سايت سياسی - خبری چپ - تريبون آزاد

کشف حجاب یا رفع مانع؟ – حسن نادری

ـ کشف چیست ؟ برداشتن تمام یا قسمتی از چیزی که کسی یا چیزی را پوشانده است، بلند کردن یا برداشتن چیزی که روی کسی یا چیزی است.

کشف انواع ویروس ها،کشف سیارات،معادن،کشف علم و روابط ساختارمندی سلول ها در موجودات و غیره  توسط زنان و مردان در طی تاریخ امکان پیشرفت و دستیابی به رفاه و دیدن جهان و منشا پیدایش را به روی همگان گشودند و راه خود را از پذیرش بی چون و چرای فلسفه حکمت جدا کردند.

آنهایی که خود را با چشمان بسته و روبندان سیاه همه چیز را در خلقت می بینند در نهایت فعل و انفعالات را از” د یگری” دستور می گیرند و تسلیم به « رضای دیگران هستند».

 تصمیم گرفتن سرنوشت خود به دست خود و بدون اجبار و قرار گرفتن بین آموزش سنتی مسلط «گناه» و صاحب اختیار صحیح و سالم عقلگرایی مقدمه کشف خود و اطرافیان است.

مثلا  ماری کوری، دانشمند لهستانی ـ فرانسوی، علم را پیشه خود قرار داد و می گوید « چون تحقیق را دوست داشتم» در پی علم رفتم. او بدون شک به نقش مثبت علم در تحول جامعه اعتقاد داشت و قدرت نمادی را که خودش برای زنان به نمایش می‌گذاشت می‌سنجید. ماری کوری در سال ۱۹۳۴ـ۱۸۶۷ میلادی برابر ۱۲۴۵ خورشیدی در ورشو«لهستان» در یک خانواده فرهیخته به دنیا آمد. در تحصیلات متوسطه موفق شد و آرزوی تحصیل علم را در سر داشت. اما در ورشو در آن زمان، دانشگاه ها برای زنان باز نبود. بنابراین تنها راه برای یک زن جوان لهستانی که می خواهد تحصیلات عالی را دنبال کند رفتن به خارج از کشور است. خواهر بزرگترش برونیا هم همین تمایل را دارد و می خواهد پزشکی بخواند.این دوخواهر به این ترتیب پیمانی را منعقد می‌کنند و تصمیم می‌گیرند با تلاش‌های خود به فرانسه بیایند و تحصیل کنند. ماری کوری با تلاش زیاد و با همکاری پییر کوری، شوهر آینده اش به کشف پایدار و مفید « اشعه» در اجسام می شود و کشف او خدمتی برای آینده بشریت بود.

اما ایران آنروز تحت آموزش روحانیون و شریعت و با همدستی درباریان لذت جوی  دیوار بلندی را دور نسوان کشیدند. کشف حجاب یا رفع مانع دست و پاگیر برا ی جهش و رهایی از بار سنگین شی ء مادی و ورود به قلمرو و افق دید فراخ تر.

موضوع رفع مانع از پیش از دوره قاجار و جنبش رهایی نسوان آغاز شده بود. و این امراز آنجایی ناشی شد که اروپا فرآیند رنسانس و روشنگری را پشت سر گذرانده بود و انقلاب های صنعتی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، کشورهای غربی را به آستانه تحولات همه جانبه شتابگیر پیش برد. زنان کم کم در کنار مردان شروع به فعالیت نمودند. این امر باعث شد تا زنان در همراهی با تحولات به اختیار موانع و عرف دست و پاگیر و انزوا بواسطه لباس های سنگین و سیاه را کنار بگذارند. بحث در این خصوص مثنوی هفتاد من است.

