متاسفانه جریانهای چپ همچنان از موضع بالا تلاش دارند تحلیلهائی ارائه کنند که روی زمین در ایران صدق نمی کند جنبش دچار افت نیست بلکه برای اجتناب از همان اتفاقی که در خارج افتاد و تظاهرات همه با هم شده است تغییر تاکتیک داد به همین جنبش اعتراضی خیابانی را با تاکتیکهای سر مزار یادبودها شعارهای شبانه و جنبش دادخواهی و … هدایت نمود از طرف دیگر میدان و کف خیابان را به اعتراضات علنی صنفی واگذار کرد تا رژیم دچار عقب نشینی شود و شاهد هستیم که در تظاهرات ۲۷ بهمن چهارشنبه سوری و ۸ مارچ نیروهای سرکوبگر با عقب نشینی به ستادهایشان موضع گیری کرده بودند از طرف دیگر دائم طرح می شود که قشر خاکستری نیامد باز هم نشان از عدم آشنائی و اطلاع است چون انقلاب زمانی اعتراضات و تظاهرات را میلیونی می کند که نیروهای سرکوب با نیروهای انقلاب به حدی از توازنی برسند که نیروهای انقلاب دیگر موضعی تهاجمی کسب کرده باشند که این اتفاق را در اسفندماه تا حدی شاهد بودیم و در واقع جنبش در فاز پیشرفت وارد فاز جدیدی شده است . اما باز هم در مورد عدم پیوند اعتصابات و اعتراضات هم دچار اشکال هستید چون جنبش اعتصابی زمانی اقدامات مشترک با جنبش اعتراضی مستقیما ارتباط برقرار می کند که جنبش اعتصابی بعلت علنی و نیمه علنی بودن مشکلات امنیتی پیدا نکند اما در فاز جدید ما قطعا رابطه ی مشترک بیشتری پیدا خواهیم کرد و هم اکنون با شروع اعتراضات در سطح متروها و صفهای اتوبوس یا داخل مترو و اتوبوسها تلاش داریم تا با شکستن جو از طریق همه گیر کردن همه ی فضاها تقریبا شعارهای سرنگونی را همه گیر و همگانی نمائیم تا پیوند بیشتری بین اعتراضات و اعتصابات صورت بگیرد مشکل چپ اینست که فکر می کند مسائل دستور از بالاست در حالی که چنین نیست هر موضوعی در انقلاب یعنی یک فضا شما در خارج بدلیل همین عدم آشنائی با هنر انقلاب تمام فضاها را به جریانهای راست باخته اید بعد در صدد هستید داخل را هم همینطور گند بزنید هنر انقلاب برای هر آکسیونی فضای ساختاری تعریف می کندتا با آگاهی توده ها در جریان ساختارها عمل نمایند ولی چپ سنتی درکی فیزیکی و متفیزیکی از تشکیلات و انقلاب دارد و دچار توهم کپی های تجربیات گذشته است این انقلاب با هیچ انقلاب و جنبش تا کنونی قابل قیاس نیست زیرا نتیجه ی علمی تمامی جنبشهای گذشته و تاریخی بخصوص نیروی کار است مثلا شما هنوز تعریف علمی از کمونیسم و سرمایه داری هم ندارید بعد خواهان انقلاب سوسیالیستی هم هستید بفرمائید کمونیسم را بصورت علمی اثبات کنید همین کاری که انقلاب زن زندگی آزادی انجام داده و چپ سنتی اصلا نمی فهمد فقط با انگ زدن تلاش دارد عدم درک و فهم خودش را مغشوش نماید . این یعنی اساسی ترین مسائل که هنوز چپ سنتی با آن دست به گریبان است . مسئله ی دیگر شعار آزادی زندانیان سیاسی است را شما می بینید اما نهادهائی که جلوی درب زندانها مانع ادامه ی اعدامها شدند را نمی بینید بیش از ۱۲۰ نفر برای اعدام رزرو شدند رژیم فقط توانست ۴ نفر را به قتل برساند این هم بدلیل توهماتی بود که ایجاد کرده بودند وگرنه بعد از آن یا همین الان رژیم جرئت نمی کند دست به اعدام بزند شما بجای دیدن اینهمه اقدامات عملی و آگاهانه به چندتا شعار دلخوش کرده اید این انقلاب از روز اول گفته است شعار نمی دهد عمل می کند برای زندان هم تا ۳۰۰ هزار نفر جا درست کرده اند بخصوص که حدود ۱۰۰ هزار نفر زندانیان عادی را آزاد کرده بودند از روی استیصال آزاد نکردند بلکه بدلیل تهدید به اعتراضات خیابان این تعداد آزاد شدند ما از همه ی امکانات در ایران برای پیشبرد انقلاب استفاده کرده ایم با یک تیر تغییر تاکتیکی در چهر محور پیشروی نمودیم اینها را ما نمی توانیم علنی کنیم و هیچ دلیلی هم ندارد که چپ سنتی عقب مانده ی بی عمل و جدا از توده که با چرخاندن سکه وارد حمایت از انقلاب شده را گزارش دهی کنیم اما جمهوری اسلامی و عربستان