پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

وظایف لحظه جمهوری خواهان سکولار و دمکرات – دکتر سعیدرضا راد

اعتلای شتابان انقلاب نوین “زن زندگی آزادی” در ایران استبداد مذهبی زده، بعنوان انقلابی مدرن و فرا عقیدتی، فرا ملیتی، فرا مذهبی و فرا جنسیتی، در ماه های اخیر و همچنین نفوذ روز افزون آن به درون تمامی طبقات، قشر ها و لایه‌های مختلف اجتماعی در جبهه گسترده مردم و تاثیر بلاشک حقانیت شفافش بر تسریع ریزش همه جانبه در اردوی ولایت پیشگان و ذوب شدگان در جبهه ضد مردم (رژیم)، ضرورت درک هر چه بیشتر، وظایف مبرم جمهوری خواهان سکولار و دمکرات از هر نحله سیاسی را برجسته تر نموده است. ضرورتی که با توجه به رنگین کمانی بودن سپهر سیاسی امروزه ایران، مسئولیت فزاینده ای را برای هر فرد و هر تشکیلات جمهوری خواه سکولار و دمکرات، بیش از پیش به ارمغان آورده است.
از این منظر است که میتوان وظایف حداقلی هر تشکل و شخص باورمند به حکومتی بر مبنای جمهوریت، سکولاریسم و دمکراسی را بطور اجمالی به شرح ذیل برشمرد. 

پر واضح است که چنین وظیفه شماری، ثابت و مقدس نبوده و میبایست در بحثهای اقناعی و با استفاده از خرد جمعی در بین جمهوری خواهان سکولار و دمکرات مورد نقد و بررسی قرار گیرد. از نظر نویسنده، فقط خروجی چنین بحثهایی میتواند در نزدیکتر شدن درک ما به واقعیات، کمک شایانی بنماید.

۱- ایجاد حداکثر همگرایی و همنوایی بین تمامی آنانی که برای آینده سیاسی ایران بعد از سرنگونی محتوم رژیم ولایت، خود را متعهد و پایبند به پایه ریزی سیستمی انتخابی، مردم سالار، متکی بر خرد جمعی، بدور از خواستگاه های وراثتی و ولایتی و در بر گیرنده احقاق حقوق تمامی اقشار و طبقات مردم ایران، بدور از تفاوتهای جنسیتی، مذهبی، اتنیکی، عقیدتی و … میدانند.
طبیعتا چنین همگرایی و همصدایی گسترده ای، بدون ذهن زدایی از اختلافات عقیدتی، حزبی و سیاسی و همچنین بدون گام های جدی و عملی در راه هم سویی، هم نوایی و هم افزایی، میسر نخواهد بود.
شاید بتوان دعوتی عمومی، علنی و بدون پیش شرط، از تمامی نحله های سیاسی باورند به سکولار دمکراسی با هر خوانشی از نوع جمهوریت، حول محور عبور از نظام استبداد اسلامی در وجه سلبی و قبول جمهوریتی سکولار و دمکرات در وجه ایجابی، برای شرکت و بحث و تبادل نظر در یک گردهمایی مشترک را یکی از قدمی موثر در مسیر هم افزایی مورد نظر به شما آورد.
خروجی چنین گردهمایی و کار گروه های تخصصی آن هر چه باشد، قطعا گامی جدی و واقعی در مسیر ائتلاف همه جانبه جمهوری خواهان سکولار و دمکرات و دمیدن امید به رهایی از استبداد مذهبی، در توده های مردم ستم دیده کشورمان ایران، خواهد بود.

