جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

۸ مارس روز جهانی زن: مبارزه  برای درهم شکستن زنجیر اسارت زنان و نه  تغییر شکل آن

اگر ۸ مارس روز جهانی زن به خاطر گرامی داشت مبارزه و اعتصاب زنان کارگر نیویورک توسط کلارا زتکین در سال۱۹۱۰پیشنهاد شد. اگر ۸ مارس ۱۹۱۷ مارش زنان کارگر به سمت کاخ تزار، آغازی برای انقلاب سوسیالیستی روسیه شد. ۸ مارس ۲۰۲۳در شرایطی فرا می رسد که زنان ایران نقش خیره کننده ای را در خیزش “زن زندگی آزادی” ایفا کرده و جهان را به شگفتی وا داشته اند . نام زنان با خیزش “ژینا” عجین شد و تاریخ نوینی را رقم زد. این نقش یکباره به وجود نیامد. زنان در ۴۴ سال گذشته درگیر جنگی بوده اند که جمهوری اسلامی از ابتدای به قدرت رسیدنش به آنان تحمیل کرده است. جنگی که  برآیند ستمگری سرمایه داری و بنیادگرایی اسلامی علیه زنان است. زنان هرگز به این جنگ ستمگرانه تمکین نکردند و نسل های متوالی مبارزه ای دائم را علیرغم افت و خیز پیش بردند. زنان از همان ابتدا یورش اولیه مرتجعانه برای حجاب اجباری را با واکنش سریع، عظیم و شجاعانه اشان در ۸ مارس ۱۹۷۹ پاسخ دادند. زنان در بیش از چهار دهه نقش مهم و تعیین کننده ای در شکست ایدئولوژیک وسیاسی جمهوری اسلامی ایفا کرده اند. شکستی که از بین رفتن مشروعیت رژیم جمهوری اسلامی را قطعیت بخشید، به آن ابعاد جهانی داد و ضربات مهمی را به اسلام سیاسی در کل وارد کرد. اینک در شرایطی ایستاده ایم که جمهوری اسلامی عمدتا تنها با اتکاء به قدرت نظامی و سرکوب تلاش دارد حاکمیت خود را حفظ کند و از آن طریق شکست های خود را جبران نماید.

اگر چه خیزش “زن زندگی آزادی” با نقش متهورانه و پیشاهنگ زنان علیه حجاب اجباری گره خورده و دختران و زنان جوان به طور روز افزونی حجاب، پرچم ایدئولوژیک رژیم را در آتش خشم خود می سوزانند، اما مبارزه اشان هر گز به حجاب اجباری محدود نمی شود بلکه مبارزه ای است علیه کلیه اشکال و ابعاد ستم که در چهار دهه گذشته با پوست و گوشت خود لمس کرده اند.

جنبش زنان در ۴۴ سال گذشته از پیچ و خم ها و موانع بسیاری عبور کرده است.  آنانی  را که تلاش کردند تا حجاب زنان را مسئله ای غیر عمده جلوه دهند به کناری زدند. از آنانی که تلاش کردند مسئله حجاب را به مسئله سنت و  فرهنگ جامعه تقلیل دهند، عبور کردند. به آنانی که تلاش کردند حقوق زنان را مغایر با دین اسلام ندانند، وقعی ننهادند. آنانی را که برای حقوق زنان به اصلاح طلبان حکومتی و یا آیت الله های “معتدل” اتکا کردندرسوا نمودند.زنان با جمعبندی مبارزات چهار دهه گذشته جنبش را به چنین سطحی رسانده اند. جنبش زنان علیرغم صعود به یکی از قله های خود در خیزش اخیر همچنان با خطرات عدیده ای  روبر است. مسلما زنان پیشرو و مبارزبا  اتکاء به تجربه غنی خیزش انقلابی، ارتقاء جنبش زنان به سطحی کیفیتا بالاتری را احساس می کنند.  بخصوص از این نظر که جنبش زنان و اتحادی که میان مردم و جنبش زنان ایجاد شده از دو سوی عمده  با خطرات و تهدیداتی جدی روبروست. از یک سو از طرف رژیم  ارتجاعی و ضد زن جمهوری اسلامی و از سوی دیگر از طرف جریانات ارتجاعی راست و ابسته به امپریالیست ها.

جمهوی اسلامی که از خیزش ژینا بسختی زخم خورده است با حمله شیمیایی به مدارس دختران، دانشگاه ها و خوابگاه های دانشجویان دختر ضد حمله آشکاری را علیه زنان و خیزش ژینا آغاز کرده است.  همه شواهد حاکی از آن است که این  یورشی همه جانبه علیه نقش زنان در جامعه در شرایط کنونی  است که هر روز گسترده تر می شود و مسئولین جمهوری اسلامی بغیر از متهم کردن نیروهای مخالف، حتی حرکتی نمایشی هم برای جلوگیری از این عملیات زن ستیزانه  تا به امروز به عمل نیاورده اند . جمهوری اسلامی با این عملوحشیانه به شکل آشکاری اعلام می کند که در تلاش طالبانی کردن جامعه است و اهدافی استراتژیک را در نظر دارد.

