
اخبار روز: انتشار «منشور مطالبات حداقلی تشکل های مستقل صنفی و مدنی ایران» با استقبال گسترده ای هم در ایران و هم در خارج از کشور مواجه شده است. از زمان انتشار این منشور تشکل های مستقل مدنی و خیابانی بیشتری به آن پیوسته اند. بسیاری از احزاب چپ و دموکرات و شخصیت های سیاسی جمهوری خواه از آن حمایت کرده اند. نقدهای زیادی هم به آن وارد شده است، از جمله سندیکای کارگران شرکت واحد دلایل عدم امضای آن را در اطلاعیه ای برشمرده است، این نقدها اما دوستانه و از موضع تقویت همکاری بین تشکل های صنفی و مدنی در ایران برای یک هدف مشترک یعنی دموکراسی و عدالت اجتماعی در ایران است.
کیهان لندن اما مخالفت سلطنت طلبان با این منشور را علنی کرده است. این روزنامه در دلایل مخالفت خود از جمله به «اعتراض کارگران فولاد اهواز» متوسل شده است. منظور کیهان لندن از «کارگران فولاد اهواز» کانال تلگرامی است به نام «کارگران ملی فولاد». کیهان لندن متن کامل اطلاعیه ی آن ها را منتشر کرده و همراه با آنان به این اقدام «خودسرانه» اعتراض کرده است. فعالین کارگری می گویند کانال «کارگران ملی فولاد» یک کانال تلگرامی زرد و وابسته به حکومت اسلامی است. کیهان لندن همچنین برای نشان دادن «خودسری» و «سوءاستفاده» تدوین کنندگان منشور به «کانال مستقل کارگران هفت تپه» استناد کرده است. این کانال تگرامی با انتشار این منشور مخالفت کرده است، اما دلایل مخالفت آن با این منشور، مطلقا از جنس آن چه در کیهان سلطنت طلب به آن استناد می شود نیست و قطعا آن ها این اختلاف ها را روشن خواهند کرد.
دلیل اصلی مخالفت کیهان سلطنت با این منشور چنین عنوان شده است: «به نظر میرسد انتشار «منشور»ی که با توجه به شرایط غیرعادی ایران نمیتوانسته برخلاف ادعای نویسندگانش بطور «شورایی» با همه اعضای ۲۰ تشکل و «از پایین» تهیه شود، بیشتر سبب اختلاف و تفرقه و همچنین سوء استفاده جمهوری اسلامی شده باشد تا طرح برخی خواستهای کلی که حق مسلم همه شهروندان است.»
اختلاف و تفرقه! حرف اصلی همین است. این منشور در حرکت هایی که در خارج از کشور برای «رهبر تراشی» صورت می گیرد، «اختلاف و تفرقه» می اندازد. نیروهایی که با همه ی توان تبلیغاتی و مالی خود می کوشند یک نفر را بر راس این جنبش بنشانند، چشم دیدن هیچ رقیب و آلترناتیو احتمالی دیگری را ندارند.
کیهان سلطنت طلب در مقاله ی دیگری دلایل مخالفت های خود را مشروح تر می کند:
«مشکل «منشور مطالبات» از همان تیترش آغاز میشود و آن را در ادامه به یک اعلام موضع سیاسی تبدیل میکند با نثری بسیار آشنا: کلیشههای چپ قرن بیستم!»
«وفاداری نویسندگان «منشور مطالبات» به انقلاب ۵۷ نیز در عبارت «پس از دو انقلاب بزرگ در تاریخ معاصر ایران» یعنی انقلاب مترقی مشروطه و انقلاب ارتجاعی مشروعه آشکار است. ایراد این وفاداری در این نکتهی مهم است که آنها ایران نوین را که پس از انقلاب مشروطه در دوران پهلوی ساخته شد، با ایران ویران که حاصل انقلاب مشروعه در ۵۷ است، یکسان میبینند!»
«راه احزاب سیاسی و تشکلهای صنفی، اگرچه موازی، ولی از هم جداست!»
«عوامفریبی و پوپولیسم و شعار دادن و یا طرح مسائلی که گویا با سرنگونی جمهوری اسلامی بلافاصله همه چیز گل و بلبل میشود، یکی از خطرناکترین رفتارهاست که اگر از روی غرض و سوء نیت نباشد، قطعا سادهاندیشی و بیاطلاعی از وضعیت کشور و مناسبات اقتصادی و اجتماعی است چرا که در عمل بجای «مشارکت در امور کشور» برای ساختن خانه مشترک، به طلبکاری دامن میزند.»
«مهم این است که در شرایط سرنوشتساز کنونی که چون سنگ محک عمل میکند و هر کسی و هر رویدادی و هر تشکلی میبایست در جای خود نقشآفرینی کند، دانسته یا ندانسته بازیچهی سیاستهایی نشد که سودش به جیب جمهوری اسلامی میرود.»
همه ی این رهنمودهای کسانی که سال ها و بلکه ده هاست در خارج از کشور به سر می برند اما خود را در «وضعیت کشور و مناسبات اقتصادی و اجتماعی» مطلع تر و صاحب نظرتر از صاحبان این منشور یعنی فرهنگیان و کارگران و زنان و دانشجویانی که وسط میدان مبارزه هستند می دانند؛ این است که:
منشور مطالبات یعنی چه؟ شما را چه به کار «سیاست»؟ حد خودتان را بدانید، شما برای کار دیگری ساخته شده اید، بروید کف خیابان، سینه سپر کنید، زندانی شوید، کشته بدهید، اما اعلام «موضع سیاسی» نکنید؛ ما سیاست می کنیم، منشور می نویسم و رهبری می تراشیم!
خبرها، گزارش ها و ویدئوهای بیشتر را در تلگرام اخبار روز ببیند
ز لندن تا به تهران، ناله کردند
دو کیهان، نعره مستانه کردند
یکی، پاچه خور اهل ولایت
دگر، با سلطنت همخانه کردند
پس بهترین کار این است که همه نیروهای سیاسی حول این بیانیه خوب متحد شوند و اجازه ندهند کف خیابان چپ های قرن بیستمی ! یا مجاهدین یا کردها و بلوچ ها کشته شوند اما عناصر متوهم و بیسواد کیهان سلطنتی فکر کنند برای فرمان شاهزاده آماده مرگ بودند ! ای کاش امروز شاهزاده فرمان بدهد و ببینیم چند نفر آماده مرگ در ایران دارد ! ( اشاره به شعار مضحک و توخالی : آماده ایم آماده ، فرمان بده شاهزاده ) چون دیگر نباید روی قرن بیستمی ها حساب کند و تنهای تنهای تنها مانده با طرفدارانی که ۴۴ سال قبل و ۴۴ سال بعد از انقلاب علیه تئوری انقلاب و مبارز و مبارزه ی سیاسی نظریه پردازی کردند و چند بار هم در خیابان شکست خوردند و یکبار هم سقوط کردند !
هر دو کیهان سلطنت و شریعتمداری ۲ روی یک سکه به ویژه به خاطر شباهت در مخالفت با کمپین خارج کشور!
باید پذیرفت که رشد و نمو هردو بخصوص کیهان سلطنتی محصول افول و کمکاری و غیبت روشنفکران و سوسیال دموکرات است که تمرکز مبارزه به خاطر مردم را در دهه های گذشته از دست دادند و میدان را به مرتجیین سلطنتی سپردند.