۲- ایجاد ارتباط گسترده و ارگانیک بین فعالین جمهوری خواه در داخل و خارج از کشور، از دیگر وظایف مهم جمهوری خواهان سکولار و دمکرات میباشد.
جمهوری خواهان خارج از کشور میبایست، انعکاس دهنده صدای حق طلبانه توده های ستم دیده و جوانان به جان آمده ایران باشند. آنها وظیفه دارند با تشکیل میتینگها و کمپین‌های سیاسی، فعالانه صدای آزادیخواهان ایرانی را به گوش افکار عمومی و سیاستمداران تاثیر گذار جهانی برسانند و با حضور گسترده خود، مانع تبلیغات مسموم کننده پیروان ولایت و وراثت در بوق های تبلیغاتی داخل و خارج از کشور باشند.
آنان میبایست در پیوندی ارگانیک با نیروهای داخل کشور، بطور سیستماتیک برنامه ها و تاکتیکهای قابل قبولی برای هر مرحله از اعتلای انقلاب ضد استبدادی، ضد استثماری و ضد استعماری “زن زندگی آزادی”، تئوریزه و در صحنه عمل اجتماعی اجرایی نمایند.

۳-  نیروهای جمهوری خواه سکولار و دمکرات موظف هستند تا با حمایت فعال و شفاف از تمامی مطالبات بحق اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی توده های ستم کشیده سرتاسر ایران، اعم از کارگران، کشاورزان، کارمندان، مزد بگیران، بازنشستگان، اصناف، دانشجویان، زنان و تمامی دیگر اقشار اجتماعی و همچنین استقبال و تلاش جهت تعمیق بخشیدن و نهادینه کردن منشورهای مطالبه محور ارائه شده در داخل کشور، مانند منشور ارزشمند ۱۲ ماده ای “مطالبات حداقلی ۲۰ تشکل صنفی و مدنی در ایران”، که اگر چه همانطور که اعلام گردیده، در بر گیرنده مطالبات حداقلی است ولی با این وجود میتواند محور مطمئنی در شروع همکاری و هم افزایی نیروهای جمهوری خواه سکولار و دمکرات و دیگر نیروهای مردمی، در چهارچوب حفظ منافع ملی قرار گیرند و بستر هم‌گرایی وسیع اجتماعی در ایران را برای حصول به آینده ای مدرن و خالی از تبعیض در تمامی سطوح، پی ریزی و جهت مند نمایند.

۴- شاه مشروطه طلبان بخصوص مشروطه طلبان سکولار و دمکرات، مقامی نمادین، غیر مسئول و صرفا تشریفاتی است، که حق هیچ دخالتی در امور حکومت و سیاست را ندارد. همچنین این نماد میتواند دوره ای، انتخابی و غیر موروثی باشد تا امکان تبدیل آن با توجه به شرایط فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ایران به استبدادی جدید کاهش یابد. لذا مشروطه طلبان سکولار و دمکرات، هیچگونه هم اندیشی و سنخیتی با سلطنت طلبان مطلقه که در پی حکومتی استبدادی مادام العمری و وراثتی و در یک کلام “ستم شاهی” میباشند، ندارند.
با عنایت به‌ چنین پیش فرضی است که جمهوری خواهان سکولار و دمکرات وظیفه دارند، با سیاست ورزی هوشیارانه در رابطه با مشروطه طلبان سکولار و دمکرات، تضاد موجود مابین آنان و مطلقه طلبان شاه اللهی را فعالانه و هدفمند تشدید نمایند.
تضاد بین جمهوری خواهان و سلطنت طلبان بطور عام میتواند با سیاست ورزی صحیح، به تضاد بین جمهوری خواهان سکولار دمکرات و مشروطه طلبان سکولار دمکرات با سلطنت طلبان مطلقه (شاه اللهی ها) فرا روید.
تنها اینگونه است که‌ میتوان در صحنه عمل اجتماعی و سیاسی، موجبات نقاب افکنی و انزوای کامل تفکرات فرشگردی و فاشیست های تمامیت خواه و مطلق گرای شاه اللهی محیا شود. چنین سیاست ورزیی در عمل قادر خواهد بود تا بر دو دوزه بازی های رضا پهلوی نیز نور افشانی کند و او را به انتخابی مشخص در عرصه سیاست وادار نماید.
به بیانی دیگر او ناگزیر میگردد، بطور شفاف بین باقی ماندن در کنار مشاوران صادراتی/اطلاعاتی، فرشگردی و ساواکی و طیف شاه اللهی های تمامیت خواه و یا جدایی عملی از آن طیف سلطه طلب و فاشیست و پیوستن به طرفداران مشروطه طلب سکولار دمکرات خود و یا حتی جمهوری خواهان سکولار و دمکرات، انتخاب نهایی خود را انجام، اعلام و عملی نماید.

