پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

چرا علی کریمی را دوست دارم؟  – مهدی مجتهدپور

۱ـ کسانی که مرا می‌شناسند می‌دانند و کسانی هم که نمی‌شناسند بدانند که در وجود من حتا یک سلول که اندکی تمایل به سوی سلطنت داشته باشد، یافت نمی‌شود.

۲ـ نیک می‌دانم که علی کریمی یک سلطنت‌طلب است. این را از بسیاری پست‌ها و استوری‌های او می‌توان به روشنی دریافت و تصور نیز نمی‌کنم که خودش این امر را انکار کند.

۳ـ علی کریمی البته یک ستاره‌ی کم‌نظیر در فوتبال ما بود، اما ما در فوتبال ستاره‌ کم نداشتیم و نداریم. علی پروین هم در زمان خودش یک ستاره بود، اما هیچ علاقه‌ای که به او ندارم بماند، خیلی هم از او بدم می‌آید، زیرا پاچه‌خوار، کاسه‌لیسِ قدرت و یک لمپن تمام‌عیار است. شخصیتش حالم را به هم می‌زند و فوتبالش بخورد توی سرش.

با این پیش‌فرض‌ها من علی کریمی را دوست دارم؛ به خاطر دو ویژگی برجسته که در او سراغ دارم: شجاعت و صداقت.

علی پروین ثروت خود را نه از فوتبال که به سبب فوتبال به دست آورد و آن را دودستی چسبیده. در زمان بازیگری او، فوتبال پول‌ساز نبود. علی کریمی اما ثروت خود را از راه فوتبال و به یمن سال‌ها توپ زدن در رده‌های بالای فوتبال جهان به دست آورد و چه راحت به آن پشت‌پا زد.

علی کریمی در فضای مجازی چند میلیون دنبال کننده دارد و ساده‌ترین استوری‌هایش دومیلیون لایک می‌خورد. او برای من یک لیدر سیاسی نیست؛ اما چون دوستش دارم، اغلب پست‌هایش را لایک می‌کنم، هرچه می‌خواهد بگوید، مهم این است که بگوید و باشد.

همانطور که دوست داشتم رئیس فدراسیون فوتبال شود، زیرا امیدوار بودم که یا با فساد در این فدراسیون مبارزه‌ای جدی خواهد کرد، یا دست مفسدین را به روشنی رو خواهد کرد و بعد، همان لگد معروفی را که زیر ساک تیم پزشکی زد، زیر بساط فدراسیون نیز خواهد زد و آن را رسواتر از پیش، ترک خواهد نمود. اکنون نیز در شرایطی که اطراف رضا پهلوی را مشتی لمپن فاشیست گرفته و هنوز هیچ نشده، عربده سر داده‌اند و به قول آقای عالی‌پیام (هالوی خودمان) فقط منتظر روزی هستند که انتقام ۵۷ را بگیرند، حضور علی کریمی در این حلقه را ـ با آن صداقت و شجاعتش ـ به فال نیک می‌گیرم و یقین دارم که در این جمع، به اتکای چند میلیون هواداری که دارد، یا نقش تعدیل کننده و بازدارنده ایفا خواهد نمود که این جماعت را سر عقل آورد، یا نه، باز همان لگد معروفش را به این بساط نیز خواهد زد و با خروج او، آن جمعیت چند میلیونی نیز به دنبالش از این جماعت جدا خواهند شد.

من علی کریمی را بسیار دوست می‌دارم و خوشحال خواهم شد اگر در حلقه‌ی نزدیک‌ترین یاران رضا پهلوی قرار گیرد و برایش آرزوی موفقیت دارم.

https://akhbar-rooz.com/?p=189753 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

12 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کهنسال
کهنسال
1 سال قبل

علی کریمی دریبل زن بسیار ماهری بود و سالها پیش ۳ گل زیبا به تیم کره جنوبی زد و به اصطلاح فوتبالیستها هت تریک کرد(جام ملتهای آسیا). ولی بعد از حمایت از میرحسین موسوی در سال ۸۸ که در آرزوی دوران طلایی خمینی بود و سپس با حمایت از روحانی روباه بنفش؛ در سال ۹۲عرض اندام کرد. و حالا هم با وکالت به رضا پهلوی یکبار دیگر هت تریک کرد و سعی در خاک پاشیدن به مبارزات ۴ دهه مردم ایران نموده است . او اینبار سعی در دریبل کارگران و زحمتکشان ایران دارد. بعید میدانم او در عمرش روزنامه ای هم خوانده باشد و بعید نیست روزی روزگاری در صف انقلاب مردم قرار گیرد. این نوع رفتارها نوعی لمپنیسم است و با پاچه خواری علی پروین ها تفاوتی ندارد .

