پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

مرگ یا شکوه در روسیه – اسلاوی ژیژک، برگردان: بابک احمدی

جنون ایدئولوژیک دولت روسیه و بازگشت به جنگ سالاری توسط یک بنیادگرایی مذهبی که آشکارا مرگ را به نام دستیابی به جایگاهی خداگونه جشن می‌گیرد پشتیبانی می شود. همان طور که مبلغان ولادیمیر پوتین به روس‌ها می‌گویند: «برای زندگی بیش از اندازه اهمیت قائل شده‌اند»

اکنون که جنگ تجاوزکارانه پوتین در اوکراین به طرز فاجعه‌باری اشتباه پیش رفته است، شایعات در مورد شوخی‌های پنهان در داخل روسیه در مورد اینکه چه کسی جایگزین رئیس جمهور ولادیمیر پوتین خواهد شد، شنیده می‌شود. چنین مبارزه ای می تواند آسیب شناسی های بیمارگونه سیاست روسیه را آشکار کند. بازیگران اصلی، احزاب سیاسی سازمان یافته نیستند، بلکه باندهای الیگارشی هستند که سرنخ های مختلف غیررسمی قدرت را در دست دارند.

این وضعیت توضیح می‌دهد که چرا گروه مزدور واگنر موثرترین نیروی نظامی روسیه در خط مقدم اوکراین حتی بخشی از ارتش روسیه نیست. روسیه اکنون سرزمین جنگ سالاران است چیزی که معمولا با کشور‌های سرکش و شکست خورده مرتبط است. رهبران فعلی و مشتاق آن در حال قاچاق رویا‌های تب دار شکوه میدان نبرد هستند. در این فرهنگ رزمی دیدگاه هابزی از مفهوم زندگی به معنی تنهایی، فقیر، بد، بیرحمانه، و کوتاه مدت و به طور فزاینده‌ای کم ارزش است.

ظهور ارتش‌های خصوصی در روسیه و پیرامون آن به برخی از تحولات خنده دار منجر شده است. برای مثال، سال گذشته اعضای سابق ارتش ایالات متحده و سایر نیرو‌های مسلح غربی یک واحد نظامی داوطلبانه را برای جنگ در طرف اوکراین سازماندهی کردند. با کنایه‌ای بی‌نقص آنان خود را گروه موتزارت می‌خوانند – واکنشی مستقیم به مزدوران واگنر (هر دو نام آهنگسازان آلمانی هستند). تنها می‌توان امیدوار بود که آنان مواضع ارتش روسیه را با تسلیحاتی قوی‌تر از گلوله های شکلات موتزارت بمباران کنند!

اما طنز به همین جا ختم می شود. بازگشت آشکار روسیه به جنگ سالاری با نوعی از بنیادگرایی مذهبی روسی که آشکارا مرگ را گرامی می‌دارند و از آن استقبال می‌کنند پشتیبانی می‌شود. برخی از روحانیون روسی به جمعیت هواداران خود می‌گویند تنها از طریق عمل کشتن می‌توانند به خویشتن حقیقی‌شان تبدیل شوند. به آنان گفته می‌شود که «عملیات نظامی ویژه» در اوکراین مبارزه‌ای برای «همه مخلوقات خدا» است. همان طور که «ولادیمیر سولوویف» یکی از مبلغان اصلی پوتین در پیامی به مناسبت سال نو در تلویزیون روسیه گفت: «در بیان اهمیت زندگی بیش از اندازه زیاده روی شده است. چرا از چیزی که اجتناب ناپذیر است می‌ترسیم؟ مخصوصا زمانی که به بهشت می‌رویم. مرگ پایان یک راه زمینی و آغاز راه دیگری است. اجازه ندهید ترس از مرگ بر تصمیم گیری‌ها تاثیر بگذارد. تنها ارزش دارد برای چیزی زندگی کنید که بتوانید برایش بمیرید این گونه باید باشد. ما در حال جنگ علیه شیطان پرستان هستیم این یک جنگ مقدس است و ما باید در آن پیروز شویم».

