چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

او قاتل است! نامه ی ۱۲۱ زندانی سیاسی دوران شاه درباره ی بازگشت پرویز ثابتی

تیرباران ۹ تن از زندانیان سیاسی در تپه های اوین (اثر آزاده اخلاقی) – زندانیان بازمانده از دوران ساواک می گویند: پرویز ثابتی در قتل ۹ زندانی سیاسی بر روی تپه‌های اوین در فروردین ۱۳۵۴ نقش مستقیم داشته است

ده ها تن از زندانیان سیاسی دوران شاه، با انتشار نامه ی سرگشاده ای تحت عنوان «مگذاریم از یک قاتل تقدیر ‌کنند! مگذاریم از احیای ساواک سخن ‌گویند!»، علیه پرویز ثابتی سرشکنجه گر ساواک آریامهری اعلام جرم کرده و از همه‌ی دادخواهان، از همه‌ی وجدان‌های بیدار، از همه‌ی کسانی که با نفس شکنجه و سرکوب و تبعیض و اعدام مخالف‌اند، خواسته اند با امضای این نامه دادخواه قربانیان شکنجه و سرکوب شوند.

اینکه در روزهای اخیر چهره منفوری چون پرویز ثابتی، رئیس اداره سوم ساواک در تجمع های همبستگی ایرانیان با اعتراضات مردم ظاهر می شود و حتی حضور خود را بی‌شرمانه به نمایش می گذارد، پیام شومی در بردارد: شکستن قبح شکنجه و قتل و عادی سازی جنایت. این حرکت‌ها تصادفی نیست که در میان سلطنت‌طلبان، شاهد موج تقدیر از این «مقام امنیتی» هستیم. در شبکه‌های اجتماعی، کسانی که شخصیت مورد تقدیرشان پرویز ثابتی است، همزمان از لزوم احیای ساواک سخن می‌گویند.

باید پرسید که چرا جنبش دادخواهی آن‌سان گسترده و استوار نشده است که جلاد صاحب‌نام و دارای پرونده‌ای روشن جسارت می‌یابد در میان جمع حاضر شود.

پرویز ثابتی نماد قدرت ساواک است در زمانی که شکنجه نظام‌یافته شد و به مهارتی تبدیل شد که به خاطر آن شکنجه‌گران لقب «دکتر» هم می‌گرفتند. «مقام امنیتی» همچنین بنیان‌گذار شیوه‌ی اعتراف‌گیری تلویزیونی است. و او تصمیم‌گیرنده بود در مورد قتل زندانیانی که در بی‌دادگاه‌های خودشان به حبس محکوم شده‌ بودند. او در جنایت قتل ۹ زندانی سیاسی بر روی تپه‌های اوین در فروردین ۱۳۵۴ نقش مستقیم داشته است.

پرویز ثابتی در دوره‌ی اعتلای انقلاب ۱۳۵۷ پیش از خود شاه از کشور گریخت. ساواک آنچنان منفور بود که نظام متزلزل به انحلال آن تن داد. اما این رخدادها به معنای پایان کار ثابتی و دستگاه ساواک نبود. ساواک، سنتی را از نظر پرونده‌سازی، شکنجه، سر به نیست کردن مخالفان، و نمایش اعتراف اجباری تلویزیونی بنیان گذاشت که رژیم خمینی آن را در ابعاد وسیع‌تری ادامه داد. بخشی از دستگاه ساواک در خدمت دستگاه امنیتی حکومت اسلامی قرار گرفت. پرونده‌های ساواک کمک بزرگی به پیگیرد مبارزانی کرد که به همان دلیل که با رژیم شاه مخالف بودند علیه رژیم خمینی هم به مبارزه برخاستند. بسیاری از کسانی که در «خاوران‌‌»ها دفن شده‌اند، زمانی اسیر دستگاه امنیتی پرویز ثابتی بوده‌اند و زخم شلاق شکنجه‌گران ساواک را بر پیکر داشته‌اند.