کیا
کیا
1 سال قبل
پاسخ به  کهنسال

با فرض اینکه علی کریمی آنست که شما عنوان کردید ، ایشان یک حق رای دارند و آنرا به آقای پهلوی تقدیم کرده اند و از اینطریق هم به هواداران خود یک پیشنهاد!
من شخصا به آقای پهلوی وکالتی نمیدهم و در آینده هم مرد مورد انتخابم نیست ولی طرفدارانش را هم نادیده نمیگیرم همانطور که طرفداران مجاهدین را نا دیده نمیگیرم و بقیه!
من پیشنهاد دارم که چب ها یک فرد را از میان خود انتخاب کنند تا بتوانیم به او وکالت دهیم و از بازی فعلی خارج نشویم.

کهنسال
کهنسال
1 سال قبل
پاسخ به  کیا

مردم در ایران فریاد میزنند ما وکیل خود هستیم. ما وکیل و قیم نمی خواهیم .
چپها به حکومت فردی اعتقادی ندارند. آنها سالهاست برای حکومت شورایی تلاش میکنند. در دوران زندیه و دوران پادشاهی آن سلسله؛ وکیل الرعایا وجود داشت. حتما می دانید دوران ارباب رعیتی مدتهاست بسر آمده . شاید هم می خواهید به چپ طعنه بزنید که کسی را ندارند. صورت مساله را پاک نکنید. شهابی؛ سعیدی؛ کیوان مهتدی و سپیده قلیانها؛ اسماعیل بخشیها؛ بداقی ها و حبیبی ها و اسمعیل گرامیها در ایران و در زندانها فراوانند. بسیار بعید است که اینها را ندانید. در چند هزار اعتصاب که در سالهای اخیر در ایران بوده رهبران فراوانی تلاش میکنند. صدای رسای آنان باشیم.

کیا
کیا
1 سال قبل
پاسخ به  کهنسال

معذرت میخوام که بهتان بر خورده است!

نیک
نیک
1 سال قبل
پاسخ به  کهنسال

جناب کهنسال شما آیا میتوانید انقلابی را نشان دهید بدون رهبر؟ احزاب کمونیست هم شخصی را به عنوان دبیر کل انتخاب میکنند. اینکه این فرد لنین باشد یا فیدل کاسترو آیا به معنی قیم و وکیل الرعایا و دوران ارباب رعیتی است؟ آیا شما و امسال شما حاضرید یکبار و فقط یک بار توضیح دهید که حکومت شورایی شما اولا شناخته شده برای مردم ایران و کشته شدگان جنبش زن زندگی آزادی بوده و این جوانان برای حکومت شورایی به خیابان ها سرازیر شدند و ثانیا این حکومت شورایی مد نظر شما در کجا توانسته پیاده شود و دمکراسی و آزادی و رفاه مادی به همراه داشته باشد؟ این شعار دادن های انقلابی جوان های تازه انقلابی را کنار بگذارید. وای بر ما اگر مردم ایران چون شما فرق بین وکیل و قیم را ندانند. ایا فکر نمیکنید که کارگران سرانجام می بایست بجای بورژوازی به نیروهای چپ وکالت دهند تا در مجامع بینالمللی از منافع آنان دفاع کنند و در مذاکرات با حکومتیان برای در دست گرفتن حکومت و شرایط دوران انتقالی آن وکیل مجرب و دلسوزی داشته باشند؟ 