به همین ترتیب «ماگومد خیتانایف» الهیات‌دان چچنی و از فرماندهان ارتش روسیه از اوکراین به عنوان «سدوم» و «گومورا» (Sodom und Gomorrha در تورات از این دو شهر به عنوان شهر‌هایی یاد می‌شود که به دلیل گناه مردمان‌اش توسط فرستادگان یهوه نابود می‌شوند) در آخرالزمان یاد می‌کند. او می‌گوید: «ما می‌پرسیم: اوکراینی‌ها چرا به رژه همجنسگرایان در کیف، خارکف و اودسا اجازه برگزاری دادید؟ چرا اجازه دادید؟ چرا علیه آنان، علیه حکومت خود که فاشیست‌ها بر آن مسلط شده بودند بیرون نریختید و به خیابان‌ها نیامدید؟ مردم بدون آن که در پیشگاه خدا شرم کنند، آشکارا پلیدی خود را منتشر می‌کنند».

برای درک ایدئولوژیست‌های معاصر روسی مانند ولادیمیر سولوویف Solovyov «مجری تلویزیونی طرفدار پوتین و» الکساندر دوگین Aleksandr Dugin «به اصطلاح فیلسوف درباری» پوتین باید سنت کیهان گرایی روسی را بررسی کرد؛ جنبشی فلسفی که با “نیکلای فدوروف” معلم قرن نوزدهم آغاز شد. همانطور که «ژول ایوانز» فیلسوف دانشگاه کوئین مریلندن می‌نویسد فدوروف به دلیل عادات زاهدانه و فلسفه رادیکال خود به عنوان سقراط مسکو لقب گرفت. او یک هدف فراگیر داشت: “دستیابی به جاودانگی و رستاخیز مردگان”.

در میان پیروان قرن بیستم فدوروف نام‌هایی مانند Konstantin Tsiolkovsky «کنستانتین تسیولکوفسکی» دانشمند موشکی شوروی (کسی که در مورد سفر فضایی نظریه‌پردازی کرد)، الکساندر بوگدانوف (که معتقد بود می‌توان از طریق انتقال خون عمر خود را طولانی کرد) و «ولادیمیر سولوویف» فیلسوف به چشم می‌خورند. به گفته ایوانز از دید «ولادیمیر سولوویف» فیلسوف «یک حکومت دینی جهانی» تحت فرمانروایی تزار روسیه برای تسریع در «گذر طولانی و دشوار بشر از حیوان -انسان به خدا – انسان» ضروری است. پس از این مرحله پیروان این ایمان به موجودات روحانی جاودانه تبدیل خواهند شد و تنها مسیح تاکنون به این مرحله دست یافته است و تمام بشریت به زودی از او پیروی خواهد کرد. علیرغم آن که سولوویوف معتقد بود که این تکامل را می‌توان با جادو پیش برد، خود فدوروف از بهره گیری ابزار‌های علمی دفاع می‌کرد. با این وجود، هر دو در نهایت «موافق بودند که بشریت توسط تئوکراسی (دین سالاری) روسیه نجات خواهد یافت».

«دنیس سلطان علی اُف» از دانشگاه تارتو پیوند فکری دو سولوویوف را بررسی کرده و تبار روشنی را از کیهان گرایی روسی در هر دو شکل عرفانی و علمی آن کشف کرده است. یک خط مستقیم از گفتمان مسلط کیهان گرایی در دهه نخست اتحاد جماهیر شوروی تا نیهیلیسم و پرتو‌های هسته‌ای که امروزه در زمان پوتین به نمایش گذاشته می‌شود وجود دارد. اعتقاد به رستاخیز و زندگی جاودانه در این بستر نکته‌ای کلیدی است.

با این وجود، کیهان گرایی تنها می‌تواند در نسخه ارتدوکس روسی مسیحیت ظهور کند که فرمول اصلی آن این است که «خدا انسان شد تا انسان خدا شود». کیهان‌ گرا ها ظهور مسیح خدا – انسان را این گونه تفسیر می‌کنند: به عنوان الگویی برای آن چه همه بشریت باید دنبال کند. در مقابل، مارتین لوتر انسان را فضولات خدا می‌دید – چیزی که از مقعد خدا بیرون می‌افتد.

در حالی که ما جنون ایدئولوژیک را در روسیه مشاهده می‌کنیم باید به وجود ریشه‌های آن در ارتدکس روسی آگاه باشیم. اکنون بسیاری در غرب آن سنت را پادزهری برابر انحطاط لیبرالی می‌دانند که ظاهرا پای پروتستانیسم غربی باز کرد و به راه انداخت. به شیوه‌ای گستاخانه و گمراه کننده حق با آنان است: مرگ تمام مشکلات را حل می‌کند.