پرویز ثابتی تا مدتها مخفی بود اما وقتی دید که رژیم جدید تبهکاری را به آن حد رسانده که رژیم کهنه روسفید می‌نماید، به سخن درآمد و به دفاع از ساواک پرداخت. او قبح دفاع از ساواک را شکست و پس از آن سلطنت‌طلبان به حیثیت‌بخشی به نظام اختناق و شکنجه‌گری در دوران شاه رو آوردند.

 آیا جنایات ساواک و کسی چون پرویز ثابتی موضوع داد‌خواهی نیست؟ آیا قرار نیست با نفس شکنجه و با نفس اختناق مخالفت شود؟ جنایت‌های رژیم جمهوری اسلامی نباید باعث تطهیر ساواک و جنایات آن گردد. اگر خود را پایبند به موازین حقوق بشر و میثاق های آن می‌دانیم و جمهوری اسلامی را از بابت پایمال کردن این ارزش‌ها محکوم می‌کنیم، نمی‌توانیم و نباید چشم بر گذشته ببندیم. 

ما دادخواهیم!

ما امضاکنندگان این نامه درست به همان دلیل که دربرابر رژیم ولایی به دادخواهی برمی‌خیزیم، در برابر نظام سلطنت هم دادخواه بوده و اکنون نیز هستیم. ما در جوانی به مقابله با رژیم شاه برخاستیم، و ورای هر خط مشی مبارزاتی در درجه‌ نخست علیه ستم و نابرابری بوده‌ایم. به زندان افتادیم، شکنجه شدیم و بسیاری از یارانمان را از دست دادیم. رژیم تازه و فضایی که ایجاد کرد اجازه نداد دادخواهی به جریان افتد و فرهنگ‌ساز شود.

اکنون پا در یک دوره‌ی تازه از تاریخ دادخواهی گذاشته‌ایم. این دوره صرفاً باری حقوقی و قضایی ندارد و می‌تواند نقشی سازنده در تأسیس یک نظام به راستی دموکراتیک ایفا کند. پرده‌پوشی جنایات دوران سلطنت، و فراموش کردن نقش سنت‌ساز ساواک در تداوم اختناق و سرکوب با اراده به آزادی‌خواهی و رفع ستم نمی‌خواند.

این‌که حضور در  تجمعات برای همگان آزاد است، نباید به معنای نادیده گرفتن مصونیت افراد از جرایم سنگین نقض حقوق بشری تلقی شود. بحق بود اگر مدت‌ها پیش در خارج علیه پرویز ثابتی و کسانی چون او شکایت می‌شد و بر اساس اصل عدالت جهانی و جهان‌شمولی حقوق بشر رئیسان و جلادان ساواک مجبور می‌شدند در برابر قربانیان خود قرار گیرند. تجربه و امکان‌ها کم بود و متأسفانه در این باره کوتاهی صورت گرفت. اما هنوز دیر نشده است.

خطاب این نامه عموم مردم ایران است. از همه‌ی دادخواهان، از همه‌ی وجدان‌های بیدار، از همه‌ی کسانی که با نفس شکنجه و سرکوب و تبعیض و اعدام مخالف‌اند، می‌خواهیم که این نامه را امضا کنند.

امیدواریم بتوانیم به یاری مردم آزادی‌خواه، پرویز ثابتی را به دادگاه بکشانیم. او قاتل است!