کهنسال
کهنسال
1 سال قبل
پاسخ به  نیک

شوراهای مردمی در اوج قیام و انقلاب و به صورت طبیعی و نه فرمایشی (شوراهای دست ساخته حکومتی……) توسط مردم حاضر در انقلاب ایجاد می شوند و نه خارج نشینان ازهرنوعش. جای تاسف دارد که بعضیها با شنیدن نام شورا بدنشان کهیر میزند. مانند نماینده فاشیست فرشگرد در برنامه تلویزیونی چشم انداز رسانه شناخته شده اینترنشنال ومروج پادشاهی.
امریکا و اروپا و چین و روسیه و…. سالهاست امتحان خود را پس داده اند.
ملتی که حدود یک قرن هست حکومتهای آدمکش؛ بچه کش وغارتگر پادشاهی پهلوی و دینی ولایت فقیه را تجربه کرده اند این حق را دارند که جمهوری شورایی یا هرعنوان دیگری ولی با همان محتوا را آزمایش کنند. ایده شوراها چند سالیست در دانشگاهها و مهمتر از آن در مبارزات کارگری مانند نیشکر هفت تپه و… تبلیغ میشوند. شما هم مختارید به علی کریمی؛ مسیح و….”گل سرسبد” آنان رضا پهلوی وکالت دهید و خوشا به سعادتتان که فرق وکیل و قیم را هم دانسته ومیتوانید به آنان نیز توضیح دهید. من به انقلابیون گمنام و شناخته شده درزندانها؛ کارخانجات؛ خیابانهای کردستان؛ زاهدان؛ آذربایجان و…وکالت می دهم. ختم کلام. موفق باشید

نیک
نیک
1 سال قبل
پاسخ به  کهنسال

هموطن گرامی؛ پرسیدم آیا رهبری لنین و کاسترو هم به معنی قیم و وکیل الرعایا ست که پاسخ ندادید. از حکومت شورایی سوال کردم آنرا با شورا های دوران انقلاب که کارگران و کارمندان برای گرداندن امور تا تشکیل دولت جدید تشکیل میدهند قاطی کرده بنده را به فرشگرد های فاشیست چسبانده اید. مفرمایید “ملتی…. این حق را دارند که جمهوری شورایی یا هرعنوان دیگری ولی با همان محتوا را آزمایش کنند. ایده شوراها چند سالیست در دانشگاهها و مهمتر از آن در مبارزات کارگری مانند نیشکر هفت تپه و… تبلیغ میشوند” مسلما حق دارند هر حکومتی مایلند داشته باشند. سؤال بنده این است که این جمهوری شورایی که شما تبلیغ میکنید با هر نامی محتوایش چیست؟ چه چیزی در دانشگاه ها و در نیشکر هفت تپه تبلیغ میشود؟ پرسیدم “این حکومت شورایی مد نظر شما در کجا توانسته پیاده شود و دمکراسی و آزادی و رفاه مادی به همراه داشته باشد؟ پاسخی ندارید . میگویم کارگران باید به نیروهای چپ وکالت بدهند میگویید ” شما هم مختارید به علی کریمی؛ مسیح و….”گل سرسبد” آنان رضا پهلوی وکالت دهید. همین استدلالات امثال شماست که نسل جوان را با چپ بیگانه کرده و اثری از جریان چپ در بزرگترین خیزش زنان کشورمان پس از ۴۰ سال سرکوبشان نمیبینیم.  

کهنسال
کهنسال
1 سال قبل
پاسخ به  نیک

دوست گرامی:
در قیام ۵۷ و۵۹-۵۸ در کردستان و بخصوص سنندج تحت نام بنکه ها و در ترکمن صحرا و در کارخانجات تهران و گیلان و … شوراها ایجاد شدند که در تقسیم زمین و ایجاد خانه کارگر و….رسیدگی و به مسایل مردمی در بنکه ها بحث و گفتگو میشد که همگی توسط جنایتکاران اسلامی به خاک و خون کشیده شدند. نمایندگان شوراهای سراسری می توانند به عنوان عالی ترین مقام کشور تصمیم گیری و عمل کنند ودرصورت قصورعزل و افراد دیگری جایگزین شوند. هرچند ساده نیست و به قول حافظ:
گرچه منزل بس خطرناکست و مقصد بس بعید//// هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
نبود یک نمونه درعرصه جهانی دلیلی نیست که دست به دامن هر کس و ناکس میلیاردر و میوه چین و از راه رسیده ای شویم. حداقل میتوان از تجربیات سایر انقلابات (کمون پاریس؛ اکتبر ۱۹۱۷) و سا ل ۵۷ استفاده کنیم که اینبار به بیراهه نرویم؛ اگرحتی یک حکومت انقلابی در جهان وجود داشت؛ به این روز نمی افتادیم.
میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت ///// می خواری و مستی ره و رسم دگری داشت 
با مراجعه به سایت سازمانهای سیاسی در مورد شوراها ؛ شکل گیری آنان ؛ و وظایف آنان و ……. توضیح کامل داده شده است .با توجه به علاقه فراوانتان به موضوع شوراها حتما میتوانید پاسخ خود را در این سایتها بیابید:
https://www.azadi-b.com/?page_id=484
و چرا تا حالا موفق به اینکار نشده اید جای تعجب دارد! این سایت محل کامنت گذاریست نه توضیح و شکافتن مسایل مختلف. سلامت و شا د باشد  