ایران دور قاجار محصور کشورهایی بود که خود در حال پوست اندازی و به مراتب بیشتر از ایران در تماس با غرب و تحولات آن بودند. نخستین نشانه ها از کشف حجاب در ایران به برخی از محافلل درباری یا روشنفکری در دوره ناصرالدین شاه قاجار برمی‌گردد که بیشتر به دلیل تأثیرپذیری فراوان این شاه قاجار در سفرهای خود به «فرنگ» بود.

از اواسط دهه ۱۳۰۰ انتقاد به حجاب دست‌کم در تهران آسان‌تر شده بود. گروه‌های فعال جنبش زنان ایران از حجاب انتقاد می‌کردند. در دوره رضا پهلوی به تدریج لباس‌های اروپایی زنان به میان مردم آمد.

در یکی از مکتوبات، رضا شاه به محمود جم «رئیس‌الوزرا» چنین نوشت: نزدیک دو سال است که این موضوع سخت فکر مرا به خود مشغول داشته‌است، خصوصا از وقتی که به ترکیه رفتم و زن‌های آن‌ها را دیدم که «پیچه» و «حجاب» را دور انداخته و دوش به دوش مرد هایشان در کارهای مملکت به آن‌ها کمک می‌کنند اصلاً چادر و چاقچور دشمن ترقی و پیشرفت مردم است».

رضا شاه قانون کشف حجاب را یکباره صادر نکرد. در سال ۱۳۰۸ وقتی امان‌الله خان پادشاه افغانستان با همسرش که حجاب بر سر نداشت به ایران سفر کرد، روحانیون ایران با دیدن چنین وضعی خواستار رعایت حجاب همسر او شدند اما رضا شاه این درخواست را رد کرد.

در ۱۳۱۳ خورشیدی رضا پهلوی که اینک با کمک نزدیکان فکری و بویژه سید ضیا طباطبایی و تایید ضمنی روحانیون با کودتا  به مقام شاهی رسیده بود و حکومت خود را تثبیت شده می دید، برای دیدار با آتاتورک به کشور ترکیه سفر کرد و طی اقامت ۲ هفته‌ای  شاهد مهمترین تحولات موقعیت زنان ترک بویژه در محافل روشنفکر و پیشرو شد. رضا شاه با بازگشت به ایران، در سال ١٣١۴ خورشیدی به تمام وزارتخانه ها و بویژه دربار و خانواده اش دستور رفع حجاب داد و در١۷ دی ١٣١۴ خورشیدی قانون منع حجاب تصویب شد. رضا شاه در سخنرانی خود با تبریک به مردم ایران اظهار امیدواری کرد که این پیشرفت نصیب همه بانوان کشور حتی روستاها نیز بشود.

نمایندگان مجلس شورای ملی سال هم در١۷دی  ۱۳۱۴ قانونی را تصویب کردند که پوشیدن حجاب از جمله چادر، روسری و روبند را برای زنان ممنوع می‌کرد. این قانون ۸ طبقه از جمله مجتهدین، مراجع امور شرعیه دهات و قصبات، مفتیان اهل سنت، پیشنمازان دارای محراب، محدثین، مدرسین فقه و اصول، روحانیون را مستثنی نمود.

امر رفع مانع مقدمه ای برای آزاد اندیشی و آزادی عمل برای سرنوشت زنان بود و برخلاف رویکردهای ارتجاعی محافل اسلامگرا و نظریه پردازان حاکمیت کنونی ایران آنرا کشف برهنگی ومترادف دانستن آن با توسعه روسپیگری می دانند.

این قانون در آن هنگام بدون مخالفت و تحریک روحانیون نبود. اما پس از جنگ جهانی دوم و مخلوع کردن رضا شاه و جلوس محمد رضا پهلوی به کمک ابر قدرت های وقت و بازتر شدن فضای سیاسی اجتماعی در ایران، داشتن یا نداشتن حجاب برای زنان اختیاری شد. به نظر می‌رسد سیاست ممنوعیت حجاب، درسال  ۱۳۲۲ کنار گذاشته ­شد.