منبع: پروژه سندیکایی

https://akhbar-rooz.com/?p=191792 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

11 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
نادر
نادر
1 سال قبل

ژیژک صدای امپریالیستها با ظاهر چپ است.

حبیب
حبیب
1 سال قبل

ژیژک واقعیات را وارونه جلوه می دهد… او فراموش کرده که روسیه سال ها برای مذاکره حتی التماس هم کرده است… جنگ اوکراین اصلا شروع نمی شد اگر اوکراین ضمانت می داد دنبال عضویت در ناتو نخواهد بود. به همین سادگی… پوتین همانقدر شیطانی است که رهبران ناتو هستند… 

آرمان شیرازی
آرمان شیرازی
1 سال قبل

این نوشتار آشفته ی آقای ژیژک … پاسخی به پرسش خود یعنی “مرگ یا شکوه در روسیه(؟)” نمیدهد. از طرح مشخص انگیزه ها و چگونگی درگیری جنگ در اوکراین فرار میکند و با پیچانیدن موضوع در کژراهه، با آوردن نامها و مطالب نامربوط (به شیوه علی شریعتی)، صفحه ای سیاه بجا میگذارد که جز اتلاف وقت و انرژی نیست.
پیدا نیست که آیا قدرت تحلیل او همین اندازه پایین است یا آنکه خود، به دلیلی که بر خواننده روشن نیست، دانسته “فتیله” آنرا پایین کشیده است…
به پرسش او برگردیم. با نگاهی به راهکار پل ولفویتز، رهنمودهای زبیگنیو برژینسکی و عملکرد دهها ساله شفاف ناتو-آمریکا میتوان در یافتن پاسخ به آقای ژیژک یاری رساند. بدیگونه که “مرگ” آرزوی دیرین ناتوچی ها بوده است اما “شکوه” چیزیست که کشور روسیه، در برابر گسترش موذیانه ناتو، انتظارش را میکشد! 

ناهید
ناهید
1 سال قبل

درود بر شما آقای آرمان شیرازی!
بسیا. دقیق و بجا نقد کردید!

امیر ایرانی
امیر ایرانی
1 سال قبل

در این نوشتار نکته مهمی که به نقد کشیده شده است و به پرسش گرفته شده است
فرهنگ شهید پروری است
و تبلیغ برای شهید شدن است

مهرداد
مهرداد
1 سال قبل

ژیژک به عنوان یک مارکسیست بار ها و بار ها تجاوزات امریکا وهمچنین سیستم سرمایه لجام گسیخته امریکا را محکوم کرده و نیازی به تطهیر خود ندارد. مشکل چپ های سنتی با او وفاداریش به انسان دوستی مارکسیستی و انفصال او از بلشویسم متحجر مستبد است. محبوبیت او در جهان غرب به عنوان یک چپگرا موجبات خشم و نقد خشن از او را فراهم کرده است.

حمید قربانی
حمید قربانی
1 سال قبل

همه باصطلاح فیلسوفان، نظریه پردازان، نویسندگان، مفسران و اقتصاددانان و بویژه سیاست مداران، دولت مداران و جیره خواران اش در یک حرکت خستگی ناپذیر و اما سزیفوار و بیهوده و مزخرف کوشش می کنند، خدا واقعی – سرمایه که وجود وامپیر وارش ( وامپیر در زبان اساطیری اروپائی جیوانی است، که بیشتر عمر کردنش از بیشتر خون مکیدن است. مارکس در کاپیتال جلد اول سرمایه را فقط شایسته تشبیه به آن می داند.) توجیه و علت اصلی و اساسی جنگ هاست، را، از انظار پنهان نمایند و جناب زیزک تا کنون نشان داده است که یکی از مبرزین این میدان است.

البته،

که به گفته ی لنین:

 « ﻧﺒﻮغ ﻣﺎرﮐﺲ در اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ او اوﻟﻴﻦ ﮐﺴﯽ

ﺑﻮد ﮐﻪ ﺗﻮاﻧﺴﺖ از اﯾﻨﺠﺎ ﻧﺘﻴﺠﻪ اﯼ را ﺑﺪﺳﺖ ﺁورد ﮐﻪ ﺗﺎرﯾﺦ ﺟﻬﺎن ﺁن را ﻣﯽ ﺁﻣﻮزد و

ﺗﻮاﻧﺴﺖ اﯾﻦ ﻧﺘﻴﺠﻪ را ﺑﻄﺮزﯼ ﭘﻴﮕﻴﺮ ﺗﻌﻘﻴﺐ ﮐﻨﺪ. اﯾﻦ ﻧﺘﻴﺠﻪ، ﺁﻣﻮزش ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻣﺒﺎرزﻩ

