگر شهرهای کردستان و ایران را در برگرفت. کوچە و خیابانهای شهرها بە میدان رویارویی میان نیروهای سرکوبگر حکومت و مردم تبدیل شدند. در خارج از ایران نیز، در کشورهای مخلتف برای حمایت از خیزش مردمی در داخل، کارزارهای وسیعی بە راە افتاند کە حداقل مشابە آن، قبلا اتفاق نیافتادە بود. در قیام ژینا، کارکرد جنبش کردستان در شهرهای کردستان و دیگر مناطق ایران، در مقایسە با حضور و نقش این جنبش در کارزارها و تظاهراتهای خارج از ایران، نەتنها متفاوت، بلکە وجە تمایز گستردەای میان این دو عرصە نمایان است.
پیداست کە جرقەی قیام در کردستان زدە شد و در طول بیشتر از ١١٠ روز، شهرهای کردستان کانون گرم قیام بودەاند. حکومت بیشترین میزان سرکوب را در کردستان علیە خیزش مردمی به کار گرفت و هنوز هم با مقاومت سرسختانەی مردم روبرو است. در مجموع ۵١۶ تن از شهدای خیزش کنونی، بیش ١٢٨ تن از آنها در شهرهای کردستان بە شهادت رسیده اند. در حالی کە کردستان کمتر از ١۵٪ از کل جمعیت ایران را تشکیل میدهد، اما بیشترین سهم را در اعدام، شکنجە و ستم را دارد. همچنین شدت برخورد و میزان قهری کە نیروهای سرکوبگر حکومت علیە خیزش ژینا در شهرهای کردستان بکار گرفتە و میگیرند، با شهرهای دیگر قابل مقایسە نیست. خشونت وحشیانەی نیروهای سرکوبگر حکومت علیە قیام مردمی در شهرهای سنندج، بوکان، جوانرود و مهاباد علیە مردم معترض مصداق بارز این ادعاست.
اگر در تهران و شهرهای دیگر، عمامەپرانی بە مثابەی یک کنش اعتراضی علیە روحانیت و نظام تئوکراسی ایران بدل گشتە است، در کردستان روحانیون و ماموستایان آیینی بە حمایت از قیام برخواستند و بدون هیچ ترسی خشونت حکومت را علیە خیزش مردمی محکوم و از حق مردم دفاع میکنند. اگر در تهران و کلان شهرها مردم بر پشت بام خانەهایشان علیە حکومت شعارهای “مرگ بر دیکتاتور” و “مرگ بر خامنەای” سر میدهند، جوانان کرد با دستهای خالی در کوچە و خیابان شهرهای کردستان با حکومتی تا دندان مسلح رویارویی میکنند و میجنگند. در واقع نقش پیشگامی و مبتکرانەی کردستان در قیام کنونی تا جایی پیش رفت کە مردم شهرهای دیگر شعار “تهران بشە کردستان، ایران میشە گلستان” را در راستای حمایت برای مشارکت حداکثری کلان شهرها سر میدادند.
در کردستان اگر قبلا حکومت با بکارگیری سرکوب و دیگر روشهای قهرآمیز، فعالیت جنبش ملی -دموکراتیک کردستان و احزاب آن را پر هزینە و ممنوع کرده بود، اکنون جمهوری اسلامی آشکارا به یک پدیدهی ممنوعە بدل گشته و همراهی با آن به مثابەی پرداخت هزینهی سنگینی است. این قیام هزینهی همراهی با جمهوری اسلامی و نیروهای سرکوبگر آن تا حدی افزایش داده است که ما روزانه شاهد ریزش ساختار سرکوب حکومت در کردستان هستیم. هزینهی سنگین همراهی با حکومت را میتوان در شکلاتی که ابراهیم رئیسی در سنندج گرفت، سنجید. که بلافاصله با واکنش تند مردم روبرو شد و شکلات فروش مجبور به عذرخواهی شد و رئیسی هم در یک واکنش هیستریک آن را دیکتاتوری خواند!
اگر در گذشته حکومت با توسل به زور و سرکوب فعالیت احزاب با نفوذ کردستان را ممنوع کرده بود، اکنون حکومت در کردستان ممنوع است و شبانه ناچار به دیوارنویسی و شعار علیه جنبش ملی کردستان، حزب دموکرات کردستان ایران و شخص اول حزب و فرماندهان محبوب و مردمی حزب دموکرات هستند. در کل، قیام ژینا، توازن قوا و معادلات را در داخل به نفع جنبش کردستان تغییر داد. اکنون توان چانهزنی و نفوذ و تاثیر جنبش کردستان بر سایر مناطق ایران با گذشته و روزهای قبل از قتل ژینا امینی قابل مقایسه نیست و گفتمان مبارزاتی قیام ژینا در کردستان، گفتمان غالب این خیزش در سراسر ایران شدە است. این قیام بەعنوان نقطە عطفی در تاریخ مبارزات سیاسی مردم کردستان و ایران حقانیت، محوریت، انسجام و میزان تاثیرگذاری جنبش کردستان را در مبارزە علیە ساختار ظالمانە و انسان ستیزانەی جمهوری اسلامی بە همگان اثبات کرد.
