
بیانیه جمعی از تشکلهای جمهوریخواه سکولاردمکرات پیرامون رهبری جمعی و متکثر
جنبش انقلابی ۱۴۰۱ مردم ایران که با تکیه بر کنشگری، قدرت مردم و مشارکت فراگیر سیاسی، اجتماعی، اتنیکی، زنان و جوانان شکل گرفت، در پنجمین ماه فعالیت در شرایطی متفاوت با شروع طوفانی خود قرار گرفته است. جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» تحول عمیق و کیفی در وضعیت سیاسی کشور ایجاد کرد و پایههای جمهوری اسلامی را به لرزه درآورد. جمهوری اسلامی در مواجهه با اعتراضات فراگیر مردم، از همان آغاز روش همیشگی خود یعنی سرکوب را پیش گرفته و با کشتار بیش از ۵۰۰ نفر از معترضین، حتی کودکان و بازداشت و زندانی کردن حدود ۲۰ هزار تن از فعالان آن، صدور احکام اعدام در بیدادگاههای خود در صدد است که شعلههای این جنبش را خاموش سازد. در این شرایط تاکید بر همگرایی و همکاری نیروهای دمکراسیخواه برای برپایی کارزار بسیج افکار عمومی علیه عملکرد بیدادگرانه جمهوری اسلامی و خودداری از اقداماتی که باعث ایجاد اختلاف میشود، ضرورت دارد.
اگرچه زمان پدیدارشدن انقلاب یک امر قابل پیشبینی نیست اما آتش زیر خاکستر موجود هر آینه با توجه به وجود معضلات و مشکلات در حوزههای متعدد و ناتوانی فراینده حکومت در برآورده کردن نیازهای اولیه اکثریت جامعه میتواند هر زمان شعلهور شده، بنای استبداد دینی حاکم را متزلزل سازد. حیات جنبش انقلابی زن، زندگی و آزادی نیز علی رغم فضای سنگین پلیسی، اعدامها، بازداشتهای گسترده و صدور احکام حبس سنگین و محرومیتهای اجتماعی و مدنی خاموش نشده و به اشکال مختلفی ادامه دارد. ولی در عین حال تجارب داخلی و جهانی گوشزد میکند که گذارانقلابی ویژگیهای خاص خودش را دارد و موقعی طی میشود که حکومت استبدادی مستقر توانایی اداره و کنترل نهادهای عمومی را از دست داده و توان سرکوب آن نیز به طرز ملموسی کاهش یافته و یا اراده سرکوب سست شده باشد. همچنین شمار قابل اعتنایی از مردم مستقیما در اعمال انقلابی مشارکت داشته و از حمایت فعالانه اکثریت جامعه برخوردار باشند.
ازاینرو گذار انقلابی با گسترش مبارزات میدانی مستمر و فزاینده در اشکال “اعتراضات خیابانی سازمانیافته”، “نافرمانی مدنی” و “اعتصابات گسترده” تعین یافته و وارد مرحله بازگشتناپذیر میشود. رهبری مشخص آن نیز در میدان عمل و در ارتباط مستقیم با شرایط و کنشگریهایی شکل میگیرد که با تسخیر خیابان و فلج سازی ماشین سرکوب، اقتدار حکومت مستقر را در هم میشکنند. در این چارچوب مدیریت و رهبری، متعلق به جریان افتادن گذار و آغاز پروسه فروپاشی نظام سیاسی اقتدارگرا و یا اختلال در عملکرد دستگاه سرکوب آن است.
نیرویی که با ابتکارها، فعالیتها و اقداماتش در میدان عمل و با توجه به عوامل عینی موجبات ورود به دوره گذار را فراهم کرده، در برابر ناکنشها و فضاسازیهای مصنوعی مقاومت کرده و از اقبال عمومی برخوردار است، معمولا در یک توافق جمعی و مبتنی بر رعایت تکثر در جایگاه رهبری و مدیریت دوره موقت گذار در چارچوبی نظارت پذیر قرار میگیرد. علاوه بر آن پایبندی عملی به موازین دمکراسی از ملاکهای اصلی در گزینش رهبران دوره گذار به دمکراسی است.
به باور امضاکنندگان این بیانیه، شرایط ایران هنوز در مرحلهای نیست که بتوان برای آن به صورت انتزاعی، بریده از متن واقعیت میدانی، ارادهگرایانه و آرزواندیشانه اقدام به تعیین رهبری دوره گذار کرد. الگوی مورد نظر ما رهبری جمعی، متکثر و فراگیر منطبق بر توافق بین پارههای مختلف اپوزیسیون دمکرات بر سر چشمانداز آینده، برنامهها، تعهدات مشترک و تحکیم دمکراسی و حقوق بشر با محوریت نقشآفرینی نیروهای سیاسی و مدنی داخل کشور است.
ما پایگاه اصلی رهبری را در داخل میهن میدانیم که خارج از کشور میتواند مکمل و یاریدهنده آن باشد. جنبش انقلابی شکوهمند «زن، زندگی آزادی» با رهبری مرکزگریز، متکثر و پویای نیروهای مبارز میدانی وشبکههای ایجاد شده متولد شد و بزرگترین کارزار مبارزاتی در ایران بعد از انقلاب علیه جمهوری اسلامی را شکل داد.