ﻃﺒﻘﺎﺗﯽ اﺳﺖ. ﻣﺎدام ﮐﻪ اﻓﺮاد ﻓﺮا ﻧﮕﻴﺮﻧﺪ در ﭘﺲ هﺮ ﯾﮏ از ﺟﻤﻼت، اﻇﻬﺎرات و وﻋﺪﻩ و

وﻋﻴﺪهﺎﯼ اﺧﻼﻗﯽ، دﯾﻨﯽ، ﺳﻴﺎﺳﯽ واﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻃﺒﻘﺎت ﻣﺨﺘﻠﻒ را ﺟﺴﺘﺠﻮ ﮐﻨﻨﺪ، در ﺳﻴﺎﺳﺖ

هﻤﻮارﻩ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﺳﻔﻴﻬﺎﻧﻪ ﻓﺮﯾﺐ و ﺧﻮدﻓﺮﯾﺒﯽ ﺑﻮدﻩ و ﺧﻮاهﻨﺪ ﺑﻮد. ﻃﺮﻓﺪار رﻓﺮم و اﺻﻼﺣﺎت

ﺗﺎ زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﭘﯽ ﻧﺒﺮﻧﺪ ﮐﻪ هر ﻣﺆﺳﺴﻪ ﻗﺪﯾﻤﯽ،هر اﻧﺪازﻩ هم ﺑﯽ رﯾﺨﺖ وﻓﺎﺳﺪ ﺑﻨﻈﺮ ﺁﯾﺪ ﻣﺘﮑﯽ

ﺑﻪ ﻗﻮاﯼ ﻃﺒﻘﻪ اﯼ ازﻃﺒﻘﺎ ت ﺣﮑﻤﻔﺮﻣﺎﺳﺖ، هموارﻩ از ﻃﺮف ﻣﺪاﻓﻌﻴﻦ ﻧﻈﻢ ﻗﺪﯾﻢ

ﺗﺤﻤﻴﻖﻣﻴﮕﺮدﻧﺪ. و اﻣﺎ ﺑﺮاﯼ درهم ﺷﮑﺴﺘﻦ ﻣﻘﺎوﻣﺖ اﯾﻦ ﻃﺒﻘﺎت ﻓﻘﻂ ﯾﮏ وﺳﻴﻠﻪ وﺟﻮد دارد؛

ﺑﺎﯾﺪ در همان ﺟﺎﻣﻌﻪ اﯼ ﮐﻪ ﻣﺎرا اﺣﺎﻃﻪ ﻧﻤﻮدﻩ اﺳﺖ ﺁن ﻧﻴﺮوهاﯾﯽ را ﭘﻴﺪا ﮐﺮد و ﺑﺮاﯼ

ﻣﺒﺎرزﻩ ﺗﺮﺑﻴﺖ ﮐﺮد و ﺳﺎزﻣﺎن داد ﮐﻪ ﻣﻴﺘﻮاﻧﻨﺪ ــ و ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺧﻮد ﺑﺎﯾﺪ

ــ ﻧﻴﺮوﯾﯽ را ﺗﺸﮑﻴﻞ ﺑﺪهند ﮐﻪ ﻗﺎدر ﺑﻪ اﻧﻬﺪام ﮐﻬﻦ و ﺁوردن ﻧﻮ ﺑﺎﺷﺪ. » و .ای. لنین

سه منبع و سه جزء مارکسیسم.

 :

