اگر کسی حرف تازهای دارد و داعیهی دموکراسیخواهی دارد اول باید یاد بگیرد که حق ندارد برای کردها، بلوچها، زنان و دیگر خلقها و طبقات ستمدیده خط و نشان بکشد. گلوله و اعدام نتوانسته این جنبش را به عقب براند، پس کسی با ریاکاری و ژست قیممآبانه سعی نکند این جنبش را تسلیم خود سازد. جنبش «ژن ژیان ئازادی» از خط و نشان کسی نمیترسد و تمام خطوط قرمز سلطهطلبان را زیر پایش لگدکوب خواهد کرد
ائتلافهای سیاسیای که با پول و برنامهی ابرقدرتهای جهانی تشکیل میشوند و به ارزشهای جنبش «ژن ژیان ئازادی» بیتوجهاند بهنوعی تداوم رژیم جمهوری اسلامی، مرکزگرایی و استبداد ایرانی تحت نام و شکل دیگری هستند. این ائتلافهای سیاسی تنها هدفشان مصادرهی دستاوردهای جنبش انقلابی «ژن ژیان ئازادی» و قبضهکردن قدرت در روز فروپاشی رژیم جمهوری اسلامی است. این ائتلافها چه متشکل از اشخاص باشند و چه سازمانها و احزاب، نهتنها دردی از مردم ایران دوا نمیکنند بلکه آنها را شدیدتر و کوه مشکلات را رفیعتر میسازند. ائتلاف تنها هنگامی همراستا با جنبش انقلابی «ژن ژیان ئازادی» حرکت میکند و مثبت است که معیارهای دموکراتیک در تشکیل آن مبنا گرفته شوند، اهداف و برنامههای آن ناشی از یک اجماع دموکراتیک باشند و از هرنوع روش بیعتوار، تحمیلی و وابستگیساز دور باشد. مثبت یا منفی بودن یک ائتلاف از محتوای آن مشخص میشود. وقتی ائتلاف بر پایهی ملیگرایی مرکزگرای ایرانی و حوالهکردن مطالبات زنان و خلقهای تحتستم به بعدها باشد قطعا یک ائتلاف ویرانگر و منفی خواهد بود. ائتلافی که خمینی حول دیکتاتوری خودش تشکیل داد، بسیار شبیه همین ائتلافی است که اکنون برخی نیروهای تشنهی قدرت به دنبال آن هستند. ملت کرد برای همپیمانی و ائتلاف دموکراتیک با همهی نیروهای سیاسی آماده است اما برای هیچ دیکتاتور فعلی و کسی که بخواهد دیکتاتور آینده باشد سر خم نمیکند. کردها اهل بیعت کردن نیستند؛ این را با مبارزه و فداکاری در راه آزادی نشان دادهاند. زنان آزادیخواه ایران، خلقهای تحت ستم و خاصه کردها حاضر نیستند به هیچ جریان سیاسیای که خود را از بالا بر ارادهی آزادیخواهانهی مردم و ارزشهای اجتماعی جنبش انقلابی «ژن ژیان ئازادی» تحمیل کند، وکالت بدهند. این جنبش به راه نیفتاده که دوباره برای خودش قیم و ارباب پیدا کند. جنبش «ژن ژیان ئازادی» رد تمام زندگیهای ننگینی است که بر پایهی بیعتکردن و سرسپردگی و رعیتبودن بنا شدهاند. از دل هیچ بیعت و وکالتسپردنی، دموکراسی و آزادی پدید نمیآید. آزادی و دموکراسی حقیقی، رد تمام انقیادها و وابستگیهاست. جنبش انقلابی «ژن ژیان ئازادی» با اتکا به نیروی اجتماعی خود و روح دموکراسیخواهی مدرن خودش، میتواند از تمام بیراههها و انحرافات احتمالی گذار کند. ما به گذشته بازنمیگردیم و هیچ خاطرهی خوشی هم از سلسلهی قاجار گرفته تا پهلوی و خمینی در ذهنمان نیست؛ زیرا ما هرگز بیعت نکردیم و درباری نشدیم. اگر کسی حرف تازهای دارد و داعیهی دموکراسیخواهی دارد اول باید یاد بگیرد که حق ندارد برای کردها، بلوچها، زنان و دیگر خلقها و طبقات ستمدیده خط و نشان بکشد. گلوله و اعدام نتوانسته این جنبش را به عقب براند، پس کسی با ریاکاری و ژست قیممآبانه سعی نکند این جنبش را تسلیم خود سازد. جنبش «ژن ژیان ئازادی» از خط و نشان کسی نمیترسد و تمام خطوط قرمز سلطهطلبان را زیر پایش لگدکوب خواهد کرد.