از سوی دیگر نقشه ها و توطئه های ارتجاعی وابسته به امپریالیست های غربی از جمله سلطنت طلبان و دلالان سیاسی متحد آن در صدد ضربه زدن به جنبش زنان هستند. این جریانات، چند زنی را که با جنبش و مبارزات انقلابی زنانایران بیگانه بوده اند پیش انداخته  وبا اتکاء به منابع مالی امپریالیستی و تبلیغات بی وقفه و رسانه های وابسته به آنها در صددند تا این عناصر را  با حقه و فریب به عنوان رهبران جنبش زنان معرفی کنند. زنانی که تلاش می کنند تا دشمنان مردم و انقلاب ایران را به عنوان دوستان و حامیان خیزش معرفی کنند.آنانی که از زنان ایران می خواهند تا به درگاه امپریالیست ها دخیل ببندندتا از این طریق خیزش زنان را به سرقت برند و بتوانند  ضربات مستقیم و غیر مستقیمی را بر جنبش زنان و اتحاد و یکپارچگی مردم وارد آورند.

با توجه به خطراتی که جنبش زنان را تهدید می کند مبارزه در دو جبهه ضروری است. از یک طرفادامه مبارزه  زنان در مقابل حملات ضد زن و کودک کش رژیم جمهوری اسلامی وبرپاییکارزاری تهاجمی برای تحمیل شکست دیگری به جمهوری اسلامی و در خدمت به سرنگونی اش.از طرف دیگر مبارزه با راست گرایان ارتجاعی وابسته به امپریالیست ها، با کشیدن خط تمایز روشنیمیان خواسته هایی که به رهایی واقعی زنان مربوط می شود با خواسته هایی که تنها شکل اسارت زنان را  تغییر می دهد.این خط تمایز به طور اجتناب ناپذیری در شعارها و اشکال مبارزه انعکاس می یابد.

در حقیقت ستم و تبعیض علیه زنان  بسیار فراتر از رفع  حجاب اجباری و حتی فراتر از تغییر و یا حتی سرنگونی جمهوری اسلامی است. رهایی واقعی زنان در گرو یک انقلاب واقعی است. انقلابی که مناسبات سرمایه داری و دیگر  روابط استثماری را هدف خود قرار می دهد.هنگامی که رهایی زنان با انقلاب واقعی مادیت می یابد پیش گذاردن “زن انقلاب رهایی” خط تمایزی  خواهد بود تاراه نفوذ آنانیکه فرصت طلبانه خود رادر پشت زن زندگی آزادی پنهان کرده  و تلاش می کنند خط میان دوستان ودشمنان  و راه رهایی واقعی زنان  با  راه امپریالیستی را مخدوش کنند مسدود و محدود نماید.

در روز جهانی زن همچنین جا دارد که از زنانی یاد کنیم که قربانی اشکال متنوعستم  و خشونت در اقصی نقاط جهان هستند. اشکالی از ستم که تحت سلطه و هدایت  سرمایه و در خدمت استثمار و کسب سود علیه زنان از افغانستان، هند و فیلی پین … در آسیا گرفته تا آفریقا و آمریکا علیه زنان اعمال می شود. ما همبستگی و حمایت خود را از مبارزات همه این زنان علیه ستمگرانشان برای رهایی از اسارت ابراز می کنیم. زنانیکه اسیر بنیادگرایی مذهبی می باشند. زنانیکه بدن هایشان به کالاهایی برای سود سرمایه داران مبدل شده است. زنانیکه  بدن هایشان به اشکال مختلف به خرید و فروش گذارده می شود. زنان جوان و دخترانی که برای ارائه سکس و لذت مردان به کشورهای اروپایی و آمریکایی جایی که بالاترین مصرف و بازار را داردتوسط شبکه های قدرتمند جهانی تجارت می شوند. زنانیکه مورد خشونت های دولتی و خانگی قرار می گیرند. کودکان و دختران نوجوانی که در سنین پایین و با اجبار تحت نام ازدواج به فروش می رسند، دختران و زنان جوانی که قربانی قتل ناموسی می شوند، زنانی که قربانی ناقص سازی جنسی اند، زنانیکه به خاطر ممنوعیت سقط جنین جانشان را از دست می دهند و لیست بی پایانی که در اشکال ستم بر زن در جهان امروزموجود است.

اینک در این شرایط مبارزاتی بیش از هر زمان دیگر سازمان یابی زنان حول یک تشکل مستقل توده ای که برای رهایی از هر نوع اسارتی مبارزه می کند احساس می شود. تشکلی که مبارزاتش هم سو و درخدمت انقلابی واقعی برای دگرگونی اساسی در حاکمیت سرمایه باشد. این مسیری است برای زنان و مبارزینی که خواهان رهایی و درهم شکستن زنجیر اسارت هستند و نه تغییر شکل آن.

شکستن این زنجیر اسارت در گرو برقراری جامعه ای است که مناسبات سرمایه داری در آن سرنگون و مناسبات نوینی تحت حاکمیت پرولتاریا که همان جامعه سوسیالیستی استجایگزین آنمی شود.  جامعه ای که  در خدمت منافع پرولتاریا و زحمتکشان سازماندهی می شود. منافع پرولتاریا در آن است که کلیه مناسبات ستم گرانه از جمله اشکال متنوع مناسباتپدرسالارانه و ستم بر زنان و سلطه مرد برزن از بین برود. برای تحقق چنین جامعه ای بکوشیم و مبارزات خود را در  مسیر خدمت به آن سازماندهی کنیم.

جمعی از کمونیست های انقلابی – ایران

۸ مارس ۲۰۲۳

۱۷ اسفند ۱۴۰۱

https://akhbar-rooz.com/?p=195897 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x