همانطور که اشاره شد برخی رفع  حجاب را ادامه تلاش هایی می دانند که زنان پیش رو از اواخر دوره قاجار آغاز کردند. از قرهالعین به عنوان یکی از زنان پیشرو دردوران ناصر الدین شاه نام برده می شود. قرهالعین منادی برابری حقوق مردان و زنان بود و سخنانش در منطقه بداشت بدون چادر و پوشش تاکید بر این امر بود.او دختری از خانواده روحانی شیعه و دارای مطالعات حوزوی بود. به چالش کشیدن روحانیون متحجر و شریک در حاکمیت توسط او سبب مرتد بودن او شد و سپس موجب انشعاب در دین انحصاری شیعه و پیدایش جریان بابویه شد…   .

با این حال تاریخ نگاران ایران اتفاق نظر دارند که رفع حجاب در دوران حکومت رضا شاه  رسمیت یافت. برخی از کارشناسان و فعالان حقوق زنان، قانون رفع حجاب را سرآغاز حضور زنان ایرانی در عرصه‌های اجتماعی، بوجود آمدن یک نسل تحصیل کرده در میان زنان و حضور آنان در پست‌های مدیریتی می دانند. این اما بدان معنا نیست رفع حجاب در آن دوره را مادام العمر مدیون رضا پهلوی بدانیم. در همه کشورها از جمله مردانی بودند که با اقدامات مثبت و پایدار خود تلنگری به جلو زدند. خدمات امیر کبیر در آماده ساختن زیر ساختارهای کشور عقب مانده ایران در همه فصول شایسته احترام است. آیا این بدان معناست که حال به جستجوی فرزندان، نوادگان،نبیرها.. او برویم تا برای نجات کشور با حق وراثت کاری برای کشور بکنند؟ اگر چنین باشد پس دیگر نباید از تمدن بزرگ صحبت کرد.

اگر ملتی چنین بپندارد که همیشه و در همه حال نیاز به قیم دارد و سرنوشت خود را منوط به شخص کاریزما می داند چه بهتر دور چنین ملتی را خط کشید. اما خوشبختانه چنین نیست. جهان در حرکت است و کشورمان از شخصیت های علمی و فرهنگی برخوردارست و می تواند از بختک کنونی بدون دخالت  طرح گوادلوپ دوم رهایی یابد.

در مجموع می توان گفت که جامعه ایران با تلاش یک قرن خود اکنون توانست دیوار و محصوریت اجباری زنان را به لرزه درآورد و موانع شرعی و سنتی و آموزش های خرافاتی را به چالش بکشد.

با این حال، با فرایند اعتراضات علیه نظام پهلوی و برجسته شدن نقش روحانیون بر خرابه های فقر فرهنگی و مادی پیش از انقلاب سال ۱۳۵۷ حکومت اسلامی حجاب را اجباری کرد و نداشتن حجاب برای زنان ممنوع شد و شعار “یا روسری، یا توسری” با وجود مقاومت قشر شهری و مدرن برجامعه غالب شد و ادامه هر گونه اعتراض به حجاب اجباری با سرکوب روبه رو می شد.

جای تاسف بود که برخی از سازمان های سیاسی ملی ـ مذهبی و مجاهدین با پیشینه دینی این اجباررا به راحتی پذیرفتند اما طیفی ازنیروهای چپ با مماشات امر روسری را ثانوی می دانستند.

 اما موضوع حجاب برای روحانیون و نظام اسلامی از اصول مهم و در درجه نخست اهمیت قرار داشته و دارد. زیرا در محصور نگهداشتن زنا ن به معنای زیر پاگذاشتن و به رسمیت نشناختن حقوق برابری زن و مرد در همه موارد زندگی است. از ازدواج گرفته تا حق وراثت،حق حضانت، حق کار و پذیرفتن استعدادی نهفته در زیر حجاب اجباریست.