نیک
نیک
1 سال قبل
پاسخ به  کیا

جناب کیا به درستی میفرماید چپ نیز یک نفر را به عنوان وکیل انتخاب کند. اشکال همینجاست. برای انتخاب کسی یا هیاتی احتیاج به اجماع و اتحاد است. اگر دقت کرده باشد شعار اتحاد از دیکشنری چپ خارج شده و اثری از آن نمانده. آیا اخیرا این شعار زیبای ” اتحاد, مبارزه, پیروزی” را که به بایگانی سپرده شده را در جایی شنیده اید؟ 

کیا
کیا
1 سال قبل

طبق آخرین آمارگیری ” من به شاهزاده وکالت میدهم” که من دیدم ۱۲۰هزار با آقای پهلوی بیعت کرده اند حال گیریم که زمانی هم یک میلیون بشوند !
سوال اینست که آیا این وکیل” و نه شاهزاده”
می‌تواند قدرت را از دست این حاکمیت تا دندان مسلح با نیروها فاشیستی داخلی و خارجی در آورد بدون کمک خارجی؟
یا یک انتخابات دمکراتیک را در داخل سازمان دهد که دیگران ” منظورم مبارزان داخل کشور و زندانها” آنرا نتوانند انجام دهند وقتی حاکمیت فرو بپاشد و درهای زندان‌ها باز شوند؟

مسلما یک همبستگی فشرده ، هوشمند و همه گیر می‌تواند مبارزه را جلو ببرد و نه افراد و گروها یا احزاب به تنهایی !
این مبارزه آنچنان آسان نیست که بعضی ها تصور می کنند فقط نگاهی به افغانستان بیاندازیم!

برزویه
برزویه
1 سال قبل

آقای عزیز با معیار هایی که برشمردید شما حتما باید یکی از طرفداران ترامپ هم بوده باشید . فا لو ور که زیاد داشت ، قرار هم بود که به الیت سیاست مداران واشنگتن لگد بزند، طرفدارانش هم به صداقت وی ایمان داشتند و هنوز هم دارند ، …..

هرمز همتی
هرمز همتی
1 سال قبل

شما که پیش بینی می کنید که علی کریمی لگد به هر بساطی خواهد زد که نادرست باشد، چرا زمان حال و گذشته را فراموش کرده اید؟
سیلی نقد به از حلوای نسیه.

یعنی آینده که هنوز نیامده که شما در مورد آن صحبت کرده اید.
اما آیا در گذشته یا حال شما شنیده اید که علی کریمی، لگد که چه عرض کنم، انتقاد ملایمی از رضا پهلوی کرده باشد؟

ایا رضا پهلوی دیکتاتوری پدر و پدر بزرگش را نقد کرده؟

همین دو روز پیش هم با تلویزیون من و تو مصاحبه کرده و مصاحبه کننده او را شاهزاده خطاب می کرد.
اعتراضی کرد؟ مگر نمی گوید که نمی خواهذ شاه باشد؟
نمی تواند به مصاحبه کنندگان بگوید که اصل و نسب پادشاهی مرا فراموش کنید؟ من نمی خواهم شاه بشوم.مرا فقط آقای پهلوی خطاب کنید.

نمی گوید.
چون به غیر از اینکه پسر شاه بوده، صلاحیت دیگری ندارد.
حالا علی کریمی از یک چاله در آمده و خود را در چاله دیگری انداخته.
بعد هم مگر قرار است که ما مابین علی کریمی یا علی پروین انتخاب کنیم که شما دست به این مقایسه زده اید؟
شما علی پروین را دوست ندارید.حق شماست.
حالا این دلیل می شود که علی کریمی کارهایش درست است؟

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


12
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x