سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با وظیفهی پاسداری از جمهوری اسلامی راه اندازی شد و در طول ۴۴ ساله گذشته نقش اصلی را در پاسداری از موجودیت جمهوری اسلامی، صدور انقلاب اسلامی، سرکوب نیروهای اپوزیسیون در داخل کشور، ترور در خارج از کشور، سرکوب مبارزات مردم، مقابله با جنبشهای اجتماعی، اجرای طرحها و نقشههای حکومت داشتهاست. سپاه پاسداران حوزه های مختلف اجتماعی را تحت سلطهی خود در آوردهاست؛ از سازمان اطلاعات، زندانهای متعدد و حتی رسانههای ویژهی خود برخوردار است؛ سازمان بسیج را که در سطح کشور و در مراکز متعدد حضور دارد و ابزار کنترل و سرکوب است، اداره میکند؛ کنترل شهرها و مناطق مختلف را در دست دارد؛هم چنین پروژهی اتمی جمهوری اسلامی و صنایع نظامی نیز در حوزهی مسئولیت آن قرار دارند.
سپاه به اقتصاد کشور هم چنگ انداخته و بخش بزرگی از آن را با ایجاد شرکتها و هلدینگهای مختلف در زمینهی تولید، توزیع و بخش مالی در حیطهی نفوذ خود دارد. علاوه بر این، پروژه های نفتی، صنایع پتروشیمی، پروژههای بزرگ صنعتی را نیز تصاحب کرده است. از فروش نفت، از دور زدن تحریمها سودهای کلانی میبرد. در یک کلام، دولتی مقتدر در کنار دولت رسمی کشور است.
سیاست خارجی کشور در منطقه، به دست سپاه پاسداران سپرده شدهاست و توسط نیروی قدس سپاه پاسداران اداره میشود، که با سازماندهی نیروهای شبه نظامی وابسته به خود و تامین هزینهی این نیروها از جیب مردم ایران، پیش برده میشود. این بخش از سپاه پاسداران نقش بارزی در تحولات داخلی لبنان، سوریه، عراق و یمن دارد. اقدامات سپاه قدس، در کنار سیاست جمهوری اسلامی در مورد اسرائیل و بهرسمیت نشناختن موجودیت آن، مخالفت با تلاشها برای صلح بین اسرائیل و فلسطینیها، بر روند تلاشها برای صلح و امنیت جمعی در منطقه تاثیرات منفی گذاشتهاست.
سپاه پاسداران مرزی برای گسترش حوزهی دخالت خود به رسمیت نمیشناسد. علاوه بر شهرها و مناطق، مثل یک ارتش رسمی، از نیروی دریائی، زمینی و هوائی ویژهی برخوردار است.
سپاه در واقع، بازوی اصلی ولی فقیه است و هیچ نظارتی بر اقدامات و برنامههای آن وجود ندارد و همچون خود ولی فقیه و دستگاه رهبری جمهوری اسلامی نهادی است غیر پاسخگو، که برفراز قوانین جمهوری اسلامی ایستادهاست و باتفسیری که از وظیفهی خود در قانون اساسی دارد، حق دخالت در تمامی امور را برای خود محفوظ میداند. همین هم نقطهی عزیمتی برای بسط و گسترش دخالت در عرصههای مختلف از سیاست تا اقتصاد، اطلاعات ـ امنیت، فرهنگ، ورزش، سیاست خارجی، سیاست های کلان کشور است. اتکاء خامنهای به این نیرو و استفاده از آن به عنوان یک حزب مسلح در طول سه دههی گذشته، بر اقتدار سپاه افزوده و تحت فرماندهی خامنهای به ارگان اصلی قدرت در جمهوری اسلامی تبدیل کردهاست.
در جنبش انقلابی بیش از ۵۰۰ نفر کشته شده اند. سپاه و ارگان های سرکوب دست پروردهی آن، نقش اصلی را در این کشتار داشتند. سازمان اطلاعات سپاه همراه با وزارت اطلاعات، حدود ۲۰ هزار فعال میدانی، سیاسی، صنفی و مدنی را دستگیر کرده، شمار زیادی از آنها را شکنجه نموده و پروندههای سنگین برای آن ها ساختهاست. براساس پروندههای ساخته شده، ۴ زندانی تا کنون اعدام شده و بیش از ۱۰۰ تن هم با پروندهسازی و ایراد اتهامان ساختگی، با حکم اعدام مواجه هستند؛ تعدادی نیز به مرگ محکوم شدهاند و هر لحظه امکان اجرای حکم اعدام شان هست. در حمایت از جنبش «زن، زندگی، آزادی»، لازم است فشار بر سپاه بهلحاظ سیاسی و اقتصادی افزایش یابد، سپاه تحریم شود و در لیست سازمانهای تروریستی قرار گیرد، تا عرصه بر آن تنگتر شود. این اقدام به نفع جنبش مردم است.
ما اعمال تحریم علیه نهادهای سرکوب و پشتیبانی از خواستهای جنبش انقلابی را در خدمت مبارزهی مردم برای برچیدن بساط جمهوری اسلامی و تقویت تلاشهای آنان برای رهائی از استبداد حاکم میدانیم و تاکید داریم که:
۱- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ستون اصلی حفظ حکومت جنایتکار جمهوری اسلامی و سازمان ویژهی سرکوب مردم است.
۲- قرارگرفتن سپاه در لیست سازمانهای تروریستی، نباید مجوزی برای دخالت نظامی باشد. برای ما، تحریم سپاه و قرار دادن آن در لیست تروریستی، از جنبهی سیاسی و اقتصادی مطرح است نه نظامی. ما مخالف دخالت نظامی بوده و هستیم.
۳- رهائی از جمهوری اسلامی و استقرار آزادی، دموکراسی و برابری در ایران، تنها به دست مردم ایران و مبارزات همهجانبهی آنان میسر است.
شورای مرکزی حزب چپ ایران (فدائیان خلق)
۳۰ دی۱۴۰۱ – ۲۰ ژانویه ۲۰۲۳
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- حزب چپ ایران (فدائیان خلق): به مناسبت سی و دومین سالگرد فاجعه ملی در تابستان ۶۷
- حزب چپ ایران (فدائیان خلق): در گرامیداشت یاد و خاطرهی رفیق محسن رشیدی
- حزب چپ ایران (فدائیان خلق): در بزرگداشت یاد و خاطرهی شهین توکلی از پیشگامان جنبش فدائیان خلق!
- حزب چپ ایران (فدائیان خلق): هراس خامنهای از قدرت جنبش مردم!
حزب چپ هر روز بیشتر از دیروز در منجلاب راست در می غلطد. چه خوب که هم چپ را از نام خود حذف کند و هم نام نیک فدایی را.
در آنصورت نیاز به سرهم کردن توجیه چپ من درآوردی خود با برنامه هایش را نخواهد داشت و راحت و راست و حسینی موضع گیری خواهد کرد و هم در سرچ گوگل،جویندگان را به بیراهه نخواهد برد.