به کجا برم شکایت به که گویم این حکایت   که لبت حیات ما بود و نداشتی دوامی

موضوع حجاب از ابتدای فاجعه ۱۳۵۷ چالشی بود که دست اندرکاران  نظام جهل و جنایت را به خود مشغول کرد و در ادامه دگردیسی و بسته شدن دایره تنگ درون حاکمیت از یک سو، و از سوی دیگر اعتلا و گسترش جامعه برای رهایی بخشی از خسارات جبران ناپذیر برای اکثریت مردم به چالشی سرنوشت ساز برای کشورمان تبدیل شد.

قتل مهسا امینی جرقه ای بر خرمن کاست روحانیت به رهبری سید علی خامنه ای بود. قتل مهسا انرژی اعتراضی نهفته میلیون ها ایرانی از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب را علیه نه تنها حجاب اجباری نظام بلکه علیه ناکارایی و ورشکستگی مادی و اخلاقی،فساد و رانتخواری نظام را آشکار کرد و اینک در نیمه راه انقلاب خود را در نبرد نفس گیر برای جایگزینی نظام آماد می کند.

گرچه رفع مانع از زنان ضروریست بلکه رفع مانع عمامه ازسر مردن را هم نباید ونمی توان نادیده گرفت. باید دید زیر عمامه ۶ تا ۱۲ متری و با عرض ۱متر بیست سانتی متر چه فرمول شیطانی پنهان است که کشورمان را بویژه از دوران صفوی، ونقش ترمز رهایی بخشی وپیشرفت را ایفاء می کنند.

عمق راهبردی نظام اسلامی به رهبری سید علی خامنه ای حاکی از پایمال وقربانی کردن منافع ملی ایران به نفع بیگانگان است. تناقضات و گزافه گویی های نظریه پردازان رژیم در این جمله خلاصه می شود: «اگرچه نمی­توان با الزام قانون مردم را نسبت به یک حکم دینی علاقمند کرد اما می‌توان با الزام قانون در جامعه از ناهنجاری های اخلاقی جلوگیری کرد. فلسفه قانون حجاب یا همان حجاب اجباری در ایران الزام مردم به دین نیست بلکه هدف جلوگیری از بروز مفاسد اخلاقی است! آیا فاسدتر از کاست روحانیون حاکم در ایران و همپالگی هایشان جایی سراغ دارید؟

ایرج میرزا شاعر طنز پرداز ونکته بین ایران در انتقاد از حجاب می گوید:

نقاب دارد و دل را به جلوه آب کند            نعوذ بالله اگر جلوه بر نقاب کند

فقیه شهر به رفعِ حجاب مایل نیست           چرا که هر چه کند حیله در حجاب کند

چونیست ظاهرِقرآن به وفق خواهش او       رود به باطن و تفسیر ناصواب کند

از او دلیل نباید سئوال کرد که گرگ          به هر دلیل که شد بّره را مُجاب کند

به غیرِ ملت ایران کدام جانوراست           که جفت خود را نادیده انتخاب کند؟

نقاب بر رخ زن سّد بابِ معرفت است       کجاست دست حقیقت که فتح باب کند

به زهد گربه شبیه است زهدِ حضرت شیخ  نه بلکه گربه تَشَبّه به آن جناب کند

کسی که غافل از این جنس بود پندارد       که آب پنجه هر گربه را عذاب کند

ز من مترس که خان مترا خطاب کنم       ازو بترس که همشیره ات خطاب کند

به حیرتم ز که اسرار هیپنوتیسم آموخت   فقیهِ شهر که بیدار را به خواب کند.

به اعتدال ازین پرده مان رهایی نیست     مگر مساعدتی دستِ انقلاب کند

ز هم بدرّد این ابرهایِ تیره شب           وثاق و کوچه پر ازماه و آفتاب کند.

انحلال باد نظام جهل و جنایت.

https://akhbar-rooz.com/?p=189808 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x