زندانیان سیاسی زمان شاه

یوسف آبخون

رسول آذرنوش

نسرین آزاد

محمد آزادگر

پروین آهوقلندری

ابراهیم آوخ

مهدی ابراهیم زاده

داریوش ارجمندی

حسن آزادفر

باقر ابراهیم زاده

محمدرضا الاردبیلی

رضا اکرمی

فرخنده اعظمی

محمد اعظمی

تقی اغنیا

ناهید افراخته

فرید افراخته

احمد امانی

محمدهادی امینیان

حسین انورحقیقی

عباسقلی انورحقیقی

اصغر ایزدی

ارژنگ بامشاد

منیره برادران

احمد بناساز نوری

مهین بروجردی

امیرحسین بهبودی

اژدر بهنام

مهدی پرویز

مریم پورتنگستانی

حسین پورجانکی

سعید پورعبدالله

ارسلان پورقباد

احمد پورمندی

تقی تام

ایرج تقی زاده

زهره تنکابنی

منیر توفیق

مهدی جباری

حسن جعفری

عاطفه جعفری

طوبا جمالی

فردوس جمشیدی رودباری

سارا جوشنی

 رضا جوشنی

ناصر جوهری

سیف الدین حاتملوی

محمدرضا حدادپورخیابان

ایوب حسین بر

حمید حسینی

نسیم خاکسار

اصغر خرسند

بهروز خلیق

احمد خوشبخت

آرتا داوری

محمد دستگیر

اکبر دوستدار

ابراهیم دین خواه

جواد رحیم زاده اسکوئی

ناصر رحیم خانی

ناهید رحیمی

نسرین رضائی

مهرانگیز رمضانی

تقی روزبه

یعقوب ریگی

حسین سازور

سهیلا ستاری

علی ستاری

کیومرث سلطان آبادی

هدایت سلطان­ زاده

اکبر سوری

اکبر سیف

محمدرضا شالگونی

ملیحه شریف زاده

حماد شیبانی

زهرا طبائی

عبدالله طلوع هاشمی

مجید عبدالرحیم پور

نادر عصاره

ثریا علیمحمدی

طاهره غروی

هبت غفاری

محمد فارسی

مسعود فتحی

مسعود فروزش راد

محسن فومنی

نصرالله قاضی

اسفندیار کریمی

بهزاد کریمی

فرزاد کریمی

فریده کمالوند

علی کهربائی

حسن گلشاهی

روبن مارکاریان

بهجت محجوبی

عفت محجوبی

احمد محمدی

ضرغام محمودی

منوچهر مختاری

مصطفی مدنی

اکبر معصوم بیگی

بهروز معظمی

افسر معمارزاده

مسعود ملازاده

مرتضی ملک

میرشجاع ملکوتیان

مریم ممبینی

محمد منیری فاضل

اردشیر مهرداد

اشرف میرهاشمی

علیرضا میرمویدی

ناهید ناظمی

شهین نوروزی

پرویز نویدی

صدیقه نیک بخش

مرتضی نیکی

پروین واحدی پور

ایرج واحدی پور

شمسی ورزیده

منیر هاشمی

مهشید یاسری

برای پشتیبانی و افزودن نام خود به لینک دادخواست سایت زمانه مراجعه کنید:
https://www.daadkhast.org/petition/258887

https://akhbar-rooz.com/?p=193109 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

8 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Sam
Sam
1 سال قبل

تعقیب نکردن و به دادگاه نکشاندن جنایتکارانی مثل پرویز ثابتی، احمد فراستی، رسولی، حسین زاده و غیره توسط نیروهای ترقیخواه و مبارز و همینطور قربانیان شکنجه ساواک باعث شده که امروز این جنایتکاران پر رو و وقیح با دستیاری مزدورانی امثال قانعی فرد بعنوان طلبکار سر برآورند. گروه ها و سازمان های چپ و ملی و دمکرات مسامحه و اهمال در این مورد مسئولیتی بزرگ و داشته و دارند که قابل بخشش نیست.

احمد نجاتى
احمد نجاتى
1 سال قبل

این روزها به وضعیت رسانه هاى فارسى زبان خارج کشور چشم دوخته ام و مى بینم در این دنیاى آزاد براى بدست آوردن یک لقمه نان چرب چه ها که نمى کنند و همانند همکارانشان در صدا و سیماى جمهورى اسلامى مشغول وارونه کردن تاریخ هستند.
دریغا که اینان هم بمانند صدا و سیماى خامنه ایی مردم را کودن انگاشته اند.