“گلوله و اعدام نتوانسته این جنبش را به عقب براند، پس کسی با ریاکاری و ژست قیممآبانه سعی نکند این جنبش را تسلیم خود سازد. ”
مرحبا!
مبارزه تنها یک راه وروش را مستلزم نیست ، اکر وکالت ، نماینده راهی محتمل باشد و بتواند به همگرایی بانجامد میتوان از آن استفاده کرد حال چگونه؟
نیروهای دمکرات و ملی ، جمهوریخواه و فدرالیسم هم به یک نماینده فکر کنند تا تلاش پهلویها را مسدود نمایند و به همگرایی برسند.
!!Viva anarchism.
روند تحولخواهی در ایران گذار از هر نوع بیعت و هر وکلالت و هر منجی خواهی است ایرانیان درد مشترکی دارند که درد مشترک نبود آزادی و دمکراسی در کشورشان است همه ایرانیان از تازیانه مستبدین ضربه هایی خورده اند این بازی وکالت که شکل دلقک گونه ای بخود گرفته از ابتدایش یک نمایش کمیکی بود آنهم برای به انحراف بردن روند تحولخواهی و ذهن ها را از درون کشور به بیرون کشور بردن بوده و هست این نمایش ها مدتی فریبکاری هایی را بنمایش در می آورند بعد از فریبکاری و نمایش های کودکانه به کناری می روند.
اما نکاتی در مورد هموطنانی که خود را وکیل مدافع کوردیسم می دانند چه آنهایی که خود را ایرانی می دانند و چه آنهایی که خود را کوردی تعریف می کنند اما بودن و نبودن ایران برایشان مهم نیست؛ این وکیل مدافعان باید متوجه باشند نوع رفتارشان بی شباهت به فریبکاران وکالت خواه و وکالت ده ندارند!
این وکیل مدافعان کورد ها متوجه این نیستند که نسل جدید کرد خود را در چارچوب روابط قومی تعریف نمی کند نسل جدید کورد مانند ساید هموطنان ایرانیش در پی حق شهروندی برابراست تا بتواند در آزادی و دمکراسی زندگی توامان با بروز خلاقیت هایش را به پیش ببرد.
می بینیم در بلوچستان فردی بنام عبدالحمید اگر چه از منظر دین کارهایش را به پیش می برد اما در موضع گیری هفتگیش خود را یک ایرانی و مدافع خواسته های کلیت ایرانی و خواسته های تمام ایرانیان را بازگو می کنند حاکمیت دچار سردر گمی با این فرد شده چون حاکمیت نمی خواهد اگر او را گرفتار می کند او بعنوان یک مدافع خواسته های تمام ایرانیان باشد چون اگر بعنوان مدافع ایرانیان گرفتار شود از طرف ایرانیان مهین دوست مورد توجه و مورد حمایت قرار می گیرد حاکمیت در پی این بود که او فقط خودش را بعنوان مدافع منطقه بلوچ نشان دهند تا در این موضع گیری فقط بلوچی اش او را تحت نام تجزیه طلب سرکوب کند
این روش عبدالحمید را باید نشان از زیرکی و هوشمندی او دید.
اما وکیل مدافعان منطقه کورد نشین،روششان تا حالا چگونه بود!؟ این وکیل مدافعان روشی در پیش داشتند و دارند: چنانچه هم میهن های کورد مان وقتی همراه با سایر هم میهن هایشان در روند آزادی خواهی و دمکراسی خواهی فعال می شدند و یا می شوند و در این همراهی دستاورد ملی ایرانی نیز بدست می آوردند و یا می آورند
می بینیم وکیل مدافعان خود وکیل پندار با مطرح مطرح کردن موضوعات خاص قومی دستاورد های هم میهن های کورد که مانند سایر هم میهن هایشان در پی حق شهروندی ایرانی برابرهستند به باد می دهند و حاکمیت با توجه به رفتار وکیل مدافعان کورد با مطرح کردن تجزیه طلبی، مشروعیت سرکوب آن منطقه از ایران را برای خودش می آفریند و…
کی ایرانیان آن منطقه از زیر سلطه روش های وکیل مدافعان خود خوانده کوردی رهایی می یابند
خودش پرسشی است.
خوب است کە بە فکر ازاد کردن ملت کرد یا بە قول خودت قوم کرد هستید.اگر ادرسی دارید برای ما بفرستید تا برای تشکر گل جلوی درتان بفرستیم.حال کە اینرا نوشتم اینرا هم بگویم کە قبلا خطاب بە مجتبی میگفتی.مجتبی بمیری بمیری،از ما بیعت نگیری….یا رهبری را نبینی.حالا بە جای مجتبی تو بخوان رضا.کردها نە ولی فقیە میخواهند نە ولی عهد.
آدرس خواستی؟ باشه
اینکه گفتی: مجتبی بمیری و …
و….
خودت هم فهمیدی چی خواستی بگی