اگر انسداد سیاسی و خفقان کنونی فعالیت جنبش انقلابی را از حالت اوج و فزاینده خود به صورت مقطعی خارج کرده است، راه حل آن ایجاد رهبری فردی و فاقد ارتباط اندامواره و سازمانیافته با متن اعتراضات و اعتبارزدایی از تشکلهای سیاسی نیست؛ بلکه در این مقطع ضرورت دارد بر استمرار مقاومت و مبارزه برای شکست فضای پلیسی متمرکز شد. جامعه ایران به لحاظ برخورداری از نیروهای سیاسی و اجتماعیِ توانمند، ظرفیت بالایی دارد که مترصد فرصت هستند در مسیر تضعیف مرحله به مرحله و تدریجی دستگاه سرکوب فعال شوند.
ما به موازات پشتیبانی فعال از مبارزات داخل کشور و چارهاندیشی برای توانمندسازی جنبش انقلابی و اوج گیری دوباره آن در تلاش برای تقویت همگرایی در صفوف جمهوریخواهان دمکرات و تشکیل مرکز ثقل جمهوریخواهی هستیم. در این راستا از دیگر گرایشهای دمکراسیخواه نیز دعوت میکنیم تا آنها نیز به سمت انسجام و هماهنگی درون جریانی حرکت کنند تا در نهایت نمایندگان گرایشهای منجسم و هماهنگشده اپوزیسیون دمکرات با هم بر سر اهداف، قواعد و اصول فعالیت و هماهنگیها با رعایت تمایزها در دوره منتهی به گذار توافق کنند. تنها در این شرایط است که به صورت واقعی و غیر شعاری همافزایی نیروها حاصل شده، بحثهای اختلافبرانگیز کنار رفته و امیدواری ماندگار به دست میآید.
هیئتهای سیاسی – اجرائی
اتحاد جمهوریخواهان ایران
حزب چپ ایران (فدائیان خلق)
سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
جبهه ملی ایران- اروپا
همبستگی جمهوریخواهان ایران
۸ بهمن ۱۴۰۱ برابر با ۲۸ ژانویه ۲۰۲۳
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- شش حزب و سازمان جمهوری خواه: از فراخوان به تظاهرات پشتیبانی از جنبش مردم ایران در سراسر جهان حمایت می کنیم!
- بیانیه ی ۶ حزب جمهوری خواه: خطر تکرار “جمعه خونین زاهدان” در شهرهای کردستان، از مقاومت مردم در این مناطق پشتیبانی کنیم!
- شش حزب و سازمان سیاسی: کشتار و اعدام اعتراض کنندگان، جنایت دولتی علیه مردم ایران است
- شش حزب و سازمان جمهوریخواه دموکرات: سیاست خارجی اتکا به شرق و دشمنی با غرب، نقض منافع ملی است
این اطلاعیه تنها نشانگر این می باشد که این پنج گروه ویا سازمان نمی توانند ویا نمی خواهند وظیفه خوددرا به هر دلیلی انجام دهند . سازمان و یا حزبی که نخواند در رهبری جنبشی و با انقلابی نباشد ویا مسیولیتی را نپذیرد پس نباید نام حزب و یا سازمان بر روی خود بگذارد .
دوم ، این سازمان های امضا کننده حتی حاضر نیستند جبهه از خود نیز بسازند تا صدای مثلا جمهوری خواه هات بشوند تا با این همصدایی جبهه وسیع تری را برای صدای مردم در خارج از ایرانبودنرا تشکیل بدهند .
سوماینکه این ها می خواهند چگونه رهبری طرفداران جمهوری را چه در ایران خارج را هدایت کنند .
سوم ، عده ای که ضرورتا سلطنت طلب و یا پادشاهی خواه و حتی مشروطه خواه هم نیستند شاهزاده رضا پهلوی را نماینده خود خوانده اند ویا به او وکالت داده اند تا صدای مردمایران را به جهانیان بطور رسمی سیاسی برساند که در این راه و یا کارزار جمهوری خواه و طرفداران حکومت شورایی هم می توانند یاری برسانند .
واپسین سخن ، آقایان خانم های جمهوری خواه . سازمان مجاهدین خلق سال هاست طبل رهبری و ریاست جمهوری منتخب و این جنینها به خورد کشورهای دیگر با تبلیغاتی مفصل انجام می دهد و نشست های بزرگ کوچکی را ترتیب داده است . شما چرا تا کنون هیجاطلاعیه ای یا اعتراض نامه ای در این موارد صادر نکرده اید . در این مدتی که شما باد انتقاد به این وکالت را سر داده اید سازمان مجاهدین تقریبا در بیشتر پارلمان های اروپا لابی می کرد و به آنها خودش را رهبر معرفی می کرد . پس چرا در این مورد اطلاعیه ای صادر نکرده اید . سازمان های کرد خودشانرا رهبر مردمکردستان می خوانند . آیا این باید مورد انتقاد قرار بگیرد ؟ در صورتی که شاهزاده رضا پهلوی بطور مستمر می خواند که باید با یکدیگر همکاری کنیم . سازمان های کرد رسما تمامیت اراضی را نکته ای منفی معرفی می کنند و شما سکوت کرده اید .
فقدان رهبری و بدور هم گرد آمدن برای تشکیل رهبری ، دست کمبه اندازه خود برای هر کس ، تنها خاکش به چشم مردم ایران می رود .
بزرگترین خدمتی که شما و هر یک از ما به این انقلاب میتوانیم بکنیم، این است که هر چه سریع جهت سرنگونی حکومت جنایتکار اسلامی متحد شویم و دست از تفرقه افکنی و جنگ جمهوری خواه و پادشاهی خواه ، جنگ پرچم و علم و کوتل و جنگ وکالت میدهم، وکالت نمیدهم و جنگ کوفت و زهر مار و جنگ…برداریم.
در کلیات بسیار نظر درستی است .