محمدتبریزی
محمدتبریزی
1 سال قبل

درود میفرستم به نویسندگان و امضا کنندگان
بیانیه ،بدرستی درمورد توطئه ها وجنایات ساواک
با آمریت پرویز ثابتی بیان شده،یک مورد مهم
از جنایتهای ساواک بامدیریت مستقیم پرویزثابتی
برکشیدن وبکارگیری ( نفوذ)شخصی رذل وخائن بنام سیروس نهاوندی هست،که منجر به دستگیری ده ها فعال دانشجوئی وقتل کشتار
بیشتر از ده نفراز مبارزین بیدفاع وغیرمسلح
که در توطئه شکار و به دام اندازی قربانیان
سیروس نهاوندی که توسط ساواک جان باختند.نقش وآمریت مستقیم پرویز ثابتی
درقتل وجنایت ده ها فعال بیدفاع دانشجوئی
محرز ومسلم هست.
آقای رضا پهلوی نیز در مورد بکارگیری بقایای
جنایت کار ساواک بایستی به پرسش گرفته
شود.

ساواک و مشابه چنین

مازیار لشنی و بهروز قلتاشی
مازیار لشنی و بهروز قلتاشی
1 سال قبل

از غار ننگ بیرون آمدن ساواکی‌ها و جنایتکاران رژیم سفاک پهلوی اگر چند علت داشته باشد بی شک یکی از علتها همان است که متن اشاره کرده،کم کاری تمام حزبها و سازمانها و افرادی که از موجودیت ساواک و این افراد داغ دیدند،آسیبهای جدی جسمی و روانی دیدند، از جنایتهای اینان آگاه بودند و در خارج هم بودند و امکان شکایت و پیگیری داشتند مانند آنچه برای حمید نوری شکل گرفت. اما غافل بودند! نه قبل از ۵۷ که بشدت به عمل فکر می‌کردند نه این ده ها که نشستند و مقاله نوشتند و تحلیل و تفسیر کردند. چرا نتوانستند باحضور ایرانیان آگاه در خارج از کشور یک‌نیروی فعال سازماندهی کنند شبیه کنفدراسیون دانشجویی دهه‌ی ۵۰ ؟؟!! چرا به جای عمل متحد در اینگونه برنامه ها درتئوری و پشت میزها دنبال وحدت جبهه ای و سازمانی و حزبی بوده و هستند و نهایتش در بیانیه‌ها!!!!! این است که اشتباه و کم کاری موجب قدرت گیری راست و پر رویی جانیان می‌شود.

امیر ایرانی
امیر ایرانی
1 سال قبل

پی گیری محاکمه این فرد جتایتکار در دادگاه های بین المللی ، محاکمه استبداد خواهان پهلوی خواه نیز خواهد بود ؛محاکمه این فرد، رسوا کننده بازی های رضا پهلوی نیز خواهد بود

کاوه دادخواه
کاوه دادخواه
1 سال قبل

پرویز ثابتی هم باید مانند حمید نوری جنایتکار بازداشت و محاکمه و مجازات شود.

سیاوش
سیاوش
1 سال قبل

عرفان قانعی فرد پدر معنوی ایشان و تعمید دهنده شان که راست توی چشمان مردم ایران نگاه می کند و از جنایات ساواک دفاع می کند و خشونت را توجیه و تئوریزه می کند . قهرمانان ازادی خواه ، برابری خواه مردم ایران را تروریست می نامد و در رسانه ها جولان می دهد . دهانش را ببندید . عرفان قانعی فرد و پرویز ثابتی را رسوا کنید و رسانه های به اصطلاح دموکرات منش که به جانیان فرصت توجیه جنایت می دهند رسوا باید گردد .

قاسم مهرآور
قاسم مهرآور
1 سال قبل

درود بر نگارنده گان و امضا کنندگان متن پیوست.
دست شما درد نکند. به درستی از جنایات این خفاش خون آشام نام بردید.
ولی متاسفانه رویداد سیاسی مهم سال ۵۲ یعنی بی دادگاه فرمایشی کرامت دانشیان و خسرو گلسرخی و ریخته شدن خون این فرزندان خلق را از قلم انداخته اید.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


8
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x