امید برومند
امید برومند
1 سال قبل

متاسفانه در مدت یک سال اخیر هیچ نوشته ای از این «فیلسوف» دیده نمی شود که جنگ طلبی های ناتو و امپریالیسم امریکا و اشتهای سیری ناپذیر مجمتمع نظامی صنعتی امریکا در فروش اسلحه را محکوم کند. یا تحریکات امریکا در شعله ور کردن جنگ اوکراین ، یا سیاست نفرت انگیز مرکل و فرانسوا اولاند در قرار مینسک دو برای مسلح کردن اوکراین و نه استفاده از فرصت قرارداد مینسک ۲ برای تحقق بخشیدن صلح پایدار در اوکراین، یا منفجر کردن لوله های نوردستریم روسیه برای فروش گاز و نفت امریکا به بهای بالاتر به اروپا و بدین ترتیب خراب کردن اقتصاد اروپا و فرار سرمایه ها از اروپا به امریکا و یا ورشکستگی هزاران کارگاه مغازه و شرکت در کل اروپا و وارد شدن خسارت بیش از یک ونیم تریلیون یورو به اقتصاد اروپا و بدین ترتیب به زانو دراوردن اروپا و برده سیاست های امریکا شدن اروپا و از ده ها مورد دیگر سخن نمی گوید. تا به امروز ده ها سند معتبر در محکومیت امریکا و غرب جمعی در شعله ور کردن جنگ اوکراین درامده. نمی خواهم به انهااشاره کنم. کافیست که شما ده ها کانال خبری تلگرام به زبان المانی و انگلیسی و روسی را مشترک شوید و روزانه خبرها را دنبال کنید. من خودم ۱۵۰ کانال خبری تلگرام را مشترک هستم. مشکل “ژیژک” مشکلات واقعی اروپای امروز نیست. مشکل «ژیژک» روسیه است. روسیه را به هر وسیله ای و به خاطر هر مسئله ای بی موردی باید کوبید. همانطور امپریالیسم امریکا سعی کرده که «شماره گر» جنگ ها را تا قبل از شروع جنگ اوکراین به صفر تبدیل کند و هرگونه تجاوزات و جنگ و کودتای خود که از تاریخ پیدایش ایالات متحد همگی بیش از ۲۶۰ مورد هستند را برای همیشه در حافظه بشریت به فراموشی بسپارد و اینطور وانمود کند پلیدترین و منفورتربن کشور جهان تنها و تنها روسیه است که تبلور بدی، جنایت، زشتی و پلیدیست، اقای «ژیژک» نیز بدون هیچ کاستی در راه تمایلات امپریالیسم امریکا قدم بر می دارد‌ اونه تنها «چپ» و «مارکسیست»نیست بلکه تا انجا که توانسته با زیرکی خاص خود چپ را بدنام کرده. به نوشته های او دقت کنید. کدام «فیلسوف مارکسیست» که شهرت جهانی دارد، اینگونه سطح پایین و انشای کلاس ۶ دبستان مسایل اجتماعی را شرح می دهد؟ نمونه های مختلف می توان نام برد. نوشته های اقای پروفسور سعید رهنما در زمینه های گوناگون ، نوشته های زنده یاد سمیر امین و از فیلسوف مشهور مجاری استوان مزاروش را بکذارید کنار نوشته های «ژیژک» و مقایسه کنید، متوجه منظور من می شوید. اقای «ژیژک» متاسفانه چیزی بیش از یک «دلقک دربار سرمایه داری» نیست و با زیرکی تمام برای نظام پوسیده سرمایه داری کار می کند. روسیه امروز مشکلات زیادی دارد، تکرار مکررات از طرف”ژیژک” نه چیزی را ثابت می کند ونه راه حلی نشان می دهد، و چیزی بیش سیاه کردن چند صفحه بیش نیست. با احترام امید برومند

peerooz
peerooz
1 سال قبل
پاسخ به  امید برومند

آمین.

کیومرث
کیومرث
1 سال قبل
پاسخ به  peerooz

صرفنظر از اینکه ایشان نظرش نسبت به ناتو و آمریکا چه باشد ،در اینکه پوتین، مثل اردوغان، نگاهی واپسگرایانه باشکوه امپراطوری قبل دارد شکی نیست . طبیعتا عناصری که می توانند به این نوستالژی قدرت و عظمت بخشند سنت گرایان مذهبی نگر و جامعه شناسان محافظه کار دور و بر پوتین هستند. حال ایشان این زاویه بررسی را عمده کرده است ناقض واقعیت های انگیزه درونی آقای پوتین نمیشود . به نظر من برای انکس که نگاه فلسفی و نه سیاسی به پدیده ها دارد ضرورتا به نتایج توازن قوا نمی‌پردازد، بلکه به نقش این دو مینگرد و میزان تاثیر گذاری های آنها را بررسی می‌کند. بر این اساس به باور من ارزیابی ایشان ، جدا از اینکه طرفدار سرسخت ” غرب ” باشد یا نه ارزیابی غیر مغرضانه ای است و با روان اقتدار گرایی و سلطه طلبی سیاسی ایشان خوانایی دارد .

همایون
همایون
1 سال قبل
پاسخ به  کیومرث

کانال را عوض کن
خیلی سی ان ان و کو نگاه میکنی

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

11
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x