نه تنها عقب نشینی در سیاست بین المللی که عقب نشینی در سیاست داخلی هم هست زیرا رابطه با عربستان یعنی بدست آوردن پول ولی این به معنی گشایشی نیست امروز حتی اگر گل و بلبل برای مردم درست کنند مردم دیگر نمی توانند این وضعیت یکسویه ی دیکتاتوری را ادامه داد . زیرا مردم ایران تصمیم خودشان را گرفته اند و در هر اقدام هم پاداش آنرا دریافت کرده اند . بستن رسانه های ایران اینترنشنال و خواهرانش نه تنها به زیان انقلاب نیست بلکه باعث تقویت رادیکالیسم انقلاب هم می شوند الان غرب بازی دوگانه ای دارد زیرا از بقای جمهوری اسلامی دچار تردید شده است تغییر تاکتیک جنبش سبب شد دوباره یک اطمینان خاطری بدست آورند ولی این موضوع نیز پایدار نیست زیرا جمهوری اسلامی از لحاظ چشم انداز و ایدئولوژی مغلوب شده است در همه ی عرصه ها در مقابل انقلاب ناتوانی اش اثبات شده است تصور غرب یکی توهمات دینی بود و دیگری قدرت سرکوب که انقلاب هر دو را ویران کرده است غرب دلیلی برای حمایت از جمهوری اسلامی ندارد سیاستهای انقلاب هم به گونه ایست که غرب حتی قادر به انتخاب آلترناتیو خودش هم نیست . مگر می شود مکرون کارگران فرانسوی را سرکوب کند و دوست کارگران ایران باشد ؟ لذا همنشینی مسیح علینزاد هم با دست راستی های اروپا و مکرون به آنها لطمه ی زیادی زده است اما چپ عقب مانده هنوز نتوانسته از این موقعیت هایش استفاده کند چپ در خارج کشور باید خودش را به اتحادیه ها و جنبش های کارگری پیوند زده و بر دولتها فشار وارد کند نه اینکه مانند حزب کمونیست کارگری تقوائی در کنار راستها ایستاده و باعث شرمندگی شود
کیا
1 سال قبل
اینبار گمانه زنی ها از عمقی کافی بر خوردار نبود گرچه مقایسه و جنگ منشور ها جالب بود ولی استدلال اختلاف دو منشور اصلی مهسا و انصاف داخلی که دو راه متفاوت و متناقض را طی می کنند هم جا نمی افتد ،چرا؟
چون یکی متکی بر نیروهای خارجی است و دیگری بر جنبش داخلی است!؟
متاسفانه جریانهای چپ همچنان از موضع بالا تلاش دارند تحلیلهائی ارائه کنند که روی زمین در ایران صدق نمی کند جنبش دچار افت نیست بلکه برای اجتناب از همان اتفاقی که در خارج افتاد و تظاهرات همه با هم شده است تغییر تاکتیک داد به همین جنبش اعتراضی خیابانی را با تاکتیکهای سر مزار یادبودها شعارهای شبانه و جنبش دادخواهی و … هدایت نمود از طرف دیگر میدان و کف خیابان را به اعتراضات علنی صنفی واگذار کرد تا رژیم دچار عقب نشینی شود و شاهد هستیم که در تظاهرات ۲۷ بهمن چهارشنبه سوری و ۸ مارچ نیروهای سرکوبگر با عقب نشینی به ستادهایشان موضع گیری کرده بودند از طرف دیگر دائم طرح می شود که قشر خاکستری نیامد باز هم نشان از عدم آشنائی و اطلاع است چون انقلاب زمانی اعتراضات و تظاهرات را میلیونی می کند که نیروهای سرکوب با نیروهای انقلاب به حدی از توازنی برسند که نیروهای انقلاب دیگر موضعی تهاجمی کسب کرده باشند که این اتفاق را در اسفندماه تا حدی شاهد بودیم و در واقع جنبش در فاز پیشرفت وارد فاز جدیدی شده است . اما باز هم در مورد عدم پیوند اعتصابات و اعتراضات هم دچار اشکال هستید چون جنبش اعتصابی زمانی اقدامات مشترک با جنبش اعتراضی مستقیما ارتباط برقرار می کند که جنبش اعتصابی بعلت علنی و نیمه علنی بودن مشکلات امنیتی پیدا نکند اما در فاز جدید ما قطعا رابطه ی مشترک بیشتری پیدا خواهیم کرد و هم اکنون با شروع اعتراضات در سطح متروها و صفهای اتوبوس یا داخل مترو و اتوبوسها تلاش داریم تا با شکستن جو از طریق همه گیر کردن همه ی فضاها تقریبا شعارهای سرنگونی را همه گیر و همگانی نمائیم تا پیوند بیشتری بین اعتراضات و اعتصابات صورت بگیرد مشکل چپ اینست که فکر می کند مسائل دستور از بالاست در حالی که چنین نیست هر موضوعی در انقلاب یعنی یک فضا شما در خارج بدلیل همین عدم آشنائی با هنر انقلاب تمام فضاها را به جریانهای راست باخته اید بعد در صدد