۵- از دیگر وظایف مبرم جمهوری خواهان سکولار و دمکرات شناخت و افشای فعالانه نیروهای امنیتی/صادراتی و طرحهای ضد مردمی میز فکر ولایت است که روز و شب در صدد تخریب، تضعیف و به شکست کشاندن مقاومت مردمی در داخل و خارج از کشور میباشند. آنها میبایست با ترد عناصر مشکوک، تفرقه افکن و بی ثبات، صفوف مبارزاتی خود را هر چه بیشتر، مستحکم و متحد نمایند. در همین رابطه هوشیاری، درک صحیح و مبارزه قاطع با بازی های رسانه ای مدیای فارسی و بیگانه که بطور منظم با کاهش تمرکز اخبار خود بر مبارزات داخل کشور و با بزرگ نمایی ثقل های غیر حقیقی در خارج کشور، در صددند تا موجبات کاهش “خود باوری ملی” را فراهم و آلترناتیو وابسته به خود را در ذهن مردم، بعنوان تنها امکان موجود برای عبور از جمهوری اسلامی تئوریزه و نهادینه نمایند، از وظایف مهم جمهوری خواهان سکولار و دمکرات میباشند.

۶- از دیگر وظایف مهم جمهوری خواهان سکولار و دمکرات تلاش جهت جلوگیری از لانه گزینی سلطه طلبان جدید، در درون انقلاب نوین ایران است. صرف مبارزه صوری با استبداد ایجاد حقانیت نمیکند، مهم این است که هر شخص یا جریان از چه خواستگاه و با چه هدفی وارد چنین مبارزه ای شده است. جریانها و تفکرات استبدادی و استعماری براحتی می‌توانند چهره خود را در زیر نقاب استبداد ستیزی و حقوق بشری پنهان نمایند. آنها میتوانند با لانه گزینی و رشد و نمو در درون انقلاب نوین “زن زندگی آزادی” بدون اعتقاد و باور به اهداف درخشان آن، موجبات انحراف آنرا در بزنگاه های تاریخی باعث و ثمره آنرا همچون خمینی به یغما ببرند. از این روست که گروه های انحصار طلب، تمامیت خواه، فاشیست و غیر دمکراتیک در هیچ مرحله از این انقلاب شریک واقعی و قابل اعتمادی نیستند و هر گونه نزدیکی و همراهی با آنان نقض غرض بوده و صرفا به آلوده نمودن چهره پاک انقلاب “زن زندگی آزادی” ، مخدوش نمودن مرزبندی های جبهه مردم و ضد مردم و سفید نمایی نیروهای ضد مردمی یاری میرساند.

۷- به لحاظ تئوریک و نظریه پردازی نیز وظایف گسترده ای برای جمهوری خواهان سکولار و دمکرات متصور است.
فرهنگ سازی، تئوری پردازی، نهاد سازی و نهادینه کردن تفکرات سکولار دمکراسی در جامعه آخوند زده ولی در حال تحول ایران، برای تشدید و تعمیق دمکراسی، سکولاریسم، مدرنیته، گسترش شهروند محوری و ایجاد یک جامعه مدنی مدرن از مهمترین تلاشهای تئوریک لازم برای جمهوری خواهان سکولار و دمکرات میباشد.
آنان میبایست در حیطه فرهنگ، سیاست و علوم اجتماعی و در ابعاد گسترده به تولید فکر و ایده پردازی نوین مطابق با روح انقلاب نوین “زن زندگی آزادی” اقدام نمایند. نتیجه چنین تلاش انسان دوستانه و  انسان سازی، قطعا سدی مستحکم در برابر تفکرات  فرد گرا، سلطه گر و استبدادی در امروز و آینده ایران خواهد بود.

زن زندگی آزادی

https://akhbar-rooz.com/?p=195526 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x