برعکس نقش محوری و موثر جنبش کردستان در قیام ژینا در داخل ایران، در عرصەی خارجی عملکرد احزاب عمدەی کردستان قابل نقد جدی است. در خارج از مرزهای ایران و در عرصەی جامعەی جهانی، عملکرد احزاب عمدەی کردستان و یا مرکز همکاری احزاب کردستان ایران درخور آنچە در داخل کردستان و ایران در جریان است، نیست. نخست، احزاب عمدەی کردستان در این مدت نتوانستند از تجربەی چند دهە فعالیت سیاسی در عرصە بینالملی و تعامل با کشورهای مختلف استفادە کنند. دوم، حضور و مشارکت احزاب عمدەی کردستان در کارزارهای بینالملی و تظاهراتهای کە برای حمایت از قیام ژینا در کشورهای مختلف برگزار شدند، مشارکتی کلیشەای و بە گونەی تکرار تجارب ناموفق برخی از فعالیتهای گذشتە بود. سوم، احزاب عمدەی کردستان در تعامل با کشورهای مختلف و جامعەی جهانی و دیگر جریانها و شخصیتهای مخالف جمهوری اسلامی، بە صورت جداگانە دیدارهای را انجام دادەاند کە این نە تنها نمیتواند منجر بە دستاوردی آنچنانی در شرایط فعلی شود، بلکە بازتاب آن در داخل شهرهای کردستان منفی بودە است. چهارم، در کارزارها و تظاهراتهای خارج از کشور، احزاب عمدەی کردستان ایران و یا مرکز همکاری احزاب کردستان ایران در حاشیە قرار گرفتەاند. رسانەها و تریبونهای دیگر در اختیار جریانات و شخصیتهای بودند کە برخلاف احزاب کردستان، در داخل شهرهای خود در ایران از نفوذ و تاثیر چندانی برخوردار نیستند و در طول ۴٣ سال گذشتە نتوانستەاند یک اعتصاب موفق علیە حکومت برگزار کنند و همیشە فراخوانهای آنها از سوی مردم پاسخ منفی گرفتە است. در حالی کە مرکز همکاری احزاب کردستان، علیرغم تجارب گذشتە، تنها در ١٠٠ روز گذشتە، تجربەی چند اعتصاب موفق را در کارنامەی مبارزاتی خود بە ثبت رساندە است.
اکثر احزاب عمدەی کردستان در کشورهای مختلف دارای کمیتەهای حزبی هستند و شمار اعضا و هواداران آنها هم در مقایسە با احزاب دیگر، کم نیستند. در واقع جنبش کردستان در خارج از مرزهای ایران هم، از سرمایەی انسانی گستردەی برخوردار است، کە نیاز بە بکارگیری، سازماندهی و هدایت دارد. متاسفانە در این زمینە احزاب عمدەی کردستان کوتاهی زیادی کردەاند و نتوانستەاند این نیروی عظیم انسانی را در کشورهای مختلف در چند ماە گذشتە بەصورت هدفمند سازماندهی و هدایت کنند. حضور حاشیەای و مشارکت ضعیف این احزاب در تظاهراتها و کارزارهای خارج از ایران، گواهی بر این ادعاست.
احزاب عمدەی کردستان نیروی انسانی کافی برای تکثیر و انتقال نقش محوری و موثر کردستان در قیام ژینا در داخل شهرهای ایران بە خارج از ایران را داشتە و دارند. چرایی عدم تحقق این مهم، نیازمند پاسخ کسانی است کە بر امور اجرایی این احزاب اشراف دارند. علیرغم این، در یک نگاە کلی، عدم ایجاد یک کمیتە هماهنگی از همان روزهای آغازین قیام، عدم برنامەریزی و استفادە از نیروهای حرفەای، عدم دعوت و پذیرش کسانی کە در خارج از این احزاب فعالیت دارند و موثر هستند را میتوان بەعنوان دلایل عمدەی نقش حاشیەای و کمرنگ احزاب کردستان در عرصەی خارجی برشمرد.
بدون شک در کنار نقش محوری کردستان در داخل ایران، نقش و فعالیتهای احزاب عمدەی کردستان در عرصە بینالملی تعیین کنندە خواهد بود. با گذشت بیش از ١١٠ روز از آغاز قیام ژینا و نقش محوری و برجستەی شهرهای کردستان در این قیام، هنوز در عرصەی خارجی جنبش کردستان در حاشیەی کارزارها و کمپینهای بینالمللی برای حمایت از آنچە در عرصەی داخلی در جریان است، قرار دارد. در این زمینە احزاب عمدەی کردستان و بویژە مرکز همکاری احزاب کردستان ایران نیاز بە بازنگری جدی در راستای گذار از حاشیە بە متن اتفاقات و ایفای نقش کلیدی، دارد. تحقق این مهم نیز، باتوجە بە نقش کلیدی کردستان در عرصەی داخلی، پایگاە مردمی احزاب کردستان، تجارب گذشتە و سرمایەی انسانی فراوانی کە این احزاب در کشورهای مختلف دارند، کار بسیار دشوار و نشدنی نیست. بنابراین، احزاب عمدەی کردستان از ابزارهای لازم برای فعالیتهای دیپلماتیک، سازماندهی هدفمند و هدایت نیروی انسانی کە در خارج از ایران وجود دارد، برخوردار هستند. این امر مجموعە اقداماتی جدی و بینشی فرا حزبی را نیز میطلبد.
با درود فراوان جناب احمدی نازنین
با تحلیل شما موافقم و بدید من علت ناکارا بودن کردها در برون مرز بیشتر باید دسته ای و فرقه ای بودن وبدنبال نیاز های گروهی خود بودن باشد در جایی که در درون کشور نیاز حیاتی مردم تنها وتنها رهایی از آخوندهاست . دوست گرامی خوش نشینی یک آفت است وبس پاینده باشید و بامید پیروزی بزودی