هستید داخل را هم همینطور گند بزنید هنر انقلاب برای هر آکسیونی فضای ساختاری تعریف می کندتا با آگاهی توده ها در جریان ساختارها عمل نمایند ولی چپ سنتی درکی فیزیکی و متفیزیکی از تشکیلات و انقلاب دارد و دچار توهم کپی های تجربیات گذشته است این انقلاب با هیچ انقلاب و جنبش تا کنونی قابل قیاس نیست زیرا نتیجه ی علمی تمامی جنبشهای گذشته و تاریخی بخصوص نیروی کار است مثلا شما هنوز تعریف علمی از کمونیسم و سرمایه داری هم ندارید بعد خواهان انقلاب سوسیالیستی هم هستید بفرمائید کمونیسم را بصورت علمی اثبات کنید همین کاری که انقلاب زن زندگی آزادی انجام داده و چپ سنتی اصلا نمی فهمد فقط با انگ زدن تلاش دارد عدم درک و فهم خودش را مغشوش نماید . این یعنی اساسی ترین مسائل که هنوز چپ سنتی با آن دست به گریبان است . مسئله ی دیگر شعار آزادی زندانیان سیاسی است را شما می بینید اما نهادهائی که جلوی درب زندانها مانع ادامه ی اعدامها شدند را نمی بینید بیش از ۱۲۰ نفر برای اعدام رزرو شدند رژیم فقط توانست ۴ نفر را به قتل برساند این هم بدلیل توهماتی بود که ایجاد کرده بودند وگرنه بعد از آن یا همین الان رژیم جرئت نمی کند دست به اعدام بزند شما بجای دیدن اینهمه اقدامات عملی و آگاهانه به چندتا شعار دلخوش کرده اید این انقلاب از روز اول گفته است شعار نمی دهد عمل می کند برای زندان هم تا ۳۰۰ هزار نفر جا درست کرده اند بخصوص که حدود ۱۰۰ هزار نفر زندانیان عادی را آزاد کرده بودند از روی استیصال آزاد نکردند بلکه بدلیل تهدید به اعتراضات خیابان این تعداد آزاد شدند ما از همه ی امکانات در ایران برای پیشبرد انقلاب استفاده کرده ایم با یک تیر تغییر تاکتیکی در چهر محور پیشروی نمودیم اینها را ما نمی توانیم علنی کنیم و هیچ دلیلی هم ندارد که چپ سنتی عقب مانده ی بی عمل و جدا از توده که با چرخاندن سکه وارد حمایت از انقلاب شده را گزارش دهی کنیم اما جمهوری اسلامی و عربستان نه تنها عقب نشینی در سیاست بین المللی که عقب نشینی در سیاست داخلی هم هست زیرا رابطه با عربستان یعنی بدست آوردن پول ولی این به معنی گشایشی نیست امروز حتی اگر گل و بلبل برای مردم درست کنند مردم دیگر نمی توانند این وضعیت یکسویه ی دیکتاتوری را ادامه داد . زیرا مردم ایران تصمیم خودشان را گرفته اند و در هر اقدام هم پاداش آنرا دریافت کرده اند . بستن رسانه های ایران اینترنشنال و خواهرانش نه تنها به زیان انقلاب نیست بلکه باعث تقویت رادیکالیسم انقلاب هم می شوند الان غرب بازی دوگانه ای دارد زیرا از بقای جمهوری اسلامی دچار تردید شده است تغییر تاکتیک جنبش سبب شد دوباره یک اطمینان خاطری بدست آورند ولی این موضوع نیز پایدار نیست زیرا جمهوری اسلامی از لحاظ چشم انداز و ایدئولوژی مغلوب شده است در همه ی عرصه ها در مقابل انقلاب ناتوانی اش اثبات شده است تصور غرب یکی توهمات دینی بود و دیگری قدرت سرکوب که انقلاب هر دو را ویران کرده است غرب دلیلی برای حمایت از جمهوری اسلامی ندارد سیاستهای انقلاب هم به گونه ایست که غرب حتی قادر به انتخاب آلترناتیو خودش هم نیست . مگر می شود مکرون کارگران فرانسوی را سرکوب کند و دوست کارگران ایران باشد ؟ لذا همنشینی مسیح علینزاد هم با دست راستی های اروپا و مکرون به آنها لطمه ی زیادی زده است اما چپ عقب مانده هنوز نتوانسته از این موقعیت هایش استفاده کند چپ در خارج کشور باید خودش را به اتحادیه ها و جنبش های کارگری پیوند زده و بر دولتها فشار وارد کند نه اینکه مانند حزب کمونیست کارگری تقوائی در کنار راستها ایستاده و باعث شرمندگی شود
اینبار گمانه زنی ها از عمقی کافی بر خوردار نبود گرچه مقایسه و جنگ منشور ها جالب بود ولی استدلال اختلاف دو منشور اصلی مهسا و انصاف داخلی که دو راه متفاوت و متناقض را طی می کنند هم جا نمی افتد ،چرا؟
چون یکی متکی بر نیروهای خارجی است و دیگری بر جنبش داخلی است!؟